موضوع :
اتود زدن در تاتر
استاد مربوطه:
جناب --
تهیه کننده:
--
دانشگاه--
سال تحصیلی 97
اتود زدن در تاتر
اتود زدن یعنی چی؟ یعنی آزمون و خطا برای رسیدن به هدف نهایی! مطمئن باش زیمر خیلی بیشتر از من و شما به اعتبار خودش فکر می کنه تا از بین نبردش!
منظور از اتوزدن همون طراحی کردنه.طرح زدن
آموزش تمرین تئاتر و اتود
ما در این مقاله سعی کردیم نکات اتود و اتود زدن را با پرسش و پاسخ بیان کنیم :
یک جلسه تمرین در چه صورتی می تواند موثر باشد؟
بایستی به گونه ای باشد که اولا در آن تمرکز وجود داشته باشد دوم اینکه هدفمند باشد و نکته سوم اینکه وقت مناسبی داشته باشد.بازیگر تئاتر باید بتواند تمرکز کند و حواس خود را بازی تئاتر جمع کند، کنترل بدنش را داشته باشد(طرز نشستن - طرز وسایل دست گرفتن - فرم حرکات) برای ایجاد تمرکز بایستی Meditation کند و بوسیله خود هیپنوتیزم ذهن خود را در هنگام تمرین متمرکز نماید. یکسری اتودهای کوچکی هستند که بازیگر در ابتدا جهت دست گرمی میتواند انجام دهد ولی به استراحت بین تمرینها نیز بایستی توجه شود یعنی پس از 30 دقیقه اتود زدن ۲ دقیقه استراحت داشته باشیم. استراحت در تئاتر بگونه ای است که دستها بصورت آویزان قرار می گیرد تا خون کاملا جریان پیدا کند. بازیگر برای موفق شدن باید ورزش کند تا همیشه بدنی آماده داشته باشد و دچار دردهای مزمن ستون فقرات و مفاصل نگردد.
میزانهای یک قطعه را چگونه می شود تمرین کرد؟؟؟
نظریه های زیادی در دنیا برای این کار داده شده است ولی اعتقاد من این است که مثلا اگر بازیگر بخواهد در میزان دوم مشکلش را حل نماید (به شرطی که تکنیک خاصی نداشته باشد مثل یک پاساژ که باید جداگانه تمرین شود) بایستی از میزان اول دوباره تمرین را تکرار کرد وبرای میزان سوم نیز میزان اول ، دوم و سوم را تمرین نماییم. چنانچه در میزان دوم اشکالی وجود داشته باشد مجوز رفتن به میزان سوم را به خود ندهیم زیرا در این صورت به شکل یک دید کلی به قطعه از تئاتر نگاه خواهد شد و در کل یک قطعه تئاتر اجرا می شود ولی در جزئیات آن اشکال وجود دارد.
عوامل گرفتن سرعت دربازیگر تئاتر چیست و قطعات اجرای تئاتر سرعتی را چگونه باید تمرین کرد؟؟؟؟
قبل از هر چیز این را بگویم که یک بازیگر خوب حتما بازیگری نیست که سرعتش زیاد باشد. ۷ عامل نشان دهنده توانایی یک بازیگر می باشد که یکی از آنها سرعت در بازیگری است.از عوامل بالا بردن سرعت در بازیگر در درجه اول ورزش میباشد. بایستی بدن سالمی داشته باشد و هیچگونه اعتیادی به مواد مخدر و سیگار نداشته باشد.دارای تغذیه و خواب مناسبی باشد. حرکات ورزشی را فقط در حد آمادگی و قوی کردن عضلات انجام دهد و از فشار آوردن بیش از حد بپرهیزد.بعد نوبت به تمرین موسیقی می رسد مانند زدن اتودها و گامها به این صورت که از سرعت کم به زیاد و هر روز تمرین شود. در جلسات تمرین بخشی را به تمرینات سرعتی اختصاص دهیم زیرا سرعت به آرامی اتفاق می افتد و در طول سالها نوازندگی یک نوازنده سرعتی خواهد شد.
آیا اتود و قطعه را می توان با هم تمرین کرد؟؟؟
معمولا برنامه مناسب تمرین تئاتر برنامه ای است که چندین اتود و چندین قطعه را با هم در طول روز انجام داد ولی استراحت ۲ الی ۵ دقیقه بین آنها را رعایت کرد. اگر شما یک قطعه را تمرین کنید تکنیک شما رشد سرطانی پیدا می کند از یک جهت قوی می شود و از جهات دیگر فراموش خواهد شد. تمرین خوب تمرینی است که در بر گیرنده تمامی تکنیک هایی باشد که بازیگر در آن سطح به آن نیاز دارد شامل پاساژ ، گام ، اتود و … اگر بازیگر در سطح عالی و ممتاز باشد به اعتقاد بنده بایستی پس از تمرینات خشک تئاترهمه چیز را فراموش کرده و ذهن را آزاد بگذارد و حداقل یک ساعت بداهه نوازی کند تا اینکه این تمرینات و اتودها باعث انجماد ذهن و رشد نکردن قوه خلاقیت او نشود. آزمون و خطا ها به اندازه اتودها در نوازندگی مهم هستند.بازیگرانی کهبازی آنها گونه ای خاص خودشان را دارد کسانی هستند که اهل آزمون و خطا بوده و با سازشان زیاد پرواز کرده اند و کم کم شخصیت خود را پیدا نموده اند.
نظر شما در مورد ضبط کردن تمرینات تئاتر از دست استاد چيست؟
اگر در ابتدای فراگیری موسیقی باشد من توصیه نمی کنم چون به نوعی تاثیر منفی خواهد گذاشت ولی اگر در حدی رسیده باشد که نوازندگی او قابل قبول باشد باید این اتفاق رخ دهد برای اینکه شاید مدرس به بعضی از چیزها اشاره نکند ولی به سبب وجود آن در پنجه هایش اجرا کند و دوم اینکه واقعا چیزهایی وجود دارد که نمی شود آن را ثبت کرد مانند فشار سیمها ، فشار مضراب و حالت های دیگر که فقط از طریق حس و گوش می شود دریافت کرد.
نظر شما در مورد ضبط کردن قطعه ای که هنرجو اجرا کرده و شنیدن مجدد آن چيست؟؟؟
اتفاق بسیار خوبی خواهد افتاد و می تواند خیلی موثر باشد.
برای حفظ کردن و انجام درست یک بخش از تئاتر چکار باید کرد؟؟؟
بایستی در ابتدا یک دید کلی به بخش داشته باشیم یعنی در چه قسمت هایی ریتم ، مایه ، گوشه عوض خواهد شد و هنگامی که شناخت کلی پیدا کردیم برخورد جزئی داشته باشیم و اجزای قطعه را آنالیز کنیم مثلا این جمله فاصله پنجم آن هم تکرار شده که از همه اینها مهم تر تکرار زیاد عملی آن است.
برای ماندگاری قطعاتی که قبلا تمرین شده چکار باید کرد؟؟؟
در برنامه ریزی که یک بازیگر دارد بایستی یک قطعه را هفته اول بطور مداوم اجرا نماید و در هفته بعد که قطعه جدیدی را تمرین می نماید حداقل ۱۰ بار قطعه قدیمی را اجرا نماید تا پس از یک ماه که دیگر تکرار آن یکبار در یک ماه کافی خواهد بود.
چه راهکار های ابتکاری پیشنهاد می کنید؟؟؟
آنچه مهم است باید برنامه منظم تمرین داشته باشد ولی محل تمرین را عوض نماید و روی یک صندلی نا مناسب تر به اجرا بپردازدو دائما فضا و موقعیت را عوض نماید تا از نظر روانشناسی شرطی نشود و آمادگی هر گونه تغییری را در هنگام اجرا بر روی صحنه داشته باشد بعنوان مثال بازیگران حرفه ای از یکماه مانده به اجرا سعی می کنند در همه حالات بازیگری کنند(ایستاده، خوابیده،نشسته،در روشنایی،در تاریکی و …) و بدن خود را برای هر گونه تغییری آماده می سازند.
چه وقت یک قطعه را می توان برای اجرا مناسب دانست؟؟؟
این تجربه شخصی من است که هر گاه یک بازیگر تئاتر بتواند از ساز خودش لذت ببرد بداند که اگر روی صحنه برود موفق خواهدبود و اگر توانستید با ساز اشکهای خود را در بیاورید مطمئن شوید قادر خواهید بود بر روی صحنه اشک دیگران را هم در بیاورید. بازیگری که بخواهد با پاساژ زدن های سریع و تند زدن فقط به اصطلاح روی مخاطب را کم کند و خودش را به نوعی نشان بدهد قطعا در بازیگری محکوم به شکست خواهد بود و اثرش جاودانه نخواهد بود و لذتی ایجاد نمی کند.بازیگری که در یک کلام صداقت داشته باشد و با این قصد روی صحنه برود که با هر ابزاری که در اختیار دارد حال مخاطب را برای لحظاتی به حال خوش تبدیل کند و به دنبال اهداف مادی نباشد موفق خواهد بود.
تجربیات خود را برای رسیدن به شرایط ایده آل روحی قبل از اجرا در تئاتر و اتود بیان کنید؟؟؟
من قبل از اجرا خود هیپنوتیزم می کنم و یک ساعت قبل از اجرا با هیچ کس حرف نمی زنم و سعی می کنم در شرایط گل و بلبل بسر برم معمولا در اجراها با مشکلات زیادی روبرو خواهیم بود ( گرفتن مجوز ، مشکلات صدا برداری ، نور و …) بازیگر بایستی فقط در فکر این باشد که رسالت خود را به انجام برساند و این احساس را نداشته باشد که می خواهد یک کار مکانیکی انجام دهد بلکه احساس کند در خانه خود می خواهد با مردم درد دل کند. من روی صحنه ابتدا به مخاطبان نگاه می کنم و خیلی وقتها شده برنامه ام را عوض کرده ام و منصرف شده ام از اجرای قطعه ای که شاید گل کارهایم بوده و احساس کرده ام حال مجلس این نیست و قطعه دیگری را اجرا کرده ام و این را بدون اغراق و ادعا می گویم که تا کنون حتی یک اجرای نا موفق نداشته ام و این را از تشویق مخاطب که نمره ای است برای بازیگر می شود تشخیص داد. تشویقی که از سر تکلیف باشد تا تشویقی که توانسته باشد بند بند وجود مخاطب را به هم بریزد کاملا متفاوت است.برای شروع اجرا در صحنه بایستی چشمها را بست و اولین نمایش بازیگر با اولین ضربان قلب مخاطب یکی باشد لحظه شروع اگر خوب نباشد تا آخر برنامه به خوبی پیش نخواهد رفت. اولین نمایش را من در لحظه ای می زنم که بدانم تمامی ذهنها متوقف شده و آماده شنیدن این سخن هستند این لحظه خوبی خواهد بود و اگر توانستید مهار ذهن مخاطب را بگیرید تا آخر می توانید آنها را همراه خود داشته باشید.
برای فهم بهتر اتود در ادامه نمونه ای از اتود را بیام می کنیم:
از صبح در كلاس دینا و پروین پرهیاهو بوده اند. نیمی از حواسشان به كلاس است و حرف های من و بچه ها و نیمی دیگر به مسابقه ورزشی كه فردا پیش رو دارند.
امروز بخش اهرم از درس ماشین ها را بررسی می كنیم.می پرسم: قرار است من ودینا با هم الاكلنگ بازی كنیم. –دینا كم وزن ترین دانش اموز كلاس است.بهتر است من نزدیك به تكیه گاه بنشینم یا دورتر؟
الهه كه همیشه اول از همه دستش بالا می رود پیش از این كه به بقیه مهلت فكر كردن بدهد بلند می گوید: دورتر!
- از پاسخ او تعجب می كنم و باخود میگویم: این بار به خودش هم مهلت نداد! اما سعی می كنم قضاوتی نكنم و پاسخش را در چهره یا كلام رد یا تایید نكنم.
بعضی از بچه ها هنوز ساكت هستند. بعضی ها با تردید می گویند: نزدیك تر. انگارمخالفت با نظر الهه به نفع كسی نیست!
از بچه ها می خواهم هر كس برای پاسخش دلیل بیاورد.الهه میگوید: چون نسبت بازوی مقاوم به بازوی محرك بهتر است بیش از یك باشد.
مطمئن هستم بیشتر از 95% بچه ها معنی حرفش را نمی دانند من هم می دانم كه این بار تناسب معكوس را فراموش كرده است! نظر بقیه را جویا می شوم.یكباره دینا كه انگار تازه ذهنش از مسابقه ورزشی به كلاس برگشته می گوید:شاید حرف من كامل درست نباشد، اما وقتی كلاس اول بودم یكبار با دو نفر كلاس پنجمی در حیاط مدرسه مان الاكلنگ بازی می كردم. اول بازی سخت بود. اماآنها جلوتر نشستند تا من بتوانم راحت تر بازی كنم.
بحث كلاس را پیش می بریم . اما تا پایان زنگ نگاه الهه نشان می دهد كه قانع نیست و مطمئن است آنچه در كلاس خارج از مدرسه خوانده، درست است. چون تا حالا همه چیز رو¬به¬راه بوده است.البته حواس دینا هم هنوز پی مسابقه فرداست!
زنگ تفریح كه الهه پیش من می¬آید تا بفهمد مشكل كجاست به او می گویم سعی كند با بستن تخته وایت برد كلاس از محل لولا به كمك دور و نزدیك كردن یك انگشت دستش حرف دینا را امتحان كند.اما این آزمایش هم راحتش نمی كند.آرام به او میگویم این تناسب معكوس است!
من هنوز با خود فكر می كنم چرا بعضی بچه ها به تجربه های خود اعتماد نمی كنند؟ من در آزمایشگاه باید بر چه نكته ای تاكید كنم یا چه كار دیگری انجام دهم كه این اتفاق درست بیفتد كه الهه نفس راحتی می كشد. تشكر می كند و می¬رود تا به جمع بقیه دوستانش در حیاط بپیوند.