ادبیات بومی چیست؟
ادبیات بومی (اقلیمی)، هم دارای معنایی وسیع و هم دارای معنایی محدود است. کلمۀ بومی (Native )،در زبان انگلیسی با کلمۀ ملت و مردم (Native)، هم ریشه است و به معانی زیر است:
در حال خالص،طبیعی،اصیل،قومی که در محلی واحد ساکن است. به اعتباری ادبیات ایران را در مثل میتوان ادبیات بومی (خاص اقلیمی ویژه)، دانست؛ ولی ادبیات اقلیمی (بومی) در معنای خاص، ادبیاتی است که در منطقهای خاص بوجود آمده است.
تاثیر اصطلاحات، واژهها و سنتهای هر منطقه خواه ناخواه در آثار نویسندگانی که در آن خطه بالیدهاند، نمود پیدا میکند.
استفاده از ظرفیتهای بومی از سویی به واقعگرایی و عینیّت داستان کمک میکند و از طرف دیگر نوعی هنجارگریزی از زبان معیار را برای خوانندهای که در خارج از آن خطۀ جغرافیایی است، پدید می آورد و میتواند لذت خواندن داستانهای اقلیمی و بومی را برای خوانندگان دوچندان سازد.
در میان عناصر مختلف ادبیات بومی، مانند واژگان و لهجه، باورها و اعتقادات محلی، خوراک، پوشش، وضعیت خاص جغرافیایی و ویژگیهای آب و هوایی، با پژوهشی دقیق میتوان دریافت که تاثیرات واژگان و لهجه بیشترین نمود را در آثار داستانی دارند.
در میان لهجههای ایرانی، یکی از نزدیکترین لهجهها به زبان فارسی معیار، لهجۀ شیرازی است و این میتواند بیانگر برخی از خصیصههای فرهنگی و اجتماعی باشد و از جهت مسایل زبانی مزیتی بهشمار نمیآید؛ زیرا از دیدگاه زبانشناسی هر لهجهای به اندازۀ لهجۀ دیگر خوب و دارای کارآمدی لازم است. (دکتر محمد ابراهیم ایرج پور ؛استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور).
شعر بومی به ویژه اشعاری که به گویش بختیاری سروده شده به واسطۀ ارتباط گستردۀ شاعر با طبیعت و عناصر مربوط به آن از تشبیه بیش از هر صنعت دیگری بهره برده است.
دیار بختیاری مهد شعر و ادبیات غنی و پربار بومی بوده و مردمانش با شعر به دنیا میآیند و با لالاییهای دلنشین مملو از احساسات و عواطف و آرزوهای مادران پرورش یافته و با آهنگهای موزون و حزن انگیز دارفانی را وداع میگویند. (دکتر حمید رضایی ؛ استادیار زبان و ادبیات فارسی).