سایت تخصصی ویژه طرح جابر،کاملترین طرح های جابر اول تا ششم شامل: جمع آوری وطبقه بندی ، نمایش علمی(مدل،تحقیق،نمایش)و آزمایش را با بهترین عنوان و محتوا ،قابل ویرایش به صورت ورد،pdf و شامل تمام موارد طرح جابر نظیر عنوان،متن،تعریف،شرح تحقیق،تحقیق زمینه ای،نتیجه گیری،منابع،سپاس گذاری،کارنما،راهنمای کارتون پلاست،فونت و تیتربندی،عکس و... با مناسب ترین قیمت و دانلود فوری وگارانتی وپشتیبانی رایگان در ایتا 09034840420.

آموزش پيش دبستاني
4.5 /5 20 5 1
آموزش پيش دبستاني

سياستهاي آموزشي
ميزان ثبت نام در مراکز پيش دبستاني طي سال تحصيلي99ـ 1998 در سراسر كشور9/6 درصد براي مجموع دختر و پسر است. ميزان ثبت نام براي دختران 5/6 درصد و پسران 7 درصد است. اما ميزان ثبت نام براساس جنس شامل بچه‌‌هايي كه در برنامه‌‌هاي آموزش مادر ـ كودك شركت مي‌كنند نمي‌‌شود چون آمار جداگانه اي در مورد جنسيت كودكان در اين برنامه‌‌‌ها به عمل نيامده است.
علاوه بر تعداد كودكان مراكز دولتي آموزش پيش دبستاني، تعداد كودكان مراكز مهد كودك تحت نظارت مراكز خدمات اجتماعي که بر طبق اصل191 به نگه‌داري از كودكان با هدف فراهم نمودن آموزش پيش دبستاني براي كودكان نيازمند و تامين سلامتي جسماني و روحي آنان و آموزش عادات و نگرش‌‌‌ها و ارزش‌‌هاي پايه در گروه هاي سني 0 تا 6 سال ، افزوده شده است.
خدمات اجتماعي فردي درمراكز نگه‌داري كودك روزانه فراهم است.مراكز مهدكودك و امكانات مراكز اجتماعي در مؤسساتي كه به آن نياز داشتند به منظور فراهم نمودن آموزش پيش دبستاني براي كودكاني كه اوليائشان در مؤسسات و سازمآن‌‌هاي دولتي مشغول به كارند ساخته شده است. اصل191 قانون خدمتگزاران دولتي بر احداث مهدهاي كودك و امكانات رفاهي ويزه خدمت‌گزاران دولتي تاکيد دارد.
ساختار آموزشي
آموزش پيش دبستاني جريان قانونمند و هدف‌داري از آموزش است كه كودكان گروه هاي سني 0 تا 72 ماهگي را براساس خصوصيات و سطح پيشرفتشان با فراهم نمودن محيطي سرشار از انگيزه پوشش مي‌‌دهد. در اين جريان پيشرفت فيزيكي، عقلاني، روحي و اجتماعي كودكان به بهترين وجه در مسير ارزش‌‌هاي فرهنگي جامعه هدايت مي‌‌شود.مقطع پيش دبستاني، مرحله اي است كه پيشرفت كودك بسيار سريع است. آموزش فراهم شده در اين دوران بر روند پيشرفت كودك در سال‌‌هاي آتي تأثير بسيار دارد.
تحقيقات درازمدت نشان ميدهد كه قسمت اعظم نگرش‌‌هاي مكسوبه دوران كودكي، شخصيت،ديدگاه‌‌ها، عادات، اعتقادات و سيستم ارزشي شخصي را در سال‌‌هاي بزرگ‌سالي وي شكل مي‌‌دهد.
كودك كه در ارتباط شديد روحي در مرحلة بعد از تولد با اعضاء خانواده است، حدود سه سالگي براي بودن با ديگر هم‌سالان و بازي با آن‌‌‌ها احساس نياز مي‌‌كند.گروه‌‌هاي هم‌سال محيطي را براي كودك فراهم مي‌‌كنند كه در آن خود را بشناسد. كودك از طريق اين محل‌‌هاي بازي مي‌‌آموزد كه پذيرفته شود، با ديگران شريك شود، از حقوق خود دفاع كند و به ديگران احترام بگذارد. بنابراين كودك از دنياي خود محور به مرحلة احساس اجتماعي قدم مي‌‌گذارد. در کشور ترکيه نيز اين نوع از آموزش بعنوان يكي از شاخه هاي الحاقي نظام آموزشي عمومي مطرح مي باشد.اكثر اينگونه مدارس بطور خصوصي اداره مي شوند .هرچند كه برخي به دولت وابسته هستند. عمده اين مدارس در شهرهاي بزرگ فعاليت داشته و نيازهاي مادران شاغل را بر طرف مي كنند.
 ساختار آموزش پيش دبستاني
تعداد معلمان زن تعداد كل معلمان تعداددختران ثبت نامي تعدادكل ثبت نامي تعدادمدارس سال تحصيلي
7095 7124 56641 119866 3819 1990
7961 7995 62660 132965 4454 1991
8372 8400 64506 136117 4683 1992
8874 8908 67226 143349 4908 1993
9049 9098 70350 148088 5169 1994
9725 9771 74299 158354 5600 1995
9930 9971 82038 174710 6082 1996
10123 10186 113942 240885 7532 1997
اهداف دراز مدت آموزشي
از جمله اهداف دراز مدت آموزش پيش دبستاني در راستاي اصول اساسي آموزش ملي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1ـ حصول اطمينان از پيشرفت فيزيكي،عقلاني و روحي كودكان و اطمينان از اين‌كه آن‌‌‌ها عادت‌هاي مورد نياز را كسب كرد‌ه‌اند
2ـ ايجاد آمادگي در كودكان براي ورود به مقطع آموزش ابتدايي
3ـ ايجاد  محيطي امن براي كودكاني كه از خانواده‌‌هايي با شرايط نا مساعد آمد‌ه‌اند
4ـ حصول اطمينان از اين‌كه كودكان زبان تركي را خوب صحبت مي‌‌كنند
اهداف كوتاه مدت آموزشي
از جمله اهداف کوتاه مدت آموزش پيش دبستاني در راستاي اصول اساسي آموزش ملي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1ـ فراهم نمودن محيطي مناسب در جهت پيشرفت كودكان و تقويت توانائي‌‌‌ها و قابليت‌‌هاي فيزيكي عقلاني، زباني، روحي و اجتماعي آنان
2ـ در نظر گرفتن گروه هاي مختلف سني کودکان، علائق و نياز‌هايشان در راستاي امكانات موجود در مدرسه و محيط اطراف آن
3ـ  در نظر گرفتن امكانات موجود در محيط اطراف
4ـ پيش‌بردآموزش پيش دبستاني به‌گونه ‌اي كه ازكيفيت‌‌هاي لازم براي ايجاد احساس عشق، احترام، مسئوليت و اتحاد در كودكان برخوردار باشد.
5- تأكيد بر تکلم مناسب کودکان به زبان تركي
6- ايجاد احساس وابستگي عاطفي به سرزمين مادري،ملت تركيه، پرچم تركيه، آتاتورك، عشق به خانواده و انسان‌‌‌ها و حصول اطمينان از وفاداري آنان به ارزش‌‌هاي اخلاقي
7- تأكيد داشتن براين‌كه كودكان از طريق تجربه ارزش‌‌‌ها را كسب كنند.
8- برخورداري كودكان از حقوق مساوي، با درنظرگرفتن تفاوت‌‌هاي شخصي، نشان دادن علايق، عشق و احساس، بدون تبعيض و عدم تنبيه آنان.
9- ايجاد و گسترش ارزش‌‌هاي اجتماعي– فرهنگي در كودكان.
10- عدم اعمال فشار و محدوديت‌‌ بركودكان درانجام فعاليت‌‌هاي آموزشي كه باعث خدشه دار شدن شخصيت آن‌‌‌ها شود و داشتن رفتاري هم‌راه با عشق و احساس.
11- اطمينان از اين‌كه كودكان درمورد موضوعات محيطي مانند تميز و مرتب بودن محيط و ساختن محيطي سالم، آگاه و حساس باشند.
13- فراهم نمودن آموزش از طريق هم‌كاري کادر مدارس و اولياء.
14- افزايش نرخ ثبت نامي مراکز آموزش پيش دبستاني
به طورکلي مي توان گفت که هدف مقطع كمك به رشد صحيح جسمي، روحي، رواني، عاطفي و اجتماعي كودكان است. گفتني است كه گذراندن مقطع آموزش پيش دبستاني در ترکيه اجباري نمي باشد.
هدف از برنامة آموزشي مهدهاي كودك مراقبت و تغذية صحيح كودكان و رشد جسمي و روحي آنان است. هدف از برنامة آموزشي كودكستانها آموزش موضوعي نيست، ولي كودكان زبان تركي تمرين مي كنند، براي خواندن و نوشتن آماده مي شوند ، آموزشهاي بهداشتي و محيط زيستي مي بينند و براي دورة بعد آموزشي مهيا مي شوند. به عبارت ديگر مي توان گفت كه هدف از كلاسهاي پيش دبستاني تشويق و آماده سازي كودكان رده هاي سني 5 تا 6 سال براي ورود به دورة اجباري دبستان است.
 
 
پروژه‌‌هاي آموزشي
از جمله مهمترين پروزه هاي آموزشي مراکز پيش دبستاني کشور ترکيه مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
 
1- پروژه آموزش و پيشرفت كودكان طي سال‌‌هاي اوليه كودكي
اين پروژه از طريق برنامه انتقالي1991 – 1995–1996در هم‌كاري بين دولت تركيه و سازمان يونيسف به منظور بهبود استاندارد زندگي كودكان و در جواب به اصل اولويت دهي به كودكان به اجرا در آمده است. عمده تاکيد پروزه فوق بر پاسخگويي به احتياجات مربوط به رشد كودكان پيش دبستاني و شركت مؤثر خانواده و جامعه و گسترش و تداوم  آموزش پيش دبستاني است.
بنا برطرح مذکور، برنامه آموزش نوزادان رده هاي سني0تا 36ماهه، برنامه آموزش كودكان37تا60 ماهه در مهدهاي کودک و برنامه آموزش پيش دبستاني(آمادگي) براي کودکان61 تا 72 ماهه طرح و ارائه شده است. علاوه بر اين نوار‌هاي آموزشي ويدئويي(تصويري) براي اوليايي كه فرزندشان در گروه سني0تا 3 سالگي و 3 تا5 و 5 تا 7سالگي قرار دارند، تهيه و با هدف ترويج فعاليت‌‌هايي براي آموزش و پرورش كودكان سراسر جامعه از طريق كانال‌‌هاي عمومي تلويزيون در اختيار عموم است. نوار‌‌هاي فوق مطالب زير را پوشش مي‌‌دهند:
خود آگاهي
مهارت‌‌هاي رواني- حركتي
نگه‌داري از خود
خصوصيات روحي
مهارت‌‌هاي اجتماعي
مهارت‌‌هاي زباني
حس زيبائي شناختي و خلاقيت
-از جمله دستاوردهاي پروژه آموزش و پيشرفت كودكان طي سال‌‌هاي اوليه كودكي مي توان به تاسيس مركز آموزش پيش دبستاني چند منظوره در سال 1995 دراستانبول اشاره نمود. اين مركز با حمايت مشاور‌هاي هيئت علمي دانشكده آموزش پيش دبستاني در دانشگاه «مارمارا» به منظور گسترش خدمات آموزش پيش دبستاني و توسعه مدل‌هاي اقتصادي‌تر در دست‌يابي‌ كودكان و خانواده‌‌‌ها به امکانات آموزش پيش دبستاني تأسيس شد. مركزفوق اهداف مشخص زير را دنبال مي‌‌كند:
- گسترش آموزش پيش دبستاني
- افزايش كيفيت برنامه‌‌هاي آموزش پيش دبستاني
- هدف گرفتن كودكاني با موقعيت اجتماعي – اقتصادي نامساعد
- فراهم نمودن مراكز روزانه نگه‌داري از كودكان مادران كارمند و آموزش آنان
در راستاي اين اهداف بررسي و ارزيابي ‌احتياجات کودکان به وسيله بخش آموزش اوليه كودكان دانشگاه مارمارا در 875 خانه صورت گرفت، تا اساس كار پي‌ريزي شود.
براين اساس يك مغازه اسباب بازي ساخته شد تا اسباب بازي‌هاي ارزان قيمت از مواد اضافي بسازد. يك اتوبوس و ميني بوس اهدايي به مركز تغيير صورت يافت تا به‌عنوان كلاس‌‌هاي پيش دبستاني متحرك از آن استفاده شود تا اين خدمات را براي بچه‌‌هايي كه نمي‌‌تواند آموزش كلاسيك داشته باشند، فراهم كند. هدف اصلي تشکيل چنين مراکزي، آموزش كودكان در مؤسسات آموزش پيش دبستاني و بالا بردن ميزان ثبت نام و حصول اطمينان از اين‌كه كودكان گروه هاي سني6-5 سال که ازخدمات آموزش پيش دبستاني بهره مند نبوده و در موقعيت خانوادگي نا مساعد زندگي مي‌‌كنند بتوانند به‌صورت رايگان از خدمات آموزش پيش دبستاني در نزديك‌ترين محل به زندگي خود استفاده كنند.
به طور کلي مي توان گفت که پروژه فوق طي سال‌‌هاي تحصيلي 1993 تا 1996 اجرا شده و آموزش پيش دبستاني رايگان را براي 41628 كودك در 2165 كلاس تازه تأسيس پيش دبستاني فراهم نموده و در اين راه از2400 معلم  به‌كار گرفته شد.
2- پروژه تحقيق ، توسعه و تهيه برنامه‌‌هاي تلويزيوني (Tomurcuklar)
13 برنامه آموزش تلويزيوني تحت عنوان(Tomurcuklar) از طريق هم‌كاري مدير كل آموزش پيش دبستاني و مدير كل راديو وتلويزيون تركيه به منظور كمك به پيشرفت زباني كودكان در گروه سني پيش دبستاني تهيه شد تا استفاده بهتر از زبان تركي را ترغيب و آگاهي ملي پرستي را در قالب اصول و اصطلاحات آتاتورك فراهم نمايد. اين برنامه از اكتبر سال1998 از طريق كانال‌هاي عمومي تلويزيون تركيه پخش مي‌‌شود.اين پروژه درحقيقت خدمات آموزش پيش دبستاني از راه دور را براي كودكان و خانواد‌هايي كه به مراكز آموزش پيش دبستاني در منطقه خود دسترسي ندارند فراهم مي‌‌كند
 
خانواده و نقش عملکرد آن در تربيت ديني ، تضاد شيوه هاي تربيتي خانواده ومدرسه

در تربيت اخلاقي، تربيت ديني از جايگاه رفيع برخوردار است. تحقيقات انجام شده نشان ميدهد که تربيت ديني توسط خانواده ها نقش اساسي در سلامت روان و سازگاري اجتماعي دارد. همچنين پژوهش ها مؤيد اين مطلب است که مذهب مي تواند خويشتن داري را که عنصر اساسي در تربيت است افزايش دهد و در اين ميان خانواده مي تواند بعنوان اصلي ترين و اساسي ترين عنصر تربيت ديني تلقي شود.
هدف از تربيت ديني آن است که مربي چه در مقام معلم و چه در مقام والدين شور و شوق فطري کودک را نسبت به جلال و جمال الهي پرورش دهد و از رهگذر آن فضايل اخلاقي را به ملکات اخلاقي مبدل سازد.
براي آنکه بتوان تعريفي از تربيت ديني به دست آورد نخست بايد به تبيين معناي «تربيت» و «دين» پرداخت.
تربيت عبارتست از: «فراهم آوردن زمينه ها و عوامل به فعليت رساندن يا شکوفا ساختن استعدادهاي شخص در جهت رشد و تکامل اختياري او به سوي هدفهاي مطلوب»[1]
دين در لغت به معناي جزا، اطاعت و قهر و غلبه، عادت، انقياد، خضوع و پيروي است و در اصطلاح عبارتست از: «مجموعه عقايد، اخلاق، قوانين و مقرراتي که براي اداره امورجامعه انساني وپرورش آنها بکار گرفته ميشود».[2]
با عنايت به تعريفي که از «تربيت» و «دين» به عمل آمده مي توان گفت تربيت ديني فرايندي است دو سويه ميان مربي و متربّي که ضمن آن مربي با بهره گيري از مجموعه عقايد، قوانين و مقررات ديني تلاش مي کند تا شرايطي فراهم آورد که متربي آزادانه در جهت رشد و شکوفايي استعدادهاي خودگام برداشته، به سوي هدفهاي مطلوب رهنمون گردد.
تربيت ديني همچون ساير جنبه هاي تربيت مانند تربيت جسماني، ذهني، اخلاقي و... فرايندي است دو سويه که بايد آموخته و فراگرفته شود، با اين تفاوت که اين نوع تربيت از ساير انواع تربيت است و بايد دقت و ظرافت خاص انجام شود. يادگيري در تربيت ديني داراي سه بعد شناختي، عاطفي و رفتاري است که خانواده ها در هر بعد وظايف خاصي را بايد بکار گيرند. که در اينجا به دو مورد از اين ابعاد اشاره مي کنيم.
بعد شناختي:
خانواده ها نخست بايد به کودکان انديشيدن را بياموزند. اين منظور به دست نمي آيد، مگر آنکه مقدمات آن فراهم آمده باشد. فکر، نخست با احساس آغاز مي شود. از ترکيب تاثرات حسي، عقل حسي و مفاهيم، و از ترکيب مفاهيم، ادراک عقلاني حاصل مي شود.
خانواده نخست بايد آموزش را از آشنايي کودک با طبيعت آغاز کند. بدين معنا که درباره نظم و زيبايي سخن گفت: سپس رابطه طبيعت را با خدا تبيين کرد، به تدريج که کودک رشد مي کند مي توان مفاهيم ديني را بدو آموخت.
بايد به کودک آموخت که تصور خداوند در هر حالت و هر شکل بايد همراه با تقديس و تکريم باشد. بايد مراقب بود تا والدين و ساير اعضاي خانواده بي جهت نام مقدس خداوند را به زبان نياورند زيرا ديده شده که به خاطر هر چيز بي ارزشي به نام خدا قسم مي خورند و با اين کار قداست نام خدا را کم رنگ مي کنند و کودکان نيز به تبعيت از خانواده بطور مکرر و بي جهت نام خدا را به زبان مي آورند.
2- بعد رفتاري:
مربي در خانواده چه در جايگاه پدر و مادر و چه در جايگاه خواهر و برادر بايد سعي کند تا در کودک فضايل اخلاقي به ملکات اخلاقي مبدل گردد. برخي از فلاسفه معتقدند که بايد فضايل اخلاقي چنان در روح آدمي رسوخ کند که حتي در خواب هم به عمل خلاف نينديشند و اين ممکن نيست مگر آنکه عادات نيک از کودکي در وي پرورش يابد. به همين جهت تربيت را فن تشکيل عادات دانسته اند. گرچه برخي از علماي تعليم و تربيت جديد تشکيل عادات را روشي تلقيني دانسته آن را مغاير با تربيت مي دانند، اما اکثر متفکرين تعليم و تربيت بر اين نکته اتفاق نظر دارند که بايد تلاش کرد تا از طفوليت ،کودک در خانواده خود به عادات نيک خو گيرد و پرورش يابد.[3]
يکي از راههايي که کودک مي تواند به وسيله آن داراي عاداتي نيک و رفتاري پسنديده گردد، داشتن الگوي مناسب است. بهترين الگو براي کودک خانواده و در خانواده پدر و مادر در رتبه نخست قرار دارند. گرچه محيط پيرامون آدمي، جامعه، فرهنگ، حکومت و به خصوص مدرسه، تاثير بسزائي در تربيت ديني و اخلاقي کودک دارد، اما خانواده از جايگاه ويژه اي برخوردار است. کودکان از سالهاي نخستين زندگي خود از طريق الگوپذيري به يادگيري مي پردازند
والدين که عامل اصلي تربيت او هستند و مهمترين نقش را در پرورش وي ايفا مي کنند آنها از يک سو عامل وراثتند و از سوي ديگر عامل محيطي، در جنبه وراثت خصايص بسياري را از خود و اجداد خود به فرزندان منتقل مي کنند و در جنبه محيط نيز دامان والدين نخستين مدرسه براي کودک است که در آن، همتهاي بلند، ارزشهاي عالي، خلق و خوي نيکو و آزادگي و يا به عکس پستي ها، توسري خوريها، کج خلقي ها و انزواطلبي ها را مي آموزد.
غالباً ديده شده که تقريبا از اواخر سالهاي دوم، به خصوص سال سوم زندگي کودک به تقليد از اطرافيان خود مي پردازد. بطوري که مي توان به نيکي دريافت کرد که کودک رفتار ايشان را در نظر دارد و از ايشان تقليد مي کند. علاقه کودک به پدر و مادر و محبتي که از ايشان مي بيند سبب مي شود تا به همانند سازي با ايشان همت گمارد. به همين جهت است که رفتار والدين نقش اساسي در تربيت فرزندان خواهد داشت. [4]
براي اينکه اين الگو پذيري کودک از والدين در خانواده بنحو احسن صورت گيرد مهمترين عامل يکي بودن کردار و گفتار در خانواده است. آنچه پدر و مادر مي گويند و بدان عمل مي کنند براي کودک به منزله حجت تلقي شده و از اعتبار خاصي برخوردار است. بنابراين همخواني کردار و گفتار تائيدي است بر آنچه والدين، کودک خود را به آن ترغيب مي کنند. عدم هماهنگي ميان قول و فعل ايشان نه تنها نصايح آنان را بي اعتنا مي سازد، بلکه موجب مي شود. تا شخصيت پدر و مادر نزد فرزند کم رنگ و بي رونق شده، درموارد ديگر نيز خود را ملزم به اطاعت از پدر و مادر نبيند. [5]
توصيه هاي کلامي و به بيان ديگر پند و اندرز شيوه اي است که اگر با رعايت نکات روان شناختي همچون حفظ احترام مخاطب، پرهيز از تکرار و توضيح بيش از حد، بهره گرفتن از استدلال و توجيه منطقي انجام شود تاثير بسزايي خواهد داشت، اما با اين وجود عمل مرتبه اي بالاتر را داراست. براي مثال ما به عنوان مربي مي توانيم به کودکان بياموزيم که چرا و چگونه بايد در حفظ بهداشت محيط زندگي خود بگوشيم و چه وظايفي در اين زمينه داريم. اما هر گاه بر روي زمين آشغالي ديديم خود آنرا برداشته، در محل زباله قرار دهيم تاثير بيشتري خواهد داشت، زيرا اولاً او را با وظايف خود آشنا کرده ايم و ثانياً متوجه خواهد شد که کار براي همه حتي مربي نه تنها وظيفه بلکه افتخار است تا مصداق آيه شريفه:
«اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم»[6] واقع نشوند.
انديشمندان و مربيان بزرگ مسلمان درباره اهميت و ارزش تربيت در خردسالي و کودکي چه نکته ها و چه سخنها که نگفته اند.
غزالي مي گويد: بدان که کودک امانتي است در دست مادر و پدر، و آن دل پاک وي چون گوهري است نفيس، و نقش پذير است چون موم و از همه نقشها خالي است. چون زميني پاک است که هر تخم که در وي افکني، برويد، اگر تخم خير افکني به سعادت دين و دنيا شريک باشند، واگر برخلاف اين باشد، بدبخت شود و ايشان در هر چه بر وي رود شريک باشند.[7]
خانواده هايي که آرزو دارند فرزندان صالح، راستگو، معتقد و اهل نماز و عبادت داشته باشند بايد خود چنين باشند. وقتي خانواده اي خود از مقيمين صلاه باشند، نونهالان چنين خانواده اي نياموخته، اهل نماز مي شوند. چيزي که نياز به آموختن دارد، فصول نماز است نه اصول نماز.
تربيت ديني و عبادي فرزندان در خانواده همچون آموختن شنا به ماهي است. پيامبر اکرم (ص) مي فرمايد: «کل مولود يولد علي الفطره حتي تکون ابواه يهودانه و ينصرانه»[8]
ترجمه: هر نوزادي به فطرت (اسلام و توحيد) متولد مي شود، آنگاه پدر و مادر او را به يهوديت و نصرانيت گرايش مي دهند و از راه فطرت منحرف مي سازند.
غريزه تقليد يکي از عزايز نيرومند و ريشه دار انسان است. اگر اين غريزه نبود کودک چگونه مي توانست بسياري از رسوم زندگي، آداب معاشرت، غذا خوردن و... را فرا گيرد؟
چشم و گوش براي کودک چونان دريچه اي است که بطور مستمر مي بيند و مي شنود و ذهنش همانند آينه از مشاهدات خود عکس مي گيرد و ضبط مي کند. کودک براي ساختن شخصيت خود نياز به الگو و اسوه دارد. خانواده و بخصوص والدين بايد از اين غريزه تقليد کمال بهره را بگيرند و تربيت ديني را از اين طريق به کودک خود بياموزند، همانگونه که پيامبر اکرم (ص) اسوه و الگوي نسل بشر اينگونه آموخت: «صلوا کما رايتموني اصلي» همانگونه نماز گزاريد که من انجام ميدهم. والدين نمي توانند تنها با توسل به گفتار، کودکان خود را به رفتار نيک رهنمون گردند، مگر آنکه با رفتار و عمل، گفتار خود را تاييد کنند.
امام صادق (ع) مي فرمايد: «کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاه بالسنتکم»[9] مردم رابا رفتار وعمل خودبه حق رهبري کنيد، نه با زبان خويش.
قرآن اين حقيقت را به زيباترين لفظ و معني بيان مي کند: «يا ايها الذين آمنوالم تقولون ما لا تفعلون»[10] اي ايمان آورندگان، چرا مي گوييد آنچه را که عمل نمي کنيد.
در خانواده والدين به عنوان اصلي ترين عضو آن بايد در تربيت ديني کودکان تلاش کنند تا متربي از سرشوق و اشتياق به تجارب دروني دست يابد، به نحوي که خود بتواند فطرت خداجوي خود را کشف کند و تجربه ديني را بطور حضوري شهود نمايد. اين ممکن نخواهد شد جز با عشق. عشق کليد تربيت ديني است. کسب فضايل اخلاقي بايد به واسطه عشق به خداوند حاصل شود. انسان کامل کسي است که بتواند گرايش هاي والاي انساني، همچون کمال طلبي، حقيقت جويي، خداجويي، علم طلبي، عدالت خواهي و... را در خود کشف کند و بپروراند. در حقيقت جمال معنوي است که مي تواند دل را مهياي کمال سازد. براي شناخت حقيقت مي توان از عقل و استدلال و نيز دل مدد جست. [11]
در گرايش کودکان و نوجوانان به امور ديني و مذهبي عناصر مختلفي نقش دارند. از جمله مهمترين و مؤثرترين اين عوامل خانواده مي باشد.
تربيت و آموزش، انتقال اطلاعات نيست بلکه تغيير در جهان بيني است.[12] هيچ تربيت و آموزشي بدون زمينه سازي، موفق نيست. اگر مجموعه عناصر و عوامل تاثيرگذار در ارسال يک پيام ارزشي، از وحدت و هماهنگي لازم در عمل برخوردار نباشد، نمي تواند موثر واقع شوند و چه بسا آثار يکديگر را خنثي کنند. عناصر و عوامل تاثير گذارنده در محيط خانه ، مدرسه و جامعه در القاي يک ارزش معنوي و رسانيدن پيام و بيان روح مذهبي ، اگر عملاً يکديگر را نفي کنند و يا در برنامه ها و اظهار مطالب ، هر کدام راه و هدفي متفاوت و مغاير با يکديگر بپيمايند ، در ذهن فرد تناقض بوجود مي آورند و پيام منجر به ايجاد انگيزه ، شوق ، اراده و عمل نمي شود. اما در اين ميان ، يک نکته مهم و قابل توجه را نبايد فراموش کرد که اگر تربيت ديني و مذهبي خانواده اي اساسي و ريشه اي باشد ، فرد تربيت شده مي تواند در برابر تندبادهاي مختلف فرهنگي و اجتماعي مقاومت کند و از مسير صحيح زندگي خارج نشود. آموزش و پرورش روحية مذهبي مناسب ، ابتدا از خانه شروع مي شود و خانواده نقش مهمي در انتقال فرهنگ ديني از خود بروز مي دهد.
حضرت امام (ره) با اشاره به تاثير محيط خانه ، بويژه نقش مادر در سرنوشت فرزند مي فرمايد: دامن مادر بزرگترين مدرسه اي است که بچه در آنجا تربيت مي شود. آنچه بچه از مادر مي شنود غير از آن چيزي است که از معلم مي شنود. بچه از مادر بهتر مي شنود تا معلم ، در دامان مادر بهتر تربيت مي شود تا در جوار پدر يا در جوار معلم.[13]
از اين رو پاکسازي محيط خانه از بدآموزيهاي رفتاري و اخلاقي و ارائه الگوهاي شايسته از مسئوليتهاي جدي والدين است.
آداب و عبادات مذهبي چون پاسخي به عالي ترين نيازهاي معنوي است ، اگر بطور طبيعي و با جلب رضايت قلبي ارائه شود ، احساس خوشايند را در آنان بر مي انگيزد و متربي آن را براحتي جذب مي کند ، چرا که عواطف و احساسات ، مهمترين نقش را در تکوين ، رشد و پرورش شخصيت جوان و نوجوان دارند. بديهي است زماني که کودکان و نوجوانان در معرض يادگيري و آموزش احکام و عبادات قرار دارند ، لازم است براي اين موضوع زمينه سازي شود تا همراه با آموزش ، احساس خوشايند در او ايجاد گردد و به اين ترتيب، نتيجه اي مطلوب به بار آورد. در اينصورت، تقويت چنين گرايش فطري نيز بسيار آسان و طبيعي خواهد بود. کسب عادتها و رفتارهاي مذهبي بيش از آنکه متاثر از اندرزها و سخنان والدين باشد، معلول پذيرش رفتار، عواطف و احساسات مرتبط و همراه با مهر و محبت آنان است.[14]
با برانگيختن احساساتي خوشايند در حين انجام فرايض مذهبي در کودکان و نوجوانان، زمينه يادگيري رفتارها و احساسات مطلوب فراهم مي گردد و اين نيز به نوبه خود موجب تقويت انگيزه و گرايش به نيايش و ارتباط با پروردگار متعال مي شود. يادگيري بيشتر رفتارها و گفتارهاي کودکان و نوجوانان، براساس مشاهداتي است که نسبت به اعمال والدين دارند و نيز احساسي که فضاي ارتباطي خانواده در آنها پديد مي آورد، در اين امر موثر است. در کانون خانواده است که گرايش ديني افراد تقويت مي شود و خمير مايه شخصيت مذهبي در آنان تکريم مي يابد.
به عنوان مثال هنگامي که شب در خانه دست از سخن گفتن و بازي کردن با کودک دو ساله خود برمي داريد و سجاده اي پهن مي کنيد و به نماز مي ايستيد، از همان آغاز، کودک شما حس مي کند که شما در حال خاصي به سر مي بريد، مي بيند هر چه شما را صدا مي کند جواب او را نمي دهيد، بلکه در عوض کلماتي به زبان مي آوريد که با حرفهائي که به او مي زنيد فرق دارد. گاهي خم مي شويد و قدري مي نشينيد و پس از چند بار نشستن و برخاستن، دوباره با او صحبت مي کنيد. همچنين وقتي نيمه شب فرزند از خواب برمي خيزد و چراغ را برخلاف شبهاي ديگر روشن مي يابد و پدر و مادر را مي بيند که دور سفره اي نشسته اند و غذا مي خورند و دعا مي خوانند و پس از ساعتي، ديگر چيزي نمي خورند، با اين تجربه، روزه عملاً در ذهنش نقش مي بندد. وقتي به اين ترتيب در دوران کودکي در خانه و خانواده عملاً با نماز و روزه و طهارت و نجاست و محرم و نامحرم و حلال و حرام آشنا مي شود، اندک اندک اوضاع و احوال حاکم بر خانواده، به اعمال و آداب اسلامي تأدّب پيدا مي کند. براي کساني که از سابقه پرورش خانوادگي با آداب اسلامي بي بهره اند، عمل کردن به فرائض اسلامي مثل پريدن در استخري پر از آب سرد است. کسي که بر لب چنين استخري ايستاده مي تواند نظراً خودش را قانع کند که بايد به درون استخر بجهد اما عملاً پايش مي لرزد، اختلافي که ميان درجه حرارت تن او و آب استخر وجود دارد، انتقال دفعي از بيرون به درون استخر را مشکل مي سازد، اينست که اگر مصمم به آب تني باشد ابتدا سرانگشت پاي خود را تر مي کند بعد دستي به سر و سينه خود مي کشد و خلاصه مدتي با آب بازي مي کند تا بتواند دل به دريا بزند و با تمام بدن در آب فرو رود، بسا که همين ترس او از سردي آب سبب شود تا هرگز عملا وارد استخر نشود و همواره در کنار آب بنشيند. طفلي که از بدو تولد در فضاي اسلامي بزرگ شده است، هرگز خود را با انتقالي اين چنين نامانوس و دشوار مواجه نمي بيند، او به شناگري مي ماند که از اول بي آنکه ابهت و غرابت و گزندگي سرماي آب استخر يکباره دست و پاي او را سست کرده باشد، خود را تا گردن در آب مي بيند، و اگر تصميم به شنا کردن بگيرد ديگر ترس از آب، ميان تصميم و عملش فاصله ايجاد نخواهد کرد.[15]
بسياري از رفتارها و گرايشهاي کودک و نوجوان، از قبيل گرايش به نماز و روزه، شرکت در کارهاي خير و اهميت دادن به وظايف و تکاليف ديني، غالباً متاثر از تجارب خوشايند تربيتي آنان در خانه و خانواده است. کودکان بشدت نيازمند و تشنه يادگري هستند و احتياج به امنيت و آرامش خاطر و اتصال به يک قدرت، رحمت و عطوفت دارند. آواي ملکوتي قرآن و نواي دلنشين اذکار نماز، حتي در دوران بارداري مادر موجب جنب و جوش و شکوفايي گرايش و احساسات ديني در کودک مي شود.[16]
حضرت علي (ع) مي فرمايد: «قلب نوجوان، همچون زميني خالي است، هر بذري که در آن افکنده شود مي پذيرد. من پيش از آنکه دلت سخت گردد و فکرت مشغول شود، به ادب و تربيت تو مبادرت کردم».[17]
بنابراين خانواده در تربيت ديني فرزندان و هدايت صحيح آنها بسوي رستگاري و اعمال صالح بيشترين و مؤثرترين نقش را در برابر ساير عوامل دارد، هر چند که نقش عوامل ديگر را نمي توان انکار کرد اما اگر تربيت ديني در يک خانواده به نحو احسن و با نظارت و کنترل دقيق و دور از هر گونه افراط و تفريط صورت گيرد، مي توان بر بسياري از دوگانگي ها و عوامل مخرب و تاثيرگذار ديگر غلبه کرد. چگونه است که در خانواده اي دختري با ديدن همکلاسي ها و دوستان خود از پدر و مادر خود تقاضا مي کند چادر را از سر بردارد و همانند دوستانش در انظار حاضر شود و از سوي ديگر در خانواده اي ديگر در همان شهر، وقتي پدري در مهماني اقوام و خويشان خود رو به دخترش مي کند و به شوخي به او مي گويد: در اينجا غريبه نيست چادرت را از سر بردار، آن دختر با ناراحتي و اخم اتاق را ترک مي کند، اين تفاوتها به نقش و نحوه تربيت ديني يک خانواده برمي گيرد.
وقتي در خانواده اي صداي آهنگهاي بندري و ترانه هاي غربي آنقدر بلند باشد ديگر فريادهاي يا حسين بسيجيان لاي نيزارهاي اروند جا مي ماند و به گوش نمي رسد.
وقتي پدر و مادرها مي نشينند فيلمهاي مبتذل را از طريق ماهواره وويدئو و غيره با کيف تماشا مي کنند و قربان صدقه فلان هنرپيشه و فلان خواننده مي روند و آنها را الگوي زندگي خود قرار مي دهند ديگر وقت ندارند که به سيلي خوردن حضرت زهرا (عليها السلام) فکر کنند و معصومين (عليهم السلام) را الگو و نصب العين زندگي خود قرار دهند و بچه هاي خود را با راه و رسم اين بزرگواران آشنا سازند.
وقتي خانواده اي افتخار مي کند که بچه شان «همبرگر» را درست تلفظ مي کند و به پيتزا علاقه پيدا کرده است. وقتي بچه ها مي بينند که مادرانشان کنار خيابان بدنبال جواهرات مي گردند و پوست گوزن مي پوشند و روسري ژورژت سر مي کنند. وقتي پدرانشان غيرتشان را گم کرده اند و توي چراگاههاي خيابان راه مي افتند و گناه مي چرند، ديگر چگونه توقع داريم که بچه ها تحت تاثير تربيت ديني به اصول و ارزشهاي فرهنگ ديني خود پايبند باشند.
بنابراين خانواده بايد تلاش کند که آموخته هاي مذهبي کودکان با تجارب و احساسات خوشايندي شکل بگيرد. سعه صدر، ابراز احساس خرسندي و روحيه رضايتمندي، گرايش به اين احساسات مذهبي را براي کودکان گوارا مي سازد.
مشاهده رفتار اطرافيان (بخصوص والدين) انگيزه اي قوي و غني براي يادگيري و آموزش فرزندان است. وقتي که کودک نسبت به رفتار و نحوه حرکات و حرف زدن والدين و اطرافيان کنجکاو مي شود، بايد توجه داشت که کنجکاوي وي بي هدف و بي نتيجه نيست، بلکه متضمن الگوگيري و مشارکت فعالانه او به صورت تجربه اي جديد در فرازهاي حساس زندگي است. زماني که نوجوان، الگوهاي رفتاري مطلوب خويش را در موقعيتها و شرايط مختلف زندگي، در رفت و آمدها، ميهمانيها و برخورد بستگان و دوستان مشاهده مي کند احساس شادماني، شوق و شعف سراسر وجودش را فرا مي گيرد و عميقا نسبت به رفتار آنها کنجکاو مي شود و از آنان الگو مي گيرد.
مهيا کردن چنين فضايي، بخصوص اگر همراه با مشارکت فعال کودکان و نوجوانان و همسالان آنان باشد برايشان بسيار دلنشين و دلپذير است و همين امر بتدريج گرايش به امور مذهبي و روحيه اجتماعي را در آنان تقويت مي کند. بديهي است هر قدر الگو محبوبتر باشد، يادسپاري رفتار آسانتر مي گردد. نگاهها و حالات و به سر بردن در اين لحظات، غرق در سرور و شادي مي شوند و سعي دارند که خود نيز اين قبيل رفتارها را با اشتياق تمام باز آفريني کنند. پدر و مادر و اهل خانه اگر در رفتارهاي خود، به راست گويي، صداقت، عفاف و حجاب، صبر و بردباري و توجه به حساسيت نسبت به اوقات نماز ارج بنهند و در عملکردهاي خود ثابت قدم باشند، تاثير گذاري و درون سازي گفتار و رفتارشان به مراتب بيشتر از زماني است که تنها با گفتار و يا اجبار، فرزندان خويش را به کارهاي مذهبي وادار سازند، در حاليکه خود در عمل سهل انگاري مي کنند. لحظه هاي حساس و پرجاذبه رفتار پدر و مادر در ايجاد فضاي دوستانه، صميمي و دلنشين عاطفي در مواجهه با فرزندان، سبب مي گردد که آنان بدون زحمت، رفتار مورد علاقه خود را مورد توجه و تقليد آگاهانه قرار دهند. پدر و مادر و اعضاي خانواده، اگر توجه داشته باشند که در خانه، سفر يا گردش، در ميمهاني و يا در حين کار و بطور کلي در هر موقعيتي به اصول و احکام ديني پايبند باشند و به آن اهميت دهند، در تلقي و نگرش فرزندان نسبت به فرايض ديني تاثير مضاعف خواهد داشت. [18]
بجاست که خانواده ها با الهام از فرهنگ غني اسلام و احکام و تعاليم آن به تربيت صحيح فرزندان مراقبت و تربيت نياز دارد و اين جز از طريق عمل صالح و تادب به آداب شريعت و پرهيز از عوامل غفلتزا ميسر نخواهد شد.
«ان في دلک لذکري لمن کان له قلب او القي السمع و هو شهيد»[19]
 
  • مشخصات
  • دانلود
4.6 /5 20 5 1
نظرات خود را اینجا بنویسید

مقاله و تحقیق رایگان آموزش پيش دبستاني Average rating: 4.53637128441426, based on 89 reviews from $0.0000 to $0.0000
کانال ایتا: https://eitaa.com/tarhejaberr