انگيزه زايي و شورانگيزي در دانش آموزان:
جبهه هاي جنگ در طول 8 سال دفاع مقدس شاهد حضور دانش آموزان پرشور و نشاطي بود که با نيتي مقدس، از سنگر مدرسه پاي در جبهه هاي نبرد نهادند. مطمئنا بخش مهمي از اين حضور مرهون زحمات و انگيزه زايي بوده که معلمين گرامي متقبل شده، علاوه بر حضور مستمر و مستقيم در جبهه هاي جنگ به تشويق ديگر واجدين شرايط به حضور در اين دفاع مقدس مي پرداختند. اين شورانگيزي در جوانان به حضور موثر آنان در جبهه هاي جنگ مي انجاميد و کساني که شرايط اين حضور را نداشتند نيز اين انگيزه و شوق حضور در پشت جبهه و بخصوص پايگاه هاي مقاومت را مي يافتند و بدين ترتيب دفاع مقدس به عرصه شورانگيزترين حماسه مشارکت مردمي تبديل گشت.
حضور پرشور در جبهه هاي جنگ:
برابر آمار، پرشورترين حضور در جبهه هاي جنگ از آن دانش آموزان بوده است.
طي سال هاي 59 تا 66، تعداد 366697 نفر از اين عزيزان در جبهه هاي جنگ حضور يافته از اين ميان 17296 تن به شهادت رسيدند.
تقديم 2328 نفر جانباز، 1110 نفر آزاده و 2063 نفر مفقودالاثر به آستان انقلاب اسلامي بخش ديگري از اين حضور حماسي دانش آموزان در حماسه 8 سال دفاع مقدس بود.
خاطرات حضور نوجوانان 13 ساله در جبهه هاي جنگ، هنوز از ذهن ها زدوده نشده است، صحنه هايي که ديدنش موجي از نشاط و شوق حضور در جبهه هاي جنگ را در سايرين به وجود مي آورد و افتخار و تجليل عمومي را نثار ايشان مي کرد.
خاطرات مربوط به کساني که با دستکاري در شناسنامه هاي خود و جعل امضاي والدين، خود را به خطوط مقدم نيرو مي رساندند هنوز شهره در جهان است و جهان به اين روحيه عظيم جوانان و نوجوانان ايران بايد غبطه ابدي بخورد.
ب: حضور فعال در پايگاه هاي مقاومت:
حضور در جبهه تنها وظيفه دانش آموزان نبود بلکه آنان اين مسئوليت سنگين را نيز به دوش خود احساس مي کردند که عقبه نيروهاي خودي را که عبارت از پايگاه هاي مقاومت بود، نيز تقويت نمايند. از اين رو تقويت اين پايگاه ها در دستور کار شرعي - ملي اين عزيزان قرار داشت و هنوز خاطرات گشت هاي شبانه و برقراري ايستگاه هاي بازرسي که با هدف تعميق امنيت شهروندان صورت مي گرفت در ذهن ها باقي مانده است. گشت هايي که در آن حضور نوجوانان در کنار پدران ميانسال افتخارآميز بود و ديدن آن صحنه ها، موجي از شعف و شور را بر دل ها جاري مي ساخت.
ج: حضور جدي و موفق در سنگر تحصيل:
دانش آموزان شريف ايران در کنار آن که جنگ را به فرموده امام عزيزشان در راس همه امور مي دانستند اما از رسالت و تکليف آموزش و علم اندوزي نيز غفلت نکردند. آنان به تحصيل و حضور در جبهه به عنوان دو تکليف مقدس مي نگريستند که بايد در کنار هم بدان عمل مي شد. در شرايط انتخاب، سنگر جبهه را به سنگر مدرسه ترجيح مي دادند اما هيچ گاه از وظيفه اول و اصلي خود که آموزش و تحصيل بود غفلت نمي کردند و چه بسيار دانش آموزاني که در خطوط جبهه نيز به ادامه تحصيل مي پرداختند. اين تلاش و حضور جامع، از دانش آموزان قدرتي مرجع و مدبر ساخت تا همگان به دورانديشي و جامع نگري ايشان ايمان آورده و بر خويش ببالند که فرزنداني دارند که به همه امور، با نگاه عميق مي نگرند.
حضور فعال در عرصه تدارکات جمع آوري کمک هاي مردمي، اختصاص کمک مالي و مادي به رزمندگان اسلام و حتي ايجاد ارتباط روحي و مکتوب با رزمندگان، بخش ديگري از اقداماتي بود که دانش آموزان شريف در طول 8 سال دفاع مقدس به آن دست مي زدند.
زنده نگهداشتن ياد و حادثه شهادت دانش آموز بسيجي، شهيد فهميده از اصالت هاي دفاع مقدس است
شق و شور، طراوت و پاکی، شجاعت و سرسختی، استقلال طلبی و عدالت خواهی، ايثار و از خود گذشتگی، استعداد و توانايی، و ... از جمله ويژگيهايی هستند که سراسر وجود هر جوانی مالامال از آنهاست. در دوران جوانی روح عرفان، اخلاق و معنويت متجلی شده و جوانان آماده پذيرش فضيلت ها و ارزشهای الهی ميشوند و زمينه های کمال طلبی در آنان بروز می کند؛ از اينرو بخش متنابهی از سرمايه گذاری ها و برنامه ريزی های دست اندرکاران امر تعليم و تربيت و تلاشگران عرصه های فکری و فرهنگی متوجه اين قشر می باشد؛ و محور اساسی سياست گذاری های فرهنگی، اجتماعی، سياسی و مخاطب اصلی رسانه های جمعی همواره جوانان بوده و خواهند بود.
ويژگيها و استعدادهای نهفته در وجود جوانان مناسبترين زمينه برای طراحی و ايجاد هرگونه تغيير و تحول فردی و اجتماعی است، بطوريکه چرخ های انقلاب ها و تحولات متعددی توسط اين گروه به حرکت درآمده و سرعت می گيرد. کنکاش در تاريخ ملل مختلف و از جمله جريانات حاکم بر جهان در طول ساليان گذشته مؤيد اين مدعاست. بخش انبوهی از بازيگران و نقش آفرينان حوادث مختلف جوانان بوده و امکانات و انرژی های بسياری مصروف جذب و هدايت آنان بسمت اهداف معين (اعم از مثبت و منفی، ارزشی و ضد ارزشی) شده است.
هشتم آبان روز نوجوان در ايران يادبود شهادت نوجوانی است که در نوجوانی بيکباره قله های شرف و انسانيت و غيرت را پيمود، که چه بسيار اهل رياضت و سير و سلوک در پيمودن اين راه پر فراز و نشيب بر اين رهگذر الهی غبطه می خورند.
شهيد "فهميده" يكي از هزاران نونهال فهميده، و دانش آموز بسيجي كشور ماست كه با نثار خون پاك خويش بر طراوت و سرخي خون شهداي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي افزود. وي دوران كودكي و نوجواني خود را به صورتي سپري كرد كه همواره آبستن حادثه اي بود. حوادثي كه در شكل گيري شخصيت او مؤثر واقع شد. او با سرمايه عظيمي از فهم و درك و درايت انقلابي و اسلامي خويش و به دنبال طوفان حوادث انقلاب، وارد جنگ تحميلي شد و با وجود كمي سن، خود را به خونين شهر قهرمان رساند و با اقدامي آگاهانه و شجاعانه، نام خود را در دفتر شهيدان هماره زنده تاريخ ثبت كرد.
از آنجا كه اين دانش آموز رزمنده بسيجي، با ايمان و بينش عميق و استوار در جنگ با دشمن پيش قدم و با نيل به شهادت، درس شجاعت، فداكاري و مقاومت را به همه بسيجيان و امت حزب الله آموخت، امام بزرگوارمان اين نوجوان 12 ساله را رهبر قلمداد فرمود، چرا كه نام و ياد او منشأ حماسه هاي سترگ شد و تحولي عظيم در شيوه دفاع مقدس و نبرد رزمندگان اسلام با كفر فراهم كرد و راه پيروزي و سرافرازي را يكي پس از ديگري، هموار ساخت. امروز شهيد فهميده، بحق، الگوي شايسته و تصوير برجسته اي از ايثار و جهاد و شهادت براي دانش آموزان بسيجي و جوانان كشور ماست، به گونه اي كه حماسه سازي هاي فهميده و ديگر فهميده هاي ميهن اسلامي، مي تواند يادآور دوران دفاع مقدس و ارزشهاي والاي آن دوران باشكوه باشد.
آموزگار ايثار
در جبهه، شهيد فهميده به اتفاق دوست شهيدش "محمدرضا شمس"، در سنگري واحد قرار داشت كه در هجوم عراقي ها به خرمشهر محاصره شد. محمدرضا شمس دوست و همسنگر حسين زخمي شد و حسين با سختي و مرارت فراوان او را به پشت خط رساند. و به جايگاه قبلي خود بازگشت. او با مشاهده تانكهاي عراقي (ظاهراً 5 دستگاه تانك) كه به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و در صدد محاصره و قتل عام آنها بودند، تاب نياوردند و در حالي كه تعدادي نارنجك به كمرش بسته و در دستش گرفته بود، به طرف تانك ها حركت كرد. در اين هنگام تيري به پايش اصابت كرد و او از ناحيه پا مجروح شد؛ اما نتوانست در اراده محكم و عزم پولادين او خللي ايجاد كند، از اين رو بدون هيچ دغدغه و ترديدي تصميم خود را عملي ساخت و از لابلاي امواج تير كه از هر سو به طرف او مي آمد، خود را به تانك پيشرو رساند و با استفاده از نارنجك، موفق شد كه تانك را منفجر كند و خود نيز تكه تكه شود. به مجرد انفجار تانك مهاجمان گمان كردند كه حمله اي صورت گرفته است، لذا روحيه خود را باختند و با سرعت هرچه تمامتر تانك ها را رها كردند و پا به فرار گذاشتند. در نتيجه، حلقه محاصره شكسته شد و پس از مدتي نيروهاي كمكي هم سر رسيدند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاكسازي كردند.