قایم موشک :
( ~ . شَ) (اِمر.) = قایم باشک : نوعی بازی برای بچه ها که در آن چشم های یک نفر را می بندند و دیگران پنهان می شوند و او باید آن ها را پیدا کند
. قایمموشک،
قایمباشک، یا
چشمگیرک، یک
بازی است که در آن چند تن پنهان میشوند تا کسی پیدایشان کند. این بازی بیشتر در یک میدان باز انجام میشود و میتواند هر اندازه بازیکن داشته باشد
. (اسم) نوعي بازي خردسالان و آن بدين ترتيب است : عده اي بازي کن بحکم قرعه يک تن را از ميان خودانتخاب کنند . اين شخص در سر محله چشمهاي خود را مي بندد و ضمن بيان اين کلمات : قايم باش خ قايم باش خ که گربه شاخت نزنه (نزند) سر به سوراخت نزنه (نزند) ديگران مخفي مي شوند سپس او به جستجوي آنان پردازد اولين کسي را که گيرآورد بازي ختم مي شود و شخص اخيربراي نوبت دوم انتخاب مي گردد.
(به فارسی افغانستان: چشم گیرک)، قایم موشک هم گفته میشود. این بازی معمولا در محیطهای باز بازی میشود و تعداد شرکت کنندگان در آن نامحدود است.
تعداد بازیکنان: ۴ نفر به بالا
ابزار بازی: به ابزاری نیاز ندارد
محوطه بازی: فضای باز
با تغییر منظراز جایگاه مخفی شونده به جستجو کننده,کودکان با گذاشتن خود بجای فردی دیگر تجربه کسب می کنند
.قایم موشک یک بازی کلاسیک کودکان است,تحقیق جدید بیانگر آن است که می تواند بطور ویژه بازی خوبی برای تحریک رشد وپرورش کودکان باشد.اگر چه تحقیق در حقیقت به کودکان نگاه نمی کرد.این فقط نظریه محققین است که با تغییر دیدگاه از منظر مخفی شونده به جستجو کننده,کودکان با گذاشتن خودشان بجای فرد دیگری تجربه کسب می کنند,البته این مهارتی است که در بقیه عمر آنها نیز سودمند است.آنچه که محققین واقعا" بررسی کردند این بود که آیا تغییر منظر می تواند افراد را در کار با همدیگر بهتر کند.آنها گروه کوچکی از بزرگسالان را استخدام و به آنها یک کار رنجش آوری محول کردند.آنها را جفت جفت کردند و در هر جفت یک فرد را بعنوان رهبر و دیگری را بعنوان پیرو تعیین کردند.هر دو نقشه های یک شهر را داشتند.نقشه رهبر با یک مسیری نشانه گذاری شده بود که در نقشه پیروان وجود نداشت.رهبران باید مسیر را برای پیروان توصیف کنند تا آن را دقیقا" بر روی نقشه های خودشان کپی کنند.جفت ها باید این تمرین را چند مرتبه انجام می دادند.موقعیت برخی بین رهبر و پیرو تغییر می کرد.دیگران در هر مرتبه موقعیت های مشابه ای را داشتند.در مرتبه چهارم محققین مشکل سختی را در مقابل زوج ها قرار دادند.این مرتبه,نقشه پیروان تفاوتی داشت یعنی دارای یک خیابان اضافی بود که دنبال کردن مسیر رهبر را غیر ممکن می کرد.برای اعلام پایان, باید رهبر و پیرو به آزمایشگر اشاره می کردند که نمی توانند کار را انجام دهند
. بنابراین این موضوع با قایم موشک بازی چه نسبتی دارد؟ خوب,تیم هایی که کار را در مرتبه های مختلف بصورت تکراری انجام می دادند با احتمال بیشتری برای رفع ناهمسانی مرحله چهارم دچار اضطراب می شدند.از22جفتی که نقش ها را جابجا کرده بودند,بیش از نصف آنها به آزمایش کننده اشتباه را گزارش کرده بودند.از22جفتی که نقش ها را معاوضه نکرده بودند,یک نفر هم خطا را گزارش نکرده بود.تغییر منظر افراد آنها را حساس تر و با هوش تر کرده بود.شاید باید بازی قایم موشک برای شرکت ها نیز یک بازی بازپروری مجدد باشد.
نکات
: - در بعضی مناطق به جای شمارش 1 و 2 و 3 و ... گفتن عبارت: (ده، بیست، سی، ...، صد، حالا که رسید به صد تا، دستمال آبی وردار، دار دار خبر دار، ماشین آقا نگهدار) رواج دارد.
- سک سک و یا در زبان آذری، شُعبَه به معنای صفیر زدن و سوت کشیدن و اعلام خبر کردن است.
- این بازی نام مخصوص به منطقه ی خود را دارد به طور مثال، در تهران: قایم موشک، اصفهان: قایم شدنک، مازندران: چش بتیکا، شوشتر: سرمامک ... و بالاخره آذربایجان: گیزلن پاچ می نامند. قدیمی ترین نام این بازی سَرمامک است که قدمت هفتصد ساله دارد.
- در بعضی مناطق این بازی توسط بزرگسالان نیز اجرا می شود.
روش بازی در آغاز، یکی از بازیکنها، با قرعهکشی، گرگ میشود. سپس او چشمهایش را میبندد و تا یک شماره (مانند صد یا پنجاه) میشمارد، که به این کار میگویند «چشم گذاشتن». در این میان، بازیکنهای دیگر خود را پنهان میکنند تا گرگ نتواند آنها را ببیند. پس از پایان شمارش، گرگ به دنبال دیگر بازیکنها میرود تا آنها را پیدا کند
. گرگ، اگر بازیکنی را بیابد، باید نام و پنهانگاه او را بلند بگوید تا آن بازیکن از پنهانگاهش بیرون بیاید. اگر نام و پنهانگاه درستی گفته شده باشد، گرگ باید خود را، پیش از بازیکن نامبرده، به جایگاه چشمگذاری برساند و بلند بگوید «سُکسُک» تا آن بازیکن را ببازاند. بازیکن نامبرده میتواند، زودتر از گرگ، خود را به جایگاه چشمگذاری برساند و با گفتن
«سُکسُک، همه آزاد»، از باختن خود و بازیکنهای نامبرده و بازاندهٔ پیش از خود جلوگیری کند. اگر نام یا پنهانگاه نامبرده، نادرست باشد، بازیکن نامبرده نباید از پنهانگاهش بیرون بیاید و میتواند دنبالهٔ بازی را انجام دهد
. سرانجامِ بازی میتواند به دو گونه باشد. یک آن که گرگ بتواند همه را بیابد؛ که سپس نخستین بازیکنِ باخته، یا نخستین کسی که «آزاد» نشدهاست، گرگِ دورِ دیگرِ بازی میشود. دیگر آن که آخرین بازیکنِ پیدانشده بتواند با
رسیدن به جایگاه چشمگذاری (پیش از گرگ) و گفتنِ «سُکسُک، همه آزاد
»، همه را آزاد کند؛ که سپس گرگِ همان دور، گرگِ دورِ دیگر نیز میشود
. شرح بازی
بچه های داوطلب بازی، ترجیحاً در تاریکی عصر، در محوطه ای که دارای کمینگاه و درخت و کنج و غیره جهت قایم شدن باشد، دور هم جمع شده و به قید قرعه مانند پشک انداختن و یا شیر و خط، یکی را به عنوان گرگ انتخاب می کنند
. گرگ در محلی موسوم به (هوا) که می تواند تیرچه، درخت یا دیوار باشد پشت به بچه ها ایستاده و چشمهایش را می بندد و با کف دست روی آنها را می گیرد تا جایی را نبیند و بنابر قرار داد، از 1 تا 20 یا …، 40 می شمارد تا سایر بازیکنان در این فرصت برای خود مخفیگاهی پیدا کنند
. بعد می گوید: قایم شدین؟ بیام یا نه؟ چنانچه اگر جوابی نشنید، به این مفهوم است که همه قایم شده اند و شروع به جستجوی آنها می کند و هر کدام را که پیدا کند و یا از دور ببیند، اعلام کرده، سریعاً به محل (هوا) برمی گردد و دستش را بر آن می زند و لفظ سُک سُک یا (اصطلاح غلط آن سَک سَک) را بر زبان می آورد
. لازم به ذکر است، موقعی که گرگ، به جستجوی سایرین مشغول است، بازیکنی که سُک سُک شده و یا سک سک کرده، می تواند دوستانش را با رمز و ایما از موقعیت مکانی گرگ باخبر کند. بدین صورت که می گوید: سیب گفتم بیا، بِه گفتم نیا (آلما دِسم گل، هِیوا دسم گَلمَه). بعد بر حسب موقعیت می گوید: آلما آلما آلما … و یا هیوا
… در خاتمه آنان که برنده شده اند، هیچ! و اما بازنده ها، پنهانی اسم مستعاری مانند انواع میوه ها و حیوانات و غیره مانند کبوتر، گنجشک، قناری برای خود می گزینند تا گرگ یکی را انتخاب کند مثلاً کبوتر، که گرگ دور بعدی بازی، اوست
. و چنانچه اگر هیچ بازنده ای نباشد و به قولی نتوانسته باشد کسی را سک سک کند باز خود گرگ بوده و چشم خود را با کف دست پوشانده، بازی از نو شروع خواهد شد. در این بازی هر کدام بیش از سه نوبت گرگ شده باشد، سوخته و به کلی از دور بازی کنار می رود
. · نکات:
* در بعضی مناطق به جای شمارش 1 و 2 و 3 و … گفتن عبارت: (ده، بیست، سی،
…، صد، حالا که رسید به صد تا، دستمال آبی وردار، دار دار خبر دار، ماشین آقا نگهدار) رواج دارد
. * سک سک و یا در زبان آذری، شُعبَه به معنای صفیر زدن و سوت کشیدن و اعلام خبر کردن است
. * این بازی نام مخصوص به منطقه ی خود را دارد به طور مثال، در تهران
: قایم موشک، اصفهان: قایم شدنک، مازندران: چش بتیکا، شوشتر: سرمامک … و بالاخره آذربایجان: گیزلن پاچ می نامند. قدیمی ترین نام این بازی سَرمامک است که قدمت هفتصد ساله دارد
. * در بعضی مناطق این بازی توسط بزرگسالان نیز اجرا می شود
. نتیجه بازی: کودک با اجرای این بازی، ضمن بهره برداری بیشتر از زمان برای درک مسایل و مفاهیم زندگی مانند تدبیر و تصمیم گیری، استفاده ی مناسب از فرصت ها و کمک به آشنایان در مواقع اضطراری را یاد می گیرد
.این بازی چون یک بازی عصرانه یا شبانه است، حس ترس از تاریکی را از بین می برد
یادآوری: شخصی که چشمش را بسته است به جای شمارش از یک تا بیست می تواند از این شعر زیر نیز استفاده کند
: «ده، بیست، سی، چهل، پنجاه، شصت، هفتاد، هشتاد، نود، صد، حالا که رسید به صدتا، ما می گوییم سیصدتا، هاجر خانم حاضر باش من آمدم به کنکاش، دستمال آبی بردار، پر از گلابی آبدار
.»