دانشگاه آزاد اسلامی واحد--- عنوان:
بررسی اثربخشی آموزش شاد کامی بر کمال گرایی و بخشش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر استاد راهنما
--- --- نگارش
---
زمستان --
چكيده هدف از انجام این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش شاد کامی بر کمال گرایی و بخشش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین بود. اين تحقیق از نوع پژوهشهای نیمه تجربی (طرح پيشآزمون و پسآزمون با گروه كنترل) بود. كه جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم شهر اسفراین بود، نمونه تحقیق شامل 40 نفر از دانش آموزان بود. این نمونه به صورت نمونهگیری در دسترس و داوطلبانه از بین نمونه ها انتخاب و به صورت کاملا تصادفی به دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. برای جمعآوري اطلاعات از دو پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران(2004) و پرسشنامه بخشش هاتلند تامپسون و همکاران ( 2005) استفاده شد. دادهها بر اساس روش تحليل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره تحليل شدند. نتايج تحقیق نشان داد كه آموزش شاد کامی بر کمال گرایی و بخشش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین (05/0
P<) مؤثر بوده است
باتوجه به این که نتایج تحقیق نشان داد آموزش شاد کامی بر کمال گرایی و بخشش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین موثر است، لذا می توان برای کمک به این دانش آموزان و ایجاد آرامش برای آنها از مشاوران توانمند و مسلط بر روشهای آموزشی و درمان غیر دارویی کمک گرفت.
كليدواژه: آموزش شاد کامی، کمال گرایی، بخشش
سازة
كمالگرايي
از
دو
دهة
قبل
تاكنون
چه
به
لحاظ
باليني
و
چه
به
لحاظ
روا
نشناسي
شخصيت، توجه
گستردهاي
را
به
خود
معطوف
داشته
است
و
لذا
پژوهش
در
زمينة
ادبيات
کمالگرايي
نیز
روند
رو
به رشدي
داشته
است(سومی و کاندا، 2002) اگرچه
تعريف
شاخص
کمالگرايي،
حول
محور
معيارهاي فردي
بالا
قرار
دارد
امّا
محقّقان
تعاريف
مختلفي
از
کمالگرايي
ارائه
دادهاند
. يكي
از
الگوهاي
طبقهبندي
کمالگرايي،
طبقه بندي
آن
به صورت
کمالگرايي
سازگارانه
در
برابر ناسازگارانه،
با
کمالگرايي
سالم
در
برابر
نوروتيك
است.
کمالگرايي
سازگارانه
شامل
معيارها
و
توقعات منطقي
و
واقعي
و
همچنين
اهدافي
است
كه
توسط
نياز
به
پيشرفت
سوق
داده
ميشوند
و
براي
فرد عزت نفس
بالا
و
رضايت
از
زندگي
را
به
ارمغان
ميآورند کمالگرايي
ناسازگارانه
گرايش
به
معيارهاي
بالا
در
هر
موقعيتي
است
كه
با
نياز
شديد
به
اجتناب
از
شكست
مشخص
مي شود(هربرت، 2008).
الگوي
ديگر
از
كمالگرايي
چند
بُعدي،
الگوي
فراست،
مارتن،
لاهارت
و
روز
نبليت(2003) است. ابعاد
کما
لگرايي
از
ديدگاه
فراست
و
همكارانش
عبارتند
از:
الف.
نگراني
دربارة
اشتباه
ب. شك
دربارة عملكرد
ج.
معيارهاي
فردي
د.
انتظارات
والدين
ه.
انتقاد
والدين
و.
سازماندهي
فلت
و
هويت
(2002)
نيز
براي
کمالگرايي
سه
مؤلفة
اساسي
در
نظر
گرفتهاند
كه
عبارتند
از
: کما
لگرايي
خويشتن
مدار،
ديگر
مدار
و
جامعه مدار.
در
حالي
كه
کمالگراي
خويشتن مدار
معيارهاي
بالايي را
براي
خود
در
نظر
مي گيرد
كه
با
خودنكوهي
و
خود انتقادي
مرتبط
است،
کمالگرايي
ديگرمدار
شامل معيارهاي
بالا
براي
ديگران
و
توقعات
زياد
و
غيرمنطقي
از
آنان
است.
اين
نوع
از
کمالگرايي
به
نكوهش ديگران،
عدم
اعتماد
به
ديگران
و
احساس
خشم
نسبت
به
آ
نها
منجر
مي شود
. بُعد
سوم
کمالگرايي،
کمالگرايي
جامعه مدار
است
كه
شامل
نياز
ادراك شده
در
دستيابي
به
توقعات
و معيارهاي
تجويز
شده
توسط
جامعه
و
ديگران
است. فرويد
کمالگرايي
را
به
كنش وريِ
فرامنِ
افراط گر
نسبت
ميدهد
و
بر
ماهيت
رواني
آن
تأكيد
ميكند
. وي
کمالگرايي
را
نوعي
خودشيفتگي
در
قلمرو
اختلالهاي
نوروتيك
ميداند
بازشناسي
اين
سازة شخصيتي
مستلزم
بررسي
ماهيت
کمالگرايي
و
مشخصههاي
آن
و
مكانيزمهاي
تأثيرگذاري
اين
سازه
درفرآيندهاي
روانشناختي
بهنجار
و
نابهنجار
است(قدمی، 1392)
. کمال گرایی یکی از ویژگی های شخصیتی است و نقش مهمی در علت شناسی، استمرار دوره بالینی آسیب شناسی های روانی بازی می کند. اگر چه قسمت اعظم پیشینه موجود در این زمینه بر کمال گرایی به عنوان عامل غیر انطباقی یا منفی متمرکز شده اند، با این وجو علاقه فزاینده ای در خصوص آزمودن کمال گرایی از هر دو جنبه مثبت و منفی وجود دارد. دلیل آن این است که نه تنها کمال گرایی به عنوان عامل منفی شناخته شده بلکه همچنین به عنوان عاملی مثبت که می تواند در دستیابی به موفقیت کمک کننده باشد مطرح است.
کمال گرایی به عنوان سبک شخصیتی در نظر گرفته می شود که در آن افراد برای انجام اعمال بدون نقص تلاش زیادی کرده و معیارهای بالایی را برای ارزیابی رفتار در نظر می گیرند (فلیت و هویت
، 2002).
بخشش
يکی
از
مؤلفه
های
روان
شناسی
مثبت
نگر
است
و
سال
ها
موضوع
مورد
بحث متخصصان
الهيات
و
فلاسفه
بوده
است
و
پيوند
بسيار
نزديکی
با
مذهب
دارد به طوری
که
نتايج
پژوهشهای
اخير
رابطه
معنیداری
بين
بخشش
و
فروتنی نشان
داده
اند. بخشش
استفاده
از
راه
کارهای
غير
مؤثر
تعارض که
در
اثر
تخطی
ها
و
تجاوزهای
نابخشوده
طرف
مقابل
حاصل
شده
است
را
از
بين
می
برد. بخشش
فرآيند
گذشتن
از
خطا،
چشم
پوشی
ارادی
از
حق
عصبانيت
و
انزجار
از
عمل ارتکابی
زيانبخش
و
محو
عوارض
آن
است
که
در
فرد
با
انگيزه
ی
آرامش
درونی،
بهبود
روابط، همدلی
و
همفکری
با
فرد
خاطی
و
يا
به
منظور
انجام
رفتاری
ارزشی
صورت
می
گيرد. مک
کالو،
فينچام
و
تی
سانگ(2003) بخشش
را
ميلی
درونی میدانند
که
افراد
را
به
سوی
بازداری
از
پاسخ
های
ناخوشايند
ارتباطی
و
انجام
رفتار
مثبت نسبت
به
کسی
که
به
طور
منفی
با
آنها
رفتار
کرده
متمايل
میسازد(عسگری و همکاران، 1395)
. دوران نوجوانی یکی از حساسترین مراحل زندگی هر انسانی است زیرا افراد با تصمیمات درست یا نابخردانهی که در این دوران اتخاذ میکنند به نوعی آینده خود را رقم میزنند. یکی از عواملی که در تصمیمگیری انسانها دخیل است وجود استقلال و هیجانات مثبت و منفی است. با اینکه داشتن استقلال و حتی انتخاب، شرط لازم احساس شادی است، شرط کافی آن نیست. دانش آموزان، موجوداتی به شدت اجتماعی هستند. هر کودکی مایل است به باشگاهها یا نوعی از دوستیها متعلق باشد و عضوی از گروه همتایان باشد. تعداد کمی مایل به کناره گیری از گروه ها هستند، مگر این که بینهایت دلسرد شده باشند. هر رفتار دانش آموز انعکاسی از جستجوی او برای جای منحصر به فرد در گروه است (نجف آبادی، 1390). شادی و خوشبختی با عوامل دیگری هم ارتباط دارد؛ از جمله آن که در بررسی های مختلف رفاه مادی یکی از عوامل مهم شادکامی است. تحقیقات مختلف نشان داده که جوامع و فرهنگهای گوناگون برای هیجان مثبت و منفی ارزش یکسانی قائل نیستند و بنابراین افراد با توجه به این تفاوتهای فرهنگی شادتر یا ناشادتر از یکدیگر هستند (کار
،2003).
شادکامی موضوعی است که از روزگاران کهن در زندگی و روابط اجتماعی انسان قدمت دارد. مثلا مزاح نوعی وسیلهی ارتباطی بین افراد و گروه ها است و میتواند عمق عواطف، احساسات، باورها و گرایشهای افراد را دربارهی موضوعهای مختلفی مشخص کند. گرچه تعریفی دقیق از شادکامی دشوار است، تعاریف و نظریات متعددی درباره ی آن ارائه شده است. در نوشتههای یونان باستان چنین دیده میشود: «دلی که شاد است، به خوبی یک پزشک فعالیت میکند» لئوناردو داوینچی
بر این باور است که « طنز نموداری از واقعیتهای معکوس شده است که فرد را از طریق ضد واقعیت، به واقعیت می رساند» توماس هابز
نظریه پرداز برجسته مکتب فرانکفورت مزاح را « وسیله ای برای ابراز خشم » میداند
(چلبی و موسوی، 1387).
شادی، بخش مهمی از زندگی است و سهم آن در زندگی کمتر از خشم، اندوه و ترس نیست. شادی با خود زندگی شروع میشود. آیا مادری هست که سیمای شادی را در صورت طفل تازه متولد شدهاش نشناسد؟ شادی یک حادثه نیست، هدیهای آسمانی نیست، بلکه چیزی است که شما به خودتان میدهید. شادی در مکان خاصی پنهان نشده است و نتیجه ی فعالیتی خاص یا شرایطی ویژه نیست؛ بلکه حالتی از کامیابی جسمی، روحی و عاطفی است که میتوانید هر لحظه احساسش کنید. علت اینکه بیشتر مردم در مورد شادی منفعل هستند این است که تصور می کنند شادی حالتی گریزان دارد! (عابدی، 1380).
شادی بیشتر در زندگی، باعث ایجاد دوستی، عشق، محبت، خوش بینی، اعتماد به نفس، سلامت جسمی و روانی بهتر و موفقیتهای بزرگتر میشود. شادی یک چادر بزرگ نئونی
« رشد اینجاست » میباشد که به شما میگوید با یک تمایل بالقوه برد-برد سرو کار دارید. احساسات مثبت با فعال سازی یک قالب ذهنی فراگیر، پذیرا و خلاق، مزایای اجتماعی، فکری و جسمی را به حداکثر میرسانند(سلیگمن، 2002؛ ترجمه تبریزی و همکاران، 1389).
آموزش مهارتهای شادمانی همیشه مورد تأکید علمای تعلیم و تربیت بوده است و بسیاری از آنان حلقه مفقوده آموزش و پرورش کنونی را خلاء شادی و جذابیت آموزشی دانستهاند. امروزه بسیاری از دانش آموزان در تحصیل شکست می خورند، بقیه تحت فشار مفرط موجود، برای موفقیت در مدارس که حتی بسیاری از محصلان کوشا و شایسته، عملکرد بدی نشان میدهند، از کار باز میمانند و دچار سرخوردگی میشوند. بسیاری از متخصصان قبول دارند که آموزش و پرورش در اینجا شکست خورده و آنچه در مدارس وجود دارد آموزش و پرورش نیست . ر محیط مدرسه، برای دانش آموزان شواهدی که حاکی از شایستگی و لیاقت او در کار مدرسه باشد، در طی چندین سال، خصوصا در سالهای نخست تحصیل فراهم آورد و این تجارب موفقیت آمیز در چهار، پنج سال بعد نیز تکرار شوند برای مدت نامحدودی در فرد نوعی مصونیت در برابر بیماریهای روانی ایجاد میشود. چنین فردی قادر خواهد بود تا بدون تحمل رنج وعذاب بر بحران ها و فشارهای شدید زندگی غلبه کند (سیف، 1376).
به اعتقاد فوردایس
(1997) شادی قابل تعلیم و آموزش دادن است. فوردایس از صاحب نظران روانشناسی شادی با بررسی تحقیقات متعدد مجموعهای با عنوان آموزش شادمانی را ارائه داده است. این برنامه دارای 14 اصل میباشد. از این تعداد اصول، 8 مورد روانشناختی و 6 مورد رفتاری است.
کمالگرایی به منزلة تمايل پايدار فرد به وضع معيارهاي كامل و دستنیافتنی و تلاش براي تحقق آنها كه با خود ارزشیابیهای انتقادي از عملكرد شخصي همراه ميباشد، تعریفشده است افراد دارای کمالگرایی مثبت، داراي انگيزه قوي براي كمال، معيارهاي بالاي غیرواقعی، كوشش اجباري و داراي تفكر همهیاهیچ در رابطه با نتايج، بهصورت موفقیتهای تام و شکستهای تام میباشند، بر عيوب و شکستهای گذشته خويش تمركز ميكنند و معيارهاي شخصي غیرواقعی را در سرتاسر حوزه رفتاري خود تعميم میدهند.
بررسیها نشان داده است که وجود کمالگرایی میتواند در زندگی افراد مؤثر باشد، زیرا کمالگرایی سازهای تکبعدی بهحساب میآید یعنی افراد کمالگرا در تلاش برای دستیابی به نتایج کامل و بدون نقص هستند. البته این امر ممکن است که آسیبهای متعددی متوجه آنها کند لذا هاماچک با اتخاذ رویکرد دوبعدی معتقد است کمالگرایی دارای دو بعد بهنجار و نابهنجار است. به اعتقاد وی کمالگرایی بهنجار برای دستیابی به اهداف عالی خود سرسختانه تلاش میکنند ولی در صورت لزوم اهداف خود را تعدیل میکنند درحالیکه کمالگرایان نابهنجار هرگز از عملکرد خود در دستیابی به اهداف خود احساس رضایت نمیکنند. اما دیدگاه غالب بر چندبعدی بودن آن تأکید میکنند. هویت و فلت کمالگرایی را بهعنوان سازهای سهبعدی تعریف میکنند کمالگرای خویشتن مدار، دیگر مدار و جامعه مدار. سادس و ساکس
(1994) تأثیر کمالگرایی زیاد را بر افسردگی دانشجویان موردبررسی قرار دادهاند. به نظر این پژوهشگران کمالگرایی و سهلانگاری آموزشی و تحصیلی دانش جویان هردو در تبیین افسردگی دانشجویان حائز اهمیت است. (هیل و همکاران، 2004).
با توجه به اینکه نتایج تحقیقات جان بزرگی و حسینی(1384) که نشان داد دانشآموزان در معرض افت تحصیلی و افسردگی هستند و با توجه به اینکه کمالگرایی میتواند از افت تحصیلی و افسردگی جلوگیری کند لذا میتوان به کمک آموزش ذهناگاهی و افزایش کمالگرایی در آنها از افت تحصیلی و همچنین دچارشدن به افسردگی جلوگیری کرد (جان بزرگی و حسینی، 1384).
متغیر دیگری که دانشآموزان با آن روبرو هستند متغیر بخشش است، در معاشرتها و روابط، هیچ خصلت و کمالی بهتر از بخشش نیست؛ زیرا گذشت به انسجام جامعه، کم شدن کینه، افزایش محبت و آرامش اجتماعی کمک میکند بخشش، یعنی روح گذشت از کوتاهی دیگران و نادیده گرفتن خطاهای آنان، نمونه ای از اخلاق نیک و بزرگی روح و نیز از آداب معاشرت است؛ زیرا در زندگی کمتر کسی دیده میشود که حقی از او تباه نشده و دیگران حرمت او را نشکسته باشند
. شرط پایداری زندگی اجتماعی نیز عفو و گذشت است. اگر همه مردم درگرفتن حقوق خویش دقیق و جدی باشند و از کوچکترین لغزش دیگران چشم نپوشند، زندگی، بسیار تلخ خواهد شد و روح صفا و صمیمیت بهکلی رخت برخواهد بست، چراکه همۀ انسانها در دورههایی از زندگی دچار غم و اندوه میشوند. فشار کاری، تحصيلی و خانوادگی و هر نوع مشكلات روحی و احساسی و حتی بازگشت به زندگی عادی از یك تعطيلات و تفریح دلپذیر میتواند منشأ غم و اندوه شود. بخشش میتواند اثر پرقدرتی بر سلامتی ذهنی داشته باشد؛ چه در مواردی که انسان دچار غم و افسردگی زودگذر میشود و چه زمانی که افسردگی عميق بر انسان چيره میشود، بخشش میتواند بهعنوان یكی از روشهای پربارسازی پیشقدم بودن، پیشقدم شدن، تقویت اراده، افزایش انتظار و اميد بيشتر به آینده را در دانشآموزان ما تقویت کند. بخشش
مفهومی
تاریخی
و
کهنالگویی
است
که
هرچند
در
ادبيات
مذهبی
بهعنوان
صفت
الهی تقدیس
و
تشویق
شده
است،
مطالعه
منظم
بر
روی
آن،
بهعنوان
پژوهشی
نویدبخش
در
حيطه مشاوره
و
رواندرمانی،
از
سالهای
1990 آغاز
شده
و
بر
پایه
مطالعات
موردی
بالينی،
میتواند
برای افرادی
که
به
علت
برخورد
غير
عادلانه
درد
عاطفی
عميقی
را
حس
کردهاند،
مفيد
باشد. همچنين
بخشش
یكی
از
واژگان
فرهنگهای
مختلف
بوده
است.
ریشه
بخشش
را
در
بسياری
از مذاهب
میتوان
یافت؛
هرچند
که
معنا
و
مفهوم
آن
در
فرهنگهای
مختلف
ممكن
است
متفاوت
باشد بهطور
کلی
یك
اتفاق
نظر
وجود
دارد
و
آن
اینكه
بخشش
یعنی
آزادی
و
رهایی
از
گذشته،
شاید علت
اصلی
توجه
روان
شناسان
به
بخشش
جهت
نشان
دادن
بازتاب
محيط
اجتماعی
باشد،
محيطی که
طغيان
و
تغييرات
فاحش
فرهنگی
و
اجتماعی
از
ویژگيهای
آن
است.
از
عوامل
مهم
تاثير
گذار
در فرایند
مشاوره
میتوان
به
معنویت
و
مذهب
در
مشاوره
اشاره
کرد؛
زیرا
بخشش
در
مذهب
و معنویت
ریشه
دارد.
وقتی
قدرت
و
تسلط
به
دیگران،
قوت
باشد
و
بخشش
ضعف،
تعجبی
ندارد
که اشكال
مختلف
بيگانگی
مردم
از
هم
را
مشاهده
کنيم(راتر، 2001). از
دیدگاه
روانشناسی
مثبت، بخشش
یكی
از
قابليتهای
مثبت
انسان
است
که
کمتر
بدان
توجه
شده
است
(اسميت
، 2004). لذا با توجه به اهمیت این موضوع این تحقیق به دنبال این است که تا ببیند آیا آموزش شاد کامی بر کمال گرایی و بخشش دانش آموزان دوره دوم متوسطه های اسفراین موثر است؟
. اهمیت و ضرورت پژوهش
شايد نتوانيم كسي را بيابيم كه با ضرورت و اهميت شادي در زندگي انسان بيگانه باشد يا ضرورت آن را در زندگي فردي خود و جمعي انسانها انكار كند؛ زيرا شادي و نشاط، يكي از نيازهاي اساسي و فطري انسان است. شادي، ضرورتي است كه به زندگي معنا ميبخشد و عاملي است كه به روح و روان انسان اين توانايي را ميدهد كه در مسير كمال و تعالي خود بكوشد و در اين راه از شادابي و نشاط لازم برخوردار باشد تا بر سختيها و مشكلات اين راه چيره شود و از اين تلاش خود لذت ببرد. نهتنها همه انديشمندان، بلكه حتي مردم معمولي نيز درباره ضرورت و اهميت شادي درك مشتركي دارند و در مورد اينكه شادي، يكي از ضروريتها و نيازهاي اساسي انسان است، اتفاق نظر دارند. چه كسي را ميتوان يافت كه ادعا كند زندگي بدون شادي و نشاط قابل تحمل است يا در زندگي خود به شادي نيازمند نيست، درحاليكه اساس جهان هستي و پديدههاي آن، بهگونهاي طراحي شدهاند كه در آدمي شادي و نشاط ايجاد كنند. بهار باطراوت، صبح پرلطافت، طبيعت باظرافت، آبشارهاي زيبا، گلهاي رنگارنگ، محبت و هزاران آفريده ديگر، همه و همه، شاديآور و لذتبخش است
. شادي به عنوان يكي از ملزومات روح و روان انسان همان انبساط دروني است كه آدمي همواره با رسيدن به مطلوب و برآورده شدن مقصود، آن را به صورت حضوري در خود احساس و درك ميكند. شادي و خرسندي، حالتي دروني است كه از آرامش خاطر و رضايت باطن حكايت ميكند و چه كسي از افراد انسان ميتواند بگويد به اين احساس رضايت باطني و آرامش دروني نياز ندارد. اگر كسي به ارزش و اهميت اين هديه الهي به انسان آگاه باشد، هرگز نميتواند اين نياز را انكار كند يا از آن چشم بپوشد، به گونهاي كه هر صاحب خردي اذعان خواهد كرد شادي همچون نفس كشيدن، براي انسان ضروري است(گلزار، 1391)
. در معاشرتها و روابط، هیچ خصلت و کمالی بهتر از بخشش نیست؛ زیرا گذشت به انسجام جامعه، کم شدن کینه، افزایش محبت و آرامش اجتماعی کمک میکند بخشش، یعنی روح گذشت از کوتاهی دیگران و نادیده گرفتن خطاهای آنان، نمونه ای از اخلاق نیک و بزرگی روح و نیز از آداب معاشرت است؛ زیرا در زندگی کمتر کسی دیده می شود که حقی از او تباه نشده و دیگران حرمت او را نشکسته باشند
. شرط پایداری زندگی اجتماعی نیز عفو و گذشت است. اگر همه مردم در گرفتن حقوق خویش دقیق و جدی باشند و از کوچک ترین لغزش دیگران چشم نپوشند، زندگی، بسیار تلخ خواهد شد و روح صفا و صمیمیت به کلی رخت برخواهد بست
. از سوی دیگركمال گرايي به منزلة تمايل پايدار فرد به وضع معيارهاي كامل و دست نيافتني و تلاش براي تحقق آنها كه با خود ارزشيابي هاي انتقادي از عملكرد شخصي همراه ميباشد ، تعريف شده است افراد دارای کمالگرایی مثبت، داراي انگيزه قوي براي كمال، معيارهاي بالاي غير واقعي، كوشش اجباري و داراي تفكر همه يا هيچ در رابطه با نتايج، به صورت موفقيت هاي تام و شكست هاي تام مي باشند، بر عيوب و شكست هاي گذشته خويش تمركز ميكنند و معيارهاي شخصي غير واقعي را در سرتاسر حوزه رفتاري خود تعميم مي دهند.
همچنین از آن جایی که نتايج اين پزوهش ميتواند مورد استفاده کارکنان درآموزش و پروش، مراکز علمی و همچنين پزوهشگران علاقمند در حيطه علوم انساني قرار گيرد. لذا انجام این پژوهش از اهمیت برخوردار است
. اهداف تحقیق . هدف اصلی بررسی اثربخشی آموزش شاد کامی بر کمالگرایی وبخشش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین
. اهداف فرعی بررسی اثربخشی آموزش شاد کامی بر کمالگرایی و دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین
بررسی اثربخشی آموزش شاد کامی بر بخشش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین
. فرضیات تحقیق
. فرضیه اصلی آموزش شاد کامی بر کمال گرایی و بخشش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین موثر است.
. فرضیه های فرعی آموزش شاد کامی بر کمال گرایی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین موثر است.
آموزش شاد کامی بر بخشش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین موثر است.
- متغیرهای تحقیق متغیرمستقل: آموزش شاد کامی
متغیرهای وابسته: کمال گرایی و بخشش
. تعاریف نظری متغیرها شادکامی
شادکامی عبارتست از بودن در حالت خوشحالی یا سرور یا دیگر هیجانات مثبت(آرگایل، 1383)
کمالگرایی
میزان نمرهای است که آزمودنیها از پرسشنامه کمالگرایی هیل
و همکاران (2004)کسب خواهند کرد.
بخشش
تغییر میان فردی و اجتماعی مثبت در مقابل خطایی که در حوزه میان فردی قرار دارد را بخشش میگویند (آلمند، 2007).
. تعاریف عملیاتی متغیرها آموزش شادکامی
آموزش شادکامی به مدت 8 جلسه90 یا 120 دقیقهای (هفتهای یک جلسه) برای گروه آزمایش اجرا خواهد شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نخواهد کرد و این جلسات هر هفته یک جلسه تشکیل خواهد شد و برای هر هفته تکالیفی در مورد آموزشها داده شد(فوردایس، 1983)
کمالگرایی
میزان نمرهای است که آزمودنیها از پرسشنامه کمالگرایی هیل
و همکاران (2004)کسب کردند.
بخشش
میزان نمرهای است که آزمودنیها از پرسشنامه بخشش هاتلند (2005) کسب کردند.
-کمالگرايی ديدگاه
خود
تعريف
متفاوتي
از
آن
ارائه
داده
اند.
با
اين
حال
بيشتر
پژوهشگران
بر
اين
امر
كه
معيارهاي
بلندمرتبه
براي
عملكرد
مفهوم
اساسي
كمال
گرايي
است،
سازش
دارند. فرهنگ سازه
كمال
گرايي
در
دهه
هاي
اخير
مورد
توجه
پژوهشگران
بسياري
قرار
گرفته
است
و
هر
كدام
به
فراخور
،
بستر
كمال
گرايي
را
«عقيده
و
باوري
مي
داند
كه
براساس
آن
اصلاح
آرماني
منش
اخلاقي،
هدف
اصلي
تلاش
هاي
اخلاقي
است
و
يا
كمال
گرايي،
در
حكمت
الهي
به
اين
معني
است
كه
معصوم
بودن
در
زندگي
امكان
پذير
است.»
هورناي
(1934)
كمال
گرايي
را
گرايش
روان
رنجورانه
به
بی
عيب
و
نقص
بودن،
كوچك
ترين
اشتباه
خود
را
گناهي
نابخشودني
پنداشتن
و
مضطربانه
انتظار
پيامدهاي
شوم
آن
را
كشيدن،
تعريف
مي
كند
. هالندرس
(1965)
مي
نويسد:«كمال
گرايي
نشان
دهنده
ي
گرايش
و
علاقه
فرد
به
درك
محيط
پيرامون
هاماچك
(1978)كمال
گرايي
را
به
دو
بعد
كمال
گرايي
بهنجار
و
كمال
گرايي
نابهنجار
تقسيم
مي
كند
. وي
معتقد
است
كمال
گرايي
نابهنجار
عبارت
از
: نگراني
زياد
درباره
ي
ارتكاب
اشتباهات
و
ترس
از
داروهاي
ديگران
است
. ويزمن
(1980)
معتقد
است،
كمال
گرايي
نياز
شديد
به
پيشرفت
است
و
اين
گرايش
به
گونه
معيارهاي
شخصي
بالا
و
غير
واقع
بينانه
آشكار
مي
شود
فراست،
مارتن،
لاهارت
و
روزنبليت
(1990)كمال
گرايي
را
به
عنوان
مجموعه
معيارهاي
بسيار
بالا
براي
عملكرد
كه
با
خود
ارزشيابي
هاي
انتقادي
همراه
است،
تعريف
كرده
اند
. هيويت
و
فلت
(1990)معتقدند
كمال
گرايي
عبارت
است
از
: گرايش
فرد
به
داشتن
مجموعه
اي
از
معيارهاي
بالاي
افراطي
و
تمركز
بر
شكست
ها
و
نقص
ها
در
عملكرد
. كلي
اينك (1998 )كمال
گرايي
را
اعتقاد
فرد
به
كامل
بودن
و
احساس
اضطراب
و
فشار
رواني
بالا
و
ترس
از
اينكه
نتواند
مطابق
انتظارات
خود
زندگي
كند،
تعريف
مي
نمايد(بزم آرا، 1392).
.كمالگرايي والدين میشل
دين (1963) بيان
مي
كند
كه
والدين
كمال
گرانه
تنها
به
تحقير
موفقيت
هاي
خود
مي
پردازند،
بلكه
پذيرفتن
و
پاداش
دادن
به
تلاش
هاي
كودكان
را
نيز
دشوار
مي
پندارند
. آن
ها
به
جاي
تأييد
رفتار
كودكانشان
پيوسته
آن
ها
را
به
انجام
كارهاي
بهتر
وا
مي
دارند
و
به
آن
ها
هشدار
مي
دهند
. اين
كودكان
هيچ
گاه
احساس
خرسندي
نمي
كنند
زيرا
رفتار
آن
ها
به
اندازه
كافي
خوب
نيست
تا
نظر
والدين
را
جلب
كند
. بنابراين
اين
كودكان
مانند
والدينشان
موفقيت
هاي
خود
را
كوچك
مي
شمارند
و
احساس
مي
كنند
كه
هيچ
گاه
چشم
داشت
هاي
والدينشان
را
برآورده
نخواهند
ساخت
.هاماچك (1978)
از
جمله
كساني
بود
كه
بر
رشد
سبك
شخصيتي
كمال
گرايي،
آن
هم
در
قالب
دو
بعد
تأكيد
نمود
. وي
مي
گويد
: كمال
گرايي
عصبي
يا
روان
نژند
(نگراني
زياد
درباره
ارتكاب
اشتباهات
و
ترس
از
داوري
هاي
منفي
ديگران ) حاصل
تجربه
هاي
دوره
ي
كودكي
است
. اين
كودكان
داراي
والدين
غير
تأييدگر
يا
گاه
گاه
تأييدگر
هستند
كه
علاقه
شان
به
كودك
بستگي
به
عملكرد
كودك
دارد(فیضی، 1386)
هاماچاک معتقد است که معمولا افراد کمال گرای نابهنجار،والدین کمال گرایی داشته اند.پدرو مادرانی پرتوقع که بدون در نظر گرفتن توانایی های کودکان انتظارات بالا و غیر واقعی از آنها داشته اند.آنها هیچ گاه موفقیت های کودک خود را تقویت نمی کنند و به عکس هر اشتباه کوچک کودک خود را بزرگ شمرده و فاجعه بار به شمار می آورند.بنایراین این کودکان در بزرگسالی کمال گرا می شوندو هیچ گاه احساس شعف و شادی در آنهابه وجود نمی آورد.چون در کودکی والدین خود را خشنود نکرده اند.والدين
كمال
گرا
بيش
از
اندازه
انتقاد
مي
كنند،
سخت
گير
هستند
و
عموماً
كمتر
از
فرزندانشان
پشتيباني
مي
كنند
. هاماچك
معتقد
است
عدم
تأييد
و
تأييد
گاه
گاهي
و
يا
تأييد
شرطي
والدين
عامل
نمودار
شدن
كمال
گرايي
در
كودكان
است
. كودكان
نمي
توانند
از
يك
عملكرد
كه
به
اندازه
كافي
خوب
است
مفهومي
را
ايجاد
و
يا
درك
كنند
. عملكرد
آن
ها
بيش
از
اندازه
ارزيابي
مي
شود
كه
اين
به
بهاي
از
دست
دادن
مهرباني
و
نزديكي
تمام
مي
شود
. آن
ها
بايد
همواره
بي
نقص
باشند
تا
خواسته
هاي
والدين
را
برآورده
سازند
و
از
انتقاد
به
دور
باشند
. همچنين
انتقاد
پي
درپي
و
غير
سازنده
ي
اطرافيان
موجب
مي
شود
كه
كودك
براي
پرهيز
از
اهانت
ها
و
تحقيرهاي
احتمالي
خود
را
از
انجام
كارها
پس
بكشد،
ارزشي
براي
خود
قايل
نشود
و
از
جايگاه
پايين
و
با
ترس
با
مسائل
برخورد
كند
. چنين
كودكي
دست
به
نوآوري
و
كارهاي
تازه
نمي
زند،
مضطرب
و
پريشان
است
و
به
توانايي
هاي
خود
اعتماد
ندارد
. او
ياد
مي
گيرد
براي
حفظ
اعتبار
و
احترام
خود
در
جهت
خشنودي
و
بدست
آوردن
خرسندي
ديگران
گام
بردارد
.(بساک نژاد، 1385).
برنز
(1980 ) بيان
مي
دارد
: والدين
كمال
گرا
از
عشق
ورزيدن
و
تأييد
كودكان
خود
دوري
مي
كنند
و
بدين
شيوه
آنان
را
مورد
تنبيه
قرار
مي
دهند
. فرزندان
اين
افراد
به
اشتباهات
خود
با
نااميدي،
اضطراب
و
ترس
پاسخ
مي
دهند
زيرا
اشتباه
چيزي
است
كه
مي
بايست
از
آن
دوري
مي
جستند
. اين
سبك
خود
ارزيابي
به
محض
اين
كه
در
فرد
ثبات
يافت
مي
تواند
به
خود
جاودان
سازي
بينجامد
و
فشارهاي
شديدي
براي
فرد
به
وجود
آورد
كودكي
كه
پدر
و
مادر
كمال
گرا
دارد
هرگز
احساس
خشنودي
نمي
كند
زيرا
پدر
و
مادر
هرگز
رفتار
او
را
تأييد
نكرده
اند(بزم آرا، 1392).
. بخشش بخشش را می توان درچارچوب خطایی که فرد آن را تجربه کرده، تفسیر کرد. خطایی که مورد بخشش قرار میگیرد، میتواند فرد، دیگران یا موقعیت غیر قابل کنترل (برای مثال درگیر شدن با یک بیماری صعب العلاج، مواجه شدن با مرگ عزیزان طی یک حادثه طبیعی مثل زلزله، سیل و ...) را در برگیرد. هنگامی که افراد میبخشند، آنها تأیید میکنند که خطایی رخ داده است و بعد به پردازش شناختی، عاطفی یا رفتاری برای تنظیم مجدد خطا میپردازند، همچنان که پاسخ آنها به خطا، دیگر منفی نیست. این بدان معنی است که هنگامی که افرادمیبخشند، آنها از خطای فرد خاطی چشمپوشی نمیکنندو او را عفو نمیکنند. در عوض، بخشش یک فرایند دیالکتیکی استکه از طریق آن افراد مفروضات قبلیشانرا در هم میآمیزند و منجر به درک جدیدی از خطای فرد خطاکار و پیامدهای خطامیشوند (تامپسون و همکاران، 2005). برخی محققین (تئورسن،2001 و مالکوم و گرینبرگ، 2000) توصیف میکنند که این فرایند تعبیر مجدد به عنوان یک روایت جدید
در مورد خطا،فرد خاطی و بخشندهاست که به موجب آن مفاهیم موقعیت اصلی در سبک جدیدی قرار میگیرند و فرد بخشنده قادر به دیدن فرد خاطی در راه پیچیده و سختتریاست. بخشش یک فرایند درون فردی است در حالیکه آشتی یا عدالتخواهی فرایندی بینفردی در قبال رفتارهای خاطی است که میتواند به بخشیدن یا نبخشیدن منجر گردد. بنابراین، افکار، احساساتو انگیزههای این رفتارها تعیین کننده بخشندگی یا عدمبخشندگی است. برای مثال، فردی ممکن است در پی عدالت قانونی برای خطای مرتبط با افکار و انگیزههای اساسی تحمیلی انتقام نسبت به خطاکار باشد. این افکار و انگیزه کینه توزانه و عدالتخواهی در نتیجه رفتارهای خطاکارانه، نابخشندگی در نظر گرفته خواهد شد. با این حال، فردی دیگر ممکن است عدالتخواهی را با هدف پیشگیری از تکرار ارتکاب خطا توسط فرد خطاکار تلقی کند.این افکار و انگیزههای همدلانه و عدالتخواهی در نتیجه رفتارهای خطاکارانه، بخشندگی در نظر گرفته میشود. این توصیفات یک تئوری پردازی انگیزهمدارانه در قبال مفهوم بخشش است که توسط مک کالوگ و همکاران (1998) ارائه شده است.همانطور که بخشنده خطا را تعبیر مجدد
میکند، پاسخهایش به خطانیز تغییر می کند. مفهوم پاسخها دو مؤلفه دارد، که هر دو ممکن است تغییر کنند: ارزش (منفی، خنثی یا مثبت بودن افکار، احساسات و رفتارها) و قدرت (شدت و مزاحمت افکار، احساسات یا رفتارها). کسی که میبخشد ممکن است واکنشهای منفی ناشی از خطا را به یکی از دو شیوه زیر تغییر دهد (الف) تغییر ارزش از منفی به خنثی یا مثبت (ب) هم تغییر ارزش پاسخها و هم قدرت پاسخها. فرایند تغییر ارزش و یا قدرت پاسخها مشابه به فرآیند «مذاکرات واقعیت» است که در آن افراد ارزش و دلبستگی به رویدادهای منفی را به رویدادهای مثبت تغییر می دهند. تغییر در ارزش پاسخ ها (از منفی به خنثی یا مثبت) که هر دو به عنوان معیارهای ارائه شده برای بخشش لازم و کافی هستند. موردهایی که مشمول بخشش فردی دیگر میباشند، بخشنده ممکن است احساسات مثبت و خیرخواهانه را به شخص بخشیده شده، رشد دهد (یعنی انتقال ارزش پاسخ ها از منفی به مثبت).هر چند، تنها تغییر جهت به پاسخ های خنثی، برای معرفی شدن به عنوان معیار بخشش کافی هستند (هیگینز و لیبویتز، 2002).همانطور که قبلاً اشاره شد، این دیدگاه نظری با دیدگاههایی که شفقت و همدلی نسبت به خطاکار را به عنوان مؤلفه ضروری بخشش میدانستند، متفاوت است. علاوه بر این، وقتی که فردی،فرد دیگری را میبخشد، فرد بخشنده ممکن است آشتی با آن فرد را انتخاب کند. هرچند، آشتی مشمول تعریف ارائه شده بخشش نمیباشد.تغییر قدرتپاسخها به عنوان معیارهای ارائه شده برای بخشش لازم و کافی نیستند، اما می توانند موجب رشد بخشش شود. هنگامی که افراد به طور منفی پاسخهای با ارزش را تضعیف می کنند، آنها دیگر خود شان را به عنوان کسی که به فرد خاطی یا خطایی که قبلاً انجام داده، متصلند ادراک نمی کنند. پاسخ های تضعیف شده، کاهش قدرت (شدت افکار و احساسات منفی مرتبط با خطا) را در برمی گیرد. بنابراین، در تضعیف پاسخها ممکن است افراد گزارش کنند که گذر زمان کمک کرده است تا خطاکاران را ببخشند.در فرایند بخشیدن به تعبیر مجدد خطا و تضعیف یا تغییر افکار، احساسات یا رفتارهای منفی مرتبط با خطاهامتمرکز می شود. به هر حال،موقعیتهانیز میتوانند منبعیازخطا تلقی شوند. موقعیتهایی که فرضیات مثبت فرد نقض می شود و منجر به واکنشهای منفیبه این موقعیت ها میشود، خطا تلقی میشوند.برای مثال، بیماری فاجعهآمیز ممکن است فرضیههایآسیب ناپذیری فرد را دربارهی خود نقض کند (به عنوان مثال، من سالم هستم و چیزهای بد برای افراد خوب به هیچ وجه اتفاق نمی افتد)،و منجر به افکار، احساسات، یا رفتارهای منفی در مورد بیماری و عوارض مرتبط شود (برای مثال، احساس خشم و ناراحتی وافکاری همچون "این بیماری زندگیم را ویران کرده است و من سزاوار این همه ظلم نبودم"). بنابراین، افراد می توانند در چنین موقعیتهایی با تغییر پاسخهای خود از منفی به خنثی یا مثبت ببخشند (هیگینز و لیبویتز، 2002).
پژوهش در حیطه سازه روانشناختی بخشش نسبتاً جدید است و نظریههای مختلفی دربارهی بخشش ارائه شده است (مالکوم و گرینبرگ، 2000).
. علت های شادمانی شاد بودن مستلزم نزدیکی و صمیمیت با آدم های شاد است. پس هرچه تعداد آدم های شاد کمتر باشد، شانس شادمانی تک تک ما کمتر خواهد شد. دنیا پر از آدم های تنها، ناکام، عصبانی و غمگین است که نمی توانند به آدم های شاد نزدیک شوند و با آنها صمیمی شوند. اصلی ترین مهارت اجتماعی آنها هم شکایت، سرزنش و انتقاد است که مهارت های خوبی برای خوب کنار آمدن با دیگران نیستند.
شاد نبودن آدم ها را به دو مسیر می کشاند. اولین گروه از آدم های غیر شاد، دنبال راهی برای بازگرداندن شادی می گردند. گروه دوم این کار را نمی کنند؛ آنها قید روابط لذت بخش با آدم های شاد را می زنند. با این حال آنها مثل همه دنبال خوشی هستند. این گروه از آدم ها همیشه دنبال لذت بد ون رابطه هستند و آن را در مصرف نادرست غذا، ا لکل، مواد مخدر و خشونت و سکس بدون عشق می یابند و هر چه بیشتر به این امور می پردازند از شادمانی درونی بیشتر فاصله می گیرند. ما آدم ها باید بدانیم که به یکدیگر نیاز داریم و ریشه این نیاز در ژن های ما نهفته است. (گلاسر، 1988؛ ترجمه ی فیروز بخت، 1384)
- پیشینه تحقیق - پژوهشهای انجام شده در داخل کشور -رکابدار و همکارانش(1387) در تحقیقی با عنوان مقايسه اضطراب رياضي گونههای مختلف کمالگرایی دانشآموزان مقطع راهنمايي شهرستان خرمشهر بیان میکنند که هدف اين پژوهش شناسايي گونههای مختلف کمالگرایی دانشآموزان مقطع راهنمايي شهرستان خرمشهر و مقايسه اضطراب رياضي دانشآموزان بر مبناي گونه کمالگرایی آنها بود. به اين منظور نمونهای به حجم 232 دانشآموز (120 پسر و 112 دختر) بهصورت خوشهای چندمرحلهای از مدارس دخترانه و پسرانه شهرستان خرمشهر در سال تحصيلي 87-1386 انتخاب شد. نتايج تجزیهوتحلیل واريانس یکطرفه نشان داد كه اضطراب رياضي بين انواع گونههای کمالگرایی اختلاف معنادار دارد . با استفاده از آزمون تعقيبي شفه مشخص شد كه دانشآموزان کمالگرای بهنجار، اضطراب رياضي كمتري در مقايسه با دانشآموزان کمالگرای نابهنجار و ناكمال گرا دارند
-علیزاده و همکاران(1388) در تحقیقی با عنوان رابطه كارآيي خانواده با كمال گرايي مثبت و منفي در دانش آموزان شهرستان نوشهر بیان می کنند که از آن جايي كه محيط خانواده در شكل گيري كمال گرايي مثبت و منفي تاثير به سزايي دارد، هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه كارآيي خانواده با كمال گرايي مثبت و منفي در دانش آموزان بود. 280 دانشآموز دختر دبيرستاني از پايه دوم و سوم به روش تصادفي خوشه اي انتخاب شده و با تكميل مقياس سنجش خانواده و كمال گرايي مثبت و منفي در اين پژوهش شركت كردند. روش پژوهش از نوع توصيفي و همبستگي بود. نتايج نشان داد بين نمره كلي كارآيي خانواده و سه مولفه آن (نقش ها، حل مشكل و ابزار عواطف) با كمال گرايي مثبت، همبستگي مثبت معنادار وجود دارد. هم چنين بين نمره كلي كارآيي خانواده و مولفه هاي آن (نقش ها و ابراز عواطف) با كمال گرايي منفي، رابطه منفي معنادار بدست آمد، به جز سازه حل مشكل كه رابطه معناداري نشان نداد. نتايج تحليل رگرسيون گام به گام كه به تفكيك براي كمال گرايي مثبت و منفي انجام شد، نشان داد دو سازه حل مشكل و ابزار عواطف براي كمال گرايي مثبت و نقش هاي خانوادگي براي كمال گرايي منفي، بهترين پيش بيني كننده مي باشند. نتايج اين پژوهش ضمن تاييد تمايز كمال گرايي مثبت و منفي نشان مي دهد در حالي كه كمال گرايي مثبت در محيطي كارا پرورش مي يابد وجود ويژگي هاي منفي در خانواده مي تواند زمينه اي براي بروز كمال گرايي منفي باشد
پوراسماعیلی و همکاران(1391) در تحقیقی تحت عنوان رابطه عامل هاي شخصيتي و زير مولفه هاي بخشش در بين دانشجويان بیان می کنند که بخشش، ميلي دروني است که افراد را به سوي بازداري از پاسخ هاي ناخوشايند ارتباطي و رفتارکردن به طور مثبت، نسبت به کسي که به طور منفي با آن ها رفتار کرده است، متمايل مي سازد. هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه عامل هاي شخصيتي و زير مولفه هاي بخشش (تنفر پايا، حساسيت به مقتضيات و تمايل بر بخشش) در بين دانشجويان بود. بدين منظور، 430 نفر (201 پسر و 229 دختر) از دانشجويان کارشناسي دانشگاه تبريز به روش نمونه گيري تصادفي نسبتي، انتخاب شدند و با پرسشنامه هاي پنج عاملي شخصيت و بخشش مالت، مورد آزمون قرار گرفتند. نتايج تحليل رگرسيون نشان داد که عوامل شخصيتي به طور ترکيبي 25 درصد از واريانس تنفر پايا و 21 درصد از واريانس حساسيت به مقتضيات و 6 درصد از واريانس تمايل بر بخشش را تبيين مي کند. سازگاري به صورت منفي و روان رنجورخويي به صورت مثبت، نقش معناداري در پيش بيني تنفر پايا دارد؛ سازگاري، برونگرايي، روان رنجورخويي و وجداني بودن نيز به طور مثبت قادر به پيش بيني حساسيت به مقتضيات اند. همچنين، دو بعد روان رنجورخويي به صورت منفي و سازگاري به صورت مثبت، قادر به پيش بيني معنادار تمايل بر بخشش است
ابراهیمی و نوابی نژاد(1392) در تحقیقی با عنوان مقايسه اثربخشي مشاوره گروهي مبتني بر بخشش و اميد بر اضطراب عمومي دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بیان میکنند که این
پژوهش
با هدف
اصلی
مقایسۀ
ميزان
اثربخشی
مشاورۀ
گروهی
مبتنی
بر
بخشش
و
اميد بر
اضطراب
عمومی
دانشآموزان
دختر
دورۀ
متوسطۀ
شهر
تهران
انجام
پذیرفته
است.
جامعۀ آماری
در
پژوهش
حاضر
58679 نفر
بود
که
از
بين
آنها
44دانشآموز
بهطور
تصادفی انتخاب
شدند
. بدین
منظور،
آزمون
اضطراب
اسپيلبرگر
بر
روی
این
44 دانشآموز
بهصورت
پیشآزمون
دریافت
شد.
از
اینميان،
4 دانشآموز
که
بيشترین
نمره
در
آزمون اضطراب
را
دارا
بودند
انتخاب
و
به گروه
بخشش
و
اميد
و
کنترل
تقسيم
شدند
. سپس گروه
آزمایش
طی
4 جلسۀ
2 ساعته
مشاورۀ
گروهی
با
تأکيد
بر
بخشش
به
گروه
بخشش و
مشاورۀ
گروهی
با
تأکيد
بر
اميد
به
گروه
اميد
ارائه
شد
. بعد
از
اتمام
دورۀ
آموزش،
در پایان،
آزمون
اضطراب
اسپيلبرگر
مجدداً
بهعنوان
پسآزمون
اجرا
شد
. این
پژوهش نيمه
آزمایشی
از
نوع
پیشآزمون
پسآزمون
با
گروه
کنترل
و
مرحلۀ
پيگيری
بود
. جهت تحليل
دادهها
از
آمار
توصيفی
و
آمار
استنباطی
)آزمون
تحليل
واریانس
و
آزمون
لون
و آزمون
تی
برای
مرحلۀ
پيگيری
( استفاده
شد.
نتایج
پژوهش
نشان
داد
که
مشاورۀ
گروهی مبتنی
بر
بخشش
و
اميد
بر
کاهش
اضطراب
عمومی
مؤثر
بودهاند.
بين
دو
گروه
بخشش
و اميد
تفاوت
معناداری
به
دست
نيامد
. یافتههای
پيگيری
نشان
میدهد
که
ميزان
اثربخشی گروه
اميد
در
مقایسه
با
گروه
بخشش
در
جهت
کاهش
اضطراب
پس
از
گذشت
زمان
بيشتر بوده
است
صدری و همکاران(1396) در تحقیقی تحت عنوان بررسي رابطه ي بهزيستي روان شناختي با جهت گيري مذهبي و بخشش در دانشجويان دانشگاه محقق اردبيلي بیان میکنند که با توجه به ظهور رويکرد مثبت نگر به سلامت رواني در سالهاي اخير، بهزيستي روان شناختي، که معياري براي رشد استعدادهاي واقعي هر فرد محسوب ميشود، توجه مجامع علمي را به خود جلب کرده است؛ به همين دليل، شناسايي عوامل تاثيرگذار بر آن داراي اهميت اساسي است. از اين رو، پژوهش حاضر با هدف بررسي ارتباط بهزيستي روان شناختي با جهت گيري مذهبي و بخشش در دانشجويان دانشگاه محقق اردبيلي انجام شده است.
اين پژوهش از نوع توصيفي- همبستگي؛ و جامعهي آماري شامل همهي دانشجويان دانشگاه محقق اردبيلي در سال 1394 است، که از ميان آنان 150 دانشجو ( نمونه ي پژوهشي) با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ي بهزيستي روان شناختي ريف، پرسش نامهي جهت گيري مذهبي آلپورت و مقياس بخشش والکر و گارسوخ، جمع آوري؛ و با روشهاي آمار توصيفي و استنباطي (ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه) تحليل شد. در اين پژوهش همهي موارد اخلاقي رعايت شده است. علاوه براين، نويسندگان مقاله هيچ گونه تضاد منافعي گزارش نکردهاند.
يافته هاي به دست آمده نشان داد که بين بهزيستي روان شناختي با جهت گيري مذهبي دروني و بخشش رابطهي مثبت معنادار؛ و همچنين بين بهزيستي روان شناختي و جهت گيري مذهبي بيروني رابطهي منفي وجود دارد.
بنابراين، مي توان نتيجه گرفت که مد نظر قراردادن جهت گيري مذهبي و تلاش براي ارتقاي بخشش در دانشجويان، مي تواند زمينه ساز ارتقاي بهزيستي روان شناختي آنان شود
. - پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور - هانچون
(2010 ) کمال
گرایی
را
به
کمال
گرایی
مثبت
و
منفی
تقسیم
کردند
،
مطابق
آن
کمال
گرایان
مثبت
و منفی
هر
دو
نسبت
به
افراد
غیر
کمال
گرا
معیارهای
خاص
ومتعالی
دارند
واهمیت
زیادی
به
ارزیابی
دیگران
می
دهند
و از
تایید
دیگران
نگرانند
. مفهوم
کمال
گرایی
که
توسط
هویت
و
فلت(
1999 )پیشنهاد
شده
است
عبارت
است
از
: کمال
گرایی
خود
محور
که
به
خود
انتقادگری
وتحمیل
خواسته
های
سخت
گیرانه
بر
خود
اشاره
دارد
.کمال
گرایی
دیگر
محور
که
بر
اساس
آن
فرد
از
دیگران
انتظارات
بالایی
دارد
،مثل
انتظارات
کمال
گرایانه
والدین
از
فرزندان.
هویت
وفلت
کمال
گرایی
دیگر
محور
را
سازش
نایافته
می
دانند
.کمال
گرایی
مادران
ریشه
در
تجربه
های
دوران
کودکی
به
خصوص
رابطه
والدین
با
کودک
دارد.
- کامادان
(2010 )در
یک
نمونه
دانش
آموزی
موضوع
رابطه
کمال
گرایی
والدین
ونوجوانان
را
مورد
بررسی
قرار
داد
.براساس
یافته
های
او
بین
بعضی
از
زیر
مقیاس
های
کمال
گرایی
در
دختران
و
مادران
آنها
رابطه
معنا
داری
بر
قرار
است
. لاور
رو،
هايت
ادواردز،
وونش
وکارمنز(2001) بین بخشش،
دلبستگی
و
بهزيستی
رابطهای
معنی
دار
گزارش
دادهاند
. مليک
(2012) نشان
داد
بخشش
درمانی
درکاهش
خشم،
بهبود
افسردگی
و
ترميم هيجانات
کلی
و
سلامت
روان
تأثير
دارد
. پارک،
انرايت،
اسکا،
زان
واکسلر
و
کلات(2013) نشان
دادهاند
مداخلات
بخشش
بر
کاهش
خشم،
نگرش
های
خصمانه
و
پرخاشگری
وسطوحی
از
بهبودی
سازگاری
روانشناختی
در
مدرسه
و
افزايش
معنی
دار
همدلی
در
نوجوانان تأثير
دارد
. محقق مي بايست پس از تنظيم موضوع پژوهش، فكر انتخاب روش تحقيق خود را داشته باشد. منظور از انتخاب روش انجام پژوهش آن است كه مشخص نماييم چه نوع روشي تحقيقي براي بررسي موضوع مورد نظر ما مناسب است انتخاب روش انجام شده تا حدود زيادي به اهداف و ماهيت موضوع مورد بررسي و امكانات اجرايي و فرضيهها دارد، به بيان ديگر هدف از انتخاب اين روش تحقيق آن است كه محقق مشخص نمايد كه چه شيوهاي اتخاذ نمايد تا او را هر چه دقيقتر و سريعتر و ارزان تر در دستيابي به پاسخ، يا پاسخهايي براي پرسش يا پرسشهاي پژوهش مورد نظر كمك كند.
در این فصل به روششناسی تحقیق شامل روش تحقیق، قلمرو تحقیق، جامعه آماری، روش نمونهگیری و برآورد حجم نمونه، تکنیک و ابزار گردآوری دادهها، روایی و پایایی پرسشنامه، متغیرهای تحقیق و سرانجام روشهای آماری مورد استفاده در تجزیه و تحلیل دادهها، پرداخته خواهد شد.
-روش پژوهش روش پژوهش از نوع آزمایشی است که جهت جمع آوری دادهها از طرح شبه آزمایشی
(طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل) میباشد. این پژوهش از دو گروه آزمودنی تشکیل شده است که هر دو گروه دو بار مورد اندازه گیری قرار گرفتند. اندازه گیری اول با اجرای یک پیش آزمون و اندازه گیری دوم با یک پس آزمون انجام گردید. برای تشکیل گروه ها افراد بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.
جدول ( 1 – 3 ) طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل
| پس آزمون | متغیر مستقل | پیش آزمون |
گروه آزمایش | T2 | X | T1 |
گروه کنترل | T2 | - | T1 |
- جامعه آماری جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم شهر اسفراین بود که تعداد آن ها بر اساس آمار دریافتی(1285) دانش آموز بود.
-حجم نمونه و روش نمونه گیری روش نمونهگیری، نمونهگیری دردسترس و داوطلبانه است. تعداد 40 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب خواهند شد. (بر اساس کتاب دلاور برای افزایش اعتبار درونی این تعداد انتخاب شده است) و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم می گردند.20 نفرآزمایشی و20 نفرکنترل.
-ابزار اندازه گیری پرسشنامه کمالگرایی هیل و همکاران در سال 2004 این پرسشنامه را با هدف ارزیابی کمالگرایی فرد طراحی کرد این پرسشنامه دارای 59 سؤال بوده و که هشت بعد مختلف کمالگرایی را موردسنجش قرار میدهد. شیوه نمرهگذاری سؤالات آن در جدول زیر ارائهشده است:
گزینه | کاملاً موافقم | موافقم | نه موافقم نه مخالفم | مخالفم | کاملاً مخالفم |
امتیاز | 5 | 4 | 3 | 2 | 1 |
در جدول زیر ابعاد مختلف پرسشنامه و سؤالات مربوط به هر بعد ارائهشده است:
تمرکز بر اشتباهات، معیارهای بالا برای دیگران، نیاز به تائید، نظم و سازماندهی، ادراک فشار از سوی والدین، هدفمندی، نشخوار فکر و تلاش برای عالی بهمنظور به دست آوردن امتیاز مربوط به هر بعد، امتیاز تکتک سؤالات آن بعد را باهم جمع نموده و بهعنوان امتیاز آن بعد در نظر بگیرید. برای محاسبه امتیاز کلی پرسشنامه، امتیاز همه ابعاد پرسشنامه باهم جمع میگردد.
در پژوهش جمشیدی و همکاران (1387)پایایی این پرسشنامه با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ و روایی همگرای آن از طریق بررسی رابطه ابعاد مقیاس با مقیاس سلامت عمومی بررسی شد. محاسبه ضریب آلفای کرونباخ حاکی از پایایی قابلقبول (80/0) این پرسشنامه بود. همچنین روایی مقیاس نیز باوجود رابطه بین ابعاد منفی کمالگرایی و سلامت روانی تائید گردید.
پرسشنامه بخشش هاتلند این پرسشنامه تامپسون و همکاران در سال 2005 ساختهشده است و یك آزمون 18 گويهاي است كه ميزان عفو را در سه زمينه عفو در جهت خود، ديگران و موقعيت میسنجد. سؤالات اين پرسشنامه بر روي طيف ليكرت 7 درجهاي نمرهگذاری میشود. گویههای 1 تا 6 مربوط به خرده مقیاس بخشش خود، گویههای 7 تا 12 خرده مقیاس بخشش دیگران و گویههای 13 تا 18 خرده مقیاس بخشش موقعیت را موردسنجش قرار میدهند. و این مقیاس از مجموع نمرههای خرده مقیاسها محاسبه میشود 9 گویه از این 18 گویه (2-4-6-7-9-11-13-15 و17) بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند. آلفاي كرونباخ اين ابزار براي عفو نسبت به خود، نسبت به ديگران و نسبت به موقعیت به ترتیب79/0، 72/0 و 77/0 گزارششده است. پایایی باز آزمایی مجدد برای عفو در جهت خود 72/0 و عفو در جهت دیگری75/0 و عفو در برابر موقعیت73/0 بهدستآمده است. هریک از ابعاد مقیاس عفو هارتلند پایایی باز آزمایی مجدد قابلقبولی در یک دوره 9 ماهه نشان میدهد
r=0/68. روایی سازه این ابزار مطلوب گزارششده است. بهمنظور
تبيين
روايي
مقياس
عفو هارتلند،
ضريب
همبستگي
بين
اين
مقياس
با
پرسشنامه
عفو چندبعدی و مقياس عفو خود و عفو ديگران مائوگر سنجيده شد كه به ترتيب42/0 و 62/0 بهدستآمده است. بساک نژاد روایی پرسشنامه را در تحقیقی با عنوان سبکهای مقابله و عاطفه مثبت و منفی با بخشش در دانشجویان 71/0 گزارش کرده است.
روش گردآوری اطلاعات پس ازانجام مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی، منابع اصلی و اولیه تحقیق شناسایی و برگزیده شدند. سپس پرسشنامه های طرح انتخاب و به تأیید اساتید محترم رسید. بعد از کسب مجوزهای لازم از آموزش و پرورش، 40 نفر از دانش آموزان در دسترس و داوطلب بودند، با استفاده از پرسشنامههای کمال گرایی و پرسشنامه بخشش پیش آزمون شدند و بعد به صورت تصادفی افراد جامعه پژوهش، در دو گروه، که گروه آزمایش متغیر مستقل آموزش شادکامی در مورد آنها اعمال گردید و گروه کنترل که هیچ گونه متغیر مستقلی در مورد آنها اعمال نگردید، جایگزین نمودیم. برنامه آموزش برای گروه آزمون، 8 جلسه آموزش شادکامی و در دو روز در هفته برگزار شد. هر چند گاهی جلسات بیشتر از 2 ساعت و یا کمتر از آن طول کشید.
مراحل آموزش شادکامی به شیوه فوردایس به شرح ذیل است
- در این جلسه ضمن آشنایی اعضای گروه و مشاور ، توضیح کلی پیرامون جلسات و عناوین آن و روند کار در این دوره داده شد و دانش آموزان درباره قواعد کار گروهی توجیه شدند و تعهدات لازم مطرح شد .
- در این جلسه نمای کلی آموزش شادکامی به دانش آموزان ارائه شد و در مورد اصول چهارده گانه فوردایس به آنها توضیحات لازم داده شد و در مورد سه اصل اول فوردایس یعنی فعالیت ، روابط اجتماعی و خلاقیت به آنها توضیحاتی داده شد و در این باره به بحث و تبادل نظر پرداختند که در ذیل به پارامترهای کلی و مهم این سه اصل اشاره می شود :
اصل اول: فعالیت
این اصل بر مبنای موارد زیر است :
فعالیت های لذت بخش نسبت به فعالیت هایی که لذتی تولید نمی کنند شادی آفرینی بیشتری دارند . فعالیت های جسمانی بیش از فعالیت هایی که تحرک جسمانی ندارند ؛ شادمانی ایجاد می کنند.
اصل دوم : روابط اجتماعی
روابط اجتماعی را می توان به دو دسته تقسیم کرد :
1- روابط اجتماعی رسمی مانند عضویت در سازمان ها
2- روابط اجتماعی غیر رسمی مانند ارتباط با دوستان
وجود تعاملات اجتماعی چه در اجتماعات رسمی و چه در اجتماعات غیر رسمی ، احساس رضایت از زندگی ، حمایت از سوی دیگران و تعلق به گروه را افزایش می دهد .
اصل سوم : خلاقیت
در این اصل بر لذت بردن از کار و رضایت شغلی و خلاقیت در کار تأکید می شود . اگر فرد در کار خود خلاقیت به خرج دهد در او احساس معنا ایجاد می شود و بهره وری نیز افزایش خواهد داشت . برای کسی که دارای این ویژگی هاست زمان زود می گذرد و در کار احساس خستگی کمتری دارد . در عین حال می توان از این اصل برای سایر موارد زندگی نیز استفاده کرد .
محوریت اصلی در این جلسه ، برنامه ریزی در مراحل مختلف و زندگی بود و همچنین آموزش هایی درباره کنترل و مهار افکار نگران کننده داده شد ، در این زمینه مثال هایی قابل ملموس برای دانش آموزان ارائه شد . در ادامه به عناوین مهم این جلسه ها اشاره می شود :
اصل چهارم: برنامه ریزی
در این اصل شیوه تدوین و تعدیل اهداف و مقاصد کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت و تکنیک های مدیریت زمان آموزش داده می شوند تا افراد بتوانند کارهای خود را به موقع انجام دهند و از تعویق انداختن امور بپرهیزند . مسامحه کاری و طفره روی به عنوان رفتارهایی هستند که شادکامی را کاهش می دهند و با سازماندهی کردن امور می توان از بروز این رفتار ها جلوگیری کرد.
اصل پنجم: دوری از افکار نگران کننده
یکی از اساسی ترین اختلافات مشاهده شده در میان افراد شاد و ناشاد این است که افراد شاد کمتر نگرانند. فوردایس ، نگرانی را دشمن شماره یک شادی معرفی می کند . در این اصل به افراد آموزش داده می شود اوقات بیشتری را صرف کارهای لذت بخش کنند . همچنین افراد باید بتوانند افکار منفی خود را کنار بگذارند زیرا افکار منفی ، شادی افراد را کاهش و ناراحتی آنها را افزایش می دهد.
- با توجه به اینکه خوش بینی و سطح توقعات پایین از متغیرهای تأثیرگذار در شادکامی افراد محسوب می شوند ، در این جلسه به طور مفصل درباره این دو متغیر به بحث و تبادل نظر پرداخته شد و اطلاعات مورد نیاز به دانش آموزان داده شد در ادامه به سرفصل های مهم این دو اصل اشاره می شود .
اصل ششم: سطح توقعات پایین
انتظارات و توقعات خیلی بالا معمولا به ناکامی می انجامد ولی توقعات در سطح پایین تر بیشتر به نتایج دلخواه و مطلوب منجر می شود . بنابراین با کاهش سطح توقعات و مهار آرزوهای بلند پروازانه بهتر می توان به شادی دست یافت . افراد شاد منتظر نیستند تا به هدفی برسند ، افراد شاد به آنچه می خواهند، می رسند زیرا آنها چیزهایی را طلب می کنند که توانایی بدست آوردن آن را دارند .
اصل هفتم: خوش بینی
یکی از مهم ترین ویژگی های افراد شاد نگاه خوش بینانه و تفکر مثبت است . خوش بینی تفسیر و برداشت مثبت از اتفاقات است . شادی از «داشتن» چیزی حاصل نمی شود . بلکه به «طرز نگاه» فرد نسبت به آنچه دارد بستگی دارد . در جهان اطراف ما هر لحظه اتفاق های زیادی می افتد که به خودی خود نه خوب هستند و نه بد . این ما هستیم که خوب یا بد بودن آنها را رقم می زنیم . از یک اتفاق واحد ممکن است دو برداشت وجود داشته باشد ، فرد شاد برداشتی مثبت از آن دارد و فرد ناشاد از آن برداشت منفی کرده و آن را بد می شمارد . فراوانی برداشت های مثبت فرد را خوش بین و فراوانی برداشت های منفی فرد را بدبین می کند . فوردایس برای تقویت خوش بینی افراد ؛ از آنها می خواهد که از وقایع ناگوار تفسیرهای مثبتی را ارائه کنند . اگر فرد تصور کند که کارها به گونه ای انجام می گیرد که شادی او را فراهم می کنند ، احتمالا رفتارهایی از خود بروز می دهد که منجر به شادی می شوند.
در این جلسه به دو مورد از فاکتورهای مهم شادکامی پرداخته شد که برای دانش آموزان از جذابیت بیشتری برخوردار بود این دو فاکتور عبارت بود از توجه به زمان حال و پرورش شخصیت سالم ، در این باره چند مثال عینی برای دانش آموزان ارائه شد . سرفصل های اصلی این دو فاکتور عبارت است از :
اصل هشتم : توجه به زمان حال
افراد شاد همواره متوجه زمان حال هستند و سعی می کنند حداکثر لذت را از فعالیت های روزانه خود ببرند . فوردایس به افراد آموزش می دهد که شادی همواره در اینجا و زمان حال واقع است نه در جای دیگر و زمان دیگر . افراد شاد بیشتر از افراد ناشاد از زندگی لذت می برند زیرا ذهن خود را مشغول رویدادهای تلخ گذشته و گاهی اوقات ندامت از انجام برخی امور نمی کنند غم روزی را که نیامده نمی خورند .
- روش تجزیه و تحلیل داده ها روش تجزيه و تحليل اطلاعات دادهها در پزوهش حاضر به كمك نرم افزار23
spss در دو سطح آمار توصيفي و آمار استنباطي انجام شده است.
در قسمت آمار توصیفی، به محاسبه ميانگين و انحراف معیار داده ها و در قسمت آمار استنباطي با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره به آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته شده است.
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش شادکامی بر کمالگرایی و بخشش دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین بود که با استفاده از پرسشنامههایی که در فصل سوم نیز معرفی گردید دادههای لازم گردآوری و تجزیه و تحلیل شد. در اين فصل، يافتههاي پژوهش ارائه ميشود.
توصيف دادهها جدول شماره 1: شاخصهای توصیفی سن آزمودنیها گروه | تعداد | میانگین | انحراف استاندارد |
آزمایش | 20 | 90/16 | 85/0 |
گواه | 20 | 90/16 | 83/0 |
جدول فوق بيانگر شاخصهاي توصيفي سن آزمودنیها است و نشان ميدهد که ميانگين سن شرکت کنندگان گروه آزمایش و گروه گواه با میانگین 90/16 با یکدیگر برابر بود.
جدول شماره 2: میانگین و انحراف نمرات آزمون کمالگرایی و بخشش در گروه آزمایش
آزمون | مؤلفه | مرحله | میانگین | انحراف استاندارد | تعداد |
کمالگرایی | تمرکز بر اشتباهات | پیشآزمون | 70/18 | 38/2 | 20 |
پسآزمون | 85/26 | 60/3 | 20 |
معیارهای بالا برای دیگران | پیشآزمون | 55/14 | 50/2 | 20 |
پسآزمون | 35/21 | 45/3 | 20 |
نیاز به تأیید | پیشآزمون | 90/16 | 66/3 | 20 |
پسآزمون | 65/24 | 49/4 | 20 |
نظم و سازماندهی | پیشآزمون | 30/21 | 58/4 | 20 |
پسآزمون | 20/29 | 53/3 | 20 |
ادراک فشار از سوی والدین | پیشآزمون | 35/16 | 60/2 | 20 |
پسآزمون | 60/22 | 63/2 | 20 |
هدفمندی | پیشآزمون | 40/19 | 37/2 | 20 |
پسآزمون | 20/26 | 60/2 | 20 |
نشخوار فکر | پیشآزمون | 60/17 | 99/2 | 20 |
پسآزمون | 50/24 | 50/2 | 20 |
تلاش برای عالی | پیشآزمون | 45/18 | 16/2 | 20 |
پسآزمون | 75/24 | 40/2 | 20 |
نمره کل | پیشآزمون | 45/179 | 80/11 | 20 |
پسآزمون | 45/185 | 99/14 | 20 |
بخشش | عفو در جهت خود | پیشآزمون | 65/22 | 55/3 | 20 |
پسآزمون | 50/29 | 96/2 | 20 |
عفو در جهت دیگران | پیشآزمون | 45/23 | 44/3 | 20 |
پسآزمون | 95/29 | 51/3 | 20 |
عفو در جهت موقعیت | پیشآزمون | 90/20 | 44/2 | 20 |
پسآزمون | 10/27 | 69/2 | 20 |
نمره کل | پیشآزمون | 75/65 | 28/9 | 20 |
پسآزمون | 55/96 | 53/11 | 20 |
جدول 2 به توصیف نمرات کمالگرایی و بخشش در گروه آزمایش پرداخته است، همانطور که ملاحظه میشود در آزمون کمالگرایی نمرات آزمودنیهای در پیش آزمون از میانگین 45/125 به 90/142 در مرحله پس آزمون افزایش یافته است و در متغیر بخشش نیز میانگین نمرات آزمودنیهای از 75/32 در مرحله پیش آزمون به 55/42 در مرحله پس آزمون افزایش داشته است. همچنین در بین مؤلفههای متغیر کمالگرایی بیشترین تغییر مربوط به مؤلفه تمرکز بر اشتباهات است که از میانگین 70/18 در مرحله پیش آزمون به 85/26 در مرحله پس آزمون افزایش یافته است. درضمن در متغیر بخشش نیز بیشترین تغییر پذیری در میانگین مؤلفه عفو در جهت خود رخ داده است که در مرحله پیش آزمون از 65/22 به 50/29 در مرحله پس آزمون افزایش یافته است.
جدول شماره 3: میانگین و انحراف نمرات آزمون کمالگرایی و بخشش در گروه گواه آزمون | مؤلفه | مرحله | میانگین | انحراف استاندارد | تعداد |
کمالگرایی | تمرکز بر اشتباهات | پیشآزمون | 60/27 | 89/3 | 20 |
پسآزمون | 40/26 | 81/3 | 20 |
معیارهای بالا برای دیگران | پیشآزمون | 85/20 | 88/4 | 20 |
پسآزمون | 80/20 | 92/3 | 20 |
نیاز به تأیید | پیشآزمون | 20/25 | 80/5 | 20 |
پسآزمون | 70/24 | 48/4 | 20 |
نظم و سازماندهی | پیشآزمون | 50/22 | 35/5 | 20 |
پسآزمون | 90/21 | 37/4 | 20 |
ادراک فشار از سوی والدین | پیشآزمون | 35/23 | 22/4 | 20 |
پسآزمون | 85/22 | 83/2 | 20 |
هدفمندی | پیشآزمون | 05/19 | 33/3 | 20 |
پسآزمون | 75/18 | 09/3 | 20 |
نشخوار فکر | پیشآزمون | 20/22 | 67/3 | 20 |
پسآزمون | 55/22 | 91/2 | 20 |
تلاش برای عالی | پیشآزمون | 30/158 | 57/12 | 20 |
پسآزمون | 35/162 | 38/11 | 20 |
نمره کل | پیشآزمون | 30/123 | 57/35 | 20 |
پسآزمون | 35/124 | 38/33 | 20 |
بخشش | عفو در جهت خود | پیشآزمون | 25/24 | 06/5 | 20 |
پسآزمون | 10/23 | 64/4 | 20 |
عفو در جهت دیگران | پیشآزمون | 25/23 | 64/4 | 20 |
پسآزمون | 10/23 | 64/3 | 20 |
عفو در جهت موقعیت | پیشآزمون | 45/21 | 23/3 | 20 |
پسآزمون | 95/20 | 58/2 | 20 |
نمره کل | پیشآزمون | 05/69 | 99/7 | 20 |
پسآزمون | 85/66 | 15/10 | 20 |
جدول 3 به توصیف نمرات کمالگرایی و بخشش پرداخته است. همانطور که ملاحظه میشود میانگین نمرات شرکت کنندگان گروه گواه در پژوهش حاضر در مرحله پس آزمون نسبت به مرحله پیش آزمون تغییر قابل ملاحظهای نکرده است.
یافته های استنباطی مربوط به فرضیه های پژوهش در این بخش نتایج مربوط به فرضیههای پژوهش ارائه شده است. برای بررسی فرضیههای پژوهش حاضر از آزمون آماری کوواریانس استفاده شد. قبل از استفاده از آزمونهای آماری پیش فرض استفاده از این آزمونها بررسی گردید که نتایج آن در ادامه ارائه شده است.
مفروضه نرمال بودن دادهها: برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنف استفاده شد که نتایج آن در جدول 4 ارائه شده است. کولموگروف – اسمیرنف استفاده شده است.
جدول شماره 4: بررسی وضعیت نرمال بودن متغیرهای تحقیق (آزمون کولموگروف – اسمیرنف)
گروه | آزمون | مؤلفه | پیش آزمون | پس آزمون |
Z | P | Z | P |
آزمایش | کمالگرایی | تمرکز بر اشتباهات | 558/0 | 915/0 | 592/0 | 874/0 |
معیارهای بالا برای دیگران | 575/0 | 895/0 | 060/1 | 211/0 |
نیاز به تأیید | 814/0 | 521/0 | 622/0 | 834/0 |
نظم و سازماندهی | 562/0 | 911/0 | 818/0 | 515/0 |
ادراک فشار از سوی والدین | 669/0 | 762/0 | 687/0 | 733/0 |
هدفمندی | 194/1 | 116/0 | 579/0 | 891/0 |
نشخوار فکر | 801/0 | 542/0 | 618/0 | 839/0 |
تلاش برای عالی | 449/0 | 988/0 | 664/0 | 770/0 |
نمره کل | 533/0 | 939/0 | 405/0 | 997/0 |
بخشش | عفو در جهت خود | 575/0 | 896/0 | 673/0 | 756/0 |
عفو در جهت دیگران | 610/0 | 850/0 | 717/0 | 682/0 |
عفو در جهت موقعیت | 700/0 | 711/0 | 809/0 | 530/0 |
نمره کل | 186/1 | 124/0 | 203/1 | 111/0 |
گواه | کمالگرایی | تمرکز بر اشتباهات | 533/0 | 939/0 | 503/0 | 962/0 |
معیارهای بالا برای دیگران | 467/0 | 981/0 | 502/0 | 963/0 |
نیاز به تأیید | 738/0 | 647/0 | 582/0 | 887/0 |
نظم و سازماندهی | 804/0 | 538/0 | 824/0 | 505/0 |
ادراک فشار از سوی والدین | 610/0 | 851/0 | 778/0 | 580/0 |
هدفمندی | 578/0 | 892/0 | 466/0 | 982/0 |
نشخوار فکر | 795/0 | 552/0 | 683/0 | 739/0 |
تلاش برای عالی | 603/0 | 860/0 | 678/0 | 748/0 |
نمره کل | 683/0 | 740/0 | 594/0 | 872/0 |
بخشش | عفو در جهت خود | 623/0 | 832/0 | 791/0 | 559/0 |
عفو در جهت دیگران | 707/0 | 700/0 | 443/0 | 989/0 |
عفو در جهت موقعیت | 997/0 | 273/0 | 586/0 | 883/0 |
نمره کل | 126/1 | 158/0 | 315/1 | 063/0 |
نتایج آزمون کولموگروف– اسمیرنف برای بررسی مفروضه نرمال بودن متغیرهای پژوهش نشان داد که توزیع دادههای پیشآزمون و پس آزمون در هر دو گروه آزمایش و گواه با توزیع نرمال تفاوت معناداری ندارد. بنابراین میتوان گفت که توزیع متغیرهای تحقیق نرمال است.
مفروضه همگنی واریانسها: برای بررسی همگنی واریانس نمرات گروه آزمایش و گواه از آزمون لون استفاده شد که نتایج آن در جدول شماره 5 ارائه شده است
: جدول شماره 5: نتایج آزمون لون برای بررسی همگنی واریانس نمرات گروههای آزمایش و گواه
آزمون | مؤلفه | F | df1 | df2 | P |
کمال گرایی | تمرکز بر اشتباهات | 333/0 | 1 | 38 | 568/0 |
معیارهای بالا برای دیگران | 817/3 | 1 | 38 | 058/0 |
نیاز به تأیید | 548/0 | 1 | 38 | 464/0 |
نظم و سازماندهی | 967/1 | 1 | 38 | 169/0 |
ادراک فشار از سوی والدین | 235/0 | 1 | 38 | 631/0 |
هدفمندی | 102/0 | 1 | 38 | 752/0 |
نشخوار فکر | 085/0 | 1 | 38 | 772/0 |
تلاش برای عالی | 390/1 | 1 | 38 | 206/0 |
نمره کل | 554/0 | 1 | 38 | 465/0 |
بخشش | عفو در جهت خود | 318/3 | 1 | 38 | 075/0 |
عفو در جهت دیگران | 927/1 | 1 | 38 | 173/0 |
عفو در جهت موقعیت | 355/1 | 1 | 38 | 252/0 |
نمره کل | 625/1 | 1 | 38 | 212/0 |
40 =
n نتایج آزمون لون نشان داد بین واریانس نمرات گروههای آزمایش و گواه در متغیرهای مورد ارزیابی شده تفاوت معنیداری دیده نمیشود، بنابراین میتوان گفت واریانسها همگن هستند.
مفروضه همگنی ماتریس کواریانس: این مفروضه به عنوان بخشی از برونداد تحلیل کواریانس چند متغیری ایجاد میشود. برای بررسی این مفروضه آزمون
M باکس یکسانی ماتریس کواریانس را ارزیابی میکند.
جدول 6: آزمون باکس جهت بررسی همگنی ماتریس کواریانس
متغیر | آماره باکس | F | df1 | df2 | P |
کمال گرایی | 127/41 | 882/0 | 36 | 4858 | 671/0 |
بخشش | 671/6 | 016/1 | 6 | 10462 | 413/0 |
40 =
n همانطور که در جدول 6 مشاهده میشود، در متغیر کمالگرایی مقدار آماره باکس برابر با 127/41 است. مقدار
F بدست آمده برای این آماره 882/0 میباشد. سطح معنیداری مقدار
F محاسبه شده با درجه آزادی 36 و 4858 بالاتر از 05/0 است. بنابراین فرض همگنی ماتریس کواریانس پذیرفته میشود. همچنین در متغیر بخشش نیز مقدار آماره باکس برابر با 671/6 است. مقدار
F بدست آمده برای این آماره 016/1 میباشد. سطح معنیداری مقدار
F محاسبه شده با درجه آزادی 6 و 10462 بالاتر از 05/0 است. بنابراین فرض همگنی ماتریس کواریانس پذیرفته میشود.
نتیجه گیری:
در معاشرتها و روابط، هیچ خصلت و کمالی بهتر از بخشش نیست؛ زیرا گذشت به انسجام جامعه، کم شدن کینه، افزایش محبت و آرامش اجتماعی کمک میکند بخشش، یعنی روح گذشت از کوتاهی دیگران و نادیده گرفتن خطاهای آنان، نمونه ای از اخلاق نیک و بزرگی روح و نیز از آداب معاشرت است؛ زیرا در زندگی کمتر کسی دیده می شود که حقی از او تباه نشده و دیگران حرمت او را نشکسته باشند
. شرط پایداری زندگی اجتماعی نیز عفو و گذشت است. اگر همه مردم در گرفتن حقوق خویش دقیق و جدی باشند و از کوچک ترین لغزش دیگران چشم نپوشند، زندگی، بسیار تلخ خواهد شد و روح صفا و صمیمیت به کلی رخت برخواهد بست
. از سوی دیگركمال گرايي به منزلة تمايل پايدار فرد به وضع معيارهاي كامل و دست نيافتني و تلاش براي تحقق آنها كه با خود ارزشيابي هاي انتقادي از عملكرد شخصي همراه ميباشد ، تعريف شده است افراد دارای کمالگرایی مثبت، داراي انگيزه قوي براي كمال، معيارهاي بالاي غير واقعي، كوشش اجباري و داراي تفكر همه يا هيچ در رابطه با نتايج، به صورت موفقيت هاي تام و شكست هاي تام مي باشند، بر عيوب و شكست هاي گذشته خويش تمركز ميكنند و معيارهاي شخصي غير واقعي را در سرتاسر حوزه رفتاري خود تعميم مي دهند.
برای این منظور این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش شاد کامی بر کمال گرایی و بخشش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین انجام شد. نمونه این پزوهش 40 نفر از دانش آموزان بودند که از روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند.
5-2. بحث در پژوهش آموزش شادکامی بر کمالگرایی دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین موثر است.
نتایج تحلیل کواریانس نشان میدهد که بین میانگین نمرات گروه گواه و آزمایش در آزمون کمالگرایی تفاوت معنیداری وجود دارد بنابراین میتوان گفت که آموزش شادکامی موجب افزایش کمال گرایی در دانشآموزان متوسطه شده است.
نتایج این فرضیه همخوان است با نتایج تحقیق رکابدار و همکارانش(1387) چرا که در تحقیقی با عنوان مقايسه اضطراب رياضي گونههای مختلف کمالگرایی دانشآموزان مقطع راهنمايي شهرستان خرمشهر نشان داد كه اضطراب رياضي بين انواع گونههای کمالگرایی اختلاف معنادار دارد . با استفاده از آزمون تعقيبي شفه مشخص شد كه دانشآموزان کمالگرای بهنجار، اضطراب رياضي كمتري در مقايسه با دانشآموزان کمالگرای نابهنجار و ناكمال گرا دارند
آموزش شادکامی بر بخشش دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین موثر است.
نتایج تحلیل کواریانس نشان میدهد که بین میانگین نمرات گروه گواه و آزمایش در آزمون بخشش تفاوت معنیداری وجود دارد بنابراین میتوان گفت که آموزش شادکامی موجب افزایش بخشش دانشآموزان متوسطه شده است.
نتایج این فرضیه همخوان است با نتایج تحقیق پارک،
انرايت،
اسکا،
زان
واکسلر
و
کلات(2013) چرا که نشان
دادهاند
مداخلات
بخشش
بر
کاهش
خشم،
نگرش
های
خصمانه
و
پرخاشگری
وسطوحی
از
بهبودی
سازگاری
روانشناختی
در
مدرسه
و
افزايش
معنی
دار
همدلی
در
نوجوانان تأثير
دارد
. پوراسماعیلی و همکاران(1391) در تحقیقی تحت عنوان رابطه عامل هاي شخصيتي و زير مولفه هاي بخشش در بين دانشجويان نشان داد که عوامل شخصيتي به طور ترکيبي 25 درصد از واريانس تنفر پايا و 21 درصد از واريانس حساسيت به مقتضيات و 6 درصد از واريانس تمايل بر بخشش را تبيين مي کند. سازگاري به صورت منفي و روان رنجورخويي به صورت مثبت، نقش معناداري در پيش بيني تنفر پايا دارد؛ سازگاري، برونگرايي، روان رنجورخويي و وجداني بودن نيز به طور مثبت قادر به پيش بيني حساسيت به مقتضيات اند. همچنين، دو بعد روان رنجورخويي به صورت منفي و سازگاري به صورت مثبت، قادر به پيش بيني معنادار تمايل بر بخشش است
آموزش شاد کامی بر ابعادکمال گرایی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین موثر است.
در قسمت خرده مقیاس کمالگرایی مشاهده میشود که در تمامی مؤلفههای آزمون کمالگرایی تفاوت معنیداری بین گروه آزمایش و گواه دیده میشود بنابراین میتوان گفت که آموزش شادکامی بر افزایش مؤلفههای کمال گرایی در دانشآموزان متوسطه موثر است.
نتایج این فرضیه همخوان است با نتایج تحقیق هانچون (2010 ) کمال
گرایی
را
به
کمال
گرایی
مثبت
و
منفی
تقسیم
کردند
،
مطابق
آن
کمال
گرایان
مثبت
و منفی
هر
دو
نسبت
به
افراد
غیر
کمال
گرا
معیارهای
خاص
ومتعالی
دارند
واهمیت
زیادی
به
ارزیابی
دیگران
می
دهند
و از
تایید
دیگران
نگرانند
. مفهوم
کمال
گرایی
که
توسط
هویت
و
فلت(
1999 )پیشنهاد
شده
است
عبارت
است
از
: کمال
گرایی
خود
محور
که
به
خود
انتقادگری
وتحمیل
خواسته
های
سخت
گیرانه
بر
خود
اشاره
دارد
.کمال
گرایی
دیگر
محور
که
بر
اساس
آن
فرد
از
دیگران
انتظارات
بالایی
دارد
،مثل
انتظارات
کمال
گرایانه
والدین
از
فرزندان.
هویت
وفلت
کمال
گرایی
دیگر
محور
را
سازش
نایافته
می
دانند
.کمال
گرایی
مادران
ریشه
در
تجربه
های
دوران
کودکی
به
خصوص
رابطه
والدین
با
کودک
دارد. کامادان (2010 )در
یک
نمونه
دانش
آموزی
موضوع
رابطه
کمال
گرایی
والدین
ونوجوانان
را
مورد
بررسی
قرار
داد
.براساس
یافته
های
او
بین
بعضی
از
زیر
مقیاس
های
کمال
گرایی
در
دختران
و
مادران
آنها
رابطه
معنا
داری
بر
قرار
است
. تبیین مربوط به کمالی گرایی و ابعاد آن با توجه به این که برنز (1980)، كمال گرايي را تمايل پايدار فرد به وضع استانداردهاي كامل و دست نيافتني و تلاش براي تحقق آنها ميداند، و هورناي(1934) كمالگرايي را گرايش روان رنجورانه به بيعيب و نقص بودن، كوچكترين اشتباه خود را گناه نابخشودني پنداشتن و مضطربانه انتظار شوم آن را كشيدن، تعريف مي كند، و افراد كمالگرا در مقايسه با افرادي كه كمتر نگران كامل انجام گرفتن كارها هستند، بيشتر دچار افسردگي و اضطرابند. كمالگراها استرس روان شناختي و جسمي بيشتري دارند
. آنها به اندازهاي نگران اشتباه كردن هستند كه در برابر مسائل رويكردي خشك و غير اخلاقي از خود نشان مي دهند. آنها به جاي تمام كردن كارها، تعلل مي ورزند. قابل درك است كه وقتي افراد كمال گرا با شكست روبرو مي شوند به خودشان شك مي كنند و اعتماد بنفس خود را از دست مي دهند. زماني كه گرايش به كامل بودن بيش از اندازه افراطي مي شود تجربه شكست مي تواند به رفتارهاي خود ويرانگرانه و خودكشي بيانجامد (كلي اينك، 1998).پس آموزش شادکامی به عنوان یک روش غیر دارویی می توان به تنظیم کمال گرایی کمک شایانی داشته باشد.
آموزش شاد کامی بر ابعاد بخشش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اسفراین موثر است.
در قسمت خرده مقیاس بخشش مشاهده میشود که در تمامی مؤلفههای آزمون بخشش تفاوت معنیداری بین گروه آزمایش و گواه دیده میشود (01/0
P<). بنابراین میتوان گفت که آموزش شادکامی بر افزایش مؤلفههای بخشش در دانشآموزان متوسطه موثر است.
نتایج این فرضیه همخوان است با نتایج تحقیق
لاور
رو،
هايت
ادواردز،
وونش
وکارمنز(2001) بین بخشش،
دلبستگی
و
بهزيستی
رابطهای
معنی
دار
گزارش
دادهاند
. مليک
(2012) نشان
داد
بخشش
درمانی
درکاهش
خشم،
بهبود
افسردگی
و
ترميم هيجانات
کلی
و
سلامت
روان
تأثير
دارد
. تبیین مربوط به بخشش و ابعاد آن دلیل این که نتایج این فرضیه و تحقیق دیگران نشان داد که آموزش شادکامی بر بخشش و ابعاد آن موثر است این است که در جامعه انسانی معاشرتها و روابط، هیچ خصلت و کمالی بهتر از بخشش نیست؛ زیرا گذشت به انسجام جامعه، کم شدن کینه، افزایش محبت و آرامش اجتماعی کمک میکند بخشش، یعنی روح گذشت از کوتاهی دیگران و نادیده گرفتن خطاهای آنان، نمونه ای از اخلاق نیک و بزرگی روح و نیز از آداب معاشرت است؛ زیرا در زندگی کمتر کسی دیده میشود که حقی از او تباه نشده و دیگران حرمت او را نشکسته باشند
. شرط پایداری زندگی اجتماعی نیز عفو و گذشت است.
. محدودیت ها
- در این پژوهش از ابزارهای خود گزارش دهی استفاده شد. در چنین ابزار هایی، ممکن است افراد نسبت به پاسخ گویی گویه های پرسشنامهها سوگیری داشته باشند. همچنین ممکن است افراد خویشتن نگری کافی نداشته باشند و مسئولانه به گویه ها پاسخ ندهند که این عوامل دقت نتایج را تا حدودی کاهش میدهد.
-جامعه آماری بزرگتر میتواند، بهتر قابل تعمیم باشد
. - متغیرهای زیادی بر نتیجه پژوهش تأثیر میگذارد که کنترل همهی آنها از عهدهی پژوهشگر خارج است.
-نتايج کوواریانس نشان داد که آموزش شادکامی بر کمال گرایی و ابعاد آن تاثیر گذار است پس مشاوران مدارس می توانند با کمک آموزش ذهن آگاهی کمال گرایی دانش آموزان را تنظیم کرده و از این طریق به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کمک کرد. چرا که کمال گرایی می تواند به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کمک کرد. -نتايج کوواریانس نشان داد که آموزش شادکامی بر بخشش و ابعاد آن تاثیر گذار است پس می توان با ایجاد کارگاه های آموزشی برای معلمان و مدیران و مشاوران به آن ها آموزش داده و از این طریق موجب درونی کردن این سنت ارزشمند در بین دانش آموزان شویم.
- پیشنهاد می شود در پژوهشهای آتی برای اندازه گیری و جمع آوری داده از مصاحبه های ساختار یافته یا نیمه ساختار یافته استفاده کنند.
- موضوع مورد پژوهش بهتر است در سطح وسیعتر نيز بررسي شود، تا قابلیت تعمیم دهی داشته باشد.
منابع و ماخذ -آرگایل، مایکل (1383). روانشناسی شادی، ترجمه: مهرداد کلانتری، چاپ دوم، اصفهان، انتشارات جهاد دانشگاهی.
- آقاجانی سعید، اسدی نوقابی احمدعلی (1381). نظریه مشاوره وروان درمانی، تهران، مركز نشردانشگاهی.
- اتکیسون،
ریتال
.؛
اتکیسون،
ریچارد
س
.؛
هیلگارد،
ارنست
د، (1378). زمینه روا
نشناسی
. ترجمه
: محمدنقی
براهنی،
سعید
شاملو،
نیسان
گاهان.
تهران: انتشارات
رشد
. - اصغرینژاد، مهناز و دانش، عصمت(1384). رابطه سبکهاي دلبستگي با ميزان شادكامي و توافق در مسايل زناشويي در دانشجويان زن متاهل دانشگاه، پژوهش های مشاوره، شماره14
-ابراهیمی، الهام و نوابی نژاد، شکوه، (1392). مقايسه اثربخشي مشاوره گروهي مبتني بر بخشش و اميد بر اضطراب عمومي دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران، خانواده و پژوهش، شماره3.
-ابراهیمی قوام،صغرا،(1383). بررسی رابطه میان ابعاد کمال گرایی با عملکرد تحصیلی اضطراب و افسردگی دانش آموزان،دانشگاه علامه.
- اسلامي
نسب، علي،(1373). روانشناسي اعتماد به نفس، انتشارات مهرداد
-ابوالقاسمی، عباس؛ ابراهیم زاده، صدیقه، نریمانی، محمد، (1387). مقایسه باورهای فراشناختی و ابعاد کمال گرایی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس و اختلال تنیدگی پس از ضربه در تعامل با بلاتکلیفی، روان شناسی، شماره 45.
-ابراهیمی، الهام و نوابی نژاد، شکوه. (1392). مقايسه اثربخشي مشاوره گروهي مبتني بر بخشش و اميد بر اضطراب عمومي دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران، خانواده و پژوهش، شماره3.
-ابراهیم نجف آبادی، اعظم. (1390). «بررسی تأثیر میزان سرمایه فرهنگی بر میزان شادی زنان جوان (15- 24 ساله) در شهر اصفهان»، جامعهپژوهی فرهنگی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال دوم، شمارۀ اول: صص1-24
- بزم آرا، زهرا، (1392). بررسي رابطه بین پنج عامل نیرومند شخصیت، کمال گرایی با احساس ناامیدی در دانش آموزان تیزهوش قوچان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قوچان. شناسی، علوم تربیتی دانشگاه تهران، بهار و تابستان 68.بشارت، محمدعلی، (1383). بررسی رابطه کمال گرایی والدین و اضطراب امتحان دانش آموزان، فصلنامه روان - بساك نژاد، سودابه،(1385). بررسي روابط ساده و چند گانه عزت نفس، كمال گرايي، خود ابرازي دفاعي،ترس از موفقيت و از ارزيابي منفي با نشانگان وانمود گرايي در دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه شهيد چمران اهواز، پاياننامه دكتري، روانشناسي عمومي، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي.
- Flett&Hewitt
. Kar,A
. Leonardo davinci
. Tomas habz
. Neoni
. Fordayce
.Sads and SaKs
.Hill
.Hill
- Horney
- Halndrs
- Hamachk
- Weissman
- Frost, Marten, Lahart and Rosenblate
- Hyvyt and Felt
.new narrative
.reframes
1- glasser
- Hanchvn
- Kamadan
- quasi-Experimental design