حسن تعليل:
آوردن علتي ادبي و ادعايي است براي امري به گونه اي كه توان اقناع مخاطب را دارد اين علت سازي مبتني بر تشبيه است وهنر آن زيبا شمردن يا زشت نمودن چيزي است.با وجود اينكه حسن تعليل،واقعي،علمي عقلي نيست مخاطب آن را از علت اصلي دلپذيرتر مي يابد وراز زيبايي آن نيز در همين نكته است. اين آرايه در شعر ونثر به كار مي رود
ارسال المثل (تمثيل):
كلامي است كه ضرب المثلي را در بر دارد ويا خود ضرب المثل است .ارزش يك مثل در جلب توجه شنونده ويا خواننده گاه بيشتر از چندين بيت يا چندين صفحه مقاله است.مثلها،خلاصه وچكيده حكمت تجربي يك قومند وتاريخچه اي را به دنبال خود مي كشند وقدرت تلقينشان خيلي بيشتر از عبارتهاي عادي است.
اغراق:
ادعاي جديد وجود صفتي در كسي يا چيزي است به اندازه اي كه حصول آن صفت در آن كس يا چيز بدان حد ، محال يا بيش از حد معمول باشد.
اغراق از اسباب زيبايي و مخيل شدن سعر و نثر است شاعر به ياري اغراق معاني بزرگ را خرد و معاني خرد را بزرگ جلوه مي دهد. زيبايي اغراق در اين است كه غير ممكن طوري ادا شود كه ممكن به نظر برسد.
اغراق ،ذهن خواننده را به تكاپو وا مي دارد و اين تلاش ذهني سبب لذت ادبي است.
اغراق مناسب ترين اسباب براي تصوير يك دنياي حماسي است،بنابراين در شاهنامه و آثار حماسي ديگر از ان بسيار استفاده شده است.
لف ونشر:
آوردن چند واژه است از كلام كه توضيح آنها در بخش ديگر آمده است.رابطه لف ونشر،«مفعول وفعل»،«فاعل وفعل»،«مشبه ومشبه به»، «مسنداليه ومسند»،«اسم ومتمم»،«اسم وصفت»است.
لف ونشر دو گونه است:اگر نشرها به ترتيب توزيع لفها باشد «مرتب»ناميده مي شود واگر چنين نباشد «مشوش:به هم ريخته»است.لفونشر مرتب،هنري تر از مشوش است.موسيقي معنوي كه از لف ونشر حاصل مي شود،به دليل درگيري ذهن براي يافتن ارتباط لفها ونشرهاست.
ايهام تناسب :
آوردن است با حداقل دو معني آن مورد نظر وپذيرفتني است وديگر نيز با بعضي از اجزاي كلام تناسب دارد .ايهام تناسب با درگيري ذهن بر سر انتخاب يك معني سبب لذت ادبي مي شود.تفاوت ايهام با ايهام تناسب در اين است كه در ايهام گاه هر دو معني پذيرفتني است اما در ايهام تناسب تنها يك معني به كار مي رودومعني دوم با واژه يا واژه هاي ديگر يك مراعات نظير مي سازد.ايهام تناسب درشعر سعدي وحافظ فراوان است.
ايهام :
آوردن واژه اي است با حداقل دو معني كه يكي نزديك به ذهن و ديگري دور از ذهن است.
مقصود شاعر معمولاً معني دور و گاه هر دو معني است ايهام نوعي بازي با ذهن خواننده است تا نخست به معني دل ببندد كه درست نيست بلكه ديگري درست است. در ايهام واژه يا عبارت به گونه اي است كه ذهن در سر دوراهي قراردارد و نمي تواند در يك لحظه يكي از آن دو را انتخاب كند.
اين انتخاب كاري آسان نيست و اين حالت رواني بيشترين لذت را در خواننده ايجاد مي كند زماني مي توانيم آرايه ايهام را دريابيم كه به معاني مختلف واژه ها و عبارتها آگاه باشيم.
حساميزي:
آميختن دو يا چند حس است در كلام به گونه اي كه با ايجاد موسيقي معنوي به تأثير سخت بيافزايد و سبب زيبايي آن شود.