مقدمه
E درانجام هر کاری وتحقق بخشیدن به اهداف کم وبیش مشکلاتی پیش روی مجریان امرخواهد   بود .مسلماً گستردگی کارموجب افزوده شدن بر میزان مسائل ومتعاقباٌ حجم مشکلا ت خواهد شد .آن چه که باید بیشتر به آن توجه نمود این است که در انجام کارهای بزرگ وخطیر ،علی رغم اینکه وجود مشکلات اجتناب ناپذیر می نماید ،کوچکترین مشکلات پیامدهایی راخواهند داشت که چون نوع کار ارزش بالایی دارد ،این پیامدها نیز چشمگیرتر جلوه می نمایند .درواقع می توان گفت که اگر به ارزش کار توجه شود ،مشکلات بزرگ درکارهای کوچک شاید قابل چشم پوشی باشند اما مشکلات کوچک درکارهای بزرگ وشایسته نباید نادیده گرفته شوند وبا دیده غفلت از آنها گذشت .درک گذشته بشری به مانشان می دهد که پیشبرد کارها وتحقق اهداف همواره مستلزم سازماندهی امور می باشد .بر این اساس سازمانهای مختلف جهت تحقق اهداف مختلف به منصه ظهور می رسند .هدف توسعه وپیشرفت درهر جامعه مسلماٌ با ارزشترین هدف هر جامعه به حساب می آید وتحقق این هدف را باید سازمانهایی بر عهده گیرند . شاید بتوان گفت که مراکز علمی وپژوهشی وبخصوص دانشگاهها مهمترین مؤسساتی می باشند که می توانند بیشترین کمک راجهت محقق ساختن این هدف داشته باشند .اینکه جامعه تا چه اندازه ودرکدام زمینه ها بتواند پیشرفت وتوسعه یابد ،دردرجه اول به عملکرد همین مؤسسات وابسته باز می گردد .به عبارتی می توان گفت هر اندازه زمینه لازم برای فعالیت مؤسسات علمی وپژوهشی بیشتر فراهم گردد ،می توان عملکرد بهتری رااز آنها انتظار داشت .
همان طور که اشاره شد هر اندازه نوع کار خطیر وبا ارزشتر باشد وجود مشکلات حتی درسطح پایین ،لطمات بیشتری خواهد داشت .حال با توجه به رسالت عظیم دانشگاهها باید دید که چه مشکلاتی پیش روی این مراکز وجود دارد .
هدف ارزشيابي
هدف از انجام این پروژه  « بررسی مسائل ومشکلات مدیران گروههای آموزشی » می باشد ،که البته دامنه آن محدودبه مسائل ومشکلات مدیران گروههای آموزشی دودانشکده علوم انسانی واجتماعی ودانشکده هنر دانشگاه مازندران می باشد .شاید برای این پروژه سطح بالایی درنظر نگیریم ،اما مصاحبه ها ومسائلی که در این پروژه به آنها پرداخته شده ، می تواند هشداری باشد برای تمام کسانی که به هر نحوه دربه انجام رسیدن فعالیتهای دانشگاهی نقش ایفا می کنند وبا تلاش خود به انحاء مختلف دراین راه تآثیر می گذارند .اما چرا هشدار ؟
همان طور که اشاره شد نقش واهمیت دانشگاهها تا به آن اندازه است که حتی کوچکترین مشکلات درسطح وعمق بیشتری بر عملکرد آن لطمه وارد می سازد.ازطرف دیگر،عاملین اصلی این نهاد که نقش اصلی درتحقق اهداف آن ایفا می کنند –گروههای آموزشی – تحت تآثیر عوامل اجرایی دچار مشکل می شوند .بنابراین پیداست که توجه به عوامل مختلف ونقشی آنها بر این نهاد       می گذارند ازاهمیت زیادی برخوردار می باشد .
محدوديتهاي طرح ارزشيابي
دراینجا لازم می دانیم که به برخی ازمشکلاتی که درانجام پروژه پیش روی ما قرار داشت اشاره کنیم .برای نمونه می توان گفت که ما حتی برای بدست آوردن چارت سازمانی وشرح وظایف گروهها با وجود اینکه به جاهای مختلفی –ازجمله دبیرخانه ومسؤول آموزش دانشکده علوم انسانی واجتماعی – مراجعه کردیم موفق به کسب آنها نشده وازاینکه خواسته باشیم ازاین طرق به کسب منابع بپردازیم منصرف  شدیم .ازدیگر مشکلات ما مدیران گروهها بود که حتی دربرخی مواقع بر تعیین وقت قطعی  جهت انجام مصاحبه می بایست دو یاسه هفته را پشت سر می گذاشتیم تاموفق به انجام مصاحبه می شدیم .با این وجود ازبین گروههای آموزشی مادرنهایت موفق به انجام مصاحبه با مدیران گروههای مدیریت ،اقتصاد نظری واقتصاد بازرگانی ،نشدیم .همین وقت گرفتن ها وانجام مصاحبه قسمت اعظم وقت پروژه را به خود اختصاص داده .علی رغم این مسائل بررسی مسائل ومشکلات دیگر مدیرگروهها به اتمام رسید ودرپروژه گزارش شده است.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
¯   عوامل مورد ارزشيابی
ملاکهای انجام کار پروژه بررسی عوامل زیر به حساب می آید :
     بررسی مسائل ومشکلات مختص هر یک ازگروهها در زمینه های آموزشی
     بررسی مسائل ومشکلات پژوهشی هریک از گروههای آموزشی
     بررسی مسائل ومشکلات اداری ومالی هر یک  ازگروهها
     بررسی زمینه های ارتقاء درهر یک ازگروهها
بررسي مشكلات كالبدي و فضاهاي آموزشي هر يك از گروه ها
 
توصيف نظام (برنامه )
همانطورکه دربالا اشاره شد مسائل ومشکلات گروهها در5 زمینه عمده مطرح گردیده است . درمورد اول ،یعنی مسائل ومشکلات آموزشی گروهها مسائل مربوط به اساتید ،دانشجویان وبرنامه درسی گروه مورد بحث وبررسی قرار می گیرد ومسائلی که به عنوان مسائل آموزشی گروهها درمصاحبه مورد توجه قرار می دهیم شامل همین موارد – والبته مسائلی که خود مدیرگروه احتمالاً میافزاید-می باشد .
درمورد دوم یعنی مسائل ومشکلات پژوهشی گروهها لازم بود تا ابتدا درهر گروه زمینه های پژوهشی گروهها مطرح شود وسپس مشکلات پیش روی گروهها دراین خصوص بررسی گردد .بنابراین به تشخیص خود مدیرگروه زمینه های پژوهشی مطرح و توضیحات لازم ارائه می گردد .
درمورد سوم یعنی مسائل ومشکلات اداری ومالی ابتدا الزامات گروه دراین زمینه مشخص شده وخود مدیر گروه دراین زمینه توضیحات لازم را ارائه می دهد .
درارتباط با مورد آخر یعنی زمینه های ارتقاء گروه ،اینکه با توجه به وضعیت موجود چه پیشنهادی جهت ارتقاء می توان ارائه داد مورد بررسی قرار می گیرد .دراین ارتباط مدیر گروه با توجه به قابلیتهای گروه وزمینه هایی که می توان برای ارتقاء گروه درنظر گرفت ،به تشخیص خود این زمینه ها را برای ما طیّ مصاحبه مطرح می کند .
 
سوالهاي مورد ارزشيابي
بنابراین مادر این پروژه درپی این نکات می باشیم که :

• چه مسائل و مشکلاتی درزمینه آموزشی برای هر یک ازگروهها مطرح است ؟
• چه مسائل و مشکلاتی درزمینه پژوهش برای هر یک ازگروهها مطرح می باشد ؟
• مسائل ومشکلات اداری و مالی گروهها کدامند ؟
• چه زمینه هایی برای ارتقاء هر یک ازگروهها وجود دارد ؟

برای پاسخگویی  به سؤالات فوق ویافتن مسائل ومشکلات گروهها داده های مورد نیازما برگرفته از تمام اطلاعاتی می باشد که می باشد که مدیران گروهها طیّ مصاحبه به آنها می پردازند . بنابراین ما نیازمند آنیم که با  مخاطب قرار دادن هر یک از مدیر گروهها –بعنوان فردی که بهتر از هر کس دیگری می تواند ما را از وضعیت گروه مطلع سازد – به جمع آوری اطلاعات درزمینه های فوق بپردازیم .
     × لازم به ذکر است که مسلماً مسائل ومشکلات گروهها محدود به زمینه های فوق- الذکر نمی باشد ،اما به جهت اینکه   تمام گروهها درچهارچوب خاصی فعالیت می کنند وازطرفی این چهارچوبها تا حدودی دربین گروهها یکسان می باشد (برای مثال بررسی زمینه های آموزشی گروهها ،وازطرف دیگر هر یک از این زمینه ها درهر یک از گروهها به شکل خاصی نمود پیدامی کند ،ما برآنیم که درچهارچوب وظایف گروهها به بررسی مسائل ومشکلات گروهها بپردازیم  .براین اساس برای تعیین این چهارچوب منبعی را که ازآن استفاده کرده ایم شرح وظایف گروهها –اقتباس ازآیین نامه کلی دانشگاهها –  می باشد .
تصور ما براین است که برای به انجام رسیدن فعالیتهای  فوق حداقل نیاز به صرف سه ماه زمان می باشد طوری که اطلاعات لازم گردآوری شده وبه صورت گزارش تدوین گردد .
 
 
 
 
 
 
 
¯  طرح ارزشيابی وشيوه اجرای آن
طرح کلی که برای پروژه درنظر گرفته شده است به این صورت می باشد که :
     الف ) تعیین مسائل ومشکلات گروهها ؛ برای اینکه بدانیم مسائل ومشکلات گروهها درچه زمینه هایی خود رانشان می دهند ، ابتدا زمینه هایی که گروهها درآن به فعالیت می پردازند ،باید تعیین گردد . به این منظور جهت تعیین زمینه فعالیت گروهها چهارچوب این فعالیتها را ازشرح وظایف گرههای آموزشی–برگرفته ازآیین نامه دانشگاهها- مشخص کرده ایم .
ب ) پس ازاینکه چهارچوب فعالیت های گروهها تعیین شد ،باید تعيين كرد که مشکلات گروهها دراین چهارچوب چیست ...  .  داده های ما نوعاً اطلاعاتی می باشد که مدیر گروه طی مصاحبه دراختیار ما قرار می دهد .
ابزار اندازه گيري
                   بدین جهت برای کسب این اطلاعات ابتدا ازهمه مدیرگروهها وقت می گرفتیم وسپس طی مصاحبه ای اطلاعات رااخذ کرده وضبط کرده ایم .ازجمله دلایلی که ازاین روش برای مصاحبه استفاده کرده ایم وروشهای دیگر را ،مثلاً پرسشنامه ، کنارگذاشتیم  دلایلی را می توان ذکر کرد :
   الف ) نخستین دلیل این است که استفاده ازپرسشنامه درواقع زمینه مشکلات گروهها را یکسان درنظر می گیرد .درحالی که با کمی دقت می توان متوجه شد که ،یکسان درنظر گرفتن مسائل گروهها درقالب پرسشنامه عملاً امکان ندارد به خصوص با توجه به تفاوتهای موجود بین رشته های کارگاهی - مثل جغرافیا،تربیت بدنی یا دروسی ازدانشجویان هنر– بارشته های غیرکارگاهی می توان بیشتر به این موضوع پی برد که ،یکسان درنظر گرفتن مسائل ،یکسان درنظرگرفتن گروهها می باشد ،درحالی که چنین امری به دور از  واقعیت می باشد ،
   ب ) دلیل دیگر اینکه پرسشنامه محدود کردن مسائل ومشکلات درقالبی ازپیش تعیین شده است ، به عبارتی چنانچه ما می خواستیم برفرض با کمک یک یا دو نفر ازمدیران گروهها به تعیین مسائل گروهها اقدام کنیم ،درواقع گذشته از اینکه مسائل گروهها را یکسان درنظر می گرفتیم ،محتوای پرسشنامه را محدود به همین مسائلِ مشخص ،می ساختیم .حال آنکه بسیاری ازمسائل و – بخصوص – مشکلات درگروهها شکل روتین ندارد که بتوان قالب یکسانی را برای آنها ،ازپیش تعیین کنیم .این امر خود مانع از آن می شود که ما بتوانیم از مشکلات خاص گروهها ، باز مانیم .
روشهاي گرد آوري داده ها
ازجمله دلایلی که می توان درانتخاب این روش ذکر کرد می توان به موارد ذیل اشاره داشت :
    -  در تحقیقات کیفی ،روش گرد آوری داده های کیفی شامل سه نوع است ؛ 1 مصاحبه های عمقی  2 مشاهده مستقیم        3   داده های کلامی مکتوب .

• برای بررسی وتعیین مسائل ومشکلات مدیران گروهها بهتر دیدیم که طی مصاحبه با ایشان وضبط آن ،داده های لازم را گردآوری کنیم .
• این پروژه روی مسائل گروهها به صورت مجزا تأکید دارد ،بنابراین انتظار می رود که هر یک ازمدیران گروهها مسائل خاص گروه خود را به صورت اختصاصی عنوان کرده ودرمورد آن شرح دهد ،
• تعیین نقاط قوت وضعف موجود در هر یک ازگروهها
• جمع آوری اطلاعات تفصیلی پیرامون مسائل ومشکلا ت ،ازدید خود مدیران گروهها ،ضرورت پی بردن به ویژگی ها ،تفاوتها و جنبه های اختصاصی درهریک ازگروهها ، به جای مقایسه کلی آنها با شیوه ای استاندارد شده
• ارجاع علاقه مندان به داده های خام – اطلاعات ضبط شده –
• وجود دیدگاهها ومسائل مختلف ازجانب مدیران گروهها
• کلی بودن هدفهای پروژه وضرورت انجام ارزیابی به شیوه هدف– آزاد ،

دلایلی از این دست فواید به کارگیری شیوه مصاحبه باز پاسخ را تا حدی روشن می سازد ،هرچند که نمی توان ازکاستی های آن چشم پوشی کرد ،از جمله محدودیت زمان درانجام مصاحبه ،هرچند که سعی می شد تا با وقت قبلی به مدیران گروهها مراجعه شود ، با این وجود بررسی تمام مشکلات دراین زمان شاید واقعاٌ امکان پذیر نباشد .
به نظر می رسد تازمانی که نتوان راه حل کاربردی برای مشکلات فعلی گروهها پیدا کرد،مسلماً اعتبار وروایی این شیوه به قوت خود باقی خواهد ماند .
درخصوص مراحل انجام مصاحبه باید گفت که مراحلی درنظرگرفته شده است :
   الف ) تعیین وقت قبلی برای انجام مصاحبه
   ب ) حضوربرای مصاحبه
   ج ) درخواست توضیح درخصوص وضع فعلی گروه
   د) تعیین چهارچوبهای کلی محتوای مصاحبه
   ه ) ضبط صحبتها وتوضیحات مدیرمحترم گروه
 جامعه مورد مشاهده دراین پروژه تمام مدیران گروهها دو دانشکده علوم انسانی واجتماعی ودانشکده هنر (دانشگاه مازندران) درنظر گرفته شد ،که متآسفانه علی رغم مراجعات زیاد موفق به گرفتن وقت آزاد ازسه مدیر گروه – گروه مدیريت وگروههای اقتصاد نظری وبازرگانی – نشدیم .ولی مصاحبه با دیگر مدیر گروهها صورت گرفت .
 برای تنظیم داده های بدست آمده ،به دو صورت عمل کرده ایم :
   الف ) نوشتن گزارش مربوط به هر مصاحبه به صورت مجزا ، طوری که خلاصه ای از مصاحبه ضبط شده ،با اشاره به موارد مهم آن ،به صورت گزارش آمده است .
   ب ) دوم اینکه مسائل مختلف درچهارچوبهای مشخصی تحت عنوان " بررسی مسائل برحسب عوامل "  ارائه شده است . که  دردوشکل متفاوت برای ارائه مطالب انتخاب شده است . این گزارشها در فصل چهارم پروژه ارائه شده است .
نکته ای که دراینجا لازم به اشاره می دانیم ،اینکه درمراحل انجام کار تغییری که صورت گرفت تبدیل روش انجام کار ازپرسشنامه به مصاحبه می باشد .در توضیح این نکته می توان گفت که دراین پروژه ابتدا بنا بود که مسائل ومشکلا ت مدیران گروهها درقالب پرسشنامه ای که از شرح وظایف گروهها اقتباس شده بود صورت گیرد .برای تعیین اعتبار این پرسشنامه ازاساتید محترم ،جناب دکتر حجت صفارحیدری ودکتر  شارع پور خواسته شد تا این پرسشنامه رابررسی نمایند .عمده ترین مشکلی که البته هر دو استاد بعنوان نقص پرسشنامه مطرح نمودند :کلی بودن سؤالات آن ووقت کم اساتید درتکمیل آن بود ،که درنهایت تصمیم گرفتیم از همین پرسشنامه بعنوان منبع تعیین چهارچوبهای مصاحبه استفاده نماییم .
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ê گروه آموزشی صنایع دستی
P سال تأسیس : 1379
P تعداد دوره ها : مجموعاً 4 دوره (با 100 الی 110 دانشجو)
P تعداد اعضای هیأت علمی : 4 نفر عضو ثابت ،با درجۀ استادی مربی (3 نفر ازاعضاء با مدرک فوق لیسانس و1 عضو دانشجوی دکتری)
 
> زمینه های آموزشی گروه ؛
درچهارمین دوره ،تقریبآً تجهیزات لازم برای کارگاهها درحال تکمیل شدن است .مشکل خاص، یادگیری حرف وزمینۀ علمی است که ما فقط بعد علمی دانشجویان را تقویت می کنیم ولی ازنظر عملی ما اساتید ،تخصص لازم رانداریم (درواقع لزوم هماهنگی حرف با آموزش آکادمیک دانشگاهی) .درنتیجۀ محدودیت اساتید ازسازمان صنایع دستی استاد کارهایی با مدرک دیپلم وحتی کمتراز آن به کار استادی می پردازند (البته این موضوع معضل صنایع دستی درتمام کشوربه حساب می آید) .این اساتید شیوۀ کاررا خوب بلد هستند اما نگرش آنها نگرشی سنتی است ،درحالی که باید بچه ها این فرصت داده شود که با خلاقیت خود کارها را انجام دهند نه اینکه به صورت کلیشه ای کاررا ازاستاد بیا موزند وبعضاً گمان می کنند که قسمت اعظم کار مربوط به ساخت وسایل است درحالی که دررشتۀ صنایع دستی می طلبد که بیشتر درآن به طرحها یی جدید آن هم با نگرشی نو پرداخته شود .اقدامی که دراین زمینه صورت گرفته این است که یک استاد کاربایکی از اعضای هیأت علمی همراه شود تا از این طریق تدریس یک درس عملی صورت پذیرد که این درواقع به علت کمبود استاد دراین گروه می باشد .دراین گروه فقط یک استاد صنایع دستی باید در هفت کارگاه مشغول به تدریس  باشد چرا که اساتیددیگر تنها می توانند دروس نظری یا تئوری را ارائه دهند .
مورد ديگر اينكه تعداد كارگاهها مي بايست كم شود (چرا كه استرس بچه ها است كه عملاً به دروس عملي خود نمي رسند وفكرمي كنند كه بايد اين كارگاه را بايد ياد بگيرند .درحالي كه هدف ازتحصيلات دانشگاهي اين است كه بچه ها طرح كارها را باخلاقيت خود ارائه دهند .
ما بايد سعي كنيم كه پستهاي خالي خود را (حدودآً 4 عضو) پر كنيم طوري كه هريك حداقل تخصص يك يا دو مورد ازاين كارگاهها را برخوردار باشد .
لزوم رعايت يكسري از آيين نامه هاي آموزشي كه قوانيني(مثلاً دروس پيشنياز-هم نياز) گريز ناپذير هستند ،كه اگر دانشجويان ازواحدهاي پيشنياز جابمانند مجبورند كه يك دوره منتظر بمانند تا بتوانند تا بادانشجويان دوره هاي بعد واحدهاي عقب مانده را بگيرند .
رغبت دانشجويان  در دروس تئوري تقريباً پايين است البته با وجود اين دركارهاي عملي رغبت دانشجويان خوب است .درحالي كه هدف ازتحصيلات دانشگاهي تخصص درزمينه هاي تئوري مي باشد ،مي بايست علاقة دانشجويان در اين دروس تقويت گردد ،بدين جهت براي آنها پايان نامه هايي درنظر گرفته شده تا به آنها تأكيد شود كه شما فقط براي يادگيري دروس عملي به دانشگاه نيامده ايد ،بلكه ازلحاظ تئوري هم بايد پيش برويد .كه درواقع هدف اين است .
دركلاسهاي تئوريك تأكيد مي كنيم كه دانشجويان به عنوان افرادي خودجوش وخلاق عمل كنند نه اينكه فكر كنند كه چون ازدبيرستان به دانشگاه آمده اند مسئوليت تمام كارها بر عهدة اساتيد مي باشد .
درحال حاضروضع كارگاهها بسيار مناسب است هرچند لزوم بعضي مواد اوليه هنوز احساس مي شود .
وضعيت حق التدريس اساتيد اينگونه مي باشد كه دانشگاه حق التدريس اساتيد را بر حسب تعداد دانشجو پرداخت مي گردد .كه دراين صورت چنانچه تعداد دانشجويان (مثلاَ پنج نفر)باشد حق التدريس اساتيد ،با اينكه وقت كامل رادر كلاس صرف كرده است ،صرفاً بر حسب تعداد دانشجويان (پنج نفر) پرداخته مي شود كه البته اين موضوع به استاد هيچ ارتباطي ندارد .بنابراين او ترجيح مي دهد كه براي تدريس ديگر به دانشگاه نيايد .درنتيجه اوترجيح مي دهد كلاسهايي را بردارد كه از اين نظر مشكلي نداشته باشد .
سرفصل ها نيز شديداً نياز به اصلاح وبازبيني دارند ، لازم است كه تعادل بين دروس نظري وعملي برقرار شود .مشكل عمده ديگر اينكه دانشگاهها معمولاً يك يا دوگرايش را ارائه مي دهند .دانشجويان نيز برحسب علاقه وارد رشته مي شوند وادامه مي دهند درحالي كه دانشگاه ما هر هشت ،نه كارگاه را ارائه مي دهد .بچه ها درهرترم يك كارگاه را ياد مي گيرند وتا بخواهند موضوع آنرا خوب بفهمند سراغ كارگاه ديگر مي روند .چنانچه اين مشكل حل شود ،مشكل اعتبار حل مي شود وهمچنين همچنين هزينه ها كاهش پيدا مي كند وبالاخره اينكه دانشجويان نيز دريك رشته تخصص مي يابند .
مشكل فضاي آموزشي حدوداً يك سالي است كه مرتفع شده وكارگاهها هم درحال تجهيز شدن مي باشند .
درمورد طرح تصويب رشته اينكه درحال حاضر ما نمي توانيم كارشناسي ارشد ارائه  دهيم .
قابل ذكراست كه درسهاي مااكثراً تئوري وعملي باهم است وكلاسهاي ما تجهيزات بيشتري مي طلبد .همچنين ميزان حق التدريس دانشكدة ما بالاتر مي باشد وسقف كلاسهاي ما با تعداد 12 دانشجو بسته مي شود .
از جمله مسائل ديگر اينكه فاصلة مابا كتابخانه زياد است ووقت ما هم بسيار اندك  است .قبلاً خود من چهار پست را دردانشكده داشتم (سرپرستي دانشكده ،معاونت آموزشي دانشكده ،معاونت پژوهشي ومدير گروهي صنايع دستي) ودرحال حاضر هم داراي دو پست مي باشم .كتابخانة تخصصي مورد نياز ما مي باشد .سوادي هم بچه هاي صنايع دستي دارند با عنوان ‹‹سواد بصري›› ،كه درسواد بصري دانشجويان ،به لحاظ اينكه صرفاً با فكر بستة خود عمل نكنند ،بايد به تصاوير كتابهاي منبع خودشان مراجعه كنند .از جهتي بابلسر جايي براي مراجعة دانشجويان ندارد ،نه يك نگارخانه موزة هنرهاي معاصر ،من اكثراً بچه ها را مي ديدم كه كتاب بغلشان است ولي الآن مي بينم كه خيلي با كتاب مأنوس نيستند .دراين خصوص نامه اي را هم كه ما به اتفاق بچه ها پركرديم نتيجه بخش نبوده است .
بودجه اي هم كه براي خريد كتابهاي كتابخانه داده مي شود ،به كتابخانة تخصصي نمي رسد ،ازطرفي كتابها به زبان لاتين است وبچه ها هم نمي توانند  كتابها راپيدا كنند .ولي اگركتابها دردسترس باشد ،ما بهتر مي توانستيم همراه آنها كتابها را بررسي كنيم .ولي الآن با وضع موجود كتابخانه ... .بهترين كار به نظر من اين است كه كتابهايي كه جلدهاي تكراري دارند انتقال يابند مثلاً از كتابهاي پنج جلدي دوجلد به كتابخانة دانشكدة هنر انتقال يابد .وهمچنين پيشنهاد شد كه كتب مرجع نيز به اين دانشكده انتقال يابد .> پژوهش
تحقيقات ميداني (مثلاً صنايع دستي چالوس) وكاربردي ما درنقاط مختلف مازندران –بخصوص اينكه دانشجويان كارشناسي هستند وبراي آنها اين بازديدهاي ميداني مؤثر است- بسيار محدود مي باشد .
 نبود هيچگونه وسيلة نقليه براي انجام بازديدها نيز همواره مشكلاتي را به همراه دارد .
منابع لازم براي پژوهش بسيار محدود است .همچنين ضرورت استفاده ازاينترنت بالا است درحالي كه دانشكده هيچگونه دسترسي به شبكه را هم ندارد .باوجود اينكه مي توان گفت حدود هفتاد درصد كاراستاد پژوهشي است ولي دسترسي به منابع لازم پژوهشي اندك است .
 
 
ê گروه علوم اجتماعی
P سال تأسیس گروه :1370
P تعداد اعضای هیأت علمی : 6 عضو هیأت علمی و9 نفر دانشجوی دکتری
 
درزمان جنگ به علت نیاز به رشتۀ تعاون این رشته مطرح بوده وبعد ازآن به تدریج از سطح دانشگاهها حذف شد .این گروه گرایش پژوهشگری ،مرده شناسی وکارشناسی ارشد ارائه می دهد وبیشترین تعداد استاد را دربین گروههای آموزشی درآینده خواهد داشت .ازمسائلی که می توان به آن اشاره کرد این است که برنامه ریزی مدوّنی را درسالهای گذشته برخوردارنبوده که مشکلات زیادی را به همراه داشته که این مسأله موجب تداخل درساعات کلاسی دانشجویان وتداخل درامتحانات دانشجویان گروههای مختلف می شد .که این مشکل تا حد زیادی مرتفع گردیده است. ازمشکلاتی که این گروه درآینده دچار آن خواهد شد بازگشت دانشجویان دکتری این گروه می باشد که با وجود این گروه باحجم زیادی از اعضای هیأت علمی روبروخواهد شد که برای ارائه واحد درسی به آنان برای تدریس،گروه دچارمشکل خواهد شد ،که این مشکل احتمالاً با گسترش رشته وافزایش گرایشهای آن حل خواهد شد .
ازمسائل دیگر کمبود  منابع آموزشی چون کتاب ،دراین گروه می باشد که درواقع بودجۀ کافی برای تأمین آن به گروه اختصاص داده نمی شود که این مشکل دردانشگاه مازندران جنبۀ عمومی دارد .از دیگر مسائلی که دراین رشته مطرح می با شد درزمینۀ تحقیقهای خاصی چون خود کشی، اعتیاد ،ایدز ومواردی شبیه به آن که آماردرست ودقیقی ازسوی مراجع ومؤسسات رسمی به محقققان إرائه نمی شود ، می باشد .
ازموارد دیگر که می توان به آن اشاره کرد این است که مدیر گروه علوم اجتماعی براین امرمعتقد است که دردانشگاهها ،دیدی اقتصادی حکمفرما می باشد وبا آیین نامه های مختلف به سمت اقتصادی شدن درحال حرکت است به عنوان نمونه کلاسهای شبانه ویا آیین نامه های مربوط به حذف اضطراری واحدها و... از این دست می باشد .
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ê گروه قرآن وعلوم حدیث ( الهیات )
این رشته به دلیل اینکه ازگروه معارف شده ،تقریباً درمقطع کا رشناسی ازمنابع خوبی برخوردار می باشد ولی با آمدن دورۀ کارشناسی ارشد این رشته قطعاً به منابع جدیدی نیازپیدا خواهد کرد .
ازجمله مسائلی که دراین گروه مطرح می باشد این است که به رشتۀ قرائت بي توجهی شده است درصورتی که دردانشگاهها ی عرب منطقه به این رشته مدرک کارشناسی اعطاء می شود. همچنین دانشکده اساتید مجرب ومورد نیازرا دراختیارندارد تا بتوان دورۀ کارشناسی ارشد را دراین گروه وارد کرد .ازمسائلی که درابتدای ورود دانشجویان به این رشته باید توجه شود این است که دروس عربی باید درابتدای سال تحصیلی به دانشجویان جدید ارائه شود تا آنان به زبان عربی که لازمۀ این رشته است مسلط شوند .
ازمشکلات دیگر بها ندادن به استاد راهنما می باشد که استاد راهنمابودن خود یک امتیاز پژوهشی دارد که درعمل این امتیاز به اوداده نمی شود . درارزشیابی سال 1383،اساتید علوم قرآنی وحدیث رتبۀ دوم از نظر رضایت دانشجویان را به خود اختصاص داده است .که این ارزیابی ازنظر مدیر گروه علوم قرآنی درحدود 80% مورد قبول بوده است .همچنین به اعتقاد مدیر گروه اکثر اساتید درسالهای نخستین تدریس تلاش بیشتری دارند وپس از اینکه به طور رسمی جذب هیأت علمی گروه شدند ازتلاش اولیۀ خود تا حدودی می کاهند به همین خاطر می بایست به ارزشیابی (دانشجویان) بیشتر توجه شود و سيستم ارتقاء جدي تر طراحي شود.
دررشتۀ علوم قرآنی وحدیث دانشجویانی که با علاقه وانگیزه قبلی وارد این رشته شده اند به موفقیت بیشتری دست پیدا کرده اند ولی دانشجویانی که بدون علاقۀ وانگیزۀ قبلی وارد این رشته شده اند تا حدودی سرگردان وفاقد هیچگونه موفقیتی می باشند .
ازنظر مدیر گروه علوم قرآنی وحدیث علت اصلی موفقیت گروه علوم قرآنی وحدیث پتانسیل فردی اعضای هیأت علمی گروه می باشد ،ازنظر ایشان بودجه ای که به گروههای آموزشی تعلق می گیرد تا حد زیادی به قدرت آن مدیر گروه یا اعضای با نفوذی که درآن گروه هستند بستگی دارد .
عمده منابعی که این گروه نیاز دارد ،تهیۀ کتب ومنابع درزمینه های قرآنی واحادیث می باشد که تا حدودی دردورۀ کارشناسی این منابع تأمین شده است .
یکی ازمشکلات مهم گروههای آموزشی این است که استادی راکه عملکرد ضعیفی دارد وازطرفی استخدام رسمی وعضو هیأت علمی می باشد ،متأسفانه دراین کاری ازعهده مدیر گروه بر نمی آید ،چراکه خود مدیر گروه هم توسط همین اعضا(هیأت علمی) انتخاب می شود .به این خاطر مدیر گروه مجبورمی شود تادراین مورد به صورت محافظه کارانه عمل کند .رئیس دانشگاه هم به همین ترتیب بوسیله رئیس دانشکده ها ورئیس شوراها انتخاب می گردد .به این علت رئیس دانشکده نیز تاحدودی نسبت به آنان به صورت  محافظه کارانه ای عمل می کند تا درانتخابات مجدد ریاست دانشگاه موفقیت او حتمی باشد .
ولی دردانشگاههای مطرح ومعتبر وحتی دردانشگاههای عرب منطقه معمولاً کسی راکه ازنظرسطح سواد بالاتر می باشدانتخاب می نمایند وهمچنین دربعضی از جوامع غربی رئیس دانشگاه توسط فرماندار انتخاب می شود ورئیس دانشکده ها ازبین با سوادترین وعالمترین افراد انتخاب می شوند .

ê گروه معارف اسلامی
P سال تأسیس : 1371(سال 1382 ازگروه علوم قرآنی وحدیث جدا شده است)
P تعداد اعضای هیأت علمی : 7 نفر
 
گروه معارف ازجمله گروههای نو پا دراین دانشکده می باشد که توانسته دراین مدت کوتاه خود را ارتقاء ببخشد .اساتید دراین گروه همانند گروههای آموزشی دیگردانشکده مراتب ارتقاء  وتکامل را طی می نمایند .
ازمشکلات این گروه مربوط به چارت گروه می باشد که باید رسماً بعنوان گروه دردانشکدۀ علوم انسانی رسماً معرفی شود که طیّ ماههای آینده انجام می گیرد .این گروه نیازمند به جذب اعضای هیأت علمی جدیدی می باشد ،زیرا برای ارائه دروس به دانشکده های دانشگاه مازندران که درشهرهای مختلف مستقر هستند ،این تعداد ازاساتید با توجه به حجم زیاد دانشجویان کافی نیستند زیرا درحدود 250 واحد درسی درطول نیمسال توسط گروه ارائه می شود .که برای حل مشکل ازاساتید حق التدریسی استفاده می شود .افزون براین برای اجرای دوره های بالاتر چون کارشناسی ارشد ودکتری شدیداً نیازمند به جذب اعضای هیأت علمی جدید می باشد .
این گروه تقریباً ازنخستین گروههایی می باشد که برنامۀ آن تنظیم وبه آموزش تحویل داده می شود که معمولاً درماههای آخر ترم نامه هایی را به دانشکده های مختلف ارسال وازنیاز های آنها آگاه می شوند ومتانسب با درخواستهای آنها برنامه ریزی های لازم انجام می گیرد .
ازمشکلات خاص این گروه زمان شروع امتحانات این دروس(دروس عمومی) می باشد که این دانشکده ها همکاریهای لازم را به عمل نمی آورند وزمان محدودی برای اجرای این امتحانات درنظرگرفته می شود.
درزمینۀ پژوهشی این گروه به دنبال ارائۀ سمینارها ومقا لات علمی می باشد .
ازجمله مسائل موجود درزمینه های پژوهشی فقدان کتابهای دست اول درکتابخانه است .طوری که درکتابخانۀ مرکزی است وتهیۀ آن برای اساتید دشوار می باشد .
ازنظر مدیر گروه معارف اسلامی این گروه بعنوان گروهی دانشکده ای نگریسته می شود نه گروه دانشگاهی .به همین علت هزینه های موجود درگروه (به عنوان مثال هزینۀ تلفن یا مکاتبات)که جهت هماهنگی با گروههای مختلف دانشگاه مازندران به کار برده می شود دراین گروه بسیار بالا می باشد .با این وجود هزینه های این گروه با هزینۀ دیگرگروهها یکسان درنظر گرفته شده است .
معمولاً دانشجویان هماهنگی وهمکاری لازم را، که با اساتید خود دارند ،ندارند ودرواقع عملکرد اساتید گروه معارف بسیارتأثیر پذیر ازجامعۀ بیرونی می باشد ومعمولاً دانشجویان با دید دیگری به اساتید گروه معارف می نگرند وحتی بعضاً بهترین اساتید معارف هم چندین جلسه طول  می کشد تا بتوانند با دانشجویان به یک تعامل منطقی برسند .شاید به نوعی بتوان گفت دراین مورد هیچگاه نمی توان به نقطۀ مطلوب رسید که این امرعمدتآً ازناکارآمدیهای جامعه ناشی می شود .
 
 
 
 
 
 
 
گروه زبان وادبیات فارسی
P سال تأسیس : 1374
P تعداد اعضای هیأت علمی :10نفر ( 7 رأس استاد یار ،3 دانشجوی دورۀ دکتری )
 
این رشته دارای دو دسته برنامۀ آموزشی می باشد که یکی تخصصی وبرای دانشجویان رشتۀ زبان وادبیات فارسی می باشد که مسائل خاص خود را دارا است .
ازمهمترین مسائل آن کمبود کلاس می باشد که فقط دو کلاس به این گروه اختصاص داده شده است که باهماهنگی آموزش ازگروههای دیگر،بعنوان قرض ازرشته های دیگربه گروه ادبیات داده می شود وحتی بعضاً تعدادی از کلاسها دردانشکدۀ علوم پایه برگزار می شود .
دردروس عمومی به این خاطر که این گروه باید فارسی عمومی را درتمامی دانشکده ها ارائه دهد به خاطر پراکندگی دانشکده ها به طور مثال دانشکدۀ کشاورزی ساری ،فنی ومهندسی بابل ،علوم پایۀ وهنر معماری ، دچار مشکلات زیادی می باشد .که متأسفانه اساتید همکاری لازم را با گروه ندارند .بعضاً دانشکده ها  خود اساتید ادبیات را برای تدریس انتخاب می نمایند ونیز برنامه ریزی دقیقی برای تعیین ساعات تدریس وجود­ ندارد (برای نمونه دانشکده ای تعداد دانشجویانی که می خواهند فارسی عمومی راانتخاب نمایند درچهارگروه معرفی می کند . گروه ادبیات فارسی هم برنامه ریزی مربوط به تعيين استاد وکلاس وتعیین زمان کلاس راانجام می دهد ولی فقط دوگروه ازاین چهارگروه تشکیل می شود که این امر مشکلات زیادی را به دنبال خود خواهد داشت .
فقدان کارشناس برای همکاری با گروه زبان وادبیات فارسی ازمشکلات دیگری است که این گروه با آن سروکار دارد .ظاهرا به جهت توسعۀ فضاهای آموزشی بودجه وامکانات زیادی نیازمند است که دانشکده توان تأمین آنرا ندارد .
ازدیگرمشکلات این گروه نبود منشی گروه می باشد که به این علت مدیر گروه مجبور است تمامی کارهای مربوط به آنرا (اعم از تایپ ،ثبت نامه ها ودادن آن به بخشهای مختلف را خود انجام دهد.)
ازمسائل دیگرکمبود امکانات مورد نیاز برای نمونه ،کامپیوتر واینترنت که برای اساتید این گروه فراهم نمی باشد .
ازمسائلی که مدیر گروه زبان وا دبیات بدان اشاره دارد درجه بندی گروههای آموزشی به درجۀ 1 ودرجۀ 2 بود (مثلاًترجيح فنی به انسانی واقتصاد به ادبیات ) که دانشگاه برای تخصیص امکانات انجام می دهد .
یکی ازمشکلات اساسی فقدان کتاب درکتابخانه درزمینۀ رشتۀ ادبیات است .با توجه به اینکه این رشته برای پژوهش بيشتر به کتاب وکتابخانه ومراکز پژوهشی وتحقیقی نیازمند است ،با مشکلات زیادی مواجه است .
ازدیگرمسائل اين گروه فقدان امکانات مالی و بودجۀ کافی وهمچنین فقدان زمینۀ مناسب برای خرید کتاب است (که حتی هنوز هزینۀ اساتید برای داوری وکارشناسی درهمایش ها پرداخت نشده است) .
 
 
 
 
 
ê گروه آموزشی حسابداری
مدیران گروه یکی از ارکان اصلی تصمیم گیری هر مؤسسۀ آموزشی هستند ،چراکه جلسۀ آموزشی وپژوهشی دانشگاهها با حضور مدیریت ومدیران گروههای آموزشی می باشد .هم تصمیماتی که درشورای آموزشی وپژوهشی دانشگاهها اتخاذ می شود بوسیلۀ این تیم انجام می-گیرد .مدیر گروه در تنظیم برنامه های آموزشی هر نیمسال تحصیلی نقش اساسی دارد ،یعنی برنامه های آموزشی آن نیم سال را برای کلیۀ ورودی ها با مشارکت سایر اعضای گروه تنظیم می کند .
تعیین اساتید هر گروه برای درس مورد نظر پس از مشورت با اعضای گروه بوسیلۀ مدیر گروه می باشد . مدیرگروه همچنین بر کار یکایک همکاران نظارت دارد .
استخدام اعضای هیأ ت علمی دردرجۀ اول به تصمیمات اعضای گروه آموزشی بستگی دارد و در واقع آنها هستند که ابتدا صلاحیت اساتید برای تدریس را می سنجند ودرمرحلۀ بعد آنرا درشورای آموزشی دانشگاه مطرح می نمایند .
مدیران گروه برای اینکه وظایفشان را خوب انجام دهند باید از افراط درتدریس خود داری کننند ومابقی وقت خود را در زمینۀ تحقیقات وپژوهش قراردهند .
درواقع شناسنامۀ هر عضو هیأت علمی علاوه برآموزش به کار پژوهشی بستگی دارد که متأسفانه ما شا هد تعدادی از اعضای هیأت علمی هستیم که به سن بازنشستگی می رسند در حالی که حتی یک مقالۀ علمی درنشریات معتبر داخلی وخارجی به چاپ نرسانده اند .
ازمشكلات اساسي ديگري كه نظام آموزش عالي با آن روبرو است مربوط به گسترش مؤسسات آموزش عالي ، اعم از دانشگاههاي غير انتفاعي ، آزاد وشبانه دراستانها وشهرستانهاي مختلف كشور كه بدون برنامه ريزي دقيق مي باشند . افزايش بي روية موسسات آموزش عالي درسراسر كشور باعث مي شود كه عضو هيأت علمي دانشگاهها حتي بيشتر از معلمان ودبيران مدارس اوقاتشان را به كار تدريس اختصاص دهند ،كه اين امركيقيت آموزش را در مؤسسات آموزش عالي كاهش مي دهد .
سيستم آموزش ما بايد مثل سيستم آموزشي دانشگاههاي بزرگ كه درآن استاد بايد فقط دو يا سه درس را  تدريس مي كند باشد واستخدام اعضاي هيأت علمي نبايد دائمي باشد بلكه بايد قراردادي وبه مد ت يكسال باشد وقرارداد سال بعد مربوط به ارائة يك مقالة خوب پژوهشي  در ژورنالهاي داخلي يا خارجي باشد ، كه البته بايد مشكلات مالي اعضاي هيأ ت علمي را  با پرداخت حقوق مناسب برطرف كرد تا عضو هيأت علمي درهفته بيشتر از دوازده تا چهارده ساعت به كار تدريس نپردازد
ازديگر مشكلات اساتيد دردانشگاه مازندران محدود بودن بازار کار غیراز محیط آموزشی درسطح استان مازندران به علت فقدان شرکتهاومؤسسات متناسب با تخصص آنها می باشد .
به همین خاطر اساتید بزرگ دردانشگاههای تهران ودانشگاههای بزرگ دیگر کمتر به استان مازندران مراجعه می کنند .
از مسائل دیگری که دردانشکده باآن مواجه هستیم گسترش رشته های دانشکده بدون توجه به مسائل پیرامون آن می باشد بران نمونه تعداد کلاسها دردانشکده سی وچهار کلاس می باشد وهر ساله یک یا دورشته به رشته های دانشکده افزوده می گردد .که این افزایش تعداد دانشجو ورشته تحصیلی برکیفیت آموزش بسیار تأثیر می گذارد زیرا تعداد کلاسهایی که بعنوان سهمیه هر رشته در نظر گرفته  می شودبسیار محدودواندک است .که این امر موجب می شود تابر تعداد دانشجویان هر کلاس افزوده شود که این امر درکیفیت آموزش بسیار تأثیر گذار می باشد .درواقع بااین تعداد رشته های موجود دردانشگاه می توان این دانشکده را نوعی دانشگاه به حساب آورد(که این به علت موجود بودن رشته ها وگرایشهاوکثرت دانشجو می باشد)
ازمسائل دیگری که گروه حسابداری با آن مواجه است بودجه ای است که به این گروه اختصاص داده می شود که این بودجه تنها برای خرید کتاب دررشته ای که علاوه بر کارشناسی ،کارشناسی ارشد رانیز دراین دانشکده داراست بسیار ناچیز می باشد .برای بر طرف کردن این مشکل گروهها می توانند برای خود یک منبع ما لی رابوجود بیاورند .
اساتید گروه ویا دانشجویان ازطریق کارهای خدماتی که درمؤسسات دیگر ودر بیرون از محیط آموزشی وجود دارد را جذب کرده واساتید بامشارکت دانشجویان این کارها انجام دهند که این کار خود دو حسن دارد:
 1-ازطرفی دانشجویان با جنبه عملی کار خود آشنا  می شوند .
 2-ازطرف دیگراین کارخود می تواند یک منبع مالی با ارزشی برای گروه حسابداری باشد تا بدین وسیله بتواند مشکلات مالی خودرا برطرف نماید .
 
 
 
 
 
 
 
  êگروه علوم سياسي
½ تعداداعضای هیأت علمی : 5 نفر
½ پنج عضو هیأت علمی به صورت تمام وقت درگروه فعالیت می کنند وبعضاً ازگروههایی مثل حقوق ،اقتصاد دردرسهایی موردنیاز ازاساتید مدعو استفاده می شود .درمهر ماه سال 1384این رشته دانشجوی کارشناسی ارشد هم خواهد گرفت .
دربحث آموزشی ازمهمترین مسائل علاقه دانشجویان می باشد که متأسفانه درموقع انتخاب رشته هیچ توجهی به علاقه وتوانا یی ها ومهارتهای داوطلبان کنکور نمی شود که این انتخابها اکثراًدقیق وسنجیده نیست بلکه بیشتر بر اساس احتمالات تنظیم می شوند .
بر اساس پرسشی که ازدانشجویان دربدو ورود به عمل می آید مشخص می شود که اکثراًآنها ازروی انگیزه وعلاقه قبلی وارداین رشته شده اند که درواقع نظام گزینش دانشجو عملاً بخش قابل توجهی ازدانشجویان بی انگیزه وارد رشته هایی می شوند که علاقه ای به آن ندارند .
از عوامل دیگری که باعث بی انگیزه شدن دانشجویان می شود فقدان آینده شغلی روشن وشفاف می باشد .
مشکل دیگری که می توان بدان اشاره کرد پیش پاافتاده بودن عناوین وسرفصل های مصوب دروس می باشد. علی الخصوص دررشته پویایی چون علوم سیاسی که با مسا ئل روز جهانی روبروست این عناوین پاسخوی جامعه پویای مانیست .
مسأله دیگر  اینکه اساتید مطرح وتوانای دانشگاههای تهران یاشهرهای بزرگ حاضر به تدریس دردانشگاه مازندران نخواهند شد زیرادرمحیطی غیر ازدانشگاه،این اساتید نمی توانند درمحل دیگری به فعالیت بپردازند ،ولی عکس این مطلب درتهران وشهرهای بزرگ که درآنها مؤسسات وسازمانهان وسازمانهای زیادي موجود است تا اساتيد بتوانند توانايي هاي خود رادرآن به شگوفايي برسانند .
از موارد ديگر كمبود استاد به نسبت دانشجويان مي باشد كه نمي توانند نيازهاي آموزشي دانشجويان را بر آورده سازند ،اين امر مي شود به ميزان محسوسن كيفيت آموزش پايين آورده شود .علاوه بر اين وقتي براي استاد باقي نمي ماند تا به كار پژوهش بپردازد .
همچنين منابع كافي دركتابخانه براي دانشجو مهيا نيست تا بتواند بر اساس آن به تحقيق وپژوهش بپردازد .
فقدان رايانه وعدم دسترسي به اينترنت دردانشكده علت ديگري است كه موجب مي شود دانشجويان نتوانند به مقالات ومطالب مورد نياز خود دسترسي پيدا كنند .اين كمبودها موجب  
مي شود تا سطح انتظارات از دانشجويان به ميزان زيادي كاهش يابد .
به علت فضاي جامعه اي كه درآن زندگي مي كنيم اكثريت دانشجويان علاقه اي به پژوهش نشان نمي دهند .
مجموعه اين عوامل موجب مي شوند تا هم اساتيد وهم دانشجويان به امر آموزش گرايش بيشتري پيدا كنند .
به اعتقاد مدير گروه علوم سياسي امروزه مدرك دانشجو كفايت نمي كند بلكه توانايي هاي دانشجويان عامل تعيين كننده مي باشد .دردنياي امروزممكن نيست دانشجوي باكفايتي بيكار بماند .دنياي امروز دنياي توانمنديها مي باشد .با توجه به اينكه اكثر سازمانها وشركتها به سمت خصوصي سازي پيش مي روند واين سازمانها و مؤسسات در صرر جذب دانشجويان توانمند وكارآ مي باشند . ايشان معتقداند كه اين گروه درزمينة آموزشي نيازمند به بودجه نيست ومشكلات مالي خاصي ندارد .
از مشكلات ديگر نبود كارشناي گروه مي باشد چنانكه مدير گروه مجبور است كه كارهاي كارشناسي گروه را خود متحمل شود كه اين با توجه به وقت كم مدير گروه ،اورا درمحدوديت قرار مي دهد .
تشگيل دوره هاي بالاتر ،راه اندازي مراكزپژوهشي درزمينة تخصص گروه ،تشكيل كارگاههاي آموزشي براي گروه ،تشكيل سمينارها وكنفرانسها براي پيشبرد اهداف گروه ورفع نواقص وموانع موجود چاپ وانتشار ،مقاله هاي مناسب ونيز چاپ كتب متناسب با رشته ازعواملي  مي باشند كه موجب ارتقاء گروه خواهند
 
 
 
 
 
 
 
 
óگروه علوم تربیتی– گرایش مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی-
ñتعداد اعضای هیأت علمی : 3 نفر ، 5 نفر حق التدریسی

• ازجمله فعالیتهای آموزشی راکه مدیر گروه علوم -تربیتی بدان اشاره می کند ،می توان به برنامه ریزی برای کلاسهاوتعیین واحدهاوتعیین ساعات کلاسها دردروس هفته وتعیین اساتید موردنیاز برشمرد .

درزمینه اداری تعیین ابلاغ تدریس برای اعضای هیأت علمی واساتید حق التدریسی ،که مدیر گروه تعداد واحدهای افرادرا به معاونت آموزشی دانشکده ابلاغ می کند وسپس به تأیید رئیس دانشکده می رسد .امضای مسائل اداری اعضای هیأت علمی مانند امضای احکام صادره،مکاتبات اداری با معاونتهای اداری دانشکده،تأییدوارسال پایه سالانه برای اعضای هیأت علمی،تشکیل جلسات هفتگی تحت عنوان شورای آموزشی گروه،درخواست وسایل آموزشی موردنیاز ازقبیل رایانه،میز وصندلی و... برای گروه ازمسائل اداری به حساب می آید که مدیر گروه باآن سروکار دارد .
عدم وجود مدرسین کافی ونیز غیبت مدرسین و عدم حضوراعضای هیأت علمی درشورای گروه و نیز عدم هماهنگی اعضای گروه درارائه ارزشیابی فعالیتهای آموزشی ازجمله مسائل ومشکلاتی می باشد که این گروه با آن مواجه می باشد .
برای جذب اساتید حق التدریس به آموزش درخواست داده می شود که متأسفانه اکثر اوقات آموزش به دلیل کمبود بودجه لازم بااین درخواست موافقت نمی کند .
یکی از مشکلات اساسی که اکثر دانشجویان دراین رشته باآن مواجه می باشند ،عدم میل ورغبت وانگیزه کافی درآنان در تحصیل می باشد که این مسأله خود رابه صورت افت تحصیلی نشان داده است .عدم حضوردانشجویان درکلاس نشان می دهد که این عمدتاً به طرز تلقی دانشجویان به خود وبه این رشته برمی گردد .فقدان بازار کارمناسب که خود عامل مهمی بر این امر می باشد . درزمینه ارزشیابی ازدانشجویان ،باید گفت که این ارزشیابی ها غالباً سلیقه ای می باشد وهر استادی شیوه خاص خود رادنبال می کند که بیشتر جنبه شخصی دارد وهماهنگی خاصی نمی توان این اساتید ایجاد کرد .
 
 
 
 
 
 
 
 
 
گروه چغرافيا وبرنامه ريزي شهري
رشتة جغرافيا در گرايش برنامه ريزي شهري از سال 1379 دردانشگدة علوم انساني دردانشكده فعاليت مي كند كه به دليل نيازمنطقه اين رشته دراستان مازندران شكل گرفت.ازنيازهاي اساسي اين رشته نياز به آزمايشگاه مي باشد كه البته تا حدودي وسايل وتجهيزات آن فراهم گرديده است ،ولي متأسفانه براي مسؤولين دانشكده ويا دانشگاه هنوز اين موضوع قابل درك نيست كه مثل علوم         پايه يا دانشكدة فني ،دراين دانشكده هم رشته هايي هستند كه به آزمايشگاه نيازدارند لذا به همين خاطرمشكلات خريد وسايل مورد نياز موجود مي باشد. ازعوامل مؤثربهبود كاررشته فضاي فيزيكي مناسب براي دانشجو واساتيد ونيزبودجة لازم مي باشد تا نيازهاي گروه راتأمين نمايد .اين گروه به نيازمند است تاسرويس مربوط راارائه دهند . همچنين به پرسنلي نيازمند است تا ازآزمايشگاه نگهداري لازم را به عمل آورد .
ازمشكلات ديگر اينكه اين رشته با افزايش تعداد دانشجو مواجه است كه البته كلاسهاي تعيين شده جوابگوي اين تعداد دانشجونمي باشد .
همانطور كه گفتيم اين گروه فقط درگرايش برنامه ريزي شهري ،دانشجو مي پذيرد كه اين امر نيز محدوديتهايي را به لحاظ اساتيد موجب مي گردد . زيرا زماني كه اين گروه بتواند    گرايش هاي ديگري هم داشته باشد ، خود به خود اساتيد ديگري هم به اين گروه اضافه مي شود ، درنتيجه دروس تخصصي توسط اساتيدي ارائه مي گردد كه در آن زمينه داراي تخصص مي باشند .افزون بر اين وقت اساتيد بازتر خواهدشد وآنها مي توانند به كارهاي تحقيقي وپژوهشي ونوشتن مقالات علمي تخصصي بپردازند .

• مدير گروه اين رشته معتقد است كه اين گروه نيازمند به جذب گرايش ديگري دركنار گرايش برنامه ريزي شهري مي باشد كه متأسفانه اين دانشكده ازفضاي فيزيكي مناسبي براي مرتفع ساختن مشكل فوق الذكربرخوردار نمي باشد .نبود كلاسهاي شبانه نيز موجب شده تا هردرس درهر ترم يك بار تكرار شود .

ازمسائل موجود ديگر مي توان به سرفصل هاي درسي رشتة جغرافيا  اشاره كرد ، اين سرفصل ها ازدورة انقلاب فرهنگي ونيازمند به بازيگري وداخل ساختن نوآوري دارند .
درزمينة مسائل پژوهشي مي توان گفت كه پژوهش به اندازه آموزش جاافتاده نيست . طوري كه حتي اساتيد هم بيشتر به اين كه به آموزش بپردازند علاقه نشان مي دهند .كارهاي پژوهشي اساتيد عمدتاً متأثر ازاوضاع اقتصادي اساتيد وبودجة ناچيزي است كه درزمينة تحقيقات وپژوهش اختصاص مي يابد .اين موضوع دركل كشور مطرح مي باشد .
نكنة ديگر اينكه هر استاد موظف است كه حدوداً ده تا دوازده ساعت درهفته به كارتدريس بپردازد ،البته به علت كمبود استاد مجبور مي شود كه حدود 14 تا 15 ساعت را به كارتدريس اختصاص دهد واين امرخود موجب مي شود تا اوقات خالي براي اينكه به كارپژوهش بپردازد ايجاد نگردد .
ارزشيابي ازكار اساتيد كه به صورت پرسشنامه اي درپايان ترم ،ازطريق دانشجويان صورت مي گيرد ،اين روش داراي اشكلاتي مي باشد .نظيراينكه گاهي دانشجويان اين ارزشيابي -ها  راجدي نگرفته ونظرات درستي را ارائه نمي دهند وگاهي اوقات هم امكان دارد كه دانشجويان نظرات وتعصبات شخصي خود رادرآن دخالت دهند .
از مسائلي كه بايد دردانشگاه به آن توجه شود تناسب بين تعداد دانشجو با تعداد اساتيد يا تناسب دانشجو باتناسب كارمندان دانشكده يادانشگاه مي باشد كه متإسفانه دراين دانشگاه به اين موضوع اهميت لازم داده نمي شود كه براي حل اين مشكل دانشگاه به جاي اينكه به برنامه ريزي- هاي كوتاه مدت توجه كنند بايد به برنامه ريزي هاي بلند مدت بپرازند وبه اين منظوربايد مركزي راهم براي اين امر تشكيل دهد تا دانشگاه بتواند خود رابا نيازهاي جامعه ونيز نيازهاي منطقه اي پيش ببرد .
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
گروه زبانهاي خارجه
سال تأسيس : 1374
چهار دوره نخست تربيت دبير زبان خارجه بود وسپس به گروه زبان وادبيات خارجه تغيير پيدا كرد .
باتشكيل گروه زبان وادبيات خارجه اين گروه ابتدا با كمبود استاد مواجه بوده است كه درطي اين سالها با جذب اساتيد تا حدودي توانسته اين مشكل را حل كند ولي همچنان اين مشكل باقي مي باشد زيرا درايران فقط تا دورة كارشناسي ارشد موجود مي باشد .
اين گروه ازسال 1381 زبان روسي را هم به گروه خود افزوده است كه متناسب با شرايط منطقه بوده است .در گرايش زبان انگليسي اين گروه حدود 105 دانشجو ودر گرايش زبان روسي حدود 64 دانشجو را تاكنون پذيرفته است .
اين گروه تصميم دارد در سال آينده كارشناسي ارشد آموزش زبان انگليسي را هم به گروه خود اضافه كند .
اين گروه داراي لابراتوار براي استفاده سمعي وبصري دانشجويان وهمچنين ماهواره براي تقويت زبان انگليسي است ،همچنين اين گروه توانسته مجلات مورد نياز را براي تقويت هر چه بيشتر دانشجويان فراهم آورد .
درزمينة گرايش زبان روسي منابع بسيار اندكي موجود مي باشد كه اين امر به علت انگشت شمار بودن دانشگاههايي است كه اين رشته را درسطح كشور داير كرده اند .
مدير گروه اين رشته معتقد است كه كشور ما دچار ضعف مديريتي شديد مي باشد كه به صورتهاي مختلفي خود را نشان مي دهد طوري كه مديريت گروه آموزشي هم متأثر از آن مي باشد .
درمسائل آموزشي يكي از مشكلات موجود كتبي مي باشد كه از طرف وزارت علوم ، تأليف شده است كه اين كتب عمدتاً قديمي مي باشد .با توجه به اينكه آموزش پويا نيازمند به منابع جديد وبه روز مي باشد .منابع موجود نيز كمبودها و كاستي هايي راموجب شده است .
يكي از مسائل موجود كه حائز اهميت است محدوديت دراستخدام وجذب افراد مورد نياز گروهها مي باشد طوري كه به گروهها رديف استخدامي داده نمي شود وگروهها نمي توانند اساتيد مورد نياز خود را استخدام كنند ومدير گروه مجبور مي شود كه از اساتيد مدعو استفاده كند .طبيعتاً توقعي را كه ازاعضاي هيأت علمي مي توان داشت ،از اساتيد مدعو نمي توان داشت .
دانشگاه به دليل كمبود منابع مجبور به پذيرش دانشجويان شبانه شده ، كه بالطبع تفاوتي بين سطوح دانشجويان شبانه وروزانه وجود دارد طوري كه ادغام اين دو مشكل ساز مي باشد .
ازديگر مشكلات نبود سالن براي امتحانات مي باشدتا اساتيد بتوانند امتحانات ميان ترم رابرگزار كنند .
متأسفانه اكثر دانشجوياني كه به اين رشته وارد مي شوند از علاقه وانگيزه كافي برخوردار نمي باشند . شايد بتوان علت آنرا توانايي ها وعلائق آنها دانست كه درهنگام انتخاب رشته مورد توجه قرار نمي گيرد كه متعاقب آن دانشجويان علاقة كافي براي تلاش بيشتر درزمينة درس خواندن را به كار نمي برند كه اين خود فشار بيشتري ازسوي اساتيد نسبت به دانشجويان راموجب مي شود .
بودجه اي را هم كه به گروه تعلق مي گيرد براي خريد كتاب مورد نياز بسيار ناچيز است  وگروه نمي تواند همة كتب مورد نياز دانشجويان را فراهم سازد ،همچنين به دليل كمبود بودجه گروه نمي تواند مجلات مورد نياز اساتيد ودانشجويان را تهيه كند كه معمولا هر استادي درهر ترم سه مقا له به صورت رايگان سهميه دارد كه متأسفانه اين سهميه بسيارناچيز مي باشد .افزون بر آن دانشجويان براي بهبود كار خود نيازمند خطوط اينترنت بيشتري مي باشند .
همچنين به دليل كمبود منابع مالي كمتر به دانشجويان اين امكان را مي دهند تا به اردوهاي فرهنگي- تفريحي وعلمي وبه خصوص علمي بروند .همچنين بودجة كافي دراختيار گروه قرار نمي گيرد تا گروه بتواند درزمينة انتشار مجله اقدام كند .
تقسيم كردن دانشجويان به گروههاي روزانه وشبانه تاحدودي نارضايتي هايي رابراي دانشجويان ،به خصوص دانشجويان شبانه ، بوجود آورده است . علي رغم اينكه در دانشگاه دولتي تحصيل مي كنند ،مي بايست شهريه بپردازند .
از ديگر مسائل فقدان رايانه به تعداد كافي درمركز رايانه مي باشد كه مشكلات زياد را به همراه داشته ، چراكه اين تعداد رايانه با اين حجم زياددانشجو همخواني ندارد .متأسفانه دانشجويان دورة كارشناسي ودوره كارشناسي ارشد در اين مورد دچار مشگل مي باشند ،از جملة اين مشكلات اين است كه دانشجو بايد از قبل براي استفاده ازرايانه واينترنت ،وقت بگيرد كه اين زمان نيز براي استفاده از رايانه بسيار محدود مي باشد .دانشجويان رشتة زبان انگليسي نياز شديدي به  رايانه واينترنت دارند تا بتوانند براي فعاليتهاي برنامه اي (چون درس روشهاي تحقيق) يا فوق برنامه اي خود مقاله هاي متناسب بارشتة خود دسترسي پيدا كنند .
درزمينة ارزشيابي از عملكرد اساتيد ،مدير گروه اين رشته معتقد است كه ارزشيابي بايد متناسب با يافته هاي جديد آموزشي باشد وپرسشنامه اي كه دراين زمينه تنظيم مي شوند ، بايد بوسيلة گروههاي علوم تربيتي وعلوم اجتماعي پي گيري شود تا ازاعتبار بيشتري برخودار گردد .متأسفانه اين ارزشيابي ها اكثراً سنتي مي باشد ومسائل ابتدايي را  مي سنجند ومسائلي چون:
فعاليتهاي جمعي معلم وتوجه به ذهن خلاق دانشجو ،بها دادن به تلاش دانشجو ،فرايند مدار بوده فعاليت معلم ومسائلي نظير آنرادر نظر نمي گيرد .
همچنين ارزشيابي هايي راكه اساتيد انجام مي دهند براساس جريان معيارواستاندارد معيني نيست وهر كدام از اساتيد معيار خاص خود را در ارزشيابي از عملكرد دانشجو درنظردارند كه بعضاً مهمي درارزيابي ها از توانايي ها وعملکرد دانشجو باز می ماند که گاهی هم متأسفانه اساتید درزمینه سنجش وارزشیابی صحیح ازآگاهی های لازم برخوردار نیستند .
 
 
 
 
 
گروه معماری
سال تأسیس : رشته معماری درسال 1381 وسال تشکیل گروه معماری اردیبهشت 1383 می باشد .
این رشته حدود 90 دانشجو دارد وازمهرماه سال1383 دانشجوی شبانه جذب می کند .
دانشکده معماری درحدود 3 استاد وچند استاد مدعو از دانشگاههای شهید بهشتی وفنی ومهندسی بابل دارد .همچنین این گروه حدود 90 دانشجو دردوره روزانه دارد وقصد پذیرش دانشجوی شبانه درمهرماه سال 1383 را دارد .درمجموع حدود 20 استادبه دانشگاه معماري سرويس مي دهند .با توجه به اينكه اكثر اساتيد مدعو هستند ومحدوديت كاري دارند اين موضوع مشكلاتي را بوجود آورده است .
اين گروه داراي كارشناس يا منشي گروه نيست وخود مدير گروه به تمام كارها رسيدگي مي كند .
اين رشته به لحاظ اطلاعات درفقر شديدي درسرتاسر كشور دارد .دراين رشته كتب فارسي بسيار محدود مي باشد وتأليفات دراين رشته بسيار اندك است واكثر آثار به صورت ترجمه مي باشد .امروزه درسطع دنيا چندين سبك نو آمده ،درحالي كه كشور ايران هنوز درسطح بسيار پاييني به سر مي بريم .كتابخانة دانشگاه هم به علت نداشتن كتابهاي تخصصي اين رشته بسيار فقير مي باشد .علاوه براين كتب معماري بسيار گرانقيمت است وباتوجه به بودجه كم خريداري آنها مشكل مي باشد .
ازوظایف مدیر گروه این است که وضعیت دانشجو ،استاد وامکانات وفضای آموزشی را به مراتب بالاتر اطلاع دهد . درواقع مدیرگروه رابط بین این مجموعه از عوامل با دانشگاه می باشد .
 
گروه آموزشي تربيت بدني
تعداد اعضاي هيأت علمي : 5 استاد ، 2مربي ، 3نفر مربي آموزشي ، 3نفر بورس دكتري درخارج و 1نفر هم درداخل اين رشته درمقطع كارشناسي وكارشناسي ارشد دانشجو جذب مي كند وتصميم دارد درآينده هم دانشجوي دكتري جذب كند .
ما درسطح كارشناسي حدود يك سوم دروس به صورت عملي داريم كه برنامه ريزي براي دروس عملي  وتئوري تا حدودي مشكل ساز است .ازآن جمله مي توان به اين مورد اشاره كرد كه دريك روز نمي توان چندين درس عملي را ارائه داد ،زيرا اين امر علاوه بر كمبود امكانات ،بازدهي اين درس راپايين مي آورد وهمچنين براي دانشجويان خسته كننده خواهد بود،خستگي ناشي از دروس عملي بردروس تئوري ،كه بعد ازآن ارائه مي شود وتأثير منفي بر يادگيري مي گذارد كه البته دربرنامه ريزي درسي سعي مي شود تا حد ممكن  اين مورد رعايت گردد ولي بعضاً به دليل كمبودهاي موجود اين نكته رعايت نمي شود .
ازمشكلات دروس عملي كمبود استاد براي تدريس اين دروس مي باشد كه بعضي ازاين دروس را خود اعضاي هيأت علمي ومابقي آنرا ازطريق جذب اساتيد حق التدريس برطرف مي -كنيم .که البته باید با درنظر گرفتن اوقات خالی این نیروها آنها جذب کنیم .این مشکل بیشتر درزمینه ارائه دروس عملی به خواهران بارزتر می باشد .اساتیدی هم که برای ادامه تحصیل بورس دریافت می کنند مزید بر علت می باشند .امکانات در رشته درابتدا بسیارکم ،ولی بتدریج این امکانات بهتر وکاملتر شده اند .برای ارائه بهتر دروس عملی باید ازوسایل با کیفیت تری استفاده نمود که بدلیل کمبود منابع مالی ما دراین گروه مجبور به خرید امکانات با  کیفیت پایین تري شده ایم .
ازمشکلات دیگر درگروه تربیت بدنی نبود تمرکز سالنهای ورزشی می باشد ،که هر کدام از آنها درنقطه اي ازشهر واقع شده است .بخصوص اینکه درشهر بابلسر سالن استخر وجود ندارد ودراین درس کلاس شنا درشهر بابل تشکیل می شود که خودمشکلات دیگری چون ایاب وذهاب رابه همراه دارد که این امر خود ازبازدهی این درس ،همچنین دروس دیگر می کاهد .ازطرف دیگر دانشکده برای سرویس دهی به دانشجویان جهت تشکیل کلاسها مشکل دارد .بنابراین دانشکده مجبور می باشد تاوسيله نقليه  را ازبیرون تهیه کند وحتی بعضاً دانشجویان خود هزینه رامتحمل شده اند  .ازدیگر مسائل ما درگروه نبود پرسنل لازم درسالن های ورزشی می باشد که هم دانشجویان وهم اساتید را دچار مشکل کرده است .
درزمینه کارشناسی ارشد این گروه درزمینه تربیت عمومی دانشجو می پذیرفته که از سالهای آینده به صورت گرایشی عمل خواهد کرد .گروه تربیت بدنی توانایی ارائه گرایشهای فیزیولوژی ومدیریت را دارامی باشد چراکه این گروه توانسته آزمایشگاههای مورد نیازدرزمینه فیزیولوژی وبیوشیمی را تا حدودی فراهم آورد .
دانشجویان در این رشته اکثراً ازعلاقه کافی برخوردار می باشند .با توجه به کمبود هایی که دراین رشته درکشور ،بخصوص در زمینه خواهران ،موجود می باشد تاحدودی بازار کارهم برای آنها فراهم می باشد .گروه تربیت بدنی من جمله رشته هایی می باشد که از هرسه رشته نظری (یعنی تجربی ،انسانی وریاضی)  دانشجو می پذیرد .دروس تئوری این رشته بیشتر نزدیک به دروس علوم پایه می باشد ،به همین دلیل دانشجویانی که قبلاً دررشته های تجربی وانسانی تحصیل کرده اند نسبت به تحصیل کرده ها دررشته علوم انسانی موفقتر عمل می کنند .درنتیجه این امر باعث می شود تا حدودی این دانشجویان نسبت به دانشجویان دیگر ازانگیزه پایین تری برخوردار باشند ،حتی قبولی افرادی هم که دراین دو رشته تحصیل کرده اند درمقاطع بالاتر بیشتر می باشد .دردوره کارشناسی پایان نامه به دلیل هزینه بر بودن آن مطرح نمی باشد ولی دردوره کارشناسی ارشد ارائه  پایان نامه ضروری می باشد .درزمینه تحقیقاتی این رشته (گروه) مشکل خاصی ندارد .

• مدیر گروه رشته تربیت بدنی معتقد است که نباید کارکرد گروه را با دانشگاههای دیگر سنجید زیرا اولاً گروه تربیت بدنی زیرمجموعه دانشکده علوم انسانی می باشد درحالی که دردانشگاههای دیگر تربیت بدنی خود دانشکده ای مجزا دارد وازطرف دیگر امکاناتی را که دراستانهای بزرگ همچون تهران واصفهان وجود دارد نمي توان استان مازندران سنجید .کمبود قطبهای صنعتی دراستان مازندران ازعوامل مهم این امر به شمار می آید .

درزمینه اداری هم این گروه با مشکل خاصی روبرو نبوده است .ازدیگرمسائلی که به آن می توان اشاره داشت این است که بعضی ازمربیان درگروه دارای مدرک لیسانس می باشند که باید هرچه سریعتر امکاناتی را تدارک دید که آنها بتوانند به مدارج علمی بالاتری دست یابند .
درزمینه ارائه دروس عمومی 1 و2 ازقبل برنامه ها را به دانشکده های مربوط ارائه وبا آنان هماهنگ می شود ومشکل خاصی دراین زمینه وجود ندارد .
 
 
 
 

مسائل و مشكلات مدير گروههاي آموزشي دانشگاه مازندران

زمينه آموزشي مدير گروهها
مدير گروه علوم تربيتي :
1- عدم آمادگي و كمبود در دانشجويان در اوايل و همچنين در طول سالهاي تحصيل : كه اين امر به علت وجود دانشجوياني در اين رشته است كه در انتخاب رشته بصورت ناشيانه عمل كرده اند ، همچنين با توجه به بازار كار كه اين احساس را دارند كه در آينده از نظر شغلي احتمالاً بيكار خواهند بود .
2- كمبود اعضاي هيات علمي در گروه علوم تربيتي : كه اين مورد مربوط به عدم جذب و استخدام افراد و اساتيد از سوي دانشگاه مي باشد .
3- غيبت مدرسين ، عدم حضور مرتب اساتيد در سر كلاس : به علت كافي نبودن حقوق اساتيد ، آنها مجبور به روي آوردن به كارهاي اجرايي و كارهاي بيرون از محيط دانشگاه است كه اين گاهي باعث ايجاد چنين معضلاتي مي شود .
4- افت تحصيلي به علت عدم علاقه به رشته : به علت انتخاب و گزينش بيش از اندازه
(100 رشته) رشته در فرم انتخاب رشته و ترس از عدم قبولي اغلب ، بسياري از دانش آموزان 100 رشته پر مي كنند در حالي كه علاقه اي به آنها ندارند .
5- عدم هماهنگي در ارزشيابي كه بيشتر جنبه شغلي دارد . اساتيد در ارزشيابي طبق ميل خود حركت مي كنند بعضي از سوالات تشريحي بعضي چارگزينه اي و بعضي نمرات كلاسي را نيز در نظر مي گيرند .
6- ورود به دانشگاه سخت ولي خروج از آن آسان است : يعني بچه ها در ورود به دانشگاه با همديگر رقابت مي كنند و به سختي به دانشگاه وارد مي شوند ولي در دانشگاه چنان پژوهشي انجام نمي دهند و اغلب مدرك مهمتر از تحصيل علم و فراگيري دانش است .
مدير گروه ادبيات فارسي :
1- بي انگيزه بودن دانشجويان يك بحران در آموزش عالي است : اين بي انگيزگي به ماهيت شغل در اينده برمي گردد كه دانشجويان بيكاري پس از فراغت از تحصيل را علت بي انگيزگي خود قلمداد مي كنند .
2- درگيري با گروه هاي آموزش ديگر دانشكده و حتي دانشگاه : به اين علت كه گروه زبان و ادبيات و فارسي بايد درس عمومي زبان فارسي را براي ساير گروههاي آموزشي دانشگاه ارائه دهد اكثر اوقات براي هماهنگي ، برنامه ريزي و ساعات ارائه آن با گروههاي ديگر درگير است .
3- فقدان كارشناس گروه و همچنين فقدان منشي گروه : به علت عدم وجود اين دو مدير گروه مجبور است تمام كارهاي مربوط به آن را اعم از تايپ ، ثبت نامه ها و دادن آن به بخشهاي مختلف را خود انجام دهد .
مدير گروه حسابداري :
1- افزايش بي رويه آموزش عالي در دوره هاي روزانه ، پيام نور ، شبانه ، غيرانتفاعي ، آزاد : افزايش بيش از حد آموزش عالي با توجه به كمبود اساتيد باعث افزايش ساعات كاري آنها مي شود و كيفيت آموزش را تنزل مي كند .
2- كثرت دانشجو در كلاس : به علت افزايش و تراكم بيش از حد دانشجو در كلاسها اين كلاسها كارايي لازم را ندارند و كيفيت اموزش را پايين مي آورد .
 
مدير گروه معارف اسلامي :
1- هماهنگي دروس عمومي در زمينه معارف و بينش اسلامي براي تمام دانشكده هاي دانشگاه مازندران : با توجه به كثرت دانشكده ها و دانشجويان هماهنگي براي ارائه دروس عمومي با توجه به
ساعات و زمان ارائه كمي با مشكل مواجه مي شود .
2- عدم وجود كارگاه روش تحقيق و پژوهش : با توجه به اينكه در قلمرو مسائل ديني و اسلامي مي توان تحقيق و پژوهش زيادي انجام داد اما دانشجويان اين رشته به علت عدم آگاهي از روش تحقيق و روش پژوهش رغبت زيادي به پژوهش نشان نمي دهند كه اين امر لزوم وجود كارگاه روش تحقيق و پژوهش را الزامي مي سازد .
3- از نكات مثبت و قابل توجه به اين گروه مطلوب بودن وضع گروه معارف و توانمند بودن آن نسبت به ساير گروه هاي دانشكده است .
4- به علت ارائه دروس عمومي به ساير دانشكده ها ، وقت زيادي از اوقات اساتيد در ارائه آموزش به دانشجويان مي گذرد .
مدير گروه جغرافيا
1- عدم جا افتاده بودن لزوم داشتن آزمايشگاه براي گروه علوم انساني بويژه گروه جغرافيا : گروه هاي علوم انساني بويژه به آزمايشگاه نياز مبرمي دارند تا بعضي از مسائل كه ازمايشگاهي هستند در آن براي دانشجويان به معرض نمايش درآيد .
2- كمبود امكانات و تجهيزات آموزشي در آموزشگاه : كه اين امر كيفيت آموزش را پايين مي آورد و اساتيد كارايي لازم را نخواهند داشت .
3- عدم وجود دانشجويان شبانه در گروه جغرافيا : عدم وجود دانشجوي شبانه در گروه جغرافيا باعث ارائه دروس و واحدها هر سال يكبار مي شود كه اين امر خود نيز باعث مي شود كه كساني كه واحدي را افتاده اند يكسال صبر كنند تا آن سال بعد ارائه شود .
4- بعضي از مدرسين و اساتيد از كيفيت آموزشي پاييني برخوردار هستند : كه اين خود باعث عدم آموزش مناسب دانشجويان از سوي اين اساتيد مي شود و دانشجويان فاقد مهارت و دانش خواهند  شد .
5- كمبود فضاي آموزشي : با توجه به كثرت همه ساله دانشجويان كمبود فضاي آموزشي (افزايش نيافتن فضاي آموزشي ، هماهنگ با افزايش دانشجو) يك معضل اساسي براي گروه هاي آموزشي است .
مدير گروه علوم سياسي :
1- كمبود انگيزه در بين دانشجويان : سيستم انتخاب رشته و انتخاب 100 رشته و احتمالاتي انتخاب كردن رشته ها ، كه در اكثر موارد افراد در رشته هاي مورد نظرشان قبول نمي شوند باعث از بين رفتن انگيزه در دانشجويان مي شود .
2- رهنمون شدن تعداد كثيري از علاقمندان يك رشته به ساير رشته ها كه بدان علاقه ندارند : كمبود ظرفيت بعضي رشته هاي پرطرفدار بسياري از دانشجويان را روانه رشته هايي كه دلخواه آنها نيست مي كند .
3- مشغول به كار بودن بعضي از اساتيد در تهران بصورت پاره وقت : كه اين باعث مي شود كه دانشگاه هاي خارج از پايتخت از كيفيت آموزشي لازم برخوردار نبوده و سطح كيفي آموزش آنها پايين باشد .
4- جذب اساتيد معتبر و خوب در مركز (تهران) و عدم جذب آنها در پيرامون (ساير شهرها) : بيشتر اساتيد مجرب و بادانش در تهران جذب مي شوند و ساير بخشهاي كشور از وجود چنين نعمتي بي بهره هستند .
 
مدير گروه تربيت بدني :
1- خستگي دروس عملي بر روي دروس  تئوري تاثير مي گذارد : به علت ارائه درس عملي و تئوري در يك روز درسي ، كساني كه بعد از كلاسهاي عملي در سر كلاسهاي تئوري حاضر مي شوند به علت خستگي حاصل از شركت در كلاسهاي عملي توان دريافت مطالب اين كلاسها را ندارند و اين خود كيفيت آموزش را پايين      مي آورد .
2- بعلت كمبود هيات علمي مجبور به استفاده از مدرسين حق التدريس هستيم : به علت كارائي پايين مدرسين حق التدريسي نسبت به اعضاي هيات علمي كيفيت آموزش چندان مطلوب نخواهد بود .
3- كمبود عضو هيات علمي خانم : در قسمت خانم ها بر اثر عدم وجود كافي هيات علمي خانم مشكلات زيادي در ارائه دروس عملي داريم .
4- كمبود امكانات و محدوديت لوازم ورزشي آموزشي
5- عدم تمركز سالن هاي ورزشي در دانشگاه و عدم وجود استخر شنا و همچنين هزينه بر بودن اين رفت و آمدها و همچنين كمبود سرويس رفت و آمد بين اين سالن ها.
6- عدم انگيزه در بين دانشجوياني كه از رشته علوم انساني وارد رشته تربيت بدني شده اند: بعضي از دانشجويان كه از رشته علوم انساني وارد رشته تربيت بدني شده اند بعلت عدم تناسب بعضي از دروس آن (فيزيك ، فيزيولوژي ، بيومكانيك و …) با رشته قبلي اين دانشجويان آنها را افت تحصيلي مواجه مي سازد كه اين باعث كمبود انگيزه مي شود .
7- پايين بودن مدرك بعضي از مربيان : وجود مربيان آموزشي با درجه كارشناسي (ليسانس) باعث كيفيت پايين آموزش مي شود .
مدير گروه زبانهاي خارجي
1- پايين بودن مدرك دانشگاهي اساتيد گروه زبانهاي خارجي : اكثر اساتيد اين گروه مدرك كارشناسي ارشد را دارا هستند كه اين اساتيد توان آموزش به دانشجويان به آن صورت شايسته است را ندارند و كيفيت آموزش را پايين مي آورند .
2- در اين گروه منابع و مجله به زبان روسي و همچنين منابع سمعي و بصري به زبان روسي بسيار كم است كه آموزش را با كمبود مواجه مي كند .
3- براي رشته زبان انگليسي كتاب به وفور يافت نمي شود .
4- ارزشيابي كه اساتيد آن را انجام مي دهند ضعف فراواني دارد و همچنين اين ارزشيابي خيلي سنتي است .
5- فعاليت جمعي و تفكر خلاق زياد در كلاس مورد توجه قرار نمي گيرد كه اين باعث عدم فعاليت دانشجويان و در نتيجه عدم يادگيري مي گردد .
6- ارزشيابي هايي كه بخش آموزش دانشگاه از اساتيد انجام مي دهد نتايجش به اطلاع دانشجويان كه استفاده كننده ماحصل اساتيد هستند نمي رسد .
7- بعضي از اساتيد گروه ازماهيت يادگيري يه به اصطلاح از روان شناسي يادگيري آگاهي ندارند كه هر چند آنها محتواي مورد نظر به اطلاع دانشجو مي رسانند ولي چون از طريقه يادگيري و رموز يادگيري چيزي نمي دانند تلاششان بي فايده است .
 
 
 
مدير گروه معماري
1- در گروه معماري اعضاي هيات علمي و اعضاي ثابت خيلي كم است .
2- كتب رشته معماري فوق العاده گران است و همچنين به كتابهاي متعدد و پراكنده زيادي لازم دارد كه عدم تامين آن به آموزش ضربه زيادي وارد مي كند و سطح كيفي و حتي آموزش را با خلاء مواجه مي كند .
3- دسترسي به اينترنت (موتور تحرك علمي جهان كنوني) در دانشكده هنر مشكل و تقريباً غير ممكن است .
4- قسمت اعظمي از كارها و دروس رشته معماري بصورت عملي است كه به كتاب و جزوه نياز ندارد ولي به اساتيد صاحب فن و ماهر نيازمند  است كه در جذب آنها با مشكل مواجه مي شويم .
5- دوري كتابخانه مركزي : مسافت بين كتابخانه مركزي تا دانشكده هنر خيلي زياد است كه اين باعث عدم رغبت دانشجو براي مراجعه به كتابخانه مي گردد .
6- رشته معماري به كتابخانه مخزن باز احتياج دارد : تا دانشجويان بتوانند در آن به گردش پرداخته و كتاب مورد نظرشان و يا كتابي كه آشنايي با آن ندارند را پيدا كنند كه چه بسا كتابي را ديده و آن را پسنديده و همچنين خيلي هم به كارشان آمده است و آن را پيدا كرده اند .
7- دسترسي به استاد در غير از ساعات كلاس بعلت آمدن اساتيد از شهر تهران براي دانشجو غير ممكن است و دانشجويي كه مساله درسي يا غير درسي داشته باشد با مشكل مواجه شده و سر در گم خواهد شد .
8- عدم توجه و نگاه گسترده به طرح ها در ساير كشورها : طرحي را كه مي خواهند مسئولين انجام دهند بدون توجه به آن طرح در ساير كشورها (كه آيا آن طرح موفق بوده يا نه و آيا آن طرح اصلاً ضروري است يا نه و …) آن طرح را اجرا كرده و چون نقاط قوت و ضعف آن بايد خود تجربه كنند با مشكلات زيادي مواجه مي شوند .
مدير گروه علوم اجتماعي :
1- وجود گرايش هاي زياد در رشته علوم اجتماعي در دانشكده علوم انساني ، اين گروه را با مشكل برنامه ريزي مواجه كرده است كه اين باعث پيچيده تر شدن برنامه ريزي و مشكلات آموزشي زيادي مي گردد .
2- كمبود اعضاي هيات علمي : تعداد زيادي از اساتيد اين گروه خارج از كشور در حال تحصيل هستند .
مدير گروه حقوق :
1- گروه حقوق در بين گروه هاي ديگر داراي بيشترين تعداد دانشجو است .
2- در اين گروه انگيزه لازم براي فعاليت كلاسي حتي آنهايي كه با رتبه خوب به اين دانشكده آمده اند ديده نمي شود كه اين بيشتر به علت بيكاري بعد از تحصيل مي باشد كه اغلب بيكاري را به فارغ التحصيلي بيش از اندازه دانشجويان دوره هاي آزاد ، شبانه ، غيرانتفاعي و پيام نور مي دانند .
3- بيشتر دانشجوياني كه به محيط دانشگاه وارد مي شوند از محيط خانواده دور مانده و كنترل كمتري بر آنها صورت مي گيرد و اين باعث مي شود دانشجو بيشتر وقتش به هدر برود و به تحصيل خود زياد  اهميت ندهد .
4- به علت عدم حضور دانشجويان در هفته هاي اول ترم و هفته هاي آخر ترم در سر كلاس تمامي سر فصلهاي كتابها در طول ترم تدريس نمي شود .
5- گروه حقوق با توجه به تعداد دانشجو ، تعداد دروسي كه در هر ترم ارائه مي دهد تعداد كلاسها بسيار كم مي باشد و گروه از اين نظر دچار كمبود فضاي آموزشي مي باشد . اين گروه بدليل كمبود فضاي آموزشي و كمبود كتب و امكانات لازم و نيز كمبود استاد در دروه كارشناسي ارشد از بين هفت گرايش موجود فقط دو گرايش را ارئه مي دهد .
6- دانشكده علوم انساني در زمينه ايجاد دوره هاي دكتري نسبت به دانشكده هاي ديگر بسيار عقب است .
مدير گروه الهيات (قرآن و حديث)
1- بعلت عربي بودن متن هاي مورد استفاده در اين رشته بايد اساتيد اين گروه سطح زبان عربي دانشجويان را بالا ببرند تا‌آنها مشكلي از هر جهت در رشته نداشته باشند .
2- در حدود 30% دانشجويان ورودي به اين رشته به علت نقص فرم انتخاب رشته كه 100 رشته انتخاب مي كنند و احتمالاتي بودن قبولي در هر رشته به طور اجباري به اين رشته مي آيند .
زمينه آموزشي گروه صنايع دستي
1- عدم تقويت دانشجويان از بعد عملي : اساتيد ما فقط از بعد علمي قوي هستند و در بعد عملي بسيار ضعيف هستند در نتيجه دانشجويان از نظر عملي كارايي چنداني نخواهند يافت.  (لزوم هماهنگي بعد عملي و بعد علمي)
2- پايين بودن مدرك استاد كارها : به علت فقدان استاد كار با درجه و مدرك بالاتر ، اساتيد ما اغلب مدرك ديپلم دارند و حتي گاهي مدرك آنها پايين تر از ديپلم نيز هست .
3- كمبود استاد كار : به علت كمبود استاد كار ، يك استاد كار مجبور است در كارگاه هاي بيشتري تدريس كند كه اين براي استاد كار خسته كننده است و اين خستگي باعث مي شود كه استاد كار رسالت آموزش را بدرستي انجام ندهد .
4- كثرت وجود كارگاه ها : تعداد كارگاهها بايد كم شود چرا كه بچه ها فكر مي كنند كه عملاً بايد دروس عملي را ياد بگيرند در حاليكه هدف از تحصيلات دانشگاهي است است كه بچه ها طرح كارها را با خلاقيت خود ارائه دهند .
5- رغبت پايين در دروس نظري : رغبت دانشجويان در دروس تئوري تقريباً پايين است ، البته با اين وجود دانشجويان در كارهاي عملي رغبت زيادي از خود نشان مي دهند .
6- لزوم تجهيز بيشتر كارگاهها : با توجه به اينكه در حال حاضر وضع كارگاهها بسيار مناسب است ولي لزوم تهيه بعضي مواد اوليه هنوز احساس مي شود .
7- وضعيت بد حق التدريسي : حق التدريسي بر حسب تعداد دانشجو پرداخت مي شود در حالي كه استاد وقت كامل را در كلاس سپري مي كند (تعداد دانشجويان چه 5 نفر يا 30 نفر باشد استاد وقت كامل را در كلاس صرف مي كند .)
8- قديمي بودن سر فصلها : سرفصلها قديمي بوده و شديداً نياز به اصلاح و بازبيني دارند تا با شرايط روز مطابق باشد .
9- عدم تعادل دروس عملي و نظري : لازم است بين دروس عملي و دروس نظري يك تعادلي برقرار باشد .
10- عدم ارائه بيش از يك يا دو گرايش : دانشگاه براي رشته هايي كه گرايشهاي زيادي دارند بيش از يك يا دو گرايش ارائه نمي دهد .
11- ندادن مجوز كارشناسي ارشد : در حال حاضر رشته صنايع دستي نمي تواند در مقطع كارشناسي ارشد دانشجو بگيرد .
 
 
 
 
 
 
زمينه پژوهشي مديرگروههاي دانشگاه مازندران
گروه حسابداري :
1- تدريس بيش از اندازه توسط اعضاي هيات علمي : بيشتر اساتيد عضو هيات علمي دروس بيشتري براي تدريس مي گيرند كه اين باعث اختصاص وقت بيشتر به آموزش است و وزنه پژوهش را كاهش مي دهد و پژوهشي صورت نمي گيرد . جلوگيري از تدريس بيش از حد باعث ازدياد و كثرت ساعات پژوهش مي گردد .
2- نداشتن حداقل يك مقاله در يك سال در يك ژورنال و مجله معتبر بين المللي و داخلي از سوي اساتيد هيات علمي : عدم وجود مقاله در يك ژورنال معتبر ناشي از ضعف پژوهشي اساتيد است .
3- افزايش بي رويه آموزش عالي : اين افزايش بي رويه در دوره هاي مختلف روزانه ، شبانه ، پيام نور، غيرانتفاعي و آزاد باعث افزايش ساعات آموزش و ساعات كاري شده و ساعات پژوهش را اشغال مي كند .
4- فرستادن اساتيد به دانشكده هاي  ديگر براي تدريس : كه اين باعث مي شود تا استاد وقت زيادي را صرف رفت و آمد و همچنين آموزش كرده و به پژوهش لطمه جبران ناپذير وارد شود .
5- افزايش روزهاي كاري : بعضي از اساتيد حتي روزهاي پنجشنبه در موسسات ديگر چون پيام نور به آموزش و كار مشغول مي شوند و در نتيجه اين افزايش روزهاي كاري كه صرفاً اختصاص به آموزش دارد پژوهش را به حداقل خود مي رساند .
 
 
 
 
گروه معارف اسلامي :
1- محدوديت در دسترس بودن كتابها و متن هاي تخصصي : كه اين باعث نزول كيفيت پژوهش مي شود .
2- آموزش بيش از اندازه و عدم توجه به پژوهش : چون گروه معارف اسلامي بايد دروس عمومي ساير رشته ها را ارائه دهد اساتيد اين گروه فقط وقت خود را صرف آموزش مي كنند و به پژوهش اعتنايي ندارند .
گروه جغرافيا :
1- وجود سرفصلهاي قديمي : سر فصلهاي مورد استفاده در گروه و رشته جغرافيا مربوط به زمان انقلاب فرهنگي يعني حدود 25 سال پيش است كه با توجه به تغيير و تحولات جهاني عيب بزرگي براي پژوهش محسوب مي شود .
2- عدم توجه به مسائل معيشتي اساتيد : كه اين امرمنجر به كار زياد اساتيد گشته و پژوهش به فراموشي سپرده خواهد شد .
3- عدم اجرائي شده پژوهش هاي انجام شده در دانشگاه : اكثر پژوهش هايي كه در دانشگاه صورت مي گيرد مسئولين دانشگاه نتايج پژوهش ها را براي بهبود اوضاع دانشگاه مورد استفاده قرار نمي دهند .
4- كمبود بودجه پژوهشي : از سوي دانشگاه براي پژوهش بودجه اندكي در نظر گرفته مي شود و همچنين همين بودجه اندك به اساتيد پژوهشگر دير پرداخت مي شود .
گروه تربيت بدني
1- نبود پايان نامه براي دانشجويان سال آخر : به علت پرهزينه بودن پايان نامه ها در رشته تربيت بدني اين رشته پايان نامه كه به عبارتي پژوهش محسوب مي شود ندارد .
 
گروه علوم اجتماعي :
1- كمبود و فقر منابع و امكانات پژوهشي و كتاب : چون كتاب تخصصي زيادي در مخزن كتابخانه وجود ندارد مدير گروه مجبور است براي كارهاي پژوهشي دانشجويان از خانه و از قفسه شخصي خود كتاب بياورد كه عملاً مدير گروه وقت خود را صرف سرويس دهي به دانشجويان گروه     مي كند و پژوهش مورد غفلت قرار مي گيرد .
2- عدم ارائه آمار و اطلاعات از سوي نهادها و موسسات : سازمانها و نهادهاي مشغول در زمينه آسيب هاي اجتماعي به اساتيد و دانشجويان پژوهنده آمار و اطلاعات نمي دهند و اطلاعات خود را محرمانه و سري مي دانند و در نتيجه پژوهش به بن بست مي خورد .
گروه الهيات :
1- در حوزه الهيات و قرآن و حديث با توجه به قلمرو وسيعي كه دارند تحقيق و پژوهش آنچنان كه شايسته است صورت نگرفته است .
2- كم بودن مدرك اساتيد : اين رشته در زمينه اساتيد با مدرك دكتراي كمتري مواجه است كه اين كيفيت اساتيد و در نتيجه كيفيت پژوهش را پايين مي آورد .
3- به مدير گروه و اساتيد راهنما كه وقت خود را صرف راهنمايي دانشجويان مي كنند و دقت پژوهش زيادي ندارند امتياز تعلق نمي گيرد .
 
 
 
گروه علوم سياسي :
1- قديمي بودن سرفصلهاي مصوب :  سرفصلهاي  مورد تدريس در گروه علوم سياسي قديمي است و مربوط به بيست تا سي سال قبل است كه اين قديمي بودن سرفصلها و به روز نبودن آنها باعث ناكار آمدي فارغ التحصيلان اين رشته شده است .
2- كمبود اساتيد معتبر و خوب در دانشگاه هاي كشور به جز تهران كه اين باعث به هدر رفتن استعدادهاي شهرهاي پيرامون تهران مي گردد .
3- كمبود هيات علمي : در نتيجه اين كمبود هيات علمي ارتباط پژوهشي بين اساتيد و دانشجويان به كمترين حد خود خواهد رسيد .
4 توجه كمتر به پژوهش نسبت به آموزش : در دانشگاه هاي ما به پژوهش اهميت كمتري داده مي شود يعني ما براي كفه آموزش بيشتر از كفه پژوهش اهميت قائل هستيم .
5- مشكل عناوين كتاب و مشكل استفاده از سايت و اينترنت : در كتابخانه عناوين كتاب بسيار كم است و همچنين زمان استفاده از سايت كامپيوتر و اينترنت خيلي محدود است و اغلب غيرممكن است (وقت گرفتن يك ساعت براي هفته بعد)
6- امكانات و منابع اختصاص يافته و حتي خود دانشجو به علت شرايط اجتماع كيفيت پژوهش را پايين مي آورند .
7- كمبود دانشجوي پژوهشگر : در بين دانشجويان تقريباً حدود 30% مشتاق پژوهش هستند و مابقي تمايلي به پژوهش ندارند .
8- اعتراض دانشجويان نسبت به ارائه مطالب و منابع زياد : اغلب دانسشجويان به علت عدم علاقه و و همچنين چشم انداز ضعيف شغل يابي در آينده از اينكه اساتيد منابع زيادي را معرفي و ارائه مي دهند آنها را مورد اعتراض قرار مي دهند .
9- كم بودن ساعات پژوهش از سوي دانشجويان : كه اين باعث عدم توانمندي رشته مي شود .
10- اساتيد بايد بتواند مقاله هايي در ژورنالهاي خارجي و داخلي به چاپ برسانند كه اين باعث ارتقاي گروه مي گردد . (راه اندازي مركز تحقيقاتي در گروه و ارتقاي گروه با توجه به برگزاري دوره هاي كوتاه مدت آموزشي و همچنين راه اندازي سمينارها ، كنفرانس ها و سمپوزيم هاي تخصصي و آوردن دوره هاي كارشناسي ارشد و دكترا)
گروه زبان خارجه :
1- قديمي بودن سرفصلهاي مصوب : سرفصلهاي مورد استفاده در گروه زبان هاي خارجه قديمي بوده و مربوط به 10 الي 20 سال قبل است كه اين باعث ضعف توانمندي هاي اين رشته خواهد شد (توانمنديها نياز تغيير و تحولات و سرفصلهاي جديد دارد )
2- عدم تخصيص بودجه كافي براي نشر و چاپ نشريات دانشجويي : با توجه به اينكه تعدادي دانشجو درگير نشريه دانشجويي هستند در صورت عدم همكاري براي تامين بودجه ، اين دانشجويان مقاله اي ارائه نخواهند كرد و يا اگر ارائه دهند مطلوب نخواهد بود .
3- عدم پرداخت بودجه كافي در سوال سال براي گرفتن كتاب و مجله براي گروه : كه اين باعث مي شود در منابع پژوهشي كمبود ايجاد شود .
4- كمبود كامپيوتر و اينترنت : با توجه به كثرت دانشجويان كه حتي هر ساله به جمع آنها افزود مي شود دانشگاه با كمبود سايت و همچنين تجهيزات اينترنتي مواجه است .
5- قطع ناگهاني حق عضويت اشتراك گروه در مجلات خارجي از سوي دانشگاه : اين باعث قطع ارتباط با مجله شده و پژوهش ها را با كندي پيش مي برد .
گروه معماري :
1- قديمي بودن سرفصلها : سرفصلهاي مصوب با مسائل امروز خيلي تفاوت دارد و خيلي قديمي هستند .
2- عدم دسترسي به منابع اوليه و پژوهشي و همچنين اينترنت
3- غفلت از پژوهش از سوي دانشگاه : بيشتر مسائل تحقيقي و پژوهشي و توليد علم توسط بنگاه هاي بيرون از دانشگاه صورت مي گيرد و اين نشان از به حاشيه رانده شدن دانشگاه و به فراموشي سپردن رسالت دانشگاه يعني پژوهش است .
گروه حقوق :
1- كمبود مجلات معتبر : از عواملي كه باعث مي شود اساتيد به پژوهش روي بياورند وجود مجلات معتبر مي باشد كه با توجه به كمبود بودجه تهيه آن تا حدودي مشكل ساز است .
2- عدم تخصيص بودجه كافي براي خريد كتابهاي خارجي در نمايشگاه كتاب : به علت بودجه اندكي كه براي خريد كتاب خارجي در نظر گرفته مي شود اين گروه 1 يا 2 كتاب خارجي بيشتر نمي تواند خريداري كند .
گروه ادبيات فارسي :
1- كمبود كامپيوتر و اينترنت : كمبود امكانات و تجهيزات آموزشي باعث شده اساتيد اين گروه كمتر به كامپيوتر و خط اينترنت دسترسي پيدا كرده و نتوانند تحقيقات و پژوهش هاي خود را به طور عالي انجام دهند و در نتيجه اساتيد براي يك تحقيق وقت زيادي گذاشته و همچنين كيفيت داده ها و همچنين اطلاعات تقريباً ناقص است .
2- فقدان كتاب تخصصي گروه ادبيات فارسي در كتابخانه : در حالي كه مراكز پژوهشي براي تحقيق نياز شديدي به منابع تخصصي دارندگروه ادبيات فارسي سهم ناچيزي ازكتاب هاي تخصصي در كتابخانه مركزي دانشگاه دارد .
گروه صنايع دستي :
1- كمبود بازديدهاي ميداني : با توجه به اينكه رشته صنايع دستي احتياج به بازديد از موزه ها ، گالري ها و محلهاي نمايش صنايع دستي دارد كمبود امكانات باعث شده كه دانشجويان كمتر و به ندرت به اين بازديدها بروند و اين سبب ضعف آموزش مي شود .
2- عدم دسترسي به اينترنت : با وجود اينكه در حدود هفتاد درصد كار استاد پژوهشي است ولي دسترسي به منابع لازم پژوهشي بسيار اندك است .
زمينه هاي «اداري و مالي» مدير گروهها :
گروه علوم سياسي :
1- كمبود كارشناس : مدير گروهها به علت كمبود كارشناس گروه خود اقدام به رسيدگي و انجام كارهاي اداري گروه مي كنند .
2- گروه علوم سياسي معتقد است كه اين گروه در زمينه آموزشي نيازمند به بودجه نيست و مشكلات مالي خاصي ندارد .
3- وجود سازمانها و نهادهاي مهم در مراكز كه در كيفيت كار دانشگاهها تاثير مي گذارد .
گروه حسابداري :
1- عدم اختيار گروهها از نقطه نظر مالي : كه اين باعث مي شود كه ما نتوانيم از امكانات دلخواه خودمان استفاده كنيم .
2- پايين بودن حقوق اساتيد : بعلت قلت حقوق اساتيد وضعيت معيشت مدرسين مناسب نيست و مجبور به كار بيش از حد هستند .
3- رسمي شدن اساتيد : رسمي 30 ساله شدن اساتيد اين باور را در آنها بوجود مي آورد كه ديگر رسمي شده اند و حاشيه امني براي ادامه زندگي دارند و از كار و تدريس تقريباً فاصله مي گيرند و كيفيت مدرسين كاهش مي يابد .
4- ناچيز بودن بودجه خريد كتاب : بودجه اي كه براي خريد كتاب براي گروه حسابداري در نظر مي گيرند با توجه به وجود مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد بسيار ناچيز است (راه حل چنين مشكلي بوجود آوردن يك منبع مالي است)
5- عدم سنخيت رشته ها در مورد تصميم گيري هايي كه در هيات رئيسه براي آنها گرفته مي شود تا در مورد آنها به اجرا گذاشته مي شود .
گروه تربيت بدني :
1- نبودن پرسنل براي نگهداري وسايل و سالن ها و تجهيزات ورزشي : اين باعث فرسايش و استهلاك سريع اين تجهيزات و وسايل و سالن ها گشته و هزينه هاي هنگفتي را به گروه و دانشگاه تحميل مي كند .
2- صنعتي نبودن مازندران : قطب هاي صنعتي باعث گسترش ورزش مي شوند و همچنين قطب هاي صنعتي باعث توانمند شدن دانشكده هاي ورزشي مي شوند ( به علت وجود اسپانسر مالي و حمايت آنها از ورزش)
3- تامين اساتيد : اساتيد از مسئولين دانشگاه اين انتظار را دارند كه از نظر مادي و معنوي نيازهايشان برآورده شود .
گروه زبانهاي خارجه
1- ضعف مديريت : مدير گروه زبانهاي خارجه معتقد است كه كشور ما دچار ضعف مديريتي شديدي است كه به صورت هاي مختلفي بروز مي كند و مديريت گروه آموزشي هم متاثر از آن مي باشد .
2- محدوديت استخدام : به گروهها رديف استخدامي داده نمي شود و گروهها نمي توانند اساتيد مورد نياز خود را استخدام كنند و طبيعتاً مدير گروه مجبور به استفاده از اساتيد مدعو است كه كيفيت اساتيد عضو هيات علمي را ندارند .
3- ادغام كلاسهاي شبانه و روزانه : به علت مشكلات مالي كه دانشگاه دارد . دانشگاه مجبور به پذيرش دوره هاي شبانه است كه به علت كمبود امكانات مجبور به ادغام اين دو (شبانه و روزانه از نظر سطح علمي برابر نيستند) است و استاد با يك كلاس از دانشجوياني كه سطوح مختلفي دارند برخورد مي كند .
4- كمبود منابع مالي : بدليلي كمبود منابع مالي دانشجويان كمتر به اردوهاي تفريحي و علمي مي روند و همچنين بودجه كافي در اختيار گروه قرار نمي گيرد تا گروه بتواند در زمينه انتشار مجله اقدام كند .
5- كمبود منابع سمعي و بصري : با توجه به اينكه رشته هاي زبانهاي خارجه احتياج زيادي به وسايل سمعي و بصري دارند رشته زبان روسي نياز شديد به وسايل سمعي و بصري دارد و كمكها به سختي و با درخواستهاي مكرر انجام مي شود .
 
 
گروه جغرافيا
1- عدم تناسب بين دانشجو ، اساتيد و كارمندان : در دانشگاه مازندران بين دانشجويان و اساتيد تناسبي وجود ندارد و به آن نيز اهميتي نمي دهند .
2- كمبود بودجه : به علت محدوديت مالي كه گروه ها و بويژه گروه جغرافيا با آن مواجه هست اين گروه قادر به گسترش مقطع كارشناسي در گرايشهاي ديگر نيست .
گروه علوم تربيتي
1- عدم حضور اعضاي هيات علمي در شوراي گروه
2- كمبود بودجه : به علت محدوديت مالي كه دانشگاه با آن دست به گريبان است با درخواست گروه علوم تربيتي براي جذب اساتيد حق التدريسي موافقت نمي شود .
گروه معماري
1- عدم وجود كارشناس گروه  و منشي و كارشناس آتليه كارگاه : دانشگاه به علت محدوديت در منابع مالي با درخواست گروه معماري براي استخدام و جذب كارشناس گروه و منشي گروه و كارشناس آتليه كارگاه موافقت نمي كند .
2- فقر امكانات : دانشكده معماري در بحث امكانات در فقر شديدي بسر مي برد كه اين به كيفيت دانشكده صدمه مي زند .
3- كمبود تاليف و ترجمه كتاب در ايران : در ايران تاليف كتاب و همچنين ترجمه كتب معماري بسيار محدود است .
4- عدم پيشرفت سبكهاي معماري : با اينكه جهان بيروني پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي در بخش معماري كرده اند ولي در ايران هنوز در مباحث اوليه سبكهاي معماري مانده ايم .
5- عدم مديريت صحيح : مديريت نادرست بعضي از مسئولين باعث به هدر رفتن بسياري از امكانات شده است و همچنين اين عدم مديريت صحيح به ايجاد ساختمانهاي لوكس منجر شده است (هميشه مديريت خود را بالاتر از ديگران مي بيند و از ديگران مشورت نمي گيرد و تصميم گيري بصورت جمعي نيست )
گروه حقوق
1- كمبود بودجه براي تهيه مجلات معتبر : با توجه به محدوديت منابع مالي و بودجه براي تهيه مجلات معتبر ، اساتيد گروه حقوق اين كمبود اعتبار را مساوي ضعف پژوهشي مي دانند .
2- كمبود بودجه براي تهيه كتب خارجي : بعلت قيمت بالاي كتب خارجي و همچنين كمبود اعتبار اين گروه قادر به خريد بيش از 2 كتاب نيست .
گروه ادبيات فارسي
1- رابطه اي بودن بجاي ضابطه مندي : هركس نماينده در هيات رئيسه داشته باشد از امكانات بيشتر و بهتري استفاده خواهد كرد .
2- عدم وجود منشي : بعضي از گروهها داراي منشي گروه هستند كه اين منشي كارهاي اداري گروه را انجام مي دهد در حاليكه گروه ادبيات فارسي از وجود منشي بي بهره است .
3- مسائل و مشكلات مالي
4- برنامه ريزي ناقص : دانشگاه در انجام دادن كارها زياد موفق نيست و دانشگاه داراي يك برنامه ريزي ناقص براي اجرا در گروه ها است .
گروه علوم اجتماعي
1- جذب اساتيد از سوي دانشگاه و عدم دخالت گروهها در جذب استاد : دانشگاه خود بدون مشورت با گروهها اقدام به جذب استاد مي كند .
2- نگرش اقتصادي نسبت به دانشگاه از سوي مسئولين : مسئولين دانشگاه نسبت به دانشگاه ديد اقتصادي دارند شاهد گواه بر آن حضور و پذيرش تعداد كثيري دانشجو در دوره هاي شبانه است .
گروه الهيات
1- كثرت پست بين اساتيد: بعضي از اساتيد دانشگاه مسئوليت اجرايي فراواني دارندكه اين باعث   مي شود كه زياد كارشان را با كيفيت انجام ندهند.
2- رابطه اي بودن بجاي ضابطه مندي :هركس از اساتيد گروهها در دانشگاه مسئوليت اجرايي داشته باشد سعي مي كند كه به نفع گروه خودش كارهايي را انجام دهد .
3- مشكلات مالي : گروه الهيات مشكلات مالي زيادي دارد كه اين باعث مشكلات ديگري نيز    مي شود .
4- تعويض زود هنگام رئيس دانشكده : رئيس دانشكده خيلي زود (2 سال) عوض مي شود در حاليكه كسي كه در اين دو سال رئيس است تازه نحوه انجام كارها را فرا گرفته است .
5- نفوذ بعضي از افراد در كسب بودجه: بودجه اي كه به گروههاي آموزشي تعلق مي گيرد تا در حدود زيادي به قدرت آن مدير گروه يا اعضاي با نفوذي كه در آن گروه هستند بستگي دارد .
گروه صنايع دستي :
1- وجود پست هاي خالي: گروه صنايع دستي در حدود4 جاي خالي براي اساتيد متخصص دارد كه اگر بودجه آن تامين شود اين پست ها پر مي شوند.
2- لزوم تجهيزكارگاهها: در حال حاضر وضع كارگاهها بسيار مناسب است با اين حال لزوم بعضي از مواد اوليه هنوز احساس مي شود.
3- كثرت پست هاي اساتيد: بعضي از اساتيد پست هاي فراواني دارندكه همين باعث وقت اندك اساتيد در رسالت اصلي آنها (پژوهش و آموزش ) مي شود.
4- كمبود بودجه براي خريد كتاب : بودجه اي كه براي خريد كتابهاي كتابخانه داده مي شود به كتابخانه تخصصي نمي رسد .
زمينه هاي « كالبدي و فيزيكي و فضاهاي آموزشي»
گروه حسابداري
كمبودكلاس: با توجه به اينكه دانشگاه مازندران هرساله تعداد زيادي دانشجو در رشته هاي جديد پذيرش مي كند ولي بر تعدادكلاسها و فضاي آموزشي خود اضافه نمي كندكه همين گاهي باعث ترافيك در ارائه دروس از سوي اساتيد گروه هاي مختلف خواهد شد .
گروه تربيت بدني
عدم وجود استخردربابلسر: بعلت وجود حتي يك استخر در بابلسر گروه تربيت بدن مجبور است واحدهاي شناي خود را در بابل تشكيل دهد .
گروه زبانهاي خارجه
1- كمبود فضا براي امتحانات ميان ترم : با توجه به اينكه گروه زبانهاي خارجه اغلب امتحانات خود را بصورت فراگير انجام مي دهد سالن يا فضايي كه تعداد كثيري از دانشجويان را در خود جاي دهد ندارد .
 
گروه جغرافيا
1- محدود بودن فضاي فيزيكي مناسب : به علت محدود بودن فضاهاي آموزشي ، گروه جغرافيا قادر به گسترش گرايشهاي ديگر رشته جغرافيا نيست .
2- وجود لاين مشترك بين علوم سياسي و جغرافيا: عدم وجود مكان فيزيكي كافي براي هيات علمي و مدرسين مدعو باعث شده كه بعضي از اساتيد بطور مشترك در يك اتاق به استراحت و كارهاي شخصي خود بپردازند .
گروه معماري
1- ساختمانهاي لوكس و بي مصرف : بايد از ساخت و ايجاد ساختمانهاي لوكس و بي مصرف براي دانشگاه جلوگيري كرد چون پولمان به هدر مي رود .
2- احتياج فضاهاي آموزشي و كارگاهها به امكانات بيشتر : فضاهاي آموزشي و كارگاهها به امكانات بيشتري براي تجهيز احتياج دارد كه اين نياز به منابع مالي وسيع است .
گروه حقوق
1- كمبود فضاي آموزشي : اين گروه با توجه به ازدياد هر ساله تعداد دانشجوكلاسهاي كمي در اختيار دارد و اين كمبود فضاي آموزشي و كمبود امكانات لازم باعث شده است كه گروه حقوق در دوره كارشناسي ارشد فقط 2 گرايش ارائه بدهد در حاليكه اين گروه در حدود هفت گرايش دارد .
گروه ادبيات فارسي
1- فضاي آموزشي محدود : گروه ادبيات فارسي با محدوديت كلاس براي برگزاري كلاسها مواجه است .
 
 
 
گروه علوم اجتماعي
1- كمبود فضا براي اساتيد : با توجه به اينكه در آينده به اعضاي هيات علمي گروه اجتماعي تعدادي اضافه خواهند شد مي توان پيش بيني كرد كه بعداً (اكنون هم) با كمبود فضاي آموزشي زيادي مواجه خواهد شد .
گروه صنايع دستي

1. عدم وجود يك گالري يا نگارخانه در بابلسر : در حاليكه اين رشته نياز فراواني به يك گالري يا موزه هنرهاي معاصر دارد . در بابلسر و در كل مازندران تعداد آن خيلي اندك است .

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نتيجه گيري
با توجه به مشكلات و مساِيلي كه از سوي مديران گروههاي آموزشي دانشكده علوم انساني وهنر بيان شد بيشتر گروهها مشكلات تقربياً جدي و حادي را تجربه مي كنند و آنها خواستار بهبود هر چه سريعتر اين مشكلات هستند، گروههاي آموزشي دانشكده علوم انساني وهنر در4 بخش آموزشي ، پژوهشي ، اداري و مالي و كالبدي و فضاي فيزيكي داراي مشكلات عديده اي هستند . 
در بخش آموزشي بيشتر گروهها روي قديمي بودن سر فصلهاي مصوب مانور مي دادند و سر فصلهاي موجود را مربوط به 20 تا 30 سال قبل دانسته و خواستار جانشين كردن سر فصلهاي جديد بودند .
در قسمت پژوهشي بيشتر گروههاي آموزشي از ازدياد كار آموزشي اساتيد و نبود كتب تخصصي ويژه گروه خود و كمبود امكانات و تجهيزات پژوهشي و خط اينتر نت شكوه وشكايت داشتند و آنها بر اين عقيده بودند كه دانشگاه به علت كمبود بودجه نمي تواند چنين امكاناتي را براي گروههاي آموزشي فراهم كند .
به علت عدم استخدام اعضاي هيئت علمي جديد اين اساتيد مجبور به تدريس زياد در دانشگاه هستند كه اين خود وقت و زمان پژوهش اساتيد را پر كرده و مانع از پژوهش مي شود .
در قسمت اداري و مالي ، گروهها بر سر بودجه اندك و نبود منشي در گروه خود به پاسخگوئي پرداختند و بر لزوم افزايش بودجه و همچنين وجود منشي در گروه براي انجام كارهاي اداري گروه تاكيد كردند .
در قسمت كالبدي وفضاهاي فيزيكي گروهها كمبود فضاي آموزشي و كلاس را يكي از مشكلات خود قلمداد مي كردند 0 به علت افزايش دانشجو و عدم افزايش فضاي آموزشي مطابق با افزايش دانشجو در ارائه دروس با مشكل كمبود كلاس مواجه هستند به طوري كه بعضي وقتها مشكل ترافيك كلاس وجود دارد 0
‹‹ پيشنهاد ‍‍‌››
 = حداقل هزينه مورد نياز براساس فرم استاندارد گروه
 =  = مجموع حداقل هزينه هاي مورد نياز كل گروهها
 = نسبت حداقل هزينه گروه به كل حداقل هزينه ها
 = كل بودجه موجود
 = بودجه تخصيصي به هر گروه
- فرآيند تعيين حداقل هزينه مورد نياز براي هر گروه (   m i)
- تعيين نسبت هزينه لازم براي يك گروه به كل گروهها (    g i)
- تحصيص عادلانه بودجه بين هر يك از گروهها براساس g  I (bi)
- از آنجا كه غالباً مسائل و مشكلات گروها حول مسائل مادي بخصوص بودجه و هزينه مي چرخد، به نظر مي رسد كه دست كم بايد حداقل هزينه لازم براي هر گروه فراهم گردد. بنابراين اولين پيشنهاد اين است كه يك فرم استاندارد براي تعيين حداقل هزينه هاي لازم گروهها تنظيم شود. اين فرم حتي مي تواند در سراسر كشور براي گروههاي مشابه به صورت يكسان به كار گرفته شود.
براساس اين فرم مي توان مثلاً در يك دانشكده حداقل هزينه هر گروه را به نسبت كل گروهها برآورد كرد ، بنابراين حداقل هزينه هر گروه به نسبت مجموع كل هزينه ها تعيين مي گردد .
از آنجا كه همواره كمبود بودجه ابزاري براي توجيه كارها شده ، مي توان حداقل در توزيع بودجه موجود تناسب لازم را نگه داشت ، طوري كه بودجه موجود براساس« نسبت حداقل لازم آن گروه به كل گروهها» توزيع گردد .