مفهوم محتوا لوی این تعریف را از محتوا ارائه می دهد:
اصطلاح محتوا در برنامه درسی نه تنها به قسمت ها و قطعه های سازمان یافته ای که به گونه ای منظم یک رشته علمی را تشکیل می دهد، اطلاق می شود، بلکه شامل وقایع و پدیده هایی که به نحوی با رشته های مختلف علمی ارتباط دارند،نیز میشود(ملکی،1384).
محتوا عبارت است از مجموعه ی گرایش ها، مفاهیم و مهارت هایی که از سوی برنامه ریزان انتخاب و سازمان دهی می شود و در عین حال، آثار حاصل از فعالیت های یادگیری معلم و فراگیر را نیز در بر می گیرد.
منابع انتخاب محتوا برای انتخاب محتوای برنامه های درسی سه منبع ذکر گردیده است . موضوعات درسی مدون،دانش آموز و جامعه( کلاین، ترجمه مهر محمدی،1367).
موضوعات درسی مدون دانش آموز در انتخاب محتوا به علایق، نیازمندی ها، خواسته ها وتجارب دانش آموزان باید دقت شود. محتوا برنامه ی درسی باید به گونه ای انتخاب شود که شور و شوق واشتیاق را در دانش آموزان افزایش دهد.
جامعه سومین منبع انتخاب محتوا،جامعه است . یعنی محتوا می تواند از جامعه ی فراگیران گرفته شود؛ به طور کلی اعتقادات،ارزش ها، نگرش ها، آداب و رسوم،سنت ها، سیاست ها،قوانین و نیاز های جامعه را پوشش می دهد و در راستای رسیدن به یک جامعه مطلوب حرکت نماید.
چگونگی انتخاب محتوا توجه به نیازها و توانایی ها ی فراگیران در مراحل مختلف رشد و رعایت نیازها و الزامات اجتماعی در تدوین اهداف و گزینش محتوا، کمتر از حد مطلوب مورد توجه قرار گرفته است .
امروزه مدارس باید براساس نیاز سنجی ها، خود را با نیاز ها، علایق، قابلیت های فراگیران و تحولات رشد در مخاطبین هماهنگ نمایند و این نیازها را به طور عام مورد شناسایی قرار دهند.
از جمله عوامل دیگری که محتوای برنامه ی درسی را تحت تأثیر قرارداده است، مسأله ی انفجار علوم است. انفجار دانش بشری ، برنامه ی درسی را به شکل های مختلف تحت تأثیر قرار داده است. محتوای برنامه ی درسی ممکن است، بر مبنای میراث کهن، تحولات علمی کنونی و نیازهای آینده انتخاب شود. بدین لحاظ برنامه ی درسی به لحاظ زمانی ممکن است خصلتی گذشته گرا ، محافظه کار یا پیش رو پیدا کند و هر یک از این رویکردها محاسن و معایب خاص خود را دارد.
از این محتوا کتب درسی توسط دفاتر تحقیق وتألیف درسی تهیه و تنظیم می شود،خود دارای نقاط ضعف است که به چند مورد از آن اشاره می شود:
- معلومات تکه تکه شده و مجزا از یکدیگر در قالب دروس مجزا ارائه می شود،لذا سریع فراموش می شود و از کاربرد علوم آموخته شده کاسته خواهد شد.
- برنامه درسی موضوع محور ، ارتباطی با دنیای واقعی فراگیر ندارد ومسایل، مشکلات و امور زندگی فراگیر به طور پیوسته در برنامه درسی او گنجانده نشده است.
- به توانمندی ها، علایق،نیازها و تجربه های گذشته فراگیران توجه کافی مبذول نمی شود. لذا انگیزه های لازم برای یادگیری از آن ها سلب می کند.
- با توجه به گسترش دانش بشری و پیدا شدن قلمرو های جدید در علم و کثرت موضوع های درسی ،تهیه وتدوین کتبب درسی توسط دفاتر تحقیق و تألیف درسی کلاس،با تعداد فراگیران و فضای آموزشی هماهنگی ندارد.
از طرفی می دانیم:
- همه ی معلمان توان طراحی درسی را ندارند.
- همه متخصصین با تدوین برنامه ی درسی آشنایی ندارند.
- برنامه های درسی روئیدنی که از تعامل بین معلم و فراگیر به وجود می آید نمی تواند به هدف های اجتماعی تعلیم و تربیت و میراث فرهنگی توجه کافی مبذول کند.
- به هدف های مشترک و عام دست نمی یابیم.
لذا:
- لازم است متخصصان رشته های گوناگون با ادبیات برنامه ریزی آشنا باشند.
- مولفین در مرکز اجرای محتوای درس قرار بگیرند.
- به نقد و بررسی محتوا پرداخته شود.
- معلمان، نیازهای فراگیران و جامعه را تجزیه و تحلیل و بررسی ها را یکپارچه کنند.
- محتوای دروس با تغییرات علوم ،جوامع،علایق و نیازهای فراگیرمتغیر باشد.
معیارهای انتخاب محتوا - میزان علایق، رغبت وتوانایی فراگیران
لازم است مفاهیم، اصول و تعمیم هایی که به لحاظ علمی،صحیح و معتبر هستند،انتخاب شوند.
- تازگی موضوع
- سودمندی محتوا
- هماهنگی با زمان آموزش
تهیه و تنظیم محتوا باید بر مبنای پیش بینی مدتی باشد که برای آموزش نیاز است.
- تناسب با هدف های تعیین شده
از مهم ترین معیارهای محتوا ، تناسب داشتن محتوا با هدف هاست. لازم است محتوایی که انتخاب می شود ، قادر باشد هدف های تعیین شده را ، پوشش دهد.
- ارتباط با زندگی روزمره و تجربیات فراگیران:
ضروری است فعالیت ها و تجارب یادگیری که در محتوا در نظر گرفته شده ، به گونه ای باشد که با زندگی اجتماعی و روزمره ی فرد مرتبط باشد .
- ایجاد پایه برای آموزش علمی مداوم و مستمر
محتوای که برای فراگیر تدوین می گردد نباید به گونه ای باشد که آماده باشد و همه اطلاعات را در اختیار او قرار دهد؛ بلکه باید او را به تکاپو وتلاش وادار کند وذهن او را به چالش بکشد.
- ایجاد فرصت مناسب برای انواع فعالیت ها و مهارت های یادگیری
محتوا باید به گونه ای ارائه گردد و مطالب وفعالیت های آن طوری انتخاب شوند که فراگیر برای به کار گیری و بهره گیری از آن نیاز داشته باشد ،از تمامی حواس خود استفاده نماید.
- کمک به رشد همه جانبه فرد
تجربه های یادگیری باید به گونه ای باشند که در تمام ابعاد وجودی انسان را رشد دهد و تک بعدی نباشد . انسان شامل ابعاد شناختی ،عاطفی،اخلاقی ،جسمانی، اجتماعی و.... است.
- توجه کامل به حفظ و اشاعه ی میراث فرهنگی و نظام ارزشی
یکی از وظایف نظام های تربیتی ، توجه به میراث فرهنگی و نظام ارزشی و انتقال آن به نسل های بعدی است؛لذا لازم است محتوا طوری انتخاب شود که بتواند این هدف را محقق کند.
چگونگی سازمان دهی محتوا - سازمان منطقی: در این سازمان دهی ، محتوا طبق قواعد و مفاهیم قطعی و علمی سازمان دهی می شود . به طور مثال در علوم تجربی مفاهیم ژنتیک و انسان ، سازمان دهی های اصلی هستند. بدون این مفاهیم ، آموزش علوم تجربی به فراگیر ، چیزی نمی آموزد.
- سازمان روان شناختی : در این سازمان دهی محتوای برنامه ی درسی بنا به فرایندی که اطلاعات طی آن در ذهن فراگیر سازمان می یابد، سازمان دهی می شود (ملکی،1380).
- سازمان دهی محتوا با اصولی مانند حرکت از کل به جز و از معلوم به مجهول ، باید متناسب شود. در آموزش، اگر معلم قبل از پرداختن به جزییات ، مفاهیم کلی را بیان کند، فراگیر تصویر روشن تری از موضوع را دریافت خواهد کرد و یادگیری عمیق تر و آسان ترصورت می گیرد.
شیوه های سازمان دهی محتوا سازمان دهی محتوا دارای شیوه های مختلفی است که در اینجا به انواع شیوه های سازمان دهی محتوا پرداخته می شود.
موازی سازی برنامه های درسی ، اقدامی است که طی آن محتوا ی دروس بایکدیگر مرتبط ساخته و تدریس دروس مختلف در این شیوه به طور هم جهت و موافق انجام می گیرد. در موازی سازی ، دورشته با یکدیگر هماهنگ و مرتبط می شود ؛ به این صورت که هر چه در یک رشته یاد گرفته می شود ،در رشته دیگر تقویت شده و هماهنگ می شود. برای مثال ، زمانی که در حال فراگیری حروف الفبا در «فارسی» هستیم ، فراگیران ترکیب صامت و مصوت را می آموزند که موازی با درس قرآن است.
در این شیوه ، یک موضوع در دروس مختلف مرتبط با هم قرار می گیرد؛ ولی این موضوع در هر درس با روش خاص آن درس مورد بررسی قرار می گیرد. به طور مثال بحث « حیوانات را می توان در کتاب علوم به صورت طبقه بندی حیوانات و انواع محیط های زندگی و غذای آنان مورد بررسی قرار داده ، در کتاب تاریخ به سیر تحولی آنان و تغییرات و انقراض های آن اشاره نموده، در کتاب تعلیمات اجتماعی، به چگونگی برخورد با حیوانات و جلوگیری از انقراض و از بین رفتن محیط زیست آنان، در کتاب هدیه های آسمان چگونگی تأمل در حیوانات به عنوان یکی از نشانه های عظمت خداوند توجه نمود .
در شیوه ی بین رشته ای همه درس ها تحت یک عنوان ، ولی عنوان ها در قالب واحد های مجزا از سایر دروس و با ترکیب رشته های علمی سازمان دهی می شود.
این شیوه از سایر شیوه های سازمان دهی ، اساسی تر بوده و مبتنی بر تجربه ی زندگی افراد است؛ یعنی به نوعی برنامه ی درسی در این شیوه تجربه مدار است.فراگیران، مهارت هایی را که در اجرای آن به تجربه نیاز دارند ، آموزش خواهند دید .
در این شیوه ، مفاهیم و موضوع های اساسی به تدریج عرضه می شود؛ به طوری که در طول برنامه درسی مطالب بدون تکرار و به طور کامل با تعیین توالی تجربیات یادگیری فراگیران و آموزش مفاهیم جدید به شکل پیچیده تر پرداخته می شود.
نمونه ای از شیوه ی سازمان دهی مارپیچی در کتاب علوم دوره ی ابتدایی :
کلاس اول: شناخت ماده و مواد در اطراف
کلاس دوم: شناخت حالت های مختلف مواد
کلاس سوم: تبدیل حالت های ماده به یکدیگر
کلاس چهارم: تغییرات فیزیکی و شیمیایی روی مواد
کلاس پنجم:ساختمان مواد و تغییرات در آن
کلاس ششم: استفاده از مواد با تغییرات در زندگی روزمره
- سازمان دهی براساس ساختار دانش
در این علمی دارای ساختار ذاتی هستندکه اگر این ساختار به درستی ادراک شود ،درک و فهم سایر مطالب مربوط به این حوزه از دانش ، به سهولت انجام خواهد گرفت در این شیوه ی سازمان دهی ، به ساختار دانش توجه می شود، نه به میزان توانایی فراگیر.
- سازمان دهی براساس توالی زمانی
در مرتب کردن محتوا بر اساس توالی زمانی ، حقایق وایده ها ، به گونه ای تنظیم می شوند که ارائه ی هر رویدادی قبل از خود، معنا پیدا می کند(تایلر ، ترجمه ی کظیمی ،1351)؛ بدین منظور از زمان نزدیک ، به زمان های دورتر پرداخته می شود.مثلاً در درس تاریخ از حوادث امروز آغاز می کنیم تا به حوادث تاریخی برسیم.
- سازماندهی براساس توسعه ی تدریجی محیط اجتماعی
هرگاه در سازمان دهی محتوا ، ابتدا چند مفهوم اساسی تعیین شوند، سپس به تدریج در محیط های مختلف از نزدیک ترین تا دورترین ادامه یابند، می گوییم محتوا براساس توسعه ی تدریجی محیط اجتماعی سازمان دهی شده است.
این شیوه سازمان دهی براساس تجارب ونیاز فراگیران مبنتی است. در این شیوه ی سازمان دهی ،معلم کار خود را با در نظر گرفتن علایق و خواسته ای فراگیران ؛ به عنوان دانش پیش نیاز مناسب آغاز خواهد نمود و از طریق بحث و گفت و گو با آن ها علایق و خواسته های آن ها را کشف می نماید.
- سازمان دهی براساس چگونگی یادگیری
در همه ی شیوه های سازمان دهی ، طراح با توجه به شرایط موثر در انتخاب محتوا، آن را سازمان دهی می کندو سپس در کلاس درس به اجرا در می آورد، ولی در مواردی به جای یاد دادن مفاهیم و مهارت ها ، روش یادگیری مفاهیم و مهارت ها به فراگیران آموخته می شود.
- سازمان دهی به صورت افقی و عمودی
اگر محتوا در برنامه های مختلف، در یک زمان مربوط به هم تنظیم شود، چنین تنظیم محتوا را سازمان دهی افقی می گویند. در این سازمان دهی بین دروس مختلف در یک کلاس یا یک دوره ارتباط برقرار می شود که هر یک می تواند به عنوان پیش نیاز دیگری محسوب شود.به طور مثال ارتباط بین دروس مختلف در یک سال تحصیلی باهم :
ریاضی پایه ی سوم --->علوم پایه ی سوم ---> هدیه ای آسمانی پایه ی سوم--->
تعلیمات اجتماعی پایه ی سوم ---> هنر پایه ی سوم
ارتباط افقی محتوای دروس در برنامه درسی
- سازمان دهی به صورت خطی و پیمانه ای
در سازمان دهی محتوای برنامه درسی به صورت خطی به این ترتیب عمل می شود که مطالب در چهارچوب یک کتاب درسی یا قالب شبیه به آن به همان ترتیب و توالی که باید در کلاس یا دوره ی آموزشی ، آموزش داده شود ارائه می شود.
اصول حاکم بر سازمان دهی محتوا عبارتند از:
- ساده به مشکل
- از کل به جزء
- از معلوم به مجهول
- سازمان دهی محتوا براساس فعالیت های شغلی مورد نیاز
رابطه زمان با سازمان دهی محتوا - زمان آموزشی
یعنی مدت زمانی که یک طرح از برنامه درسی به عنوان یک درس در کلاس قابل اجرا است.
- زمان حجمی
مدت زمانی است که برای اجرا وآموزش محتوای یک کتاب درسی در نظر گرفته می شود که در دوره های ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم ، اجرای یک طرح از برنامه ی درسی را در مدت زمان یک سال تحصیلی در نظر می گیرند. در حالی که در دوره های متوسطه ترمی و نظام دانشگاهی از یک سال تحصیلی، مدت اجرای برنامه ی درسی به نیم سال یا ترم تحصیلی کاهش می یابد.