آموزش بزرگسالان در هندوستان تاريخچه تا اواخر جنگ جهاني اول، پيشرفت ناچيزي در حوزه آموزش بزرگسالان
هند رخ داده و تنها به مدارس شبانه كلان شهرهاي كشور محدود گرديده بود. در همين
اثنا برخي از شاهزادگان روشن فكر هندي متعلق به ايالات
Baroda،
Travancore و
Mysore به افزايش حمايت هاي مالي خود از مدارس شبانه مبادرت نمودند
. آن ها همچنين به احداث كتابخانه هاي روستايي طي قرن 19 و حمايت از اين مراكز
پرداختند. از سوي ديگر رهبران ملي كه به هدايت و رهبري جنبش آزادي بخش مي پرداختند،
به موضوع آموزش همگاني به عنوان بخش مهمي از اصل استقلال كشور توجه نمودند.اين در
حالي است كه طي سال 1937 با به قدرت رسيدن مجلسين سنا و نمايندگان رسيدگي بر امور
آموزش بزرگسالان به دولت مركزي تفويض گرديد. در همين اثنا سري مبارزات با بي سوادي
و سوادآموزي همگاني در سطح ايالات مختلف كشور به راه افتاد. اما با اين حال مجلسين
سنا و نمايندگان از قدرت افتاده و مبارزات با بي سوادي متوقف گرديد. اين در حالي
بود كه طي سال 1939 براي بار ديگر كميته اي با عنوان
(CABE) جهت رفع معضل بي سوادي و تدارك امكانات لازم آموزش بزرگسالان در مقياس وسيع و به
عنوان مقدمه اي براي آموزش رايگان و اجباري تشكيل يافت. ريشه كني بي سوادي از جمله
اصلي ترين اهداف دولت هند از زمان استقلال كشور طي سال 1947 تاكنون بوده است. در
طول نخستين طرح 5 ساله، پروژه آموزش اجتماعي كه مسأله سوادآموزي را نيز شامل گرديد
طي سال 1952 به عنوان بخشي از طرح توسعه ملي معرفي گرديد. اجراي پروژه مذكور با
تدارك جديد تشكيلاتي و سازماني مشتمل بر نهادهاي سازمان دهنده آموزش اجتماعي مردان
و زنان در سطح پايه و نهاد آموزش اجتماعي اصلي در روند اجراي طرح صورت گرفت. حمايت
جامع آموزشي با احداث مراكز آموزش رؤساي آموزش اجتماعي با عنوان
(SEOTCS) به وقوع پيوست. در همين اثنا كتابخانه هاي روستايي، كالج
هاي
janata، باشگاه هاي ويژه جوانان و مدارس گروهي (قومي
) آغاز به فعاليت نمود. مدارس گروهي (قومي) كه مطابق الگوي پيشرفته دانماركي تحت
عنوان
Vidyapeeths فعاليت مي نمودند به ارائه و اجراي طرح هاي
آموزش بزرگسالان به جوانان و افراد بزرگسالان روستايي مناطق
Karnataka و
Vihars در ايالت بيهار پرداختند
. دولت هند نيز به تشكيل شوراي آموزش عالي روستايي در جهت ارتقاء سطح سواد افراد
روستايي از طريق اجراي پروژه احداث مؤسسات روستايي مبادرت نمود. اجراي اين طرح ها
خود به توسعه روستايي من جمله توسعه برنامه هاي سوادآموزي در روستا هاي كشور منجر
گرديد. طي سال 1956 كميته دائمي
CABE در حوزه آموزش اجتماعي
تشكيل يافت. در همين اثنا مركز ملي آموزش پايه در جهت تدارك امكانات آموزش پيشرفته
و تقبل پژوهش هاي مربوط به آموزش جوانان آغاز به فعاليت نمود. علاوه بر اين تلاش
هاي مختلفي در جهت نشر سوادآموزي توسط ايالات مختلف كشور صورت پذيرفت كه از اين
ميان مي توان به منطقه
Gran Shihshan واقع در ايالت
Maharashtra اشاره نمود كه طي سال 1959 يكي از ايالات موفق كشور در
جهت نيل به اهداف آموزش بزرگسالان به شمار مي آمد. هدف اصلي مسوولين منطقه فوق
اجراي سياست سوادآموزي روستا به روستاي ايالت ظرف مدت زمان كمتر از 6 ماه به واسطه
بهره گيري از خدمات افتخاري معلمين ابتدايي و متوسطه بود. گفتني است كه عملكرد اين
منطقه از انعكاس موفقي برخوردار بوده اما با عدم اتمام طرح به علت بحران هاي مالي
نيز مواجه بوده است. علي رغم تمامي تلاش هاي به عمل آمده در حوزه آموزش بزرگسالان
اين حوزه آموزشي از پيشرفت رضايت بخش و مطلوبي برخوردار نبوده است. چرا كه طرح هاي
توسعه ملي كاهش يافته و به تدريج از ميان رفته اند. تنها در صورتي آموزش بزرگسالان
به صورت خودكار جهاني مي گردد كه آموزش ابتدايي به صورت جهاني و اجباري مطرح گردد
. با بررسي نرخ جمعيت باسواد كشور هند درمي يابيم كه اين كشور طي سال 1951 از رشد
37/19 درصدي و طي سال 1961 از رشد 02/24 برخوردار بوده است اين در حالي است كه
بعدها طي سال 1966 كميسيون
Kothari بر اهميت گسترش سواد و
برنامه هاي سوادآموزي تأكيد نمود كه از جمله اصلي ترين اصول آن مي توان به موارد
ذيل اشاره نمود
: . گسترش آموزش عمومي 5 ساله براي كودكان رده هاي سني 11-6 سال
· تدارك دوره هاي آموزش نيمه وقت براي آندسته از كودكان رده هاي
سني 14-11 سال كه يا از تحصيل بازمانده و يا مردود علمي شناخته شده اند
. تدارك آموزش پاره وقت و حرفه اي براي افراد بالغ رده هاي سني
30-15 سال
. بهره گيري از رسانه هاي گروهي به عنوان ابزاري قدرتمند در جهت
آماده سازي افراد به برخورداري از نعمت سواد
. احداث كتابخانه ها در سراسر كشور
. تأكيد بر لزوم پي گيري برنامه هاي آموزشي
. نقش بارز و مهم دانشگاه ها و سازمان هاي داوطلب در سطوح ايالتي
و منطقه اي
با توسل به معيارهاي فوق، نرخ سوادآموزي در كشور طي سال 1971 بر
60 درصد و طي سال 1976 بر 80 درصد بالغ گرديد. بعدها كميته آموزش هند به اين موضوع
پي برد كه اگر چنانچه سواد ارزشمند تلقي گردد مي بايستي به صورت عملي به مورد اجرا
درآيد. با اين هدف طي سال 68-1967 پروژه بين سازماني آموزش حرفه اي سوادآموزي به
كشاورزان با هدف تعميم ارائه برنامه هاي آموزش به افراد بزرگسال به مورد اجرا
درآمد. گفتني است كه پروژه مذكور 144 منطقه كشور شامل 8640 كلاس درس را تحت پوشش
قرار داده و به سازماندهي آموزش 6/2 ميليون كشاورز تا سال 1978 منتهي گرديد
. نهاد هاي مركزي در ميان كشورهاي جهان اين كشور هندوستان است كه با بزرگترين
مشكلات آموزشي روبروست. تقريباً يك سوم افراد بي سواد جهان در كشور هندوستان قرار
گرفته اند. با توجه به سرشماري به عمل آمده طي سال 1991 بالغ بر 200 ميليون بزرگسال
بي سواد در كشور هندوستان وجود دارد. عدم توجه به آموزش در زمان استعمار كشور به
كاهش برنامه هاي آموزشي به ويژه برنامه هاي ويژه افراد ساكن مناطق محروم كشور منتهي
گرديد. بر اين اساس نهاد آموزش ملي با عنوان
NLM به طور
مأموريتي و در چ ارچوب زم اني مشخص و تحت نظارت سازمان ملل در كشور راه ان دازي
گرديد. هدف اصلي
NLM ارائه برنامه هاي آموزشي به 100 ميليون
نفر از افراد بي سواد رده هاي سني 30-15 سال تا سال 1991 بود
. طرح آموزش پيوسته بزرگسالان طرح آموزش پيوسته بزرگسالان تا زمان دستيابي كامل به هدف باسوادي
كليه افراد رده هاي سني 35-15 و جلوگيري از افت تحصيلي دانش آموختگان و ارتقاء
مهارت هاي آموزشي آنان ادامه خواهد داشت. گفتني است كه اين طرح با همكاري
NGOs (سازمان هاي خصوصي)، سازمان هاي جوانان، معلمان و دانش آموزان
داوطلب صورت مي گيرد. دو دسته از فعاليت ها در كانون برنامه هاي آموزش بزرگسالان
قرار گرفته اند. از يك سو در حالي كه به نياز دانش آموختگان جديد آموزش عالي و
پيوسته از طريق تدارك امكانات آموزشي مستقل، ايجاد برابري در سيستم باز آموزشي،
آموزش هاي آشنايي با مشاغل و برنامه هاي توسعه مهارت هاي آموزشي افراد اهميت داده
مي شود، از سوي ديگر برنامه هاي آموزش عمومي نيز با انرژي و نيروي حركتي تازه اي
تغذيه مي گردند. پرداختن به مورد دوّم جهت جذب افراد بي سواد، ضروري است. منظور از
افراد بي سواد آندسته از افرادي است كه به دليل ترك تحصيل از عمليات آموزشي
بازمانده و يا به هر دليلي از برنامه هاي آموزشي مدارس محروم مانده و لاية جديدي را
به اقشار بي سواد جامعه افزوده اند
. طرح عملياتي مبارزه با بي سوادي طي دهة اخير طرح مبارزه با بي سوادي بالغ بر 90 درصد از روستاها و
مناطق كشور هندوستان را تحت پوشش قرار داده است. حوزه هاي ايالتي مركز اجرايي اين
برنامه ها محسوب مي شوند با مشاركت مردم صورت مي گيرد. طي 5 سال اخير، اين عمليات
به طور چشمگيري در من اطق دورافت اده و ايالاتي كه از لحاظ آموزشي عقب افتاده و
محروم مي باشند به مورد اجرا در آمده است. ايالاتي نظير بيهار، مدهيا يرادش، آث ار
يرادش و راجستان در اي ن دسته ق رار مي گيرند. روح همكاري و تعاون داوطلبان در
اجراي اين طرح عملياتي، قابل تحسين بوده است. در مناطق ديگر كشور همانند دامكا
[5]و بانسوانا
[6] در راجستان كه از زنان با
سطح پائين آموزش برخوردار بوده و دسترسي به آن مناطق آسان نمي باشد چندين عمليات
بسيج اجتماعي به اجرا درآمده و خيل عظيمي از مردم كشور در آن حضور يافته اند
. نظارت و ارزيابي بر طرح عملياتي با گسترش برنامه هاي آموزشي نياز به نظارت و ارزيابي به طور كامل
احساس گرديد. لازم به ذكر است كه اين قبيل نظارت ها به صورت ملاق ات از مناطق
عملياتي و تدارك گزارشاتي در خصوص ميزان كارايي و عملكرد آنان صورت مي گيرد. جهت س
اده و مؤثرتر نمودن هر چه بيشتر نظارت ها، جلسات نظارتي ماهيانه اي در سطح ايالات
تشكيل مي يابد. بحث هايي كه در اين جلسات صورت مي گيرند، تنها بر جمع آوري اطلاعات
متمركز نگرديده، بلكه جنبه هاي كيف ي آموزشي هم انند مشكلات آتي پيش روي طرح هاي
عملياتي نيز مورد بحث و گفتگو قرار مي گيرند. ارزي ابي م تقارن و سطحي برنامه هاي
آموزشي در سرتاسر ايالات به اجرا درآمده و ميزان موفقيت عمليات انجام ي افته را م
ورد ارزي ابي ق رار مي دهند. ارزي ابي م تقارن زمان ي صورت مي پذيرد كه حداقل 50
درصد از كودكان ثبت ن امي به گذراندن م راحل ابتداي ي آموزشي نائل آيند. ارزيابي
نهايي نيز زماني صورت مي گيرد ك ه 60 درصد از دانش آموزان به تكميل مرحلة سوّم
آموزش ابتداي ي نائل آمده و يا در حال تكميل آن ب اشند
. نتايج يافته هاي ارزيابي هاي ملّي در خصوص نرخ سواد ملّي مي توان از طريق سرشماري هايي كه 10 سال يك
بار در سطح كشور صورت مي گيرد به اطلاعات كافي دست يافت. آخرين سرشماري به سال 1991
صورت گرفته است. از آنجايي كه ايجاد اصلاحات در نرخ رشد سوادآموزي منحصرا به تلاش
هاي آموزشي مربوط نشده و معرفه هاي ديگري همچون مؤثر و كارآمد بودن برنامه هاي
آموزشي نيز در آن دخيل مي باشند از اين روي مي بايد به ميزان ارتقاء سطح سوادآموزي
با ديدي كلّي تر نگريسته شود
. نرخ ارتقاء سوادآموزي در كشور هندوستان از سال 1951 به بعد
يكنواخت بوده است. اين در حالي است كه اين نرخ پس از س ال 1991 با جهش عظيمي همراه
بوده است. ميانگين نرخ رشد دورة 10 ساله تنها 31/10 درصد ب وده و اي ن در حاليست ك
ه بين سال ه اي 97-91 (يك دورة 6 ساله) افزايش 10 درصدي در اين ميزان به ثبت رسيده
است. براساس پيش بيني هاي به عمل آمده، كشور هندوستان با تلاش بيشتر سعي در افزايش
اين ميزان تا نرخ 70 درصد تا اواخر قرن حاضر دارد
آمار جمعيتي افراد بي سواد كشور (برحسب ميليون) سال | تعداد جمعيت بي سواد(بالاتر از 7 سال) | جمعيت بالاتر از 7سال | جمعيت كل |
1961 | 24940 | 35685 | 43893 |
1971 | 28303 | 44565 | 54816 |
1981 | 30531 | 54104 | 66529 |
1997 | 32888* | 77491 | 95304 |
2001 | 25842** | 83882 | 103163 |
نرخ رشد سواد در مناطق شهري و روستايي برمبناي درصد |
|
نرخ رشد سواد در ميان زنان و مردان برمبنااي درصد |
|
از سال 1991 ب ه بعد ت غييراتي در اين روند صورت گرفته است. كاهش
نرخ افراد بي سواد كشور طي سال هاي 97-1991 كاملاً محسوس بوده كه اين خود نشانگر
موفقيت تلاش هاي صورت گرفته در زمينة ارتقاء سطح سواد و آموزش بنيادي كشور مي باشد
. مطابق نمودار فوق تفاوت هاي موجود در مناطق شهري و روستايي، سدّي عظيم در مقابل
ارتقاء سطح سواد افراد بوده است. مطابق اين نمودار شكاف ميان شهر و روستا بتدريج رو
به كاهش گذارده است. در اين دوره در مقايسه با دهه هاي پيشين نرخ رشد سواد در مناطق
روستايي بيشتر نيز بوده است. اين روند احتمالاً از دو عامل تأثير پذيرفته است. اوّل
اينكه پيشرفت عظيمي در آموزش ابتدايي صورت گرفته و دوّم اينكه طي دهة 1990 همكاري و
مشاركت مردم در طرح عملياتي مبارزه با بي سوادي به طور ناباورانه اي افزايش يافته
است. اين عامل خود بوضوح بيانگر كاهش تفاوت هاي آموزشي در مناطق شهري و روستايي
كشور مي باشد. با توجه به نمودار مذكور افزايش نرخ زنان باسواد در فاصلة سال هاي
1991 و 1997 نيز مشهود مي باشد. نرخ مذكور در فاصلة زماني مشخص براي زنان با 11
درصد و براي مردان با 9 درصد رشد مواجه بوده است. اين در حالي است كه طي دهة قبل
نيز زنان از رشد بيشتري نسبت به مردان برخوردار بوده اند. (6/9 درصد در مقابل 8/7
درصد) از اين روي رشد سريع نرخ سوادآموزي زنان نه تنها پابرجا مانده بلكه طي دهة
اخير به مقدار آن نيز افزوده گرديده است. دليل اين مورد تأكيد
NLM بر مشاركت هر چه بيشتر زنان و ثبت نام از دختران در مدارس
ابتدايي بوده است. از جمله مهم ترين اهداف آموزش بزرگسالان مي توان به موارد ذيل
اشاره نمود
: بسيج اجتماعي برجسته ترين ويژگي طرح عمليات آموزشي اين بوده است
كه از آموزش تحت عنوان جزء لاينفك زندگي ياد نموده و به هدايت مردم جامعه به سوي
آموزش و يادگيري مبادرت نموده است. گفتني است كه جهت عملي سازي اين طرح از كليه
ابزارهاي ممكن من جمله برپايي مراسم فرهنگي و به اجراگذاشتن بازي هاي محلّي، خيمه
شب بازي و سرودهاي دسته جمعي و غيره استفاده گرديد
. سياستهاي آموزشي ازجمله مهمترين سياستهاي آموزش بزرگسالان در كشورهند مي توان به موارد ذيل اشاره
نمود
: 1. افزايش نرخ ثبت نام مدارس برنامة آموزش بزرگسالان به گونه اي طراحي گرديده است كه به ارتقاء
نرخ ثبت نام كودكان در مدارس منجر گردد. يافته هاي مطالعاتي در كشور هندوستان نشان
مي دهند كه كودكان خانواده هاي باسواد بيشتر از كودكان خانواده هاي بي سواد در
مدارس ابتدايي ثبت نام نموده اند. به عبارت ديگر در خانواده هاي باسواد از هر 3
كودك 2 نفر در مدارس ابتدايي ثبت نام مي نمايند. در خصوص دختران اين تفاوت محسوس تر
است. نرخ ثبت نام خانواده هاي محروم از آموزش بزرگسالان نيز بر 58 درصد و خانواده
هاي سهيم در اين آموزش بر 72 درصد بالغ مي گردد
. 2. افزايش ميزان آگاهي مردم جامعه از اهميّت آموزش طبق تحقيقات به عمل آمده در كشور هندوستان به اثبات رسيده است كه
خانواده ها از اهميت آموزش براي خود و فرزندانشان آگاهي كامل دارند. بزرگترين
دستاورد آموزش بزرگسالان تأثيرگذاري آن بر حوزه آموزش دختران است. اعتماد به نفسي
كه دختران از
طريق انجام تكاليف مدرسه و ايفاي ديگر نقش ها كسب مي كنند حاصل آگاهي
والدين باسواد از اين موضوع است كه دختران بايد آموزش ديده و وارد محيط اجتماعي
شوند. از اين روي جهت برقراري شرايط برابر آموزشي براي دختران و پسران بايد به
مقولة آموزش كمي اهميت بيشتري داد
. 3. ايجاد برابري جنسي در حوزه آموزش مشاركت زن ان در حوزه آم وزش از جمله ديگر نقاط قوّت طرح آموزش
بزرگسالان محسوب مي گردد. چرا كه بالغ بر 62 درصد از شركت كنندگان طرح مذكور از
زنان متشكل مي گردد. طرح آموزش بزرگسالان به آندسته از زناني كه از آموزش محروم
مانده اند، فرصت ارتقاء موقعيّت اجتماعي از طريق ارتقاء سطح آموزش، معلومات و
يادگيري مهارت ها را فراهم آورد. طرح مبارزه با بي سوادي و طرح عملياتي آموزش
بزرگسالان هر دو بر از ميان برداشتن اختلافات جنسي و اعطاي قدرت به زنان تمركز
داشته اند
. 4. ارتقاء جايگاه زن در خانواده اجراي طرح آموزش بزرگسالان همچنين به ايفاي نقش مهمي در زمينة
ارتقاء مقام و منزلت زن در خانواده ها منتهي گرديده است. با وجودي كه زنان از اجازة
دخالت در تصميم گيري هاي خانواده برخوردار نبودند اما با اجراي طرح مذكور اين
اعتماد به زنان داده شد تا از سهمي هر چند ناچيز در امورات داخلي و خارجي خانواده
ها برخوردار گردند
. 5. ارتقاء سلامتي و بهداشت خانواده و جامعه اجراي طرح آموزش بزرگسالان همچنين تأثير مسلّمي بر سلامتي و
بهداشت خانواده به همراه داشته است. چرا كه با ارتقاء سواد علمي ي ك جامعه نرخ زاد
و ول د و م رگ و مي ر آن جامعه نيز كاهش مي يابد. اجراي طرح آموزش بزرگسالان همچنين
به گسترش علوم بهداشتي و تغذيه اي منتهي گرديده است. اين امر مادران را قادر مي
سازد تا به مراقبت ه اي لازم بهداشت ي از اعضاي خانواده به ويژه كودكان مبادرت
نمايند
. اطلاع رساني عمومي، اراده هاي سياسي و صلاحيت ملّي طي دهة اخير شاهد آن بوديم كه جامعة متمدن در بسيج عقايد عمومي و
تشويق برنامه هاي آموزش همگاني دست توانايي داشته است. بسيج همگاني آموزش كه حاصل
طرح عملياتي مبارزه با بي سوادي است خود شاهدي بر اين مدّعاست. علاوه بر اين اجراي
اين طرح عملياتي به آمادگي هر چه بيشتر افراد داوطلب در جهت ارتقاء سطح آموزش منجر
گرديده است. علاوه بر اين با بررسي اين طرح عمليات مذكور همچنين مشخص گرديد كه
ميزان درخواست برنامه هاي آموزش بنيادي در كشور به طور فوق العاده اي بالا مي باشد
. مأموريت گسترده اي كه در پيش روي دولت هندوستان قرار دارد، اجراي سياست برقراري
تعادل و هماهنگي ميان نرخ درخواست آموزشي بنيادين مناطق حاشيه اي و مناطق محروم
كشور مي باشد. سياست مذكور بايد از طريق تلاش هاي نه چندان گسترده اما مؤثر صورت
گيرد. دهة 90 شاهد فعاليت هاي موفقي در اين زمينه بوده است. بعلاوه در چندين پروژه
آموزش همگاني
EFA من جمله لاك جامبيش و مبارزه با بي سوادي،
سازمان هاي دولتي و غيردولتي از پتانسيل مشاركتي و همكاري بالايي برخوردار بوده
اند. در كل مي توان گفت كه طي چند سال اخير شاهد مشاركت گسترده جامعة مدني در
فعاليت هاي آموزش همگاني
EFA بوده ايم. گفتني است كه اين امر
به طور غيرمستقيم به ارتقاء سطح آگاهي مردم و توجه سياسي به جانب آموزش همگاني
EFA منتهي گرديده است. با توجه به سه دسته از فعاليت هاي عمده
اي كه توسط دولت اتخاذ گرديده اند، آرايش مثبت سياسي داخل كشور مشهود مي گردد. دستة
اوّل معيارهاي قانون گذاري بودند كه طي سال هاي اخير به عرصة ظهور درآمدند. از جمله
اين قوانين مي توان به لزوم تشكيل شوراهايي اشاره نمود كه دولت را ملزم مي نمود تا
به تدارك برنامه هاي آموزشي رايگان براي كليه كودكان رده هاي سني 14-5 سال مبادرت
نمايد. اين روند هم اكنون در كشور هندوستان به صورت قاعدة كلّي درآمده و در حال
اجراست. در برخي ايالات كشور نيز معيارهاي قانون گذاري جديدي ارائه گرديده است. به
عنوان مثال ايالت تاميل نادو به طراحي طرح آموزش مبادرت نمود، كه براساس آن كليه
كودكان ملزم به حضور در كلاس هاي ابتدايي بودند. معيار قانون گذار ديگري نيز با
عنوان تمركززدايي از آموزش ابتدايي در چندين ايالت كشور به مورد اجرا گذارده شد
. دستة دوّم اين فعاليت ها كه همانند دستة اوّل جهت گيري مثبتي به
رهبري هاي سياسي بخشيد، اختصاص منابع آموزشي بيشتر به حوزه آموزش پايه بود. چرا كه
منابع در دسترس آموزش بنيادي هرگز كافي نبوده است. از اين روي تلاش هاي صورت گرفته
در جهت اختصاص منابع بيشتر به آموزش همگاني
EFA نسبت به بخش
هاي ديگر آموزشي، نكتة مهمي است كه بايد بدان توجه داشت. طي سال هاي اخير همچنان
تلاش در جهت اختصاص منابع هر چه بيشتر به آموزش همگاني آغاز گرديده كه جهت هر چه
مؤثرتر واقع شدن آن، اين روند بايد ادامه يابد. همانگونه كه در بخش هاي قبلي نيز
بدان اشاره گرديد، حصول پيشرفتي دائمي در آموزش همگاني تنها از طريق ابتكارات پروژه
اي صورت نمي گيرد. بلكه مي بايستي با روند اصلاحات مديريتي همراه شده تا بتواند از
تغييرات حاصله (پيشرفت هاي حاصله) در طول عمليات كوتاه مدت پشتيباني به عمل آورد
. روند فوق بعد ديگر اين طرح عملياتي است كه جهت ايجاد اصلاحات در ساختار فعلي و روند
مديريتي به آمادگي بالاي نهادهاي سياسي نيازمند است. در اينجا نيز مي شود تأثيرات
مثبت اين روند را در دولت هاي ايالتي مشاهده نمود. چرا كه تلاش هاي زيادي در سطح
ايالات در زمينة تمركززدايي و مقتدرسازي پرسنل مدرسه اي جهت اجراي مديريتي مؤثر و
كارآمد صورت گرفته است. با اين حال جهت عملي سازي تلاش ها در زمينة اصلاحات و ايجاد
تغييرات در مديريت گستردة ايالات، اين امر كافي به نظر نمي رسد. با وجود كليه
مشكلات و كنش هايي كه پيش روي اين سيستم قرار دارد، ابتكارات جديد پروژه هاي آموزش
همگاني
EFA اثبات مي نمايد كه كشور هندوستان در جهت پيشبرد
اهداف آموزش همگاني
EFA در هر دو زمينة سياست اجرايي مداوم و
در دسترس قرار دادن منابع بشري مورد نياز از آمادگي لازم برخوردار مي باشد
. ارزيابي آموزشي توسعة فراهم سازي آموزش بنيادي در كشور هندوستان جرياني تدريجي
بوده است كه حتي پيش از دهة 90 نيز به مورد اجرا درآمده است. اين در حالي است كه طي
سال هاي اخير گام بزرگي در جهت نيل به آموزش ابتدايي در سرتاسر كشور برداشته شده
است. به گونه اي كه كليه كودكان مي توانند در نزديكترين مكان ممكن به آموزش ابتدايي
دست يابند. گفتني است سياست مذكور با خلق امكانات جديد و همياري اهالي بخش هاي
مختلف كشور صورت پذيرفته است. در كنار ارتقاء دسترسي كودكان به امكانات مدرسه اي
نرخ ثبت نام و حضور كودكان در مدارس نيز رو به افزايش گذارده است. از جمله نكات
قابل توجه در اين خصوص كاهش ناهمگوني هاي دو جنس زن و مرد در نرخ ثبت نام بوده است
. چرا كه اكراهي كه از قديم نسبت به آموزش دختران نشان داده مي شد، هم اكنون مغلوب
گرديده است. اين امر مي تواند حاصل طرح عملياتي مبارزه با بي سوادي در زمينة ارتقاء
مقام و منزلت زنان بوده باشد. در هر حال اين پروژه در ابتداي راه بوده و راه طولاني
و دراز مدتي پيش روي دارد. مشكل ديگري كه به نظر مي رسد به طور كامل مهار نگرديده
مشاركت محدود برخي گروه هاي حاشيه اي در برنامه هاي آموزشي مي باشد. اين بدان مفهوم
نيست كه هيچ تلاشي در اين زمينه صورت نگرفته است. اما با اين حال در جهت مقابله با
اين مشكل بايد بررسي هايي دقيق به عمل آمده و پروژه هاي قديمي تجديد و اصلاح گردند
. بدون شك بهبود كيفيت آموزشي بخش عظيمي از فعاليت هاي آموزش همگاني
EFA را به خود اختصاص داده است. سرمايه گذاري هاي كلاني در زمينه
تجديد زيربناهاي آموزشي و تخصيص منابع به مدارس ابتدايي صورت گرفته است. اگر چه
بانكداران خارجي در زمره تأمين كنندگان اين طرح بوده اند اما نبايد فراموش كرد كه
عمده ترين سرمايه گذاري ها از جانب منابع داخلي صورت گرفته است. علاوه بر افزايش
سرمايه گذاري ها، گام هاي بزرگي در جهت بهبود كيفيت آموزش و يادگيري برداشته شده
است. طي دهة اخير تلاش عمده اي در جهت آموزش معلمان ضمن خدمت صورت گرفته است. اين
طرح در كنار پروژة “حداقل سطح يادگيري” به ارتقاء ميزان آگاهي مردم نسبت به بهبود
كيفيت آموزش و يادگيري منجر گرديده است. همچنين مراكز محلّي جديدي همانند
CRC,BRC,DIET تأسيس گرديدند كه عمده هدف آنها حمايت از معلمين و
ارائه خدمات مشاوره به آنان بوده است. گفتني است كه در اين خصوص نيز نمي توان ميزان
دقيق تأثيرگذاري اين مراكز در بهبود روند آموزش و يادگيري و ميزان دسترسي به آموزش
ابتدايي را مشخص نمود. كليه اين تلاش ها بايد به مدت طولاني ادامه يابد، تا تأثير
دقيق آن مشخص گردد. تملك اجتماعي براي مدت زمان طولاني در حوزه آموزش همگاني مطرح
بوده است. اگر چه اين شعار مكرّرا در اسناد و سياست هاي كشور لحاظ گرديده است، اما
تلاش هاي محدودي در اين زمينه صورت گرفته و تعداد محدودي از اين شعارها به عرصه
ظهور درآمده اند. تلاش ها و موفقيت هاي حاصله در سرتاسر كشور يكسان نبوده است. چرا
كه در اين صورت ابتكارات تكنيكي و اجرايي صورت پذيرفته طي چند سال اخير مي بايد به
مشاركت و واكنش مثبت جامعه منجر مي گرديد. نوساماني سيستم مديريتي فاز ديگر طرح
عملياتي مبارزه با بي سوادي محسوب مي گردد كه طي چند سال اخير توجه عموم را مجذوب
خود ساخته است. چندين معيار در اين زمينه اتخاذ گرديده اند كه انتظار مي رود تأثيري
ماندگار بر كارآيي نظام آموزشي داشته باشند. تقريباً در كليه ايالات كشور ساختمان
مجزايي ويژه ارائه برنامه هاي آموزش بنيادي اختصاص يافته است. اميد مي رود كه اين
امر به اقتدار و تكميل فعاليت هاي آموزش بنيادي منجر گردد. توسعة ديگري كه در اين
زمينه صورت گرفت، به عرصه ظهور درآمدن اعضاي ثانويه در اجراي برنامه هاي دولت هاي
ايالتي بود كه به ساده و مؤثر نمودن روند سرمايه گذاري ها و مديريت ابتكارات آموزش
همگاني منتهي گرديد. در حال حاضر كليه اين امور در مفاد برنامه هاي آموزش همگاني
EFA گنجاده شده و به عنوان ابزاري بسيار مفيد و مؤثر در بهبود
كارايي مديريت ها دخيل مي باشد. فلذا مي بايد در جهت تداوم اين پروژه ها تلاش هاي
عمده اي صورت گرفته و سرمايه گذاري هاي بيشتري به آن اختصاص مي يابد. سومين و شايد
مهم ترين توسعه اي كه در اين زمينه صورت پذيرفته، روند تمركززدايي آموزش است كه در
تعاقب اصلاحات قبلي به عرصة ظهور درآمد. دولت هاي ايالتي با اتخاذ معيارهاي جديد
اصلاحاتي، ساختار مديريتي جديدي را تقديم آموزش همگاني نمودند. انتظار مي رود كه
اين امر با رهبري اعضاء دولت هاي ايالتي كه بيش از هر بخش ديگري در تغيير مفاد
آموزشي و شرايط محلّي توانا مي باشند تغييرات عمده اي را در مقام مديريتي اعمال
نمايد. از همان ابتدا كه بحث بسيج منابع مطرح گرديد، روز به روز به اهميت و حياتي
بودن آن افزوده گرديد. اجراي سياست آزادي اقتصادي و تعديل و تطبيق ساختارها اهميت
آن را به ميزان دو برابر افزايش داده است. طي دهه اخير گام هاي مثبت در اين زمينه
برداشته شده است. در اين دوره مي توان شاهد افزايش نرخ بودجه اختصاص يافته به آموزش
بنيادي بود. كه اين خود مي تواند معرف در دسترس بودن سرمايه ها جهت ارتقاء سطح
آموزش بنيادي باشد
. جهت گيريهاي آموزشي كشور طي قرن بيستم قانون اساسي هندوستان كه به سال 1950 اقتباس گرديد، ايالات كشور
را بر آن داشت تا ظرف مدت زمان 10 سال به فراهم سازي امكان برخورداري كودكان رده
هاي سني 14-5 سال از امكانات آموزشي پايه مبادرت نمايند. گفتني است كه اين عمليات
گسترده سريعاً پي گيري شده و ظرف مدت 50 سال اخير فرسنگها راه جهت نيل به اين منظور
پيموده شده است. اين عمليات در شرايطي آغاز گرديد كه از 5 نفر شهروند هندي 4 نفر از
نعمت سواد بي بهره بوده و از هر 10 كودك تنها 2 نفر در كلاس هاي درس حضور مي
يافتند. با اتخاذ و اجراي عمليات مذكور در كشور هندوستان در جهت نيل به هدف آموزش
همگاني مدارس بيشتري در سرتاسر كشور تأسيس گرديد. سيستم عملياتي مذكور از لحاظ وسعت
و سطح پوشش از گسترش چشمگيري برخوردار بوده است. به نحوي كه در حال حاضر از هر 5
كودك گروه سني 14-6 چهار نفر در مدارس عادي حضور داشته و از هر سه نفر، دو نفر از
نعمت سواد برخوردار مي باشند. با وجودي كه پيشرفت حاصله ناچيز نبوده اما جهت نيل به
هدف آموزش همگاني ناچيز شمرده مي شود. در تعقيب هدف تدارك آموزش همگاني، سياست ملّي
آموزش و ساير فعاليت هاي اصلاحاتي از اهميت بالايي برخوردار گرديدند. انتشار بيانيه
جهاني آموزش همگاني پس از سال 1990، جلوه ويژه اي به جريانات كنوني داخل كشور
بخشيد. به نحوي كه طي دهة اخير قرن بيستم شاهد پيشرفت عمده اي در زمينة آموزش
بنيادي در كشور هندوستان بوده ايم. اما با اين حال سفر طولاني و دور و درازي در پيش
است. مهم ترين وظيفه حال حاضر دولت، از دست ندادن جنبشي است كه طي دهة اخير خلق
گرديده است. استراتژي ها بايد بگونه اي طراحي شوند كه طي قرن آتي دسترسي كامل به
اهداف
EFA حاصل گردد. سياست ها و برنامه هاي آتي كشور نيز
بايد با توجه به اين ديدگاه جهت گيري گردد. از جمله مهم ترين جبهه گيري هاي
EFA طي قرن بيست و يكم مي توان به موارد ذيل اشاره نمود
: 1- تدارك آموزش ابتدايي براي كليه كودكان - ادامة مأموريت ناتمام 2- درنظر گرفتن ضابطه ها جهت برقراري تعادل ارتقاء كيفيت آموزشي دهة 1990 كه از همان ابتدا با طرح “بهره برداري از تخته سياه
[7]” جهت تشكيل مدارس ابتدايي با حداقل زيربنا و امكانات آموزشي
همراه شد، شاهد ابتكارات جديدي در زمينة بهبود كيفيت آموزشي بوده است. با اين حال
اين رشته از عمليات مرحلة آغازين خود را طي نموده و در جهت نيل به اهداف تعيين شده
مي بايد ادامه يابند. تجارب بدست آمده نشان مي دهند كه ارتقاء كيفيت آموزشي نه تنها
بر نرخ ثبت نام و ماندگاري كودكان در مدارس تأثير داشته است، بلكه به افزايش قدرت
فن آوري و ميزان مسئوليت پذيري شهروندان هندي منجر گرديده است. از جمله مهم ترين
ضوابط روند ارتقاء كيفيت آموزشي كشور طي دهه 90 مي توان به موارد ذيل اشاره
نمود
: . بهبود كيفي محتويات دروس آموزشي
. مستعدسازي معلمان در حال خدمت و ي ا آمادة به خدمت
. تدارك امكانات زيربنايي و مناسب آموزشي
. تأكيد بر مقتدرسازي مديريت نهادي
. تأسيس نهاد ارزيابي آموزشي
علي رغم اعمال سياست مذكور عملكرد كيفي مدارس كشور رضايت بخش
نبوده است. از اين روي تلاش هايي در جهت اقتدار هر چه بيشتر مديريت داخلي مدارس و
اصلاح روند كيفي آموزش و يادگيري صورت پذيرفته است. علاوه بر اين تلاش هايي در جهت
سمت و سو دادن به روند توسعه از طريق اجراي طرح هاي نهادي و نظارتي و اعمال سياست
هاي مديريتي ساده و مؤثّر به مورد اجرا گذارده شده است. جهت نيل به اين هدف، در حال
حاضر طرحي به اجرا درآمده كه از طريق آن از معلمان و سرمعلّمان منطقه اي حمايت مي
گردد
. منبع :
http://www.iranculture.org/research/edupol/countries.php?c=india&s=4-6