تأثیر شغل والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقدمه:
نظام هستي بر اساس مهرو محبت پروردگار به انسان پديد آمده است . اگر عشق و محبت نبود ، نه طلوعي بود و نه غروبي ، نه بهاري بود و نه شكفتن گلها و نه نغمه هاي شورانگيز بلبلان شنيده مي شد. نه كوهساري وجود داشت نه آبشاري نه امواج غلتان درياها به چشم مي خورد و نه ستارگان درآسمان ها چشمک مي زدند. اگر مي خواهيد كودكان ما با نشاط و خرّمي زندگي كنند ، اگر مي خواهيد استعدادهاي خداوندي درآن ها شكوفا شود واگر مي خواهيد روح اميد ، اعتماد وتلاش در آن ها زنده شود زندگي خانوادگي را از مهر و محبت سرشار نمائيم و در و ديوارخانه را با صفا و صميمت آذين كنيم .
رسول خدا ( ص ) مي فرمايد : هيچ بنايي نزد خداوند محبوب تر از بناي خانواده نيست .
مهّم ترين نهادي كه وظيفه آماده كردن افراد جامعه را به عهده دارد خانواده است. والدين هستند كه امكانات مادي تحصيلي مانند غذا ، لباس ، لوازم التحرير را برای فرزندان فراهم و در جهت رفع نیازهای جسمی و روحی آن ها می کوشند . اگر فرزندان در اين جامعه كوچك يعني خانواده سالم متكي به نفس ، مسئوليت پذير ، منظم و با ايمان بارآمدند ، هنگامي كه وارد اجتماع می شوندجامعه هم آنها را خواهد پذيرفت . بنابراين مسئوليت پدر ومادر در دوران كودكي فرزندان خيلي سنگين است وغفلت وعدم توجه در پاكي وكامل بودن غذاي جسم و روح كودك عوارض غير قابل جبراني به بار خواهد آورد.
برقراري ارتباط صحيح و مطلوب با كودكان ، نظم بخشي به رفتار و ايجاد عادت هاي خوب در آنان مستلزم نگرش درست و وجود ارتباط مستمر ميان والدين و معلمان و داشتن اطلاعات واقع بينانه از وضعيت رفتار و نحوه ی انجام تكليف توسط دانش آموزان درخانه است. براساس اين بينش و با استفاده از روش هاي ديني مي توان در طول سال تحصيلي برنامه ريزي صحيح تدارك ديد تا دانش آموز از شخصيتي والاتر برخوردار باشد و به منش ها و عادت هاي ارزشمند و پسنديده مجهز گردد. اين امر زمينه تجلي ايمان و گرايش به عزمي خلاق را در دانش آموز فراهم خواهد ساخت.
آنان پيش ازآن كه با مشكلات و دشواري هاي رفتاري بزرگترها روبرو شوند ، از همان اوان كودكي مي توانند با برنامه ريزي صحيح والدين در زندگي به تدريج به رفتار خود نظم و ترتيب دهند و زمينه رعايت مقررات را در خويشتن به وجود آورند و اين برنامه ريزي به والدين ومربيان آگاه ، مدير و مدبّر نياز دارد تا بتوانند اين اهداف را اجرا و تحقق بخشند.
بیان مسئله:
قدم اول در موفقيت اين است كه پيروز شدن را بخواهيم ، تنها به اين صورت است كه اصول موفقيت را به آساني خواهيم آموخت. پیروزي در تحصيل به عوامل گوناگوني بستگي دارد و اين عوامل درمجموعه اي فردي ، آموزشگاهي ، خانوادگي و اجتماعي طبقه بندي مي شود.
بي ترديد پيشرفت تحصيلي دانش آموزان به عوامل مختلفي نظير درآمد ، سطح تحصيلات والدین ، رفتار والدين ، فضاي خانواده ، شبكه ارتباطي ، نوع مدرسه ، امكانات آموزشي ، رفتار معلم و بسياري از عوامل ديگر بستگي دارد.
در این تحقیق من عامل دوم یعنی سطح تحصیلات والدین را مورد بررسی قرار می دهم.
سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده ، همانند سایر عوامل مرثر بر پیشرفت تحصیلی به اشکال مختلف در پیشرفت تحصیلی و یا افت تحصیلی تأثیر می گذارد.
نحوه برخورد والدين ، فرزندان برخوردار از نعمت پدر ومادر ، تشويق يا تنبيه ومنعيت اقتصادي و محيط عاطفي خانواده ، ميزان سواد والدين بر پيشرفت تحصيلي فرزندان خود تاثير بسزايي دارد. و سرنوشت كودك را تغيير داده و در شكوفايي يا پس ماندگي استعداد و هوش او تأثير انكار ناپذيري دارد.
يكي از وقايع دردناك كه از مطالعه روي رشد كودكان با توانايي هاي بالقوه يكسان به عمل آمده است. اين است كه رشد وپرورش وكسب اطلاعات در اين كودكان خيلي متفاوت است . كودكاني كه درخانواده هايي تحصيل كرده وفرهنگي بارمي آيند، معمولاً نسبت به كودكاني كه از ين نظر كمتر حمايت شده اند، پيشرفت مداوم و پيوسته تري دارند.
پیشینه ی تحقیق :
اکبری (1356) در تحقیقی در مورد « علل ترک تحصیل در استان سیستان و پلوچستان » دریافت که بین سطح تحصیلات والدین و ترک تحصیل فرزندان آن ها رابطه ی معکوس وجود دارد. به این صورت که 74% ترک تحصیل کنندگان در گروه مورد مطالعه دارای پدران بی سواد ، 33% دارای پدران با مدرک ابتدایی و فقط 2% مدرک متوسطه داشته اند و 89% مادران نیز بی سواد هستند.
محمودی نسب (1364) در تحقیق خود با عنوان « بررسی علل مردودی دانش آموزان سال سوم راهنمایی در کرج » به این نتایج دست یافت که 39% از مردودین دارای پدران بی سواد و بیش از 50% آن ها دارای مادران بی سواد بوده اند ، در حالی که سواد پدران 48% از افراد موفّق بین سوم راهنمایی تا لیسانس و سواد مادران 35% از آن ها در همین حد بوده است.
محبی (1377) در تحقیقی دیگر پیرامون « سواد والدین و عمل کرد تحصیلی دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی منطقه ی چهار کرج » به این نتیجه رسیده است که بین عملکرد دانش آموزانی که دارای والدینی باسواد هستند و دانش آموزانی که والدین بی سواد دارند تفاوت معناداری وجود دارد ؛ به این معنا که سواد والدین در پیشرفت تحصیلی فرزندان اثرات مثبتی دارد.
کاووسی (1382) در تحقیقی پیرامون « تأثیر مطالعه ی والدین بر پیشرفت تحصیلی فرزندان » به این نتیجه رسیده است که میزان علایق والدین به مطالعه و توجّه به علم از جمله عوامل انگیزشی مؤثر در پیشرفت تحصیلی فرزندان است ؛ یعنی اگر در خانواده ای والدین به مطالعه بپردازند به مرور علاقه ی دانش آموز به مطالعه نیز افزایش می یابد و این امر باعث می شود فرزندان در امر تحصیل پیشرفت کنند.
سؤال های تحقیق :
الف - سؤال اصلی :
شغل والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان چه تأثیری دارد؟
ب - سوالات فرعی :
1- بين تحصيلات والدين و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان چه رابطه ای وجود دارد؟
2- اشتغال مادران می تواند بر پیشرفت تحصیلی فرزندان مؤثر باشد؟
3- وضعیّت اقتصادی خانواده بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان چه تأثیری دارد؟
4- آیا بی سوادی والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد؟
فرضیه های تحقیق :
ج1 - بین تحصیلات والدین و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه ای مستقیم وجود دارد ، با توجه به مطالعاتی که در این زمینه داشته ام به این نتیجه رسیده ام که هر چه سطح تحصیلات والدین بالاتر باشد به همان میزان ، دانش آموزان در امر تحصیل بیشتر پیشرفت می کنند.
ج2 – احتمالاً اشتغال مادران می تواند باعث پیشرفت تحصیلی فرزندان شود و مادران با توچه به شغلشان می توانند در امر تحصیل به فرزندان کمک کنند.
ج3 - به نظر می رسد وضعیّت اقتصادی خانواده بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می تواند تأثیر بگذارد.
ج4 – ممکن است بی سوادی والدین بتواند بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر منفی بگذارد و به همین دلیل والدین بی سواد نمی توانند فرزندانشان را در امر تحصیل یاری دهند.
متغیّرهای تحقیق :
1- متغير مستقل : «
Independent Variable »
متغيري است كه توسط محقّق دستكاري مي شود تا تأثیرات آن بر متغير وابسته مشخص شود. متغير مستقل در اين تحقيق « شغل والدین » مي باشد.
2- متغير وابسته : «
Dependent Variable »
متغيري است كه ارزش يا مقدار آن به متغير مستقل بستگي دارد. متغير وابسته در اختيار محقق نيست و محقق نمي تواند درآن دخل و تصرف و دستكاري به عمل آورد . متغير وابسته در اين تحقيق« پيشرفت تحصيلي دانش آموزان » مي باشد.
اهداف تحقیق :
هدف كلي:
تأثیر شغل والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان .
هدف هاي ويژه و جزئي:
1- شناخت عوامل اقتصادي موثر بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان .
2- تأثیر تحصيلات والدين در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان .
3- رابطه ی بین بی سوادی والدین و پیشرفت دانش آموزان
4- تأثیر اشتغال مادران بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان.
روش تحقیق :
در اين تحقيق كه هدف اصلي آن تأثیر شغل والدين بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان است ، از روش كتابخانه اي استفاده شده است و تمام مطالب نگارش شده در اين تحقيق باتوجه به مطالب كتاب هاي مختلف نوشته وگردآوري شده است ، بدون اينكه به تجزيه وتحليل آماري پرداخته باشيم.
بیان مفاهیم و اصطلاحات :
پيشرفت تحصيلي:
عليرغم تعاريف متعددي كه از پيشرفت تحصيلي شده است از قبيل موفقيت در يك پايه تحصيلي در طول يكسال بدون وقفه و… ، منظور از پیشرفت تحصیلی در ابن تحقیق يك ميزان قرار دادي نمي باشد؛ منظور از پيشرفت تحصيلي موفقيت در امر تحصيل است كه مي تواند به مهارت درامر خاص يا تخصيص در بخشي از دانش منجر شود و در نظام آموزش و پرورش منظور از پيشرفت تحصيلي دستيابي به اهداف آموزشي مورد نظر هر دوره آموزشی است .
مطالعه ی والدین:
والدین محبوبی که اهل مطالعه و علاقه مند به مباحث علمی و یافته های تحقیقاتی هستند و عموماً دوست دارند با اهل علم و اصحاب اخلاق برتر حشر و نشر داشته باشند و در مهمانی رفتن ها و مهمان دعوت کردن ها به این نکته اهمیت بیشتری می دهند و آن را از اصلی ترین معیارهای ارتباط حمعی خود به شمار می آورند ، فرزندانشان بیشترین موفقیت تحصیلی و نوآوری های فکری را از خود نشان می دهند.
تاریخچه ی موضوع :
معمولاً با شنيدن واژه «آموزش» اولين تصويري كه در ذهن نقش مي بندد، تصوير« مدرسه» است. ولي با كمي كوشش و دقت مي توان به خاطر آورد كه آموزش (با تعليم وتربيت) قبل از تاسيس اولين مدارس درطول عمر بشر وجود داشته است. حتي درميان جوامع اوليه نيزآموزش انجام مي پذيرفته است .اعضاي بزرگسال خانواده ، در طول تاريخ ، پيوسته خردسالان را آموزش داده و تربيت كرده اند.
امروزه مطالعه وتحصيل از جمله ضروري ترين نيازهاي هر فرد انساني است . زندگي در اين جامعه پيچيده و متحول مستلزم آن است كه فرد به طور دايمي به فراگيري و مطالعه بپردازد و از انگيزه دروني براي يادگيري برخوردار باشد. در اين صورت است كه مي تواند به طور خود جوش و بدون نياز به محرك هاي بيروني تلاش كند و به موفقيت برسد . البته در غياب انگيزه دروني اين پاداش ها ومشوق هاي بيروني است كه مي تواند فرد را به تحصيل ومطالعه تشويق كند. زيرا به اعتقاد وولفلك (1993) هم انگيزه دروني، يعني علاقه مندي به مطالعه وحس كنجكاوي و هم انگيزه بيروني يعني پاداش ها ومشوق هايي كه در ازاي مطالعه دريافت مي شود مي تواند نقش مهمي در تمايل فرد به مطالعه داشته باشد. والدين مي دانند كه لازم است فرزنداني را تربيت كنند كه براي يادگيري و مطالعه ارزش قائل باشند وحداقل بخشي از روز را به درس خواندن وفراگيري دانش اختصاص دهند.
با اين حال بسياري از پدرها ومادرها از فقدان انگيزه وعلاقه فرزندان خود به تحصيل سخن مي گويند ومعتقدند كه براي وادار ساختن آن ها به مطالعه ازهمه راهها استفاده كرده اند، اما به نتيجه نرسيده اند. وعده پاداش، جايزه ، تهديد و حتي تنبيه ازجمله روشهايي هستند كه به آن متوسل شده اند ولي هيچ يك از آنها نتوانسته بچه ها را به مطالعه درانجام تكليف دلگرم كند.( وشانك ، 1996 ، ص83 ).
پايه واساس يادگيري خوب وصحيح ، ميل و علاقه ويا انگيزه يادگيري است . اكثر كودكان باهوش انگيزه اي براي يادگيري بيشتر ندارند. بنابراين وقتي نه درخانه ونه در مدرسه الگويي براي كسب موفقيت هاي بيشتر ندارند، طبيعتاً خود را بالا نمي كشند. بنابراين اينجاست كه والدين ومعلم ها بايد با او همكاري كنند ودر اين راه به او كمک كنند.
تعریف لغوی موضوع :
موضوع تحقیق تأثیر و نقش شغل والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است . نقش در اين موضوع به معناي تأثیر و اثر بخشي مي باشد. يعني شغل والدین چه نقش و تأثیري در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان می تواند داشته باشد. به طور يقين دانش آموزاني كه دارای والدین شاغل هستند بهتر می توانند در امر تحصیل پیشرفت کنند یا از والدینشان در این زمینه کمک بگیرند . وجود والدين پشتوانه و مدد كار فرزندان مي باشد و درتمام مراحل زندگي تأثیرات خود را نمايان مي كند. در موضوع مذكور والدين كه جمع ولد مي باشد به معناي پدر و مادر و به عنوان دو عنصر اصلي خانواده بكار مي رود. تحصيل كه معناي اصطلاحي آن حاصل و بدست آوردن است ، معمولاً در بحث هاي مربوط به خانواده به عنوان يكي از محورهاي بحث مطرح بوده است كه البته بيشتر تحقيقات در محيط هاي بزرگ و پر جمعيت انجام گرفته و نتايج آن بر ساير بلاد تعميم داده مي شود.
تشريح عوامل مذكور در فرآيند تحصيل دانش آموزان و ميزان تأثیر هر كدام برروي پيشرفت تحصيلي يا افت آن ، تقويت عوامل پيشرونده و ارائه ی فرضيه هاي لازم به والدين ، تعيين ميزان تأثیر هر كدام از عوامل اقتصادي ، ميزان سواد والدين و نگرش آن ها به صورت تشويق و تنبيه و روابط عاطفي حاكم بر خانواده و… بر روي پيشرفت تحصيلي فرزندان ، از ديگر مسائل است كه اين جا لازم است در پي يافتن آن ها باشیم كه به نظر مي رسد در بهبود وضعيت تحصيلي فرزندان در ارتباط با خانواده مؤثرند. اميد آنكه مورد قبول واقع شود و بتوانيم گامي درجهت بهتر نمودن مسئوليت خود بر داريم كه ضمن مشخص كردن تعدادي از عوامل كه از طريق خانواده بر پيشرفت تحصيلي فرزندان تأثیر دارد ، ميزان و نحوه ی اثر هركدام از عوامل نيز مشخص گردد ، تا ضمن تقويت عوامل مثبت و كم اثر نمودن عوامل منفي والدين را به وظايف خود آشنا و آنان را در جهت فراهم نمودن زمينه هاي لازم براي تحصيل فرزندان خود ياري كند.
نظر اندیشمندان راجع به موضوع:
« داگلاس» به اين نتيجه رسيد كه عوامل مهم روي موفّقيّت هاي كودكان مدرسه اي تأثیر دارد، مانند علاقه والدين به تحصيل، اميد آنها به كودكشان ، به نوع زندگي اي كه راهبري مي كنند و …، كودكان خانواده هايي كه زياد به امرآموزش و پرورش اهميت نمي دهند ، بي علاقگي آنها به تحصيل در دبستان متجلي مي شود و تفاوت اين كودكان با كودكاني كه ازنظر آموزشي مورد حمايت قرار گرفته اند درمقطع راهنمائي بيشتر جلوه مي نمايد.
« داگلاس » در تحقيقش مي نويسد:
« تأثیر چنين خانواده هايي حتي روي كودكان مستعد هم اثر مستقيم دارد».
همچنين اين مطالعات دراكثر كشورها همين نتيجه را به دست داد.
دردهه1960 توسط دكتر« ج.ب.ا.داگلاس» مطالعه اي روي 5000 كودك انگليسي انجام شد كه علّت آن براي درك تأثیرات زندگي خانوادگي روي موفقيت هاي آموزشي كودكان بود.اين 5000 كودك در هشت سالگي، يازده سالگي و پانزده سالگي مورد آزمايش قرار گرفتند
سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده
« پایین بودن سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده در درجه ی اول سبب می شود که والدین نتوانند کمک های درسی لازم را به دانش آموزان نموده و در حل مشکلات آن ها را یاری کند و در درجه ی دوم باعث می شود والدین در خانه کمتر از روزنامه ، مجله و کتاب استفاده کنند ؛ در نتیجه فرزندان چنین خانواده هایی نیز از این لحاظ در محرومیّت به سر می برند. همچنین به دلایل فقر فکری چنین خانواده هایی نمی توانند نگرش های لازم را به فرزندان خود برای ادامه ی تحصیلات مناسب بدهند. والدین کم سواد و بی سواد معمولاً کمتر به مسئله ی پیشرفت تحصیلی فرزندان خود فکر می کنند ، آن ها به دنبال روال عادی زندگی خود هستند و از روابط و همکاری نزدیک با اولیی مدریه آگاهی لازم را ندارند ؛ در صورتی که دانش آموزانی که والدین آن ها تحصیلات بالاتری دارند ، بهتر می توانند از امکانات ، راهنمایی و کمک والدین در رفع مشکلات درسی خود مدد گیرند. والدین تحصیل کرده احتمالاً بیش از پدران و مادران کم سواد یا بی سواد به اهمیّت و ارزش تحصیلات واقف هستند و علاقه مندی بیشتری به پیشرفت تحصیلی فرزندانشان نشان می دهند و رسیدگی و پیگیری جدّیتری در این راه به عمل می آورند. » ( بیابانگرد ، 1384 ، ص214-215 )
تحصيلات والدين
ازآن جا كه تحصيلات والدين مي تواند نقش مهمي در امر تربيت فرزندان داشته باشند و والدين تحصيلكرده به دليل احراز مشاغل بهتر و مفيد تر به خودي خوداز فرهنگ بالاتر ومحيط وموقعيت بالاتر ومحيط وموقعيت بهتري برخوردار خواهند بود و برخورداري از موقعيت خوب اجتماعي به نوبه خود تأثیر روي نگرش فرزندان نسبت به والدين واحساس امنيت و اعتماد به نفس آنها مي شود ودرنتيجه بهتر مي توانند با محيط خود ارتباط برقرار كنند و همين امر موجب رشد وشكوفايي استعدادآن ها مي شود. درحالي كه كودكي كه والدين وي تحصيلات خوبي ندارند نه تنها نمي توانند به وجودآنها افتخار كنند بلكه در خود احساس حقارت مي كنند. وارتباط وتعامل آنها از سايرين كمتر است .البته تحصيلات به تنهايي نمي توانند عامل پيشرفت فرد محسوب شود. اما ازآنجا كه تحصيلات ميتواند موجب آگاهي بيشتر وقرار گرفتن در وضعيت اجتماعي، اقتصادي بالاتر مي گردد و نيز در تحقيقات ثابت شده كه شغل و سطح اجتماعي والدين نيز رابطه مستقيمي با پيشرفت تحصيلي فرزندان دارند. بنابراين ملاك انتخاب تحصيلات والدين و تأثیري كه بر روي پيشرفت تحصيلي فرزند آن ها مي گذارد به اين دليل منظور شده است كه خانواده هاي با تحصيلات بالاتر فرزند كمتري دارند و بنابراين بهتر مي توانند با آنها در ارتباط باشند. معمولاً وقت بيشتري براي رسيدگي به مسائل آن ها را دارند.
كودكي كه در كنار بزرگسالان تحصيلكرده واهل مطالعه وبا حوصله پرورش يافته و بزرگ مي شود مسلما پيشرفت تحصيلي او از ساير كودكاني كه ازچنين محيط مساعدي بي بهره اند به مراتب بالاتر است .
اشتغال مادران
« اشتغال مادران با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد و این رابطه در میان دختران و پسران متفاوت است ، به این صورت که دختران بیشتر از پسران از داشتن یک مادر شاغل بهره می برند. دخترانی که مادران شاغل دارند نسبت به دخترانی که مادرانشان شاغل نیستند ، از پیشرفت تحصیلی و سازگاری اجتماعی و استقلال بیشتری برخوردارند و تمایل بیشتری به اشتغال نشان می دهند. پسران مادر شاغل نیز در مقابسه با پسران مادران غیر شاغل از سازگاری اجتماعی و استقلال بالاتری بهره مندند امّا پیشرفت تحصیلی یا نمره های در آزمون های شناختی کمتر است. گفته شد که پیشرفت تحصیلی پسران مادران شاغل در مقایسه با پسرانی که مادرانشان شاغل نیستند در سطح پایین تری است ؛ نکته ای که باید اضافه کرد این است که این مطلب فقط در مورد پسران طبقه ی متوسط صادق است و بر عکس در خانواده های بسیار فقیر ، پسران مادران شاغل نسبت به پسرانی که مادرانشان شاغل نیستند در آزمون های شناختی و هوشی نمرات بالاتری دارند ، این تأثیر متفاوت اشتغال مادر احتمالاً ناشی از عوامل متعددی است امّا به نظر می رسد که یکی از مهّم ترین آن ها ، نقس مادر به عنوان یک معلّم است ؛ مادران طبقه ی متوسط نسبت به مادران طبقات پاین تر از تحصیلات بیشتری برخوردار بوده به همین دلیل می توانند معلّم بهتری برای فرزندان خود باشند و تحریک ذهنی گسترده ی برای آن ها فراهم می شوند. بنابرین اشتغال مادر ، کودکان طبقه ی متوسط را بیشتر از کودکان طبقه ی پایین دچار کاستی می کند. اگر بری کودکان طبقه ی پایین در زمان غیبت مادر محیطی سرشار از تحریک ذهنی فراهم شود ، می توان انتظار داشت که مهارت های تحصیلی آنان پیشرفت کند. » ( بیابانگرد ، 1384 ، صص223-221 )
درآمد خانواده
« رفاه اجتماعي درگرو اقتصادجامعه است . جامعه اي كه ازنظر اقتصادي پيشرفته تر مي باشد، افرادآن علاقه بيشتري به كار وكوشش دارند. وهر روز درفكر ايجاد و كشف چيزهاي تازه تري هستند.دركل يك جامعه با اقتصاد بالا داراي امكانات لازم وكافي براي پيشرفت دارد.
حالا مي خواهيم ببينيم اقتصاد يك خانواده چه تأثیري برروي فرزندان آن خانواده دارد ؛ مقايسه بين خانواده هايي كه داراي وضعيت مالي خوبي مي باشند با خانواده هايي كه ازنظر مالي داراي اقتصاد پايين مي باشند نشان ميدهند كه:
دانش آموزاني كه درخانواده هاي ثروتمند بزرگ مي شوند چون با افرادي در سطح تحصيلي بالا يي برخورد مي كنند ، كه يا ازخويشاوندان هستند ويا اينكه چون درمحله هاي ثروتمند نشين زندگي مي كنند با افرادي برخورد دارندكه داراي آرزوها و گرايشات بالاتري مي شوند، كه اين عوامل موجب انگيزه درتحصيل مي شوند خانواده هايي كه درآمد بالاتري دارند از نظر اقتصادي مشكلي ندارند.
پس بايد در تحصيل دانش به حد دلخواه برسند كه اين عامل وقتي با هم جمع مي شوند باعث مي شود كه دانش آموز در رسيدن به آرزوهايش خودرا درموقعيتي احساس كند كه آرزوهايش در پيش روي او قرار دارد. » ( چنگ ، 1381، ص366 )
درآمد پايين يك خانواده ضررهاي زيادي به فرزندان و پيشرفت دانش آموزان مي زند ، ازنظر پزشكي تغذيه ناكافي و نامناسب باعث كند شدن فعاليت تارهاي عصبي در بدن مي شود و عوارضي از قبيل بي حوصلگي و بي ارادگي و بي ميلي ، اختلال در ديد و مواردي ديگر رابه وجود می آورد ، ازآن جايي كه بچه ها به تفريح احتياج دارند و تفريح باعث قوي تر شدن اعضاي بدن بخصوص ذهن مي شود ، خانواده هاي كم درآمد از اين نعمت بي بهره اند.
« دانش آموزاني كه داراي وضعيت اقتصادي و رفاهي خوبي هستند . داراي پوشه و سرو وضعي بهتر مي باشند كه خود موجب بالندگي آنها درمقابل بچه هاي همكلاسي خود مي باشند. خودرا آدم با شخصيتي تلقي مي كند. پس اگربخواهد از مقبوليت او كم نشود بايد درسش را بخواند و براي همين سعي و كوشش بيشتري مي كند و پيشرفت تحصيلي بيشتري خواهد داشت .
هوش كودكان درخانواده هايي كه ازنظر مالي مشكلي نداشته باشند. بيشتر است . حس امنيت واعتماد كافي در والدين به فرزندان منتقل مي شود و به آن ها كمك مي كند تا در مورد خودشان احساس بهتري داشته باشند و بتواند فرزنداني با كفايت و با لياقت شوند. براي تصميم گرفتن در مورد امر سرنوشت سازي مثل بچه دار شدن، پدر و مادر بايد خوب فكر كنند و ببينند ميتوانند ازعهده اين كار بر بيايند. يا نه .» (مير كاظمي مقدم ، 1381، ص371 )
بهاي آوردن موجود ي ديگر به اين دنيا حتي با وجود مخارج اندك خيلي سنگين است . مخصوصاً اگر اولين بچه باشد، مثلاً اگر مادر براي مدت كمي هم، ازنظر مالي در مضيقه باشد، بايد اين ميزان را در نظر بگيرد . هرچه والدين امنيت بيتري داشته باشند، حال چه ازنظر مالي و چه از نظر احساسي و عاطفي، بيشتر احساس راحتي مي كنند، در نتيجه از كودكشان به بهترين نحو مراقبت مي كنند. والديني كه هميشه دلواپس و نگران هستند و نمي دانند براي گذراندن زندگي چه بايد بكنند، قطعا نمي توانند با كودكشان با خيال راحت سر و كله بزنند حوصله اين كار ها را ندارند. درنتيجه نمي توانند تجارب درست يادگيري را در اختيار فرزندشان قرار دهند. همچنين نمي تواند رابطه اي صميمي با او پيش بگيبريد و در نهايت نميتوانند جَوّي آرام و بي دغدغه براي فرزندشان فراهم سازد.
بی سوادی والدین
« بی سوادی والدین نیز یکی از پارامتر هایی است که می تواند در افت تحصیلی دانش آموزان مؤثر باشد ، زیرا عدم توانایی والدین جهت کمک به فرزندان در امر تحصیل و نبودن پشتیبان در جهت راهمایی فرزندان ، می تواند سبب سر در گمی دانش آموز و ایجاد اضطراب در او گردد. همین عدم اطمینان در مورد آن چه که دانش آموز انجام می دهد و نبود راهنما در منزل سبب می شود تا دانش آموز با یقین و اطمینان کامل نتواند به پیش ببرد. البته این مطلب کلیّت ندارد و دانش آموزان با استعداد می توانند بدون راهنما نیز به سر منزل مقصود برسند و لیکن این موضوع ، مربوط به دانش آموزانی است که دارای استعداد کمتری هستند و جهت پیشرفت ، نیاز به یاری دهنده دارند. » ( کاووسی ، 1382 صص 10 – 9 )
نتیجه گیری :
موضوع تحقیق تأثیر و نقش شغل والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است . نقش در اين موضوع به معناي تأثیر و اثر بخشي مي باشد ؛ يعني شغل والدین چه نقش و تأثیري در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان می تواند داشته باشد.
با توجه به مطالعاتی که در این زمینه انجام داده ام می توانم نتیجه بگیرم بین شغل والدین و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه ای مستقیم وجود دارد و دانش آموزانی که شغل والدینشان دراجتماع اعتبار بیشتری دارد ، در امر تحصیل و یادگیری بیشتر به ترقّی دست پیدا می کنند.
به عقیده ی بزرگان دین كسب علوم در دوران جواني مناسب تر است و بهتر در ذهن مي ماند و ذهن جوان را از اشتغال به موضوعات نامربوط و بيهوده بازمي دارد ؛ هرچه جامعه به عالم بيشتر اهميت دهد و انگيزه هاي علمي را بيشتر تشويق كند ، جوانان را به شناخت بهتر خود ، جامعه وجهان رهنمون می سازد و در نتيجه آنان را ازگرايش به خلاف و انحرافات بازمي دارد و همچنین این امر بدون کمک والدین و شناخت آن ها از نوجوانان تحقّق نمی یابد.
Kz
عالی