تاثیر نماز بر تربیت و اخلاق چکیده
1. روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خداست، همان «ذکر الله » است که در آيه فوق به عنوان برترين نتيجه بيان شده است . البته ذکري که مقدمه فکر، و فکري که انگيزه عمل بوده باشد، چنان که در حديثي از امام صادق(ع) آمده است که در تفسير جمله « وَ لَذِکرُاللهِ اَکبَر» فرمود: «ذِکرُاللهِ عِندَما اَحَلَّ وَ حَرَّمَ » «ياد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام» (يعني به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد ) .
2. نماز وسيله شستشوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است چرا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مي کند، لذا در حديثي مي خوانيم : پيامبر(ص) از ياران خود سئوال کرد : «اگر بر در خانه يکي از شما نهري از آب صاف و پاکيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزي از آلودگي و کثافت در بدن او مي ماند؟ » در پاسخ عرض کردند : نه، فرمود : «نماز درست همانند اين آب جاري است، هر زمان که انسان نماز مي خواند گناهاني که در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مي رود » و به اين ترتيب جراحاتي که بر روح و جان انسان از گناه مي نشيند، با مرهم نماز التيام مي يابد و زنگارهايي که بر قلب مي نشيند زدوده مي شود .
3. نماز سدي در برابر گناهان آينده است، چرا که روح ايمان را در انسان تقويت مي کند، و نهال تقوي را در دل پرورش مي دهد، و مي دانيم «ايمان» و «تقوي» نيرومندترين سد در برابر گناه است، و اين همان چيزي است که در آيه فوق به عنوان نهي از منکر بيان شده است و همان است که در احاديث متعددي مي خوانيم: افراد گناهکاري بودند که شرح حال آن ها را براي پيشوايان اسلام بيان کردند فرمودند : غم مخوريد، نماز آن ها را اصلاح مي کند و کرد .
4. نماز، غفلت زداست، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است که هدف آفرينش خود را فراموش کنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر گردند . اما نماز به حکم اين که در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مي شود، مرتباً به انسان اخطار مي کند، هشدار مي دهد، هدف آفرينش او را خاطر نشان مي سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مي کند و اين نعمت بزرگي است که انسان وسيله اي در اختيار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قوياً به او بيدار باش گويد .
5. نماز خودبيني و کبر را در هم مي شکند، چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پيشاني بر خاک در برابر خدا مي گذارد، خود را ذره کوچکي در برابر عظمت او مي بيند، بلکه صفري در برابر بي نهايت .پرده هاي غرور و خودخواهي را کنار مي زند، تکبر و برتري جويي را در هم مي کوبد . به همين دليل حضرت علي(ع) در آن حديث معروفي که فلسفه هاي عبادات اسلامي در آن منعکس شده است بعد از ايمان نخستين عبادت را که نماز است با همين هدف تبيين مي کند مي فرمايد : «خداوند ايمان را براي پاکسازي انسان ها از شرک واجب کرده است و نماز را براي پاکسازي از کبر».
6. نماز وسيله پرورش، فضايل اخلاق و تکامل معنوي انسان است، چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون مي برد، به ملکوت آسمان ها دعوت مي کند، و با فرشتگان هم صدا و هم راز مي سازد، خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا مي بيند و با او به گفتگو بر مي خيزد . تکرار اين عمل د رشبانه روز آن هم با تکيه بر روي صفات خدا، رحمانيت و رحيميت و عظمت او مخصوصاً با کمک گرفتن از سوره هاي مختلف قرآن بعد از حمد که بهترين دعوت کننده به سوي نيکي ها است اثر قابل ملاحظه اي در پرورش فضائل اخلاقي در وجود انسان دارد . لذا در حديثي از امير مؤمنان علي(ع) مي خوانيم که در فلسفه نماز فرمود : «نماز وسيله تقرب هر پرهيزگاري به خداست ».
7. نماز به ساير اعمال انسان ارزش و روح مي دهد- چراکه نماز روح اخلاص را زنده مي کند، زيرا نماز مجموعه اي است از نيت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه، تکرار اين مجموع در شبانه روز بذر ساير اعمال نيک را در جان انسان مي پاشد و روح اخلاص را تقويت مي کند . لذا در حديث معروفي مي خوانيم که امير مؤمنان علي(ع) در وصاياي خود بعد از آن که فرق مبارکش با شمشير ابن ملجم جنايتکار شکافته شد فرمود: «الله الله في الصَّلوﺓِ فَاِنَّها عَمُودُ دينِکُم» «خدا را، خدا را درباره نماز، چرا که ستون دين شماست » مي دانيم هنگامي که عمود خيمه درهم بشکند يا سقوط کند هر قدر طنابها و ميخ هاي اطراف محکم باشد اثري ندارد، همچنين هنگامي که ارتباط بندگان با خدا از طريق نماز از ميان برود اعمال ديگر اثر خود را از دست خواهند داد . در حديثي ديگر از امام صادق(ع) مي خوانيم :«نخستين چيزي که در قيامت از بندگان حساب مي شود نماز است اگر مقبول افتاد ساير اعمالشان قبول مي شود، و اگر مردود شد ساير اعمال نيز مردود مي شود. » شايد دليل اين سخن اين باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است، اگر به طور صحيح انجام گردد قصد قربت و اخلاص که وسيله قبولي ساير اعمال است در او زنده مي شود، و گرنه بقيه اعمال او مشوب و آلوده مي گردد و از درجه اعتبار ساقط مي شود .
8. نماز قطع نظر از محتواي خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاکسازي زندگي مي کند، چرا که مي دانيم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشي که بر آن نماز مي خواند، آبي که با آن وضو مي گيرد و غسل مي کند، محلي که در آن غسل و وضو انجام مي شود، بايد از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق ديگران پاک باشد کسيکه آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم فروشي، رشوه خواري و کسب اموال حرام باشد چگونه مي تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراين تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتي است به رعايت حقوق ديگران .
9. نماز علاوه بر شرايط صحت شرايط قبول، يا به تعبير ديگر شرايط کمال دارد که رعايت آن ها نيز يک عامل مؤثر ديگر براي ترک بسياري از گناهان است . در کتب فقهي و منابع حديث، امور زيادي به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است از جمله مسئله شرب خمر است که در روايات آمده:« نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اين که توبه کند» و در روايات متعددي مي خوانيم : «از جمله کساني که نماز آن ها قبول نخواهد شد پيشواي ستمگر است .» و در بعضي از روايات ديگر تصريح شده است که نماز کسي که زکات نمي پردازد قبول نخواهد شد، و همچنين روايات ديگري که مي گويد : خوردن غذاي حرام يا عجب و خود بيني از موانع قبول نماز است، پيدا است که فراهم کردن اين شرايط قبولي تا چه حد سازنده است !
10. نماز روح انضباط را در انسان تقويت مي کند، چراکه دقيقاً بايد در اوقات معيني انجام گيرد که تأخير و تقديم آن هر دو موجب بطلان نماز است، همچنين آداب و احکام ديگر در مورد نيت و قيام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعايت آن ها، پذيرش انضباط را در برنامه هاي زندگي کاملاً آسان مي سازد . همه اين ها فوايدي است که در نماز، قطع نظر از مسئله جماعت وجود دارد و اگر ويژگي جماعت را بر آن بيافزاييم که روح نماز همان جماعت است- برکات بي شمار ديگري دارد که اين جا جاي شرح آن نيست، به علاوه کم و بيش همه از آن آگاهيم تاثیر نماز در تربیت
نماز به عنوان مولفه اصلی تربیت دینی نقش اصلی را در ایجاد هویت دینی ایفا می نماید. واژه تربیت نیز از آنجایی اهمیت پیدا می کند که نماز نقشی تربیتی در زندگی فردی واجتماعی انسان دارد و تداوم این نقش تربیتی منجر به هویت یابی دینی می گردد
. اهمیت طرح مسئله
فریضه نماز به عنوان نماد و مشخصه اصلی اسلام سیاسی کانون توجه غرب بوده است. آنان در امپراتوری رسانه ای خود هرجا که می خواهند تصویری خشن از مسلمانان نشان دهند صف های طویل نماز جماعت آنان را در کنار صحنه های انفجار و ترور نشان می دهند
. ارائه هویتی تمدن ستیز از مسلمان نمازگزار در فیلم های سینمایی و هالیوودی نیز دنبال می گردد. این همان تصویر تحقیر شده ای است که رودلف والنتیو در فیلم معروف “شیخ” ارائه می دهد واین تصور هنوز باقی است. در پس همه این تصاویر تهدید مربوط به جهاد
)jihad( پنهان شده است. یعنی تصویری که روزی مسلمانان دنیا را تسخیر کنند.”(1
) ارائه چنین تصویری تحقیقا دارای زمینه های فرهنگی بوده است و دانش شرق شناسی که نگاه غربیان به شرق و مسلمانان است درخدمت این استراتژی بوده است
. انقلاب اسلامی ایران که انقلاب گل در مقابل گلوله بود و هویتی تمدن ساز از مسلمان نمازگزار ارائه داد ضربه ای کاری بر پیکر این گونه شرق شناسی زد. تلقی اسلام خشونت و تمدن ستیز را به اسلام هویت و تمدن ساز تبدیل نمود
. نماز به عنوان نماد عبودیت خدا و نفی سلطه هر موجود غیرالهی پیام اصلی انقلاب اسلامی ایران بود. نماز به عنوان نماد و پیام اصلی انقلاب بزرگ ملت ایران دارای پیام های سیاسی، فرهنگی واجتماعی نیز هست. اثرات اجتماعی و فرهنگی آن در نمازهای جمعه و جماعات بروز بیشتری می یابد. ارتباط متقابل، تعامل و گفتگو میان مسلمانان هم عقیده که به قصد قربه الی الله در صفی واحد گرد آمده اند در انجام این فریضه الهی است که جنبه عملی به خود می گیرد. عملکرد رسانه های ارتباطی در بازتاب فریضه نماز یک کنش فرهنگی هوشمندانه را می طلبد که بتواند مخاطبین و مخصوص نسل جوان را به وادی عمل به فریضه نماز ترغیب نماید. در اینجا نقش تربیتی و هدایتی رسانه های ارتباطی برجسته می گردد
. رسانه ارتباط بین هویت و نماز را برجسته می کند و اینکه نماز چه نقشی رادر گفتمان هویت بازی می کند؟ چرا هویت دینی از مباحث عمده مربوط به هویت است؟
!
1- تبیین مفاهیم اصلی
1-1 چیستی هویت
هویت مجموعه ای از علائم آثار مادی، زیستی، جامعه ای، فرهنگی و روانی است که موجب شناسایی فرد از فرد، گروه از گروه یا اهلیتی از اهلیت دیگر
(فرهنگی از فرهنگ دیگر) می شود. هویت را در مقیاس فردی بنا به تقدم تاریخی به هویت خونی، هویت خاکی و هویت فرهنگی تقسیم می کنند. هویت دینی بخشی از هویت فرهنگی است.(2
) هویت آگاهی از خود و ویژگی های مشترک در زمینه هایی مانند طبقات اجتماعی، مذهب، قومیت و جنسیت است. امروزه انواع مختلفی از هویت مانند هویت علمی، قومی، جنسی و منطقه ای وجوددارد. آخرین موج هویت سازی که در حال حاضر در جهان مطرح شده “هویت جهانی و بین المللی” است که به واسطه ارتباطات، تعاملات و مبادلات انسانی در سطح دنیا وجود دارد
. هویت و نیاز به آن پیامدهای دوگانه ای دارد: از طرفی خودآگاهی و توجه به هویت و آگاهی از مسائل مشترک دینی، ملی و... است و منجر به ارتباط با دیگران می شود و از سوی دیگر همین خودآگاهی و “این همانی” ایجاد شده احتمالا به جدا شدن با دیگران بینجامد. بر این پروسه نام غیریت سازی می شود نهاد یعنی شکل گیری هویتی از خود با برجسته نمودن بیگانه ای دیگر. ادوارد سعید نویسنده برجسته مسلمان و آمریکایی در کتاب مهم شرق شناسی نوع نگاه غرب به شرق (مسلمان) را در جهت ایجاد هویتی برای خویشتن به نحو مبسوط تبیین می نماید. غرب تصویری
)Image( از شرق برای خود ایجاد می نماید. این تصویر منفی و مخدوش منجر به ایجاد تصویری منفی از غرب در نگاه شرقیان و در تقابل با آن
)Image( می گردد. این تصویر
)Image( در راستای هویت سازی به نحو مطلوب به کار می آید. از این رو غرب به نماد قدرت و سرکوب گری در نظر شرقیان جلوه می نماید. نکته مهم این است که تلاشها و جنبش هایی که در زمینه هویت خواهی صورت می گیرد، عمدتا ضد قدرتهای سرکوب گر ودر جهت اجرای عدالت و مبارزه با بی عدالتی است. اما به دلیل ایجاد خرده قدرت هایی در درون خود باعث به وجود آمدن مشکل در برقراری ارتباط و گفتگو با دیگران می شود. در گزارش کنفرانس جهانی یونسکو (مکزیکوسیتی 1982) در مورد سیاست های فرهنگی تعریف مناسبی از هویت به شرح زیر ارائه گردید؛
“هویت هسته مرکزی شخصیت فردی و اجتماعی انسان است و می تواند به اعمال و تصمیمات فردی و جمعی شکل داده و روندی را به وجود می آورد که یک جامعه را در عین حفظ مشخصات خودش قادر به توسعه سازد.”(3
) امروزه بحث های مربوط به هویت، بحران هویت، هویت دینی و آگاهی دینی به دلایل تاریخی، روابط نامتناسب قدرت بین فرادستان و فرودستان در عرصه جهانی در کانون توجه قرار گرفته است. در جوامع انقلابی و در حال گذار که دارای هویت دینی هستند از هویت دینی در ساخت کلی اجتماع و تحکیم هویت در حال تحول جامعه استفاده می شود. در جامعه دینی ایران هویت دینی خط قرمز ارزشهاست و فریضه نماز اصلی ترین نماد هویت دینی است
. از این رو به تبیین مفهوم دین به عنوان یک امر قدسی و از طرف دیگر به عنوان یک عنصر بنیانی هویت ساز می پردازیم
.
1-2- دین
اگر به تاسی از دکارت در پی آن باشیم که برای تعریف یک مفهوم به دنبال وضوح و تمایز باشیم،باید گفت که در تعریف دین با مشکلاتی مواجه خواهیم بود
. براین اساس تفکیک میان تمایز مفهوم دین و وضوح مفهوم دین ضروری است. در تعریف دین یک بخش سلبی و یک بخش ایجابی وجود دارد. بخش سلبی آن به تمایز مفهوم دین مرتبط است و بخش ایجابی به وضوح آن ارتباط پیدا می کند
. دین مفهومی متمایز از معنویت، زیستن اخلاقی، عرفانی نگری، تعبد، ایمان، خشکه مقدسی، خرافه پرستی است. این هفت مفهوم مفاهیم نزدیک به دین هستند ولی یقینا دین نیستند. لذا ثابت می شود که مثلا دین خشکه مقدسی و یا خرافه پرستی نیست
. در عرصه وضوح تعریف دین باید تعریفی از دین ارائه شود که نه مانع افراد باشد، نه جامع اغیار، نه خوشبینانه باشد ونه بدبینانه.(4
) دین به مجموعه پیچیده ای از وحی، آموزه، کلام، فلسفه، عرفان، فقه و بالاتر از همه اخلاق گفته می شود. به عبارتی دین به الگوهای اندیشه، رفتار و فرهنگ مبتنی بر وحی اطلاق می گردد که معتقد است زندگی در چارچوب و براساس وحی موجب آرامش دنیایی و رستگاری ابدی می شود.(5) دین همراز جوامع انسانی است، دین نظامی اعتقادی و عبادی است که انسان را در بعدی مقدس و استعلایی قرار می دهد. در هستی شناسی انسان دیندار نوع کیهان شناسی
)cosmology( درباره منشاء جهان، مناسکی خاص، قواعدی اخلاقی، رابطه ای با امر قدس و خلاصه کلام تمام آنچه ستون های یک دین اصلی را می سازند وجود دارد.(6
) دین اصلی ترین نقش را در شکل گیری تمدن بشری داشته است. نام انسان با نام دین در تاریخ کهن بشری گره خورده است. ماکس وبر جامعه شناس شهیر آلمانی با نگارش کتاب “اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری” به ایضاح مبسوط نقش دین در شکل گیری تمدن صنعتی غرب پرداخت. لذا پرداختن به نقش دین در شکل گیری هویت فرهنگی ودینی یک ملت شایسته توجه است. نماز که در لسان رسول خاتم(ص
) ستون دین است، الگوی رفتاری مبتنی بر وحی الهی می باشد. با لحاظ نمودن فریضه نماز، دین به مولفه ای هویت بخش تبدیل می گردد. لذا به تبیین مفهوم نماز نیز می پردازیم
.
1-3- نماز
نماز به عنوان یک فریضه الهی، کنشی هویت بخش است و در درجه اول به یک بنده مومن که فقط در مقابل خدا سر طاعت فرود می آورد، هویت دینی می بخشد. تسلیم و طاعت در برابر خدا مستلزم ایستادگی در مقابل هرگونه نظام سلطه است که آزادی انسان ها را هدف قرار می دهد. بنابراین سجده و طاعت در برابر ذات اقدس الهی مستلزم آزادی از هرگونه نظام سلطه ای است که انسانها را به بند می کشد. نماز به عنوان نماد بندگی انسان در مقابل خدا با نیت قربه الی الله آغاز می گردد و خداوند به بزرگی و عظمت یاد می شود (الله اکبر.) اوست که پدیده ها و انسان را هستی بخشیده و بازگشت همه به سوی اوست. عبارت الله اکبر 85 مرتبه در نمازهای یومیه تکرار می گردد و در آن ضمن یاد کردن خدا به عظمت و بزرگی خط بطلان کشیدن بر طاغوت و هرگونه ساختار سلطه گری است که انسانها را بر خلاف فطرتشان که آزادی از بندگی غیرخدا خلق شده اند، به بند می کشاند. آنجا که در سوره حمد “الحمدلله رب العالمین” می گوییم، بر پرورش و آفرینش هستی و جهان به دست مقتدر خداوند تاکید می نماییم و بر هویت بندگی خود در مقابل خدا تاکید می نماییم. خداوند سایه رحمتش را بر همگان گسترده و در توبه را بر روی غفلت کنندگان باز گذاشته. نماز گزار تنها چنین خدایی را پرستش می کند و تنها از وی کمک می خواهد
. فریضه نماز ضمن اینکه یک کنش فردی جهت ارتباط با ذات اقدس الهی است دارای سویه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و سیاسی نیز می باشد. همگرایی این مولفه های متاثر از نماز منجر به ایجاد یک هویت مشترک برای تمام برپا دارندگان این فریضه الهی می گردد که برخی از آنان تبیین می گردد
.
1-3-1- تاثیرات اخلاقی نماز
دوری از گناه، تقویت نیروی تحمل مصائب و سختی ها، ادب آموزی، کبرزدایی، احترام به حقوق دیگران، دوری از غیبت و تکبر، معاشرت بری از خشونت با مردم و پایبندی به عدالت از پیامدهای مثبت اخلاقی نماز است
. همگرایی مولفه های فوق منجر به ایجاد هویتی با صفت دینی می گردد حال اگر صفات اخلاقی فوق به صورت فصل مشترک افراد یک جامعه درآید در این صورت آن جامعه دارای هویت دینی می گردد
. در تاثیرات مثبت نماز در پالایش اخلاق فردی ذکر مثالی از تاریخ صدر اسلام شایسته توجه است
. مسلم بن عقیل که در فراز و گریز از دست نیروهای عبیدالله بن زیاد در کوفه بود صاحب یک فرصت تاریخی جهت دفع شر این دشمن قسم خورده اسلام و اهلیت گردید ولی همان موقع به یاد حدیث نبوی “الایمان قید الفنک” ایمان اجازه نمی دهد که مسلمان ولو به کسی که بیرون مرز دینی خودش هست تجاوز کند” می افتد و از کشتن ابن زیاد منصرف می گردد
. رویکرد مسلم در اینجا رویکردی آرمان گرایانه، استعلایی و معطوف به اخلاق عملی در اسلام است، این رویکرد آرمانگرایانه مسلم تاثیرات و پیامدهای مهم سیاسی در تاریخ اسلام داشته است. در صورتی که رویکرد واقع گرا در عرصه سیاست معتقد به راه و روش دیگر است. از دیگر ویژگی های اخلاقی نمازگزاران که کنشی معطوف به جمع است رعایت امانت و وفای به عهد نسبت به دیگران است. (والذینهم لامانتهم و عدهم راعون(.)7
) البته امانت مفهوم وسیعی دارد. هر یک از نعمت های الهی امانتی از امانات او هستند. پست های اجتماعی و مخصوصا مقام حکومت از مهمترین امانات است خیانت در امانت جزء زشتی ها و بدی هاست که هرگز با روح نمازگزار سازگار نیست
.
1-3-2- تاثیرات اجتماعی نماز
یکی از جنبه های اجتماعی نماز که در ایجاد هویت مشترک برای مومنان موثر است نظم و انضباط در امور است. قرآن کریم در این باره می فرماید: “فاقیموا الصلاه ان الصلواه کانت علی المومنین کتابا موقوفا. نماز را برپا دارید که به راستی نماز وظیفه ثابت و معینی است برای مومنان.”(8
) برگزاری نماز به صورت جماعت و فرادا در ساعات معینی از شبانه روز و به سوی یک قبله مشترک، وحدتی در عین کثرت می باشد که شرط عملی شدن آن انضباط در امور و پیامد طبیعی آن، هم اجتماعی شدن و هم وحدت می باشد
. نمازگزاران در عمل معطوف به اجتماع خود حق معلومی از اموالشان را برای تقاضا کنندگان و محرومان در نظر می گیرند، (والذین فی اموالهم حق معلوم. للسائل و المحروم(.)9) مهمترین عامل این کنش اجتماعی نماز است. نماز به نمازگزار می گوید حقوق دیگران را استیفا کن. با خدا رابطه ایجاد نما و وقتی با خدا رابطه پیدا کردی رزق را از او می طلبی. مسلمان نمازگزار برخی از الفاظ ذکر را جمع بر زبان می آورد مثل “نعبد” یا “نستعین”. متکلم مع الغیر آوردن دعاها و خیر دیگران را خواستن و دیگران را در خیر خود سهیم دانستن، انسان را وا می دارد به اینکه در مسائل اقتصادی هم دیگران را فراموش نکند
.
1-3-3- تاثیرات سیاسی نماز
مسجد درصدر اسلام هم کانون عبادت و یاد خدا بود و هم مکان تجهیز سپاه برای جهاد، ساماندهی به امور جاریه شهروندان، محل جمع آوری وجوهات شرعی و مالیات بردارایی و هم تریبون سیاسی مذهبی جهت روشنگری شهروندان
. ادای نماز به جماعت ونمازهای جمعه که امام با تشریفات خاص به ادای نماز وایراد خطبه ها می پردازد و شهروندان را به رعایت تقوی وانضباط در امور فرا می خواند دارای سویه های دقیق سیاسی و فرهنگی است. در این گونه جماعات اجماعی بین مسلمین جهت پرداختن به معضلات گریبانگیر جامعه اسلامی شکل می گیرد. باتاثیرپذیری از فلسفه نماز و نمازهای جماعات و جمعه است که امام خمینی(ره) سیاست را علم هدایت انسانها به صراط مستقیم و در حقیقت راه و روش انبیا(ع) می داند
. نکته قابل توجه این است که صف های نماز جمعه و جماعات مسلمین نیز بیشترین پوشش خبری و رسانه ای دولت های غربی را به خود اختصاص داده است و هرجا که درصدد هجمه تبلیغاتی و سیاسی به مسلمین هستند نمازگزاران اهل جمعه و جماعت را به خشونت متهم می نمایند. برجسته نمودن نقش سیاسی نماز در جهان ارتباطات امروزه مسئله ای پیش روی کارشناسان و رسانه های ارتباطی یک دولت دینی است که درصدد تقویت هویت دینی جامعه دیندار است
. شبکه های وسیع مساجد در سراسر کشور تاثیری عظیم و شگفت آور، هم در پیروزی انقلاب اسلامی و هم در دفاع از آن در دوران هشت سال جنگ تحمیلی داشت. مسجد تجلی گاه اسلام سیاسی و در حقیقت نماز سیاسی و سلطه ستیز است
. مسجد عملا محل تجهیز و آماده سازی نیروهای مردمی در دفاع از انقلاب اسلامی بوده از این رو جمعی از امامان جمعه و جماعات در همین مساجد به دست دشمنان انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند
. تامل واندیشه در تک تک آیات و عبارات و انکار در نماز پیوسته یاد نمودن خداوند به یکتایی، عظمت وبزرگی و بخشندگی و مهربانی است. برای عملی نمودن این ذکرها در صحنه زندگی باید دست را بر سینه شیاطین درون و برون زد و در عرصه زندگی اجتماعی و فردی سلطه ستیزی نمود. تفسیر امام خمینی(ره) از نماز و هسته اصلی آن یعنی سوره حمد نیز تفسیری سیاسی است و در اینجا امام(ره) سیاست را علم پیامبران و علم هدایت انسانها می داند. نماز سیاسی کنشی صرفا فردی و منقطع از اجتماع نیست
. این نماز روح بخش و حرکت آفرین است. به عبارتی کنش معطوف به جهاد و تلاش در راه خداست. از این رو پیامبر خاتم(ص) رهبانیت و عبادت بریده از اجتماع را مردود اعلام می کند و رهبانیت امت خود را جهاد و تلاش در راه خدا می داند
. اگر مطابق تعریف حضرت امام(ره) سیاست را علم هدایت انسان بنامیم، سوره حمد یکی از سیاسی ترین سوره های قرآن کریم است. اگر قدرت را هسته اصلی علم سیاست بدانیم، آیه دوم سوره حمد بر قدرت بی همتای ذات اقدس الهی تاکید می کند
. آیات سوم و چهارم ضمن تاکید بر بخشندگی و مهربانی خدای متعال بر بندگانش، عدالت الهی در روز جزا را تبیین می نمایند
. در سوره حمد اقتدار الهی ملازم با عدل الهی ذکر گردیده است، یعنی از منظر دینی قدرت سیاسی بدون عدالت نامشروع و حرکت در خط گمراهان است
. در آیه پنجم تمام مخلوقات عالم از جمله اشرف مخلوقات (انسان) از ذات اقدس الهی به عنوان تنها منبع قدرت طلب یاری می نمایند
. استمداد طلبی انسان از درگاه خدای متعال جهت هدایت به صراط مستقیم و راه نعمت یافتگان است نه راه گمراهان و مغضوبین درگاه الهی
. سوره مبارکه حمد در حقیقت درس نامه زندگی بشر است. زندگی بشر بنا به طبع انسانیش یک زندگی اجتماعی است. صورت بندی زندگی اجتماعی انسان نیز در علم سیاست می گنجد، اگر انسان را کانون زندگی اجتماعی بدانیم، این انسان در تمام مراحل زندگی خویش در حیطه اقتدار ذات اقدس الهی است
.
2- رابطه دین و هویت یابی انسان
جهت ایضاح مسئله واحد تحلیل خود را انسان و هویت یابی او از طریق دین قرار می دهیم
. نقطه عزیمت هویت یابی دینی فطرت انسان است. فطره الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله. انسانها دارای فطرت خداشناسی و فطرت عبادت هستند، لیکن این احساس گاهی به صورت شعور ناآگاهانه و گاهی با کمک وحی به شعور آگاه تبدیل شده و به سوی کمال حرکت می کند. حرکت هدفمند انسانها در مسیر فطرت، فصل مشترکی را در بین آنان ایجاد می نماید که در عرصه زندگی اجتماعی نیز خود را بروز می دهد، دغدغه مشترک به هویت مشترک میل پیدا می کند که ما این هویت مشترک را هویت دینی می یابیم
. هویت دینی، خود مولفه ای از واحدی بزرگتر به نام هویت فرهنگی است. در تکاپوی هویت بخشی دین به نسل جوان نمی توان حرکت را با انقطاع شروع کرد و از گذشته تاریخی و فرهنگ کهن یک ملت برید. بنابراین در تکاپوی کمال به سوی آینده از منظر فرهنگی باید نگاهی به گذشته داشت
. بستر مهم رودخانه هویت ایرانی، دین است. ایرانیان همیشه ذهن مشغول و دل نگران دین بوده اند ومی کوشند که در زندگی شان خدا به وجهی حاضر و ناظر باشد
. هویت دینی اساس انسجام جامعه ایرانی در طول تاریخ بوده است. منجی عدالت گستر و دولت عدالت پیشه نیز آرمان ایرانیان خصوصا در شکل تشیع آن بوده است . با نگاهی به گذشته این امر مبرهن و آشکار است که هرگونه موج دین ستیز که در جدال با هویت دینی ایرانیان بوده با شکست مواجه گردیده است
. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی، دین به کانون وحدت و هویت ملت ایران تبدیل گردید. شعارهای آن روز که از رسانه ملی و از زبان جوانان ایرانی شنیده می شد غالبا حول کانون دین است
. شهادت در راه دین و الگوپذیری از امام حسین(ع) که در کربلا و به دست دشمنان دین اسلام به شهادت رسید، گفتمان حاکم در هنگامه جنگ تحمیلی بود
. شهادت طلبی و آ رزوی لقاء الله فقط با داشتن مبانی دینی است که مفهوم پیدا می کند و ملتی در پی شهادت است که هویت دینی داشته باشد
. هویت دینی در هنگامه دیگر ازتاریخ ملت ایران خبرساز و تاریخ ساز گردید
. در آغاز دهه 40 خورشیدی که مکاتب لیبرالیسم، ناسیونالیسم و مارکسیسم در قالب جبهه ملی ایران و حزب توده باهمدستی استبداد داخلی واستعمار خارجی سرکوب گردید، هویت یابی دینی در قالب حرکت استعمار ستیزانه حضرت امام(ره) و همچنین روشنفکران بومی و دینی آغاز گردید
. در عرصه عمل سیاسی حضرت امام رضوان الله تعالی علیه با ارائه تعریفی از خود دینی و هویت دینی استبداد داخلی و استعمار خارجی را در قالب شاه - آمریکا و اسرائیل به مبارزه طلبید
. موج بازگشت به خویشتن و تاکید بر هویت دینی به روشنفکران جامعه ایران گسترش یافت
. در تبیین چرایی و چگونگی انقلاب اسلامی ملت ایران تمامی اندیشمندان غربی بر هویت دینی و فرهنگی آن اشتراک نظر دارند. تا آنجا که میشل فوکو فیلسوف شهیر فرانسوی به گزارشگر بزرگ انقلاب ایران تبدیل شد و انقلاب اسلامی ملت ایران را دارای بعد معنویت گرا و در حقیقت روح یک جهان بی روح نامید
. لذا موج هویت یابی دینی که در آغاز دهه 40 خورشیدی با رهبری حضرت امام(ره) آغاز گردید به پیروزی یک انقلاب ضد استبدادی و ضداستعماری در سالهای پایانی دهه پنجاه انجامید
. شعار بنیانی “نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی” تاکید بر همین هویت دینی و ملی است که در مقابل “غیر” خارجی فریاد گردید
. فرجام سخن
در مقاله پژوهشی که از نظر گذشت در پی پاسخ به سوالات زیر بودیم
: نماز چه نقشی را در گفتمان هویت بازی می کند؟! و چرا هویت دین ارتباطی ناگسستنی با نماز دارد؟
! از آنجا که مطابق روایت معصوم(ص) نماز، ستون دین است و انقلاب ملت ایران انقلابی دینی بود، نماز به نماد هویت بخش حکومت جمهوری اسلامی ایران تبدیل گردید
. روایت فوق تاثیر نماز درعرصه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در ایران و انعکاس آن در جهان بود
. به لحاظ فرهنگی و تاریخی نیز ملت ایران همواره ملتی دیندار بوده است و هویت فرهنگی آن مشخصا هویتی دینی است. در نظر گاه ملت ایران دولت عدالت گستر همواره در قامت یک دولت دینی تجلی پیدا می کند. دولت دیندار وعدالت گستر نیز نمی تواند منقطع از فریضه نماز قائم گردد
. لذا نماز مولفه اصلی تربیت دینی انسان ایرانی در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و جامعه اخلاقی درسایه گفتمان هویت بخش نماز و دین شکل می گیرد
. اصولا هویت دینی با اقامه فریضه نماز شکل می گیرد. با هجوم امواج رسانه ای غرب و موجهای توفنده جهانی شدن داشتن هویت دینی و ملی نقش مهمی در جهت مقابله با این امواج ایفا می نماید. لذا اهمیت اقامه نماز سیاسی - عبادی و هویت بخش از مرز یک واجب شرعی در عرصه خصوصی زندگی عبور می نمایدو به ابزار و سلاح دفاع از هویت دینی و ملی در مقابل امواج تهاجم بیگانگان تبدیل می گردد
. از این رو گفتمان هویت بخش دین و باور به اقامه فریضه هویت بخش نماز پیوسته و سینه به سینه و نسل به نسل باید به باز تولید خود بپردازد.برهمگان نیز مبرهن است که نقش اصلی را در باز تولید گفتمان دینی و الهی برعهده اهالی فرهنگ و اندیشمندان است
. یکی از بهترین و بارزترین برنامههای تربیتی کار آمد و مطلوب عبادت است، چون عبادت نقش بسیار اساسی و مهمی در تربیت انسان دارد، سبب رشد و کمالات اخلاقی و تربیتی انسان میشود، زیرا عبادت و تقید و تعبّد به مبانی اعتقادی و تربیتی است که استحکام بخش پیوند همیشگی انسان با خدا است
. عبادت همان پیوند است که میان بنده و خدا وجود دارد و الزام آور است که همه فروع و شعبههای تربیت از آن سرچشمه میگیرد
. عبادت بدین معنا همه زندگی را شامل و پرتو میافکند، زیرا اسلام این حقیقت را بدرستی درک کرده و به این لحاظ عبادت را پایه اصلی قرار داده و آیین زندگی را بر شالودة آن پایهریزی کرده است و در بسیاری از آیات قرآن، صفت (عبد
) برای انبیاء و صالحان ذکر گردیده است و به عنوان برتری اوصاف معرفی شده است
. بالاتر از آن هر انسان مؤمن مکلّف در مقام خواندن تشهد نماز حداقل روزانه نه بار بهترین خلاق خدا را با وصف عبودیت یاد آوری کند و آن قدر اهمیت دارد که درود سلام بر صالحان را باید به رسالت بر زبان و دل جاری کند و این اهمیت بیانگر این واقعیت است که مراتب عبودیت مقدّم بر مراتب رسالت است
. مفهوم شناسی عبادت
«عبادت در لغت به معنای اطاعت خاضعانه است که بنابراین هر نوع اطاعت و پیروی کردنی عبادت نیست، بلکه تنها طاعت و پیروی همراه با خضوع و تسلیم عبادت است». با توجه به این، هر کاری که به قصد اطاعت و پیروی همراه با خاضعانه از دستورات خداوند متعال انجام شود، عبادت است
. اما عبادت در معنای دیگری نیز به کار میرود؛ عبادت در این معنا به هر نوع کاری که به قصد اطاعت و پیروی از خدا انجام شود اطلاق نمیشود، بلکه تنها به کارهای اطلاق میشود که فی نفسه بیانگر عبودیت و بندگی هستند
. به عبارت دیگر، عبادت به معنای دوم به کارهای اطلاق میشود که انسان از آن جهت که بنده خدا است آنها را انجام میدهد. در واقع، این افغان: «به منظور اظهار عبودیت و بندگی و نهایت خضوع و تسلیم در برابر خداوند و به قصد تقرّب به او انجام میشود
». جلوههای عبادت
عبادت اقسام مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم
: الف) نماز
نماز نقش بسیار اساسی و مهمی در تربیت انسان دارد، اگر ما به آیات قرآن مجید و سیره تربیتی معصومان (ع) به دقت مطالعه کنیم به خوبی میفهمیم که نماز آثار فراوان مادی و معنوی را به همراه دارد، در همین زمینه قرآن مجید میفرماید: «و اقم الصلاه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر.... ؛ نماز را بر پادار، که نماز (انسان را) از زشتها و گناه باز میدارد
». و در آیه دیگر میفرماید: «اقم الصلاه لذکری ؛ نماز را برای یاد من به پادار
.» این آیه میفرماید: علت غایی برای همه عبادتها یاد خدا است، از نظر زبان و یا دل، کسی که به یاد خدا باشد مرتکب گناه نمیشود و این چنین نمازی انسان را از گناه و پلیدی نگه میدارد ولی عملی عبادی که تنها صورتی از نماز داشته باشد از چنین خاصیتی بیبهره است
. قرآن کریم در آیه دیگر میفرماید: «و استعنوا بالصبر و الصلاه و انها لکبیره الاّ علی الخاشئین ؛ از صبر و نماز یاری جویید (و با استقامت و مهار هوسهای درونی و توجّه به پروردگار، نیرو بگیرید) و این کار جز برای خاشعان گران است
». فخر رازی در تفسیر کبیر میگوید: «ولعصر ان الانسان لفی خصر... ؛ مراد از عصر، نماز عصر است» و در آنجا چند قولی دیگر را هم نقل میکند، ولی از نظر امام خمینی (ره) مراد از عصر، عصر ظهور امام زمان (عج) است زیرا عصر را به معنای عصاره میدانند یعنی عصاره امام زمان: اما نظر فخر رازی آنست که مراد از «ولعصر» نماز عصر است و یک روایت هم از پیامبر اکرم (ص) به عنوان دلیل میآورد و میگوید
: یک روز یک زن صیحه زنان آمد خدمت پیامبر اکرم (ص) و عرض کرد: یا رسول الله
! همه اصحاب بیرون بروند من با شما کار دارم پیامبر اکرم (ص) به اصحاب فرمود: شما بیرون بروید و دنبال مطلب را چنین ادامه میدهد و میگوید: زن گفت یا رسول الله من زن شوهرداری بودم و زنا دادم و از این زنا آبستن شدم و بچه که از زنا به دنیا آمد و او را در خمیره سرکه خفه کردم و سرکه نجس شده بود او را هم به مردم فروختم. پیامبر اکرم (ص) در جواب آن زن فرمود: به گمانم نماز نمیخوانی: «انّی ظننت انک ترکت صلاه العصر» پیامبر اکرم (ص) فرمود: میدانی چرا در این چاه افتادهای چون نماز نمیخوانی
». آثار تربیتی نماز
از این آیات و روایات معصومان دو چیز را میتوان برداشت کرد یکی جنبة منفی و دیگری جنبة مثبت، اما جنبة منفی این روایت میگوید آن زن که نماز نخواند و یا آن مرد که نماز نمیخواند در چاه میافتد و بعضی موقع انسان در چاه که نمیتوان آن را از چاه بیرون آورد یعنی کاری میکند که آبروی پنجاه سالهاش را میبرد اگر زن یا مرد در زنا یا لواط و به بعضی از گناهان کبیره دچار گردد نه تنها حیثیّت خودش را به باد داده بلکه شخصیت اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی خود را نیز برده است
. اما جنبة مثبت روایت این است که اگر یک مرد و یا یک زن نماز بخواند و به نماز اهمیت بدهد و نمازش را ترک نکند و این نماز او را از گرفتار شدن به لغزشهای اخلاقی، فرهنگی و تربیتی نجات میدهد، قرآن مجید هم همین را میگوید: «و استعنوا با لصبر و الصلاه ؛ از صبر و نماز یاری جویید
». پیشوایان دینی ما درباره نماز بسیار سفارش کردهاند پیامبر اکرم (ص) موقع رحلتش مرتب میفرمود: «امتی الصلاه و ما ملکت ایمانکم؛ یعنی به دو چیز خیلی اهمیت بدهید: یکی به نماز، دیگری به زیر دست امت من
». همچنین امام صادق (ع) نزدیک رحلتش تمام بستگانش را جمع کرد و فرمود: «کسی که نمازش را سبک بشمارد شفاعت ما اهل بیت شامل حال او نمیشود
». همه ما میدانیم که راه نجات ما داخل شدن در بهشت در سایه شفاعت اهل بیت ممکن است ما باید با شفاعت اهل بین وارد بهشت شویم و امام صادق (ع) میفرماید کسی که نمازش را سبک شمارد شفاعت ما اهل بیت شامل حال او نمیشود، نه این که نماز نمیخواند بلکه نماز میخواند ولی نماز را سبک میشمارد و سهل انگاری در نماز میکند و اهمیت به نمازش نمیدهد
. به همین مضمون روایت از پیامبر اکرم (ص) داریم که میفرماید: «کسی که نمازش را سبک شمارد شفاعت ما شامل حال او نمیشود
». ب) روزه
روزه یکی از عبادات مهم اسلامی است که در متون دینی ما تأکید فراوان بر آن شده است، چون روزه نقش بسیار اساسی و مهمی در تربیت انسان دارد و این مطلب را میتوان از قرآن مجید و روایات معصومان (ع) به خوبی استفاده کرد، که روزه آثار فراوان جسمی، اجتماعی و معنوی را به همراه دارد، زیرا قرآن مجید در همین زمینه میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلّکم تتّقون ؛ این افراد که ایمان آوردهاید، روزه بر شما نوشته شد همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شده تا پرهیزکار شوید
». آنچه که از این آیه مبارکه به خوبی استفاده میشود، روزه ابعاد گوناگونی دارد، و آثار فراوانی از نظر مادی و معنوی در وجود انسان میگذارد، که از همه مهمتر بعد اخلاقی و تربیتی آن است
. فلسفه روزه
یکی از فوائد مهم روزه این است، روح انسان را تلطیف، و اراده انسان را قوی و غرایز او را تعدیل میکند. روزهدار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب و همچنین لذت جنس چشم بپوشد و عملاً ثابت کند که او همچون حیوان در بند اصطبل و علف نیست او میتواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد، بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد
. در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانی و معنوی آن است، خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقی داده و به جهان فرشتگان صعود میدهد، جمله (لعلّکم تتّقون ؛ باشد که پرهیزکار شوید) اشاره به همه حقایق است
. حضرت علی (ع) درباره فلسفه روزه چنین میفرماید: «خداوند روزه را از این جهت تشریح فرموده که روح اخلاص در مردم پرورش یابد
». همچنین رسول خدا (ص) میفرماید: «روزه سیری در برابری آتش دوزخ است
» شاید این روایت اشاره به این موضوع باشد
. تو همچنین روایت از امام صادق (ع) داریم که میفرماید: «الصوم یسود وجهه...؛ روزه صورت شیطان را سیاه میکند
». و نیز در روایت دیگری از پیامبر (ص) میخوانیم که میفرماید: «بهشت دری دارد (سیراب شده) که تنها روزه داران از آن وارد میشوند
». آنچه که از این روایات معصومان (ع) به خوبی استفاده میشود که روزه سبب رشد و تکامل اخلاقی و تربیتی انسان میشود
.
1/3) آثار تربیتی روزه
اثر اجتماعی روزه بر هیچ کس پوشیده نیست روزه یک درس مساوات و برابری در میان افراد جامعه میدهد، با انجام این گونه دستور مذهبی، افراد متمکن هم وضع گرسنگان و محرومان جامعه را به طور محسوب درک کنند و هم با صرفه جوئی در غذای شبانه روزی خود میتوانند به کمک آنها بشتابند
. البته ممکن است با توصیف کردن حال گرسنگان و محرومان جامعه، ثروتمندان را متوجه حال گرسنگان ساخت، ولی اگر این مساله جنبه حس و عینی به خود بگیرد اثر دیگری دارد، روزه به این موضوع مهمی اجتماعی رنگ حس میدهد. در همین زمینه روایت از امام صادق (ع) داریم که هشام بن حکم از علت وجوب روزه پرسید، امام (ع
) در پاسخ آن فرمود: «روزه به این دلیل واجب شده که میان فقیر و غنی مساوات قرار گردد، این به خاطر این است که غنی طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند، چرا که اغنیاء معمولا هر چه را بخواهند برای آن فراهم است، خدا میخواهد میان بندهای خود مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیاء بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند
». از این فرمایش امام صادق (ع) استفاده میشود که روزه یک درس مساوات به جامعه میدهد تا این که ثروتمندان جامعه از حال فقیران و محرومان جامعه آگاه شوند و محرومان جامعه را فراموش نکنند و کمک و یاری آن بشتابند
.
2/3) اثر بهداشتی و درمانی روزه
«در طب و همچنین در طب قدیم اثر معجره آسان امساک در درمان انواع بیمارها به ثبوت رسیده، زیرا میدانیم عالم بسیار از بیمارها، زیاده روی در خوردن غذاهای مختلف است، چون مواد اضافی، جذب نشده به صورت چربیهای مزاحم در نقاب مختلف بدن، یا چربی و قند اضافی، در خون باقی میماند، این مواد اضافی در لابلای عضلات بدنی در واقع لجنزارها متعغّنی برای پرورش انواع میکروبهای بیماریهای عفونی است و در این حال بهترین راه مبارزه با این بیماریها نابود کردن این لجنزار از طریق امساک و روزه است
». همچنین روایت از پیامبر اکرم (ص) در همین زمینه داریم که میفرماید: «روزه بگیرید تا سالم شوید
» و نیز در روایت دیگری میفرماید: لمعده خانة تمام دردها است و امساک بالاترین داروهای آن است
». آنچه که از این روایت فهمیده میشود، که بسیار از مرضهای خارجی و داخلی به واسطة روزه گرفتن خوب میشود و این مطلب در نظام پزشکی امروزی ثابت شده است
. ج) دعا چیست؟
یکی از مهمترین برنامههای تربیتی مطلوب و کار آمد دعا است. اگر ما به آیات قرآن مجید و روایات معصومان (ع) نگاه کنیم میفهمیم که دعا آثر فراوان مادی و معنوی دارد، زیرا که قرآن مجید در درسور مزمل به پیامبر اکرم (ص) خطاب میکند که از این نیرو کمک بگیرد
.
«بسم الله الرحمن الرحیم؛ یا ایها الذین؛ قسم الیل الاقیلا، نصفه او نقصل منه قلیلا؛ اوزد علیه و رتل القران ترتیلا، انّا سنلقی علیک قولاً ثقیلا، انّ ناشئه اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا؛ ان لک فی النهار سبحاً طویلا؛ و اذکر اسم ربکّ و تبتّل الیه تبتیلا؛ ای جامه به خود پیچیده!، شب راه جز کمی به پاخیز؛ یعنی از شب را، یا کمی از آن کم کن؛ یا بر نصف آن بیفزای و قرآن را با دقت و تأمل بخوان، چرا که ما به زودی سخن سنگین به تو القا خواهیم کرد؛ مسلمانان نماز و عبادت شبانه پا بر جا تر و با استقامتتر است؛ و تو در روزه تلاش مستمر و طولانی خواهی داشت؛ و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند
». آنچه که از این آیات استفاده میشود این است که خداوند به پیامبر (ص) خطاب میکند که اگر میخواهی این بار سنگین را به منزل برسانی نیرو از خارج بگیر و بعد آن نیرو خارج را بیان میکند، اول نماز شب و دوم قرآن خواندن و سوم دعا و ذکر خداست خداوند متعال به حبیب و پیامبرش امر میکند که اگر بخواهی این بار سنگین را به منزل برسانی باید در زندگی تو دعا باشد راز و نیاز با خدا باشد. خداوند متعال در سوره دیگری میفرماید: «قل ما یعبأ بکم ربّی لولا دعاؤکم؛ بگو پروردگارم برای شما ارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد
». دعا از نظر قرآن مجید فوق العاده اهمیت دارد و برعکس از دعا نکردن، با خدا رابطه نداشتن و راز و نیاز نکردن با خدا بسیار مذمت شده است
. قرآن مجید میفرماید: «ادعونی استجب لکم؛ پروردگار شما گفته است مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیریم، و دنبال آیه میفرماید: «ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنّم و اخرین؛ کسانی که از عبادت من تکبر ورزند، بزودی با ذلت وارد دوزخ میشوند
.» اگر ما روش تربیتی پیامبر (ص) و ائمّه طاهرین (ع) را مطالعه کنیم میبینیم که هیچ چیزی را به اندازه دعا و مناجات با پروردگار خود با ارزش ندانستند، همه خواهشها و آرزوهای دل خود را با محبوب واقعی در میان میگذاشت و بیش از آن که به مطلوبهای خود اهمیت بدهند به خود طلبی و راز و نیازها اهمیت میدادند و هیچ وقت احساس خستگی هم نمیکردند. نه تها خود خود آنان به نیایش علاقهمند بودند که با اصحاب و پیروان خودشان نیز بسیار سفارش به دعا میکردند و این روش را برای تربیت اخلاقی و فرهنگی کار آمد میدانستند
. امام صادق (ع) میفرماید: «دعا سلاح مومن و ستون دین و نور آسمانها و زمین است
» رسول خدا میفرماید: «دعا از نیزه آهنین نافذتر است و نیز میفرماید: دعا نافذتر است از نیزه آهنین
». آثار تربیتی دعا
آنچه که از این آیات قرآن کریم و سیره معصومان (ع) استفاده میشود که دعا و ذکر خداوند غیر از آنکه اثار معنوی و پاداش آخرتی دارد اگر مورد اجابت قرار گیرد آثار مادی و معنوی نیز خواهد داشت. در همین زمینه، سیف تمار میگوید
: «شنیدم امام صادق (ع) میفرماید: بر شما باد به دعا کردن، زیرا کارسازترین وسیلهای که شما را به خدا نزدیک میسازد دعا است
....». و نیز علاء بن کامل از همان امام بزرگوار نقل میکند که به من فرمود: «برتو باد به دعا کردن، زیرا این عمل شفای هر دردی است
». ما از تاکیدات پیشوایان دین و به خصوص امام صادق استفاده میکنیم که در دعا و ذکر خدا آثار فراوان نهفته است
. هم آثار جسمی و روانی و هم آثار معنوی، زیرا ذکر خداوند در میان بسیاری از بیماریها و اختلالات جسمی به گونه غیر مستقیم است زیرا: «در روان شناسی ثابت شده است که شمار زیادی از مرضهای خاص بدنی منشأ روانی دارد و با دستیابی به رفاء و سلامت روحی مشکلات این چنین از میان میرود
». دعا و ذکر خدا به صورتهای مختلف جلوه میکند، همچنان که آثار فردی و اجتماعی بسیار سازنده در تربیت انسانها دارد و از سوی وسیله و ابزار بسیار کار آمد در اختیار پدران و مادران به ویژه مسئولان نظام آموزشی و تربیتی و با جدّی گرفتی دعاهای کمیل، ندبه و توسل و.... است که در بین اقشار جامعه در تمام سطوح مختلف و تشکیل مراسم دعاها و نیایشها و با ایجاد زمینههای این گونه تربیتی مناسب فضای روانی و فکری، جامعه را به سوی کمالات معنوی پیش برده و بدین وسیله راه نفوذ در اخلاق، عقائد دینی و فرهنگی را بر مهاجمان شرور فرهنگی و دشمنان خدا و خلق او سد کنند همچنان که پیشوایان دین (ع) این روش را در زندگی اجتماعی و فرد خودشان داشتهاند
.
جمع بندی و نتیجهگیری
عبادت در فرهنگی تربیتی پیشوایان معصوم (ع) به ویژه پیامبر اکرم (ص) بالاترین درجات بندگی یک انسان است، عبادت پیمودن راه تقید، پرهیزکاری و گذر از مرتبه ساده عبودیت به مرحله کمال عبودیت است و با این تعبیر پس عبودیت یک وصف حقیقی است که حاصل و ثمر عبادت محسوب میشود
. عبادت همان پیوند حقیقی و اقرار قلب و با ارکان بدن به تکالیف دینی و عبادی و اطاعت از دستورات خدا و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) میباشد این اقرار قلبی مداوم و تلقین مستمر به قلب، در عمل و زبان و اعضا ظهور مییابد رفته رفته نفس مختار را در سطریه خود در مییاورد قلب و دل او را پیوسته متوجه خویش میسازد و از بنده سرکشی عبد مطیع میسازد
. بنابراین عبادت انسان را از عبودیت ساده و عمومی به عبودیت تکامل یافته و خاص میرساند و وارد حوزه صالحان و پاکان مینماید و از بندگی فطری و جبری فراتر برده و او را به سوی بندگی از روی اراده و میل هدایت میکند
. عبادت الهی در انسان، همان بندگی فطری است که با ظهور و جریان آن در فکر و قلب و عمل افراد بشر، به عنوان موجود مختار در سطح کمال یافته و بسیار عالی تربیتی تحقق مییابد
. هیچ چیزی شریفتر، کاملتر و کارسازتر برای انسان، از مقام عبودیت حق نیست و حتی رسیدن به مقام رسالت ولایت نیز متوقف بر بندگی و عبودیت خالصانه میباشد
. | |
| ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است در یک چیز است : یاد حق و غیر او را از یاد بردن. قرآن کریم در یک جا به اثر تربیتی و جنبه تقویتی روحی عبادت اشاره می کند و می گوید : نماز از کار بد و زشت باز می دارد. خداوند می فرماید:«اتْلُ مَا أُوحِىَ إِلَيْك مِنَ الْكِتَبِ وَ أَقِمِ الصلَوةَ إِنَّ الصلَوةَ تَنهَى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكبرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصنَعُونَ(عنكبوت/45 )»: آنچه را از كتاب آسمانى به تو وحى شده تلاوت كن ، و نماز را بر پا دار كه نماز ( انسان را ) از زشتى ها و منكرات باز مى دارد و خداوند مى داند شما چه كارهائى انجام مى دهيد .در این آیه براى دلدارى و تسلى خاطر و تقويت روحيه و ارائه خط مشى كلى و جامع - به پيامبر كرده دو دستور به او مى دهد : نخست مى گويد آنچه را از كتاب آسمانى ( قرآن ) به تو وحى شده تلاوت كن .اين آيات را بخوان كه هر چه مى خواهى در آن است : علم و حكمت ، نصيحت و اندرز ، معيار شناخت حق و باطل ، وسيله نورانيت قلب و جان ، و مسير حركت هر گروه و هر جمعيت . بخوان و در زندگيت به كار بند ، بخوان و از آن الهام بگير ، بخوان و قلبت را به نور تلاوتش روشن كن . بعد از بيان اين دستور كه در حقيقت جنبه آموزش دارد ، به دستور دوم مى پردازد كه شاخه اصلى پرورش است ، مى گويد : و نماز را بر پا دار ( و اقم الصلوة) . سپس به فلسفه بزرگ نماز پرداخته مى گويد : زيرا نماز انسان را از زشتيها و منكرات باز مى دارد. طبيعت نماز از آنجا كه انسان را به ياد نيرومندترين عامل بازدارنده يعنى اعتقاد به مبدء و معاد مى اندازد داراى اثربازدارندگى از فحشاء و منكر است . انسانى كه به نماز مى ايستد ، تكبير مى گويد ، خدا را از همه چيز برتر و بالاتر مى شمرد ، به ياد نعمتهاى او مى افتد ، حمد و سپاس او مى گويد ، او را به رحمانيت و رحيميت مى ستايد ، به ياد روز جزاى او مى افتد ، اعتراف به بندگى او مى كند ، از او يارى مى جويد صراط مستقيم از او مى طلبد ، و از راه كسانى كه غضب بر آنها شده و گمراهان به خدا پناه مى برد ( مضمون سوره حمد ) . بدون شك در قلب و روح چنين انسانى جنبشى به سوى حق و حركتى به سوى پاكى و جهشى به سوى تقوا پيدا مى شود . براى خدا ركوع مى كند ، و در پيشگاه او پيشانى بر خاك مى نهد ، غرق در عظمت او مى شود و خودخواهى ها و خود برتربينى ها را فراموش مى كند . شهادت به يگانگى او مى دهد گواهى به رسالت پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله وسلّم مى دهد .بر پيامبرش درود مى فرستد و دست به درگاه خداى بر مى دارد كه در زمره بندگان صالح او قرار گيرد ( تشهد و سلام ) . همه اين امور موجى از معنويت در وجود او ايجاد مى كند ، موجى كه سد نيرومندى در برابر گناه محسوب مى شود . هنگامى كه آماده مقدمات نماز مى شود خود را شستشو مى دهد پاك مى كند ، حرام و غصب را از خود دور مى سازد و به بارگاه دوست مى رود همه اين امور تاثير بازدارنده در برابر خط فحشاء و منكرات دارد .منتها هر نمازى به همان اندازه كه از شرايط كمال و روح عبادت برخوردار است نهى از فحشاء و منكر مى كند ، گاه نهى كلى و جامع و گاه نهى جزئى و محدود . ممكن نيست كسى نماز بخواند و هيچگونه اثرى در او نبخشد هر چند نمازش صورى باشد هر چند آلوده گناه باشد ، البته اين گونه نماز تاثيرش كم است ، اين گونه افراد اگر همان نماز را نمى خواندند از اين هم آلوده تر بودند .بنابراین : نهى از فحشاء و منكر سلسله مراتب و درجات زيادى دارد و هر نمازى به نسبت رعايت شرايط داراى بعضى از اين درجات است . در دنباله آيه اضافه مى فرمايد ذكر خدا از آن هم برتر و بالاتر است ( و لذكر الله اكبر ) . ظاهر جمله فوق اين است كه بيان فلسفه مهمترى براى نماز مى باشد ، يعنى يكى ديگر از آثار و بركات مهم نماز كه حتى از نهى از فحشاء و منكر نيز مهمتر است آنست كه انسان را به ياد خدا مى اندازد كه ريشه و مايه اصلى هر خير و سعادت است ، و حتى عامل اصلى نهى از فحشاء و منكر نيز همين ذكر الله مى باشد ، در واقع برترى آن به خاطر آنست كه علت و ريشه محسوب مى شود .اصولا ياد خدا ، مايه حيات قلوب و آرامش دلها است ، و هيچ چيز به پايه آن نمى رسد : الا بذكر الله تطمئن القلوب: آگاه باشيد ياد خدا مايه اطمينان دلها است ( سوره رعد آيه 28 ) . اصولا روح همه عبادات - چه نماز و چه غير آن - ذكر خدا است ، اقوال نماز ، افعال نماز ، مقدمات نماز ، تعقيبات نماز ، همه و همه در واقع ، ياد خدا را در دل انسان زنده مى كند . در آيه 14 سوره طه نیزاشاره به اين فلسفه اساسى نماز شده و خطاب به موسى مى گويد :« اقم الصلوة لذكرى» : نماز را بر پا دار تا به ياد من باشى . به هر حال گر چه نماز چيزى نيست كه فلسفه اش بر كسى مخفى باشد ، ولى دقت در متون آيات و روايات اسلامى ما را به ريزه كاريهاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد : 1 - روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خدا است ، همان ذكر الله است كه در آيه فوق بعنوان برترين نتيجه بيان شده است . البته ذكرى كه مقدمه فكر ، و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد ، چنانكه در حديثى از امام صادق (عليه السلام) آمده است كه در تفسير جمله«و لذكر الله اكبر» فرمود : «ذكر الله عند ما احل و حرم »: ياد خدا كردن به هنگام انجام حلال و حرام ( يعنى به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد ) . 2 - نماز وسيله شستشوى از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى است چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مى كند ، لذا در حديثى مى خوانيم : پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) از ياران خود سؤال كرد : «لو كان على باب دار احدكم نهر و اغتسل فى كل يوم منه خمس مرات ا كان يبقى فى جسده من الدرن شىء ؟ قلت لا ، قال : فان مثل الصلوة كمثل النهر الجارى كلما صلى كفرت ما بينهما من الذنوب» : اگر بر در خانه يكى از شما نهرى از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد ، آيا چيزى از آلودگى و كثافت در بدن او مى ماند ؟ . در پاسخ عرض كردند : نه ، فرمود : نماز درست همانند اين آب جارى است ، هر زمان كه انسان نمازى مى خواند گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مى رود . و به اين ترتيب جراحاتى كه بر روح و جان انسان از گناه مى نشيند ، با مرهم نماز التيام مى يابد و زنگارهائى كه بر قلب مى نشيند زدوده مى شود . 3 - نماز سدى در برابر گناهان آينده است ، چرا كه روح ايمان را در انسان تقويت مى كند ، و نهال تقوى را در دل پرورش مى دهد ، و مى دانيم ايمان و تقوى نيرومندترين سد در برابر گناه است ، و اين همان چيزى است كه در آيه فوق به عنوان نهى از فحشاء و منكر بيان شده است ، و همان است كه در احاديث متعددى مى خوانيم : افراد گناهكارى بودند كه شرح حال آنها را براى پيشوايان اسلام بيان كردند فرمودند : غم مخوريد ، نماز آنها را اصلاح مى كند و كرد . 4 - نماز ، غفلت زدا است ، بزرگترين مصيبت براى رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگى مادى و لذائذ زود گذر كردند ، اما نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف ، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مى شود ، مرتبا به انسان اخطار مى كند ، هشدار مى دهد ، هدف آفرينش او را خاطر نشان مى سازد ، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مى كند و اين نعمت بزرگى است كه انسان وسيله اى در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويا به او بيدار باش گويد . 5 - نماز خود بينى و كبر را در هم مى شكند ، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشانى بر خاك در برابر خدا مى گذارد ، خود را ذره كوچكى در برابر عظمت او مى بيند ، بلكه صفرى در برابر بى نهايت . پرده هاى غرور و خود خواهى را كنار مى زند ، تكبر و برترى جوئى را در هم مى كوبد . به همين دليل على (عليه السلام) در حديث معروفى كه فلسفه هاى عبادات اسلامى در آن منعكس شده است بعد از ايمان ، نخستين عبادت را كه نماز است با همين هدف تبيين مى كند مى فرمايد : «فرض الله الايمان تطهيرا من الشرك و الصلوة تنزيها عن الكبر ... »: خداوند ايمان را براى پاكسازى انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براى پاكسازى از كبر . 6 - نماز وسيله پرورش ، فضائل اخلاق و تكامل معنوى انسان است ، چرا كه انسان را از جهان محدود ماده و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون مى برد ، به ملكوت آسمانها دعوت مى كند ، و با فرشتگان همصدا و همراز مى سازد ، خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا مى بيند و با او به گفتگو برمى خيزد . تكرار اين عمل در شبانه روز آنهم با تكيه روى صفات خدا ، رحمانيت و رحيميت و عظمت او مخصوصا با كمك گرفتن از سوره هاى مختلف قرآن بعد از حمد كه بهترين دعوت كننده به سوى نيكيها و پاكيها است اثر قابل ملاحظه اى در پرورش فضائل اخلاقى در وجود انسان دارد . به همین خاطر در حديثى از امام على عليه السلام مى خوانيم كه در فلسفه نماز فرمود :« الصلوة قربان كلى تقى» : نماز وسيله تقرب هر پرهيزكارى به خدا است . 7 - نماز به سائر اعمال انسان ارزش و روح مى دهد - چرا كه نماز روح اخلاص را زنده مى كند ، زيرا نماز مجموعه اى است از نيت خالص و گفتار پاك و اعمال خالصانه ، تكرار اين مجموع در شبانه روز بذر ساير اعمال نيك را در جان انسان مى پاشد و روح اخلاص را تقويت مى كند .بنابراین در حديث معروفى مى خوانيم كه امير مؤمنان على (عليه السلام) در وصاياى خود بعد از آن كه فرق مباركش با شمشير ابن ملجم جنايتكار شكافته شد فرمود : «الله الله فى الصلوة فانها عمود دينكم» : خدا را خدا را در باره نماز ، چرا كه ستون دين شما است . مى دانيم هنگامى كه عمود خيمه در هم بشكند يا سقوط كند هر قدر طنابها و ميخهاى اطراف محكم باشد اثرى ندارد ، همچنين هنگامى كه ارتباط بندگان با خدا از طريق نماز از ميان برود اعمال ديگر اثر خود را از دست خواهد داد . در حديثى از امام صادق (عليه السلام) آمده :«اول ما يحاسب به العبد الصلوة فان قبلت قبل سائر عمله ، و ان ردت رد عليه سائر عمله» : نخستين چيزى كه در قيامت از بندگان حساب مى شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول مى شود ، و اگر مردود شد سائر اعمال نيز مردود مى شود ! شايد دليل اين سخن آن باشد كه نماز رمز ارتباط خلق و خالق است ، اگر به طور صحيح انجام گردد قصد قربت و اخلاص كه وسيله قبولى سائر اعمال است در او زنده مى شود ، و گرنه بقيه اعمال او مشوب و آلوده مى گردد و از درجه اعتبار ساقط مى شود. 8 - نماز قطع نظر از محتواى خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاكسازى زندگى مى كند ، چرا كه مى دانيم مكان نمازگزار ، لباس نمازگزار ، فرشى كه بر آن نماز مى خواند ، آبى كه با آن وضو مى گيرد و غسل مى كند ، محلى كه در آن غسل و وضو انجام مى شود بايد از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق ديگران پاك باشد كسى كه آلوده به تجاوز و ظلم ، ربا ، غصب ، كم فروشى ، رشوه خوارى و كسب اموال حرام باشد چگونه مى تواند مقدمات نماز را فراهم سازد ؟ بنا براين تكرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتى است به رعايت حقوق ديگران . 9 - نماز علاوه بر شرائط صحت شرائط قبول ، يا به تعبير ديگر شرائط كمال دارد كه رعايت آنها نيز يك عامل مؤثر ديگر براى ترك بسيارى از گناهان است . در كتب فقهى و منابع حديث ، امور زيادى به عنوان موانع قبول نماز ذكر شده است از جمله مساله شرب خمر است كه در روايات آمده : «لا تقبل صلوة شارب الخمر اربعين يوما الا ان يتوب» : نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اينكه توبه كند . و در روايات متعددى ذکر شده که : از جمله كسانى كه نماز آنها قبول نخواهد شد پيشواى ستمگر است . و در بعضى از روايات ديگر تصريح شده است كه نماز كسى كه زكات نمى پردازد قبول نخواهد شد ، و همچنين روايات ديگرى كه مى گويد : خوردن غذاى حرام يا عجب و خود بينى از موانع قبول نماز است ، پيدا است كه فراهم كردن اين شرايط قبولى تا چه حد سازنده است ؟ 10 - نماز روح انضباط را در انسان تقويت مى كند ، چرا كه دقيقا بايد در اوقات معينى انجام گيرد كه تاخير و تقديم آن هر دو موجب بطلان نماز ، است همچنين آداب و احكام ديگر در مورد نيت و قيام و قعود و ركوع و سجود و مانند آن كه رعايت آنها ، پذيرش انضباط را در برنامه هاى زندگى كاملا آسان مى سازد . در زمينه فلسفه و اسرار نماز حديث جامعى از امام رضا (ع) نقل شده که : امام در پاسخ نامه اى كه از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود چنين فرمود : علت تشريع نماز اين است كه توجه و اقرار به ربوبيت پروردگار است ، و مبارزه با شرك و بت پرستى ، و قيام در پيشگاه پروردگار در نهايت خضوع و نهايت تواضع ، و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته ، و نهادن پيشانى بر زمين همه روز براى تعظيم پروردگار . و نيز هدف اين است كه انسان همواره هشيار و متذكر باشد ، گرد و غبار فراموشكارى بر دل او ننشيند ، مست و مغرور نشود ، خاشع و خاضع باشد ، طالب و علاقمند افزونى در مواهب دين و دنيا گردد . علاوه بر اينكه مداومت ذكر خداوند در شب و روز كه در پرتو نماز حاصل مى گردد ، سبب مى شود كه انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نكند ، روح سركشى و طغيانگرى بر او غلبه ننمايد . و همين توجه به خداوند و قيام در برابر او ، انسان را از معاصى باز مى دارد و از انواع فساد جلوگيرى مى كند . | | |