سایت تخصصی ویژه طرح جابر،کاملترین طرح های جابر اول تا ششم شامل: جمع آوری وطبقه بندی ، نمایش علمی(مدل،تحقیق،نمایش)و آزمایش را با بهترین عنوان و محتوا ،قابل ویرایش به صورت ورد،pdf و شامل تمام موارد طرح جابر نظیر عنوان،متن،تعریف،شرح تحقیق،تحقیق زمینه ای،نتیجه گیری،منابع،سپاس گذاری،کارنما،راهنمای کارتون پلاست،فونت و تیتربندی،عکس و... با مناسب ترین قیمت و دانلود فوری وگارانتی وپشتیبانی رایگان در ایتا 09034840420.

تفاوتها وشباهت های داستان و نمایشنامه
4.5 /5 20 5 1
تفاوتها وشباهت های داستان و نمایشنامه
تفاوتها وشباهت های داستان و نمایشنامه
نمایشنامه مجموعه سکانس و پرده هایی است که توسط عواملی چون بازیگر و کارگردان جان می گیرد و حرف می زند بنابر قول سید فیلد نویسنده آمریکایی نمایشنامه و فیلم نامه داستانی است که با تصویر بنا می شود نوشته ای که شخص یا اشخاص را در مکان یا اماکنی در حال انجام کار یا کارهایشان نشان می دهد.
اگر در این تعریف تصویر را به تصویر سازی بدل کنیم، مسلماً می توان گفت این تعریف درباره داستان کوتاه نیز صدق می کند. نمایش نامه تعریف داستان کوتاه که (برشی از زندگیست) را در بر می گیرد بسط و گسترش می یابد و شخصیتش به اشخاص بدل می شود پس مسلماً یک نمایش نامه نویس خوب داستان پرداز خوبی نیز هست گاهی عناصری از دو نوشته هم در قالب تفاوت ها جا می گیرد و هم شباهت ها.
 1ـ شباهت ها:
عناصری مانند روایت داستان، شخصیت، کشمکش، موقعیت زمانی و مکانی، دیالوگ و مونولوگ، زاویه دید و نقاط عطف و اوج این شباهت ها را به وجود می آورند.
الف: روایت داستانی یا قصه: روایت اتفاقی است که برای شخصیت می افتد و حضورش در داستان ونمایش نامه اجتناب ناپذیر است روایت همان نیاز شخصیت است که او را به سوی انتها می کشاند به سوی نتیجه ای که مخاطب قرار است از خواندن داستان یا تماشای فیلم بگیرد روایت سه تقسیم بندی در خور تامل دارد 1ـ نیاز شخصیت که همان ابتدا است. 2ـ تلاش شخصیت برای رفع نیاز که میان داستان است 3ـ رفع نیاز یا گره گشایی توسط شخصیت یا به عبارتی پایان داستان.
این نکته نیز قابل توجه است که چگونگی بیان روایت در دو نوشته متفاوت است.
 ب: شخصیت: که قلب تپنده داستان و نمایش نامه است بدون شخصیت روایتی و بدون روایت شخصیتی وجود ندارد این دو مکمل و به وجود آورنده همند. آلام رنج ها و شادی های شخصیت است که روایت را به وجود می آورند در واقع این شخصیت است که با عوامل درونی و بیرونی به کشمکش می پردازد تا نتیجه دلخواهش را به دست آورد(البته به متقضا و نوع نوشته به اشخاص نیز تقسیم می شود)
 ج: کشمکش: این عنصر در وجود و زندگی شخصیت در روایت و در زمان و مکان خود را نشان می دهد و عبارت است از برخورد شخصیت یا شخصیت های اصلی داستان با عمل شخصیت های مخالف و مقابل. کشمکش مشغولیات فکری و ذهنی شخصیت نیز هست که در همه موارد باعث به وجود آمدن تعلیق در روایت می شود یعنی اینکه مخاطب بین دو راهی یا چند راهی می ماند که بالاخره چه می شود چه بر سر شخصیت میآید کشمکش مسئله ای است که داستان درباره آن نوشته می شود.
چ: موقعیت زمانی و مکانی: هنگامی که نویسنده طرحی را پرداخت می کند مسلماً به این که این طرح در چه موقعیت زمانی (روز یا شب) و در چه مکانی اتفاق می افتد فکر میکند و بنابر متقضیات داستان و سیلقه خود آن را بنا می نهد زمان و مکان در دو نوشته وجود دارد اما با تفاوت.
 ح: دیالوگ و مونولوگ: دیالوگ عبارت است از گفت و گوهایی که داستان را پیش می برند اطلاعات را به ببینده منتقل می کنند و شخصیت پردازی را تکمیل می کنند چگونگی استفاده از دیالوگ در داستان و نمایش نامه با توجه به فضا و نیاز نوشته مشخص می شود. نویسنده باید از حشو گفتمانی یا تاتولوژی جلوگیری کند در حشو گفتمانی شخصیت ها مرتب حرف می زنند اما هیچ کمکی به پیشرفت داستان نمی کنند و اطلاعاتی را که باید در اختیار مخاطب نمی دهند.
مونولوگ بیان دل مشغولی شخصیت با خود که به طور متفاوت مورد استفاده قرار می گیرد در نمایش نامه شخصیت مونولوگ هایی را که نمایش نامه نویس نوشته به طور مستقیم و با خود بیان می کند و میزان موفقیتش بستگی به چگونگی بیانش دارد اما در داستان ممکن است این مونولوگ همان زاویه دید اول شخص باشد (یعنی روایتی که نویسنده از زبان اول شخص تعریف می کند.)
خ: زاویه دید: یعنی داستان از دید چه کسی و در چه موقعیتی روایت می شود. موقعیت و انتخاب زاویه دید به راحتی می تواند بر عناصر دیگر تاثیر داشته باشد معمولاً در داستان از سه زاویه دید استفاده می شود که عبارتند از:
1ـ زاویه دید اول شخص: در این زاویه دید واسطه ای به نام نویسنده وجود ندارد و داستان از دید اول شخص بیان می شود نویسنده ناچار است برای حضور راوی در اماکن مختلف منطق لازم را به وجود بیاورد و دانسته ها و ندانسته های را ویش را کاملاً تحت کنترل داشته باشد.
 
 2ـ زوایه دید دانای کل: در این روش نویسنده بدون هیچ واسطه ای به عنوان راوی سوم شخص عمل می کند هر جا که بخواهد می رود به درون افکار و احساسات شخصیت ها سرک می کشد و گاهی درباره آنها به قضاوت می پردازد دانسته ها ی او نامحدود است اما گاهی این دانسته ها را بیان نمی کند.
3ـ زاویه دید دانای کل: محدود که مانند زاویه دید دانای کل است با این تفاوت که داستان از دید یکی از شخصیت ها بیان می شود نویسنده به همراه این شخصیت و از نگاه او ماجرا را دنبال می کند که البته منطق حضور شخصیت راوی در محل های مختلف از نکاتی است که باید رعایت شود در نمایش نامه گاهی دانای کل و گاهی اول شخص روایت را بر عهده می گیرند در هر دو نوشته این زوایا با شخصیت همراهند اما در قالب دو چیز متفاوت صحنه در نمایش نامه و فضا سازی در داستان.
د: نقاط عطف و اوج: هنگامی که اتفاقی خاص شخصیت را تکان می دهد و او را به سوی گره گشایی می کشاند سیجانی ترین بخش نوشته به وجود می آید که اوج نام دارد قله ای که شخصیت تصمیم می گیرد که باید چه کند و چه راهی را در پیش بگیرد این اوج در فیلم نامه به نام نقطه عطف تعریف می شود  یعنی چیزی که در ماجرا چنگ می اندازد و آن را به سمت دیگری پرتاب می کند شمار نقاط عطف در فیلم نامه بیشتر است تا اوج در داستان ( البته تفاوت این اسامی با هم بسیار کم است و تنها برای روشن تر بودن توضیحات است) این مقوله یکی از مهمترین دستاویزهای نویسنده است که باید با هوشیاری آن را به کار گیرد.
 2ـ تفاوت ها:
تفاوت های داستان ونمایشنامه بیشتر خود را در نوع بیان روایت  صحنه و فضا سازی نشان می دهند و معمولاً در نگاه اول قابل دیدن هستند همچنین در نمایشنامه نویسنده مجبور است از فعل مضارع استفاده کند اما در داستان برای استفاده از افعال محدودیتی وجود ندارد.
 الف: نوع بیان روایت: گفته شد که روایت در داستان و نمایشنامه وجود دارد اما چگونه بیان آن در دو نوشته متفاوت است روایت در داستان بسیار محدود است نویسنده مجبور است روایت را موجزترین وجه بیان کند ممکن است این روایت محدود به یک روز پاییزی، یا یک روز عروسی یا چندین روز متوالی باشد(روانی روایت داستان بر خلاف نمایشنامه در خور توجه است). اما در نمایشنامه، روایت تکه تکه و در قالب صحنه های متفاوت بیان می شود محدودیتی که برای داستان نویس هست برای نمایشنامه نویس وجود ندارد و او می تواند در صفحات بیشمار روایت را به انتها برساند (البته محدودیت یا عدم آن هیچ کدام تاثیری بر خوب نوشتن ندارند).
 ب : صحنه و فضا سازی: این دو تعریفی واحد از یک ساختار نیستند صحنه بسته روایی نمایشنامه است و فضا سازی به بیان موقعیت های داستان مربوط می شود(البته شباهت ایند و در غالب موقعیت زمانی و مکانی توضیح داده شده است). صحنه در نمایشنامه می تواند بسیار بلند باشد و صفحات زیادی را شامل شود  و گاهی می تواند صحنه ای کوتاه از عبور یک شخصیت از خیابان باشد در نمایشنامهصحنه را با نوشته ای فنی برای استفاده کارگردان می نویسیم مثلاً:
   غلامعلی آرام در اتاق را باز می کند و به درون می آید مادرش روی صندلی نزدیک بخاری نشسته است و چرت می زند اما فضا سازی در قالب دیالوگ یا عملکرد شخصیت به ما نشان داده می شود مثلاً:
غلامعلی آرام در اتاق را باز کرد و به داخل رفت و مادر مثل هر شب که به انتظار او می ماند روی صندلی نزدیک بخاری یله داده بود و چرت می زد.
بیشترین بار احساسی نمایشنامه بر دوش بازیگر است او احساسات را به مخاطب منتقل می کند اما داستانی به هیچ گونه پلی برای انتقال احساسات نیاز ندارد مثال بالا گویای این مدعاست
 
 
  • مشخصات
  • دانلود
4.6 /5 20 5 1
نظرات خود را اینجا بنویسید

مقاله و تحقیق رایگان تفاوتها وشباهت های داستان و نمایشنامه Average rating: 4.52670359915435, based on 89 reviews from $0.0000 to $0.0000
کانال ایتا: https://eitaa.com/tarhejaberr