سایت تخصصی ویژه طرح جابر،کاملترین طرح های جابر اول تا ششم شامل: جمع آوری وطبقه بندی ، نمایش علمی(مدل،تحقیق،نمایش)و آزمایش را با بهترین عنوان و محتوا ،قابل ویرایش به صورت ورد،pdf و شامل تمام موارد طرح جابر نظیر عنوان،متن،تعریف،شرح تحقیق،تحقیق زمینه ای،نتیجه گیری،منابع،سپاس گذاری،کارنما،راهنمای کارتون پلاست،فونت و تیتربندی،عکس و... با مناسب ترین قیمت و دانلود فوری وگارانتی وپشتیبانی رایگان در ایتا 09034840420.

حوادث طبيعي و مخاطرات زمين
4.6 /5 20 5 1
حوادث طبيعي و مخاطرات زمين
حوادث طبيعي و مخاطرات زمين
بلاياي طبيعي حوادثي طبيعي هستند كه نتايج تأسف باري براي موجودات زنده به وجود مي آورند و باعث ايجاد خسارتهاي جاني و مالي زيادي مي شوند. بلاياي طبيعي همواره بخشي از تاريخ حيات انسان بوده اند. از جمله بلاياي طبيعي رايج مي توان زمينلرزه ها, آتش سوزي در جنگلها, فورانهاي آتشفشاني, بهمنها, سونامي, سيلابها, لاهار, زمين لغزشها, رعد و برق, طوفانها, هوريكانها, تورنادوها, گردبادها, خشكسالي, موج گرما, آفتها, بيماريها و از بلاياي طبيعي بسيار شديد و خطرناك مي توان برخوردهاي شهابسنگي و طوفانهاي خورشيدي را نام برد. 
مقدمه :
بلاياي طبيعي در طول زندگي بشر به فراواني رخ داده اند . هر ساله هزاران نفر قرباني گردباد ، فوران آتشفشان ، سيل ، خشكسالي ، زلزله و حوادث مشابه آن ميشوند . تنها مناطق معدودي در جهان از خطراتي كه به فاجعه منجر ميشوند ، مصون هستند . حتي در مكانهايي كه شرايط زمين ساختي بسيار  با ثبات بنظر ميرسد ، زلزله بوقوع مي پيوندد .گردبادها دورترين مناطق را درمي نوردند و سيلابهاي ناگهاني حتي خشكترين بيابانها را نيز  مورد تاخت و تاز قرار مي دهند .
متأسفانه كشورهاي در حال توسعه ، بيش از همه از اثر بلا هاي طبيعي رنج ميبرند . اغلب اين  كشورها فاقد سيستم هشدار دهنده بوده ، سازمانهاي دفاع غير نظامي آنها نياز به تقويت داشته و اقتصاد شكننده شان به آنها توانايي كافي براي ايستادگي در مقابل بار عظيم مالي خسارات ناشي از فاجعه را نميدهد .
 بايد توجه داشته باشيم كه يك حادثه طبيعي ناگوار زماني تبديل به يك بلاي طبيعي مي شود كه موجب تحميل تلفات و خساراتي به جوامع و فعاليتهاي انساني گردد . بلا هاي طبيعي علاوه بر داشتن اجزاي تشكيل دهنده اي كه علوم طبيعي به آن ميپردازند داراي جنبه هاي اجتماعي قدرتمندي نيز هستند . اگر چه نميتوان از وقوع آنها جلوگيري كرد ولي ميتوان آثار و عواقب فاجعه آميز آنها را به كمك برنامه ريزيهاي قبلي و آمادگي براي انجام اقدامات اضطراري كاهش داد .
امروزه انسان با بهره گيري از فن آوريهاي موجود و نيز با شناخت بيشتر از  محيط اطراف خود توانسته است از ابعاد روزافزون خسارات ناشي از بلاياي طبيعي و جوي مانند : طوفان ، سيل ، يخبندان ، آتش سوزي جنگل ها و خشكسالي بكاهد . اين روند البته به دلايل مختلف و از جمله عدم آگاهي از زمان وقوع آنها با توقف هايي نيز روبرو  بوده است . 
در حال حاضر سازمان هواشناسي كشور با ايجاد سيستم هاي پايش ، پيش بيني و صدور اخطاريه درمقياس هاي زماني كوتاه و بلند مدت ، توانسته است  نقش موثر خود را در كاهش خسارات به منصه ظهور رساند . اين سازمان همچنين در بسياري از پروژه هاي تحقيقاتي ـ كاربردي  با موضوع كاهش اثرات بلاياي طبيعي ، حضوري فعال داشته است .
بلاياي طبيعي چيست ؟
زمين اتمسفر و اقيانوسها به طور پيوسته در حال حركتند ، پوسته زمين از صفحاتي تشكيل شده كه بر روي مواد ماگما شناور مي‌باشند و سرعت حركت آنها فقط در مقياس زماني زمين شناسي قابل توجه است . ر امتداد رشته هاي ميان اقيانوسي ، پوسته زمين شكسته و باز شده و سپس مجدداً توسط بالا آمدن  مواد مذاب بسته مي‌شود ، به اين طريق پوسته جديد تشكيل شده و صفحات اقيانوسي به اطراف انده ميشوند ، در چنين نقاطي بيشترين آتشفشانها تشكيل شده و زلزله اتفاق ميافتد .
جريانهاي اتمسفري با سرعتهاي مختلف و در طي مقياسهاي زماني متفاوت در حال حركت بوده و در طي مسير خود از كوهها و دره ها توسط فرايندهاي ترموديناميكي تاثير ميپذيرند .حركات چرخشي و گردابي شكل بوسيله بادهاي شديد شكل گرفته و سيكلون حاره اي  آب در دريا را به صورت امواج بر روي سواحل كم ارتفاع ريخته و آنها را به زير آب ميبرد .
در اثر برخورد توده هاي هوا يا تراكم ارتفاع آب ، بارش اتفاق مي افتد ولي اين بارش گاهي با شدت زياد ، سيل ، فرسايش سطحي و زمين لغزه ها را به وجود ميآورد و يا اينكه نقاط ديگري به علت فقدان بارش با خشكسالي مواجه ميگردد .                 
زمين سياره اي فعال و پر حركت بوده و بيشتر رويدادهاي طبيعي دامنه وسيعي از تغييرات را در طي زمان در استفاده از انرژي و مواد نشان ميدهد . در نهايت اين گونه رفتارهاي طبيعت وقايع شديد طبيعي ميباشند ولي اين وقايع شديد طبيعي هنگاميكه براي انسان و محيط نتايج جدي و خطرناكي را از نظر آسيب ديدگي ، مرگ و يا تخريب محيط بوجود بياورند تبديل به بلاي طبيعي ميگردند. بنا به تعريف بلاياي طبيعي : به آن دسته از پديده هايي گفته ميشود كه انرژي فوق العاده زيادي در مدت زمان كوتاهي آزاد شود و خسارت و ويراني را براي انسانها به بار آورد . به عبارت بهتر بلاهاي طبيعي با سه مشخصه زير تعريف مي گردند :
1- پديده شديدي اتفاق افتد يا به عبارتي : ( حادثه طبيعي خيلي بزرگ اتفاق بيفتد) .
2- اين پديده طبيعي شديد در محل زندگي اتفاق افتد : ( در جايي كه مردم بسيار زندگي مي‌كنند) .
3- اين پديده طبيعي شديد با اثر ناگهاني و مخرب همراه است : ( مردم از حادثه شگفت زده ميشوند زيرا حوادث ناگهاني و يا ، زياد است) . بنابراين به عنوان مثال وقوع يك زلزله شديد در يك نقطه بياياني دور افتاده و فاقد سكنه يك واقعه طبيعي شديد است كه فقط از لحاظ زلزله شناسي قابل توجه است ، در حاليكه يك حادثه كوچك در يك شهر بويژه اگر شرايط ايمني در آن ضعيف باشد قادر است خطر عظيمي به وجود آورد . انسان در معرض اينگونه نيروهاي طبيعي است به طوريكه سعي دارد از مكانهايي كه مكرراً  تحت تأثير چنين وقايعي هستند اجتناب نمايد و يا حداقل در جستجوي پناهگاهي در اين مكانهاي ناامن است ولي انسان هميشه آگاه از حوادث طبيعي نيست و يا بعلت وجود سكون طولاني بين اين وقايع ، احساس امنيت ميكند لذا سكونتها و مكانها ي صنعتي و نظاير آن را در نواحي متعدد بلاياي طبيعي مستقر ميسازد بطوريكه اگر عملا اين وقايع اتفاق بيفتد ، انسان بدون هيج كمكي در معرض گرفتار شدن اين قدرتها است.
بلاياي طبيعي قادرند عميقا ساختارها را تحت تأثير قرار دهند ، بطوريكه جوامع كنترول يافته را در عرض چند دقيقه نابود سازند به ساختمانها آسيب رسانده و بناهايي را كه به لحاظ قدمت ارزشمند است تخريب نمايند .
بازسازي اين مناطق نيروي انساني زياد و فعال شدن منابع طبيعي را طلب مينمايد كه در اين راستا برنامه ريزيهاي ملي و حمايتهاي بين المللي و وامهاي منابع خارجي نقش عمده اي را در جهت تجديد ساختار اين جوامع ايفا مينمايند .
 تعريف بلاياي طبيعي :      
كاربرد واژه  طبيعي در عبارت فوق اشاره به پديده هايي مانند : آتش سوزي ، سيل ،  زمين لرزه  توفان ، صاعقه ، تگرگ ، بهمن ، ... دارد و كلمه بليه ‏‏‏‏بصورت ميزان آسيب پذيري جوامع بشري از  پديده هاي طبيعي تعريف ميشود .
بنابراين پديده هاي طبيعي كه موجب خسارات گسترده انساني ، مادي و محيطي شود و جامعه آمادگي و توانايي كافي جهت مقابله با آن را نداشته باشد به عنوان يك  بليه طبيعي بيان مي گردد . بطور كلي بلاياي طبيعي بر اساس عوامل بوجود آورندهشان كه ميتواند طبيعي يا ناشي از دخالت بشر باشد طبقه بندي ميشوند :
الف) بلاياي طبيعي ناگهاني :
1- بلايايي كه منشاء زمين شناختي دارند ، نظير زلزله ، رانش زمين ، بهمن ، آتشفشان و امواج عظيم دريايي .
 2- بلايايي كه منشاء آب و هوايي دارند : نظير سيل ، طوفانهاي شديد ، گردبادها ،سرما و گرماي شديد.
ب) بلاياي طبيعي تدريجي : 
نظير خشكسالي ، قحطي و بيماريهاي فراگير كه بتدريج جامعه را تحت تأثير قرار  ميدهند .
عامل وقوع بلاياي طبيعي انسان است يا طبيعت ؟
وقايع طبيعي ميتواند بلاياي طبيعي زيادي را موجب شوند .  بعضي از اين بلايا طبيعي بنظر ميرسند ولي عامل ايجادآنها خود انسانها ميباشند . بارندگي بسيار زياد ميتواند عامل سيل شدهو در مقابل بارندگي بسيار كم نيز خشكسالي ، كمبود و مصرف زياد آب را در پي خواهد داشت . اگر ما بخشهايي از طبيعت مانند جزاير مرجاني و جنگل گياهان لطيف كوهستاني را منهدم كنيم ، در اين صورت ما در حقيقت سدهايي را كه باعث محافظت ما از  تسونامي ( امواج دريا ناشي از آتشفشانها  و زلزله هاي زير دريايي ) ، خشكسالي ، زمين لرزه و يا وقايع ديگر ميشوند ، از بين برده ايم .
 تا كنون بر اساس آمارهاي بين المللي حدود 43 بليه طبيعي شناخته شده است كه ميتوان به اين موارد اشاره نمود :
(خشكسالي) ، (چرخندحاره اي) ، (سيل منطقه اي) ، (زلزله) ، (آتشفشان) ، (طوفان برون حاره اي) ، (تسونامي) ، (آتشسوزي در مراتع و مزارع) ، (فرسايش خاك) ، (بالاآمدن سطح آب دريا) ، (كوه يخ شناور) ، (طوفان غبار) ، (زمين لغزه) ، (فرسايش ساحل) ، (بهمن سنگريزه) ، (لغزش و خزش خاك) ، (تورنادو) ، (طوفان برف) ، (يخهاي ساحلي) ، (سيل آني) ، (طوفان تندري) ، (صاعقه) ، (كولاك برف) ، (امواج اقيانوسي) ، (طوفان تگرگ) ، (تگرگ ريزه) ، (باد شديد محلي) ،  (فرو نشيني هوا) ، (جريانهاي سطحي و واريزه از ماسه شن و رس) ، (جرياناتي كه با باد پشتيباني    ميشوند)،  (ريزش تخته سنگي) ، (سرمازدگي محصولات كشاورزي) ، (گرمازدگي) ، (گردباد) ، (سوز باد) ، (سياه باد دريايي) ، (موج گرما) ، (تهاجم آفات) ، (آزاد شدن مواد خطرناك) ، (مقادير نهايي درجه حرارت) ، (قحطي) ، (بيماريهاي فراگير) .
34 بليه طبيعي در كشور ما وجود دارد كه 90% تا 95% آن منشا آب و هوايي دارند كه با توجه به شرايط اقليمي و زمين ساختي كشور ايران ، مهمترين بلاياي طبيعي آن عبارتند از : زلزله ، رانش زمين ، بهمن ، سيل ، خشكسالي ، طوفان ، صاعقه ، سرما و گرماهاي شديد ، بيابان زايي ، تگرگ  و يخبندان .
غالبا عقيده بر اين است كه آب و هوا كليه اعمال بشر را تحت تاثير قرار ميدهد . اين مطلب درمواردي كه بلاياي طبيعي اتفاق مي افتد بيشتر آشكار ميشود . علاوه بر اين آب و هوا مسبب اصلي بسياري از بلاياي طبيعي عمده ميباشد .
 چنانچه بخواهيم اين وقايع را بر اساس تعداد تلفاتي كه در سالهاي گذشته در كل جهان اتفاق افتاده بررسي كنيم بجز خشكسالي و ديگر بلاياي وارد بر قلمرو كشاورزي 10 مورد اصلي آن عبارتند از:
1- طوفانهاي حاره اي ، گردبادها ، طوفانهاي مهيب  2- سيل ، 3- طوفان هوا ، با آذرخش و صاعقه ، 4- كولاك برف ، 5- امواج گرمايي ،  6- بهمن ،  7- امواج خروشان دريا ،  8- زمين لرزه ، 9- آتشفشان ، 10- رانش زمين كه از فهرست فوق آب و هوا دليل اصلي ايجاد 7 مورد اول ميباشد.    
طوفانهاي حاره اي ، سيل و طوفان همراه با رعد و برق ، همه ساله و بطور متناوب در مناطق وسيعي از جهان بوقوع پيوسته و صدها ميليون نفر را تحت تأثير قرار ميدهند . علاوه بر آن آب و هوا در بسياري ديگر از حوادث تهديد كننده زندگي نظير خشكسالي كه موجب ويراني و تخريب بسياري از نواحي دنيا ميشود دخالت دارد .
* بعضي از بلاياي طبيعي مهم دهه 90 :
بلاياي طبيعي‌ تقريبا همه جا ميتواند روي دهد . در اينجا چند مثال از بلاياي طبيعي خيلي بزرگ دهه 90 را ملاحظه ميكنيم :
« سيل = آب بسيار زياد در يك محل نامناسب : (1993 و 1995 :  هلند ، فرانسه ، آلمان و بلژيك) ، (1991 و 1994 : چين) ، 
(1993 : كامبوج و ويتنام) ، (1993 : آمريكاي مركزي) ».
« خشكسالي = آب به مقدار بسيار كم از آنچه مردم و گياهان نياز دارند : (1992 و 1993 : آفريقاي جنوبي)  ، (1993 : پرو) » .      « زمين لغزه ‍= خاك و سنگي كه بسرعت به طرف پائين تپه مي لغزد : (1993 : اكوادور) » .
زلزله = تكان شديد و ناگهاني زمين : (1994 : كوبه در ژاپن) ، (1995 : لوس آنجلس در آمريكا) ، (1993 : قاهره در مصر) ، 
(1992 : ارين زكان در تركيه) ، (1990 يا خرداد 1369 : منجيل و رودبار در ايران) » .
« فوران آتشفشان = انفجار صخره ، خاكستر ، گاز و يا جريان گدازه از اعماق داخلي زمين : (1994 : رابوئل ، پايوا در گينه جديد) ،
 (1991 : كوه پيناتوبو در فيليپين) » .
« ترنادو = طوفان و گردباد شديد قيفي شكل كه در روي خشكي در محدوده كوچكي به دور خود ميچرخد : 
( 1994 : نيمه غربي آمريكا) » .
« طوفان حاره اي = باران شديد و باد قوي به روي دريا و سواحل . اين طوفان را هاريكن ، سيكلون و تيفون هم مينامند :  
 (1994: تيفون - چين و تايوان) ، (1993 = سيكلون - كنيا و فيجي) ، (1992:هاريكن - آندره در ايالت كارائيب آمريكا) ، 
 (1991 : چيتا كونگ در بنگلادش) » .
« تسونامي يا طوفان دريا = دسته هايي از امواج بزرگ كه در نواحي وسيعي گسترده شده و مهار شدني نيست :
 (1992 : جزيره فلور در اندونزي و نيكاراگواي غربي) » .
« آتش سوزي خود به خود = آتش سوزي بزرگي كه در نواحي وسيعي گسترده شده و مهار شدني نيست :
 (1993 : مغولستان) ، (1994 : نيوساوت ويلز در استراليا) » .
« حمله آفات = تعداد زيادي از حشرات يا حيوانات كه محصولات را تخريب ميكنند : (1990  –1994 : تانزانيا) ،
 (1993 : هندوستان ، پاكستان ، افغانستان) ، (1992 : اتيوپي) » .
 
* بهمـن ((AVALANCHE  )) :
مقـدمه :  سقوط بهمن مي تواند در هر مكان كه  برف روي يك سطح  با شيب مناسب نشسته باشد ، رخ دهد . حوادث سالهاي اخير در مناطق كوهستاني بيانگر اين حقيقت مي باشد . افزايش محبوبيت كوهنوردي و تپه نوردي در زمستان همراه با افزايش علاقه به تورهاي اسكي و اسكي خارج از پيست ، بــه نـوبــه خـود منجــر بـه افـزايـش خطـر پــذيـري از بهمــــن شــده اسـت . متأسفانه هر سال شاهد افزايش آمار تعداد تلفات مربوط به رخــداد حوادث ناشي از بهمن مي باشيم . بسياري از اين حـوادث در صـورت مراقبت و نيز شناخت بيشتر از موضوع ، قابل پيشگيري هستند.
 بهمـن چيسـت ؟ با گذشت زمان در طي فصـل زمستان لايه هاي متوالي برف روي هم انباشته مي شوند . اين لايه ها بدليل تفـاوت در خواص فيزيـكي ممكن است رويهم  لغزيده و حركت نمـاينــد . چنـانچـه يـك لايـه روي يك لايه بلغزد ،  بهمــن سطحـي رخ ميدهـد . چنانچه كل پوشش برف روي سطح زمين حركت نمايد  بهمــن عميــق  اتفاق مي افتد . بــر حســب آب آزاد مــوجــود در بـــرف ، بـهمـــن هــا ممكـــن اســـت خشك ويا تر باشند . هرگاه برف انباشته دريك نقطه از توده برف اطراف خود جدا شده و حركت نمايد ، بهمـن تكـه اي حادث مي شود . در عمل هر توده برفي كه به اندازه كافي بزرگ بوده و بتواند يك شخص را با خود حركت دهد ، مهم تلقي مي شود .
وضعيـت هـوا : اوضاع جوي عامل بسيار مهمي در تعيين احتمال سقوط بهمن بوده و ارزيابي توده برف كاملاً به آن بستگي دارد . بسياري از متغيرهاي جوي بر فرو ريختن بهمن اثر داشته و اغلب مي توان اطلاعات لازم و مورد نياز را قبل از وقوع حادثه بدست آورد . اطلاعاتي نظير دما ، سرعت وجهت باد اغلب ميتوانند منجر به پيش بيني هاي  مفيدي در اين راستأ شوند . مثلاً چنانچه باد جنوبغربي با سرعت 25 متر در ساعت و با سرماي بسيار زياد و ريزش احتمالي برف پيش بيني شود ، ميتوان براي جهت شيب دار شمال شرقي ، وقوع بهمن را محتمل دانست . اگر چه پيش بيني وضعيت هواي كوهستان دشوار است  با اينحال مي توان  با توجه به  هواي حاضر وضعيت هواي محلي را مورد پيش بيني قرار داد .
 * سفـر در منـاطـق خطـرنـاك :
بيشتر از 90 درصد از بهمن ها توسط قربانيان آن آغاز مي شوند ، با اين وجود چنانچه ادامه حركت در يك شيب خطرناك الزامي است لااقـل بـه نكـات زيـر بـايـد تـوجـه داشـت :
* مسـافـريـن صـرفـاً  طـي حـركـت در نقـاط مستعـد بهمــن بـا خطــر مـواجــه  هستنــد .
* اسكي كنندگان بيشتر از افرادي كه با كفش هاي معمولي حركت مي كنند در خطر بوده و خطرساز هستند ، زيرا عمل برش برف از طرفين اسكي باعث آزادشدن مقدار زيادي برف ميشود .
* همه اسكي بازان در مناطق خارج از پيست مسـابقه بايد از دستگاه هاي فرستنده - گيرنده استفاده كرده و قبـل از تـرك قـرارگـاه آنهـا را روشـن نمـــاينــد .
* اسكـي بــازان  بعــلاوه بــايــد بيلچــه و ميلـه هـاي قـابـل جمـع شدن بـا خــود همراه داشته بـاشنــد و نحــــوه استفـــاده از آنهــــا را نيــــز بــــداننــــد .
* صعـــود يـــا فـــرود غيـــر مستقيـــم ، امنـــيت بيشتـــري از راه رفتـــن روي صخـره هــاي بــا شيــب تنــــد دارد .
* هر باريكنفر حركت نمايد،ديگر افراد بايد دقيقاً پيشروي فرددرمعرض شيب را مشاهده ومراقبت ازاو را بعهده بگيرند .
* در صورت امكان توسط يك طناب به اطراف تكيه كنيد،اگرچه اينكار بندرت روي شيبهاي تندوبازامكان پذيراست .
* در صـورت گـرفتـار شـدن در بهمـن : در اكثر موقعيت هاي سقوط بهمن انجام هر گونه حركت دفاعي غير ممكن است . حركت زير آوار برف نيز اغلب مشكل است با اين وجود ، انجـام هـر يـك از اقـدامـات زيـر مفيـد بنظـر مـيرسـد :
* با فرو كردن تبر يخ شكن خود به بخش هاي زيرين ، از ايجاد فاصله بين خود و محيط بيرون ممانعت بعمل آوريد . با اين كار ميتوانيد در همان سطحي كه قرار داريد باقي بمانيد .
* فرياد بزنيد تا شايد ديگران صداي شما را بشنوند .
* خود را از هرگونه وسايل اضافي مثل ساك ، چوب اسكي و غيره خلاص نماييد .
* سعي كنيد مثل يك كنده داخل آوار برف بچرخيد . ممكن است حركات ورزش شنا موثر باشد .
* تلاش كنيد تا به سطح رسيده يا حداقل يك دست خود را از برف خارج نماييد .
اگـر زيـر بـرف مـدفـون شـديـد : يك دست خود را جلوي صورت گرفته و سعي كنيد جلوي صورت خود يك فضاي كوچك بوجود آوريد با تنفس زياد هوا و نگهداشتن آن ،  فضايي براي انبساط سينه خود فراهم سازيد .
ترس به خود راه ندهيد و انرژي تان را ذخيره نماييد ، احتمالاً همراهانتان در جستجويتان هستند .
  صــاعقــه « THUNDER   » :
يكي از بلاياي جوي و اقليمي ، صاعقه مي باشد . شايد بتوان صاعقه را جزء اولين پديده هاي هواشناسي دانست كه توجه انسان را به خود جلب نموده است . صاعقه به عنوان يك تخليه الكتريكي پر انرژي بين ابرهاي باردار و زمين ، مي تواند علاوه بر تلفات جاني ،  بطور مستقيم و يا غير مستقيم باعث اختلال و صدمات شديد در تجهيزات و ادوات شبكه هاي قدرتمند مخابرات  شود . اين پديده مي تواند بصورت پيدايش « اضافه ولتاژ » و يا « ميدانهاي شديد مغناطيسي » بر روي تجهيزات و يا جانداران اثر كرده و باعث خسارات جاني و مالي هنگفت گردد . آمار ساليانه خسارات ناشي از صاعقه ، نمايانگر اهميت قدرت تخريبي اين پديده طبيعي ميباشد . تعريف صاعقه :صاعقه نتيجه فعاليت الكتريكي در يك ابر « كومولونيمبوس » ميباشد .
ضربه صاعقه عبارت است از : جريان ناگهاني بارهاي منفي از ابر به زمين ، در مسيري كه توسط يك سري از ضربات پيشرو ايجاد شده و بلافاصله پس از آن جرياني از بارهاي مثبت از زمين به ابر برقرار مي شود . اين جريان تا زماني كه قدرت ميدان الكتريكي كاهش مي يايد يعني حدود يك ثانيه ادامه دارد . فرايند تشكيل صاعقه : در اثر تابش خورشيد ، توده هوا بدليل حرارت ، گرم و سبك شده و از ميان هواي سرد مجاور بالا مي رود و اين مسئله شرط لازم براي توسعه ابرهاي كومولونيمبوس ، تا ارتفاع 12 الي20  كيلومتري  از طريق اشباع مقادير زياد بخار آب موجود در توده هوا مي شود . در واقع سه شرط اصلي تشكيل ابرهاي كومولونيمبوس و در نتيجه طوفانهاي رعد و برق : ناپايداري ، رطوبت و عوامل صعود توده هوا مي باشد .
 هر قدر ناپايداري هوا شديد تر باشد ، حركت قائم هوا در داخل و در زير ابر سريعتر است .منظور از ناپايداري آن است كه توده هواي بالا رونده در هر ارتفاعي ، از هواي اطراف خود گرم و سبكتر باشد كه در اين صورت همچنان به صعود خود ادامه خواهد داد . از طرفي هر چه رطوبت موجود بيشتر باشد ارتفاعي كه در ان ابر تشكيل مي شود كمتر است . به محض آنكه ابر تشكيل شد ، با سرعتي كه باز هم  به درجه ناپايداري جو بستگي دارد حركت كرده ، ارتفاع سطح تحتاني ابر ثابت مي ماند در حالي كه قله آن آنقدر بالا مي رود كه به تروپوپاز ميرسد . درحقيقت ابرهاي كومولونيمبوس به علت پايداري ، اصطكاك و ساير عوامل ناشناخته اي كه آن هم به دلايلي مانند : غير قابل دسترس بودن ، آشفتگي شديد ميدانهاي الكتريكي قوي و زمان بسيار كوتاه ، دقيقاً مشخص نشده است ، تشكيل ميگردد .
آزمايشات نشان داده است كه در حين يخ زدن قطره آب ، يونهاي مثبت در مناطق سردتر و يونهاي منفي در مناطق گرمترِآن تجمع مي يابند . در نهايت ابر كومولونيمبوس ضمن تشكيل شامل ، دو لايه جدا از هم ِ بارهاي الكتريكي ميشود . قسمت بالاي ابر ،  بار الكتريكي مثبت پيدا مي كند و قسمت پائين ابر بطور سراسري داراي بار الكتريكي منفي( به همراه بسته هاي كوچك  بار مثبت ) مي شود . بار الكتريكي مثبت بالاي ابر ، يك هواي منفي به هواي اطراف ابر القاء مي كند . همچنين تجمع  بار الكتريكي منفي در قسمت زيرين ابر ،  باعث القاء بار مثبت در زمين مي شود.در حالي كه در مواقع عادي معمولاً زمين نسبت به هوا ، داراي بار الكتريكي منفي و با اختلاف پتانسيل حدود 100 ولت در متر است .بار مثبتي كه در زمين القاء ميشود ، همزمان حركت ابر را  تعقيب ميكند . اين يونهاي مثبت از اجسام مرتفع بالا رفته و سعي در برقراري يك جريان الكتريكي دارند . وقتي اختلاف پتانسيل بين اين مناطق به حدي برسد كه بر عايق بودن هوا غلبه كند ( حدود 10 ميليون ولت در كيلومتر ) ، « تخليه الكتريكي » يا  « واباري آذرخشي » صورت مي گيرد . در واقع هدف صاعقه ، يكنواخت كردن اين اختلاف پتانسيل ها توسط توليد يك جريان منفي از يك منطقه با بار منفي ، به سوي يك منطقه با بار مثبت يا برعكس مي باشد .
هر صاعقه كه ما آن را در عرض چند دهم ثانيه مشاهده ميكنيم ، در واقع از چند ضربه يا حمله خيلي سريع تشكيل شده است . هر صاعقه با يك ضربه اوليه يا پيشرو شروع مي شود . اين ضربه ، هواي مسير خود را كه از ابر به سوي زمين مي باشد ، يونيزه كرده و كانالي تشكيل مي دهد كه الكترونهاي متحرك پايه ابر به درون آن مي ريزند تا كم كم مسير خود را به سمت زمين دنبال كنند . اين ضربه « صاعقه نامرئي » مي باشد و با نزديك شدن به زمين منشعب و شاخه شاخه ميشود . اولين انشعاب پيشرو كه به زمين مي رسد و توسط بارهاي مثبت زمين جذب ميشود ، مدار الكتريكي بين ابر و زمين را كامل مي كند و سپس ضربه برگشتي در همان كانال به سمت پايه ابر برمي گردد .  اين ضربه در واقع همان برق درخشاني است كه توسط چشمان بيننده قابل مشاهده است . هر صاعقه از چندين حمله رفت و برگشتي جداگانه تشكيل شده است . اجزاء تشكيل دهنده صاعقه داراي دو مولفه « برق » و « رعد » مي باشد . جريانات الكتريكي رها شده از تخليه الكتريكي ، در مسير حركت خود با سرعت  km/s  140000 ، ستون هوايي به قطر چند سانتيمتر را تقريباً تا 30000 درجه سانتيگراد گرم مي كنند . اين گرماي شديد به همراه تحريك اتمهاي مسير و يونيزه شدن آنها ، درخشندگي قابل ملاحظه اي را به نام « برق »  ايجاد ميكند . انبساط سريع و مهيب هوايي بدين طريق بسيار گرم مي شود و بلافاصله انقباض پر قدرت آن ، باعث ايجاد صداي وحشتناكي به نام « رعد »  ميشود . اين صدا در اثر انعكاس از ابرهاي مجاور تشكيل شده و چندين بار طنين انداز ميشود .
 انواع صاعقه :بر حسب موقعيت مناطقي با بار الكتريكي مخالف در هر تخليه الكتريكي ، سه نوع صاعقه وجود دارد :
 1) به تخليه الكتريكي بين پايه ابر با با الكتريكي منفي و زمين ، « صاعقه ابر به زمين » يا « صاعقه چنگالي » ( Fork Lightning ) گويند كه شبيه ريشه درختان و به شكل مجاري چند گانه مي باشد .  معمولاً هنگامي كه به واسطه برخي از عوامل مانند باد شديد ، بخش فوقاني ابر ِآذرخشي كه داراي بار الكتريكي مثبت  بود از بين رفته ، تخليه الكتريكي بين ابر و زمين ايجاد مي شود ، بنابراين صاعقه هاي مناطق معتدله و سردسير خطرناك تر مي باشند .
2) صاعقه هاي كه مناطق ، با بارالكتريكي مخالف را در درون يك ابر به هم متصل مي كند ، « صاعقه درون ابري »  ناميده ميشود كه فراواني آن ، چندين برابر صاعقه ابر به زمين است . در اين حالت نور صاعقه به صورت يك روشنائي عمومي در سراسر پايه ابر مشاهده ميشود .
 3) ايجاد صاعقه بين دو يا چند ابر با بار الكتريكي مخالف را « صاعقه ابر به ابر » مي نامند  كه به نام « صاعقه پهن » يا « صاعقه داغ » ( Sheet or Heat Iightning ) نيز معروف ميباشد كه بيشتر هواپيماها را مورد اصابت قرار مي دهد . البته احتمال وقوع آن كمتر از دو نوع ديگر است .
آتش سنت اِلمو (St . Elmo’s Fire  ) : اين پديده هنگامي بوقوع مي پيوندد كه پتانسيل الكتريكي در اجسام مرتفع و بخصوص فلزات ، ايجاد نوعي هاله  كند .  به عنوان مثال تمركز اين الكتريسيته ساكن در روي كشتي ها باعث جهيدن برق از تمام قسمتهاي نوك تيز كشتي مانند دكل ها مي گردد ، بطوريكه در شب در اين قسمتها ،  نور آبي يا  صورتي رنگي كه  به  نام « آتش سنت اِلمو » معروف است ديده مي شود . اين پديده مانند رعد و برق يكي ديگر از رفتارهاي الكتريسيته در جو مي باشد . از آنجا كه بار مثبت القاء شده به زمين ، مي خواهد جذب بار منفي هواي بالا شود ، از دكل ها و ارتفاعات بالا رفته  و در نوك آن متراكم مي گردد . وقتي اختلاف پتانسيل به حد كافي رسيد ، تخليه الكتريكي كوچكي به نام سنت اِلمو صورت مي گيرد .
فاصله از منبع تشكيل يك صاعقه : سرعت نور 300000 كيلومتر بر ثانيه است ، در حاليكه سرعت صوت فقط يك سوم كيلومتر در ثانيه ميباشد . اين اختلاف سرعت روش ساده اي را جهت تعيين فاصله صاعقه از شخص ، فراهم مي آورد . هر 3  ثانيه فاصله بين درخشش برق و صداي رعد ، برابر 1 كيلومتر فاصله ، از محل طوفان رعد و برق است . شخص بايد از زمان ديدن برقِ صاعقه ، شروع به شمردن ثانيه ها كند . تا زمان شنيدن صداي رعد ، هر 3  ثانيه برابر با مسافت يك كيلومتر است . اگر اين فاصله تا 30  ثانيه طول كشيد ،  به اين معنا است كه  فاصله شخص از صاعقه ، 10 كيلومتر ميباشد . البته شخص مورد نظر در خطر حمله صاعقه قرار دارد و بايد هر چه سريعتر به دنبال پناهگاه بگردد . بايد  توجه شود كه صداي رعد در هواي آرام بهتر به گوش مي رسد . رطوبت زياد هوا ، اغتشاشات و حركات عمودي ابر مانع بوضوح شنيدن صداي رعد ميشوند.
بايد همواره بخاطر داشت كه صاعقه معمولاً كوتاهترين مسير را به سوي زمين جستجو كرده و مرتفع ترين هدف را براي اصابت و تكميل مدار الكتريكي بين ابر و زمين انتخاب ميكند به طوريكه نوك ساختمان هاي مرتفع و يا تك درخت هاي بلند در محيط هاي باز ، را  بيشتر مورد حمله قرار ميگيرند .
صاعقه هاي مثبت و منفي : صاعقه هايي كه از تجمع بار منفي در پايه ابر تندري تشكيل مي شوند ، « صاعقه هاي منفي »   نام دارند . اما صاعقه هايي كه از تجمع بار مثبت در قسمت فوقاني ابر سيروس سنداني ، در مقابل بار منفي هواي اطراف تشكيل مي شوند « صاعقه مثبت » نام دارد كه  بسيار خطرناك تر بوده و تا فاصله 10 مايلي كه معمولاً مردم  به آن فاصله اهميتي  نمي دهند اصابت مي كند . مدت اين صاعقه طولاني بوده و به راحتي باعث شعله ور شدن آتش مي شود ، لذا اغلب موجب آتش سوزي جنگلها مي گردد . لازم به ذكر است كه ، از هر 30  صاعقه فقط يك صاعقه ، مثبت ميباشد .
 
صاعقه در چه فصلي از سال بيشتر رخ مي دهد ؟
بيشتر احتمال وقوع صاعقه در تابستان ميباشد كه متأسفانه مصادف با زمان اوج فعاليتهاي مردم در فضاي آزاد است . از آنجائيكه در اين فصل ، فعاليتهايي نظير: قايقراني ، شنا ، كوهنوردي و غيره رواج بيشتري دارد ، احتمال وقوع خطر نيز بالا مي رود . همچنين از آنجا كه افزايش دماي سطح زمين موجب ناپايداري بيشتر ميشود ، احتمال وقوع اغلبِ طوفانهاي هوا در عصر و اوايل غروب  بيشتر است . لازم به ذكر است كه در ايران ، صاعقه اغلب در مناطق كوهستاني كه معمولاًدر معرض طوفانهاي شديد مي باشد و همچنين در فصل بهار روي مي دهد . احتمال وقوع رعد و برق در پائيز و زمستان كمتر است .
طوفان و رعد و برق ، يك پديده خطرناك در مسير پرواز هواپيماها : بررسي علل سوانح هوايي نشان ميدهد كه عامل شرطي ايجاد بسياري از سوانح ، بدي هوا بوده در حالي كه عدم توجه خلبانان به توصيه هاي هواشناسي يا عدم رعايت مقررات و جوانب احتياط از طرف خلبانان ، عامل اصلي اين سوانح بشمار ميرود . خطراتي كه از جانب صاعقه ،  هواپيماها را تهديد ميكند عبارتند از : كشيده شدن سريع هواپيما به بالا ، افتادن سريع شان به پائين ، خسارات احتمالي ناشي از برق زدگي و صدماتي كه الكتريسيته جو به دستگاههاي راديوئي هواپيما ممكن است وارد سازد .
صاعقه تا چه حد فعال است ؟صاعقه ميتواند تا فاصله 10 مايلي از محل بارندگي يا طوفان را مورد حمله قرار دهد . يعني از هر جائي كه بتوانيد صداي آن را بشنويد ، بايد احساس خطر نمود و بايد به خاطر داشت كه اولين حمله صاعقه به اندازه آخرين آن كشنده است . صاعقه مي تواند منجر به مرگ يا عدم توانائي هاي دائمي فرد صاعقه زده شود . بطور متوسط 20% از افراد صاعقه زده َتلف شده و از ميان نجات يافتگان از خطر مرگ70% آنها از عوارض جدي و بلند مدت آن رنج خواهند برد .
«  خشكسـالـي      DROUGHT» :
خشكسالي پديده اي است كه از ديدگاههاي مختلف معاني گوناگوني مي يابد . از نظر اقليم شناسي چنانچه در مدت زماني بيش از دو سال در 50 درصد منطقه اي ميزان بارندگيها به كمتر از 60 درصد نرمال ساليانه آن نزول نمايد ، در آنجا خشكسالي روي داده و اثرات اقتصادي - اجتماعي ، در ابعاد وسيعي ببار خواهد آمد .
كاهش يا نابودي محصولات كشاورزي ‏، تغيير اكوسيستم منطقه و نابودي حيات وحش ، پيشروي كوير ، افزايش آتش سوزي جنگلها و مراتع ، افزايش مسافرت از روستا به شهر ، ايجاد قحطي و از جمله پيامدهاي زيانبار پديده خشكسالي مي باشد . مي توان اينچنين بيان نمود كه :  فقدان يا توزيع نامناسب بارندگي در دوره اي نسبتاً طولاني كه آب و هوا به گونه اي غير طبيعي خشك باشد ، بطوريكه كمبود بارندگي موجب عدم تعادل هيدرولوژيكي گردد ، خشكسالي ناميده مي شود .خشكسالي يك پديده طبيعي است ولي تداوم آن مشكل ساز خواهد بود . اتخاذ تدبير لازم و مناسب از شدت خسارات خواهد كاست . احتمال وقوع خشكسالي هايي در ايران بين10% تا 15%  مي باشد و از وقايع نادر بحساب نمي آيد . افزايش آگاهي عموم مردم نسبت به پديده خشكسالي مي تواند در كاهش خسارات نقش موثري داشته باشد . با روشهاي مناسب و شناخته شده اي مي توان آثار بلاياي طبيعي را كاهش داد . (( تغيير الگوي كشت ، تغيير روشهاي آبياري ، استفاده از ارقام مقاوم ، توجه به توصيه هاي مروجين كشاورزي ، ارتباط با مراكز تحقيقات و مشاهده جهت انتخاب نوع كشت و بيمه محصولات كشاورزي )) راهكارهاي مناسبي جهت حفظ و بقاي اقتصاد كشاورزي خواهند بود .
 
*   تعـريـف خشكسـالـي : 
از ديدگاه طبيعي بايد خشكسالي را از شرايط خشكي جدا نمود ، خشكي (Aridity) به يك فقدان عمومي از بارندگي اشاره داشته و حاكي از شرايط مزمنيا ادامه دار مي باشد ، اما خشكسالي (Drought) اشاره به انحراف از شرايط متوسط يا عادي دارد . اين وضعيت زماني اتفاق مي افتد كه ميزان بارندگي كمتر از 75 درصد متوسط بارش در يك دوره طولاني ( 30-25 ساله ) در يك منطقه باشد . خشكسالي ويژ گي دائم يك منطقه نبوده و در هر رژيم آب و هوايي ممكن است اتفاق بيافتد ، حتي در مناطق مرطوب كه مقدار بارش نسبت به مناطق خشك بسيار زياد است .
 با توجه به اين كه بخش عمده اي از مناطق كشور در مناطق خشك و نيمه خشك قرار دارد و با توجه به ويژگي هاي مناطق خشك كه عملاً پديده خشكسالي در آنها به طور مكرر اتفاق مي افتد خسارت وارده از پديده خشكسالي بر كشاورزي ، منابع طبيعي و دامداري منطقه بسيار زياد است به گونه اي كه شرايط زندگي و دوام حيات را با بحران مواجه مي سازد . از آنجايي كه خشكسالي در بسياري از بخشهاي اقتصادي و اجتماعي اثر مي گذارد ، تعاريف آن به شكلهاي مختلفي بيان شده است . تعاريف مفهومي از نوع تعاريف موجود در لغت نامه ها هستند كه معمولاً حدود مفهوم خشكسالي را بيان مي كنند و بنابراين عموماً در توصيف اين پديده به كلي گويي مي پردازد .  براي مثال دايره المعارف اقليم و آب و هوا ((  Schneider – 1996 ) خشكسالي را به عنوان « يك دوره زماني ، يك فصل و يك سال يا چند سال با بارندگي كمتر از متوسط چندين ساله براي يك ناحيه تعريف كرده است » . اين نوع تعاريف براي توصيف ما از اين پديده مفيد هستند ، اما بعلت فقدان دقت جهت تعيين زمان شروع خشكسالي كاربردي نمي باشند و از قاطعيت كافي برخوردار نيستند .در هر حال در اينگونه تعاريف مفهوم شدت ، مدت وقوع خشكسالي و  شرايط منطقه اي نيز بايستي در نظر گرفته شود . تانهيل ( Tannehill - 1947 )  در مفهوم خشكسالي ، تعريف ديگري ارائه مي دهد كه در آن اثرات خشكسالي نيز در نظر گرفته شده است «  بارش كمتر از مقدار مورد انتظار يا مقدار متوسط ، در طول يك فصل يا يك دوره زماني طولاني كه پاسخگوي نيازهاي فعاليتهاي بشر نباشد ، در نتيجه بخشهاي اقتصادي ، اجتماعي و محيطي را تحت تأثير قرار                 مي دهد » .
 *   تاريخچه :
بسياري بر اين عقيده اند كه خشكسالي از پيچيده ترين بلاياست وليكن كمترين شناخت را نسبت به آن در مقايسه با ساير مخاطرات طبيعي دارند . همچنين نسبت به ديگر خطرات طبيعي جمعيت بسياري را تحت تأثير قرار مي دهد . براي مثال گزارش مي شود كه خشكسالي در منطقه نيمه صحرايي آفريقا تا اوايل نيمه دهه 1980 بيش از 40 ميليون نفر را بطور اسف بار تحت تأثير قرار داده است ( دفتر بلاياي برون مرزي 1990 ) خشكسالي سالهاي ( 1992-1991 ) آفريقاي جنوبي ميليون نفر را تحت تأثير قرار داده و منجر به بيش از  7/6 ميليون تن كسري منابع غلات گرديد .
خشكسالي 1988 ايالات متحده آمريكا حدود 40 ميليارد دلار خسارت بدنبال داشته است . اين خشكسالي در تاريخ آمريكا مصيبت بار ترين خشكسالي بوده است . قطع نظر از وسعت زياد ، خشكسالي تأثيرات قابل ملاحظه اي را به همراه دارد كه اثر گذاري هر يك از آنها متفاوت است .خشكسالي يك ويژگي عام اقليم بوده و بازگشت آن اجتناب ناپذير است به اين ترتيب مباحث زيادي در مورد ويژگيهاي آن جوامع علمي و برنامه ريزي اين مبحث ويژه ، وقتي توسعه مييابد كه فقدان مديريت خشكسالي در بخشهايي از جهان وجود داشته باشد . 
*  مفهوم خشكسالي : 
خشكسالي با ديگر مخاطرات طبيعي از قبيل : سيل ، چرخندهاي قاره اي و زلزله ، در چند مورد
تفاوت دارد . اول اينكه چون اثرات خشكسالي بتدريج در دراز مدت حادث شده و ممكن است ظهور آن پس از اتمام واقعه براي چند سالي به تأخير بيافتد ، لذا تعيين زمان شروع و پايان آن مشكل خواهد بود . به همين خاطر اغلب ، خشكسالي را پديده اي خزنده تعريف مي كنند . چنانچه تانهيل ( Tannehill - 1947 ) ميگويد : ما تعريف نسبتاً دقيقي از خشكسالي نداريم ، حتي در زمان وقوع خشكسالي مي توان گفت كه شناخت صحيحي از آن نخواهيم داشت . معمولاً بعد از يك دوره بارندگي از وجود هواي صاف و بدون ابر استقبال مي كنيم حتي اگر روزهاي بدون باران براي مدت زماني ادامه يابد ما باز هم از داشتن يك دوره ميان مدت از چنين هواي خوبي خرسند ميشويم.
ولي اگر اين شرايط ادامه يافت ما كمي نگران شده و پس از چندين مدت ما دچار مشكل مي شويم . از اين نظر اگر چه نقش نخستين روز بدون باران در يك هواي خوب مانند آخرين روز در يك دوره خشكسالي است ، اما معلوم نيست كه آخرين روز چقدر جدي است .
 اول اينكه : اين حالت تا زماني كه بارش مجدد صورت پذيرد نگران كننده است و تا زماني كه محصولات زراعي خشك نشوند و از بين نروند درباره جدي بودن خشكسالي اطمينان حاصل نمي كنيم .
دوم اينكه : فقدان يك تعريف دقيق و مورد قبون جهاني از خشكسالي ، به پيچيدگي در مورد وجود يا عدم وجود آن افزوده است . حتي اگر چنين تعريفي نيز وجود داشته باشد در مورد شدت درجه خشكسالي هنوز ابهاماتي وجود دارد . در واقع تعاريف خشكسالي بايستي بصورت منطقه اي و كاربردي باشد تا بتوان بين تعاريف مختلف خشكسالي تمايز قائل شد .
سوم اينكه : اثرات خشكسالي نظام يافته نيست و وسعت جغرافيايي كه خسارت ناشي از آن را در بر ميگيرد به مراتب وسيع تر از ديگر خطرات طبيعي است .
خشكسالي برخلاف سيل ، هاريكن و ترنادو به ندرت منجر به خسارات نظام يافته مي شود ، بهمين دليل كم كردن اثرات ناشي از آن و تدارك كمك رساني در هنگام خشكسالي در مقايسه با ساير بلاياي طبيعي پيچيده تر و مشكل تر است . خشكسالي ويژگي طبيعي و با دوره برگشت پذير اقليم مي باشد و تقريباً در تمامي رژيم هاي اقليمي رخ ميدهد . اين پديده علاوه بر مناطقي كه از ميزان بارش كمتري برخوردار مي باشند در مناطق با بارندگي زياد نيز اتفاق مي افتد .خشكسالي بر خلاف خشكي كه يك خصوصيت دائمي اقليم بوده و به مناطق با بارندگي كم محدود مي شود ، يك نابهنجاري موقتي است . بسياري از مردم در بيشتر مناطق آفريقا ، هند ، چين ، دشتهاي بزرگ آمريكاي شمالي و استراليا ، با خشكسالي روبرو هستند .
حال آنكه تصور خشكسالي در مناطق جنوب شرقي آسيا ، برزيل ، اروپاي غربي يا آمريكاي شرقي و مناطقي كه داراي منابع آب اضافي هستند مشكل است.اين واقعيت هم  به ماهيت منطقه اي و هم نسبي بودن خشكسالي تأكيد دارد .
اگر ميزان كاهش نزولات آسماني مدت زمان طولاني تري ( مثلاً يك فصل و يا بيشتر ) بطول بيانجامد منجر به خشكسالي ميشود و اين در حالي است كه عوامل اقليمي ديگر مانند : افزايش دما ، بادهاي قوي و رطوبت نسبي كم نيز در بسياري از مناطق دنيا با آن مرتبط هستند و مي توانند بطور قابل ملاحظه اي بر شدت خشكسالي بيافزايند .
 علاوه بر موارد فوق خشكسالي به زمان ( به عبارتي فصل رويداد ، تأخير در شروع فصل بارش ، وقوع باران در رابطه با مراحل مهم رشد محصول و كارايي بارش يا به عبارتي شدت بارش  و رژيم بارش )  هم بستگي دارد . بنابراين هر كدام از خشكسالي ها ، داري ويژگي هاي اقليمي و اثرات منحصر به فرد خود ميباشد .  درجه خشكسالي نه تنها به طول مدت ، شدت و گستره جغرافيايي آن بستگي دارد ، بلكه به نياز آبي مربوط به فعاليتهاي بشري و نيز نياز آبي گياهان در يك منطقه وابسته است . ويژگيهاي خشكسالي همراه با اثرات غير قابل انتظار آن باعث ميشود تا اثرات آن در محيط زيست پيچيده به نظر آيند . با اين حال شناسايي و كمي كردن آنها امكان پذير است . اغلب مردم پديده خشكسالي را همراه با يك مفهوم طبيعي يا فيزيكي مرتبط مي دانند ، در حالي كه خشكسالي داراي دو مفهوم يا مولفه طبيعي و اجتماعي است . خطرات مرتيط با خشكسالي براي هر ناحيه زماني آشكار مي شود كه آن ناحيه  هم در معرض شدت خشكي واقع شود و هم آسيب پذيري اجتماعي در برابر خشكسالي بوجود آمده باشد . اين حادثه طبيعي ،  نتيجه رخدادهاي پايدار در اغتشاشات  بزرگ مقياس ، الگوي چرخش كره اي جو است .
 
« سـيـــل  FLOOD  » :
بنا به تعريف : سرريز شدن آب از محدوده يك نهر يا هر نوع منبع ديگري از آب يا تجمع آب در مناطقي كه بطور معمول زير آب قرار ندارند ، سيل خوانده ميشود . در صورت ريزش بيش از اندازه باران بويژه به شكل رگباري آن باتوجه به شرايط ناهمواري و پوشش گياهي منطقه ، قسمت اعظم آن بصورت رواناب در آمده و پس از مدت كوتاهي بصورت سيل جاري شده و خسارات زيادي را با خود به همراه مي آورد . سيل يكي از متداول ترين و مخرب ترين بلاياي طبيعي بوده و از دلايل بروز آن ميتوان به توزيع جغرافيايي رودخانه ها و سواحل و همچنين دخالت بشر در طبيعت ، افزايش جمعيت و شهر نشيني ، از بين بردن پوشش گياهي توسط انسان و چراي بيرويه دام ، اشاره كرد .
شمار تلفات انساني و صدمه و ويراني ناشي از بلاياي طبيعي نشان مي دهد كه در طول سالهاي گذشته يكي از دلايل عمده اين خسارات سيل بوده است كه اين مسئله نه تنها به جاري شدن سيل در رودخانه هاي اصلي ، بلكه بطور فزاينده اي به سيلهاي رخ داده در مناطق ساخته شده در نهرهاي كوچك و مسيرهايي كه اغلب در زمان توسعه شهري فراموش مي شوند مربوط مي گردد . سرمايه گذاريهاي عمده اي در طرحهاي كنترول سيل انجام شده است ،  اما در جائيكه اين طرحها به عملكردهاي مهندسي جهت كاهش جريانهاي رو به پائين آب تكيه دارند ، موثر بودن آنها تنها به درستي پيش بيني هاي جريان سيل كه به آنها استناد مي شود بستگي دارد .
در رودخانه هاي بسيار بزرگ آگاهي از سطح آب در بالادست رودخانه معمولاً زمان كافي براي آگاه شدن و عملكرد مناسب مردم در پائين دست رودخانه را تأمين مي كند . در رودخانه هاي متوسط و نهرهاي كوچك ، چنين اطلاعاتي معمولاً بسيار ديرتر از آنكه اجازه انجام عمل مفيدي را بدهد حاصل مي گردد و تنها اميد به پيش بيني پتانسيل سيل حتي قبل از زمان تشكيل آن مي باشد . جهت انجام اين امر پيش بيني هاي دما ، سرعت باد و بارندگي ، چند روز جلوتر مورد نياز مي باشد . حتي زماني كه احتمال تلفات جاني و خسارات مالي عمده وجود ندارد ، پيش بيني هاي جريان رودخانه بر اساس پيش بيني هاي وضعيت جوي براي اخطارهاي قبل از حادثه از اهميت ويژه اي برخوردار است كه صدور اخطارهايي در مورد تعيين مسيرهايي كه ممكن است حمل و نقل در آنها در اثر سيلابها قطع گردد  و يا تعيين آن بخش از آبهايي كه در اثر پر شدن سيستم هاي مجاري فاضلاب آلوده شده اند و قادر به   مقابله با روان آب افزايش يافته ناشي از طوفان نيستند ، از آن جمله است .
*   فـراوانـي سيـل و تخـريـب :
تحقيقات انجام يافته توسط يونسكو نشان ميدهد كه تنها در آسيا همه ساله طغيان رودخانه ها
حدود 4 ميليون هكتار زمين و مزرعه را تخريب و نابود كرده ، جان و زندگي حدود 17 ميليون نفر را  تحت تأثير قرار مي دهد .
تخمين زده شده است كه حدود 5 ميليون نفر از مردم چين جان خود را در سيلابهاي بين سالهاي 1860 تا 1960 از دست داده اند كه اين مدت شامل دو مورد از سه فاجعه طبيعي بسيار زيان آور  بر حسب تلفات انساني بوده است .
 در فاصله سالهاي 1977 تا 1984 حداقل 133 مورد سيل كه در آنها انسانهايي جانشان را از دست داده اند در 45 كشور جهان بوقوع پيوسته است در حالي كه سيل در رده سوم فهرست بلاياي مرگبار قرار دارد .
 جمع قربانيان ناشي از آن ، شامل كساني كه در سيلابهاي ناشي از گردبادهاي حاره اي ، گردبادها و طوفانهاي مهيب ، جانشان را از دست داده اند نمي شود . موج آب و هواي گرم و مرطوب كه به   همراه اين طوفانها ايجاد مي شود در مناطق ساحلي پست سبب برخي از بيشترين مرگ و ميرهاي ثبت شده  بر اثر بلاياي طبيعي گشته است كه فقط رقم مرگ و مير بعضي از خشكسالي ها و قحطي هاي ناشي از آن از تلفات خود سيل تجاوز مي كند .
 *  پيـش بينـي سيـل :
يكي از وظايف اصلي آبشناسان ، پيش بيني سطح آب مي باشد كه شبيه پيش بيني هوا توسط هواشناسان است . هر چند كه پيش بيني آب درياچه ها و رودخانه ها و پيش بيني رطوبت خاك ، كاربردهاي فراوان ديگري هم دارد و بعنوان مثال از آنها در كنترول سطح آب در طول زمان يا تقسيم مناسب آب قابل دسترس بين مصرف كنندگان و بطور كلي مصرف بهينه آب ، استفاده مي شود ، پيش بيني سيل مستلزم كار پيشرفته قابل توجهي است كه شامل : (( نقشه برداري دقيق رودخانه و بستر آن ، ارزيابي سرعت آب بارش باران يا ذوب برف و اندازه گيري ظرفيت رودخانه براي زهكشي آب از بستر آن )) مي شود . همچنين اندازه گيري هاي دقيق ميزان بارندگي و اطلاع از رطوبت خاك و شرايط يخبندان از ضروريات است .
آبشناسان براي بسياري از دره هاي رودخانه اي  مدلهاي پيش بيني سيل پيچيده اي را ارائـه نموده اند و با هواشناسان همكاري نزديك و  تنگاتنگي را دارند تا مطمئن شوند كه به داده هاي آب و هوايي جديد كه به آن نيازمند هستند دسترسي خواهند داشت . مطالعات موردي كه در كانادا ، بريتانيا ، ايالات متحده و ژاپن انجام شده است نشان داده است كه پيش بيني و هشدار در مورد سيل مي تواند خسارات احتمالي را تا 33 درصد كاهش دهد .
عملاً كاهش خسارات ناشي از سيل در اين دشتهاي بزرگ بين 10 تا 15 درصد ميباشد ولي حتي اين رقم نيز به نسبت هزينه به سود ، رقم بالايي را تشكيل مي دهد .  مثلاً 10 درصد كاهش خسارات در هند  معادل سالانه 250 ميليون دلار مي شود .متأسفانه ارزيابي هاي اخير  WMOنشان داده است كه از بين كشورهاي آسيب پذير از سيل ، 15 كشور فاقد هر گونه سيستم هشدار دهنده بوده و 40 كشور نيز داراي امكانات ناقصي در اين زمينه هستند . 
 *  مـديـريـت سيـل در دشتهـا :
آموزش به مردم در جهت واكنش مناسب و كنترول صحيح سيل در دشتها ، يكي از اقدامات پيشگيرانه مهم در جهت به حداقل رساندن خسارات ناشي از سيل است . مديريت مناسب با دسترسي به اطلاعات كافي ، در مورد دشتهاي سيل خيز آغاز مي شود . اصولاً اين امر پاسخ به سولاتي در مورد نواحي تحت تأثير سيل ، اهالي و اموال واقع در نواحي سيل خيز و احتمال وقوع سيل با شدت هاي متفاوت مي باشد ، نقشه برداري از دشتهاي سيل خيز بستري را فراهم مي آورد كه در آن طرح هاي كاربري مناسب از زمين شروع مي شود . طرح هايي كه هدف آن بيشينه كردن حاصلخيزي و زايندگي طولاني مدت دشت سيل خيز مي باشد . در اين طرح ها مواردي نظير نظارت بر نحوه استفاده از دشت كه در صورت وقوع سيل ، خطرات جاني و مالي را كمتر مي نمايد نيز گنجانده مي شود . علاوه بر اين نقشه دشتهاي سيل خيز در تصميم گيري مبتي بر اينكه در صورت توسعه سيل چه اقداماتي ضرورت دارد كاربرد پيدا ميكند . بعنوان مثال تصميم در تخليه منطقه مورد تهاجم سيل نقش مهم و خطير ديگر آبشناسان در طول پروژه هاي كنترول آب و استفاده از آن ميباشد . 
سازه هاي غير مقاوم و نيز سازه هاي بسيار مقاوم موجب تحميل هزينه ها و خرجهاي سرسام آور مي شود كه در صورت اول اين هزينه ها با فجايع جاني نيز ممكن است همراه باشد . آبشناسان ميزان احتمال وقوع حوادث گوناگوني را در طي مدت طراحي سازه برسي ميكنند و در اين زمينه همكاري نزديكي با هواشناسان در مورد وقايع جوي آتي دارند . پروژه هاي آب در سراسر دنيا بطور فزاينده اي شامل سيستم هاي رودخانه اي بزرگ از سرچشمه تا دهانه شده و اين در حالي است كه طيف وسيعي از مصرف كنندگان و گروه هاي علاقمند به آب با يكديگر رقابت مي كنند . در اين حالت ملاحظات اجتماعي و سياسي اهميت پيدا كرده اند وبراي بسياري از سيستمهاي رودخانه اي اين موارد داراي ابعاد بين المللي هستند .
بنابراين آبشناس يك عضو از تيم ملي چند گانه اي است كه خطرات را ارزيابي كرده و به تعيين استراتژي هاي جايگزين مي پردازد و اين در حالي است كه همين تيم علمي از ديگر سو بايد با افرادي كه جنبه هاي اقتصادي و سياسي روشهاي جايگزين را بررسي مي كنند مواجه گردد .  سوالات پيچيده و فراواني در پيش روي اين تيم علمي نهاده مي شود . پاسخ ها شامل عدم قاطعيت هايي است كه مي بايست تا حد ممكن و به شكل مناسبي برآورد شود ، غالباً زمان كافي براي مطالعات صحرايي و مشاهدات ويژه در سيستم رودخانه به منظور افزايش سطح اطمينان وجود دارد .
 در جامعه اي با جمعيت رو به افزايش و همگام با توسعه اقتصادي ، آسيب پذيري ناشي از  سيل هاي بلاخيز به سرعت در حال تغيير است . مثلاً جنگل زدايي رو به تزايد ، سيلابها را افزايش داده و باعث افزايش فراواني و شدت سيل مي گردد كه نظير اين واقعه در سيل سال 1988 بنگلادش بوقوع پيوست ، توسعه مناطق شهري مي تواند اثرات مشابهي داشته باشد .
 سازه هاي كنترول كننده سيل در صورت تخريب ، خود مي تواند خطر سيل هاي فاجعه آميز را افزايش دهند . بخصوص هنگامي كه در مناطق حفاظت شده با سازه هاي فوق ، افزايش در فعاليت هاي اقتصادي و تراكم جمعيت را نيز شاهد باشيم . برخي از ناگوار ترين حوادث كه منجر به تلفات انساني ناشي از سيل در كشورهاي پيشرفته اي نظير فرانسه و ايالات متحده گرديد ، توسط سيلابهاي عظيم و ناگهاني در دره هايي كه ساكنان دائمي اندكي داشته ولي در ايام تعطيل پذيراي مسافران زيادي بوده اند بوقوع پيوسته است . بديهي است كه براي به حداقل رساندن خسارات ناشي از سيل ، مطالعه و بررسي منظم خطرات سيل و الگوهاي استفاده از زمين ضرورت دارد . آنچه راجع به مشاركت آبشناسان در آمادگي براي مقابله با سيل گفته شد در مقياس زماني و مكاني متفاوت براي خشكسالي نيز مصداق دارد .
 
 
 
 

 
منابع و مآخذ
 
1-ژاک شبلینگ، ترجمه سیروس سهامی(1377)،جغرافیا چیست؟،چاپ اول 1377،انتشارات محقق.
2-شکوئی حسین(1378)، اندیشه های نو در فلسفه جغرافیا، جلد اول،چاپ سوم 1378، انتشارات گیتاشناسی.
       3-احمدی بابک(1377)، معمای مدرنیته،چاپ دوم 1380،نشر مرکز.
 
 
 
 
  • مشخصات
  • دانلود
4.6 /5 20 5 1
نظرات خود را اینجا بنویسید

مقاله و تحقیق رایگان حوادث طبيعي و مخاطرات زمين Average rating: 4.77923795803415, based on 89 reviews from $0.0000 to $0.0000
کانال ایتا: https://eitaa.com/tarhejaberr