سایت تخصصی ویژه طرح جابر،کاملترین طرح های جابر اول تا ششم شامل: جمع آوری وطبقه بندی ، نمایش علمی(مدل،تحقیق،نمایش)و آزمایش را با بهترین عنوان و محتوا ،قابل ویرایش به صورت ورد،pdf و شامل تمام موارد طرح جابر نظیر عنوان،متن،تعریف،شرح تحقیق،تحقیق زمینه ای،نتیجه گیری،منابع،سپاس گذاری،کارنما،راهنمای کارتون پلاست،فونت و تیتربندی،عکس و... با مناسب ترین قیمت و دانلود فوری وگارانتی وپشتیبانی رایگان در ایتا 09034840420.

راههای کاهش پرخاشگری
4.8 /5 20 5 1
راههای کاهش پرخاشگری

چکیده :
رفتارهای تهاجمی یا پرخاشگرانه از شایعترین اختلالات رفتاری انسان است. براساس بررسی‌های انجام شده، درصد زیادی از مشکلات رفتاری کودکان تحت عناوین مختلف به پرخاشگری مربوط می‌شود. وجود نظریات متنوع در این مورد حاکی از پیچیدگی موضوع است.از نظر علمی باید گفت پرخاشگری یک کشش و یا یک گرایش درفرد است که به صورت زدن، کشتن و ویران کردن خود را نشان می‌دهد. امری که فرد به عنوان عکس‌العمل از خود بروز می‌دهد به گونه‌ای است که باید گفت مناسب عمل و یا رفتار طرف مقابل نیست. ظاهر این امر نشان دهنده یک شورش و انقلابی در درون فرد و حاکی از وجود احساساتی است که فردگویی از بازگو کردن آن وحشت دارد.رنجی در درون او وجود دارد که قادر به رفع و جبران آن نیست و ناگزیر تلافی آن را سر دیگران در می‌آورد اگرچه در مواردی این زجر دادن متوجه خودش نیز می‌شود. فروید معتقد است پرخاشگری امری غریزی و فطری بوده و انسان از هنگام تولد این نیرو را با خود به دنیا می‌آورد.
 
 
 
 
 
 
 
 
مقدمه :
ابن‌سینا در این باره می‌گوید: اصل و مبنای پرخاشگری می‌تواند غریزی باشد و وجود چنین نیرویی در جهت صیانت ذات با نظام خلقت هماهنگی و سازش دارد و تنها نحوه بروز آن در جامعه است که تحت تأثیر عوامل تربیتی – اجتماعی می‌تواند متفاوت باشد.کودکانی که مستعد پرخاشگری هستند با دیدن خشونت از تلویزیون پرخاشگرتر میشوند.
پرخاشگري
پرخاشگري ( aggression ) عبارتست از رفتاري كه هدف آن صدمه زدن به خود يا به ديگري مي باشد در اين تعريف قصد و نيت فرد مهم است . يعني رفتاري پرخاشگري محسوب مي شود كه از روي قصد و عمد براي صدمه زدن به ديگري يا به خود انجام گرفته باشد ( كريمي ، 1378 ) پرخاشگري به منظور توصيف محموعه اي از رفتارهاي برون ريزانه مورد استفاده قرار مي گيرد كه در همه آنها مشخصه ي تجاوز به حقوق افراد ديگر اجتماع و تأثير آزارنده ي اين رفتار مشترك است . اعمال پرخاشگرانه شامل رفتارهاي جسمي و كلامي پرخاشگري نظير تهديد كردن ، مشاجره ي لفظي و… همچنين ويراني دارايي است . برخي از روان شناسان پرخاشگري را رفتاري مي دانند كه به ديگران آسيب مي رساند يا بالقوه مي تواند آسيب برساند . پرخاشگري ممكن است بدني ، لفظي يا به صورت تجاوز به حقوق ديگران باشد اين روانشناسان بين پرخاشگري وسيله اي و پرخاشگري خصمانه تمايز قائل شده اند.
بيان مسئله:
پرخاشگري را رفتاري تعريف كرده اند كه هدف آن صدمه زدن به خود يا ديگري باشد و آنچه در اين تعريف حائز اهميت است، قصد و نيت رفتار كننده است يعني آسيب رسانيدن تصادفي به شخص ديگر، پرخاشگري نيست در عمل بسياري از پژوهشگران تركيبي از اين دو تعريف را به كار مي برند رفتاري كه به ديگران آسيب مي رساند به خصوص وقتي كه كودك بداند رفتارش به ديگري آسيب مي رساند همه مسأله اي مثلاَ در زندگي زناشويي يا محل كار و ... ديگر مي تواند باعث پرخاشگري فرد شود ولي در محيط خانواده و پرخاشگري در بين زنان و مردان بايد در نظر داشته باشيم كه ضربه نهايي به فرزند خانواده وارد نشود زيرا گاهي بعضي از رفتارها باعث اختلال رفتاري و رواني كودكان مي شود مانند افسردگي، بيش فعالي، گوشه گيري، شب ادراري و... كه اينها در وهله اول وظيفه والدين كودك است كه زندگي و محيط خانه را محيطي امن و آرام براي فرزند بوجود آورند تا مشكلات روحي و رواني به سراغ آنها نيايد.
 

علت پرخاشگری افراد چیست؟

به طور طبیعی در زندگی خود باافرادی مواجه شده اید ویا خود دچار این حالت شده اید که در مقابل دیگران ودر زمان مشکلات و برخورد با موانع، خیلی سریع از کوره در رفته وخشمگین وعصبی شده اید و آن حالت را به صورت رفتار لفظی یافیزیکی بروز داده اید
پرخاشگری، رفتاری است که هدف آن صدمه زدن به خود و یا به دیگری است و آنچه در این تعریف حائز اهمیت است، قصد و نیت رفتار کننده است؛ یعنی یک رفتار آسیب زا، در صورتی پرخاشگری محسوب می شود که از روی عمد وبه منظور صدمه زدن به دیگری یا به خود انجام گرفته باشد
خشونت یا پرخاشگری به صورت کلامی، عاطفی یا روانی (ترور شخصیت افراد، بی توجهی به دیگران، ریر پوسش بردن شخصیت دیگران و...)،‌رفتاری وعملی یا فیزیکی (کتک زدن، هول دادن، پرت کردن اشیا و...) ویا حتی رفتارهای سیاسی مذهبی و فردی تقسیم بندی می شود
وقتی من به عنوان فردی که درجامعه و خانواده مثل سایرین حق حیات  وزندگی دارم ونیاز به توجه و رشد از سوی والدین دارم ولی در دوران کودکی پدر ومادری که روابط سالم ورفتارهای صحیح را به من آموزش بدهند از زیر بار مسؤولیت خود شانه خالی کرده اند، در نتیجه یاد نگرفته ام که چگونه احساسات درونی، افکار، خواسته ها ونیازها، اعتقادها و... خود را به طور صحیح بروز دهم واین مشکل ریشه های تربیتی دارد وناشی از پرورش یافتن ما توسط والدین بسیار سختگیر است که فرزندان خود را می بینند اما حرف های آنها را نمی شنوند، در نتیجه درتمام مراحل زندگی فردی واجتماعی ام دچار مشکل خواهم شد، ازجمله: در دوران بزرگسالی یا مجبور می شوم رفتارهای نامناسب اطرافیان را بیش از اندازه تحمل کنم و هیچ اعتراضی ننمایم و یا آن را با خشم وعصبانیت پاسخ دهم و به صورت فردی زود رنج، حساس عصبی وناسازگار به نظر برسم. این گونه افراد به مرور دچار حالتی می شوند که احساس های درونی خود را فراموش کرده وفکر کنند که اصلا ً احساسی در وجودشان نیست که بخواهند آن  را ابراز دارند
به هیمن جهت ما و آنها در روابط مان با دیگران، در عشق ورزیدن و محبت کردن، در درک وتفاهم اطرافیان وحتی گاهی به اندازه ای رفتار های ناسالم خود را باور می کنیم و آنها را صحیح می پنداریم که متوجه نمی شویم رفتارهای بیرونی مان برای دیگران وکسانی که با آنها تعامل داریم چقدر سنگین و آزار دهنده است و به علت نداشتن اعتماد به نفس و خودباوری، در ابراز وجود صحصح ومناسب، کنترل عواطف واحساسات، برقراری رابطه سالم با دیگران دچار یک جور سر درگُمی در درونمان می شویم و برای پاسخ به این سردرگُمی وپنهان کردن ضعف های درونی خود دست به واکنش های گوناگونی از جمله پرخاشگری می زنیم.وجود انسان به مشابه کوه یخ است. همچنان که وقتی در اقیانوس قله های کوه یخی را نظاره می کنیم در واقع فقط آن قسمتی از کوه یخ را می بینیم که خارج از آب است. رفتارهای انسانی نیز هیمن گونه است وریشه ومنشا آن در عمق وجود فرد و در دوران کودکی و زمان رشد او نهفته است.
بدین منظور که ناراحتی ها، ناآرامی ها، اضطراب ها* ترس های پنهان (ترس از طردشدن* مقبول نبودن* حسادت ها، عدم اعتماد به خود و دیگران و ...) نیمه اصلی کوه یخ است که در عمق وجود افراد قرار دارد ودیده نمی شود و واکنش هایی مانند: وسواس ها، بیماری های روانی، اعتیاد، افسردگی،‌پرخاشگری و ... قله کوه یخ هستند که خارج از وجود فرد است و خود را نمایان و آشکار می سازد.
روانکاوان معتقدند: هنگامی که ما نمی توانیم حرف مان را به کرسی بنشانیم، از راه خشونت آن را اعمال می کنیم و این یعنی کسی که اقتدار درونی اش از بین رفته یا کم رنگ شده، مجبور است از راه خشونت خواسته اش را محقق کند.
ریشه ماجرا این است که وقتی احترام به خودم را یاد نگرفته ام و از کودکی تا به حال با همین احساس زندگی کرده ام، بنابراین به دیگری نیز احترام نمی گذارم و این بی احترامی را به فردی که از من ضعیف تر است تحمیل می کنم.
این بی احترامی هیچ وقت حل نشده و مثل یک خوره درون فرد است و هنگامی که فرد تحریک می شود زمانی که مورد بی احترامی قرار می گیرد) آن را به شکل پرخاشگری بیرون می ریزد.)
وقتی نمی توانم بر محیط کنترل داشته باشم بنابراین این گونه تعبیر می کنم که من ضعیف هستم، دوست نداشتنی وغیر قابل احترامم. در چنین حالتی احساس شرم نهفته افزایش می یابد و اگر نتوانم این شرم را حلا کرده، کنترل کنم، این مساله را مساله کسی می دانم که آن را زنده کرده است.
بنابراین کسی که این خشم را در من به وجود آورده سرکوب می کنم، تا شرم درونی ام کم تر شود. در این حالت با کوچک کردن وتضعیف فرد، احساس سمی درونیم را کاهش داده و به اصطلاح دلم خنک می شود. خشم، مکانیزم فوق العاده قدرت مندی است. تخلیه کردن شرم به وسیله کتک زدن وتحقیر کردن از آنجایی که فوق العاده ارضا کننده وتخلیه کننده است، بنابر این زیاد تکرار می شود. شاید در دوران کودکی به خاطر رفتارهای ناشایست توسط والدین تنبیه بدنی شده باشید وکتک خورده باشید و این تجربه تلخ را کسب کرده اید، در این حالت کودک به تنها چیزی که فکر نمی کند کار اشتباهی است که انجام داده، به دلیلی که پدر ومادر به خاطر آن وی را کتک زده اند. یعنی (اصلاح رفتار) اصلا ً فکر نمی کند. تنها چیزی که کودک به آن فکر می کند این است که مورد توهین و تحقیر قرار گرفته است و به دنبال چنین فکری، اعتماد به والدین از بین رفته و صمیمیت به کم ترین حد خود می رسد.
تاثیرات طولانی مدت خشونت به واقع عمق فاجعه را در بر می گیرد که از آن جمله اعتماد به نفس پایین و احساس شرم می باشد و مهم ترین تاثیر آن این است که چنین کودکی در بزرگسالی تبدیل به یک پدر یا مادر مهاجم، خشن و آزار دهنده شده و کودک خود را مورد آسیب قرار می دهد و گاهی حتی اطرافیان خود را آزار داده و با آنها با خشونت رفتار خواهد کرد.
در واقع قربانیان خشونت، خودشان در اعمال آن نقش بسیار مهمی دارند و پدر و مادری که خود شیوه خشونت دارند، به فرزند خود این پیام را می دهند که چون تو رفتاری کرده ای که ما را ناراحت کرده، ما خوشحال نیستیم و تو هم اگر خوشحال نبودی می توانی دیگران را بزنی. کودک ضمن اینکه پیام را دریافت کرده است، یاد هم می گیرد و تقلید می کند و آموزش می بیند.
گفتنی است که: برای کنترل احساسات درونی وخشم خود سعی کنیم محبت و علاقه خویش را به دیگران متناسب با میزان وقوع محبت در نهایت و قادر در عمل ابراز کنیم. در ایفای نقش های خویش در زندگی عمل کنیم. زمان رو به رو شدن با مسایل و مشکلات زندگی با اشتیاق و تلاش به حل و فصل آنها بپردازیم. موانعی را که سد راه پیشرفت و ترقی ما می شوند به خوبی بشناسیم و بعد از اطیمنان از اینکه آن موانع واقعی یا تخیلی هستند به رفع آنها اقدام کنیم. در حالت های تعارض، ناراحتی و نگرانی و ناکامی سعی کنیم بر احساسات و هیجان های خود غلبه کنیم تا بتوانیم تصمیم های درست بگیریم و در دفاع از حقوق خویش، خشم خود را در حد معقول نگه داریم و بر هیجانات خود غلبه کنیم تا بتوانیم تصمیمات درست اتخاذ نماییم و در دفاع از حقوق خویش خشم خود را در حد معقول و اجتماع پسند ابراز داریم
نحوه کنترل عصبانیت در کودکان
خواه چهار ساله یا چهل ساله ، همه ما بارها عصبانی شده ایم. اما فردی که در طولزندگی نیاموزد چگونه بر خشم خود مسلط شود ، روابط را خدشه دار و دوستان و اطرافیانرا آزرده خاطر می سازد.
 
خصیصه های ذاتی
مواقعی که فرد عصبانی می شود، میزان عصبانیت او را غالباً شخصیت او معین می کند. حالات فوق العاده حساس ، سرکش ، بی دقت، پرتحرک یا پرخاشگر بودن می تواند بخش رشدیافته ای از یک شخصیت سالم و یا در نهایت یک مبارزه جو باشد. نکته مهم این است کهبا پی بردن به ضعف رفتاری فرزندتان می توانید پرخاشگری ها را به نقاط قوت تبدیلکنید. وقتی که کودک عصبی در مورد چیزهایی عصبانی می شود که دوست صبور او اصلاً بهآن موارد توجهی ندارد ، در این صورت شما نیازبه زمان بیشتری دارید تا جایگزین هاییرا به جای عصبانیت به او بیاموزید
مـراحل رشـد
زمانی که کودک در مرحله رشد فیزیکی یا اجتماعی قرار دارد زمینه بیشتری برایپرخاشگری و عصبانیت در او ایجاد می شود. مراحل مختلف رشد ، عوامل خشم متفاوتیدارند. وقتی به کودک خود که به کاسه توت فرنگی دست درازی کرده، می گویید:” الاناجازه خوردن آنها را نداری”، عصبانی می شود. ولی فرزند بزرگتر شما تحمل جواب مشابهرا دارد به دلیل این که او صبر و بردباری را در خود پرورانده است
جنسیـت
به طور کلی، پسرها خشم خود را راحت تر از دخترها ابراز می کنند و شاید یک توجیهفرهنگی برای آن وجود داشته باشد. به احتمال زیاد والدین و مربیان از پسرها فورانخشم را انتظار دارند و از آن چشم پوشی می کنند در صورتی که گریه رنجورانه یک دخترعصبانی مورد قبول آنهاست. اما کودکان در هر دو جنس نیاز به یادگیری کنترل خشمدارند
 
 
زندگـی خانوادگی
به طور کلی ناراحتی یک کودک به دلیل جدایی والدین ، بیماری ، مرگ ، تولد خواهریا برادر، تغییر منزل و یا دیگر اتفاق های مهم زندگی ، اغلب در او پنهان می ماند وبا بروز عصبانیت و پرخاشگری به کودک آسیب می رساند. زیرا او احساس می کند مورد آزارو اذیت واقع شده و سعی می کند این احساس را منتقل کند. اگر کودک لطیفه ای برای مهارکردن موقعیت حاد روحی بگوید و یا کوله پشتی برادرش را پرت کند ، به هر حال اینرفتارها به میزان زیادی به الگوی رفتاری خانواده اش بستگی دارد. مخصوصاً اینرفتارها در خانواده هایی شایع است که خشم، داد و فریاد و پرخاشگری هایی مثل ” به همزدن در” در آنها مشاهده می شود. در بیشتر خانواده هایی که در مقابل احساسات ،اتفاقات و هیجانات ناآرام و سرکوبگر هستند، الگوی دیگری وجود دارد. ” الگوی کودکانرفتارهایی است که آنها در اطرافشان می بینند.”
با کودکان پرخاشگر چگونه رفتار کنیم
امروزه‌ بسیاری‌ از خانواده‌ها از خشونت‌ و پرخاشگری‌ فرزندان‌ خود شکایت‌دارند. آنها تمایل‌ دارند که‌ علت‌ این‌ رفتارها را بدانند و راه‌های‌ پیشگیری‌ واصلاح‌ رفتار را در این‌ زمینه‌ به‌ کار گیرند. در این‌ نوشتار به‌ تعریف‌ رفتارپرخاشگرانه‌ پرداخته‌ می ‌شود، انواع‌ آن‌ بیان‌ می ‌گردد و راه‌های‌ مناسب‌مقابله‌ با پرخاشگری‌ مورد بررسی‌ قرار می ‌گیرد
انواع پرخاشگری‌
پرخاشگری‌ یک‌ نوع‌ رفتاری‌ است‌ که‌ از خشم‌ و عصبانیت‌ نشأت‌ می ‌گیرد.این‌رفتار را می ‌توان‌ به‌ دو گروه‌ تقسیم‌ بندی‌ کرد:
 
 
پرخاشگری‌ خصمانه:
 رفتاری‌ است‌ که‌ به‌ منظور صدمه‌ و آزار رساندن‌ به‌ دیگری‌ یا دیگران‌ ابرازمی ‌شود؛ و هدف‌ در آن‌ صرفاً آزار رساندن‌ است. مثلاً کودکی‌ کودک‌ دیگر را می‌زند و یا در مدارس‌ دیده‌ می‌ شود که‌ زنگ‌های‌ تفریح، کودکان‌ در حیاط‌ مدرسه‌بعضاً به‌ کتک ‌کاری‌ می ‌پردازند
پرخاشگری‌ وسیله‌ ای:
 رفتاری‌ است‌ که‌ فرد به‌ وسیله‌ آن‌ خواستار به‌ دست ‌آوردن‌ هدفی‌ دیگر است‌و ابداً قصد حمله‌ به‌ دیگران‌ یا اذیت‌ کردن‌ آنها را ندارد. البته‌ در این‌ میان‌ممکن‌ است‌ لطمه‌ ای‌ نیز به‌ کسی‌ وارد شود. مثلاً کودکی‌ بزهکار کیف‌ خانمی‌ رامی ‌رباید تا به‌ این‌ وسیله‌ مورد تشویق‌ و تأیید گروه‌ همسالان‌ قرار گیرد
ممکن‌ است‌ پرخاشگری‌ جنبه‌ انتقام‌ گیری‌ نیز داشته‌ باشد. یعنی‌ کودکی‌ که‌مورد اذیت‌ و آزار قرار گرفته‌ و نتوانسته‌ خشم‌ خود را ابراز کند، اکنون‌ باپرخاشگری‌ به‌ کاهش‌ اضطراب‌ خود می ‌پردازد. در این‌ جا پرخاشگری‌ وسیله‌ ای‌ است‌که‌ کودک‌ با توسل‌ به‌ آن‌ می ‌خواهد به‌ هدف‌ خود یعنی‌ کاهش‌ اضطراب‌ دست‌یابد.
جهت‌ پرخاشگری‌ ممکن‌ است‌ به‌ یکی‌ از این‌ دو صورت‌ باشد:
الف) پرخاشگری‌ درونی‌
ب) پرخاشگری‌ بیرونی‌
چنانچه‌ جهت‌ پرخاشگری‌ به‌ طرف‌ درون‌ باشد، کودک‌ خشم‌ را به‌ درون‌ خود می‌افکند و دچار خشم‌ فرو خورده‌ می‌ شود. پیامد چنین‌ عملی‌ می‌ تواند افسردگی‌ نیزباشد. کودکان افسرده درواقع‌ازدست‌خودشان‌عصبانی‌هستند.
خشم‌ درونی‌ عصبانیت ‌ و نارضایتی‌ از خود را به‌ وجود می ‌آورد.
خشم‌ بیرونی؛ کودک‌ ممکن‌ است‌ خشم‌ خود را به‌ صورت‌ رفتارهایی‌ از قبیل‌ فریادکشیدن، پا به‌ زمین‌ کوبیدن‌ یا پرتاب ‌کردن‌ اشیا بروز دهد.
علل‌ خشونت‌ و پرخاشگری‌ در کودکان‌ :
1-الگوپذیری‌کودکان‌ازوالدین‌
یکی‌ از دلایل‌ بسیار مهم‌ پرخاشگری‌ در کودکان‌ یادگیری‌ است. یعنی‌ کودکانی‌که‌ الگوهای‌ رفتاری‌ پرخاشگرانه‌ داشته‌ اند، همانند الگوهای‌ خود رفتار می ‌کنند. چنانچه‌ پدر یا مادری‌ خلق ‌و خویی‌ عصبانی‌ و پرخاشگر داشته‌ باشند، مسلماًفرزندشان‌ نیز پرخاشگر خواهد شد. این‌ رفتار توسط‌ کودک‌ یاد گرفته‌ می ‌شود. ازآنجا که‌ کودکان‌ با والدین‌ همانند سازی‌ می ‌کنند، بنابراین‌ بسیاری‌ ازرفتارهای‌ پدر و مادر ناخودآگاه‌ توسط‌ فرزندان‌ فرا گرفته‌ می ‌شود. توضیح‌ این‌که‌ فرایند همانند سازی‌ کاملاً ناخودآگاه‌ صورت‌ می ‌پذیرد.
نکته‌ دیگر این‌ که‌ حتماً لازم‌ نیست‌ والدین‌ با خودِ کودک‌ پرخاشگری‌ کرده‌باشند؛ چنانچه‌ او شاهد رفتارهای‌ خشونت ‌بار پدر و مادر با افراد دیگر نیز باشد،این‌ گونه‌ رفتار را فرامی‌ گیرد. بنابراین‌ کودکان‌ از طریق‌ مشاهده، رفتارهای‌والدین‌ را می ‌آموزند.
بر این‌ نکته‌ می توان تأکید کرد‌ که‌ کودکان‌ با چشمان‌ خود می ‌آموزند؛ یعنی‌آن‌ چه‌ را مشاهده‌ می ‌کنند، یاد می ‌گیرند؛ حتی‌ اگر آن‌ رفتار به‌ طور مستقیم‌در مورد خود آنها صورت‌ نگیرد.
2- کودکان‌ ناکام‌ پرخاشگر می‌ شوند
ناکامی ‌ یکی‌ از مسائلی‌ است‌ که‌ به‌ پرخاشگری‌ می‌ انجامد. وقتی‌ کودک‌ به‌هدف‌ خود دست‌ نیابد و ناکام‌ شود، یکی‌ از رفتارهایی‌ که‌ از او سر می‌ زندپرخاشگری‌ است.
3-اضطراب‌ و پرخاشگری‌
کودکان‌ مضطرب‌ نمی ‌توانند کودکان‌ آرامی‌ باشند. آنها رفتارهایی‌ پرخاشگرانه‌از خود بروز می ‌دهند؛ البته‌ بلافاصله‌ پشیمان‌ می ‌شوند و از والدین‌ خودعذرخواهی‌ می‌ کنند. اگر از کودک‌ مضطرب‌ بپرسیم‌ که‌ چرا پرخاش‌ می‌ کنی‌ وعصبانی‌ هستی؛ خواهد گفت‌ نمی‌ دانم.؛ یا خواهد گفت‌ دست‌ خودم‌ نیست.
4-پرخاشگری، نشانه‌ای‌ از تضادهای‌ درونی‌
گاهی‌ کودکان‌ در دوگانگی‌ و تضادهای‌ درونی‌ قرار می‌ گیرند. یا بهتر بگوییم،گاهی‌ بر سر دو راهی‌هایی‌ گیر می ‌کنند و نمی‌ دانند کدام‌ راه‌ را انتخاب‌ کنند؛و این‌ حالت‌ آنها را دچار تعارض، اضطراب‌ و خشم‌ می ‌کند. مثلاً کودکی‌ که‌ دوست‌دارد نزد مادرش‌ در منزل‌ بماند و از طرفی‌ وقتی‌ می ‌بیند تمام‌ کودکان‌ به‌مدرسه‌ می‌ روند، همزمان‌ تمایل‌ به‌ مدرسه ‌رفتن‌ نیز دارد، دچار دوگانگی‌ می‌شود. به‌ کودکان‌ خود کمک‌ کنیم‌ که‌ در دو راهی‌های‌ زندگی، مدتی‌ طولانی‌ قرارنگیرند. آنها بایستی‌ به ‌سرعت‌ و با دقت‌ درست ‌ترین‌ کار را انجام‌ دهند.
 
5-پرخاشگری‌ و افسردگی‌
پرخاشگری‌ و کج خلقی درکودکان‌چنانچه‌باعلامت‌های‌دیگرهمراه‌باشد،می‌تواند نشانه ‌ای‌ از افسردگی‌ باشد که‌ در این‌ صورت‌ لازم‌ است‌ شرایط‌ زندگی‌کودک‌ تمام‌ و کمال‌ مورد بررسی‌ قرار گیرد.
6-پرخاشگری؛ بیماری‌ها؛ مصرف‌ دارو
بعضی‌ از بیماری‌ها به‌ مصرف‌ دارو نیاز دارد و ممکن‌ است‌ از عوارض‌ جانبی‌داروها کج ‌خلقی‌ و رفتارهایی‌ باشد که‌ خشونت‌ را برمی‌ انگیزند.
7-خشونت‌ و مدرسه‌
گاهی‌ کودکان‌ در مدرسه‌ قربانی‌ خشونت‌ می ‌شوند؛ و این‌ قربانی‌ شدن‌ باعث‌ می‌شود که‌ خود آنها نیز عامل‌ خشونت‌ شوند.
عواملی‌ که‌ به‌ خشونت‌ در مدرسه‌ می ‌انجامند، عبارت اند از:
-وقتی‌ کودکی‌ توسط‌ دانش‌ آموزان‌ دیگر مورد تمسخر قرار گیرد
- وقتی‌ کودکی‌ توسط‌ دانش ‌آموزان‌ دیگر کتک‌ بخورد و قادر به‌ دفاع‌ از خودنباشد.
- وقتی‌ کودکی‌ همیشه‌ از مشاجرات‌ فرار می‌ کند و حتی‌ در مواقعی‌ به‌ گریه‌متوسل‌ می ‌شود.
- وقتی‌ کودکی‌ مرتب‌ اشیا، وسایل‌ و پول‌ خود را گم‌ می ‌کند.
- وقتی‌ کودک‌ از لحاظ‌ ظاهری‌ (پارگی‌ لباس‌ و یا نامناسب ‌بودن‌ آن) موردتمسخر قرار می‌ گیرد.
- خجالتی ‌بودن‌ و سکوت‌ مکرر در کلاس.
- افت‌ تحصیلی، افسردگی‌ و ناراحت ‌بودن.
این‌ عوامل‌ کودک‌ را قربانی‌ خشونت‌ دیگران‌ می ‌کند و خود کودک‌ نیز عامل‌خشونت‌ می ‌شود و رفتارهای‌ پرخاشگرانه‌ از او سر خواهد زد.
درمان‌ پرخاشگری در کودکان ( با کودکان پرخاشگر چگونه رفتار کنیم )
برای‌ درمان‌ پرخاشگری‌ در کودکان‌ اولین‌ گام‌ این‌ است‌ که‌ نوع‌ پرخاشگری‌آنها و علت‌ آن‌ را براساس‌ توضیحاتی‌ که‌ ارائه‌ شد شناسایی‌ کنیم؛ و پرخاشگری‌ رابه‌ صورت‌ موردی‌ برطرف‌ نماییم.
- در مورد کودک‌ پرخاشگری‌ که‌ الگو پذیری‌ عامل‌ این‌ گونه‌ رفتار او بوده،باید روی‌ الگوی‌ کودک‌ کار کرد و راه‌های‌ دیگری‌ جز پرخاشگری‌ را به‌ آن‌ الگوآموخت.
- اگر پرخاشگری‌ در اثر ناکامی‌ به‌ وجود آمده‌ باشد، بایستی‌ کودک‌ ناکام‌ رادر رسیدن‌ به‌ اهداف‌ مطلوب‌ و دوست‌ داشتنی‌ کمک‌ کنیم.
- در مواردی‌ که‌ علت‌ پرخاشگری‌ اضطراب‌ است، باید از نگرانی‌ درونی‌ و اضطراب‌کودک‌ مطلع‌ شویم.
ورزش ‌کردن‌ برای‌ این‌ کودکان‌ بسیار مؤثر است‌ و باعث‌ تخلیه‌ هیجانی‌ می‌شود.
- در کشمکش‌های‌ درونی‌ بایستی‌ کودک‌ را از حالت‌ دوگانگی‌ خارج‌ ساخت. کمک‌به‌ کودکان‌ در تصمیم ‌گیری، باعث‌ می ‌شود که‌ بیاموزند به‌ حالت‌های‌ دوگانه‌درونی‌ خود پایان‌ بخشند.
- در پاره‌ای‌ از موارد، کودک‌ افسرده‌ پرخاشگری‌ شدیدی‌ از خود نشان‌ می‌ دهد.در این‌ میان‌ لازم‌ است‌ به‌ این‌ نکته‌ پی‌ ببریم‌ که‌ او چه‌ چیز دوست‌ داشتنی‌را از دست‌ داده‌ و چگونه‌ می ‌شود مورد از دست‌ رفته‌ را برای‌ او جبران‌کنیم.
- در مورد پرخاشگری، شیطنت‌ و مصرف‌ دارو بایستی‌ حتماً با پزشک‌ متخصص‌ ارتباط‌داشته‌ باشیم‌ تا کودک‌ از نزدیک‌ مورد معاینه‌ قرار گیرد.
- هنگامی‌ که‌ کودک‌ قربانی‌ خشونت‌ در مدرسه‌ شده‌ است، بایستی‌ با مسئولان‌مدرسه‌ صحبت‌ کنیم‌ و لازم‌ است‌ که‌ ایشان‌ طبق‌ قانون‌ و مقررات‌ خاص‌ با کودکان‌خشونت گرا برخورد کنند؛ و نیز کودکانی‌ را که‌ قربانی‌ خشونت‌ شده‌اند براساس‌رفتارهای‌ خوبشان‌ مورد تشویق‌ و تأیید قرار دهند.
- چنانچه‌ نوع‌ پرخاشگری‌ کودک‌ خصمانه‌ است، بایستی‌ کودک‌ را از آزار و اذیت‌کردن‌ دور کنیم‌ تا مجبور نباشد برای‌ تلافی‌ و انتقام، افراد دیگر را اذیت‌ کند؛ واگر پرخاشگری‌ از نوع‌ وسیله‌ ای‌ است، بایستی‌ راه‌های‌ دیگری‌ را جهت‌ مطرح‌کردن‌ کودک‌ برگزینیم‌ تا او ناچار نباشد از روش‌ خشونت‌ برای‌ جلب‌ توجه‌ استفاده‌کند.
▪ منشاء غریزی و فطری:
طفل به همراه تولد خود این حالت را دارد و آماده پرخاشگری است که جلوه آن به صورت جنگ، دفاع، نزاع‌های شخصی و درگیری‌های جمعی در افراد دیده می‌شود.
▪ منشاء اجتماعی:
گروهی از روانشناسان این حالت را ناشی از آموخته‌های اجتماعی و مکتسبات آن می‌دانند و می‌گویند: نارضایتی فرد از محیط و اطرافیان و عقده‌هایی که از پدر و مادر، مدیر، معلم و مدرسه دارد سبب پیدایش این حالت و عقده در فرد می‌شود. دانش آموزانی که رفتار پرخاشگرانه دارند، پرخاشگر به دنیا نیامده اند. ممکن است آنها این نوع رفتارها را از والدینشان الگوبرداری کرده باشند. اگر والدین، با توسل به زور و خشونت مشکلاتشان را حل می کنند، فرزندانشان نیز ممکن است در برخورد با تعارضها و مشکلاتشان از همین شیوه استفاده کنند. همچنین، کودکان می توانند رفتارهای پرخاشگرانه را از طریق رسانه ها یاد بگیرند. میزان خشونتی که کودکان از طریق تلویزیون در معرض آن قرار می گیرند، واقعاً حیرت آور است. وقتی کودک به سن چهارده سالگی می رسد تقریباً یازده هزار صحنه خشونت آمیز را از طریق تلویزیون تماشا کرده است.
طبق نتایج حاصل از تحقیقات، کودکانی که اغلب اوقات خشونت های تلویزیونی را تماشا می کنند ممکن است نسبت به درد و رنج دیگران حساسیت کمتری داشته باشند و پرخاشگری را به عنوان شیوه ای قابل قبول برای حل مشکلات در نظر بگیرند.
رفتار پرخاشگرانه در مدرسه:
کودکانی که در مدرسه پرخاشگر هستند چالش اساسی برای معلّمین محسوب می شوند. دانش آموز پرخاشگر می تواند جوّی ناآرام و ترسناکی را در کلاستان ایجاد کند، در بین دانش آموزانتان اضطراب ایجاد کند، و حواسشان را پرت نماید. همچنین، این دانش آموز می تواند باعث ناراحتی و خشمگین شدن شما شود. رفتارش ممکن است نشان دهد که او کودکی مزاحم و آشفته است و به همین دلیل از سوی همسالانش طرد می شود. علاوه بر این، رفتار پرخاشگرانه اش در کودکی می تواند منادی مشکلات بعدی او در نوجوانی و بزرگسالی باشد. وظیفه شما در برخورد با دانش آموز پرخاشگر این است که با پیشبرد دو هدف جایگاه امنی در کلاستان ایجاد کنید:1) دانش آموزانتان را متقاعد سازید که رفتار پرخاشگرانه نبایستی پذیرفته و تحمّل شود. 2) به دانش آموز پرخاشگر کمک کنید تا شیوه های مناسب تر تعامل و برخورد با همسالانش را یاد بگیرد. در برخورد با این دانش آموز از تنبیه و یا تحقیر شدید اجتناب کنید. برقرای انضباط شدید، ممکن است تنها خشم او را تشدید کند و او را در ادامه رفتارهای پرخاشگرانه اش مصمم تر سازد.  
 
 
▪ منشاء غریزی و اجتماعی:
شاید بهترین نظر این باشد که بگوییم این حالت در افراد دارای ریشه و منشاء غریزی و اجتماعی است بدین معنی که اصل آن در افراد غریزی است. در همه افراد کم و بیش به صورت آشکار و نهان وجود دارد ولی به تدریج و بر اثر اکتساب، دامنه آن گسترده خواهد شد. ‌
▪ کمبود توجه و عاطفه:
خصوصاً در هنگام کودکی و نیز طرد کودک از سوی والدین یا جدایی آنها که سبب احساس ناامنی در فرد می‌شود.همچنین غیبت پدر یا اعتیاد والدین عاملی است در جهت تشدید رفتارهای پرخاشگرانه.
هدف کلی : علل پرخاشگری دانش آموزان مقطع ابتدایی
هدفهای جزئی :
برای رسیدن به هدف کلی پژوهش اقدامات زیر را انجام دادم :
الف ) تعیین میزان پرخاشگری دانش آموزان
ب ) تعیین علل شخصیتی موثر در پرخاشگری
ج   ) تعیین علل آموزشگاهی موثر در پرخاشگری
د   ) تعیین علل اجتماعی موثر در پرخاشگری
هـ ) تعیین علل خانوادگی موثر در پرخاشگری
و   ) تعیین سهم نسبی عوامل چهارگانه در تبین پرخاشگری
ز   ) بررسی و تعیین متغیرهای جنسی و دوره های تحصیلی
موانع و مشکلات :
 آیا میان عوامل خانوادگی ، اجتماعی ، آموزشگاهی و و شخصیتی با پرخاشگری دانش آموزان پایه سوم راهنمایی و متوسطه شهرستان زرین شهر رابطه ای وجود دارد ؟
آیا میان دیدگاههای دانش آموزان پرخاشگر و دانش آموزان عادی در زمینة عوامل مؤثر بر پرخاشگری تفاوتی وجود دارد ؟
.  صاحب نظران حوزه علوم اجتماعی در مورد پرخاشگری به دو گروه تقسیم شده اند گروهی معتقدند که پرخاشگری ذاتی و فطری است و گروهی دیگر آن را حاصل عوامل اجتماعی در نتیجه اکتسابی می دانند و هر دو گروه برای تائید نظریات خود شواهد و دلایلی را مطرح می کنند .
اولین سؤالی که در مورد رفتارهای نابهنجار افراد خصوصاً مشکلات رفتاری – ایذائی از جمله پرخاشگری مطرح می شود این است که علل پرخاشگری چیست ؟
از مطالعه و بررسی علل پرخاشگری دانش آموزان استفاده از نظریات صاحب نظران علوم اجتماعی و رورانشناسی و یافته های محققین می توان به عوامل شخصیتی ، عوامل آموزشگاهی ، عوامل اجتماعی و عوامل خانوادگی بعنوان علل پرخاشگری دانش آموزان نامبرد .
پرخاشگری :
برخی از روان شناسان پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه     می تواند آسیب برساند . پرخاشگری ممکن است بدنی ، لفظی یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران باشد این روانشناسان بین پرخاشگری وسیله ای و پرخاشگری خصمانه تمایز قائل شده اند .           
 صاحب نظران حوزه علوم اجتماعی در مورد پرخاشگری به دو گروه تقسیم شده اند گروهی معتقدند که پرخاشگری ذاتی و فطری است و گروهی دیگر آن را حاصل عوامل اجتماعی در نتیجه اکتسابی می دانند و هر دو گروه برای تائید نظریات خود شواهد و دلایلی را مطرح می کنند .  
    زیان‌های پرخاشگری
علی رغم تمامی مسائل ذکر شده پرخاشگری همیشه اوقات نیز زیان آور و مضر نیست بلکه پرخاشگری از حد اعتدال خارج نشود و هدف آن تسلط بر مشکلات زندگی و ترقی و تعالی و آلایش انسان باشد نه تنها سودمند است بلکه ضروری نیز هست. قرار دادن حدو مرز برای پرخاشگری مضر و سودمند قدری مشکل به نظر می‌رسد لذا کودکی که بر علیه بزرگ‌ترهایش سرکشی می‌کند پرخاشگر است ولی در عین حال نشان می‌دهد که انگیزه‌ای اورا به سوی استقلال که جزء ضروری و با ارزش رشد اوست رهبری می‌کند درباره مفیرد و لازم بودن عمل پرخاشگری فوید معتقد است که اگر انسان برای ابزار پرخاشگری اجازه نیابد نیروی پرخاشگری اش انباشته می‌شود و سرانجام به شکل خشونت مفرط یا بیماری روانی ظاهر می‌شود. در واقع به تعبیر او برای پالایش روانی سه راه حل وجود دارد که به طور مستقیم و غیرمستقیم با پرخاشگری در ارتباط است این سه راه حل عبارت‌اند از: الف: صرف نیرو در فعالیت‌های بدنی از قبیل بازیهای ورزشی جست و خیز، مثبت زدن به کیسه بوکس و غیره
ب: اشتغال به پرخاشگری خیالی و غیر مخرب
ج: اعمال پرخاشگری مستقیم حمله به ناکام کننده صدمه زدن به اوناراخت کردن او ناسزا گفتن به او و جزء اینها آیا پرخاشگری قابل کنترل است؟
اکثر پژوهشگران معتقدند که عوامل محیطی باعث کسب و نگهداری رفتارهای پرخاشگرانه می‌شود به نظر آنها تغییرات مناسب در موقعیتهای محیطی سبب از بین رفتن زمینه‌های ایجاد کنندهٔ پرخاشگری و خشونت در رفتار کودکان و نوجوانان می‌شود همچنین با دادن شخصیت مثبت و منطقی به کودکان عدم تبعیض میان آنها عدم تحقیر کودکان دادن مسئولیتها در خد توان به افراد پرخاشگر صحبت کردن با آنها آگاه کردن آنها در مورد خطرات پرخاشگری ایجاد رابطه صمیمی و عاطفی باآنها و توجه به مشکلات آنها تشویق کردن آنها به کارهای گروهی و جمعی و در پایان با شناسایی روحیات فرد برخورد صحیح با آن می‌توان در شناسایی عواملی که پرخاشگری را ایجاد یا تشدید می‌کنند اقدام کرد.
ادراک مقاصد دیگران و رفتار پرخاشگرانه
کودکان در مورد پرخاشگری دیگران برحسب این که آن را عمدی یا تصادفی بدانند قضاوت های متفاوتی می کنند. تحقیقی که پسرهای بسیار پرخاشگر را با پسرهای غیر پرخاشگر مقایسه می کند نشان می دهد که پسرهای پرخاشگر احتمالاً از مقاصد دیگران، درکی متفاوت از پسرهای غیر پرخاشگر دارند. براساس درجه بندی معلمان و همسالان تعدادی از پسرها در کلاس های دوم، چهارم، ششم به عنوان بسیار پرخاشگر یا غیر پرخاشگر طبقه بندی شدند. سپس این عده در موقعیتی آزمایشی مشاهده شدند که به آنان برای جور کردن قطعات پازل جایزه ای تعلق می گرفت. قرار بر این شد که وقتی که قسمتی از پازل کامل شد پسر بچه دیگری ( که همدست آزمایشگر) بود آن را به هم بزند. در حالت اول، پسر بچه آن را عمداً به هم زد؛ در حالت دوم، طوری به هم زد که تصادفی جلوه کند و در حالت سوم انگیزه های پسر بچه مبهم بود. کودکان مورد آزمایش این امکان را داشتند که با خراب کردن پازل این کودک «تلافی» کنند. کودکان پرخاشگر و غیر پرخاشگر وقتی که احساس کردند که این کودک عمداً خرابکاری کرده تلافی کردند و وقتی که دیدند عملش غیرعمدی بوده تلافی نکردند، ولی واکنش آنان به انگیزه های مبهم این کودک بدین ترتیب بود که پسر بچه های پرخاشگر تلافی کردند و طوری واکنش نشان دادند که گویی این کودک عمداً این کار را کرده است. کودکان غیر پرخاشگر تلافی نکردند و طوری عمل کردند که گویی اعمال او غیرعمدی بوده است.
 
 راه‌های اصلاحی برای از بین بردن حالت پرخاشگری :
▪ آگاهی دادن:
این مسأله مهمی است که به دانش‌آموز تفهیم شود راه وصول به هدف از طریق پرخاشگری ممکن و درست نیست. داشتن زور و قدرت خوب است ولی به کار بردن آن به صورت وحشیانه امری نامطلوب است.
▪ اقدام به رشد فکری:
در موقع پرخاشگری نباید عصبانی شد و یا بر سر دانش‌آموزان داد کشید. این امر ممکن است اثری فوری داشته باشد ولی در دراز مدت کاری بیهوده است.باید از جر و بحث و جار و جنجال دست کشید و از طریق ذکر داستان‌ها و بیان مسائل حقایق و واقعیت‌ها کوشید که سطح آگاهی و اندیشه او را بالاتر برده و او را به تدریج پخته و ورزیده سازد. ‌
▪ آشنا کردن به حقوق دیگران:
این ضرورت حیات است که انسان‌ها به حقوق و وظایف خود در قبال دیگران آشنا باشند و بدانند در برابر طرف مقابل چه موضعی باید اتخاذ کنند تا این گمان برایشان پیش نیاید که پدر و مادر و احیاناً دیگران موظفند هر رفتاری که از آنها بروز کرده متحمل شوند.
علل خشونت و پرخاشگری دردانش آموزان:
1- الگو پذیری دانش آموزان از والدین و معلمین :  اگر والدین و معلمین دانش آموز، افرادی  عصبی و پرخاشگر باشند دانش آموزان از طریق مشاهده، رفتارهای پرخاشگرانه آنها را یاد می گیرند. و در این فرایند، لازم نیست والدین و معلمین با خود دانش آموز پرخاشگری کرده باشند. اگر او شاهد رفتارهای خشونت بار پدر و مادر یا معلمین باشد، اینگونه رفتار را فرا می گیرد.
2- ناکامی: وقتی دانش آموز در راه رسیدن به اهدافش با مانعی برخورد کند و نتواند از این مانع بگذرد دچار ناکامی می شود. یکی از رفتارهایی که ممکن است از او سرزند پرخاشگری است.
3- اضطراب: دانش آموزان مضطرب نمی توانند دانش آموزان آرامی باشند. آنها رفتارهای پرخاشگرانه از خود بروز می دهند.
4-بیماریها و مصرف دارو: بعضی از بیماریها به مصرف دارو نیاز دارد و ممکن است از عوارض جانبی داروها کج خلقی و رفتارهایی باشد که خشونت را بر می انگیزد.
5- مدرسه: بعضی دانش آموزان در مدرسه قربانی خشونت می شوند و این خود باعث
می شود که خود آنها نیز عامل خشونت شوند.
اصول، اقدامات و  پیشنهادات اساسی جهت کمک به معلّمین در برخورد با  دانش آموز پرخاشگر: 
دانش آموزان را متقاعد سازید که رفتار پرخاشگرانه غیر قابل قبول است.
در شروع سال تحصیلی، زمانی که قوانین کلاسی را برای دانش آموزان توضیح می دهید به وضوح بیان کنید که آنها تحت هیچ شرایطی اجازه ندارند که همدیگر را هل دهند یا به هم آسیب برسانند. بگذارید که آنها پیامدهای رفتار پرخاشگرانه را درک کنند. این قانون را در طول سال هر کجا که لازم بود تقویت کنید. دانش آموزان را تشویق کنید که در صورت مشاهده هرگونه دعوا و درگیری فیزیکی ، آن را به اطلاع شما برسانند. مطمئن شوید که دانش آموزانتان می دانند که شما حامی و مواظب آنها هستید.
اگر شما مشاهده کردید که دانش آموزی، دانش آموز دیگر را اذیت می کند فوراً آن عمل پرخاشگرانه را متوقف سازید . پایان دادن به این رفتار نه تنها برای حفاظت از دانش آموز مهم است بلکه، این نوع برخورد، پیامی است برای دانش آموزان دیگر که هرگز رفتارهای پرخاشگرانه را نپذیرفته و تحمّل نکنند.
در حل کشمکش ها و دعواها قاطعانه برخورد کنید.اگر دو دانش آموز با هم دعوا
می کنند، برای قطع آن دعوا و درگیری از صدای بلند و رسا استفاده کنید. برای مثال بگویید " علی و رضا" "همین الان از هم جدا شوید و از هم فاصله بگیرید." حتی، می توانید برای منحرف کردن توجه اشان ، چیز عجیب و غریبی بگویید. برای مثال، می توانید بگویید " نگاه کنید سقف داره خراب می شه" اگر آنها دعواشان را قطع نکردند و نتوانستید آنها را جدا کنید، از دانش آموز دیگری بخواهید تا به دفتر مدیر برود و درخواست کمک کند. اگر، دانش آموزان دیگر تجمع کردند، از آنها بخواهید از صحنه دور شوند یا سر جایشان بنشینند، حتی برای جلب توجه دست هایتان را به هم بزنید. بعد از این اتّفاق، با دانش آموزان ملاقاتی داشته باشید تا در مورد آنچه که اتفاق افتاده شرح و تفسیر هایشان را بیان کنند. و شما می توانید آن مشکلات را مورد بررسی دقیق قرار دهید. به آرامی، امّا به طور محکم با دانش آموز پرخاشگر برخورد کنید.برای توقف رفتار پرخاشگرانه دانش آموز، به صورت منطقی و محکم با او صحبت کنید. در برخورد با او هم با زبان کلامی و هم با زبان غیر کلامی استفاده کنید. حتی، اگر او بر سر شما داد زد، شما ساکت باشید. به او اجازه بدهید تا آنچه را که سبب آشفتگی اش شده،  بیان کند. و سپس، احساساتش را تأیید کنید. از مرافعه کردن با او بپرهیزید، او را تهدید نکنید یا با انگشت اشاره به سمت او نشانه نروید. تمام این رفتارها خشم او را تقویت می کند و سبب می شود که رفتار پرخاشگرانه اش ادامه یابد. شما می توانید جمله ایی شبیه به این بگویید. "من درک می کنم که عصبانی هستی و برای آشفتگی ات دلیلی داری، امّا ضرب و شتم شیوه مقابله با مشکلات نیست. این نوع رفتار غیر قابل قبول است. اگر چیزی شما را ناراحت می کند . به جای استفاده از دست ها، با استفاده از کلمات و گفتار آن را بیان کن" دانش آموز را از موقعیت دور کنید: رفتار پرخاشگرانه دانش آموز ممکن است به دانش آموزان دیگر آسیب برساند. یا از دانش آموزانتان محافظت کنید یا قویاً به او بگویید که آنچه را که او مرتکب شده، مستحق پیامد جدّی است. شما می توانید این کار را با محروم کردن او از کلاس یا فرستادن او به دفتر مدیر انجام دهید. اگر او را از کلاس محروم کردید،  سریعاً این کار را انجام دهید و در حین انجام این قانون را به او گوشزد کنید" اذیت و آزار دیگران ممنوع. به خاطر زیر پا گذاشتن قانون از کلاس محروم می شوی"در محل محروم کردن، او را بر روی صندلی بنشانید و از او بخواهید که ساکت باشد به او بگویید که بعد از چند دقیقه (5الی10) می تواند به فعالیتهای کلاسی برگردد. اگر صندلی را ترک کرد یا رفتار زشتی از او سر زد، به او بگویید که زمان محروم کردن دوباره از اوّل شروع می شود. و او به محروم کردن طولانی تری نیاز خواهد داشت. اگر، شما تصمیم گرفتید که او را به دفتر مدیر بفرستید. مدیر را از اتفاقی که افتاده در میان بگذارید. زمانی که او از محرومیت یا دفتر مدیر بازگشت، برگشت او را بپذیرید و قانون مربوط به رفتار پرخاشگرانه را به او گوشزد کنید و سپس، فرصتهایی فراهم کنید تا رفتارهای مناسب او تشویق شوند.بعد از اینکه دانش آموز پرخاشگر آرام شد، به صورت خصوصی با او صحبت کنید.اگرچه، او ممکن است از شما انتظار تنبیه داشته باشد، او را با عکس العمل حمایتی غافل گیر کنید. به او اطمینان بدهید که می تواند بدون ایجاد مزاحمت برای همسالان، مشکلاتش را حل کند. به او بگویید که شما گمان می کنید که او به خاطر از دست دادن چیزی یا انجام کاری آشفته شده است و اینکه شما می خواهید بدانید که چه چیزی او را عصبانی کرده است. تلاش شما در برقراری ارتباط با او می تواند او را به دردل کردن با شما تشویق کند، اگر، او این کار را انجام داد، با دقت و بدون قطع کردن صحبت او به حرفهایش گوش دهید.
مشخص کنید که کی و کجا رفتار پرخاشگرانه از دانش آموز سر می زند. الگوی رخدادها را جستجو کنید تا بتوانید آنها را پیش بینی کنید و برای اجتناب از آنها کاری انجام دهید. شما می توانید برخی از اطلاعات مربوط به این حوادث را سریعاً یادداشت کنید: مثلاً، کی این حادثه رخ داد، در آن زمان چه فعالیتی در حال انجام بود، چه کسی هدف این پرخاشگری بود، دقیقاً، قبل و بعد از این حادثه چه اتفاقی افتاد، چگونه دیگران به این حادثه پاسخ دادند. در سراسر سنجش رفتاری، شما می توانید مشخص کنید چه چیزی سبب راه اندازی رفتارش شده است، چه چیزی آن را تقویت کرده، و مهمتر از همه، چه کاری در این زمینه انجام گرفت. برای مثال، در فرم سنجشتان ممکن است بنویسید که دانش آموز اغلب زمانی که برای رفتن به ناهار در صف می ایستد از خود رفتار پرخاشگرانه نشان می دهد. اگر چنین است، شما می توانید از او بخواهید مسئول ورود و خروج دانش آموزان به اتاق ناهار خوری شود یا زمانی که در صف می ایستد برای جلوگیری از رفتار پرخاشگرانه اش چندین پوشه در دست بگیرد.
حمایت والدین را جویا شوید. والدین دانش آموز پرخاشگر را جهت آگاه ساختن آنها از رفتار پرخاشگرانه فرزندشان و اطلاع از دیدگاه آنها در مورد رفتار فرزندشان به مدرسه دعوت کنید. از آنها بپرسید آیا همین رفتارها را در خانه نیز انجام می دهد و به نظر آنها چه چیزی به این رفتارها کمک می کند. از آنها بپرسید که آیا او در خانه در معرض خشونت رسانه ها قرار می گیرد، (خشونت در فیلم های تلویزیونی و بازی های کامپیوتری و ویدیویی) اگر چنین است والدین را تشویق کنید تا این تصاویر و فیلم های خشونت آمیز را محدود کنند. همچنین، جویا شوید که چه راهبردهای برقراری انضباط برای کودکشان کار ساز است و آنها در زمانی که دانش آموزشان در مدرسه است چه پیشنهاداتی برای برخورد با او دارند. بعد از موافقت با آنها در مورد برنامه مدیریت رفتارش، دانش آموز را فرا بخوانید و جزئیات برنامه را با او در میان بگذارید. مطمئن شوید که او فهمیده است که والدینش با رفتارش موافق نیستند و از روش برخورد شما با او در کلاس حمایت می کنند.
از دانش آموز بخواهید معذرت خواهی کند: اگر چه لازم نیست که شما او را مجبور به معذرت خواهی کنید.زیرا این نوع برخورد تنها خشم اش را تحریک می کند، امًا، شدیداً او را تشویق کنید که رفتار مخربش را جبران کند. اگر او برای این کار راضی شد، باید، دانش آموز آسیب دیده را دلجویی کند و از کشمکش های  بعدی اجتناب کند.
مهارتهای حل تعارض را به دانش آموزانتان آموزش دهید: کودکان ممکن است به پرخاشگری روی آورند زیرا، فاقد کلمات یا مهارتهای لازم برای حل مشکلاتشان در برخورد با همکلاسیهایشان هستند. به آنها کمک کنید حل تعارض های مربوط به همسالانشان را بدون استفاده از پرخاشگری یاد بگیرند. به آنها بنیادهای درست مطرح کردن موضوع را یاد بدهید: آرام بودن، صحبت فرد مقابل را قطع نکردن، عیب جویی و انتقاد نکردن، مثلاً، به آنها بگویید پیشنهاد من این است که احساساتمان را بیان کنیم و به دیدگاه های طرف مقابل توجه داشته باشیم.
قسمتی از کلاستان را به عنوان محل آرامش در نظر بگیرید، جایی که دانش آموزانتان می توانند جهت خاموش کردن درگیری و تعارض هایشان به آنجا بروند. اگر دو دانش آموز تعارضی دارند، از آنها بخواهید به آنجا بروند و در مورد درگیری و تعارض شان با هم صحبت کنند و زمانی که تعارض شان حل شد، به نزد شما بیایند. برای دانش آموزان ابتدایی، شما می توانید از عروسکها برای آموزش مهارتهای حل تعارض استفاده کنید. عروسکها، باعث جلب توجه می شوند و به آنها کمک می کنند تا مشکلی را از زوایای مختلف ببینند.لازم است که دانش آموزان جهت تکمیل نوع رفتار در تعارض شرکت کنند: بعد از اینکه از دانش آموزان خواستید ساکت شوند، از آنها بخواهید فرمهایی تکمیل کنند که از آنها می پرسد که چه چیزی باعث شروع تعارض شد، آنها چگونه رفتار کردند و چگونه آنها توانسته اند با این موقعیت به طور متفاوت برخورد کنند. فرصتی فراهم کنید تا دانش آموزان در مورد پاسخ هایشان با هم بحث کنند. این فرم،گزارشی از آن اتفاق را در اختیار شما می گذارد که می توانید در هنگام ملاقات والدین از آن استفاده کنید، و همچنین به آنها کمک کنید تا روی رفتارشان تأمل کنند و آن را اصلاح کنند.
دانش آموز را به محلي براي آرامش کسب کردن بفرستید : به دانش آموز بگوييد زماني كه احساس آشفتگي مي كند و نزديك است كه از كوره در رود، به شما اطلاع بدهد كه او لازم است تا كلاس را ترك كند. سپس، او را به محلي بفرستيد كه هر دو توافق كرده ايي كه آنجا محل آرامبخشي است. اين محل مي تواند عقب كلاس، كلاس ديگر، حمام يا منبع آب، مركز يا اتاق مشاور، يا اتاق مدير مدرسه باشد. به او پيشنهاد كنيد چيزي را كه به آرامش او كمك مي كند با خودش ببرد. براي مثال، يك كتاب، فعاليت هنري، اسباب بازي، حتي يك تكليف كلاسي. به او بگوييد كه هر زمان آرام شد و توانست بر احساساتش كنترل پيدا كند مي تواند به كلاس برگردد. مطمئن شويد كه فهميده است كه فرستادن او به اين محل، يك اقدام تنبيهي يا انضباطي نيست. بلكه، روش پيشگيري از مشكل است. همچنين، مطمئن شويد كه او از اين امتياز سوء استفاده نمي كند و طوري نباشد كه هرگاه دلش بخواهد از كلاس بيرون برود.
به دانش آموز بگویید درگیر فعالیت هایی شود که به احتمال کمتری منجر به رفتار پرخاشگرانه می شوند: زمانی که عصبانی است، تکالیفی به او پیشنهاد کنید که به او اجازه دهند ناکامی اش را کاهش دهد. از قبیل، کشیدن تصویر، کار با خاک رس، قدم زدن، نوشتن مقاله، فشردن توپ بادی. شما می توانید چیزی را جهت حمل کردن به بدهید، یا به او پیشنهاد کنید در زمانی که قصد دارد از دستهایش به طور نامناسب استفاده کند یا احساس می کند که از کوره در رفته است آنها را داخل جیبش نگه دارد.
تمایل دانش آموز به کسب تأیید همسالان را تشویق کنید: به او کمک کنید که در یابد زمانی که به همکلاسی اش حمله می کند، همسالانش او را فردی ضعیف و دیوانه تصور می کنند. به او بگویید که اگر می خواهد همسالانش را تحت تأثیر قرار دهد باید به آنها نشان دهد که بر خلق و خوی خود کنترل دارد، به جای اینکه برای آرام کردن خود به پرخاشگری متوسل شود.
با دانش آموز ارتباط برقرار کنید. دانش آموز پرخاشگر ممکن است نسبت به معلّمش بدگمان شود و او را در یک حالت خصمانه تصور کند. سعی کنید اعتماد این دانش آموز را با گوش دادن دقیق به آنچه که می گوید، جلب نمایید. و برای افکار و نگرانی هایش احترام قایل شوید. چند دقیقه ایی را در مورد علائق و سرگرمی هایش با او صحبت کنید. به او کمک کنید تا روزش را با برداشتی مثبت شروع کند. اگر، او احساس کند که مورد حمایت و قبول شماست، می تواند انتخابهای بهتری داشته باشد.
برای دانش آموز مشاوره مدرسه فراهم کنید: شما می توانید از مشاور یا روانشناس مدرسه بخواهید که او را مشاوره کند. دانش آموز را به انجام خدمات اجتماعی ترغیب کنید: تکالیفی به دانش آموزان بدهید که شامل کمک کردن به دیگران است. این تکالیف می توانند او را تشویق کنند تا در برخورد با همسالان کمتر پرخاشگرانه و بیشتر غمخوارانه باشد.از او بخواهید کارهای زیر را انجام دهد: بعنوان یک دوست در یادگیری، به دانش آموز ناتوان کمک کند، یا در طول زنگ تفریح یا استراحت برای دانش آموزان کلاس های پایین تر بازی ترتیب دهد.
راه های کاهش پرخاشگری
آگاهی به زشتی امر:
هم‌چنان فرد باید دریابد که با پرخاشگری عمل ناپسندی را انجام داده و هرگز از زدن و ویران کردن و پرخاش و عتاب خود راضی نباشد.
▪ رفع ناکامی‌ها و محرومیت‌ها:
از میان برداشتن این عامل خود در تعدیل این حالت دارای نقش فوق‌العاده و اساسی است.
▪ ایجاد محیط صمیمی:
از طریق  ایجاد روابط دوستانه و محیط صمیمانه و گرم تا حد زیادی زمینه را برای اصلاح و تعدیل او فراهم سازد و هم با ایجاد ملاحظات و رودربایستی‌ها زشتی و کراهت‌ این امر را به او تفهیم کنید. ‌▪‌ ایجاد سرگرمی اشتغال: بیکاری و نداشتن یک وظیفه‌ای که آدمی را به خود مشغول کند سبب آن خواهد شد که حوصله‌اش سر برود و آماده پرخاشگری شود.  در صورتی که پرخاشگری ناشی از علل فیزیولوژیک باشد مراجعه به پزشک و دارو و درمان، بسیار لازم و ضروری است. بدیهی است در این شرایط صورت‌های مختلف درمان قابل اعمال خواهد بود.به طور کلی باید برای افرادی که دارای این مشکل هستند بیشتر وقت گذاشت و با یک برنامه‌ریزی حساب شده راه‌حل‌های مناسبی را ارائه دهیم تا هم آن فرد پرخاشگر و هم اطرافیانش بتوانند به راحتی زندگی کنند و از کنار هم بودن لذت ببرند .
الف : علل شخصیتی :
شخصیت امکان پیش بینی آنچه را که فرد در موقعیتی خاص انجام خواهد داد فراهم می کند با توجه به نظریات سزار لمبروزو جرم شناس و پدر مردم شناسی جنایی ایتالیا میان نقص بدنی از یک سو و جنایت از سوی دیگر رابطه نزدیکی وجود دارد . آیزنگ مدعی است که بین ویژگیهای شخصیتی چون برون گرایی و رفتار انحرافی رابطه وجود دارد فرد برونگرا ماجراجو و مغرور است ، سریعاً واکنش نشان می دهد . تمایل به پرخاشگری دارد ، زود از کوره به در می رود ، احساسات وی در کنترلش نیست . او بدون تأمل و اندیشه عمل می کند . سازمان روانی فرد به گونه ای است که برای هر عامل تهدید کننده ای از خود واکنش نشان می دهد و معمولاً یکی از رایج ترین واکنشها به نا امنی ، پرخاشگری است همچنین ناکامی هسته مرکزی شخصیت آدمی را مورد تعرض قرار داده و ویران می کند . نداشتن وضع روحی مطلوب به دلیلی ابتلا به برخی بیماریهای روحی و روانی بحرانهای ناشی از دوره بلوغ و برخی خصوصیات رفتاری افراد از جمله اضطراب و هیجان ، احساس حقارت ، غرور و … موجب بروز پرخاشگری می شود .
ب _ علل خانوادگی
سختگیری ها ، خشونت ها ، سرزنش ها و تحقیرهای والدین مستبد اثرات مخرب و جبران ناپذیری بر روی ساختار شخصیتی کودکان و نوجوانان باقی می گذارد و احساس بی کفایتی ، ترس و انزوا و گوشه گیری ، ناتوانی در برقراری روابط عاطفی و اجتماعی ناسازگاری و پرخاشگری و … می تواند زاییده چنین رفتارهای ناسنجیده و نابخردانه والدین باشد .
ج _ علل آموزشگاهی :
پژوهش های انجام شده حاکی از ارتباط پرخاشگری با مشکلات یادگیری است …
پرخاشگری با پیشرفت تحصیلی ضعیف و ناکامی در مدرسه همراه می باشد . پرخاشگری واکنش کلی نسبت به ناکامی است هر چند افراد همیشه پاسخهای پرخاشگرانه آشکار از خود نشان      نمی دهند و آنها را در وجود خود سرکوب می کنند . مثلاً پسری که بوسیلة یکی از همکلاسان خود مورد اهانت قرار گرفته ، غالباً به طور فیزیکی به او حمله ور می شود .زد و خوردها و دعواهای حیاط مدرسه خود نشانه هایی از این پرخاشگری ها است
د _ علل اجتماعی  
پرخاشگری ناشی از ناکامی های بنیادی یا یادگیری و مشاهدات محیطی است تحقیقات بندورا نشان داده است که پرخاشگری کاملاً جنبه تقلیدی دارد و از راه مشاهده کسب می شود
طرد یا روشهای انضباطی غلط در افزایش پرخاشگری نقش داشته اند با توجه به فزونی پرخاشگری در جامعه صنعتی و شهری امروزی ، برخی برای توجیه این پدیده وسایل ارتباط جمعی را مسئول می دانند زیرا فیلم ، مجله ، روزنامه ، کتاب ، تلویزیون ، ویدئو ، ماهواره حاوی تصاویر و و مطالبی است که در ان اشاره به خشونت ، تهاجم و جنایت بسیار دیده می شود .    
 از مطالعه و بررسي علل پرخاشگري دانش آموزان منطقه و استفاده از نظريات صاحب نظران علوم اجتماعي و ورانشناسي و يافته هاي محققين مي توان به عوامل شخصيتي ، عوامل آموزشگاهي ، عوامل اجتماعي و عوامل خانوادگي بعنوان علل پرخاشگري دانش آموزان منطقه زرين شهر نامبرد در زير توضيحاتي در اين خصوص بيان مي شود .

الف: علل شخصيتي:

شخصيت امكان پيش بيني آنچه را كه فرد در موقعيتي خاص انجام خواهد داد فراهم مي كند
با توجه به نظريات سزار لمبروزو جرم شناس و پدر مردم شناسي جنايي ايتاليا ميان نقص بدني از يك سو و جنايت از سوي ديگر رابطه نزديكي وجود دارد.

آيزنگ مدعي است كه بين ويژگيهاي شخصيتي چون برون گرايي و رفتار انحرافي رابطه وجود دارد فرد برونگرا ماجراجو و مغرور است ، سريعاً واكنش نشان مي دهد . تمايل به پرخاشگري دارد ، زود از كوره به در مي رود ، احساسات وي در كنترلش نيست . او بدون تأمل و انديشه عمل مي كند

سازمان رواني فرد به گونه اي است كه براي هر عامل تهديد كننده اي از خود واكنش نشان مي دهد و معمولاً يكي از رايج ترين واكنشها به نا امني ، پرخاشگري است همچنين ناكامي هسته مركزي شخصيت آدمي را مورد تعرض قرار داده و ويران مي كند .
نداشتن وضع روحي مطلوب به دليلي ابتلا به برخي بيماريهاي روحي و رواني بحرانهاي ناشي از دوره بلوغ و برخي خصوصيات رفتاري افراد از جمله اضطراب و هيجان ، احساس حقارت ، غرور و … موجب بروز پرخاشگري مي شود .

ب _ علل خانوادگي

سختگيري ها ، خشونت ها ، سرزنش ها و تحقيرهاي والدين مستبد اثرات مخرب و جبران ناپذيري بر روي ساختار شخصيتي كودكان و نوجوانان باقي مي گذارد و احساس بي كفايتي ، ترس و انزوا و گوشه گيري ، ناتواني در برقراري روابط عاطفي و اجتماعي ناسازگاري و پرخاشگري و … مي تواند زاييده چنين رفتارهاي ناسنجيده و نابخردانه والدين باشد

بر اساس يك تحقيق 46 % بزهكاران جامعه ما در خانواده هاي بي قيد و بند زندگي مي كرده اند ( كريمي نيا ، 1379 ) در تحقيق ديگر 75 % پسران پرخاشگر از وجود پدر محروم بوده و يا الگوي فردي براي يادگيري نداشته اند ( وفايي ، 1376 ) الگوهاي خانوادگي نيز بار فتار پرخاشگرانه ارتباط دارد .

ج _ علل آموزشگاهي :

پژوهش هاي انجام شده حاكي از ارتباط پرخاشگري با مشكلات يادگيري است
پرخاشگري با پيشرفت تحصيلي ضعيف و ناكامي در مدرسه همراه مي باشد . پرخاشگري واكنش كلي نسبت به ناكامي است هر چند افراد هميشه پاسخهاي پرخاشگرانه آشكار از خود نشان نمي دهند و آنها را در وجود خود سركوب مي كنند . مثلاً پسري كه بوسيلة يكي از همكلاسان خود مورد اهانت قرار گرفته ، غالباً به طور فيزيكي به او حمله ور مي شود .زد و خوردها و دعواهاي حياط مدرسه خود نشانه هايي از اين پرخاشگري ها است .
د_ علل اجتماعي:
پرخاشگري ناشي از ناكامي هاي بنيادي يا يادگيري و مشاهدات محيطي است تحقيقات بندورا ( 1973 ) نشان داده است كه پرخاشگري كاملاً جنبه تقليدي دارد و از راه مشاهده كسب مي شود . طرد يا روشهاي انضباطي غلط در افزايش پرخاشگري نقش داشته اند
با توجه به فزوني پرخاشگري در جامعه صنعتي و شهري امروزي ، برخي براي توجيه اين پديده وسايل ارتباط جمعي را مسئول مي دانند زيرا فيلم ، مجله ، روزنامه ، كتاب ، تلويزيون ، ويدئو ، ماهواره حاوي تصاوير و و مطالبي است كه در ان اشاره به خشونت ، تهاجم و جنايت بسيار ديده مي شود .
يك تحقيق مهم در اين زمينه نشان داده است كه نه زندگي خانوادگي يك پسر ، نه عملكرد مدرسه اي و نه زمينه خانوادگي وي ، بلكه مقدار برنامه هاي خشن تلويزيوني كه در نه سالگي تماشا مي كرده است تنها و مهمترين عامل تعيين كننده ميزان پرخاشگر بودن او در 10 سال بعد يعني سن 19 سالگي بوده است.
علل و مشکلات آموزشگاهی :
 روشهای انضباطی غلط در دبستان - تبعیض-  معاشرت با دوستان ناباب- تحقیر و برچسب زدن به دانش آموز
 علل و مشکلات اجتماعی
 -  رسانه های مختلف
-  محرومیت ( سد کردن راه وصول به هدف افراد در جامعه ، ناکامی )
-  برخی رفتارهای افراد جامعه در معاشرت های روزانه
راهکارهای لازم برای کنترل پرخاشگری
 ۱- صمیمت، امری لازم و ضروری است زیرا سهم مهمی در کاهش خشونت در خانواده دارد بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز به این دلیل است که صمیمیت بین طرفین وجود ندارد. صمیمیت هنگامی افزایش می‌یابد که افراد خانواده درامور زندگی با یکدیگر مشارکت داشته باشند. همچنین اعتماد و اطمینان در مشارکت بین افضای خانواده باعث صمیمیت می‌شود.
 ۲- تامل و سکوت، یکی از بهترین راه‌های کنترل خشونت در خانواده کنترل رفتار خویشتن در مواقعی است که یکی از اعضای خانواده به تحریک دیگری بپردازد. بهترین شکرد در این هنگام آن است که دیگران سکونت اختیار کنند تا آن فرد هم آرامش پیدا کند سپس در یک فرصت مناسب با هم به بحث و بررسی بپردازند.
 ۳- تخلیه یعنی اینکه به طور مستقیم جواب خشونت را ندهیم. تحقیقات جدید نشان می‌دهد که پرخاشگری حلاکی و حتی فیزیکی علاوه بر اینکه خشم را کاهش نمی‌دهد بلکه باعث افزایش آن نیز می‌شود.
 ۴- مدل پرخاشگری غیر پرخاشگرانه (قدم زدن و...)، تحقیقات نشان داده که افرادی عادی که پرخاشگری خود بدون رفتار پرخاشگرانه بروز دادند بعد از این کار سطح کمتری از پرخاشگری را داشته‌اند ولی به طور کل این روش هم زیاد موثر نیست.
 ۵- تنبیه، درطول تاریخ یکی از وسایل اجتماعی برای کم کردن میزان خشونت تنیه بوده‌است که توسط آن جلوی تجاوز خشونت و دیگر رفتارهای پرخاشگرانه را می‌گرفتند ولی در حال حاضر علما معتقدند که تنبیه به طور موقت جلوی خشونت حاضر را می‌گیرد و برعکس در طولانی مدت به طور مستقیم باعث تقویت آن می‌شود درحال حاضر تنبیه بدنی از طرف سازمان بهداشت جهانی ممنوع شده‌است.
6-صحبت کردن در مورد مشکل، بهترین روش برای کاهش پرخاشگری صحبت کردن در مورد آن است این تکنیک به طور عملی به دو صورت عملی است ولی اینکه در لحظه‌ای که پرخاشگری به حد اعلای خود می‌رسد یکی از طرفین سکوت اختیار کند و سعی کند غائله را ختم کند ولی بعد از اینکه طرفین آرام شدند و مدتی نیز گذشت با خونسردی مطالب را با یکدیگر در میان می‌گذارند و آن را حل و فصل می‌کنند.
ایجاد سرگرمی و اشتغال:
بیکاری و نداشتن یک وظیفهای که آدمی را به خود مشغول کند سبب آن خواهد شد که حوصلهاش سر برود و آماده پرخاشگری شود.
▪ در صورتی که پرخاشگری ناشی از علل فیزیولوژیک باشد مراجعه به پزشک و دارو و درمان، بسیار لازم و ضروری است. بدیهی است در این شرایط صورتهای مختلف درمان قابل اعمال خواهد بود.
به طور کلی باید برای افرادی که دارای این مشکل هستند بیشتر وقت گذاشت و با یک برنامهریزی حساب شده راهحلهای مناسبی را ارائه دهیم تا هم آن فرد پرخاشگر و هم اطرافیانش بتوانند به راحتی زندگی کنند و از کنار هم بودن لذت ببرند .
الگوهاي پرخاشگري در کودکان
همه جوامع بايد راه هايي را بيابند تا مانع از آن شوند که اعضاي آن به هم آسيب برسانند. همه مردم رفتار پرخاشگرانه را تا اندازه اي کنترل مي کنند ولي از لحاظ ارزشي که براي آن قايلند و ميزان محدود کردن آن ، با هم فرق دارند.
براي مثال، در ميان قبايل سرخپوست آمريکايي، کومانچي ها و آپانچي ها کودکانشان را جنگجو بار مي آورند و حال آنکه هوپيها وزوني ها به فرزندانشان صلح جويي و رفتار غير پرخاشگرانه مي آموزند. اصولاً در فرهنگ آمريکاي براي پرخاشگري و سرسختي ارزش قايلند.
چرا فرزندم با خشونت رفتار مي كند ؟
نوجوانان خشونت گرا  معمولاٌ قدرت كنترل رفتار خود را ندارند و ، رسوم و اخلاقيات جامعه اي را كه در آن زندگي مي كنند ، زير پا مي گذارند . تحقيقات نشان مي دهد كه پسران بيش از دختران در رفتارهاي خشونت آميز  و پرخاشگرانه خود از نيروي بدني استفاده مي كنند . اما دختران بيشتر متوسل به جدال هاي لفظي  مي شوند . اين گونه افراد معمولاً در ميان گروه به عنوان افرادي گستاخ ، بي تربيت و بي رحم نسبت به اطرافيان و همسالان ، شناخته مي شوند .
علل
۱- خشونت در قالب پرخاشگري فيزيكي يا لفظي  ممكن است ناشي از ناكامي هاي اساسي باشد يا به دليل وجود مدل هاي پرخاشگرانه در محيط زندگي ( خانه يا مدرسه )  نوجوان ايجاد شود.
۲- نوجوانان خشن معمولاٌ والديني پرخاشگر دارند كه روش هاي تربيتي آنها بيشتر مبتني بر سخت گيري ، خشونت و تنبيه  بدني است .
۳- عامل وراثت هم مي تواند در رفتار خشن يك نوجوان نقش داشته باشد كه بيشتر رفتاري اكتسابي و آموخته شده است . تحقيقات  نشان مي دهد كه در اغلب مواقع ، تربيت هاي كارآمد و قوي مي تواند آثار وراثت را تحت پوشش خود قرار دهد .
۴- نوجواني كه پرتوقع و نازپرورده  بار آمده است و انتظار دارد كه همگان به خواست هاي او احترام بگذارند ، هنگام برآورده نشدن انتظاراتش ، عصباني مي شود و ، به خشونت و پرخاشگري متوسل مي گردد .
۵نابساماني هاي خانواده مي تواند از عوامل ديگر ايجاد خشونت در قالب پرخاشگري باشد. مانند غيبت هاي طولاني پدر يا مادر ،  درگيري و اختلاف ،  جدايي و متاركه و محيط هاي زندگي دور از تفاهم و مسالمت .
پيشگيري و درمان
۱- در دوران بلوغ كه بحران روحي و عاطفي نوجوان را در بر مي گيرد ، بهترين راه براي پيشگيري از خشونت ، مسامحه و سازگاري است. اغماض ، گذشت و ناديده گرفتن رفتارهاي  او همراه  با آرامش ،  در اغلب  مواقع از استمرار و پيشروي خشونت در قالب پرخاشگري هاي فيزيكي  و لفظي جلوگيري مي كند .
۲- راهنمايي و مشاوره با دانش آموز در خصوص عواقب خشونت و آثار اجتماعي آن و همچنين مشاوره با خانواده دانش آموز درباره كاهش رفتارهايي كه منجر به خشونت نوجوان مي شود ، بسيار مؤثر خواهد بود.
۳- ايجاد زمينه ي فعاليت هاي مؤثر در خانه و مدرسه براي اشتغال بيشتر نوجوان و تخليه انرژي هاي  جسمي و رواني او در كاهش خشونت  و رفتارهاي پرخاشگرانه بسيار  تأثيرگذار است .
۴- خودداري مدرسه از به كاربردن روش هاي انضباطي غلط و ايجاد فضاي صميمي تر ميان معلمان و دانش آموزانِ نوجوانِ خشونت گرا ،  به كاهش رفتارهاي خشونت آميز و پرخاشگرانه مي انجامد .
كودكان و خشونت در تلويزيون
تلويزيون مي تواند عامل مؤثري در رشد و تحول سيستمهاي ارزشي ، و شكل دهنده رفتار باشد ؛ ولي متأسفانه بسياري از برنامه هاي تلويزيون مروّج خشونت هستند. با تحقيق در مورد تأثير برنامه هاي خشونت آميز تلويزيون بر كودكان و نوجوانان ، معلوم شده است كه آنها :
۱-    ترس از خشونت ندارند؛
۲-    به تدريج مي پذيرند كه خشونت راهي براي حل مشكل است ؛
۳-    به تقليد خشونت مي پردازند؛
۴-    ناخودآگاه با شخصيت هاي خاصي چه قربانيان و چه قرباني كنندگان همانند سازي مي كنند. لازم به ذكر است كه همانند سازي ، ناآگاهانه و بسيار خطرناك است ولي الگو برداري آگاهانه است .
مشاهده خشونت در برنامه هاي تلويزيوني باعث پرخاشگري در كودكان مي شود. گاهي اوقات حتي ديدن يك برنامه خشونت آميز مي تواند پرخاشگري را افزايش دهد. كودكاني كه مكرراً نمايشهايي پر از خشونت را تماشا مي كنند و ازاين كار منع هم نمي شوند، به احتمال زياد ، به تقليد آنچه مي بينند مي پردازند.
اثر خشونت تلويزيوني ممكن است فوراً در رفتار يا گفتار كودك نمودار شود و يا سالها بعد خود را نشان دهد. البته خشونت تلويزيوني تنها علت پرخاشگري يا رفتار خشونت آميز نيست ولي از عوامل مهم تلقي مي شود.والدين مي توانند با استفاده از راههاي پيشنهاد شده ي زير كودكان خود را از خشونت مفرط تلويزيوني محافظت كنند.
۱-    به برنامه هايي كه كودكان مي بينند توجه كنيد و بعضي از آنها را همراه كودك خود ببينيد. چنانچه كودك خود را به هنگام تماشاي برنامه هاي خاص تلويزيوني همراهي كنيد ، مي توانيد سؤالهاي او را بهتر برايش توضيح دهيد و جلوي كج فهمي او را بگيريد.
۲-    زمان تماشاي برنامه هاي تلويزيوني را محدود كنيد. توجه داشته باشيد كه تلويزيون را نبايد دراتاق خواب بچه ها قرار دهيد. با اين عمل خود باعث مي شويد كه كودك با اثرات منفي برنامه هاي خشونت آميز تلويزيوني ، به خواب نرود ؛ همچنين نظم ساعت خواب و بيداري او مختل نمي شود.
۳-    به كودكان خود تذكر بدهيد كه اگر چه هنرپيشه حقيقتاً مجروح نشده يا به قتل نرسيده است ، لكن اين گونه خشونتها در دنياي واقعي يا بسيار دردناك است يا منجر به مرگ مي شود.
۴-    هنگامي كه برنامه هاي خشونت آميز پخش مي شود، يا كانال را عوض كنيد يا تلويزيون را خاموش كنيد. توضيح دهيد كه مشكل آن برنامه چيست و به گونه اي با منطق درخور فهم كودك ، آسيب و ضرر موجود در آن برنامه را توضيح دهيد تا ميل كودك يا اصرار او براي تماشاي اين گونه برنامه ها كاهش يابد.
۵-    در حضور بچه ها صحنه هاي خشونت آميز را تأييد نكنيد و بگوييد كه بدترين شيوه براي حل يك مشكل، روش خشونت آميز است.
۶-    تأثير همسن و سالان و دوستان و همكلاسي ها بايد به حداقل برسد. به اين منظور با والدين بچه هاي ديگر تماس بگيريد و در مورد نوع برنامه ها ي تلويزيون و مدت زمان مناسب براي تماشاي تلويزيون توافق كنيد.
والد ين با استفاده از اين روشها مي توانند اثر مخرب تلويزيون را در ديگر حيطه هاي زندگي از قبيل شكل گيري ها و قالب پذيري هاي جنسيتي يا نژادي پيشگيري كنند. مدت تماشاي تلويزيون توسط كودكان ، جدا ازمحتواي آن بايد كم شود چون كودكان را از پرداختن به فعاليت هاي مفيد ديگر از قبيل مطالعه، بازي  با دوستان و رشد و پرورش علائق خود باز مي دارد.
اگر والدين در امر محدود كردن كودكان خود مشكل دارند يا نگراني هايي در باب چگونگي رفتار خود در مقابل واكنش هاي كودك نسبت به برنامه هاي تلويزيوني دارند، مي بايست با يك روان شناس كودك و نوجوان مشاوره كنند و از رهنمودها و تجارب او برخوردار شوند.
بازي‌هاي خشن موجب پرخاشگري كودكان مي‌شودتحقيقات انجام شده بر روي كودكان و نوجوانان حاكي از آن است كه بازي‌هاي ويديويي خشن، پرخاشگري در كودكان را افزايش مي‌دهد.
تحقيقات انجام شده حاكي از آن است انجام بازي‌هاي كامپيوتري و ويدويي خشونت آميز، پرخاشگري در كودكان و نوجوانان را افزايش مي‌دهد.
اين تحقيقات به مدت ۲۰ سال بر روي كودكان و نوجوانان انجام شده است. آزمايشاتي كه بعد از انجام بازي هاي خشونت آميز بر روي كودكان انجام شده است نشان مي‌دهد كه اين افراد بعد از بازي حركات پرخاشگري از خود نشان مي‌دهند.
معلمان ۶۰۰ دانش‌اموز ۱۳ تا ۱۵ سال مي‌گويند: دانش‌آموزاني كه وقت بيشتري را براي بازي‌هاي خشونت آميز صرف مي‌كنند بيشتر از دانش‌آموزان ديگر حالت‌هاي خصمانه در بحث‌ها به خود مي‌گيرند.
اين نتايج در گردهمايي سالانه انجمن روانشناسي آمريكا مطرح شده است و در اين نشست كارشناسان خواستار كاهش برنامه‌ها و بازي‌هاي خشونت آميز براي كودكان و نوجوانان شده‌اند.
همچنين از والدين خواسته‌اند كه براي مراقبت از سلامت كودكان خود بايد بر بازي‌هاي كودكان نظارت بيشتري داشته باشند.بازي‌هاي كامپيوتري و ويديويي تاثيرات بسيار زيادي بر روي كودكان دارند زيرا در اين بازي‌ها كودك خود را قهرمان داستان مي‌بيند و با انجام جنايت و خشونت به پيروزي مي‌رسد.
كودكان ناسزاگو
امروزه‌ بسياري‌ از والدين‌ نگران‌ بددهاني‌ يا بدزباني‌ فرزندانشان هستند و از خود مي ‌پرسند كه‌ آنها اين‌ صحبت ها را چگونه‌ ياد گرفته ‌اند؟ چرا اين‌ اتفاق‌ براي‌ فرزند ما افتاده؟ آيا خودمان‌ مقصر بوده‌ايم؟ جمعي‌ از والدين‌ مي‌ گويند، ما كه‌ اين‌ حرف هاي‌ زشت‌ را بر زبان‌ نمي‌ آوريم، پس‌ چگونه‌ فرزندمان‌ چنين‌ حرف هايي‌ مي‌ زند؟! در نهايت‌ نيز اين‌ سؤال‌ برايشان‌ مطرح‌ است‌ كه‌ چه‌ بايد كرد تا كودك‌ اين‌ عادت‌ ناپسند را ترك‌ كند. در اين‌ نوشتار به‌ علل‌ اصلي‌ بدزباني‌ و راه‌ حل هايي‌ براي‌ رفع‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است.
علت ها
همان‌ طور كه‌ در بحث هاي‌ گذشته‌ درباره‌ رفتار كودكان‌ متذكر شديم، بسياري‌ از اعمال‌ بچه‌ها از عملكرد والدين‌ نشأت‌ مي‌ گيرد. كودكان‌ رفتارهاي‌ پدر و مادر را به‌ طور ناخودآگاه‌ دروني‌ مي‌ كنند. رفتارهاي‌ درون ‌فكني‌ شده‌ جزو معيارهاي‌ نهادينه ‌شده‌ كودك‌ قرار مي‌ گيرند و سپس‌ او مطابق‌ اين‌ معيارها عمل‌ مي‌ كند؛ به‌ اين‌ فرآيند همانند سازي‌ مي‌ گويند. كودك‌ والدين‌ خود را به‌ عنوان‌ اولين‌ الگوهاي‌ زندگي‌ مي ‌پذيرد و چون‌ به‌ آنها عشق‌ مي‌ ورزد و آنان‌ را سمبل هايي‌ قوي‌ مي ‌داند، رفتار والدين‌ براي‌ او شاخص‌ و الگو قرار مي‌ گيرد. گاهي‌ بين‌ درون‌ فكني‌ يك‌ رفتار و بروز آن‌ فاصله‌ زماني‌ وجود دارد؛ براي‌ مثال، كودك‌ گفتاري‌ ناپسند را ماهها قبل‌ از زبان‌ پدر يا مادر شنيده، اما برون‌ ريزي‌ آن‌ امروز صورت‌ مي ‌گيرد. اين‌ مدت‌ به‌ تشخيص‌ كودك‌ و شرايط‌ او بستگي‌ دارد كه‌ چه‌ زمان، چگونه‌ و در برابر چه‌ كسي‌ كلام‌ زشت‌ را به‌ كار برد.
در بعضي‌ خانواده‌ها، والدين‌ با فرزندان‌ خود بسيار خصمانه‌ رفتار مي‌ كنند و در عين‌ حال‌ آنان‌ را آزاد مي ‌گذارند. به‌ اين‌ گروه‌ از پدر و مادرها، والدين‌ خصمانه‌ آزاد گذارنده‌ مي ‌گويند؛ آنها خود از حرف هاي‌ زشت‌ استفاده‌ مي ‌كنند و فرزندان‌ نيز آزادند كه‌ اين‌ گونه‌ عبارات‌ را به‌ كار برند. يعني‌ هيچ‌ اقدامي‌ در جهت‌ جلوگيري‌ از اين‌ رفتار به‌ عمل‌ نمي‌ آيد؛ و يا از نظرتربیتی هيچ‌ گونه‌ تدبيري‌ از طرف‌ والدين‌ براي‌ ترك‌ اين‌ عادت‌ در بچه‌ ها صورت‌ نمي‌ گيرد.
ذكر اين‌ نكته‌ ضروري‌ است‌ كه‌ چه‌ والدين‌ حرف هاي‌ زشت‌ را به‌ فرزند خود بگويند و چه‌ در حضور او در برابر فرد ديگري‌ اين‌ گونه‌ گفتار را به‌ كار ببرند، كودك ، آنها را مي‌آموزد و به‌ وقت‌ نياز بر زبان‌ مي‌آورد.
از ديگر علت هاي‌ يادگيري‌ كلام‌ زشت ، ارتباط‌ كودكان‌ با دوستان‌ و با بچه ‌هاي‌ ديگر است. بسياري‌ اوقات‌ كودكان‌ عامل‌ بدزباني‌ يكديگرند. در مهد کودک  ، مدرسه ، كوچه‌ و هر جاي‌ ديگري‌ كه‌ بچه‌ ها فرصت‌ بازی و به ‌خصوص‌ درگيري‌ با هم‌ را پيدا كنند، ممكن‌ است‌ اين‌ بدآموزي‌ صورت‌ بگيرد.
از ديگر عوامل‌ بروز بدزباني‌ در بچه‌ها ، به كارگيري‌ كلام‌ زشت‌ به‌ عنوان‌ اعتراض‌ است. كودك‌ با بر زبان ‌آوردن‌ اين‌ گونه‌ حرف ها اعتراض‌ خود را نشان‌ مي‌دهد؛ اين‌ نوعي‌ رفتار تلافي‌ جويانه‌ است‌ كه‌ بعضي‌ كودكان‌ در پيش‌ مي‌ گيرند. آنها احساس‌ مي‌ كنند، فقط‌ با اداي‌ اين‌ گونه‌ كلمات‌ است‌ كه‌ تخليه‌ مي‌ شوند و مي ‌توانند نارضايتي‌ خود را نشان‌ دهند.
گاهي‌ كه‌ كودك‌ خردسال‌ براي‌ اولين ‌بار از كلمات‌ زشت‌ استفاده‌ مي‌ كند، موجب‌ خنده‌ و مزاح‌ اطرافيان‌ مي‌ شود. اين‌ گونه‌ برخورد از همان‌ ابتدا براي‌ او حكم‌ تشويق‌ به‌ انجام‌ اين‌ رفتار را خواهد داشت‌ و به ‌تدريج‌ به‌ آن‌ عادت‌ مي‌ كند.
در پاره‌اي‌ از موارد نيز كودكان‌ با بر زبان ‌آوردن‌ حرف هاي‌ زشت‌ مي توانند به‌ خواسته‌ هاي‌ خود برسند. بنابراين‌ بدزباني‌ را راهي‌ براي‌ رسيدن‌ به‌ اهداف‌ خود تلقي‌ مي ‌كنند و در درازمدت‌ جزو رفتار آنان‌ خواهد شد.
راه‌ حل ها
به‌ هفت‌ علت‌ اصلي‌ براي‌ ناسزاگویی ‌ در كودكان‌ اشاره‌ كرديم؛
- يادگيري‌ از طريق‌ والدين‌
- يادگيري‌ از طريق ‌دوستان و بچه‌هاي‌ ديگر
-بد آموزی بوسیله فیلم
- بيان‌ نوعي‌ اعتراض‌
- رسيدن‌ به‌ خواسته‌ ها و اهداف‌
- تشويق ‌شدن‌
ناکامی  و افسردگی.
مسلماً با شناسايي‌ علت‌ رفتار نادرست، مي‌توانيم‌ در رفع‌ آن‌ موفق‌ تر عمل‌ كنيم:
۱ . چنانچه‌ اين‌ گونه‌ رفتار از والدين‌ سرچشمه‌ گرفته‌ باشد، بايستي‌ والدين‌ به‌ طور جدي‌ آموزش‌ داده‌ شوند تا خود را كنترل‌ كنند و چنين‌ رفتاري‌ را حداقل‌ در حضور فرزند انجام‌ ندهند. در ضمن‌ لازم‌ است‌ به‌ كودك‌ گفته‌ شود كه‌ اين‌ رفتارها درست‌ نيست‌ و اگر هم‌ از والدين‌ سر زده، آنها اشتباه‌ كرده‌اند و ديگر تكرار نخواهد شد. به‌علاوه توصيه‌ مي‌ شود اگر پدر و مادر چنين‌ رفتاري‌ را مرتكب‌ شدند، به‌ اشتباه‌ خود اعتراف‌ كنند و حتي‌ از فرزند عذرخواهي‌ نمايند.
۲ . اگر دوستان‌ يا بچه ‌هاي‌ ديگر عامل‌ بدزباني‌ كودك‌ باشند، بايستي‌ او را از اين‌ افراد دور كنيم‌ و به‌ جاي‌ آنها دوستان‌ خوب‌ و مؤدب‌ را جايگزين‌ نماييم.
۳ . در انتخاب‌ فيلم ها دقت‌ كنيم‌ و چنانچه‌ فيلمي‌ مناسب‌ سن‌ كودك‌ نيست، شرايطي‌ فراهم‌ آوريم‌ كه‌ او فيلم‌ را نبيند.
۴ . به‌ اعتراضات‌ كودك‌ گوش‌ دهيم‌ و دقيقاً توجه‌ كنيم‌ كه‌ او چه‌ مي ‌گويد و نسبت‌ به‌ چه‌ چيز اعتراض‌ دارد. دادن‌ يك‌ كمك‌ فوري‌ به‌ كودك‌ در چنين‌ شرايطي‌ بسيار مهم‌ است. روشهای سختگیرانه والدین، اعتراض‌ شديد فرزند را به‌ همراه‌ دارد.
۵ . هرگز كودك‌ نبايد به‌ اين‌ وسيله‌ به‌ خواسته ‌اش‌ برسد؛ بلكه‌ بايستي‌ به‌ او فهماند، چنانچه‌ دست‌ از اين‌ نوع‌ رفتار بردارد و حتي‌ از اين بابت عذرخواهي‌ كند، به‌ خواسته‌ اش‌ خواهد رسيد.
۶ . هرگز با شنيدن‌ حرف هاي‌ زشت‌ كودك‌ به‌ او نخنديم، بلكه‌ اخم‌ كنيم‌ و خود را از وي‌ دور سازيم. با اين‌ روش‌ به‌ او نشان‌ مي‌ دهيم‌ كه‌ رفتار پسنديده‌اي‌ نداشته‌ است.
۷ . چنانچه‌ فرزند ناکامی  و افسردگي‌ دارد، بهتر است‌ فرصتي‌ فراهم‌ كنيم‌ تا او موفقیت  ، شادی و نشاط را تجربه‌ كند. در چنين‌ مواردي‌ بايستي‌ به‌ درمان‌ حالات‌ افسرده ‌وار او بپردازيم.
-   علاوه‌ بر توجه‌ به‌ نكات‌ گفته‌ شده، والدين‌ مي ‌توانند با استفاده‌ از روش‌ «يادگيري‌ وسيله ‌اي» ، در جهت‌ رفع‌ عادت‌ بدزباني‌ در كودكان‌ برآيند. به‌ اين‌ ترتيب‌ كه‌ هر وقت‌ كودك‌ رفتار ناپسند از خود نشان‌ نداد، به‌ او جايزه‌اي‌ بدهند و به‌ طور مشخص‌ بگويند «اين‌ پاداش‌ به‌ اين‌ علت‌ بود كه‌ امروز حرف هاي‌ زشت‌ بر زبان‌ نياوردي‌ و بچه‌ مؤدبي‌ بودي…» با اين‌ روش، او مي‌فهمد كه‌ رفتار ناپسند پاداش‌ نمي ‌گيرد، بلكه‌ موجب‌ اخم‌ و قهر والدين‌ است؛ برعكس‌ رفتار مؤدبانه‌ او تشويق‌ و تأييد مي ‌شود.
بد دهنی کودکان
اين مسئله در بسياري مواقع يكي از شكايات و معضلات والدين را در مقابل اطفال تشكيل داده و متأسفانه دربسياري از مواقع خود پدر و مادرها در به وجود آوردن آن نقش داشته اند.
علائم اختلال:
براي شروع بحث ابتدا بايد دانست كه آيا طفل از لحاظ موقعيت دركي در موضعي قرار دارد كه قادر به شناخت خوب و بد و زشت و زيبا بوده باشد و يا صرفاً از روي تقليد در سير رشد كلامي اين الفاظ را به كار مي برد. كلاً شروع شكل گيري انضباط در اطفال از حوالي ۵/۱ سالگي آغاز مي گردد و از آن زمان است كه والدين نقش فعال خويش را در اين زمينه ايفا خواهند نمود. رفتار و حركات و سخن گفتن ناشيانه طفل در اين زمان از هر لحاظ جالب نظر والدين و اطرافيان بوده و موجب مسرت و شادماني آنان مي گردد. در حوالي سنين ۵/۲ ۳ سالگي كه طفل قادر به اداي ۲-۳ كلمه پشت سر هم مي باشد بدترين زمان از لحاظ تقليد برخي كلمات ناهنجار مي باشد كه احياناً در محيط اطراف طفل ادا مي گردد در اين زمان مشكل به دو صورت تكوين خواهد يافت:
اول: آن كه اداي الفاظ ركيك و زشت در فرهنگ خانواده خاصي مرسوم بوده و از قبل مورد تقبيح واقع نگرديده باشد كه در اين صورت طفل با تقليد مستقيم بدين رفتار ناپسند گرايش يافته و آن را در خويش پرورش خواهد داد.
دوم: آن كه برخي وابستگان خانواده مثلاً عمو، دايي و يا حتي خود پدر و مادر لحن كودكانه طفل را مستمسكي جهت تفريح قرار داده و تقليد الفاظ ركيك توسط وي آنان را به خنده و شادي وامي دارد و پرواضح است كه بعدها رفع يك عادت كاملاً مستقر شده و ذهني شده در طفل تا چه اندازه با صعوبت همراه خواهد بود. سپس در زماني كه حدوداً مصادف با ۵-۶ سالگي طفل مي باشد پدر و مادر از اينكه كودك خردسال بدون هيچ گونه ابايي به فحاشي ناسزاگويي مي پردازد ظاهراً دچار تعجب مي گردند در حالي كه توجه به زيربناي موضوع جاي هيچ گونه شگفتي بجا نخواهد گذاشت.
بددهني به صورت علامتي از يك اختلال سلوك:
 اختلالات سلوك در اطفال گروهي از اختلال هاي رفتاري آنان را تشكيل مي دهند. نمونه هايي از اين اختلالات شامل دروغ گويي افراطي و آتش افروزي عمدي و فرار از مدرسه مي گردد. چنين كودكاني ممكن است متخاصم، بددهن، گستاخ و بي اعتنا بوده و نسبت به بزرگترها رفتار منفي گرايانه نشان دهند.
 ساير موارد شامل:
 بددهني در اختلالات شخصيت:
بالاخص در اختلال شخصيت ضد اجتماعي
بددهني در پسيكوزهاي اطفال:
 كه به طور خلاصه دسته اي از بيماري هاي جدي رواني را تشكيل داده و بيمار در طي حملات تهاجمي بيماري ممكن است به بددهني و توهين به ساير افراد بپردازد.
بد دهني در عقب افتادگي عقلاني:
 وجود رفتار نامتناسب اجتماعي و از جمله پرخاشگري در كودكان دچار عقب ماندگي ذهني موجود و گاه موجب برانگيختن توجه منفي در مراقبين آنان مي گردد. روش هاي پيش گيري از بيماري در بسياري موارد آنچنان كه ذكر گرديد عدم رعايت برخي موازين اخلاقي در خانواده باعث الگوبرداري توسط طفل گرديده و مسلماً با ارشاد اعضاي خانواده مي توان از ايجاد اين عادت زشت جلوگيري نمود. در همين جا بايد به بزرگترها تذكر داد كه هيچگاه ولو به شوخي به ذكر الفاظ ركيك و زشت نزد اطفال اقدام ننموده و اگر هم طفل اين لغات و اصطلاحات را به كار برد به ابراز شادي و خنده نپردازند.
همچنين يكي از نكات شاخص آموزش و پرورش در محيط اجتماعي اطفال و من جمله مدارس تعليم اصول عاليه اخلاقي است كه مانع از تكوين بسياري عادات زشت و من جمله هرزه گويي خواهد گرديد. گنجاندن اين گونه مفاهيم عالي در برنامه رسمي تعليمات مدارس مسلماً مثمر ثمر خواهد بود. درمان هاي اوليه و در دسترس به هر حال هرگاه پدر و مادر مواجه با هرزه گويي در طفل خويش گردند بهترين توصيه آن است كه با نشان دادن رفتاري حاكي از نارضايتي به طفل بفهمانند كه رفتار وي مقبول نظر آنان نمي باشد. اين طرز رفتار بسيار مؤثرتر از تنبيه جسماني طفل بوده و در بسياري موارد موجب ترك عادت مزبور مي گردد.
 
 
 در چه صورت بايد به پزشك مراجعه نمود؟
با مرور موارد فوق كه تعدادي از علل بددهني در اطفال را شامل مي گردد ملاحظه مي نماييم كه برخي موارد نظير بيماري هاي جدي رواني اطفال نياز به پيگيري و بررسي تحت نظر روانپزشك اطفال خواهند داشت ولي اكثريت موارد آن با رعايت برخي موازين ساده رفتاري و اخلاقي قابل كنترل و پيشگيري خواهند بود.
تکنیک‌هایی لازم برای کنترل پرخاشگری در محیط خانواده
۱- صمیمت، صمیمیت در خانواده امری لازم و ضروری است زیرا سهم مهمی در کاهش خشونت در خانواده دارد بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز به این دلیل است که صمیمیت بین طرفین وجود ندارد. صمیمیت هنگامی افزایش می‌یابد که افراد خانواده درامور زندگی با یکدیگر مشارکت داشته باشند. همچنین اعتماد و اطمینان در مشارکت بین افضای خانواده باعث صمیمیت می‌شود.
۲- تامل و سکوت، یکی از بهترین راه‌های کنترل خشونت در خانواده کنترل رفتار خویشتن در مواقعی است که یکی از اعضای خانواده به تحریک دیگری بپردازد. بهترین شکرد در این هنگام آن است که دیگران سکونت اختیار کنند تا آن فرد هم آرامش پیدا کند سپس در یک فرصت مناسب با هم به بحث و بررسی بپردازند.
۳- تخلیه یعنی اینکه به طور مستقیم جواب خشونت را ندهیم. تحقیقات جدید نشان می‌دهد که پرخاشگری حلاکی و حتی فیزیکی علاوه بر اینکه خشم را کاهش نمی‌دهد بلکه باعث افزایش آن نیز می‌شود. ۴- مدل پرخاشگری غیر پرخاشگرانه (قدم زدن و...)، تحقیقات نشان داده که افرادی عادی که پرخاشگری خود بدون رفتار پرخاشگرانه بروز دادند بعد از این کار سطح کمتری از پرخاشگری را داشته‌اند ولی به طور کل این روش هم زیاد موثر نیست.
۵- تنبیه، درطول تاریخ یکی از وسایل اجتماعی برای کم کردن میزان خشونت تنیه بوده‌است که توسط آن جلوی تجاوز خشونت و دیگر رفتارهای پرخاشگرانه را می‌گرفتند ولی در حال حاضر علما معتقدند که تنبیه به طور موقت جلوی خشونت حاضر را می‌گیرد و برعکس در طولانی مدت به طور مستقیم باعث تقویت آن می‌شود درحال حاضر تنبیه بدنی از طرف سازمان بهداشت جهانی ممنوع شده‌است.
۶- صحبت کردن در مورد مشکل، بهترین روش برای کاهش پرخاشگری صحبت کردن در مورد آن است این تکنیک به طور عملی به دو صورت عملی است ولی اینکه در لحظه‌ای که پرخاشگری به حد اعلای خود می‌رسد یکی از طرفین سکوت اختیار کند و سعی کند غائله را ختم کند ولی بعد از اینکه طرفین آرام شدند و مدتی نیز گذشت با خونسردی مطالب را با یکدیگر در میان می‌گذارند و آن را حل و فصل می‌کنند.
درمان پرخاشگری:
برای درمان پرخاشگری گام اول شناخت و ریشه یابی علت یا علل پرخاشگری است با شناخت این عوامل می‌توان همکاری‌های لازم را برای کاستن از میزان و شدت پرخاشگری ارائه نمود مانند سرگرم نمودن فرد مهر و محبت و دلجویی آموزش تنهایی فکرکردن صبرو متانت نشان دادن در مواقع پرخاشگری تشویق جهت استحمام وروش گرفتن اجرای عدالت در منزل برآورده کردن نیازهای کودکان و نوجوانان مساعد ساختن جو آزادی‌های کنترل شده جلوگیری از توهین و ناسزا گفتن به آنها ویا مقابله به مثل نکردن با آنها جلوگیری از تهدید و ترساندن الگوهای خوب را به آنها نشان دادن رهنمودهایی در مورد سازش و جوشش با دیگران تشویق به بازیهای گروهی و رعایت بتراکت و قوانین در زندگی با دیگران عادت دادن به آنا به گذشت یاد دادن انتقاد صحیح به آنها جهت تخلیه و سبک شدن و آرامش یافتن و درپایان چنانچه رعایت عوامل فوق تأثیری نداشت می‌توان از عوامل دیگری مانند توبیخ اخطار تحکم علامت مقابله به مثل تنبیه و قهرو... استفاده نمود.
 
پیشنهادات :
   برای‌ درمان‌ پرخاشگری‌ در دانش اموز اولین‌ گام‌ این‌ است‌ که‌ نوع‌ پرخاشگری‌ آو و علت‌ آن‌ را براساس‌ توضیحاتی‌ که‌ ارائه‌ شد شناسایی‌ کنیم؛ و پرخاشگری‌ را به‌ صورت‌ موردی‌ برطرف‌ نماییم.
- در مورد فرد‌ پرخاشگری‌ که‌ الگو پذیری‌ عامل‌ این‌ گونه‌ رفتار او بوده، باید روی‌ الگوی‌ کودک‌ کار کرد و راه‌های‌ دیگری‌ جز پرخاشگری‌ را به‌ آن‌ الگو آموخت.
 - اگر پرخاشگری‌ در اثر ناکامی‌ به‌ وجود آمده‌ باشد، بایستی‌ کودک‌ ناکام‌ را در رسیدن‌ به‌ اهداف‌ مطلوب‌ و دوست‌ داشتنی‌ کمک‌ کنیم.
 - در مواردی‌ که‌ علت‌ پرخاشگری‌ اضطراب‌ است، باید از نگرانی‌ درونی‌ و اضطراب‌ کودک‌ مطلع‌ شویم.
 ورزش ‌کردن‌ برای‌ این‌ کودکان‌ بسیار مؤثر است‌ و باعث‌ تخلیه‌ هیجانی‌ می‌ شود.
 - در کشمکش‌های‌ درونی‌ بایستی‌ فرد‌ را از حالت‌ دوگانگی‌ خارج‌ ساخت. کمک‌ به‌ او‌ در تصمیم ‌گیری، باعث‌ می ‌شود که‌ بیاموزد به‌ حالت‌های‌ دوگانه‌ درونی‌ خود پایان‌ بخشد.
 - در پاره‌ای‌ از موارد،دانش اموز ‌ افسرده‌ پرخاشگری‌ شدیدی‌ از خود نشان‌ می‌ دهد. در این‌ میان‌ لازم‌ است‌ به‌ این‌ نکته‌ پی‌ ببریم‌ که‌ او چه‌ چیز دوست‌ داشتنی‌ را از دست‌ داده‌ و چگونه‌ می ‌شود مورد از دست‌ رفته‌ را برای‌ او جبران‌ کنیم.
 - در مورد پرخاشگری، شیطنت‌ و مصرف‌ دارو بایستی‌ حتماً با پزشک‌ متخصص‌ ارتباط‌ داشته‌ باشیم‌ تا کودک‌ از نزدیک‌ مورد معاینه‌ قرار گیرد.
 - هنگامی‌ که‌ شخص قربانی‌ خشونت‌ در مدرسه‌ شده‌ است، بایستی‌ با مسئولان‌ مدرسه‌ صحبت‌ کنیم‌ و لازم‌ است‌ که‌ ایشان‌ طبق‌ قانون‌ و مقررات‌ خاص‌ با کودکان‌ خشونت گرا برخورد کنند؛ و نیز کودکانی‌ را که‌ قربانی‌ خشونت‌ شده‌اند براساس‌ رفتارهای‌ خوبشان‌ مورد تشویق‌ و تأیید قرار دهند.
  - چنانچه‌ نوع‌ پرخاشگری‌ فرد خصمانه‌ است، بایستی‌ او‌ را از آزار و اذیت‌ کردن‌ دور کنیم‌ تا مجبور نباشد برای‌ تلافی‌ و انتقام، افراد دیگر را اذیت‌ کند؛ و اگر پرخاشگری‌ از نوع‌ وسیله‌ ای‌ است، بایستی‌ راه‌های‌ دیگری‌ را جهت‌ مطرح‌ کردن‌ کودک‌ بر گزینیم‌ تا او ناچار نباشد از روش‌ خشونت‌ برای‌ جلب‌ توجه‌ استفاده‌ کند.
ارائه راه حل :
باتوجه به مشاهدات انجام شده از رفتار  دانش آموز درشواهد دو ومقایسه آن با اطلاعات شواهد یک وصحبتهای انجام شده با مدیر مدرسه ، فعالیت های گروهی که تاکید بر همکاری گروهی با دیگران داردراهکار عملی مناسبی در کاهش رفتار های پرخاشگرانه دانش آموزان می باشد.
زیرا مباحث گروهی ؛همکاری ؛مسؤلیت وپیگیری مسائل مورد علاقه دانش آموز باعث تشویق آن ها شده وبا این عمل آن ها طعم موفقیت را می چشندپس باید کارها وفعالیت هایی پیرامون آن مسائل ایجاد کنیم.
۱- محدوديت هايي براي کنترل پرخاشگري وضع کنيد و آنها را به اطلاع کودک برسانيد.
۲- مدل هاي پرخاشگري را به حداقل برسانيد. مي توانيد از راهکارهاي زير استفاده کنيد:
الف) ساعاتي را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی مي بيند، محدود کنيد.
ب)فیلم ها، تصاوير و روزنامه کودک را به دقت انتخاب کنيد.
ج) الگوهايي را در اختيار کودک بگذاريد که پرخاشگرانه نباشند.
ح)همراه کودک برنامه های تلویزیونی را ببينيد و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسير کنيد.
۳- همدلي را افزايش دهيد. آگاهي کودک را نسبت به رنجي که بر اثر پرخاشگري او در افراد يا حيوانات به وجود مي آيد، افزايش دهيد.
۴- رفتارهايي را که مغاير با رفتار پرخاشگرانه است، تقويت کنيد.
۵- به جاي کودک پرخاشگر، به کودکي که به وي پرخاش شده توجه کنيد.
۶- نحوه ي ارتباط کودک را با افرادي که با او زندگي مي کنند، مورد بررسي قرار دهيد.
۷- اگر قرار است کودک به دليل رفتار خشونت آميزش تنبيه شود، بهتر است به طريقي باشد که منجر به حمله انتقامي و تلافي جويانه از طرف کودک نشود.
۸- فرصت تخليه هيجانات را براي کودک فراهم کنيد.
۹- مباحث گروهي يا خانوادگي را که تأکيد بر همکاري با ديگران دارد، به کار گيريد.
۱۰- همکاري، مسئولیت و پيگيري مسائل مورد علاقه را با دادن مسئوليت به کودکان تشويق کنيد.
۱۱- براي مهارِ رفتار کودکان، فنون محروم سازي ممکن است تا حدودي مفيد واقع شود. بنابراين رفتارهاي پسنديده را به وضوح تشريح کنيد و پاداش ها و کيفرهاي آنها را بيان نماييد.
۱۲- فعاليت هاي ساعتي او را در صورت امکان با شرکت کودکي ديگر طراحي کنيد.
۱۳- از تنبيهات بدني پرهيز کنيد.
۱۴- علت رفتار پرخاشگرانه وي را بيابيد.
۱۵- ثبت وقايع روزانه، بازي درماني، بازي هاي جالب، جمله سازي و گوش دادن فعال ممکن است به عنوان کمکي در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود.
۱۶- به کودک بفهمانيد که با هر رفتار خشونت آميز، خود را از شما بيشتر دور مي کند.
۱۷- از کودک پرخاشگر بخواهيد الگوي مطلوبي براي خود بيابد و فهرستي از رفتارهاي الگو را در کوتاه مدت اجرا نمايد.
۱۸- با کودک قرارداد رفتاري ببنديد تا براي رفتارهاي مطلوبش جايزه دريافت کند و نتيجه اعمال نامطلوبش را ببيند.
نتیجه گیری :به‌ طور کلی‌ خشونت‌ و پرخاشگری‌ بیشتر عامل‌ بیرونی‌ دارد و فقط‌ در موارد خاص‌به‌ علل‌ درونی‌ مربوط‌ می‌ شود. والدین‌ در درجه‌ اول، بایستی‌ محرک‌های‌ محیطی‌را که‌ باعث‌ تحریک‌ خشم‌ و ایجاد خشونت‌ در فرزندشان‌ می ‌شود شناسایی‌ و سپس‌برای‌ رفع‌ آن‌ به‌ کمک‌ روان شناسان‌ و متخصصان‌ اقدام‌ نمایند.برای درمان پرخاشگری گام اول شناخت و ریشه یابی علت یا علل پرخاشگری است با شناخت این عوامل می‌توان همکاری‌های لازم را برای کاستن از میزان و شدت پرخاشگری ارائه نمود مانند سرگرم نمودن فرد مهر و محبت و دلجویی آموزش تنهایی فکرکردن صبرو متانت نشان دادن در مواقع پرخاشگری تشویق جهت استحمام وروش گرفتن اجرای عدالت در منزل برآورده کردن نیازهای کودکان و نوجوانان مساعد ساختن جو آزادی‌های کنترل شده جلوگیری از توهین و ناسزا گفتن به آنها ویا مقابله به مثل نکردن با آنها جلوگیری از تهدید و ترساندن الگوهای خوب را به آنها نشان دادن رهنمودهایی در مورد سازش و جوشش با دیگران تشویق به بازیهای گروهی و رعایت بتراکت و قوانین در زندگی با دیگران عادت دادن به آنا به گذشت یاد دادن انتقاد صحیح به آنها جهت تخلیه و سبک شدن و آرامش یافتن و درپایان چنانچه رعایت عوامل فوق تأثیری نداشت می‌توان از عوامل دیگری مانند توبیخ اخطار تحکم علامت مقابله به مثل تنبیه و قهرو... استفاده نمود.
منابع :
1- اکبری، ابوالقاسم، مشکلات نوجوانان و جوانان، چاپ دوم نشر ساوالان، تهران، سال ۱۳۸۱
2- نلسون، ریتاولکس، الن سی، ایزارائل : اختلالات رفتاری کودکان
3   حسين آزاد،1380، آسيب شناسي رواني(2)، انتشارات بعثت، تهران
4 -    پريرح داددستان، 1382 ، روان شناسي مرضي (1)،انتشارات نور، تهران
5 -    پريرح داددستان، 1382 ، روان شناسي مرضي (2)،انتشارات نور، تهران
6 -    علي دلاور، 1379، روش تحقيق در علوم تربيتي، انتشارات رشد، تهران
7 -    علي دلاور، 1380، آمار استنباطي، انتشارات رشد، تهران
 
  • مشخصات
  • دانلود
4.7 /5 20 5 1
نظرات خود را اینجا بنویسید

مقاله و تحقیق رایگان راههای کاهش پرخاشگری Average rating: 4.73320407491792, based on 89 reviews from $0.0000 to $0.0000
کانال ایتا: https://eitaa.com/tarhejaberr