زکریا رازی مقدمه محمّد زَکَریای رازی (
۲۵۱ه.ق. – ۳۱۳ه.ق
.)
پزشک،
فیلسوفو
شیمیدانایرانیکه آثار ماندگاری در زمینهٔ
پزشکیو
شیمیو
فلسفهنوشته است و بهعنوان کاشف
الکلو
جوهر گوگرد(
اسید سولفوریک)مشهور است
. به گفته
جرج سارتن، پدر
تاریخ علم، رازی «بزرگترین پزشک اسلام و قرون وسطی بود.» این دانشمند ایرانی از آنجا که کتابهای خود را به
زبان عربیمینوشت، نزد غربیان به
جالینوسعرب نیز مشهور بودهاست
. نام وی
محمد و نام پدرش
زکریا و کنیهاش
ابوبکر است. مورخان شرقی در کتابهایشان او را
محمد بن زکریای رازی خواندهاند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نامهای
رازس Rhazes=razes و
الرازی Al-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. به گفته
ابوریحان بیرونیوی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در
ریزاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی
عودمینواخته و گاهی
شعرمیسرودهاست. بعدها به
زرگریو سپس به
کیمیاگریروی آورد. وی در سنین بالا
علم طبرا آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آنکه در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان
چشمبه پزشکی روی آورد
.[۳]در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی طب را در
بیمارستانبغدادآموختهاست، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین
دانشگاهجندی شاپوربودهاست و رازی برای آموختن
علمبه بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی، به ری بازگشت و عهدهدار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایتهای مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با
مواد شیمیاییچون بخار
جیوهمیداند
. مهمترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب «فهرست کتب رازی
» نوشتهٔ ابوریحان بیرونی است. در این کتاب تولد رازی در غرهٔ شعبان
۲۵۱ (قمری)ه.ق و درگذشت او در پنجم شعبان ۳۱۳ ه.ق. ثبت شدهاست. ضمنا «در این رساله ابوریحان علاوه بر آن که صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز بهطور دقیق آوردهاست
.»[ اما در منابع مختلف تاریخهای متفاوتی در مورد تولد و مرگ رازی آمدهاست
. رازی مردی خوشخو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آنها برنمیداشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی برخلاف بسیاری از پزشکان که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امراء و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشتهاست
. رازی طبیبی حاذق و پزشکی عالیقدر بود و در زمان خود شهرت بهسزایی داشت. رازی از زمرهٔ پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان طب امروزی نیز بهکار میرود، مخصوصا در درمان بیماران با مایعات و
غذا. پزشکان و محققین از کتابها و رسالات رازی در سدههای متمادی بهره بردهاند
. ابنسینارازی را در طب بسیار عالیمقام میداند و میتوان گفت برای تالیف
قانوناز حاوی رازی استفاده فراوان کردهاست
. زندگی نام وی
محمد و نام پدرش
زکریا و کنیهاش
ابوبکر است. مورخان شرقی در کتابهایشان او را
محمد بن زکریای رازی خواندهاند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نامهای
رازس Rhazes=razes و
الرازی Al-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. به گفته
ابوریحان بیرونیوی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در
ریزاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی
عودمینواخته و گاهی
شعرمیسرودهاست. بعدها به
زرگریو سپس به
کیمیاگریروی آورد. وی در سنین بالا
علم طبرا آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آنکه در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان
چشمبه پزشکی روی آورد
.[۳]در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی طب را در
بیمارستانبغدادآموختهاست، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین
دانشگاهجندی شاپوربودهاست و رازی برای آموختن
علمبه بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی، به ری بازگشت و عهدهدار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایتهای مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با
مواد شیمیاییچون بخار
جیوهمیداند
. رازی در تاریخی بین
۵شعبان۳۱۳ه .ق الی
۳۱۳ه.ق. در ری وفات یافتهاست. مکان اصلی آرامگاه رازی نامعلوم است
. در مورد تاریخ تولد و مرگ رازی مهمترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب «فهرست کتب رازی
» نوشتهٔ ابوریحان بیرونی است. در این کتاب تولد رازی در غرهٔ شعبان
۲۵۱ (قمری)ه.ق و درگذشت او در پنجم شعبان ۳۱۳ ه.ق. ثبت شدهاست. ضمنا «در این رساله ابوریحان علاوه بر آن که صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز بهطور دقیق آوردهاست
.»[ اما در منابع مختلف تاریخهای متفاوتی در مورد تولد و مرگ رازی آمدهاست
. تولد مرگ در مورد تاریخ درگذشت رازی نیز اختلاف زیادی وجود دارد در
فرهنگ معینپس از ذکر ۳۱۳ ه.ق نوشته شدهاست:«و به قولی ۳۲۳ ه.ق
.»[۱۲]و در لغتنامهٔ دهخدا نیز پس از ذکر همان ۳۱۳ ه.ق در مورد درگذشت رازی آمدهاست:«زرکلی از
ابنالندیمو مولف نکت الهمیان و وفیات مرگ او را در ۳۱۱ ه.ق. نوشتهاست .
» «در این باب نیز بین مورخان اختلاف نظر است، مثلاً قفطی و ابنصاعد اندلسی و
ابوالفرج ملطیدر
مختصر الدول و جرجی زیدان در کتاب
تاریخ آداب اللغه العربیه وفات رازی را سال ۳۲۰ هجری ذکر کردهاند. ابن ابی اصیبه از قول ابوالخیر حسن بن سوار بن بابا (که تقریباً همزمان با رازی بودهاست) وفات رازی را سال ۲۹۰ و اندی و یا ۳۰۰ و کسری و به اعتبار دیگر ۳۲۰ آوردهاست .
استادان و شاگردان درباره استادان و پیشکسوتهای رازی میان کارشناسان و تاریخنویسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی او را شاگرد علیبن ربن طبری و ابوزید بلخی میدانند اما عدهای دیگر بنا بر شواهد و دلایلی این موضوع را رد میکنند
. ناصرخسرودر زادالمسافرین صفحهٔ۹۸ از شخصی بهنام
ایرانشهریبهعنوان «استاد و مقدم» محمد زکریا نام میبرد اما هیچ نشانی از این شخص بهدست نیامدهاست. از این نامها به عنوان شاگردان رازی یاد شدهاست:
یحیی بن عدی،
ابوالقاسم مقانعی،
ابن قارن رازی،
ابوغانم طبیب،
یوسف بن یعقوب،
محمد بن یونسو
ابوالحسن طبری. اخلاق و صفات رازی رازی مردی خوشخو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آنها برنمیداشت و نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بود. رازی برخلاف بسیاری از پزشکان که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امراء و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشتهاست
. ابنالندیمدر کتاب
«الفهرست» خود میگوید: «تفقد و مهربانی به همه کس، به ویژه فقراء و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادتشان میرفت و مقرریهای کلانی برای آنها گذاشته بود
.»[۱۴]رازی در کتابی به نام صفات بیمارستان این عقیده را ابراز میدارد که هر کس لایق طبابت نیست و طبیب باید دارای صفات و مشخصههای ویژهای باشد. رازی درباره جاهل عالمنما افشاگریهای متعددی صورت دادهاست و با افراد کمسواد که خود را طبیب مینامیدند و اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت میکردند به شدت مخالفت میکرد و به همین سبب مخالفانی داشت.
پزشکی رازی طبیبی حاذق و پزشکی عالیقدر بود و در زمان خود شهرت بهسزایی داشت. رازی از زمرهٔ پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان طب امروزی نیز بهکار میرود، مخصوصا در درمان بیماران با مایعات و
غذا. پزشکان و محققین از کتابها و رسالات رازی در سدههای متمادی بهره بردهاند
. ابنسینارازی را در طب بسیار عالیمقام میداند و میتوان گفت برای تالیف
قانوناز حاوی رازی استفاده فراوان کردهاست
آبله و سرخک رازی اولین کسی است که تشخیص تفکیکی بین
آبلهو
سرخکرا بیان داشتهاست. وی در کتاب آبله و سرخک خود به علت بروز آبله پرداخته و سبب انتقال آن را عامل
مخمراز راه
خوندانستهاست و ضمن معرفی آبله و سرخک بهعنوان بیماریهای حاد، نشانههایی از بیخطر یا کشنده بودن آنها را بیان میدارد و برای مراقبت از بیمار مبتلا به این بیماریها روشهایی را توصیه میکند از جمله به عنوان اولین طبیب استفاده از پنبه را در طب آورده و به منظور زخم نشدن بدن بیماران آبلهای از آن بهره میبرده و در مراقبت از چشمها و پلک و گلو و بینی این بیماران توصیه فراوان کردهاست. در کتاب آبله و سرخک رازی در مورد آبله و سرخک چه قبل از ظهور بیماری و چه بعد از آن و جلوگیری از عوارض بیماری به اندامهای بدن تدابیری آورده شدهاست
. تشریح در دوران رازی تشریح جسد انسان رواج نداشت و این کار را ناپسند و خلاف آموزههای دینی میدانستند و عموماً به تشریح
میمونمیپرداختند. رازی در کتابهای خود از جمله کتاب
الکناش المنصوریاز تشریح استخوانهای و عضلات،
مغز، چشم، گوش، ریه،
قلب، معده و کیسه صفرا و… سخن گفتهاست و طرز قرار گرفتن
ستون فقراتو سوراخها و زائدههای آن و نخاع شوکی را به خوبی شرح دادهاست. رازی نخستین پزشکی است که برخی از شعبههای
اعصابرا در
سرو
گردنشناخته و پیرامون آنها توضیحاتی دادهاست
. درمان بیماریهای داخلی رازی اسراف در دارو را بسیار مضر میداند، وی معتقد بودهاست تا ممکن است مداوا با غذا و در غیر اینصورت با داروی منفرد و ساده وگرنه با داروی مرکب به عمل آید. رازی میگوید: «هرگاه طبیب موفق شود بیماریها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیدهاست .
وی بسیاری از داروها را روی حیوانات امتحان کرده و اثرات آنها را ثبت و تشریح کردهاست و سپس برای بیماران تجویز میکردهاست
. جراحی گرچه رازی به عنوان پزشک مشهور است اما بعضی از مورخان او را به نام
«جراح» میشناسند. از مطالعهٔ آثار وی چنین برمیآید که در جراحی صاحبنظر بودهاست. وی درباره «سنگ کلیهها و مثانه» کتابی نگاشته و درآن تاکید کردهاست در صورتی که درمان سنگ مثانه با راههای طبی مقدور نباشد، باید به عمل جراحی پرداخت و در این کتاب از اسبابی که با آن عمل سنگ مثانه را انجام میداده، نام میبرد. رازی اولین طبیبی است که در عالم طب از
سلمفصلی انگشتان صحبت کردهاست. در شکستهبندی و دررفتگیها قدمهایی برداشته و آثاری از خود به جا گذاشتهاست
. تغذیه رازی از اولین افرادی است که بر نقش
خوراکدر تندرستی و درمان پافشاری بسیار دارد. رازی کتابی درباره
خوراکدارد به نام «منافعالاغذیه و مضارها» که یک دوره کامل بهداشت خوراک است و در آن از خواص
گندمو سایر حبوبات و خواص و ضررهای انواع
آبهاو
شرابهاو مشروبات غیرالکلی و گوشتهای تازه و خشک و
ماهیهاو… سخن گفتهاست و فصلی در باب علل و جهات اشتها و هضم غذا و
ورزشو غذاهای گوارا و پرهیزهای غذایی و مسمومیتها دارد
. شیمی و داروسازی رازی تحصیل شیمی را پیش از پزشکی شروع کردهاست و در آن آثاری چشمگیر از خود برجا گذاشتهاست. عمدهٔ تأثیر رازی در شیمی طبقهبندی او از مواد است. او نخستین کسی بود که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حیوانی تقسیم کرد. وی پایهگذار
شیمی نویناست؛ با وجود آنکه کیمیاگری را باور دارد. «هر چند که بعضی از کیمیاگران معاصر در ایران نوعی از تبدل ناقص
فلزاترا به
طلا «تبدل رازی» مینامند. ولی چون رازی از دیدگاه مراحل بعدی علم در نظر گرفته شود، باید او را یکی از بنیانگذاران علم شیمی بدانیم در کتاب «سرّ الاسرار» او میخوانیم که مواد را به دو دسته فلز و شبه فلز (به گفته او جسد و
روح) تقسیم میکند و اگر در این زمینه اشتباهاتی میکند، چندان گریزی از آن ندارد. برای نمونه
جیوهرا
شبهفلزمیخواند در صورتی که فلز بودن جیوه اکنون آشکار است
. کشفهای بسیار به رازی نسبت داده میشود از جمله
: - رازی کاشف الکل است.
- از تأثیر محیط قلیاییبر کانه پیلیت، اسید سولفوریکفراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک بدست آوردن دیگر اسیدهاآسان بود
- از تأثیر آبآهک بر نوشادور (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک بدست آورد.
- با اثر دادن سرکهبا مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آنها را زخم را شستشو میدادند
- از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم کرد
- برای نخستین بار از نارنج اسید سیتریکتهیه کرد.
- او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.
فلسفه رازی از تفکرات فلسفی رایج عصر خود که
فلسفهارسطویی- افلاطونیبود، پیروی نمیکرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه همعصر و پس از خود قرار گرفت. همچنین عقایدی که درباره
ادیانابراز داشت سبب شد موجب تکفیر اهل
مذهبواقع شود و از اینرو بیشتر آثار وی در این زمینه از بین رفتهاست. رازی را میتوان برجستهترین چهره خردگرایی و تجربهگرایی در فرهنگ ایرانی و اسلامی نامید. وی در فلسفه به
سقراطو افلاطون متمایل بود و تأثیراتی از افکار
هندیو
مانویدر فلسفه وی به چشم میخورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمیشد بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار میداد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان میدارد و این را حق خود میداند که نظرات دیگران را تغییر دهد و یا تکمیل کند. از آراء رازی اطلاع دقیقی در دست نیست جز در مواردی که در نوشتههای مخالفان آمدهاست. در نظر رازی جهان جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفهاست و روانها از تیرگی این عالم پاک نمیشود و نفسها از این رنج رها نمیشوند مگر از طریق فلسفه... در فلسفه اخلاق رازی مساله لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی بهوسیله امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت میکند. رازی فلسفه را چنین تعریف میکند که چون «فلسفه تشبه به خداوند عزوجل است به قدر طاقت انسانی» و چون آفریدگار بزرگ در نهایت علم و عدل و رحمت است پس نزدیکترین کسان به خالق، داناترین و عادلترین و رحیمترین ایشان است
. رازی با وجود آنکه به
خداو
ماوراءالطبیعهاعتقاد داشت
، نبوتو
وحیرا نفی میکرد و ضرورت آن را نمیپذیرفت و در دو کتاب «فیالنبوات» و «فی حیل المتنبین» به نفی نبوت پرداختهاست
.[۱۹] «از تعلیمات او این بود که همه آدمیان سهمی از خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح درباره مطالب عملی و نظری بهدست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند، در حقیقت دین زیانآورد است و مسبب کینه و
جنگ. نسبت به همه مقامات همه سرزمینها شک داشت .این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی بر علیه او شد و او را
ملحدخواندند و آثار او را رد کردند
. ویژگی رازی در این بود که بنای فلسفه اش را نه بر مبنای دو فرهنگ مسلط یونانی و اسلامی، که بر مبنای فلسفه ایرانی و بابلی و هندی پایه گذاری کرده بود. مهمترین سؤال فلسفی او این بود: «اگر خداوند خالق جهان است، چرا پیش از خلق جهان جهان را خلق نکرد ؟
در ماوراءالطبیعه رازی پنج اصل وجود دارند که قدیم هستند و همین موجب شد که مسلمانان او را
«دهری» بدانند: خالق،
نفس کلی،
هیولی اولی (ماده اولیه)، مکان مطلق، و زمان مطلق یا
دهر .
آثار رازی در مورد آثار رازی در
لغتنامهٔ دهخداآمدهاست: «ابنالندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یکصد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب «فهرست کتب رازی» یکصد و هشتاد و چهار دانستهاند. «کتابهای رازی برحسب فهرست بیرونی بدین ترتیب تقسیم موضوعی میشود: ۵۶ کتاب در طب، ۳۳ کتاب در طبیعیات، ۷ کتاب در منطق، ۱۰ کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعا بالغ بر یکصد و هشتاد و چهار مجلد میشود و ابن اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمیشمارد
.[۲]محمود نجمآبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان: مولفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکریای رازی نوشته است. که در سال ۱۳۳۹ بهوسیله انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است در این کتاب فهرستهای ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و قفطی و ابن اصیبعه با یکدیگر تطبیق داده شدهاست و در مجموع دویست و هفتاد و یک کتاب و رساله و مقاله فهرست شدهاست
. الحاوی • الکناش المنصوری • المرشد • من لایحضره الطبیب • کتاب الجدری و الحصبه • دفع مضار الاغذیه • الابدالو سایر
یادبود به پاس زحمات فراوان رازی در
داروسازیروز
پنجم شهریورماه (۲۷اوت)، روز بزرگداشت زکریای رازی شیمیدان بزرگ ایرانی و روز داروسازی نامگذاری شده است
. گفتارهایی از رازی - «اگر همه میتوانستند از استعدادهای خود درست بهره بگیرند، دنیا همان بهشت موعود میشد که همه میخواهند.»
- «تجربه بهتر از علم طب است.»
فارسی - الفهرست، ابنالندیم، تهران، ۱۳۵۰.
- ایران بعد از اسلام، عباس خلیلی، جلد۱و۲، تهران، ۱۳۳۵.
- تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، تا اواسط قرن پنجم هجری، دکتر ذبیحالله صفا، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۶.
- فرهنگ نفیسی، دکتر ناظمالاطباء، پنج جلد، تهران، ۱۳۴۳.
- فیلسوف ری، دکتر مهدی محقق، تهران، ۱۳۵۰.
- یک نابغه بزرگ ایرانی(رازی طبیب ایرانی)، دکتر محمود نجم آبادی، ۱۳۴۱.
- اساطیر ایرانی، مهرداد بهار، تهران، بنیاد فرهنگ، ۱۳۵۲.
- ری باستان، حسین کریمان، دو جلد، انجمن آثار ملی،.۱۳۴۶
- مولفات و مصنفات رازی، محمود نجم آبادی، دانشگاه تهران، ۱۳۳۹.
- ترجمه تاریخ علم، جرج سارتن، احمد آرام، تهران، ۱۳۳۶.
- ترجمه میراث ایران، به قلم سیزده تن از خاورشناسان، تهران، ۱۳۶۳.
- میراث باستانی ایران، ریچارد فرای، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران، ۱۳۴۴.
- الانیه عن حقایق الادویه، موفقالدین ابومنصور علیالهروی، ترجمه توسط عبدالخالق آخوندوف بادکوبهای – انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
- تاریخ ادبیات ایران، انگلیسی، پرفسور ادوارد براون، ترجمه رشید یاسمی، تهران ۱۳۱۶
- حکیم رازی، پرویز اذکایی، تهران، ۱۳۸۲.
عربی - فهرست کتب محمد بن زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، به کوشش پاول کراس، پاریس، ۱۹۳۶میلادی.
- تاریخ آداب اللغة العربیة، جرجی زیدان، پنج جلد، مصر۱۹۱۲میلادی.
- تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، ۱۳۳۶.
- تاریخ البیمارستانات فی الإسلام، دکتر احمد عیسی بیک، دمشق، ۱۳۳۷.
زبانهای اروپایی - پزشکان بزرگ، انگلیسی، (به انگلیسی: The great Doctors )، هنری ا. سیجریست (به انگلیسی: Henry E. Sigerist )، نیویورک،۱۹۵۸میلادی
- تاریخ طب، انگلیسی، (به انگلیسی: History of Medicine )، دکتر راف. ه. میجر (به انگلیسی: Ralph H. Major )، ۱۹۵۴میلادی.
- تاریخ طب در ایران، انگلیسی، (به انگلیسی: A Medicine History of Persia)، دکتر سیریل الگود (به انگلیسی: Dr. C. Elgood)، کمبریج (انگلستان)، ۱۹۵۱ میلادی.
- زندگی و کارهای رازی، انگلیسی، (به انگلیسی: Life and work of Rhazes)، س. ا. رنکینکس انگلیسی، (به انگلیسی: S.A. Rankings))، لندن، ۱۹۱۳میلادی.
- تاریخ طب و داروسازی و دندانپزشکی و دامپزشکی، فرانسوی، (به فرانسوی: Histoire générale de la médicine et de la pharmacie et de I'art dentaire et de I'art vétérinaire))، با شرکت عدهای از دانشمندان تاریخ طب به سرپرستی پرفسور لینیل لاواستین (به انگلیسی: Prof. Laignel Lavastine)، سه جلد، پاریس، ۱۹۳۶ میلادی.
- اطباء مشهور، فرانسوی، رنه دومینان (به فرانسوی: Réné Dumenil )، ژنو، ۱۹۷۴میلادی.
- تاریخ ادبیات عرب، آلمانی،[نیازمند ابهامزدایی] (به آلمانی: Geschichte der Arabichen Litteratur)، کارل برکلمان (به آلمانی: Karl Brockelman)، لیدن (هلند)، ۱۹۳۷میلادی.
- تاریخ اطباء و علماء علوم طبیعی، آلمانی، (به آلمانی: Geschichtte der Arabichen Aerzte und Naturforscher)، فردینالدو وستنفلد، گوتینگن (آلمان)، ۱۸۹۰میلادی
منابع
- آسیموف، آیزاک. دایرةالمعارف دانشمندان علم و صنعت، جلد اول. ترجمهٔ محمود مصاحب. چاپ دوم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۲۶۶، ۱۲۷.
- ابن الندیم، محمدبن اسحاق. الفهرست. ترجمهٔ محمدرضا تجدد. تهران: اساطیر، ۱۳۸۱، ISBN 964-331-118-X.
- دهخدا، علیاکبر. لغتنامه دهخدا، جلد۴۳ شماره مسلسل ۱۹۵. زیر نظر دکتر محمد معین. تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغتنامه، ۱۳۳۴، ۵۷۷.
- «رازی، ابوبکر محمدبن زکریا». خلاصهٔ زندگینامهٔ علمی دانشمندان. ترجمهٔ محبوبین، صادق. زیر نظر احمد بیرشک. ویراستار فریبرز مجیدی. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، ۱۳۷۴، ISBN 964-5515-01-7، ۴۶۳.
- «علوم کاربردی، کیمیا و دیگر علوم خفّیه». علم در اسلام. احمد آرام. تهران: سروش، ۱۳۶۶، ۲۷۲.
- معین، محمد. فرهنگنامه فارسی جلد پنجم. چاپ نهم، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۵، ۳-۰۱۶۴-۰۰-۹۶۴، ۵۷۰.
- نجمآبادی، محمود. محمد زکریای رازی. تهران: انتشارات دانشگاه رازی، ۲۵۳۵شاهنشاهی