عنوان مقاله: شکوفایی مهارت خواندن در دانش آموزان ابتدایی معلم:
---
---
دبستان ---
آموزش و پرورش--- منطقه ---
تابستان ---
شکوفایی مهارت خواندن در دانش آموزان ابتدایی تفاوت معلم دوره ابتدایی با دوره های بعدی در این است که در دوره های بالاتر، خود مطالب درسی درصد زیادی از ذهن دانش آموز را پر می کند و دانش آموز فرصت فکر کردن به مسائل دیگر را ندارد، درحالی که در دوره ابتدایی اینگونه نیست
. تفاوت معلم دوره ابتدایی با دوره های بعدی در این است که در دوره های بالاتر، خود مطالب درسی درصد زیادی از ذهن دانش آموز را پر می کند و دانش آموز فرصت فکر کردن به مسائل دیگر را ندارد، درحالی که در دوره ابتدایی اینگونه نیست.درست است که آموزش کار اصلی معلم است، ولی معلم علاوه بر نقش آموزشی، نقش های دیگری را هم باید بازی کند و این در حالی است که با ظرافت و لطافت خاصی باید هدفهای مناسب درسی را برای دانش آموزان مشخص کرد.
هرچه ذهن دانش آموز از اهدافی که به دنبال آن هستیم روشنتر شود، مسلماً تأثیر بیشتری در امر یادگیری وی خواهد داشت. به عنوان مثال اگر به نوآموزان بفهمانیم بعد از یادگیری و خواندن و نوشتن شما قادر خواهید بود کتاب داستان بخوانید و یا می توانید برای دوست و فامیل نامه بنویسید، دانش آموز دارای انگیزه می شود.مطالب هم باید طوری باشد که با باورهای دانش آموزان هماهنگی داشته باشد. اگر مطالب درسی مخالف آنچه که دانش آموزان به آن اعتقاد دارند باشد، در ذهن آنها دوگانگی پیش خواهد آمد. یکی از مواردی که باید روی آن تأکید و با نهایت تلاش و دقت روی آن کار شود، مهارتهای خواندن است که در این گزارش سعی شده است به تفضیل به بررسی آن بپردازیم.
خواندن فعالیتی است که در آن نمادها، علامت ها و حروف به کلمه ها و جملاتی با معنای مشخص تبدیل می شوند. هدف نهایی از کسب توانایی خواندن، رسیدن به مرحله ای است که فرد بتواند نوشته ای را بخواند، آن را نقد و بررسی کند و درنهایت به نیازی از نیازهای خود پاسخ گوید.
گام نخست در رسیدن به توانایی خواندن این است که یادگیرنده چه کوچک و چه بزرگسال با چگونگی آرایش حروف و کلمات در متنی که می خواند، آشنا شود. مثلاً بداند که زبان انگلیسی را از چپ به راست و زبان های فارسی، عربی و عبری را از راست به چپ می نویسد و یا این که زبان چینی به صورت ستونی، از بالا به پایین نوشته می شود.
عمل خواندن به طور کلی اینگونه اتفاق می افتد که شخص، شکل کلمات و عبارات را روی صفحه می بیند، آن گاه این شکل ها را از طریق سلسله اعصاب بینایی به مغز او انتقال می یابند و مغز آنها را درک و وارد ذهن می کند. این جاست که شخص می تواند بخواند البته شخصی که توانایی خواندن داشته باشد و نه آدم بی سواد.
مراحل به کمال رسیدن در خواندن:
۱) آمادگی
در مرحله آمادگی، پیش از آنکه کودک بخواهد یا بتواند از متن آموزشی یا درسی چیزی یاد بگیرد، باید اطلاعاتی را کسب کند که عبارتند از: دانستنی هایی بسیار کلی درباره زبان، دانستن نام حروف الفبا و این که واژه ملفوظ یعنی هر لفظی که بر زبان جاری می شود، از چند صدای متفاوت تشکیل شده است، این که هر یک از حروف الفبا دارای صدایی خاص هستند و... در مرحله آمادگی خواندن باید به این موارد توجه داشت.
در همین مرحله است که پدر و مادر می توانند، با انجام کارها و فعالیت هایی، این روند را سرعت بخشند. فعالیت هایی مثل خواندن مطلبی برای کودک و آشنا کردن او با شکل نوشتاری زبان، از طریق نشان دادن کلمات و حروف به او، تا در نهایت کودک درک کند عبارات و نوشته هایی که می بیند، دارند داستانی را بازگو می کنند و یا دانش تازه ای را به او یاد می دهند.
از دیگر مهارت های آمادگی برای خواندن، مهارتی است که در خلال بازی با کلمه ها مثل شعرخوانی و ترانه خوانی به سبب وزن و قافیه ای که در شعر و ترانه هست، حاصل می شود.
این گونه بازی ها، به گونه ای مناسب به بچه ها کمک می کنند، همان طور که به معنی کلمات توجه می کنند به صدا و آهنگ آنها نیز توجه کنند. کودکان در این مرحله با جنبه های دیگری از زبان نیز آشنا می شوند، مثلاً کمی بزرگتر شوند، می توانند میان خط زبان مادری خودشان و خط زبانهای دیگر تمایز قایل شوند و علایم تجاری و بازرگانی را بشناسند و خود را با کتابهای «شبه خواندنی» و غیرخواندنی مشغول سازند.
کارشناسان اتفاق نظر دارند که این زود آموزی ها در خواندن، در موفقیت های آینده کودک سهم بسزایی دارند.
در مدرسه های آمادگی یا کودکستان ها معمول است که وقتی می خواهند کودکان را بپذیرند، از آنها آزمون ورودی کوچکی می گیرند تا معلوم شود چقدر توانش زبانی دارد، تا معلوم شود چقدر توانش زبانی دارد، تا چه اندازه حروف الفبا را می شناسد و در حیطه بندی و سر هم کردن حروف و کلمات چه قدر مهارت دارد.
بدیهی است بچه هایی که در این نوع آزمون ها نمره خوبی می آورند، معمولا بعدها نیز در مهارت خواندن موفق تر از بچه هایی خواهند بود که نمره پائین آورده اند.
البته معلمان با تجربه کودکستان ها اغلب به همان خوبی آزمون گرفتن و چه بسا بهتر از آن، می توانند تشخیص دهند، کدام بچه از نظر توانایی خواندن موفق تر از دیگران خواهند شد.
۲) آغاز خواندن
در سال اول دبستان باید بچه ها را با شکل نوشتاری پاره ای از کلمات که از قبل شنیده اند و معنی آنها را می دانند آشنا کرد و خواندن کلمه را نیز به آنها یاد داد. این کار به دو روش انجام می گیرد، در بعضی از مدرسه ها و نیز پاره ای از کتاب ها از همان اول به کودک یاد می دهند که شکل یک کلمه را به طور کامل بشناسد و معنی آن را یاد بگیرد.
در این روش در واقع بیشتر بر معنای کلمه تکیه می کنند. اما در روشی دیگر که روی آموزش «آواها» تکیه می کنند، ابتدا صدایی را که هر حرف الفبا نماینده آن است آموزش می دهند و سپس به شناخت کلمه به طور مستقل می پردازند.
این روش تقریبا در همه برنامه های زبان آموزی رایج در جهان به کار می رود. بدین ترتیب کودک یاد می گیرد که به طور همزمان، هم صداها را بشناسد و هم کلمه ها را. باید دانست بیش از شصت سال تجربه و تحقیق نیز نشان داده است که آموزش نظام مند آوا در سالهای دبستان، حداقل سال سوم ابتدایی، دستاورد بسیار خوبی به همراه می آورد.
معمول ترین و در واقع موفق ترین شیوه برای آموزش خواندن برنامه ای است که اجزای آن عبارتند از: دانش آموز، مجموعه ای از ابزارهای آموزشی مکمل و دیگر مواد و عناصر مربوطه. در این روش در واقع کودکان با واژگان خاص خودشان آموزش می بینند. عده ای به این روش ایراد می گیرند که با این شیوه دانش آموز چنان که باید ادبیات زبان را فرانمی گیرد و در نتیجه نیاز او به یک محتوای غنی آموزشی تأمین نمی شود.
اما مدافعان برنامه چنین پاسخ می دهند که آنچه در آغاز آموزش نیاز است، تنها تعداد معدودی لغت یا کلمه است تا دانش آموز با تمرکز روی آنها نخست کلمات را به خوبی بشناسد و آن را تلفظ کند. پس از این مرحله چون کودک دیگر در خواندن توانا شده است ،خود به خود به ادبیات روی خواهد آورد.
در دو سه سال نخست دوره ابتدایی، بچه ها داستان یا نوشته ای را می خوانند که واژگان به کار رفته در آنها، اغلب همان واژگان خودشان است، یعنی واژگانی که با آن صبحت می کنند (واژگان پایه) به تدریج که بیشتر می خوانند و یاد می گیرند آزموده تر می شوند و در روان خوانی و درک معانی و مفاهیم کلمات و عبارات پیشرفت می کنند، در نتیجه به سبب اختلافات فردی، کم کم با یکدیگر تفاوت سطح پیدا می کنند.
این تفاوت سطح ما را بر آن می دارد که بچه ها را از نظر توانایی خواندن دسته بندی کنیم و یا حق آموزش را براساس توانایی های فردی هر یک از آنها سامان دهیم.
۳) بسط و گسترش مهارت ها
یک نکته بسیار مهم در آموزش خواندن این است که از سال های چهارم و پنجم دبستان به ویژه از دوره راهنمایی به بعد فعالیت خواندن که تاکنون بیشتر بر محور خواندن قصه و داستان، با محتواها و مفاهیم معمولی دور می زد، ارتقا پیدا می کند و به خواندن نوشته هایی با محتوای مشکل و سخت تغییر جهت می دهد تا از این طریق، کودکان با ایده ها و اندیشه های تازه آشنا شوند.
در این مرحله است که باید به خاموش خوانی و بهتر بگوییم به مهارت مطالعه برای درک مطلب بیش از گذشته اهمیت داد.
این تغییر رویکرد از یاد گرفتن برای خواندن به خواندن برای یاد گرفتن، فوق العاده مهم است زیرا از این پس دانش آموز ناگزیر است از مهارت های خواندن، برای درک واقعیت ها و مفاهیم درس هایی چون مطالعات اجتماعی (تاریخ، جغرافیا و اجتماعی) علوم تجربی و سایر موضوعات درسی استفاده کند.
پیش گرفتن این خط مشی جدید برای پاره ای از دانش آموزان مشکل است. حتی احتمال می رود موجب شود که سرعت خواندن آنها نسبت به سال های پیش افت کند. این جاست که باید به اهمیت درک مطلب بیش از پیش توجه شود.
صاحبنظرانی که به درک مطلب اهمیت می دهند آن را به مثابه مجموعه ای از مهارت های فرعی خواندن می دانند.
مهارت هایی مثل استخراج معنای لغت از متن، فهمیدن هدف اصلی متن و استنباط از متن، یعنی نتیجه گیری هایی که به صراحت در متن پیاده نشده اند و بالاخره متمایز شدن نظر از عمل یا تئوری از واقعیت. چنین برآورد شده است که مهارت خواندن خود شامل حدود ۳۵۰ نوع مهارت فرعی است که باید در سال های ابتدایی آموزش داده شوند.
صاحبنظران می گویند ،هدایت چنین برنامه ای به ویژه اعمال مدیریت بر چگونگی تهیه آزمون ها و نیز تهیه تمرین های مناسب برای هر فعالیت و مهارت، برای معلم کلاس کاری است دشوار و اگر قرار باشد بر آموزش تک تک این مهارت ها نیز تاکید و اصرار شود، بچه ها را چنبره ای از به اصطلاح کاغذکاری ها گرفتار می کند و با پر کردن بیهوده اوقات آنها مانع از این می شود که دانش آموزان از خواندن و به تعبیری دیگر از ادبیات لذت ببرند.
پس از دوره راهنمایی، دوره دبیرستان یا دانشگاه، متن ها و نوشتارهای انتزاعی و تا حدی مبهم می شوند. علاوه بر این که بیش از پیش واژه های فنی و تخصصی بدان ها راه می یابند.
این جاست که دانشجو نه تنها باید اطلاعات و دانستنی های تازه ای را از متن به دست آورد، بلکه باید ضمن تحلیل انتقادی متن، از سرعت مناسب خواندن نیز به تناسب مشکل بودن متن و هدف های آن برخوردار باشد. گذراندن آموزش های مناسب و اصولی در مراحل پیش سبب می شود، دانش آموزان در این مرحله با مشکل کمتری روبه رو شوند.
۴) رشد مهارتهای خواندن
مطالعه لغت یا لغت خوانی، راهی است که دانشجویان سال های بالاتر می توانند از طریق آن مهارت های عالی خواندن را در خود تقویت کنند. راهکارهای مناسب این کار عبارتند از استفاده از فرهنگ های لغت و مجموعه ها، تجزیه لغات و نیز تلاش در درک معنی واژه ها از خلال متن آنها. باید با توجه خاصی که به کلمات و لغات جدید می کنند، دایره واژگانی خود را توسعه دهند.
طراحی تصویرهایی با قلمو و انگشت دست روی شن باعث رشد مهارتهای حرکتی ظریف کودک می شود.
کلاً نوشتن اعم از نقاشی کشیدن، رنگ آمیزی و دیگر فعالیت ها در کلاس باعث رشد و تقویت عضلات دست و هماهنگی چشم و دست و باعث بالا رفتن قدرت تمرکز کودک می شود.
مثلاً خط خطی کردن باعث پیشرفت مهارت نوشتن کودک می شود که در مراحل بعدی بسیار حائز اهمیت است.
معلم با خواندن نوشته کودک و نشان دادن واکنش نسبت به آن و البته واکنش نسبت به خود مطلب و نه نحوه نوشتن خود آن موردی از نقش ارتباطی نوشتن را به کودک نشان می دهد.
از طرف دیگر با برگرداندن نوشته کودک به او، طریقه پاسخ دادن و نیز صحیح نویسی را به کودک آموزش می دهد. به طور خلاصه می توان گفت نوشتن باعث رشد فیزیکی، اجتماعی و شناختی در کودک می شود.
از جمله مهمترین معایب در دوره پیش دبستانی می توان به این نکته اشاره کرد که حروف الفبا در حد نوشتن و آشنایی کودک باید آموزش داده شود ولی نمی توان به طور مستقیم به آنها حروف را معرفی کرد چرا که این کار باعث می شود در سالهای بعد یعنی در دوره دبستان کودک از کلاس فراری شده و باعث بی حوصلگی او به دلیل تکراری بودن مطالب درسی کلاس شود.
حرفه معلم ابتدایی باید دارای پویایی باشد. معلم باید از خود ابتکار عمل داشته باشد تا بتواند به محیط آموزشی روح بخشد.
دانش آموز دوره ابتدایی از محیطی خشک و رسمی و معلمی عصبی، پرخاشگر و غریبه و از مطالب درسی سنگین وحشت زده می شود و در او تنفر به وجود می آید.
معلم باید با تک تک دانش آموزان خود رابطه ای عاطفی و دوستانه ایجاد کند تا بتواند به مشکلات و مسائل عمیق درونی آنها راه پیدا کرده و با آنها آشنا شود.
یکی دیگر از مواردی که معلم باید در روش کاری خود حتماً به کار گیرد، کاربرد درست و به جای تشویق دانش آموز است. اصولاً یادگیری همراه با سختی و مشکلات فراوان است. اگر معلم بتواند تشویق را به موقع چاشنی آموزش نماید، مطمئناً نتیجه مطلوبی حاصل خواهد شد. برای استفاده به موقع از تشویق، معلم نیاز به تفکر و شناخت روحیات دانش آموزان، زمان استفاده آن و شرایط محیطی دارد.
اگر معلم دوره ابتدایی بتواند درحالی که محتویات دروس تعیین شده را تدریس می کند، همان مطالب را به صورت نمایشی، داستان، گردش علمی و به طور کلی استفاده به موقع از وسایل کمک آموزشی هنگام تدریس بیان کند، مطمئناً دانش آموزان با شور و هیجان بیشتر و میل و رغبت خاصی به درس توجه خواهند داشت و کشش و گیرایی آنها مسلماً صدبرابر خواهد شد.
البته نقش معلم به تنهایی به تمامی مسائل و مشکلات دوره آموزشی پاسخ نمی دهد و درصد بسیار زیادی به برنامه های آموزش و پرورش بستگی دارد. از جمله این وظایف را می توان انتخاب مطالب درسی، حجم و محتوای مطالب درسی، طراحی و ساخت مدارس ابتدایی بر مبنای اصول فنی، مهندسی و معماری که بتواند در دانش آموز کشش و گیرایی ایجادکند، ابعاد کلاس، رنگ کلاس، نور، تجهیزات، وسایل تکنولوژی و آموزشی، برنامه های خارج از مدرسه (اردوهای تربیتی، آموزشی و تفریحی)، نمایش فیلم و اسلاید، عکس، نصب پوسترهای مناسب، جمع آوری مطالب از مطبوعات، ایجاد فضای سبز و باطراوت در محیط مدرسه، انتخاب مستخدمان آموزش دیده که بتوانند مسائل دانش آموزان را درک کنند، برگزاری مسابقات میان دانش آموزان و اهدا جوائز در حضور اولیا آنها که خود می تواند تأثیر بسزایی در امر آموزش و پرورش داشته و نوآوری و خلاقیت خاصی به دانش آموزان ببخشد و... نام برد.
۱ـ روانشناسی تربیتی، (دکتر محمد پارسا ـ انتشارات سخن ـ جلد اول بهار ۱۳۷۴).
۲ـ اردونز، ویکتور (۱۹۹۸). یادگیری برای دانستن، فقیهی قزوینی مترجم مجموعه مقالات آموزش و پرورش برای قرن بیست و یکم در منطقه آسیا و اقیانوس آرام، تهران: انتشارات پژوهشکده تعلیم و تربیت.
۳ـ روف، علی، نفیسی. عبدالحسین. فقیهی قزوینی، فاطمه، مهرمحمدی، محمود. کریور، پروین (۱۳۷۸). مترجم مجموعه مقالات آموزش و پرورش برای قرن بیست و یکم در منطقه آسیا و اقیانوس آرام، تهران انتشارات پژوهشکده تعلیم و تربیت.
۴ـ نظرینژاد، محمدحسین. (۱۳۷۲). مترجم، آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان. چاپ دهم انتشارات آستانه قدس رضوی.
۵ـ لوی، ارپیه، مبانی برنامهریزی درسی و آموزشی، ترجمه: فریده مشایخ، چاپ سوم، انتشارات آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۸.