بسمه تعالي فهرست مطالب
عنوان | صفحه |
فصل اول: تعاريف و مفاهيم | |
مفهوم فنون تدريس و تعاريف آن | |
شرايط مربي از نظر قوانين موثر در تدريس | |
وظايف عمومي مربيان از ديدگاه سازماني | |
تعريف مطالعه و روش هاي آن | |
فصل دوم: آيين كلاس داري | |
هدف از بررسي آيين كلاس داري | |
نقش انگيزه | |
نقش انضباط و كنترل | |
بحث انضباط شخصي و تاثير آن در كلاس داري | |
فصل سومن: روش هاي كلي تدريس در نظام آموزشي | |
روش هاي فعال و غير فعال و قوانين اثر و نتيجه | |
هدف هاي آموزشي | |
مهايت هاي فرايند تدريس | |
الف) مهارت هاي پيش از تدريس- تعريف استاندارد- آشنايي با طرح درست و فوايد آن و فرم | |
ب) مهارت هاي بپمن تدريس: 1- تنظيم صدا و حركات فيزيكي مربي 2- حفظ شخصيت و احترام مربي 3- فروتني و ادب 4- بيان كافي مطالب درسي 5- اجتناب از ارائه مطالب غير درسي 6- اجتناب از اختلاط موضوعات 7- كيفيت بيان مطالب | |
بررسي فنون عرضه شده به كارآموز و بيان مطالب | |
ارجاع اطلاعات كافي براي كارآموز | |
انتظاراتي كه كارآموز از مراكز فني و حرفه اي دارد: | |
تقاضا و نيازهاي عمومي و كلي در پداگوژي و نحوه برخورد با ديگران | |
طريق شناخت افكار و استعدادهاي افراد | |
مهارت هاي پس از تدريس | |
فصل چهارم: كليات روش هاي تدريس | |
1- روش هاي تدريس غير فعال- شيوه مكتبي- شيوه توضيحي- شيوه سخنراني | |
2- روش هاي تدريس فعال- شيوه پرسش و پاشخ- شيوه بحث- شيوه اكتشافي | |
3- شيوه يا روش اكتشافي و روش حل مسائل | |
4- شيوه يا روش اكتشافي و روش حل مسائل | |
بحث پاياني | |
منابع و مأخذ مورد استفاده | |
تعريف فرستنده يا مربي
مربي شخصي است كه اطلاعات علمي پراكنده را متناسب با استاندارد رشته آموزشي خود تنظيم كرده و با شيوه هاي مناسب آن را به صورت مطالب ساده و قابل درك براي كارآموز تبديل و با سرعت مناسب و در سطح استعداد او انتقال مي دهد.
حال با توجه به تعريف مربي مي توان فرق بين مربي با كتاب را مقايسه و درك نمود. يعني اينكه كتاب آنچه را كه در خود دارد چه سخت باشد و چه آسان، بدون توجه به اينكه كارآموزي كه آنرا مطالعه مي كند مي فهمد يا نه مطالب را انتقال مي دهد، ولي مربي اطلاعات كتاب را درك و مطالب سخت و نامفهوم را همانند فيلتري به كنار گذاشته و جايگزين آن مطالب ساده تر و قابل درك و فهم كارآموز به كار مي برد.
شرايط مربي از نظر قوانين موثر در تدريس
- داشتن علاقه به رشته آموزشي خود
- داشتن صبر و حوصله در جهت انتقال اطلاعات
- تسلط كامل به علوم فني مورد نياز
- توانايي ايجاد نظم و انضباط در محيط آموزشي
- داشتن فن بيان مناسب
- توانايي ايجاد روابط خود و صميمي با كارآموزان
در چه شرايطي مربي مي تواند اطلاعات علمي خود را به كار آموز موثرتر انتقال دهد؟
- كارآموز به او اطمينان و اعتبار را در نظر داشته باشد.
- داشتن نظم و انضباط در كلاس آموزش.
- داشتن فن باين تن صداي مربي بسيار تاثير گذار است.
- توجه كردن مربي به افراد كم توجه و يا بي توجه.
- توجه به سطح اطلاعاتي كارآموزان و ميزان استعداد و توانايي آنها.
- پرهيز از ايجاد سدهاي ارتباطي.
- از نظر (مادي- معنوي- امنيت شغلي و ايمني) تامين باشد.
كارآموز در چه شرايطي مفاهيم آموزشي را بهتر درك مي نمايد؟
- داشتن علاقه و انگيزه و شناخت و درك علت فراگيري رشته آموزشي.
- فراهم بودن عوامل رفاهي (نور- گرما- سرما- صدا- زاويه ديد كارآموز نسبت به مربي و كلاس به صورتي قرار گيرد كه همه شاگردان قادر به ديدن و شنيدن حرفهاي او باشند)
- نياز بازار كار به حرفه آنها.
- آمادگي روحي و جسم و داشتن استعداد اوليه
- برخورد مناسب استاد.
- توضيح كامل و توجيه در مورد برنامه يا رشته آموزشي
در نظام فنون تدريس به دو عامل مهم آموزش تئوري و هم عملي توجه بيشتري شده است و تاكيد هميشه در تلفيق انها بوده است، چرا كه باعث مي شود خواسته هاي بيان نشده را در تئوري بتوان در علم بيان نمود و مسائل را با ديدي بازتر و ملموس تر به مشاهده كارآموزان گذارد.
وظايف عمومي مربيان از ديدگاه سازماني
- تقويت و پرورش قوه تفكر در كارآموزان:
برداشتي كه اكثر ما از تفكر داريم و كم و بيش در جامعه ما رواج دارد يك برداشت صد درصد صحيح و بدون اشكال نبوده. لذا بايد ابتدا معناي صحيح آن روشن شود تا درباره تقويت و قدرت بخشيدن آن در افراد به طور صحيح گام برداريم.
اصولا زماني بانسان بهتفكر مي پردازد كه با مشكل و مسئله مهمي برخورد كند. و يا مطالبي را به خاطر آورده باشد. با اين تعريف مشخص مي شود كه انسان به تفكر نمي پردازد و نمي انديشد مگر در هنگامي كه دچار مشكلي گردد و احتياح به كار و تلاش يكي از عوامل مهم در امر تفكر و رسيدن به هدف است.
2-ايجاد تفكر عملي: معمولا اينگونه تفكر در مسائل روزمره و عادي جريان دارد و بيشتر براي تنظيم كار و وظايفي كه در قبال آن مسئوليت دارد معطوف مي شود.
4- ايجاد تفكر خلاق:
در اينگونه تفكر بيشتر به مسائل و مشكلاتي كه حل آن مشكل بوده و نياز به تلاش فكري بسيار نياز دارد پرداخته مي شود و در اين راستا براي حل مسائل مشكل راه حل هاي جديد كشف مي گردد و معمولا در اينگونه انديشه و تفكر است كه به اختراعات بسيار مهم مي انجامد. آنچه مد نظر است دقت نظر به تعاريف ياد شده تفكر خلاق است كه بايد مورد توجه قرار گيرد و همه مربيان و مسئولين در اين رابطه تلاش كنند.
اما آنچه ما در مراكز آموزش و پرورش و تمام مراكز آموزشي شاهد و ناظر آن هستيم غير از آن چيزي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. و با يك بررسي بسيار سطحي متوجه خواهيم شد كه مراكز آموزشي ما با اتخاذ روش هاي خشك و بي روح و طبق يك عادت ديرينه مشغول به كار هستند و از هرگونه راه حل جديد كه از ناحيه دانشجو بخواهد ارائه شود مخالفت مي ورزند و با ايجاد يك محيط انضباطي سخت موجب ركود هرگونه تفكر تازه مي شوند و اين تفكر در همه مراكز آموزشي سايه نيفكنده. اما بايد توجه داشت كه اينگونه روش ها هيچگونه پيشرفت و ترقي را به همراه ندارد.
حتي ساكت كردن دانشجويان درمحيط آموزش، مجبور كردن آنها به پذيرفتن مطالبي كه ازناحيه استاد بيان مي شود يك نوع ارزش و نشانه اداره خوب كلاس شمرده مي شود. بايد به اين نكته توجه داشت كه انتقال فراوان مفاهيم علمي و تمرين هاي تكراري هرگونه فرصت انديشيدن را از دانشجو سلب مي كند و آنچه سبب پيشرفت و تعالي هر انساني مي گردد همان ايجاد فرصت هايي براي انديشيدن است. در اينجا بايد شرايط انديشيدن را براي دانشجويان فراهم منايد و دانشجويان بايد با انديشيدن به شناخت صحيح دست يابند و اين شناخت علمي صحيح آنان را به باور تثبيت شده برسانند. در اثر ايجاد باور تثبيت شده است كه گرايش به سوي عمل تحقق مي يابد و در نهايت به انجام عمل منجر خواهد شد.
4- ايجاد يگانگي و حس همكاري:
ايجاد حس همكاري و تعاون در كاراموزان را مي توان يكي از محرك هاي اصلي پيشرفت در تمام ابعاد كارآموز دانست. به وسيله تعاون وهمكاري مي توان فرصت هايي را براي ارتباط متقابل اجتماعي و رواني و نهايتاً تكامل افراد ايجاد كرد. با ايجاد حس همكاري است كه خواسته هاي افراد آشكار شده و قابليت هاي آنان بعنوان عضوي از جامعه نمودار مي گردد. اب ايجاد حس همكاري مي توان پيشرفت و تكامل كارآموز را سرعت بخشيد. در اين رابطه با بررسي هائي كه انجام گرفته است عوامل موثر در ايجاد يگانگي و انسجام در سه مورد خلاصه كرد.
الف- مربي:
اساسي ترين نقش را در انسجام و يگانگي ايفا مي كند، با تماس مداوم با دانشجويان فرصت بسيار زيادي براي ايفاي نقش خوددارد او مي تواند با ايجاد محيطي مناسب و فراهم آوردن امكانات و لوازم مورد نياز موجبات انسجام و يگانگي را در بين دانشجويان فراهم آورد.
ب- ايجاد روابط اوليه همراه با عواطف:
درستي بين يك گروه از دانشجويان بهص ورتي كه در راه اهداف آن منافع مصالح شخصي ناديده گرفته شود از نوع روابط نخستين است و مي توان گفت كه اين بهترين نوع رابطه است. هيچ عاملي جز دوستي هاي بي شائبه و بر كنار ماندن از هدف هاي مادري و شخص نمي تواند همكلاسان را در يك موسسه آموزشي به يكديگر ارتباط دهد. به همين دليل است كه درستي هايي كه از دوران تحصيل نشأت گرفته است عميق و ريشه دار و مستمر است. و هرچه روابط نيكوتر و صميمانه تر باشد استوارتر و از يگانگي بالاتري برخوردار است.
ج- پرورش گفتاري در كارآموزان:
از آنجائي كه تمام حالات و كردار مربي در دانشجويان تاثير مي گذارد لذا گفتار و طرز بان مربي نيز از اين مقوله خارج نيست و مربي بايد توجه داشته باشد كه در هنگام بيان مطالب به گونه اي عمل نمايد كه همزمان دانشجويان به طريقه سخن گفتن و بيان مطالب را نيز فرا بگيرند و سعي كند كه بسيار روان و سليس مطالب را باين نمايد و كلمات قابل فهم و زيبا باشد تا دانشجويان با الهام از مربي در گفتار از وي پيروي نمايد.
تعريف مطالعه:
مطالعه علمي است كه با تفكر همراه است و پرورش و به كار انداختن تمام قواي فكري و اخلاقي چون قوه تميز، استدلال، تصميم، حكم، قضاوت مي گردد و از طرف ديگر توانايي در خواندن سبب ورزيده شدن حافظه و مخيله خواهد شد و موجبات درك بهتر مواد درسي را فراهم مي سازد. حال اگر مطالعه با درك معنا همراه باشد موجب پرورش شخصيت، كسب اطلاعات سودمند، برقراري رابطه حسنه با ديگران، لذت روحي و نشاط خاطر را موجب مي شود.
مطالعه و روش هاي آن:
هر كارآموز قبلا مشتاق است كه مطالعه كند و اين شيوه بسيار پسنديده را در خود تقويت كند و به صورت عادت در زندگي خود درآورد. در اين رابطه مي بينيم كه بسياري از كارآموزان نگران اين هستند كه چگونه مطالعه كنند و مي خواهند بدانند كه روش هاي آن چگونه است تا به كار بستن آن راندمان تحصيلي خود را بهبود بخشد.
فصل سوم
روش هاي كلي تدريس در نظام آموزش: روش ها به طور كلي به دو روش فعال و غير فعال تقسيم مي شوند. قبل از اينكه بخواهيم به اين روش ها توجه كنيم اصولي به نام قوانين ياديگري را معرفي مي نماييم.
قوانين يادگيري:
1-قانون اثر و نتيجه:
هرچقدر موضوع يادگيري در كار و يا زندگي فرد اثر و نتيجه خود را نشان دهد شخص نسبت به آنموضوع علاقه مندي بيشتري نشان مي دهد.
2-قانون آمادگي
شخص يادگيرنده بايتسي از نظر بدني سلامتي كامل را از نظر ذهني در حالات رواني مناسبي باشد همين طور محيط فيزيكي نقش مهمي در وضعيت اوليه يادگيري فرد خواهد داشت.
3- قانون تكرار و تمرين
در سيستم آموزشي يكي از مهمترين روش ها در جذب اطلاعات در تكرار كردن موضوع و تمرين كردن آن به صورت عملي مي باشد كه اين سيستم تكرار و تمرين مي تواند در خود موسسه يا در منزل انجام گيرد.
هدف هاي آموزشي:
هدف هاي آموزشي در مراكز آموزشي فني و حرفه اي همان فراگيري و آموختن است كه اقسام گوناگون و رشته هاي مختلفي دارد. به عبارت ديگر آموزش فراگيري معلومات و دانش ها يا شيوه عملكرد و يا تغيير رفتاري موجود است، و روش رفتاري همان كاربرد مع لومات بهدست آمده و مهارت هاي آموخته شده است. در تغيير ديگري آموزش را اينگونه تعريف نموده اند، سوق دادن دانشجو به سمت فراگيري و آموختن است. اما اكثر مربيان منظور را آموزش را همان تغيير دادن رفتار فرد مي دانند كه اين تغيير را شامل اموري از قبيل دانش، مهارت ها، نگرش ها و عادات مي دانند و اين يادگيري را ناشي از عواملي چون والدين، دوستان، جامعه اعتفقادات مذهبي، مطبوعات، رسانه هاي گروهي و محيط آموزشي مي دانند. آموزش واقعي آن است كه توانايي فهميدن را به دانشجو ببخشد و راهي باشد براي تحول همه جانبه او.
آموزش از ديدگاه افلاطون
افلاطون بر اين عقيده است كه هر جامعه اي خواهان ترقي و تعالي است و خواهان تغييراتي در تمام ابعاد و ايجاد تحول در جامعه خويش است.
لذا براي ساختن جامعه سالم و نو بايد انساني سالم و نو ساخت
به سلامت رواني دانش آموز لطمه مي زند. در اين مورد بايد گفت كه كاملا عكس اين موضوع صادق است. بدون شك حفظ انضباط شديد و بسيار دقيق در كلاس به نفع كارآموزان است و برعكس تدريس از روي بي بندي و باري مي تواند زيان بار باشد.
مسلماً سلامت رواني كار آموزان در سايه آموزشي منظم و كنترل دقيق كلاس تضمين مي شود و ما آن را انضباط دموكراتيك مي نماميم.
بحث انضباط شخصي
بهترين نوع انضباط شخصي دانست. اگر مربي بتواند به كارآموزان بايموزد كه خودشان مسئوليات يادگيري شان را بعهد بگيرند و اين مسئوليت را به انجام برسانند. موفقيت بزرگي نصيبش شده است. طرفي كه مربي مي تواند به كارآموز كمك كند در كارهايش انضباط فردي داشته باشد بقرار زير است:
- به شاگردانتان كمك كنيد تا يك سري اصول رفتاري را براي خود شان به وجود آورند. با انجام اين كار آنها را مي فهمند چه رفتاري قابل قبول است و چرا چنين رفتاري براي موفقيت گروه يا جامعه ضروري است، معلوم نبايد اين اصول را ديكته كند بلكه براي موفقيت در اين كار بايد با همكاري كارآموز و رضايت متقابل در خصوص تمام مسائل مربوطه به اين اصول دست يابد.
- به شاگردانتان كمك كنيد تا ملاك هاي رفتاري خودشان را بهبود بخشند. اين عمل بايد در طي يك فرايند آهسته صورت گيرد. براي انجام اين كار بايد كارآموزان را از فوايد و ملاك هاي سطح بالايي رفتاري و زيان مطلع كرد. در اين روند شيوه هايي همچون مربوط به روشن كردن امور ارزشمند و جلسات بحث مي توانند سودمند باشند.
- از اجراي دقيق مقررات به عنوان ابزاري د رانجام اين كار استفاده كنيد گاهي مقررات اجباري به كارآموزان مي آموزد چگونه منضبط باشند. با اجراي صحيح مقررات و وادار كردن كارآموزان به پيروي از اين مقررات كم كم در آنان به صورت عادت در مي آيد. مرباين همچنين از طريق صحبت با شاگردان خود درباره مسائل رفتاري بگونه اي كه دريابند چرا يك رفتار پذيرفتني نبوده است و كاراموز براي جبران آن رفتار نادرست چه بايد بكند و علاج آن چيست؟ به نتايج خوبي رسيده ند. در بعضي درس ها، بسياري از مقررات را كارآموزان خود به اجرا در مي آورند. ول يبهتر است كه معلمان در اين مورد از قدرت اجرايي و توان فكري دانش اموزان مطلع بانشد و اجراي مقررات را يا خود بر عهده بگيرند و يا با اگر با كمك كارآموزان اين امر واگذار مي شود با نظارت كامل انجام پذيرد.
انجام دهند و اينكه بايد آن را انجام دهند آموزش دهيد و آنها را راهنمايي كنيد و معيارهايي را مشخص كنيد كه با كمك آنها بفهمند چه زماني تكليف ها را به خوبي مطلوب انجام دهند.
5-مي توانيد از انگيزش، علايق و ايده آلها، هدف ها و طرز فكر كارآموزان در پيشبرد آموزش بهره بگيريد. براي بهبود كار از حس كنجكاوي، غرور، بازيگوشي، تمايل به موفقيت و علايق اجتماعي شان استفاده كنيد.
6-كوشش كنيد مطالب متنوع و جديدي را ارائه دهيد. در بسياري از كلاس ها همان مطالب كهنه را به شيوه اي هميشگي تكرار مي كنند. يكنواختي و خستگي حاصل از آن باعث مي شود كارآموزان كمتر به مطالعه علاقه نشان دهند.
بنابراين سعي تان اين باشد مطالب و درس هايي تازه را شيوه هايي جديد آموزش دهيد. مواد آموزشي تازه به كلاس بياوريد و جاي شاگردان را عوض كنيد. در تابلو اعلانات تصاوير جديدي نصب كنيد و تكليف هايي كه دانش آموزان بدهيد كه تاكنون انجام نداده اند، از نمايش فيلم در كلاس ها استفاده كنيد. تلاش كنيد آنچه كه آموزش مي دهيد باعث جذب كاراموزان شود، هراز گايه خنده و مزاح براي كلاس لازم است.
7-تلاش كنيد به هنگام تدريس به كارآموزان شخصيت بدهيد و با آنان با احترام رفتار كنيد. با اسم آنها را صدا بزنيد و راجع به علايق شخصي و فعاليت هاي فوق برنامه اي كه در خارج از كلاس انجام مي دهند صحبت كنيد. هنگامي كه مودب هستند و يا كار خوبي انجام مي دهند چه در كلاس و چه در خارج از كلاس از آنها تعريف كنيد. سعي كنيد تا جائي كه مي توانيد با زندگي بيرون از كلاسشان آشنا شويد. تلاش كنيد خودشان را بشناسيد، نشان دهيد كه به آنان علاقه داريد و برايشان احترام قائل هستيد. با تنظيم دوره هاي درسي و درس هايي براي آنان و تدارك تجارب خاص براي فرد فردشان كوشش كنيد آموزشي كه مي دهيد در راستاي نيازها و هدف هاي آنها باشد، نهايت سعي تان اين باشد كه هيچگاه كار آموزي در كلاس از يادتان نرود.
8-تلاش كنيد اعتماد كلاس را جلب كنيد. براي جلب اعتماد كارآموزان، دقت در تهيه مطالب آموزشي، جدي بودن كار، استفاده ازتكنيك هاي صحيح آموزشي، همدلي و احترام به شاگردان منصفانه عمل كردن و اجراي عدالت مي تواند به شما كمك كند، و اعتماد چيزي است كه تا زماني مستحق آن نباشيد نمي توانيد آن را به وجود آوريد، براي به دست آوردن آن تلاش كنيد.
نقش انضباط و كنترل
به طور يقين اگر در بوجود آوردن انگيزه قوي در شاگردان كه مناسب دوره و تدريس باشد موفق باشيم ديگر تا آنجا كه به رفتار كاراموزان در كلاسمان مربوط مي شود نگرانث نخواهيم داشت. با اين حال، بايد راه هاي دقيق تروگوناگون ديگري را به كار ببنديم تا بتوانيم رفتار مطلوب را در كارآموزان تقويت كنيم و رفتار نامطلوب را درآنان از بين ببريم در آنان از بين ببريم. اما ابتدا ببينيم انضباط خوب به چه معنا است.
در مدارس امروز به عكس گذشته كه معلم خواندن و نوشتن و حساب را (با تهديد به چوب زدن و فلك كردن) آموز مي داد، جو كلاس آزادتر و بدون زحمت تر است و معلمان نيز خودماني تر و با روئي باز تدريس مي كند. با اين همه اين چرخش به سمت مطبوع بودن جو كلاس و آزادي عمل بيشتر به آن معنا نيست كه مربيان كلاس را به حال خود رها كنند. با آن كه ديگر سكوت را نمي توان امري لازم شمرد و كلاسي را كه دانش آموزان در آن مجال صحبت نداشته باشند نبايد كلاس به حساب آورد. اما مربي مسئوليت دارد جو كلاس را به سمت يادگيري سوق دهد. معمولا در كلاسي كه بي نظمي و قيل و قال وجود داشته باشد يادگيري تحقق نمي پذيرد. اين كه در كلاس تا چه حد سكوت حكمفرما باشد و تا چه اندازه نظم در آن برقرار باشد بستگي به نوع كلاس دارد.
در كارگاه كارآموزان بيشتر بايد گفتگو كنند و تحرك داشته باشند، جلسه هاي ايراد سخنراني مستلزم توجه دقيق و جلسه هاي بحث بايد با گفتگو هاي هدف دار برگزار شود. در جلسه هائي كه شاگردان در كارگاه هاي فني كار مي كنند شبيه به كار در بخش هاي تجاري و صنعتي است. در اين جلسه ها مسائل زيادي اتفاق مي افتد كه انتظار مي رود بيشتر فعاليت ها، در اين ساعات در جهت كاري باشد كه كارآموزان در دست دارند و بايد آن فعاليتها در اين مساعدت در جهت كاري باشد كه كارآموزان در دست دارند و بايد آن را ياد بگيرند.
گاهي مربيان تازه كار از شيوه جديد كلاس داري و جو آزاد كلاس استنباط غلطي دارند و گمان مي كنند آزاد بودن در كلاس يعني هرچه كه مي خواهد اتفاق بيافتد، اين قبيل مربيان از كلاس بي خبرند. و خيلي زود كارآموزان كنترل كلاس را از دست آنان خارج خواهند كرد. نظم و ترتيب لازم است و آزادي عملي كه در اينجا اشاره كرديم يعني اين كه مربي بايد كارآموز را در تلاش براي يادگيري تشويق كند و نه اينكه وي را در يك الگو محصور كند و قدرت تفكر را از وي سلب نمايد در يك كلاس آزاد كارآموز تشويق ميشود. نظراتش را بيان كند و بدون اينكه واهمه از از خطاهايي كه سهواً مرتكب مي شود داشته باشد. نكته ديگري كه معلمان جوان را دچار تعارض مي كمند اين است كه گفته مي شود تاديب و كنترل دقيق كلاس تنفر ايجاد كند. و يادگيري برايش توام با مشقت و تنفر جلوه كند ديگر شايد نتوان تلقي او را از تحصيل تغيير داد. از سوئي ديگر چنانچه معلم واقعاً خبره باشد و در دانش آموزان يادگيري وكنجكاوي را تحريك كند و به آنان بياموزد كه چگونه مشاهده كنند، فكر كنند و به اكتشاف بپردازند. و اين احساس را در آن ها به وجود آورد كه تحصيل و مدرسه برانگيزاننده هستند همه چيز بخوبي پيش خواهد رفت.
راههايي كه مي تواند با كمك آنها انگيزه صحيح در دانش آموزان احساس كنند مورد حمايت قرار مي گيرند. به كار آموزان بفمانيد كه شما شاهد تلاش آنان هستيد، به آنها فرصت دهيد و بگذاريد خودشان را نشان دهند و تلاششان را تاييد كنيد. موفقيت و كارهاي خوبشان را مورد تشويق قرار دهيد، خصوصاً هيچ كارآموزي را كه زحمت كشيده اما موفق نشده است مواخذه نكنيد. بايد دانست كه همه گاهي مرتكب خطا مي شويم.
- مطالب يادگيري و تكليف هاي درسي بايد ارزش صرف وقت را داشته باشد و به كاراموزان نشان دهيد كه چگونه مطالعه آنها مي تواند به حال خود و جامعه شان مفيد واقع شود. تكليف ها و مطالب درسي را طوري انتخاب كنيد كه متناسب با ذوق و علاقه شاگردانتان باشد. براي بعضي از آنها بايد مطالب خاصي را تهيه كنيم. كارآموزان را تشويق كنيد در برنامه ريزي و فعاليت هاي يادگيري با شما همكاري كنند. بالاتر از همه محتوي دروس بايد بگونه اي انتخاب شود كه مرتبط با زندگي و نيازهاي جامعه اي باشد كه در آن زندگي مي كنند. بايد مطمئن شويد كه همه آنها مي دانند چرا خواندن اين مطالب اهميت دارد و با زندگي شخصي شان مرتبط است. اگر از علت انجام فعاليتي آگاهي ندارند هرگز از آنان نخواهيد دست به انجام آن بزنند.
- كلاس را سرزنده نگه داريد و نگذاريد بيروح شود. كارآموزان را از پيشرفت شان مطلع كنيد و سعي كنيد خودشان به فراگيري بپردازند. تكليف هايي را انتخاب كنيد كه به فعاليت نايز داشته باشد نه آن كه كارآموزان غير فعال شوند. دشواري تكليف ها بايد در حدي باشد كه كارآموز وادار بعه تلاش شود، اما نبايد بيش از اندازه مشكل باشد.
با كارآموزان نبايد زياد خودماني شد، اما نبايد بيش از اندازه نيز سختگيري كرد.
4- كارآموزان بايد بدانند چه كارهايي انجام دهند و چگونه انجام دهند اگر ندانند چه بايد بكنند و در چه زماني و چگونه بايد تكليف را انجام دهند، چطور ميتوان از آنان انتظار داشت كه آن را انجام دهند؟ بنابراين مطمئن شويد كه در دستور العمل ها و تكليف ها و برنامه زماني كه تعيين مي كنند نقطه ابهامي وجود ندارد به كارآموزان آنچه را كه بايد
در آن صورت روشن است كه بايد از هر كاري كه مي توانيد براي برانگيخته شدن دانش آموزان استفاده كنيد تا به كلاس درس توجه نشان دهد.
زماني در اين كار موفق خواهيد بود كه شناخت خوبي از شاگردانتان داشته باشيد و مطالب آموزشي و شيوه تدريس تان را بگونه اي تنظيم كنيد كه علاقه آنان را برانگيزد.
به زماني كه خودتان در دبيرستان تحصيل مي كرديد برگرديد؟ به يادآوريد چه درسها و كدام معلم برايتان جالب و ارزشمند بودند؟ چه چيزي در آنها بود كه توجه شما را جلب مي كرد. اينكه به دوره اي فكر كنيد كه باعث شد كه شما از يك درس و يا از طرف يك معلم سرخورده شويد. در آنها چه چيزي بود كه موجب روي گردان شدن شما گرديد.
نخستين هدف مربي كارآمد اين است كه در دانش آموز به گونه اي ايجاد انگيزه كند كه تلاش كنند در يادگيري شان از منابعي كه د راختيار دارند استفاده كنند. و تنها به مربي متكي نباشند. كاراموزاني كه بتوانند به چنين استقلال فكري برسند پس از انجام تحصيل قادر خواهند بود بدون مربي نيز به راهشان ادامه دهند. مربي با تجربه مي دانند كه اگر بنا باشد در كارآموزان انگيزه ايجاد كند بايد مطالب بسياري را علاوه بر كتاب هاي درسي آموزش دهد. در مدارس دولتي هميشه با كاراموزاني مواجه مي شويم كه نياموخته اند چگونه بخوانند تا بفهمند و بدون درك مطلب نيز علاقه بوجود نخواهد آمد.
اگر مربي حوصله بخرج دهد و سعي كند كارآموزان را بشناسد خواهد ديد كه گاهي كارآموز تمايل به كجروي دارد، كه دراين صورت مربي ميتواند با كمي ابتكار علاقه كارآموز را به درس جلب كند.
براي مثال: در يك كلاس فني و حرفه اي در درس برق مرب متوجه شد كه دانش آموزي در عقب كلاس وقت خود را بيهوده مي گذراند، بعد از يك صحبت خودماني مربي دريافت كه كاراموز مزبور به طراحي علاقمند است. به تدريج از او خواست براي كلاس چند طرحتهيه كند. كشيدن اين طرح ها به كار آموز كمك كرد تا موضوعي را كه در كلاس آموخته مي شد بهتر بفهمد. و اين واقعيت كه چنين نقش مهمي را در كلاس ايفا مي كرد به او حس اعتماد و احساس رضايتي را كه تشنه آن بود مي داد. و اين يك نمونه از طرق گوناگوني است كه چگونه بي حوصلگي و بي تلاشي را مي توان به شور و اشتياق و انگيزش براي يادگيريتبديل كرد.
توجه به اين نكته حائز اهميت است كه دانش آموز در اين سن و سال حساس ترين دوره زندگي خود را سپري مي كند. دوره اي كه مي تواند چرخش بالقوه اي را در تحصيلاتش بوجود آورد و هرگونه تاثيري را تنها در همين دوره مي توان بر او جاي گذاشت. چنانچه خستگي و احساس محبوس شدن در مدرسه در وي نسبت به درس
فصل دوم
آيين كلاسداري: - يكي از مهمترين عوامل در نظام تدريس توانايي اداره كلاس از طرف مربي مي باشد. مسئله مدريت كلاس همانند كنترل و يا مديريت يك واحد اداري با صنعتي. با اين تفاوت كه شيوه آن و نوع برخورد فرق مي كند مي باشد. 1- در اصول اوليه، مربي قبل از ورود به كلاس بهتر است به طور كامل و در حدي كه ارتباط به آموزش دارد.
در زمينه وضعيت تحصيلي، فرهنگي و حتي ميزان علاقه مندي شخص وعلت مراجعه آن به اين سيستم و نيز وضع اقتصادي خانوادگر او را در يك پرونده اي كه در جهت شناسايي بهتر ثبت نمايد. پس ساختن پرونده اطلاعاتي بسيار مهم است و زماني مي توان اين پرونده را تكميل كرد كه اعتماد كارآموزان را جلب نمود و به آنها بايد بگوييم كه اين اطلاعات به صورت محرمانه در نزد خود ما خواهد بود.
- مورد ديگر فراهم نمودن امكانات به طور مساوي براي همه كارآموزان.
- معين نمودن يك برنامه بسيار منظم و دقيق براي آموزش هاي تئوري و علمي متناسب با نوعاستاندارد و زمان تعيين شده و اين برنامه اول بايد از طرف مربي رعايت شود تا ديگران نيز به عنوان الگو آن را رعايت كنند.
- در رابطه با شخص كه به عنوانمربي مي خواهد آموزش دهد عواملي چون داشتن اطلاعات دررابطه با آن رشته بسيار ضروري مي باشد. البته اين موضوع تنها كافي نيست. چرا كه اشخاصي هستند كه فرضاً در رشته اتومكانيك به تعمير اتومبيل بسيار وارد هستندوخيلي آسان مي توانند قسمت هاي مختلف آن را تعمير نمايند ولي اگر او را در يك كلاس آموزش به عنوان يك هنر و ياتكنيك است كه همانطور كه از موضوع فنون تدريس مشخص است واژه روش يا متد به عنوان يك شيوه اي است كه مربي از طريق آن مي تواند اطلاعات را به صورت كامل انتقال دهد.
سوال: عوامل موثر در تدريس:
- داشتن اطلاعات
- داشتن حوصله و صبر و تحمل.
- توجه به رفتار و عكس العمل هاي كارآموزان مخصوصاً در دروس تئوري
- آشنايي با سدهاي ارتباطي و توانايي در برطرف نمودن آنها.
- آشنايي با انواع تيپها در برخورد.
- مرب بايد به نيازهاي كارآموزان توجه كند و به موقع در حد امكانات به آنها پاسخ دهد.
- مربي براي اينكه بتواند آموزش بهتري داشته باشد مخصوصاً در آموزش هاي فني بهتر است ازوسايل كمك آموزشي در تسريع انتقال اطلاعات استفاده نمايد.
- يكي ديگر از عوامل موثر داشتن فن بيان مناسب مي باشد.
- رعايت زمان استراحت بسيار نقش مفيدي در درك اطلاعات خواهد داشت.
- جايگاه و زاويه ديد نقش بسيار مهمي در درك و انتقال مطالب علمي تواند داشته باشد كه در طرح ذيل آمده است:
تخته سياه يا وايت برد
زاويه ديد
كارآموزان
طرح جايگاه هاي مربي و كارآموزان
نكته مهم: كارآموزان همه بايد قادر به ديدن و شنيدن صحبت هاي مربي باشند.
نقش انگيزش در يادگيري
انگيزش، انضباط و كنترل كلاس هر سه در واقع وجوه مختلف مسئله تدريس مي باشند. اگر دانشآموزان به كلاس و تدريس شما علاقه نشان دهند، در اين صورت رفتارشان سازگار خواهد بود و شما كلاسي با انضباط و موفق خواهيد داشت. چنانچه انگيزه ها با كلاس شما همخواني نداشته باشد كنترل كلاس و تلاشتان در تدريس بي نتيجه خواهد بود.
تمام تعاريفي كه براي آموزش آورده ايم، تعاريفي زيبا وخوب است. اما بايد توجه داشت كه زماني آموزش داراي ارزش واقعي است كه اولا در جامعه به كار آيد، وقتي يك فرد آموزش را در يك مركز فني وحرفه اي آموخت بتواند آن را در جامعه خويش عرضه كند و جامعه را از اين فن خود بهره مند سازد و خود نيز بتوانند از اين طريق امرار معاش كنند.
بعد از اين توسط اين آموزش ها بايد در دانشجو يك تحول اساسي ايجاد شود و او را به سوي ابتكار و خلاقيت سوق دهد و وي را براي انجام كارهاي تازه توانا ساخته و بر وسعت استعداد هاي وي بيفزايد. اما آنچه مادر جوامع درحال توسعه مشاهده مي كنيم چيزي غير از اين است و هنگامي كه به آموزشگاه ها محقق نشده نشده است. بلكه يك سلسله آموزش هاي بيروح و فاقد ارزش حقيقي است و گاه آموزشهاي اينگونه مراكز سلسله آموزش هاي ساليان قبل است كه بدون هيچ گونه توسعه و تغييري به همان صورت اوليه تدريس مي شود.
سوالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه علت عدم دگرگوني و تحول در اين گونه مراكز چيست و چرا هيچ گونه تحول اساسي در نظام آموزشي ايجاد نشده است. جواب از اين سوال را در چند امر مي توان جستجو كرد.
- عدم برنامه ريزي جدي و هماهنگ از طرف مسئولان ذيربط.
- فقدان اساتيد متبحر و مجرب در رشته هاي گوناگون.
- فقدان مديريت در اينگونه مراكز.
- عدم وجود انگيزه در اساتيد براي تدريس به علت وجود مشكلات روحي و مادي كه اين امر سبب خواهد شد هرگونه پويايي و تحول در آنان سلب شود با مطالب ياد شده در مي يابيم كه براي تدوام و استمرار يك جامعه مطلوب نيازمند به آموزش هاي صحيح و محي آموزشي مناسب هستيم.
محيط آموزشي:
مكاني است كه در آن عملكردهاي مورد تاييد يك جامعه به دانش آموزان و دانشجويان تعليم داده مي شود اين پويش كه در پي آن آموزش صورت مي گيرد تعليم و تربيت ناميده اند.
عوامل ديگري كه باعث تشديد در يادگيري مي شود را نام ببريد:
1- شدت اثر 5- عامل پيوستگي
2- عامل كاربرد 6- عامل وضوح مطلب
3- عامل پيش نيازها (آمادگي) 7- عامل انتقال صحيح
4- عامل تازگي مطلب 8- استفاده از تكنولوژي آموزشي
عوامل چهارگانه در آموزش
1- آماده ساختن 3- آزمايش نمودن
2- مطلع ساختن 4- بكارگمردن
مهارت هاي فرايند تدريس 1- مهارت هاي پيش از تدريس 2- مهارتهاي ضمن تدريس3- مهارت هاي بعد از تدريس
الف- مهارت هاي پيش از تدريس: در اين مبحث، بحث آماده سازي براي كارآموزان را شرح مي دهيم.
- آماده سازي براي كارآموزان
الف- ايجاد انگيزه و اشتياق و صبحت در مورد آينده آموزشي اين رشته كه بسيار در واقع ابهامات اوليه موثر است. و نيز در نظر گرفتن زمان مناسب براي پاسخگويي به اشكالات و يا سوالاتي كه قبل از شروع درس مورد توجه كارآموز مي باشد.
ب- يكي ديگر از موارد بسيار مهم حفظ امنيت كار آموز مي باشد كه بهتر است مربي قبل از شروع مباحث اصلي، نسبت به تذكرات لازمه در رابطه با پوشش كارآموز و استفاده از روپوش در محيط كار و نيز دستور العمل هاي ايمني كارگاه خود با صورت كامل بايد به كار آموز بيان نمود.
ج- از نظر نور، گرما، سرمار
4
– عامل تازگي مطلب 8
– استفاده از تكنولوژي آموزشي
عوامل چهار گانه در آموزش
1
– آماده ساختن 3
– آزمايش نمودن
2
– مطلع ساختن 4
– بكار گماردن
مهارتهاي فرايند تدريس
1
– مهارتهاي پيش از تدريس
2
– مهارتهاي ضمن تدريس
3
– مهارتهاي بعد از تدريس
0 الف
– مهارتهاي پيش از تدريس :
در اين مبحث بحث آماده سازي براي كار آموزان را شرح ميدهيم .
آماده سازي براي كار آموزان
الف
– ايجاد انگيزه و اشتياق و صحبت در مورد آينده آموزشي اين رشته كه بسيار در رفع ابهامات اوليه موثر است و نيز در نظر گرفتن زمان مناسب براي پاسخگويي به اشكالات و يا سوالاتي كه قبل از شروع درس مورد توجه كار آموز ميباشد .
ب
– يكي ديگر از موارد بسيار مهم حفظ امنيت كار آموز ميباشد كه بهتر است مربي قبل ازشروع مباحث اصلي نسبت به تذكرات لازمه در رابطه با پوشش كار آموز و استفاده از روپوش در محيط كار و نيز دستور العمل هاي ايمني كارگاه خود را بصورت كامل بايد به كار آموز بيان نمود .
ج
– از نظر نور گرما سرما و شرايط آرامش از نظر صدا و نيز قرار دادن ابزار آلات و وسايل مورد نياز براي كار آموز بسيار مهم است كه مربي بايد در تحويل دادن آن وسايل نظارت كامل داشته باشد .
د
– آماده نمودن طرح درس جهت آموزش براي كار آموز :
تذكر :
1
– به جهت اينكه بتوانيم طرح درس مناسبي تهيه كنيم اول بايد به استاندارد كارگاه خود تسلط كامل داشته باشيم .
0 تعريف استاندارد : مجموعه اي از مطالب جامع آموزشي است كه بعنوان سياست اصلي و يا هدف كلي هر گارگاه تدوين شده است استاندارد براي ما مشخص مي كند كه چه مباحثي بايد در اين كارگاه آموزش داده شود و مدت زمان كلي آن جقدر است و چه انتظاراتي از اين آموزش خواهيم داشت . تمام تعاريفي كه براي آموزش آورده ايم تعاريفي زيبا و خوب است اما بايد توجه داشت كه زماني آموزش داراي ارزش واقعي است كه اولاً در جامعه بكار آيد يعني وقتي يك فرد آموزش را در يك مركز فني و حرفه اي آموخت بتواند آن را در جامعه خويش عرضه كند و جامعه را از اين فن خود بهره مند سازد و خود نيز بتواند از اين طريق امرار معاش نمايد بعد از اين توسط اين آموزشها بايد در انشجو يك تحول اساسي ايجاد شود و او را بسوي ابتكار و خلاقيت سوق دهد و وي را براي انجام كارهيا تازه توانا ساخته و بر وسعت استعدادهاي وي بيفزايد اما آنچه ما در جوامع در حال توسعغه مشاهده مي كنيم چيزي غير اين است و هنگامي كه به آموزشگاهها مراجعه مي كنيم متوجه مي شويم كه تحولي كه بايد رد دانشجو ايجاد شود در اينگونه آموزشگاهها محقق نشده است بلكه يك سلسله آموزشهاي بيروح و فاقد هر گونه ارزش حقيقي است و گاه آموزشهاي اينگونه مراكز سلسله آموزشهاي ساليان قبل است كه بدون هيچگونه توسعه و تغييري به همان صورت اوليه تدريس مي شود .
سوالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه علت عدم دگرگوني و تحول در اين گونه مراكز چيست و چرا هيچگونه تحول اساسي در نظام آموزشي ايجاد نشده است جواب از اين سوال را در چند امر مي توان جستجو كرد .
1
– عدم برنامه ريزي جدي و هماهنگ از طرف مسئولان ذير بط .
2
– فقدان ا ساتيد متبحر و مجرب در رشته هاي گوناگون .
3
– فقدان مديريت در اينگونه مراكز .
4
– عدم وجود انگيزه در اساتيد براي تدريس بعلت وجود مشكلت روحي و مادي كه اين امر سبب خواهد شد هر گونه پويايي و تحول در آنان سلب شود با مطالب ياد شده در مي يابيم كه براي تداوم و ا ستمرار يك جامعه مطلوب نيازمند به آموزشهاي صحيحي و محيط آموزشي مناسب هستتيم .
محيط آموزشي : مكاني است كه در آن عملكردهاي مورد تاييد يك جامعه به دانش آموزان و دانشجويان تعليم داده مي شود اين پويش كه در پي آن آموزش صورت مي گيرد تعليم و تربيت ناميده اند .
عوامل ديگري كه باعث تشديد در يادگيري مي شود را نام ببريد .
1
– شدت اثر
2
– عامل كاربرد
3
– عامل پيش نيازها ( آمادگي )
5
– عامل پيوستگي
6
– عامل وضوح مطلب
7
– عامل انتقال صحيح
استاندارد به هيچ عنوان به تنهايي و بدون تفسير و ارائه مطلب مكمل قابل اجرا نيست پس مربي بايد به جهت پياده كردن آن استاندارد مطلب ديگري را درجهت سطح فراگيران براي گسترش استاندارد و پرداختن به نكات زير در نظر بگيرد .
0 طرح درس : طرح درس يكي از موارد لازم جهت اجراي كامل استاندارد در سطح كار آموزان است و مربي كه مي خواهد طرح درس تنظيم كند بايد به قسمتهاي تشكيل دهند آن توجه نمايد طرح درس از قسمتهاي مختلف زير تشكيل شده است .:
1
– نام كار يا موضوع
2
– سطح فراگيران : مثلاًَ درجه 2 و درجه 1
3
– مدت ساعات نظري
4
– مدت ساعات عملي
5
– شماره جلسه
قسمت پايين طرح درس بشكل زير است .
مواردي كه بايد تدريس شود | شرح موضوعات و وسايل مورد نياز | زمان |
| | |
| | |
| | |
| | |
| | |
0 فوايد طرح درس
- مطالب را متناسب با درك و فهم كار آموزان تقسيم ميكند .
- مطلب كل ياستاندارد را به مطالب ريز و قابل بحث تبديل ميكند .
- زمان دقيق آموزش را براي هر مطلبي مشخص ميكند .
- سرعت استاد را كم و انتقال مطلب را بصورت ترتيب منطقي و با ارتباط بهم در نظر ميگيرد.
- توقف هاي منطقي و لازمه استاد را در جهت درك كار آموزان در نظر ميگيرد .
- پيوستگي مطالب كاملاً حفظ ميشود و نيز باعث ميشود كه مطالب در ذهن استاد بصورت جابجا بيان نشده و بطور كامل به كار آموز ارائه ميشود پس طرح درس يكي از مهمترين موارد در زمينه انتقال وتفهيم موضوع ميباشد كه براي هر مربي لازم است .
تذكر : هر برگه طرح درس در قسمت پايين آن قسمتي براي سوال كار آموز طراحي شده است در حقيقت اين قسمت مكان سوالهايي است كه مربي نتوانسته است جواب دهد يا در درس خود نيز به آن اشاره نكرده است و بعنوان ملبي جديد براي جزوه مربي ميتواند در آينده در نظر گرفته شود /
0 تذكر مهم
جزوه طرح درس هيچگاه كامل نيست و هر دوره بر اساس سوالات كار آموزان و نيز پيشرفت علوم قابل تغيير و افزايش است .
نمونه فرم طرح درس 2 – مهارتهاي ضمن تدريس : مربي بايد بگونه اي در محيط آموزشي عمل نمايد كه از هر حيث موفقيت نسبي را كس نمايد و اين حاصل نخواهد شد الا اينكه آشنا به روشها و فنون تدريس مطابق با پيشرفت علوم باشد .
( عمل مربي در محيط آموزشي و برخورد وي با كار آموزان را ميتوان اينگونه بيان كرد كه عمل مربي مانند كا ريك خياط است خياط نمي تواند براي افراد فرضي لباس بدوزد و انتظار داشته باشد كه لباسهائي كه دوخته به قد و قامت همه راست آيد يك خياط هنرمند خياطي است كه بر اساس اندازه گيري ها يدقيق و با مطالعه سليقه مشتريانش لباسهاي مورد نظر وي را بدوزد نظريه كلاپارد در مورد روشهاي نوين در تدريس اين است كه بايد نظام تعليم و تربيت متوجه و متمايل بسوي دانشجو و كار آموز باشد نه اينكه آنچه را ما مي خواهيم بر وي تحميل نماييم و اگر ما اين برنامه ثابت و غير قابل تغيير را بخواهيم اجراء نماييم به پايان رساندن آن يا محال است و اگر به پايان برسد نتيجه مطلوبي نخواهيم گرفت حال به چند مورد از عوامل موثر كه مربوط به خصوصيات مربي است مي پردازيم .
الف – تنظيم صدا و حركات فيزيكي مربي : يكي از مسائلي كه توجهي بدان نميشود و شايد بهائي بدان نمي دهند طريقه سخن گفتن و صداي مربي است صداي معلم اهميت قابل ملاحظه اي در ايجاد نظم عاطفي در محيط آموزش دارد اگر آ‹ام بخش طبيعي و اساساً به حالت مكالمه اي باشد به ايجاد فضاي آرام خالي از تنش و مطلوب از نظر تقابل و يادگيري كمك خواهد كرد و صداي كار آموزان بنوبه خود متمايل به اين خواهد شد كه كيفيتي مشابه با صداي مربي منعكس نمايند و يك صداي خشن و مضطرب فضاي تنش داري را سبب خواهد شد و ا ز لحاظ روانشناسي اثرات نا مطلوبي را بجاي خواهد گذاشت و در علوم روانشناسي ثابت شده است كه تمام حركات و رفتار مربي بطور مستقيم و غير مستقيم در كار آموز اثر مي گذارد در آن حدكه در لباس پوشيدن نگاه كردن و عمل كردن كار آموز در تمام مدت آموزش و عموماً كار آموزان علاقمند هستند همانند مربي خود عمل نمايند اين يك امر مسلم است كه تاثير پذيري در يك محيط آموزشي غير قابل اجتناب است مثلاً با يك نظر خواهي در مي يابيد كه مربيان چه تاثيرات مثبت يا منفي در كار آموزان خود داشته اند و متوجه خواهيم شد كه تمام رفتارهاي مربيان در كار آموزان تاثير گذارده است .
با توجه به اهميت رفتارهاي مربيان عواملي كه نقش موثري در ساختار شخصيتي افراد را بياد دور نگه نداشته و با توجه بيشتري به آن عوامل پرداخته شود لذا مادر اين به اين عوامل اشاره خواهيم نمود .
1
– بي شك آنچه شخصيت انسان را گرانقدر ساخته و روي را از رسته حيوانات به صف آدميان آورده و گاه وي را از صف آدميان به اوج فرشتگان پرواز داده آراستگي وي به گفتار و كردار نيك است اين همان چيزي است كه از آن بعنوان راز نفوذ تسخير دلها نام بده اند اهل دانش كه به ا ين رمز دست يافته و خود را بدان آراسته باشد شخصيت محبوب و نافذ الكمه خواهد بود و از براي هيئت زيبا و پسنديده اي كه بر رفتارش پرتو افكن است هر كس به وي بنگرد خود را با منش و رفتار او تطبيق داده و از او الگو مي گيرد آنچه در يك محيط آموزشي و كار آموزان از مربيان انتظار دارند عظمت و بزرگي در وقار و رفتار اوست كه در تمام حركات وي جلوه كر است چيزي كه كار آموز را به تحسين وا مي دارد و دل و گوش آنان را در كمند خود مي گيرد مقام عنوان ثروت جمال و
… نيست بلكه برخوردهاي مودبانه و منشهاي متعالي است كه طبعاً ديگران را به ستايش و قلب ايشان را به گواهي مي گيرد .
گاه ممكن است ضعف اندوخته هاي علمي يك مربي و يا كاستي ها علمي وي و يا بيگانگي از برخي از دانش ها از وي ناديده گرفته شود اما هيچگاه انتظار كوتاهي در رعايت ادب و متانت از وي نمي رود خواه ناخواه به ترازوي نقد گذارده خواهد شد زيرا نسختين چيزي كه از فرد آگاه و عالم انتظار مي رود رفتار مودبانه اوست امام علي )ع ) مي فرمايد :
آنگاه آگاهي فرد زياد گردد او افزون شود دانش و ادب توام با هم سبب حرمت و بزرگواري است چنانكه جهل و كوتاهي در ادب عامل پستي و كم شخصيتي اوست .
اگر چراغ دانش پرتوي چنين در ادب و اخلاق نداشته باشد به پيامد ظلمت جهل آلوده ميشود پيامبر اكرم مي فرمايد خداوند بنده اي را خوار نشمارد مگر آنكه دانش و ادب را از او فروگذارد .
پس زينت و شكوه علم در رفتار بزرگوارانه و عالمانه است و اين صفت ارزشمند است كه پشتوانه كلام مربيان و معلمان و زمينه تاثير پيام آنان مي گردد اثر يك برخورد شايسته و يك رفتار آميخته با ادب گاه از دهها پند و سخن بيشتر تاثير مي گذارد و در مقابل گاه يك مسامحه كاري و بي توجهي كه توام با رفتاري غير مودبانه باشد باعث تباهي گفتار خواهد شد همه كار آموزان در صدد بهره وري و الگو گيري از دانش و سيرت علمي مربيان هستند و طبق فرموده پيامبر اكرم كه همه مسلمين را بهم نشيني با عالمان دعوت كرده است لذا همگان مخصوصاً كار آموزان انتظار دارند كه هر گاه كه با مربيان و معلمان خود بر خورد ميكنند مطلب تازه اي بياموزند و خطاي مربي را هرگز نمي بخشد چون از وي انتظار چنين عملي را ندارند امام صادق عليه السلام در اين باره مي فرمايد :
كار نيك از هر فردي كه سر زند نيكو و اگر از شما ( شيعيان ) سر زند بسيار نيكوست چون خود را وابسته ما مي دانيد و بايد اذعان كرد كه يك مربي نيز عمل نيكويش بسيار نيكو بسيار پسنديده است و اگر زشتي از وي سر زند بسيار زشت تر از عمل ديگران خواهد بود چون او در جايگاهي است كه اينگونه اعمال سبب بي حرمتي به اين شغل مقدس است .
2
– روابط خوب مربي و كار آموز مي تواند در فراگيري مطالب و حتي در روحيات وي تاثير مثبت بگذارد اين روابط د رمحيط آموزشي محدود نمي شود بلكه خارج از محيط آموزشي نيز مي تواند تاثير بسزائي داشته باشد اگر مربي بتواند يا كار آموز به قدري نزديك شود كه بتواند بار و حيات فردي او آشنا شود و بگونه اي كه نام كار آموز را در جمع بزند و وي رامورد خطاب قرار دهد و يا با يك تبسم كوتاه دوستي و صميميت خود را به وي اعلام نمايند نقش مهمي را در ايجاد يك رابطه خوب مي تواند ايفاء كند و بايد سعي شود اين حالت براي عموم كار آموزان در نظر گرفته شود .
ب – حفظ شخصيت و احترام مربي : ------------------------ ---- احترام به شخصيت كلاً بعنوان ارتباط دو جانبه اي از عملكرد آموزشي و تحصيلي محسوب مي شود و همچنين عامل كمك كننده مهمي در جو مساعد و صميمي كلاٍ درس است به نظر لارنس
lawrence احترام به شخصت بعنوان ارزشيابي هر فردي ه حفظ شخصيت و احترام به خويش موجب اصلاح فضاي آموزشي ميشود بسود مربي است كه اين عامل را در تك تك دانشجويان گسترش دهد لارنس عوامل چندي را كه لازم است توسط مربي بطور آگاهانه در محيط آموزش طرح ريزي شود تا احترام به نقس و شخصيت دردانشجويان افزايش يابد بشرح زير مي آورد .
1 – احترام به شخصيت معلم : ------------------ ---- مربي كه از عزت نفس بالائي بر خوردار است همين شيوه و خصلت را در كا رآموزان خود بوجود مي آورد يعني : مربي با رفتارهاي خود بعنوان الگو براي ديگر كار آمزوان مي شود .
2 – برقراري ارتباط : ------------ ---- برقراري ارتباط به دو گونه است : 1 0 كلامي در اين بخش مربي با كلماتي بسيار جذاب و پر محتوا و شوق انگيز آرام بخش سبب خواهد شد كه شخصيت خويش را در نزد كار آمزوان خود به نمايش بگذارد تا ديگر دانشجويان بتوانند از اين طريق شخصيت واقعي خويش را در يابند .
2 0 غير كلامي همراه با حركات بدن حركات چشمها سكوت ها و طريقه نگاه كردن تن ضدا ژست گرفتن و
… ميتواند تاثير بسزائي در حفظ شخصيت و عزت نقس مربي داشته باشد .
رد بخش اول كه كلامي ميباشد بسيار با اهميت است چون تمام كلمات مربي در دانشجو تاثير مي گذارد مراعات عفت كلام در جاذبه استاد تاثير بسزائي دارد قرآن در اين رابطه مي فرمايد :
با بهترين شيوه با مردم سخن بگوييد و وارد بحث و گفتگو گرديد .
بايد اذعان داشت كه سخن گفتن خود يك هنر است و بدينوسيله ميتوان افراد بسيار زيادي را تحت تاثير خود قرار داد .
ج – فروتني و ادب : ------------- ----
يكي از مهمترين عواملي كه سببب خواهد شد كه شخصيت وابهت مربي د رنزد كر آموزان حفظ گردد ادب او د ركلام و كردار اوست اين امر سبب خواهد شد كه اولاً جاذبه مربي بيش از بيش شود تانيا خود عاملي خواهد شد كه كر آموز نيز به همان منوال حركت نمايد و تاثير پذيرد و فروتني در حد كافي و لازم نيز باعث خواهد شد كه ك رآموز با مربي با صميمت و احترام خاص بيكديگر بنگرند و بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه گاه فروتني بيش از حد سببب افت شخصيت مربي خواهد شد كه در اين مرحله مربي تصميمات مقتسضي را بايد پيش بيني نمايد و به مرحله اجزاء بگذارد از آنجاييكه انسان هر چقدر عالمتر و داناتر مي گردد بايد تواضع و فروتني وي بيشتر گردد و مربيان كه سازندگان انسانهاي فرداي جامعه و سازندگان واقعي جامعه هستند در اين مرحله بيش از هر فرد ديرگ داراي مستوليت بيشتر و سنگين تر هستند .
د – بيان كافي مطالب درسي : --------------- ------ مربي بايد تمام نكات درسي را براي كار آموز بيان نمايد و اگر چه بايد كار آموز را به تحقيق نيز وا دارد اما بگونه اي عمل نكند كه سبب اخلال در ياد گيري و ايجاد ابهام در اذهان گردد اين خلدون در اين باره مي ويد :
( اختصار بيش از حد مضرو مخل فراگيري دانش است . )
اگر مربي در صدد بيان و روشن كردن حقيقت آنچه مطرح كرده نباشد خيانتي بزرگ را د رحق كار آموز مرتكب شده است و بايد با متانت و خونسردي به سئوالات مطرح شده پاسخ گويد و اگر مطلبي بخوبي فهميده نشده آن را توضيح داده و تا زماني كه آن مطلب براي كار آموز حل نشده از آن نگذرد ( در هنگم پاسخ دادن به سوالات بگونه اي سخن نگويد كه به شخصيت افراد لطمه وارد كند و توجه داشته باشد كه بي اعتنائي به سوال دانشجو و عدم توجه بدان ضربه بزرگي به رشد عقلي و شخصيت دانشجو وارد مي شود كه گاه جبران آن غير ممكن ميگردد .)
ه – اجتناب از ارائه مطالب غير درسي : گاه مربي براي اينكه مطالب بيشتري را به كار آموز ارائه كند مطالبي خارج از كتاب را بيان ميكند اگر چه بيان مطالب خارج از كتب آموزشي گاه ضروري است اما از آنجاييكه همه كار آموزان در يك كلاس از هوش و استعداديكسان بر خوردار نيستند چه بسا ء برخي از آنان نتوانند مطالب خارج از محور كتاب را دريابند و گاه سبب اختلاط و تشويش خاطركار آموز خواهد شد در اين باره مطلبي را از كتاب پر ارج مقدمه ابن خلدون مي آوريم ايشان در اين باره مي نويسند مسائل بيرون از كتب درسي نبايد به هنگام تدريس مطرح گردد زيرا وقتي كه مسائل بهم آميخته گردد كار آموز از درك مطالب عاجز شده و افسردگي و خستگي عارض او ميگردد .
و
– اجتناب از اختلاط موضوعات : اگر مربي هنگام تدريس موضوعات مختلف را بهم د رآميزد كار آموز هيچ يك از موضوعات بيان شده را نخواهد فهميد زيرا در اين صورت كار آموز بايد ذهن خود را تقسيم نمايد و از فهميدن يكي به ديگري منتقل گردد لذا هر دو موضوع از ذهن دور افتاده و بعد از اين جلسه درس است كه كار آموز دچار نوميدي ميشود و فكر مي كند كه شايد او قدرت فهميدن مطالب بيان شده توسط استاد را ندارد و حا لانكه كار آموز در اين ميان هيچگونه قصوري نكرده است .
ز – كيفيت بيان مطلب : --------------- ----
زيبائي بيان وقابل فهم بودن مطالب و هماهنگي كامل در طريقه بيان سهم بسزائي در درك مطالب توسط كار آموزان دارد سخن گفتن بسيار مشكل و از پيچيده ترين فعاليتهاي انسان بشمار مي رود انتقال مطالب مورد نظر به ديگران به عوامل زيادي بستگي دارد كه به چند مورد از آن اشاره مي كنيم .
1
– قدرت ذخيره سازي و ا نتقال ذهن بايد در حد بالائي باشد .
2
– ارتباط مستقيم با شنوندگان به گونه اي كه آنان را شريك ديدگاه خود بدانيم و به آنها بفهمانيم كه مطالب مورد بحث مربوط به ايشان بوده و شنيدن اين مطالب داراي مزيت و ارزش خاص است .
3
– هنگام سخن گفتن و تدريس براي مطالب خود مقدمه و مدخل تهيه كرده و يا بيان بسيار شيوا و سنجيده سخن بگويد .
4
– نوشتن نكات مهم درس كه احتمال فراموش كردن آن مي رود .
ح – بررسي متون عرضه شده به كار آموز : ---------------------- --------
صحيح بودن متون آموزشي و مطابق بودن آن بار شد و توسعه علوم از اهميت خاصي برخوردار است از آنجايي كه هر دانشجو خواهان دستيابي به علومي است كه كار برد جهاني دارد و با توجه به توسعه و پيشرفت علوم و فنون و دگرگوني هاي فراواني كه در موضوعات و مهارتهاي فني ايجاد شده است لازم و ضروري است كه موضوعات مطرح شد همگام با پيشرفت علم و تكنولوژي باشد و اين خاصه به نتيجه مطلوب نائل خواهد آمد مگر در سايه آموزش صحيح همراه با كار عملي كه امروزه تمام جوامع مترقي جهان از اين شويوه متابعت ميكنند تدريس عملي در محيط آموزشي سببب بالا رفتن قدرت حافظه و درك مطالب خواهد شد زيرا انسان باقواي پنجگانه خود بسياري از مسائل را درك مي كند و آنچه را كه ملموس تر است بيشتر بخاطر مي سپارد تا آن مطلب تئوري را و هر چه در آموزش از مرحله تئوري بهمرحله عمل و لمس مطلب نزديك تاثير آموزش بالا رفته و افراد هر روز شوق بيشتري به فراگيري مطالب از خود نشان مي دهند و كمترين تاثير آموزشي در زماني است كه فقط به تئوري اكتفا شود .
ط – بيان محورهاي اصلي و نكات مهم : ---------------------- ------- در سيستم آمزوشي يك مربي بايد از استعدادهاي كا رآموزان و ظرفيت و توان آنان در ياد گيري اطلاع كافي داشته باشد و محيط اجتماعي كه افراد در آن زندگي مي كنند در چگونگي دريافت مطالب اثر مستقيم دارد و به لحاظ اينكه در يك محيط آموزشي افراد مختلف از نقاط مختلف هستند طبيعتا ً وضعيت جديدي را بوجود مي آورند .
لذا بايد بگونه اي عمل شود كه اوقات كا رآموزان به بيهودگي صرف نشود مطلب ديگري كه قابل توجه است سن كار آموزان است كه هر فردي در همان مقطع سني كه دارد عملكردهاي رفتاري و ذهني خاص بخود را نيز دارد و از لحاظ اعتماد به نفس و فعاليتهاي رفتاري يكسان نخواهند بود .
ي – ارجاع اطلاعات كافي براي كار آموز : ------------------------ -------- براي بالا بردن سطح آگاهي كار آموزان مربي بايد منابع قوي و در حد زيادي را در دسترس كار آمزوان قرار دهد اين منابع را ميتواند دائره المعارف لغت نامه كتابهاي فني ، تخصصي مجلات تخصصي كتبي كه قابل فهم همگان باشد تشكيل مي دهد همچنين در يك كارگاه بايد مدارك و اسناد و نقشه هاي فني و مدارك ترم هاي آموزشي مدلها و
…. بطور دسته بنيد شده نگهداري شود تا هر گاه نياز به ارائه آن مطالب شد سريعا ً در اختيار كار آموزان قرار دهد در يان راستا تجربيات افراد متخصص ميتوان استفاده كرد .
انتظاراتي كه كار آموزان از مراكز فني و حرفه اي دارند :
1
– دانش تخصصي در حد پيشرفت ها ي تكنولوژي روز .
2
– سيستماتيك كردن حرفه ها و فعاليتهاي حرفه اي .
3
– شرح و توصيف حرفه هاي آموزشي .
4
– برنامه ريزي مدرن و داراي چار چوب آموزش حرفه اي
5
– رعايت روشهاي كاربردي جديد بعنوان مثال :
الف
– توليد ب
– مونتاژ ج
– آزمايش
د
– راه اندازي ه
– رسيدگي وسرويس
تقاضاها و نيازهاي عمومي و كلي درپداگوژي : -------------------------- ------ هدف از اين كار آماده سازي فرد براي زندگي اجتماعي و بقاء زندگي و تامين معاش ميباشد تا اصالت و جاودانگي اجتماع باقي بماند اين هدف اعلم شده در پداگوژي هدفهاي عمومي يا تعليم و تربيت مي نامند و از طريق روشهاي رفتاري اجتماعي و فردي را در اجتماع فرا مي گيردند و آنان را به توانائي هاي زير قادر مي سازد .
1
– بتوانند بطور انتقادي در راستاي حل مسائل نظر بدهند .
2
– روش استدلال آنها عقلاني و منطقي باشد .
3
– بطور مستقل و بدون دخالت ديگران بتوانند تصميم بگيردند .
4
– اقدامات آنها مستدل باشد .
با افراد ديگر بر اساس همكاري عمل كنند .
چگونگي برخورد با ديگران : ------------ ------------- رد بخش پداگوژي چگوگني و نحوه ارتباط با ديگران فرا گرفته ميشود بعنوان مثال فرد اجازه سخن گفتن به همه مي دهد انفرادي سخن نمي گويد در يك جمع تك روي نمي كند و فقط با افراد خاصي سخن نمي گويد چه بسا آن سخن ارزش شنيدن براي همگان را داشته باشد .
فوائد بكار گيري قواعدي كه در بخش پداگوژي آموزش داده مي شود :
1
– قدرت فهم و درك را بالا برده و در پي آن به روحيات و صفات ديگران پي خواهيم برد .
2
– مي آموزيم كه ديگران را جدي بگيريم و براي سخنان آنان ارزش قائل شويم .
3
– آمادگي براي تبادل افكار را فراهم مي سازد .
4
– جلو گيري از پيش داوري ها كه گاه اين پيش داوري ها سبب بروز مسائل بسيار زيادي خواهد شد .
5 – پيشگيري از سوء تفاهم ها . 6
– سببب افزايش ها و بر طرف شدن بسياري از نقاط ضعف موجود در افراد خواهد شد .
7
– صداقت و شجاعت افراد براي بيان عيوب خويش را افزايش داده و اين امر باعث خواهد شد تا براي رفع اين عيوب و خطاها اقدام نمايد .
2 0 اصل ديگري كه سبب شناخت شخصيت و طرز تفكر افراد است عملكرد افراد در يك محيط آموزشي است در اينجاست كه شخصت واقعي افراد بروز خواهد كرد و نقاط ضعف و قوت هر فردي نمايان خواهد شد مطلبي كه لازم است متذكر شويم اين است ه اسنان بايد تحت تاثير شخصيت ها مثبت قرار گيرد و در اين راستا نقاط ضعف خويش را بر طرف نمايد و از طرف ديگر اگر نقاط قوتي در خود سراغ دارد بتواند افراد ديگر را تحت تاثير قرار داده و ديگران را از ان بهره مند سازد در محيط آموزشي چون افراد مختلفي مشغول تحصيل هستند گاه رفتارها و گفتراها افراد سبب ايجاد سوء تفاهم شده و علل اين مشكل هم مي تواند ناشي از چند نته باشد كه ما از آن بي اطلاع هستيم .
1
– بعلت اينكه فرد مخاطب ما مطالب خود را نمي تواند آنگونه كه شايسته است به ما منتقل نمايد شايد ما از اين قضيه مطلع نباشيم كه فهماندن مطلب مورد نظر به مخاطبين بسيار حساس و حائز اهميت است .
2
– سرعت درتكلم گاه سبب اشتباهات لفظي خواهد شد كه در اينجا گويند بايد دقت لازم را هنگام بيان مطالب داشته باشد و مخاطب نيز بايد هنگام شنيدن مطالب دقت كند و اين اشتباهات لفظي را با لحن ملايم تذكر داده و آن را بزرگ نكند .
3
– شناخت روحيه و ا فراد و آگاهي از سلامت روحي و جسيم وي : با افرادي كه در يك كارگاه يا محيط آموزشي سرو كار داريم براي انيكه بهتر بتوانيم ارتباط بر قرار كنيم و در نهايت دچار مشكل نشويم بايد از وضعيت روحي و جسمي وي مطلع شويم كه آيا داراي روحيه شاداب و جسمي سالم است يا خير چون روحيه سالم و جسم سالم در نوع برخوردها سهم بسزائي دارد مشكلات روحي امكان دارد از مسائل زيادي ايجاد شود كه با اطلاع از آن شايد بتوانيم با همكاري ديگر همكاران ان را بر طرف نماييم بعنوان مثال شايد مشكل روحي فرد ناشي از وضع بد اقتصادي باشد يا دچار مشكل خانوادگي شده است ه با اطلاع از اين مشكلات مي توانيم ارتباط سالم و سازنده اي را با افراد داشته باشمي .
3 0 مهارت هاي پس از تدريس : اين مهارتها بطوركلي در درس سنجش و ارزيابي آموزشي به تفصيل آمده است كه توصيه ميشود جهت ارتقاء مهارت خود به آن مراجعه فرماييد حال به ادامه بحث ياد گيري مي پردازيم :
كليات روشهاي تدريس -------------- -------- ( فصل چهار م ) : وقتي رفتار فردي تغيير يافت مي گوييم كه وي چيزي آموخته است اما هيچكس دقيقا ً نمي داند كه انسان ها چگونه مي آموزند ليكن اكثر مردم موافقند كه شرايط معيني به يادگيري كمك مي كند وقتي هر فرد بداند به چه دلايلي بايد بياموزد آسان تر آن رافرا مي گيرد و زماني كه بخواهد چيزي را بداند سريعتر آن را ياد مي گيرد و بالاخره وقتي از ياد گيري هدفي دارد كه برايش مهم است بهتر مي آموزد و نيز موفقيت و يا عدم موفقيت هر فرد آموزنده اي اعم از معلم دبير مربي و استاد علاوه بر اطلاعات و تخصصي كه بايد در كار خود داشته باشد بستگي به راه و روشي دارد كه د ركار خود انتخاب مي كند . بطور مثال شخصي كه تمام نكات مربوط به ساخت و تعمير وسايل برقي را آموخته است اگر در كار آموزش آن به ديگران شيوه منطقي و حساب شده اي بكار نبرد زحماتش يا اصلاً به نيتجه نخواهد رسيد و يا با مشكلات و موانعي روبرو شده نتايج بسيار ناچيزي بدست خواهد آورد دو نفر مربي حرفه و فن كه هر دو داراي اطلاعات تخصصي و مهارت كافي فني باشند ممكن است با تفاوتي كه در شيوه آموزش آنان وجود دارد نتايج كاملاً متافوتي از كار خود بگيرند موفقيت يا شكست بسياري از معلمان استادان كار آموزان و مربيان د رامور علمي هنري يا حرفه اي فقط از درستي يا نادرستي شيوه و روش در علوم مختلف خودبصورت علم مستقلي بنام روش شناسي يا متدولوژي در آمده است .
روشهاي تدريس را از نظر ايجاد انگيزه هايياد گيري و اثر ناپذيري ياد گيري و تحركي كه در ياد گيرنده ايجاد مي كند به روشهاي غير فعال و روشهاي فعال تقسيم مي كنند .
روشهاي تدريس غير فعال : --------------- ------ ويژگيهاي روشهاي غير فعال : روشهاي غير فعال كه ميتوان آنها را روشهاي تدريس قديمي ياسنتي نيز ناميد داراي چند مشخصه عمده هستند :
الف ) شيوه هاي غير فعال عموماً يا دگيري را مبتني بر نيروهاي ذهني اسنان ساخته و معتقدند ذهن انسان ميتواند بوسيله نيروي حافظه مطالب را به ذهن بسپارد و در مواقع لازم يادآوري كند .
ب ) تدريس بطور دسته جمعي و يكسان براي عموم شاگردان انجام ميگيرد و به تفاوتهاي فردي از نظر هوش و استعداد وميزان رشد و قدرت يادگيري آنان توجهي نمي شود .
ج ) نظم و مقررات كلاس معمولاً بوسيله تهديد ترساندن و تنبيه و در نتيجه ايجاد روحيه بندگي و اطاعت بر قرار مي گردد .
د ) دانش آموزان تمايلي به ابتكار و خلاقيت از خود نشان نمي دهند .
ه ) وسيله تدريس معمولاً منحصر به معلم و كتاب بوده و از وسايل تجربي و سمعي و بصري و عموماً تكنولوژي آموزي استفاده نمي شود .
و ) اثرات روشهاي غير فعال پايدار نبوده آموخته هاي شاگردان پس از انجام امتحان غالباًبدست فراموشي سپرده ميشود و در زندگي آينده او كاربردي ندارد .
انواع شيوه هاي تدريس غير فعال : متداولترين شيوه هاي تدريس غير فعال سه نوع مي باشند .
1 – شيوه مكتبي 2 – شيوه توضيحي 3 – شيوه سخنراني 1 – شيوه مكتبي : مكتب ها در قديم اطاق درسي بودند معمولاً با يك اتاق و يك معلم كه تعدادي شاگرد درسنين مختلف و احتمالاً بطور مختلط ( دختر و پسر ) در آن به تحصيل مشغول مي شدند اين شيوه هنوز هم در برخي و روستاهاي ما وجود دارد شاگردان اين مكتب ها معمولاً روي زمين مي نشستند و هر كدام درس جداگانه اي داشتند از شاگردان مبتدي گرفته تا شاگردي كه جند سال به مكتب آمده بو همگي در همان اتاق به تحصيل مي پردازد در اين شيوه معلم با هر كدام از شاگردان بطور انفرادي به آموزش مي پرداخت نظم مكتب و وادار ساختن شاگردان به درس خواندن باايجاد رعب و ترس و استفاده از تنبيهات سخت بدني نظير چوب و فلك بر قرار مي شد شاگردان از نظر مدت تحصيل و اوقاتي از سال كه به تحصيل مي پرداختند ونيز آغاز و پايان تحصيلات كاملاً آزاد بودند در اين شيوه شاگردان مبتدي و كلاسهاي پايين توسط مبصرها كه خليفه ناميده مي شدند و در مكتب كه سابقه بيشتري داشته و دريشان جلوتر بود و تعليم مي گرفتند و در غياب ملا و مكتب دار هم آنان مكتب را اداره مي كردند درسهاي مكتب بر اساس مذهب و ادبيات انتخاب مي شد اصلي ترين كتاب درسي قرآن بود كه در جزوه اي بنام عم جزء كه شامل سوره هاي كوچك قرآن است تنظيم و آموخته مي شد براي ياد گرفتن دروس فارسي و ادبيات و اخلاق از كتابهائي چون گلستان و بوستان سعدي ديوان حافظ موش و گربه عبيدزاكاني و در مورد دستور زبان عربي و لغات عربي از كتاب نصبات الصبيان و در مراحل بعد متناسب باسليقه و معلومات مكتب از كتابهائي چون معراج السعاده قابوسنامه و غيره استفاده مي شد .
شيوه توضيحي : --------- ----
اين شيوه را به نامهاي تحرير و تقرير شفاهي معلم مركزي نيز ناميده اند در اين شيوه معلم مطالب درسي را عنوان كرده بانوشتن عناوين و رئوس مطالب در روي تخته سياه آن را براي شاگردان شرح مي دهد و شاگردان با استفاده از كتاب و بيانات معلم و يادداشت برداري دروس مربوطه رافرا مي گيرند اين شيوه كه هم اكنون در بيشتر كلاسهاي دبستان ها دبيرستانها و دانشگاهاي ما رواج دارد ياد گيري را مبتني بر حافظه شاگرد مي سازد ( جز در مواردي كه معلم بتواند با شيوه هاي شخصي حالت مطبوع تري به درس خود بدهد بزرگترين عيب اين شيوه آن است كه اولاً بيشتر وقت كلاس به سخن گفتن معلم مي گذرد دانش آموزان گوشه گير و بيكار بار مي آيند . ثانياً با توجه به اشتغال مداوم در پاي تخته سياه شاگرادن كه اجبارا محدود وساكت مانده اند شروع به شيطنت مي نمايند و معلم ناگزير است استبداد بيشتري بر قرار نمايد كه نتيجه آن ايجاد حس كينه توزيع و انتقام و مقابله از سوي شاگردان و احتمالاً معلم خواهد شد براي رفع معايب بالا در چنين شيوه اي بايد سعي شود ساعات تدريس توضحي بيانات معلم زياد طولاني نباشد ثانيا ً شيوه او دل نشين سخن بگويد ثالثاً در ضمن تدريس سعي نمايد باطرح پرسش ها و پاسخ دادن به سوالهاي دانش آموزان آنها را به فكر كردن وادار سازد و بالاخره بهتر است شاگردان را در نوشتن عنوانهاي درس روي تخته سياه شريك ساخته و تحرك بيشتري در كلاس ايجادنمايد و البته اگر از وسايل سمعي و بصري استفاده بعمل آيد كلاس مطبوع تر و جالب تر خواهد شد .
شيوه سخنراني : -------- ----
اين شيوه معمولاً در كلاسهاي پر جمعيت يا براي طرح يك مسئله عمومي براي تعداد زيادي شنونده و نيز براي استفاده از استادان و سخنرانان برجسته كه فرصت و وقت لازم براي تدريس در كلاسهخاي كوچك ندارند بكار ميرود
درروش سخنراني معلم استاد و سخنران كم و بيش بدون وقفه صحبت مي كند شاگردان به سخنان او گوش مي دهند و يادداشت بر مي دارند سپس در باره سخنان او مي انديشند ولي معمولاً با او گفتگو نم يكنند بيشتر در جلسات سخنراني استاد يا معلم ترجيح مي دهد سخنانش قطع نشود و تا پايان ادامه يابد اينگونه سخنرانيها را مي توان به مطالب و سخناني كه از طريق راديو تلويزيون بطور يكطرفه ايراد ميشود تشبيه كرد براي استفاده بهتر از روش سخنراني لازم است .
1 0 هدف و موضوع و عنوان سخنراني قبلاً مشخص شده باشد .
2 0 استاد و سخنران و تا حدي دانشجويان مطالعه كافي در مورد موضوع سخنراني داشته باشند .
3 0 بهتر است در پايان سخنراني زمان مشخصي براي طرح سوالها از سوي شنونده ها در نظر گرفته شود .
4 0 سخنران بايستي ميزان اطلاعات تحصيلات تجربيات سن و ديگر خصوصيات فرهنگي علمي و اجتماعي شنوندگان را در ارائه مطالب ملحوظ دارد .
5 0 در صورت امكان از وسايل سمعي و بصري نظير فيلم اسلايد پوستر و غيره استفاده شود .
6 0 سخنران براي جلو گيري از خستگي شنونده ها در صورت امكان از مثالهاي زنده و شوخي مناسب با درس استفاده نمايد .
7 0 صدا اشارات و حركات بدن به هنگام سخنراني از عوامل مهم و موثر هستند و در اين ميان نقش صدا از همه مهمتر است صداي سخنران بايستي واضح و رسا باشد برخي از معلمان بقدري آهسته صحبت مي كنند كه سخنان آنها شنيده نمي شود و همين امر موجب خواب آلودگي و خميازه دانش آموزان ميشود .
برخي ديگر خيلي تند حرف مي زنند بطوريكه شنوندگان نمي توانند گفته هاي آنها را دنبال كنندعده اي بامكث هاي طولاني سخن مي گويند پاره اي جويده سخن مي گويند و گفته هايشان مفهوم نيست و يا ممكن است لهجه محلي غليظ داشته باشند . يااز تكيه كلام هاي غير معمول و تكرار كلمات مشخص استفاده كنند .
از سوي ديگر كساني هم كه همواره با صداي بلند و گوش خراش سخن مي گويند موجبات كسالت و خستگي شنونده ها را فراهم مي آورند زيرا صداي بلند نيز از ميزان دقت شنوندگان مي كاهد .
8 0 مطالب سخنراني نبايد آن چنان متفرق وسيع و مفصل باشد كه شنوندگان تمركز فكري خود را از دست بدهند .
9 0 محيط فيزيكي در سخنراني بايستي از نظر سرما و گرما نور محل نشستن و غيره آماده باشد .
10 0 سخنران نبايد از بي اعتنايي و بي توجهي احتمالي شنونده ها ناراحت و عصباني شود .
11 0 سخنران بايستي وقت خود را براي قسمتهاي مختلف سخنراني كه شامل ( مقدمه متن اصلي و مياني و بخش پاياني يا جمع بندي و نتيجه گيري و نيز بخش پاسخ دادن به سوالهاي احتمالي شنونده ها ) به تناسب تقسيم نمايد .
شيوه ها و روشهاي فعال : ------------ -------
اين شيوه ها كه ميتوان آنها را شيوه هاي مترقي يا كار آموز مركزي ناميد داراي مشخصات زير هستند .
1 0 فعال ترين و اصلي ترين عضو موسسه و كلاس كار آموزان است .
2 0 تمام فعاليتها و عوامل اداري و آموزشي در خدمت شكوفا شدن و فعال تر شدن كار آموز مي باشد .
3 0 به تفاوتهاي فردي دانش آموزان و مسائل و مشكلات آموزشي و پرورشي بدني و رواني آنان توجه شده شناخت هر چه بيشتر آنان مد نظر قرار ميگيرد .
4 0 معلم و مربي بعنوان فردي متخصص كار آموزده و با تجربه و با اطلاعات كافي از شيوههاي تدريس و وروانشاسي و تعليم و تربيت در كلاس به فعاليت مي پردازند .
5 0 به رغبت ها و علائق و انگيزه هاي شاگردان توجه شده تدريس هماهن با اين عوامل بكار گرفته مي شود .
6 0 از تمام امكانات محيطي نظير عوامل اجتماعي جغرافيايي و شخصي موجود براي فهم ودرك هر چه بهتر دروس استفاده ميشود .
7 0 در روشهاي نوين واحدهاي درسي به يكديگر پيوستگي داشته در ضمن تدريس يك واحد درسي چند هدف آموزشي تربيتي مورد نظر قرار ميگيرد .
8 0 از مهمترين مشخصات روشهاي فعال استفاده هر چه بيشتر از تكنولوژي آموزشي است .
9 0 دانش آموزان شوق و علاقه بيشتري نسبت به سازمان كلاس و آموزش نشان مي دهند .
10 0 دانش آموز و معلم در كلاس احساس خستگي نخواهند داشت .
11 0 خلاقيت وابتكار خود جوشي و خود كاري بيشتري دردانش آموزان ديده خواهد شد .
انواع شيوه هاي فعال :
ا زجمله شيوه هاي فعال مي توانيم از : 1 0 شيوه پرسش و پاسخ ( سقراطي )
2 0 شيوه بحث
3 0 شيوه اكتشافي
4 0 شيوه حل مسائل
5 0 شيوه واحد كار ( طرح و پروژه )
شيوه پرسش و پاسخ : --------- ------ شيوه سقراطي : -------- ------- اساس اين شيوه بر طرح سوال از سوي معلم و ايراد پاسخ از سوي كار آموزان و طرح سوالهاي ديگري از طرف آنها و دادن پاسخهاي معلم در باره موضوع معيني استوار است .
علت معروفيت اين طريقه به شيوه سقراطي آن است كه سقراط فيلسوف معروف يوناني قرن چهارم و پنجم قبل از ميلاد براي راهنمايي و هدايت مردم به ويژه جوانان و آشنا كردن آنان به حقايق از اين شيوه استفاده مي كرد بدين ترتيب كه با طرح سوالهائي با آنان به گفتگو مي نشست وضمن سوال و جواب مطالب مورد نظر را به آنان مي آموخت نكاتي كه بايد در شيوه پرسش و پاسخ رعايت شوند عبارتند از :
1 0 پرسش بايد بوسيله
3 0 پرسش بايد حتي المقدور كوتاه مختصر و مشخص و در عين حال رسا و با مفهوم باشد .
5 0 پرسشها بايستي با تجربيات اطلاعات تحصيلات سن و سال شاگردان هماهنگي داشته باشد .
6 0 پرسش ها بايد در ارتباط بامطالب درسي باشد
7 0 بيان مربي هنگام پرسش بايستي دوستانه مهربان مودب باشد وشاگرد احساس نكند مورد سرزنش ياباز جوئي قرار گرفته و مربي مي خواهد ناداني يا بيسوادي او را در كلاس به اثبات برساند .
8 0 مربي مي تواند از پاسخ نادرست دانش آموز در صورت امكان مطلبي جهت پاسخ درست جستجونمايد و در اين باره بايد توجه شود كه ناداني و غلط شاگرد به رخ او كشيده نشود .
9 0 معلم بايد از بيراهه رفتن موضوع مورد بحث جلوگيري نمايد و بكوشد با پرسش هاي مناسب تر از كشانده شدن موضوع به انحراف جلو گيري كند .
10 0 اگر مربي احساس نمايد شاگرد موضوع مورد سوال را مي داند ولي نمي تواند پاسخ دهد بايستي بطور مستقيم او را ياري نمايد تا بتواند به اداي پاسخ درست توفيق يابد .
11 0 پاسخ هايي كه قسمتي از حقيقت را در بردارند نبايد ناديده گرفته شده كلاً رد شوند بلكه بايد قسمت درست پاسخ مورد تاييد قرار گرفته و از شاگرد خواسته شود باز هم در آن باره فكر كند .
12 0 هر سوال بايد براي تمام كلاس مطرح شود نه براي يك نفر ولي اداي پاسخ را ميتوان بعهده يكي از داوطلبان محول كرد .
13 0 از شاگرداني كه هيچگاه مايل نيستند در پاسخ دادن داوطلب شوند نبايد غافل بود اينگونه شاگردان بايد مستقيما ً از سوي مربي و معلم مورد سوال قرار گرفته به آنان كمك شود تا خود آنها در آينده داوطلب پاسخگوئي شوند بديهي است در اين مورد بايستي بامطالعه و مشاوره نسبت به روشن شدن علل انزواي كار اموز ورقع آن اقدام شود .
14 0 بعضي از سوالها ممكن است در اثر پديد آمدن موقعيت ياحادثه پيش بيني نشده اي مطرح گردد در اين صورت بايستي در صورت امكان بين اين سوالها و هدفهاي درسي معلم ارتباط مسقتيم و منطقي بوجود آيد .
15 0 رفتار معلم و مربي بايد بگونه اي باشد كه شاگردان از طرح سوالهائي كه به ذهنشان ميرسد بجا يانابجا خودداري ننموده يا پشيمان نشوند عكس العمل معلم هنگام طرح سوال از سوي شاگردان نبايد حالتي از خستگي يا نارضايتي وبي حوصلگي او باشد و جز در موقع استثنائي و موجه در بقيه اوقات معلم بايستي در مقابل سوالهاي دانش آموزان با چهره باز و حوصله لازم روبرو شود .
16 0 در مورد سوالهاي نامربوط و خارج از درس بهتر است معلم باملاميت و خوشرويي عدم ارتباط سوال را با موضوع درسي ياد آوري نمايد .
17 0 در مورد سوالهائي كه معلم پاسخ آنها را نمي داند نظرات مختلف ابراز شده بعضي معتقدند معلم بايد به نوعي پاسخ دهد گر چه درست وقانع كننده نيز نباشد برخي معتقدند سوال را بين دانش آموزان ديگر مطرح نمايد و آنها را وادار سازد در آن مورد تحقيق و بررسي نمايند و پاسخ مربوطه را در جلسات بعد عنوان كنند بعضي نيز بنوعي به پاسخ موقت اعتقاد دارند اما آنچه مسلم است اينكه در اينگونه مواقع معلم بايستي از ارائه پاسخ نادرست اكيداً پرهيز نموده در صورت لزوم ضمن اعلام صريح عدم اطلاع خود در اولين فرصت پس از مطالعه لازم در خارج از كلاٍ نسبت به توضيح پاسخ اقدام نمايد .
18 0 در موقعي كه شاگردي سوال مي كند معلم بايستي توجه ديگر شاگردان را به شنيدن آن معطوف سازد و در صورت ارزشمند بودن سوال دروحله اول از ديگر شاگردان بخواهد تا در باره آن سوال بينديشند و اگر پاسخي دارند اعلام نمايند .
شيوه بحث -------- -- طرح موضوع جالبي از سوي مربي يا يكي از كار آموزان ميتواند در كلاس مورد بحث قرار گيرد براي مثال موضوعاتي در ارتباط بامسائل و موضوعات درسي مي تواند نقش موثري در فعالتر شدن اذهان در رابطه رسيدن به هدف مربي داشته باشد چرا كه از طريق روش مباحثه را به چند طريق مي توان اجرا كرد :
الف ) روش بحث كنترل شده توسط معلم .
ب ) روش بحث آزاد
ج ) روش بحث گروهي
اهداف بحث
---------- -
الف
– مهمترين هدف بحث بكار افتادن فكر و انديشه شاگردان است
ب
– بكار انداختن زبان گفتگو و بيان مطلب و تبادل و توسعه اطلاعات وبر خورد افكار و عقايد وانديشه ها هدف بعدي است كه هنگام بحث تقويت مي شود .
ج ) هدف ديگر بحث ابراز شخصيت دانش اموز است وقتي لازم مي آيد دانش آموز در باره موضوعي بطور جدي بحث و گفتگو و استدلال و نتيجه گيري كند درخود احساس شخصيت و غرور نموده بخود اعتماد پيدا مي كند .
د ) آموزش روابط عمومي و بر قراري ارتباط با ديگران و مورد پذيرش واقعي و اعتماد قرار گرفتن از هدف هاي ديگر بحث است .
ه ) در بحث شاگردان ياد مي گيرند به ديگران احترام بگذارند و رعايت نوبت ديگران را بكنند .
و ) شاگردان در بحث مي آموزند ه عقايد مخالف خود را تحمل كنند آزاد فكر آزاد انديش شجاع و انتقاد پدير بار آيند .
ز ) شاگردان ضمن شيوه بحث مي توانند هر كدام موقعيت اجتماعي مناسب خود را بدست آورند.
آنكه سخن مي گويد و قدرت بيان و استدلال خودرا نشان ميدهد و آنكه بعنوان دبير يا منشي بحث سخنان ديگران را خلاصه و يادداشت مي كند و آنكه رياست و نظارت جلسه را عهده دارد بوده و رهبري بحث و گروه هر كدام مي خواهند شايستگي خود رانشان دهند .
ح ) در بحث معلم و شاگردان فرصت بيشتري مي يابند كه با هم و با عقايد و طرز تفكر يكديگر آشنا شوند .
ط ) بحث و گفتگو به از بين بردن برخي مشكلات رواني و عاطفي نظير لكنت زبان
– كمروئي ترس ميتواند كمك نمايد .
نكات مهم در اجراي شيوه بحث : الف ) موضوع بحث با توجه به دروس وبرنامه هاي درسي و هدف هاي آموزشي تربيتي موسسه و كلاٍ بايستي انتخاب شود .
ب ) پس از انتخاب موضوع بايستي به شاگردان فرصت داده شود تا در باره آن مطالعه نمايند در اين باره لازم است معلم و مربي فهرستي از كتابهاي مورد لزوم را در دسترس معرفي نمايد تا كار آموزان از طريق كتابخانه كلاس مدرسه يا كتابخانه هاي عمومي پدر و مادر و اطرافيان و ديگر منابع در باره آن تحقيق و بررسي كنند .
ج ) پس از مطالعه كافي توسط معلم و شاگردان جلسه بحث و گفتگو در تاريخي كه قبلاً تعيين شده برگزار مي گردد براي جلسات بحث وجود يك سر پرست يارئيس جلسه و نيز منشي ضروري است كه بهتر است با راي كلاس انتخاب شود معلم ميتواند يكي دو جلسه اول را شخصاً رهبري و هدايت نمايد وشيوه و اداره جلسه را به كار آموزان بياموزد و درجلسات بعيد ضمن حضور در جلسه مراقب انجام صحيح شيوه بحث باشد .
د ) در مورد بعضي مباحث كه گروه مخالف و موافق وجود دارد بايستي به نوبت براي هر كدام فرصت ووقت مسايو منظور نمايد بديهي است همانطور كه قبلاً هم خاطر نشان ساختيم دانش آموزاني كه به هيچوجه در بحث شركت نمي كنند نبايستي از نظر معلم دور بمانند .
ه ) مذاكرات جلسه بحث بايد توسط منشي جلسه مشروحا ً يادداشت و در صورت لزوم مورد استفاده قرار گيرد .
و ) در طول جلسه بحث رئيس جلسه بايستي مراقب باشد كه بحث كنندگان از موضوع اصلي بحث خارج نشده سخنان نام مربوط و احتمالاً توهين آميزنند و خشن بكار نبرند در اينگونه مواقع معلم مي تواند بموقع دخالت و ارائه طريق نموده جلسه را بسوي هدف و موضوع اصلي هدايت نمايد .
ز ) بعضي از شاگردان ممكن است از موقعيت آزاد جلسه بحث سوء استفاده نموده جلسه را به شوخي و تفريح بكشانند و يا خود در بحث و گفتگو شركت نكنند در اين صورت رئيس جلسه و نيز معلم وظيفه دارند با وضع موجود بر خورد مناسبي داشته باشند و موجبات شركت فعالانه آنها را در بحث فراهم آورند .
ح ) از شاگردان خواسته مي شود در پايان بحث هر كدام گزارشي از موضوع بحث و نتايج آن بايد انتقادي تهيه كنند و بعنوان انشاء در كلاس بخوانند درصورت امكان ميتوان جريان و نتايج بحث را بصورت پلي كپي در اختيار عموم دانش آموزان قرار داد .
ط ) در جريان بحث بايستي حتي المقدور از تجارب شخصي كار آموزان براي روشن شدن مسائل استفاده كرد در تشريح مسائل مورد بحث هر چقدر نظرات و تجربيات كار آموزان بيشتر مطرح شود اثرات و نتايج كار بهتر و بيشتر خواهد بود .
شيوه طرح يا واحد كار : ------------ ------
شيوه طرح يا واحد كار كه بصورت چند نفري گروهي و يا تمام كار آموزان يك كلاس يا يك مدرسه انجام ميگيرد در صورتيكه بخوبي اجراء گردد و با رهبري آگاهانه اي همراه باشد پربار ترين و بهترين شيوه تدريس ميتواند باشد .
موضوع شيوه واحد كار يا طرح ميتواند شامل موارد زير باشد :
الف ) واحد كار علمي و فني نظير شناخت دستگاهها و وسايل برق مكانيكي و كارگاهي ماشين ابزار و تراش و غيره .
د ) واحد كار اجتماعي نظير شناخت قوانين و حقوق موسسه قانون كار تعاون .
ه ) واحد كار مذهبي مانند خدا شناسي شناخت مذاهب شناخت پيشوايان ديني اصول و فروع دين و
… هدف هاي اصلي در شيوه طرح باواحد كار : ------- ----------------- -------
علاوه بر هدفهايي كه بر هر نوع آموزشي مور نظر است از جمله ياد گيري و آموزش مسائل عليم اجتماعي هنري ادبي بكار گيري انديشه و تفكر و نظاير آن شيوه طرح و پروژه هدفهاي خاصي را در بردارد و بر آنها تاكيد بيشتري دارد مهمترين اين هدف ها پرورش حس مسئوليت و همكاري گروهي است كار آموز در گروه مي آموزد چگونه در يك جمع عهده دار مستوليت باشد و با افراد گروه در جهت انجام هر چه بهتر مسئوليت مشترك همكاري و همفكري نمايد .
هدف مهم ديگر پديد آمدن حس ابتكار و نو آوري است .
بديهي است هدف هاي ديگري چون پديد آمدن اعتماد بنفس احترام متقابل آزادي فكر و انديشه نيز در همين راستا قابل توجه است .
همينطور ياد گيري مسائل مختلف از طريق مشاهده عيني و مطالعه و تجربه شخصي دانش آموز نيز بهره هايي است كه از شيوه طرح و واحد كار ميتواند بدست آيد .
شيوه با روش اكتشافي
------------ -----
در اين روش شاگرد خود مسئله رامشخص كرده و براي آن راه حل هايي در نظر مي گيرد و آنها را آزمايش مي كند و راه حل مناسب را پيدا مي كند و در ياين روش مربي نقش راهنما رادشاته كه چند مرحله دارد : 1
– مربي هم اصول و هم راه حل مسائل را بيان مي دارد 2
– مربي فقط اصول را بيان مي كند ور اه حل را نمي گويد 3
– مربي اصول را نمي گويد و راه حل را مي گويد . 4
– مربي اصول و راه حل را نمي گويد .
محاسن روش اكتشافي از ديدگاه Broner ----------------------- -------
1
– تقويت توانايي ذهني شاگرد
2
– ايجاد انگيزه هاي دروني و اشتياق شاگرد
3
– پرورش قدرت خلاقه ابتكار و نو آوري و كاوشگري شاگرد .
4
– باقي ماندن بيشتر آموخته ها و دوام آنها در ذهن و فكر شاگرد
روش حل مسائل : --------- ----
اين روش يك جريان منطقي فكري است كه انسان در مراحل مختلف رشد از آن بر خوردار ميشود و از طريق اين جريان فكري روابط تازه اي بين پديده ها بدست مي آورد عامل مهم در اين روش كار برد و استفاده از تجربه هاي قبلي فرد است و مهارت و تجربه پيش نياز محسوب ميشود و داراي انواع مختلف است .
الف ) حل مسئله از طريق آزمايش وخطاب
ب ) حل مسئله از طريق بينش و شناخت و شناخت اصول و منابع
ج ) حل مسئله از طريق تحليلي
در پايان : -------- -
خواننده عزيز : اين نكته لازم به گفتن است كه در رابطه با كار تدريس و ياد گيري و آشنايي دقيق بامسائل مربوط به آموزش فني و حرفه اي يك جزوه و يك كتاب و شايد دهها كتاب نمي تواند آنچه را كه بايد و شايد به اطلاع شما برسانند اصولاً روش تدريس و فن كلاس داري واداره كردن مراكزي كه با گروه جوان و نوجوان در ارتباطند مديرتي اصولي لازم دارد و شما هر اندازه هم كه بتوانيد از عهده اين مهم بر آييد و بطور كلي جزو افرادي باشيد كه مديريت در جوهره وجودي آنان است باز لازم است از تجربيات ديگران نيز سود ببريد .
در كار تدريس مسائلي از قبيل هوش و حافظه شخصيت دقت خلاقيت استعداد نيازهاي عاطفي محيط خانوادگي عوامل ارثي جنبه هاي مختلف رشد وخيلي از مسائل ديگر ارتباط هاي بسيار نزديك پيچيده و دقيقي دارند كه يك مربي آگاه و با تجربه و دلسوز و مدبر ميتواند با دلسوزي دقت و علاقه به اين امور بپردازد و دانشجويان خود را در راهي كه پيش گرفته است همراه و مددكار باشد .
بعبارت ديگر يك كتاب و يك جزوه را براي رسيدن به مقصود كافي ندانيد راهي طولاني مقدس و عظيمي در پيش داريد كه براي رسيدن به ساحل مقصود به كوشش همتي والانياز منديد .
تدوين و نگارش : بخش پداگوژي و تعليمات سر پرستي مركز تربيت مربي علي اسماعيل زاده
فهرست منابع و ماخذ ------------ ------ ( منابع فارسي ) 1 – مهارت هاي آموزشي ( روشهاي و فنون تدريس ) حسن شعباني دانشگاه تهران – 1371 2 – كليات و روشهاي فنون تدريس ( دروه كارداني مراكز تربيت معلم ) – امام الله صفوي – 1377 3 – رابرت اف مي گر تدارك هدفهاي آموزشي ترجمه بهرام زنگنه و محمد حسين شمشيري دانشگاه آزاد ايران – 1355 4 – ميلر جرالدر ارتباط كلامي ( تحليل معاني بيان ) ترجمه علي ذكاوتي قراگوزلو انتشارات سروش تهران – 1368 5 – هيلگارد ارنست و آروباور نظريه هاي ياد گيري ترجمه محمد تقي براهني مركز نشر دانشگاهي تهران -1367