سایت تخصصی ویژه طرح جابر،کاملترین طرح های جابر اول تا ششم شامل: جمع آوری وطبقه بندی ، نمایش علمی(مدل،تحقیق،نمایش)و آزمایش را با بهترین عنوان و محتوا ،قابل ویرایش به صورت ورد،pdf و شامل تمام موارد طرح جابر نظیر عنوان،متن،تعریف،شرح تحقیق،تحقیق زمینه ای،نتیجه گیری،منابع،سپاس گذاری،کارنما،راهنمای کارتون پلاست،فونت و تیتربندی،عکس و... با مناسب ترین قیمت و دانلود فوری وگارانتی وپشتیبانی رایگان در ایتا 09034840420.

مقایسه آموزش و پرورش دو کشورآلمان و ایران
4.7 /5 20 5 1
مقایسه آموزش و پرورش دو کشورآلمان و ایران

دانشکاه تربیت معلم ---
موضوع تحقیق:
مقایسه آموزش و پرورش دو کشورآلمان و ایران
استاد راهنما:
جناب ----
پژوهشگر:
---
 
---
 
مقایسه آموزش و پرورش دو کشور آلمان و ایران
تاریخچه
نظام آموزش و پرورش كشور آلمان عمدتاً حالت ایالتی و استانی دارد و دولت فدرال در تعیین و تصمیم‌گیری راجع به آن نقش اندكی ایفا می‌كند. آموزش در این كشور با كودكستان یا (Kindergraten) آغاز می‌شود. جالب است بدانید كه هم واژه (كودكستان) و هم ابداع این شیوه آموزشی توسط آلمان‌ها انجام پذیرفت. واژه (Kindergraten) {ترجمه تحت اللفظی آن باغ كودكان است} امروزه در ادبیات آموزشی جهان بسیار شناخته شده و آشناست. این دستاورد آموزشی، یادگار فردریش فروبل (Friedrich Froebel) (1852 ـ 1782) است اما جالب است بدانید كه دوره كودكستان در آلمان اجباری نیست و حالتی كاملاً اختیاری دارد اما این دوره برای همه كودكان بین سه تا شش سال در دسترس می‌باشد.
بعد از این دوره حضور در مدرسه برای 10 تا 13 سال اجباری می‌شود و آلمان از كشورهایی است كه آموزش و پرورش رایگان در آن حالت اجباری دارد.
تاریخچه آموزش وپرورش در ایران
سوابق تعلیم وتربیت آدمی نشان میدهد که به علت ناچیز بودن مجموعه‌ی میراث اجتماعی و ساده بودن ارتباطات انسانی آموزش وپرورش به وسیله خانواده‌ها و بیشتر به صورت غیرعمدی انجام گردیده است. با گسترده شدن دامنه دانش‌ها و مهارت‌های بشری و توسعه فرهنگ و تمدن‌های مختلف افزایش جمعیت تراکم نفوس در شهرها و روستاها رفته رفته نوعی دخالت آگاهانه در جریان انتقال فرهنگ وتمدن به کودک و نوجوانان ضروری شمرده شده و ضمن توجه به تربیت غیرعمدی پدید آمد و سالمندان با توجه به مقاصد معین به پرورش خردسالان پرداختند و برای انجام دادن وظایف تعلیم و تربیت به صورت رسمی و عمدی طبق ضوابطی به تدریج سازمان‌های متعددی را ایجاد کردند. بهترین سازمان‌ها از صدر اسلام تا کنون عبارتند از خانواده. مسجد. مکتب و مدرسه.
سیر تحول تشکیلات آموزش وپرورش
1. در سال 1232 هجری شمسی و به دنبال تاسیس دارلفنون اولین بار وزارتخانهای به نام وزارت علوم تأسیس گردید.
2. در سال 1288 هجری شمسی نام وزارت علوم به وزارت معارف اوقاف و صنایع مستظرفه تغییر یافت.
3. در سال 1317 هجری شمسی وزارت مذکور به نام وزارت فرهنگ خوانده شد.
4. در سال 1343 هجری شمسی بر اساس قانون صرفاً امور آموزش و پرورش پیش‌دانشگاهی و دانشگاهی به وزارت آموزش و پرورش محول گردید.
5. در سال 1346 هجری شمسی به موجب قانون کلیه امور مربوط به دوره‌های تحصیلی مربوط به دوره‌های تحصیلی پیش‌دانشگاهی به عهده وزارت آموزش و پرورش گذاشته شد.
6. درسال 1366 قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش در4 فصل 13 ماده و 9 تبصره تصویب گردید.
سیر تحول آموزش و پرورش در آلمان
آموزش ابتدایی عمدتاً چهارسال به طول می‌انجامد و مدارس دولتی در این دوره طبقه بندی شده نیست و همه آموزش‌ها حالت یكسان دارد.
اما در دوره دبیرستان مدارس به چهار نوع كلی تقسیم می‌شوند كه دانش‌آموزان برمبنای استعدادهای خود و مشاوره تحصیلی آموزگارانشان به یكی از آن‌ها هدایت می‌شوند. این چهار نوع دبیرستان عبارتند از:
1ـ آموزشگاه‌های عالی (Gymnasium)
با استعدادترین دانش‌آموزان به این مدارس راه می‌یابند تا برای ورود به دانشگاه آماده شوند.
2ـ مدارس (Realschule)
این مدارس طیف وسیع‌تری از دانش‌آموزان را در بر می‌گیرد و دانش‌آموزان متوسط به آن راه می‌یابند.
3ـ مدارس (Hauptschule)
این مدارس دانش‌آموزان را برای آموز‌ش‌های فنی و حرفه‌ای آماده می‌كند.
4ـ مدارس جامع (Gesamtschule)
این مدارس آمیزه‌ای از سه نوع مدرسه قبلی است.
برای ورود به دانشگاه، دانش‌آموزان دبیرستانی می‌بایست در امتحان ورودی یا كنكوری كه (Abitur) نامیده می‌شود شركت كنند. دانش‌آموزان دارای دیپلم فنی و حرفه‌ای نیز می‌توانند در این آزمون شركت كنند.
نظام ویژه‌ای برای كارآموزی كه Duale Ausbidung نام دارد به هنرآموزان فنی و حرفه‌ای این اجازه را می‌دهد تا در یك شركت به هنرآموزی و كسب تجربه مشغول شوند.
نظام آموزشی در ایران
در نظام آموزشی ایران هرچند که در ظاهر به پرورش تفکر اهمیت داده می‌شود و از اهداف آموزشی به حساب می‌آید ولی در عمل وضعیت به گونه‌ای دیگر است.
مدرسهها، امروزه در ایران با انتقال فراوان مفاهیم تکراری بی‌معنا، فرصت اندیشیدن را از شاگردان گرفته‌اند. در حقیقت نظام آموزشی ایران فقط به کتابهای درسی و حفظ کردن آنها توسط دانش‌آموزان اهمیت می‌دهد. این در حالی است که تنها انتقال اطلاعات برای اندیشیدن کافی نیست. اندیشیدن نیز هدف نیست بلکه وسیله‌ای برای شناخت حقیقی است.
علت اصلی شکست و ناکامی بیشتر معلمان در برابر نوآوری‌های آموزشی به‌ویژه پرورش تفکر، باورهای غلط و از پیش‌ساختهٔ آنان است. مثلاً معلمان به جای اینکه روش آموختن و اندیشیدن را به شاگردان بیاموزند، آنان را در مقابل دانسته‌ها و واقعیت‌های علمی قرار می‌دهند. به عقیده جروم برونر مهم نیست که شاگردان چه می‌آموزند بلکه مهم این است که چگونه می‌آموزند.

ساختار آموزشي

نوجوانان آلماني بخش ويژه‌اي از وقتشان را در مدرسه و انجام فعاليتهاي مربوط به مدرسه مانند انجام تكاليف مي‌گذرانند مدارس از ساعت 7:30 يا 8 صبح باز مي شوند و حداقل تا 1 ظهر فعاليت دارند .  برنامه دانش‌آموزان هر روز متفاوت است.  دانش‌آموزان رشته‌هاي تحصيلي درGymnasium يا Gesamtschule بطور متوسط 40-30 كلاس در هفته دارند.  كه هر كلاس 45 دقيقه به طول مي انجامد.  بسياري از مدارس بعد از ظهر ها فعاليتهاي فوق برنامه ارائه مي‌دهند اغلب نوجواناني كه ورزش ميكنند وقت خود را در باشگاههاي ورزشي مي‌گذرانند نه در مدرسه.  بيشتر معلمان , والدين و دانش‌آموزان احساس مي كنند كه مدارس بايد فعاليتهاي فوق برنامه بيشتري ارائه دهند. تعداد كمي‌از دانش‌آموزان در كنار درس خواندن كار هم ميكنند. عموماً كار كردن در هنگام تحصيل توسط والدين و معلمان توصيه  نميشود.  دانش‌آموزان هنرستان ها استثنا هستند. بعلت وجود قسمتي از سيستم آموزشي دو گانه اين دانش‌آموزان طي دوران تحصيلشان در يك كارخانه محلي بصورت پاره وقت كار ميكنند.  يكي از مشكلات عمده نوجوانان درخانه وجود والديني است كه براي فرزندانشان حوصله  ندارند يا علاقه‌اي به كارهاي فرزندانشان نشان نمي‌دهند معلمان تاكيد كردند كه مدارس نقش مهم و مركزي در اجتماعي كردن جوانان دارند. بسياري از دانش‌آموزان فكر ميكنند مدرسه در زندگيشان يك بار اضافي است و مدرسه براي آن‌ها يك اجبار است.  به علاوه بسياري از دانش‌آموزان مدرسه را به‌عنوان جايي  مي‌دانند كه بر اساس عملكرد آن‌ها روشي انتقادي را پيش ميگيرد به هر حال اغلب دانش‌آموزان از ياد گرفتن ديدن همكلاسيها و برقراري رابطه متقابل با معلمان در مدرسه لذت مي‌برند. ايجاد انگيزه در يك دانش‌آموز براي موفق شدن درمدرسه بوسيله عوامل زيادي صورت ميگيرد كه اين عوامل شامل حمايت همكلاسيها و همياري والدين مي‌باشد. همچنين مهم است كه ارتباط بين وضعيت دانش آموز در مدرسه و شغل آينده او را تشخيص دهيم.  اين انگيزه سازي  براي كسب موفقيت در مدرسه در طول چند سال آخر دوره متوسطه افزايش يافته و اين درست زماني است كه دانش‌آموزان درباره مسير زندگي آينده شان در حال تصميم گيري مي باشند.   بدليل نياز براي كسب گواهي نامه براي ورود به بسياري از كارها انگيزه اي قوي براي جوانان بوجود آمده است تا هرچه زودتر در مورد مسير زندگي آينده تصميم بگيرند.  حمايتهاي جامعه براي تصميم گيريهاي شغلي متعدد است كه شامل بروشورهاي منتشر شده دولتي , مشاوره‌هاي شغلي و كتابخانه‌ها مي‌باشد.   بسياري از مدارس به دانش‌آموزاني كه به كار نياز دارند يك دوران كارآموزي سه هفته‌اي در يك موسسه يا شركت طي سال‌هاي تحصيل , ارائه مي دهند . دانش‌آموزاني كه آرزو دارند تحصيلاتشان را در دانشگاه ادامه دهند بايد گواهينامه Abitur را بدست آورند.  درصد زيادي از نوجوانان آلماني به يكي از 400 دوره كارآموزي وارد مي‌شوند طي كارآموزيهاي سيستم دو گانه آموزش دانش‌آموزان بيشتر از نصف روز همزمان با تحصيل كار ميكنند. پذيرش در بسياري از دوره‌هاي كارآموزي بويژه در بانك ها و اداره هاي بيمه به صورت رقابتي مي باشد.  نقش والدين درآموزش فرزندانشان از مدارس مقدماتي متوسطه به بعد  و برطبق سن آنها  تغيير   مي كند.  والدين دانش‌آموزاني كه 18 سال يا بيشتر هستند مستقيماً در آموزش فرزندانشان دخالت نمي‌كنند حضور در جلسات شبانه معلم – والدين توسط والدين دانش‌آموزان Hauptschule بسياركم رنگ است حال آنكه از والدين دانش‌آموزان Realschule  انتظار بيشتري مي‌رود تا دراين جلسات شركت كنند. والدين دانش‌آموزان Gymnasium بيشترين فعاليت را دارند. معلمان بيشتر از مشكلات نوجوانان و عملكرد ضعيف آن صحبت ميكردند كه علت آنرا فقدان حمايت يا علاقه والدين مي‌دانستند.  غفلت (Verwahrlosung ) واژه‌اي بودكه اغلب معلمان براي توصيف وضعيت خانوادگي دانش‌آموزان مشكل دار استفاده مي‌كردند. مدارس آلمان دانش‌آموزان را در كلاس‌هايي تقسيم بندي مي نمايند كه معمولاً براي چندين سال دركنار يكديگر مي‌مانند و بنابراين فرصتهاي بيشتري براي برقراري ارتباط همسالان خود دارند.   سيستم كلاسي تلاشي براي راحت بودن دانش‌آموزان در مدرسه است.  دور نماي ضعيف استخدام بويژه در آلمان شرقي در بسياري از مواد سر چشمه نااميدي و فقدان انگيزه براي بسياري از نوجوانان مي‌باشد.

سيستم آموزشي كلاسي‌هاي درسي

مدارس آلمان،دانش‌آموزان ورودي جديد را دركلاس‌هايي تقسيم مي‌كنند كه معمولاً در بسياري از سال ها در كنار يكديگر باقي مي‌مانند. براي مثال يك مدرسه Hauptschule ممكن است 120 دانش‌آموز پايه پنجم را به چهار كلاس A5،   B5،   C5،   D5 تقسيم كند. طي سال بعد، كلاس A5، A6 مي‌شود. بنابر اين دانش‌آموزان مدت زمان زيادي از زمانشان را در مدرسه با يك گروه ثابت شامل 25 تا 30 همكلاسي مي‌گذرانند. گاهي اوقات با ورود دانش آموزان جديد , دانش آموزان از يكديگر جدا مي شوند. به علاوه، دانش‌آموزان پايه‌هاي بالاتر در Gymnasium يك سيستم دوره‌اي را دنبال مي‌كنند كه كلاس‌ها بر طبق علائق دانش آموزان به دوره‌هاي مختلف تقسيم مي شوند. گذراندن چنين زمان زيادي با يك گروه ثابت از هم كلاسي‌ها و اعتمادي دو طرفه را پرورش مي‌دهد.  بر طبق گفته معلمان، يكي از سخت ترين زمآن‌ها در يك مدرسه, با انتقال بعد از پايه چهارم است، يعني وقتي دانش‌آموزان از يك كلاس مدارس ابتدايي  (كه 4 سال در آن با هم بوده اند) خارج مي شود و به انواع مختلفي از مدارس مقدماتي متوسطه منتقل مي‌شوند.گروه هاي هم كلاسي و روش برخورد با مدرسه،   در مدارس مقدماتي متوسطه،  دانش‌آموزان بيان كردند. كه آنان براساس تجربه‌هاي مدارس‌قبلي شان  به گروههايي تقسيم شوند. اغلب دانش‌آموزان Gymnasium، رفتارهاي منفي دانش‌آموزان را درHauptschule وrealchule بيان كردند. براي مثال آن‌ها گفتند دانش‌آموزان Realschule نياز دارند بمنظور فهم مطالب، چيزهايي به صورت پيوسته براي آن‌ها توضيح داده شود. و دانش‌آموزانHauptschule تنبل هستند. در مقايسه دانش‌آموزانGymnasium، خودشان را به عنوان افراد ماهر، متفكران منطقي و افرادي قادر به حل مسائل به تنهايي معرفي كردند. چنين نگرشي توسط معلمان، والدين و جامعه شكل گرفته است. براي مثال والدين و معلمان اغلب بيان كردند، افراد ويژهاي برايGymnasium مناسب هستند، در حاليكه افراد متفاوتي براي Realschule مناسب مي‌باشند. بر طبق گفتة معلمان ايالت شرقي از هر دوGymnasium و مدرسه تركيبيHaupt/lrealschule كه در يك حياط شريك بودند، دو مدرسه بايد برنامة زنگهاي تفريح را براي دانش‌آموزان در زمآن‌هاي مختلف تنظيم مي‌كردند. وقتي قبلاً دانش‌آموزانGymnasium وhaupt/lrealschule زنگهاي تفريحي در يك زمان داشتند، بين آن‌ها درگيريهايي بوجود مي‌آمد. از زماني كه برنامة زنگهاي تفريح در ساعتهاي مختلف روز تنظيم شده اند،  تعداد جنگها كاهش يافته است.علاوه بر رقابتها و تقسيمات بين مدرسه اي،  دانش‌آموزان يك مدرسه اغلب خودشان را به گروههاي مختلفي تقسيم مي‌كنند.گروههاي همكلاسي مراجع اجتماعي براي نوجوانان بوجود مي‌آورد كه به پرورش رفتارهاي عادي كمك مي‌كند و بنابراين بر عملكرد مدرسه هم تاثير دارد. معلمان Gymnasium ذكر كردند كه بهترين دانش‌آموزان آن‌ها اغلب با دوستا نشان بطور دسته جمعي مطالعه  مي‌كنند.
-مشكلات اقتصادي آموزش و پرورش

گرچه گفته مي‌شودكه درحال حاضر ،قريب 15درصداز بودجه ومنابع دولتي در آموزش و پرورش هزينه مي‌شود، اما با توجه به رسالت خطير و سنگين نظام آموزشي و گستره تحت پوشش آن، افزون بر نود درصد بودجه مزبور صرف هزينه‌هاي جاري و پرسنلي – آنهم در نازلترين سطوح – ميشود و قاعدتاً ديگر چيزي جهت ارتقاء كيفي و به روز كردن معلمان و سيستم آموزشي و تجهيز مدارس و نوسازي آنها (كه اغلب فرسوده و غير استاندارد بوده و بدون نياز به حوادث طبيعي در حال فروريزي هستند) و ... باقي نمي‌ماند.
به علاوه فقدان يا ضعف توان و انگيزه‌هاي مالي، موجب جذب نشدن نيروهاي كيفي از يكسو و عدم استفاده بهينه از ظرفيتهاي موجود از سوي ديگر خواهد شد و علاوه بر تاثير مخرب بر كيفيت آموزش، ساختار بازاركار شاغلان اين بخش حياتي را نيز با پديدهاي نامطلوبي چون چند شغلي و فقدان انگيزه براي توسعه ظرفيت‌هاي فردي، روبرو خواهد ساخت و در نهايت به استهلاك، انهزام و انتقال نيروهاي كيفي به ساير بخش‌ها مي‌انجامد.
اكنون، بسياري از معلمان، از فرط استيصال و براي جبران كسري هزينه زندگي خود، به تدريس تمام وقت (حتي دو يا سه شيفته) و يا مشاغل ديگر پناه برده اند. اگر در سازمان يا پست ديگري پديده شغل دوم پيامدهاي زيان بخشي نداشته باشد، در حرفه معلمي‌كه هرساعت آن مستلزم و نيازمند چندين برابر پشتوانه مطالعاتي و پژوهشي است، اين مسئله عواقب و آثار ناگوار و مخربي خواهد داشت.

 

دوره هاي آموزشي در کشور آلمان

نگرشي كه آموزش را در سطح مدارس مقدماتي متوسطه در بر مي گردد بر اين اساس است كه  دانش‌آموزان بايد در محيطي پرورش يابند كه براي آن‌ها مناسب باشد.   بنابراين اهداف اجتماعي و آموزشي مجزا به ايجاد تفاوت آموزشي در مدارس مقدماتي متوسطه كمك كرده و دانش‌آموزان براساس توانايي‌هاي خود آموزش نظري مورد نياز را دريافت مي دارند. اگر دانش‌آموزان ” شايسته” مدرسه باشند و براي يادگيري انگيزه داشته باشند موفق خواهند بود.   اما اگر در حد مدرسه نباشند،به عقيده والدين و معلمان بيهوده رنج خواهند برد كه اين خود در روند رشد شخصيتي دانش‌آموز و دور نماي آينده شغلي او عاملي تعيين كننده است.
دانش‌آموزان پايين ترين سطح درHauptschule ، ثبت نام به عمل مي‌آيد. اين مراكز عمدتاً به ارائه  آموزش دروس پايه نظري مباردت مي‌نمايند. ديگر رشته‌هاي ارائه شده  درHauptschule  جهت يابي شغلي داشته و به دانش‌آموزان براي انتخاب شغل آينده خود آمادگي مي‌دهند.  در اغلب ايالتها، دانش‌آموزان در شروع پايه پنجم در Hauptschule  ثبت نام نموده و تا پايان پايه نهم به تحصيل در اين مقطع مبادرت مي‌نمايند. با اين حال در برخي ايالتها حضور در مدرسه تا پايه 10 ضروري است. و در باواريا آندسته از دانش‌آموزاني كه در  پايه پنجم ثبت نام نمي‌كنند، براي حداقل 2 سال به Hauptschule  فرستاده مي‌شوند. دانش‌آموزاني كه  قادرند وارد Realschule  شوند در شروع پايه هفتم به آنجا منتقل مي‌شوند و آن‌ دسته از دانش‌آموزان نيز كه از شرايط Realschule  را ندارند تا پايه نهم در Hauptschuie  باقي مي‌مانند. با اين حالGrundschule  در پايه پنجم به Hauptschule ،  Realschule  يا Gymnasium  منتهي مي‌گردد. پس از اتمام موفقيت آميز پايه نهم در Hauptschule   و دريافت گواهي نامه مورد نظر   اغلب دانش‌آموزان در يك برنامه كاري تمام وقت  يا نيمه وقت كاري به همراه ادامه تحصيلات خود شركت مي‌كنند. اين برنامه‌ها معمولاً مدت زمان 2 تا 3 سال به طول انجامد. آموزش جامع وسيع با كسب مهارت‌هاي كافي را براي دانش‌آموزان بر پايه برنامه‌هاي فراهم مي‌نمايند
در مراكز Realschule   دانش‌آموزاني بر پايه برنامه‌هاي آموزشي عملي تربيت مي‌گردند، اما تأكيد عمده فرآيند آموزش آسان مي‌باشد.   تمركز آموزشي در Realschule   بين unterstufe   (سطوح پايين‌تر)  كه پايه‌هاي 6 و 7 را در بر ميگيرد و oberstufe   (سطوح بالاتر)  كه بر پايه‌هاي 8 و 9 و 10 مشتمل مي‌گردد،  متفاوت مي‌باشد. پايه هاي پايين‌تر آموزشي تأكيد عمده‌اي بر آموزش‌هاي تئوريك دارد در حالي است كه در سطوح بالاتر بيشتر بر ايجاد نظم تأكيد مي‌گردد. دانش‌آموزاني كه از معدل كافي جهت ورود به مدرسه برخوردار مي‌باشند. اگر معلمش عقيده داشته باشد كه محيط Realschule   براي دانش‌آموز بهتر خواهد بود ممكن است به Realschule   فرستاده شود. دانش‌آموزاني كه Realschule   را كامل مي‌كنند وگواهينامه Realschuleرا بدست مي‌آورند واجد شرايط ادامه تحصيل درسطحGymnasium و يا يكي از مدارس حرفه‌اي سطوح بالاتر مانند Berufsfachschule  ،   Berfsaufbaoschule  ، Fachoberschule،Berufliches Gymnasium  ،   Fachgymnasium   يا Fachschule   مي باشند. در برخي از شهرداريها،   Hauptschule   و Realschule   ساختماني را اشغال نموده‌ و از معلمان و كاردر اداري مشتركي برخوردار مي‌باشند. البته دانش‌آموزان اين دو مدرسه با اينكه ممكن است تماس كمي‌با يكديگر داشته باشند، به روش‌هاي تحصيلي جداگآنه‌اي  پرورش  مي يابند. در Hauptschule   برخي رشته‌ها به رشته‌هاي ابتدايي‌تري تقسيم مي‌گردند. در ايالتهاي آلمان شرقي سابق يك مؤسسه تركيبي Haupt Realschule   از عناوين متفاوتي اعم ازSekundarschule  ،   Mittelschule   يا Regelschule  برخوردار مي‌باشند كه بستگي به ايالت دارد. اگر چه دانش‌آموزان در پايه پنجم به اين مؤسسه تركيبي وارد مي‌شوند، پايه‌هاي پنجم و ششم دوره بندي نشده است.  بطوريكه دانش‌آموزان تا پايه هفتم به هيچ يك ازاين دو مدرسه وارد نمي‌شوند
در Gymnasium  دوره هاي آموزشي به دانش‌آموزان ارائه مي‌گردد كه به طور معمول به ورود به  دانشگاه منتهي مي‌گردد. دانش‌آموزان ممكن است در دوران مقدماتي متوسطه ( پايه پنجم ) در Gymnasium   ثبت نموده و يا پس از كامل كردن Realschule    ( پايه 11 ) به Gymnasium   منتقل شوند. در برخي ايالتها اين روش معمول شده است كه دانش‌آموزان بعد از پايه ششم به Gymnasium   منتقل شوند.   3 سال آخر Gymnasium   ( پايه‌هاي 13 – 11 در بعضي ايالتها ) Oberstufe   ناميده مي‌شود.   دانش‌آموزانGymnasium   مي‌توانند در دوران مقدماتي متوسطه بمنظور تخصصي كردن تحصيلات خود يك يا تعداد بيشتري دوره تحصيلي ارائه شده را انتخاب كنند.   اغلب اين دوره‌ها بر دروس چون زبآن‌هاي كلاسيك،   زبآن‌هاي مدرن، علوم و رياضيات مشتمل مي‌گردد. دانش‌آموزي كه با موفقيت Gymnasium   را به اتمام مي‌رساند آزمون‌هاي جامع را مي‌گذراند تا Abitur   را دريافت كنند گفتني است كه اين مدرك مجوزي براي معرفي دانش‌آموزان را براي آموزش عالي يا ورود به مدارس حرفه‌اي تخصصي به شمار مي‌آيد.
Gymnasium مراقبت است كه نسبت به ساير مدارس رسمي‌ترمي باشد وتدريس در آن توسط معلمهايي  صورت مي‌گيرد كه از برقراري انضباط بيشتر از آموزش لذت مي‌برند. بررسي دانش‌آموزان نشان داد كه اغلب جوانان آلماني كه در Gymnasium براي رسيدن به دستاوردهاي بالاتري دوره ديده‌اند افرادي ساعي و با وجدان هستند بطوريكه آن‌ها در صحبت كردند ماهر ترند.  آن‌ها عموما حمايت مناسبي از جانب والدينشان دريافت مي‌كنند.  بسياري از والدين با تحصيلات دانشگاهي يا والدين كه آموزش حرفه‌اي ديده اند تمايل دارند فرزندانشان در دانشگاه تحصيل كنند. تفاوتهاي موجود بين ايالتهابه‌عنوان برگزيده انجمن در سيستم آموزشي 13-K آلمان وظيفه Gymnasium آموزش دانش‌آموزاني استسنايي مي باشد كه قصد ورود به دانشگاه را دارند. واژه استثنايي در هر ايالت معناي بسيار متفاوتي دارد اين تفاوتها به اولويتهاي آموزشي دو جذب سياسي بر مي‌گردد: دمكراتهاي اجتماعي(SPD) كه آرزوي افزايش دستيابي به آموزش را دارند و دموكراتهاي مسيحي (CDU)كه باور دارند تنها راه رسيدن به استانداردهاي بالاتر، بازگشت به طرحهاي روشن و مستقيم سه گانه مي‌باشد. در نتيجه استانداردهاي جهت پذيرفته شدن در Gymnasium در ايالتهاي جنوبي نسبت به ايالتهاي مركزي بالاتر ميباشد. وقتي يكي از دانش‌آموزان شمال آلمان به ايالت جنوبي مي‌آيد امكان دارد مجبور شود تا يك كلاس را دوباره تكرار كنداما اگر يك دانش‌آموز آلمان مركزي به شمال آلمان برود مي‌تواند يكسال را جهشي بخواند.
تحقيق در Gymnasium در ايالتهاي مركزي و جنوبي مثال روشني از تفاوتهاي موجود در ايالتها در مورد چگونگي پايه گذاري و تدوين تكميل و ارز يابي استانداردهاي اموزشي در اختيار ما قرارداردبعضي از مدارس Gymnasiums نسبت به ساير مدارس طرفداران بيشتري دارند و از زمانيكه اين مدارس در آلمان مركزي سوالات آزمون‌Abitur را طراحي مي‌كنند سختي Abitur مي‌تواند بوسيله استانداردهاي مدرسه فرق كند  در نتيجه تلاش دانش‌آموزان شهري براي كسب Abitur  ممكن است باعث ورود آنان به Gymnasium با استانداردهاي  پايين‌تر شود. كسب گواهينامه Abitur با بهترين نمرات ممكن يك هدف سريع براي اغلب دانش‌اموزان Gymnasium مي‌باشد.  دانش‌آموزاني كه از Gymnasium فارغ التحصيل مي‌شوند از نظر بدست آوردن آموزشهاي حرفه‌اي ورود به دانشگاه و كار بيشتر از سايرين بهره مي برند.


پذيرش تحصيلي

مسأله اي كه احساسات قوي را ميان معلمان، مديران، والدين و دانش‌آموزان بر انگيخت اتمام دوره ابتدايي و ورود به سال پنجم (يا سال اول Gymnasium )مي باشد. در ايالت مركزي ملاك واقعي براي پذيرش در  Gymnasiumوجود ندارددانش‌آموزان بايد عمومأ معدل 5/2 را از مدرسه ابتدايي داشته باشند و بوسيله معلمشان توصيه شده باشند. مطابق قانون، والدين براي ثبت نام بچه‌هايشان درGymnasium  حق مسلم دارندحتي اگر اين توصيه‌نامه را نداشته باشند. معلمان بيان كردند كه اين مسئله نه تنها كه براي دانش‌آموزاني كه بخاطر توصيه نامه‌هاي معلمشان به Gymnasium  فرستاده شده‌اند زيان‌آور بوده، بلكه براي استانداردهاي Gymnasium هم مضر بوده است. يك معلم كه چندين سال قبل در يك كلاس پنجم درس داده بود گفت مهمترين شروط براي موفقيت در دوره‌هاي رياضي Gymnasium  اين است كه دانش آموزان قادر به حل مسائل رياضي با يك روش منظم باشند و فرصت پرسيدن سؤال را داشته باشند.  او تصديق كرد كه بسياري از بچه‌ها در خانواده‌اي با يك ولي پرورش مي‌يابند و ممكن است كمكي را كه نياز دارند دريافت نكنند.  به اين علت،   او ترجيح مي دهد بچه‌ها به يكديگر كمك كنند و او هم آزمون‌هايي به عمل آوردكه هدف از آن نمره دادن نمي باشد. در ايالت جنوبي، معلمان و والدين با غرور درباره به سيستم معقول و واقعي اين ايالت صحبت كردند كه فعاليتش را با سودمندانه ادامه مي‌‌دهد زيرا فقط دانش‌آموزان ممتاز را مي‌پذيردكه قادر به تحصيل در سطحGymnasium  مي‌باشند. بر عكس ايالت مركزي كه Realschule را به عنوان حق انتخاب در پايه پنجم مي‌پذيرد، تمام دانش آموزان پايه‌هاي پنجم در ايالت جنوبي به Hauptschule ياGymnasium  مي‌روند  بعد از پايه ششم دانش‌آموزان مي‌توانند از Hauptschule به Realschule  يا Gymnasium انتقال يابند. معدل 3/2 در آلماني،  رياضي و ديني براي پذيرفته شدن در هر Gymnasium در ايالت جنوبي مورد نياز است.  اگر يك دانش‌آموز اين معدل را نداشته باشد يا در مرز قبولي باشد، مي‌تواند براي يك دورة آزمايشي 3 ساله وارد Gymnasium شود و تعدادي از آزمون‌ها كتبي و شفاهي را بگذراند تا تاييد شود كه او براي ورود به اين مدرسه مناسب است يا خير، 

سازمان‌های آموزشی ایران

منایع :
  • نعمتی لیمایی، امیر؛ تاریخ آموزش و پرورش در روزگار فرمانروایی مغولان و تیموریان، با نگاهی به پیشینه فرهنگی ایران، سبزوار : امیدمهر ، 1390
  1. ٔ کودکان و نوجوانان.آموزش و پرورش در ایران، تاریخچهجلد اول
  2. مولفان حوزه و دانشگاه، آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن (4 جلد)، تهران: انتشارات سمت و پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰.
  3. نقیب‌زاده، میرعبدالحسین، نگاهی به فلسفهٔ آموزش و پرورش، انتشارات طهوری، ۱۳۷۴.
  4. شریعتمداری، علی، اصول و فلسفهٔ تعلیم و تربیت، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴.
  5. شکوهی، غلامحسین، مبانی و اصول آموزش و پرورش، به‌نشر (انتشارات آستان قدس رضوی)، ۱۳72.
  6. شعاری‌نژاد، علی‌اکبر، فلسفهٔ آموزش و پرورش، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۷.
  7. شعبانی، حسن، مهارت‌های آموزشی و پرورشی، انتشارات سمت، ۱۳78.
  8. لطف‌آبادی، حسین، روان‌شناسی تربیتی، انتشارات سمت، 1389
 
 
 
  • مشخصات
  • دانلود
4.6 /5 20 5 1
لیست نظرات
  • 1402/1/22

    G

  • 1402/4/29

    نکات خوبی مطرح شده بود

نظرات خود را اینجا بنویسید

مقاله و تحقیق رایگان مقایسه آموزش و پرورش دو کشورآلمان و ایران Average rating: 4.6097271175169, based on 89 reviews from $0.0000 to $0.0000
کانال ایتا: https://eitaa.com/tarhejaberr