مقایسه ایران و عراق در ابتدای دفاع مقدس/ ایران در آغاز جنگ چند هواپیما، بالگرد و تانک داشت؟ "همزمان با سفر نخستوزیر فرانسه به عراق در سال ۱۹۷۷ فرانسه از دیگر کشورهای غربی پیشی گرفت و قراردادهای تجاری و نظامی فراوانی با عراق منعقد کرد و متحد اصلی اروپایی عراق شد. فرانسه در تأسیسات هستهای و نظامی عراق نقش زیادی داشت". درباره علت وقوع جنگ بین ایران و عراق در سال 1359 از سوی کارشناسان و تحلیلگران سیاسی دلایل مختلفی بیان شده است؛ عمده کارشناسان ظهور انقلاب اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه و مخالفت آن بهصورت آشکار با سلطه دو ابرقدرت شرق و غرب، ناکامی آمریکا در حفظ ثبات، امنیت و برقراری توازن بین بلوک شرق و غرب در منطقه خاورمیانه، تلاش رژیم بعث عراق بهمنظور ایفای نقش جایگزین ایران بهعنوان ژاندارم نظامی آمریکا در منطقه، وجود اختلاف ارضی بین ایران و عراق و مخالفت رژیم بعث عراق با قرارداد 1975 الجزایر، مشکل ژئوپولیتیکی عراق در شمال خلیج فارس، پیشینه تاریخی جنگهای قدیم بین عرب و عجم و شورشهای جداییطلبانه در کردستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان را از زمینههای وقوع جنگ 8ساله میدانند
. در این گزارش ضمن اشاره به وضعیت ایران و عراق در جنگ 8ساله به بررسی تطبیقی نیروهای نظامی دو کشور میپردازیم
. اوضاع ایران در آستانه جنگ در سال 1359 ایران 37 میلیون جمعیت داشت، 52 درصد شهری و 48 درصد روستایی، ایران مردمی از قومیتهای مختلف فارس، ترک، کرد، لر، عرب و باقی نژادها دارد که فارسها و ترکها بیشترین هستند. 98 درصد ایرانیها مسلمان هستند و مابقی ارمنی، کلیمی و زرتشتی؛ 91 درصد مسلمانها هم شیعه و باقی سنی
. اقتصاد ایران به فروش نفت متکی بود. از سال 1353 قیمت نفت زیاد شد و درآمدهای ایران هم زیاد، اما اقتصاد ناموزون ایران این درآمد را هضم نکرد و تورم در این کشور بالا رفت
. هرچند تا حدودی خدمات رفاهی بهتر از گذشته شد. دولت در صنعت بیشتر سرمایهگذاری کرد. کارشناسان مختلف خارجی به ایران آمدند و صنایع ایران را رونق دادند، البته این صنعت بیشتر صنعت مونتاژ بود و کارشناسان خارجی بر آن مسلط بودند و نمیگذاشتند نیروهای بومی از روند کار سر در بیاورند و توسعه صنعت و رفاه در شهرها و محرومیت روستاها منجر شد به مهاجرت روستاییها به شهرها و رها کردن روستاها، در نتیجه کشاورزی ایران شدیداً آسیب دیدند و دولت با واردات این ضعف را پوشش داد
. از سال 57 که انقلاب مردم ایران اوج گرفت، اعتصاب در صنایع و شرکت نفت درآمد ملی کشور را شدیداً کاهش داد و وضعیت اقتصادی وخیم شد. بعد از پیروزی انقلاب هم دولت انقلاب بحرانهای مختلفی داشت و نمیتوانست وضع آشفته و کمرونق اقتصاد ایران را ساماندهی دهد
. پس از پیروزی انقلاب مردم گوشه و کنار ایران خود را مظلومترین و محرومترین مردم کشور در دوران شاه میدیدند و دوست داشتند بیش از همه به آنها توجه شود
. امامخمینی همان ابتدای انقلاب برابر درخواستهای مکرر این مردم گفت "اینها مکرر آمدند پیش من که در اطراف ما بیکاری زیاد است و هیچ نداریم، آب و برق نداریم، دبستان نداریم، بیمارستان نداریم و از این حرفها، خوب، هر کسی از هر جا هست میآید میگوید و غالباً هم میگویند هیچ جا مثل ما محروم نبوده. ما به اینها میگوییم که خوب این تازه شده است؟ یا از قدیم بوده است؟ انقلاب این را آورده است یا خیر این سابق بوده است و حالا ما وارد شدیم به جایی که همه اینها نبود، بختیاری میگوید که "ما از همه محرومتر بودیم"، سیستانی میگوید "ما از همه محرومتریم" بلوچستانی هم همین را میگوید، کردستانی هم. همه هم راست میگویند که محروم بودهاند باید قدری صبر کنند، ببینند که باید چه بکنند، اینها خیال نکنند که حالا که ما بیکار هستیم، پس یا الله بدهید
". پیش از انقلاب ایران را ژاندارم آمریکا در منطقه میدانستند و با پیروزی انقلاب ایران متحدی نداشت و از نظر سیاسی و نظامی هیچ کشوری تعهدی برای دفاع از ایران نداشت. اوضاع سیاسی داخلی هم کاملاً آشفته بود. گروههای سیاسی درگیریشان را پس از پیروزی انقلاب و پیش از جنگ آغاز کرده بودند. هر گروهی از نقش خود در پیروزی انقلاب میگفت و با پررنگ نشان دادن نقش مبارزاتیاش سهمخواهی میکرد
. رهبران گروههای سیاسی که بسیاریشان مسلح بودند ارتش را بزرگترین مانع در مسیر خود میدیدند، در سخنرانیهای پرشورشان از انحلال ارتش میگفتند. امامخمینی مخالف انحلال ارتش بود و میگفت اینها میخواهند قدرت ارتش را کنار بزنند و بعد بیایند سراغ انقلاب، روحانیت و مردم. امیر نمکی از فرماندهان نیروی هوایی ارتش میگوید در بیشتر انقلابها، نظام پیشین منحل شده است. این انقلاب تنها انقلاب بزرگی است که ارتش را حفظ کرده و این از درایت امام بوده است. امام این ارتش را حفظ کرد
. اوضاع عراق در آستانه جنگ این کشور یک سال قبل از جنگ نزدیک به 13 میلیون نفر جمعیت داشت که 60 درصدش روستایی و 40 درصد شهری بودند
. 95 درصد عراقیها مسلمان و بین آنها دستکم 55 درصدشان شیعه بودند. عراق کشوری مهاجرپذیر بوده و از اقوام مختلفی در آن زندگی میکردند. 5/5 میلیون عرب، 1 میلیون کرد، 1 میلیون آشوری و ارمنی، 500 هزار نفر ایرانی و باقی یهودی و پراکنده از اقوام مختلف؛ زبان رسمی این کشور عربی بود و در قانون اساسی زبان دوم کردی بود، البته زبانهای مختلفی از جمله فارسی در مناطق رایج بود
. جدیترین ناراضیان دولت عراق همواره کردها بودند، شیعیان هم جزو معترضانی محدود شده بودند که گرچه غالبشان فقیر بودند، اما سطح سوادشان خوب بود، البته دولت عراق بارها شیعیان تأثیرگذار و معترض را از عراق خارج کرده بود که معروفترینش اخراج
50 هزار شیعه در سال 1348 و دهها هزار نفر قبل از آغاز جنگ در سالهای
1358 و 1359 بود
. عراق سه روزنامه اصلی داشت بهنامهای الجمهوریه تأسیس سال 1963 ارگان رسمی شورای فرماندهی انقلاب، الثوره (تأسیس 1348) اختصاصی حزب بعث و بغداد آبزرور تأسیس سال
1967 که دولت آن را انگلیسی منتشر میکرد. گروهها و حزبها هم روزنامههای کمتیراژی داشتند. 96 درصد اقتصاد عراق از نفت تأمین میشد و سیستم اداره مملکت سوسیالیستی بود و جز بخشهای محدودی در کشاورزی و تجارت و خدمات همه چیز در اختیار دولت بود
. صنعت در عراق کمرونق و مونتاژی بود و کشاورزی عراق تا قبل از روی کار آمدن حزب بعث رونق داشت، اما بعد از آن فقط در بخشهایی از جنوب عراق مردم کشاورزی میکردند. در برنامه پنج سال قبل از جنگ پیشبینی شده بود عراق تولید نفتش به 320 میلیون بشکه در سال برسد. قبل از آغاز جنگ پیشبینی ذخایر عراق 764 میلیارد مترمکعب نفت بود
. صنایع عراق چند مجتمع پتروشیمی و چند کارخانه ذوبآهن، تولید آلومینیوم و سیمان در بصره، تکریت، بغداد و کرکوک بود. سال 1357 یک دلار آمریکا 295 فلس عراق بود. راه و جادهسازی در عراق مناسب نبود، اما با افزایش قیمت نفت در چند سال مانده به جنگ، ذخایر ارزی عراق و تجارتش پررونقتر شد و شوروی، ژاپن، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و برزیل مهمترین طرفهای تجاری عراق بودند
. عراق ابتدای جنگ شانزده استان داشت و بعد از مصر دومین کشور عربی بود که با شوروی پیمان همکاری و دوستی امضا کرد. قراردادی اقتصادی و فرهنگی و نظامی از سوی ارتش عراق به مستشاران روسی سپرده شد و شوروی برابر کمکهای آمریکا به ایران، عراق را مجهز میکرد. پس از قرارداد 1975 الجزایر که عراق را از بیثباتی نجات داد، افزایش قیمت و اهمیت نفت در جهان عراق را به غرب هم مایل کرد و صادرات نفتی عراق به آمریکا و اروپا رونق گرفت
. همزمان با سفر نخستوزیر فرانسه به عراق در سال 1977 فرانسه از دیگر کشورهای غربی پیشی گرفت و قراردادهای تجاری و نظامی فراوانی با عراق ایجاد کرد و متحد اصلی اروپایی عراق شد. فرانسه در تأسیسات هستهای و نظامی عراق نقش زیادی داشت
. در ادامه روند افزایش نیروهای نظامی ایران و عراق را در سالهای مختلف بررسی میکنیم
. روند افزایش نیروهای نظامی ایران و عراق از سال 1974 تا 1980 روند افزایش نیروهای نظامی ایران و عراق از سال 1979 تا 1985 دسترسی ایران و عراق به منابع تسلیحاتی خارجی در سالهای 1982 تا 1986 نتیجه گیری :
اوضاع نظامی ایران قبل از شروع تجاوز رژیم عراق در سالهاي ٥٨ و ٥٩
با توجه به اعدام و فرار و خروج از خدمت اکثریت قریب به اتفاق امرای ارتش، راس هرم فرماندهی و مدیریت ارتش دچار خلا گردیده بود و هم چنین خروج مستشاران آمریکایی موجب از هم گسیختن نظام برنامه ریزی و اداره ارتش گردیده بود.کشف و خنثی سازی کودتای نوژه نیز باعث ضربه خوردن به نیروی هوائی که تا حدودی از آسیب های انقلاب در امان مانده بود گردید. همچنین نیروی زمینی بخاطر برخی تغییرات در نظام خدمتی سربازان دچار افت توان گردید و در غائله کردستان نیز متحمل آسیبهای جدی شد، همچنین قرار داشتن در تحریم تسلیحاتی موجب محرومیت از دریافت تجهیزات جدید و مهمات و پایین آمدن آمادگی و کارایی تجهیزات موجود گردیده بود. در مجموع ارتش هم بلحاظ فیزیکی و هم بلحاظ روحیه دچار ضعف آشکار بود. که میتوان چنین نیز بیان نمود:
الف) خروج کارشناسان نظامي امریکایی(٥٠ هزارنفر) و فرار امرا و فرماندهان نظامي به خارج از کشور که عمده فنون و تخصصهاي نظامي را در اختیار داشتند.
ب) کاهش نیروهاي ارتش توسط دولت بازرگان، به طوري که در تاریخ 9/2/58 اعلام داشت که ایران به ارتش ٥٠ هزار نفري نیازي ندارد و تعداد ارتشیان کاهش خواهد یافت.
ج) اقدام مشکوك دولت بازرگان در زمینه لغو قراردادهاي نظامي، از قبیل لغوقرارداد خرید شش فروند زیردریایي از آلمان و لغو قراردادهاي نظامي امریکا، که درمجموع کاهش توان نظامي و عدم امکان توسعه طرحهاي ساختاري ارتش هدف آن بوده است.
د) کاهش مدت خدمت سربازي از ٢٤ ماه به ١٢ ماه و اعزام کادرهاي ارتش به محلهاي سکونت و زادگاه خود، از دیگر اقدامات دولت بازرگان است که سازمان ارتش را دچار تزلزل کرد.
ه) شعار انحلال ارتش از سوي گروهکهاي مخالف هماهنگ با سیاست کاهش توان دفاعي ارتش از سوي لیبرالها.
و) کودتاي نوژه و فرار تعدادي از عناصر ارتشي کودتا در تیرماه ١٣٥٩ به خارج ازکشور بویژه عراق، که اطلاعات ارزشمندي از توان دفاعي ایران را در اختیار مسئولان عراق قرار داد.
اوضاع ایران در آستانه جنگ
در سال 1359 ایران 37 میلیون جمعیت داشت. 52 درصد شهری و 48 درصد روستایی، ایران مردمی از قومیتهای مختلف فارس، ترک، کرد، لر، عرب و باقی نژادها دارد که فارسها و ترکها بیشترین هستند. 98 درصد ایرانیها مسلمان هستند و مابقی ارمنی، کلیمی و زرتشتی؛ 91 درصد مسلمانها هم شیعه و باقی سنی.
اقتصاد ایران به فروش نفت متکی بود. از سال 1353 قیمت نفت زیاد شد و درآمدهای ایران هم زیاد، اما اقتصاد ناموزون ایران این درآمد را هضم نکرد و تورم در این کشور بالا رفت.
هر چند تا حدودی خدمات رفاهی بهتر از گذشته شد. دولت در صنعت بیشتر سرمایهگذاری کرد. کارشناسان مختلف خارجی به ایران آمدند و صنایع ایران را رونق دادند، البته این صنعت بیشتر صنعت مونتاژ بود و کارشناسان خارجی بر آن مسلط بودند و نمیگذاشتند نیروهای بومی از روند کار سر در بیاروند و توسعه صنعت و رفاه در شهرها و محرومیت روستاها منجر شده به مهاجرت روستاییها به شهرها و رها کردن روستاها. در نتیجه کشاورزی ایران شدیدا آسیب دیدند و دولت با واردات این ضعف را پوشش داد.
از سال 57 که انقلاب مردم ایران اوج گرفت، اعتصاب در صنایع و شرکت نفت درآمد ملی کشور را شدیدا کاهش داد و وضعیت اقتصادی وخیم شد. بعد از پیروزی انقلاب هم دولت انقلاب بحرانهای مختلفی داشت و نمیتوانست وضع آشفته و کم رونق اقتصاد ایران را ساماندهی دهد.
پس از پیروزی انقلاب مردم گوشه و کنار ایران خود را مظلومترین و محرومترین مردم کشور در دوران شاه میدیدند و دوست داشتند بیش از همه به آنها توجه شود.
امامخمینی همان ابتدای انقلاب برابر درخواستهای مکرر این مردم گفت "اینها مکرر آمدند پیش من که در اطراف ما بیکاری زیاد است و هیچ نداریم، آب و برق نداریم، دبستان نداریم، بیمارستان نداریم و از این حرفها، خب هر کسی از هر جا هست میآید میگوید و غالبا هم میگویند هیچ جا مثل ما محروم نبوده. ما به اینها میگوییم که خب این تازه شده است؟ یا از قدیم بوده است؟ انقلاب این را آورده است یا خیر این سابق بوده است و حالا ما وارد شدیم به جایی که همه اینها نبود، بختیار میگوید که ما از همه محرومتر بودیم سیستانی میگوید ما از همه محرومتریم بلوچستانی هم همین را میگوید. کردستانی هم. همه هم راست میگویند که محروم بودهاند باید قدری صبر کنند، ببینند که باید چه بکنند اینها خیال نکنند که حالا که ما بیکار هستیم، پس یا الله بدهید."
پیش از انقلاب ایران را ژاندارم آمریکا در منطقه میدانستند و با پیروزی انقلاب ایران متحدی نداشت و از نظر سیاسی و نظامی هیچ کشوری تعهدی برای دفاع از ایران نداشت. اوضاع سیاسی داخلی هم کاملا آشفته بود. گروههای سیاسی درگیریشان را پس از پیروزی انقلاب و پیش از چنگ آغاز کرده بودند. هر گروهی از نقش خود در پیروزی انقلاب میگفت و با پررنگ نشان دادن نقش مبارزاتیش سهمخواهی میکرد.
رهبران گروههای سیاسی که بسیاریشان مسلح بودند ارتش را بزرگترین مانع در مسیر خود میدیدند. در سخنرانیهای پرشورشان از انحلال ارتش میگفتند. امامخمینی مخالف انحلال ارتش بود و میگفت اینها میخواهند قدرت ارتش را کنار بزنند و بعد بیایند سراغ انقلاب، روحانیت و مردم. امیر نمکی از فرماندهان نیروی هوایی ارتش میگوید در بیشتر انقلابها، نظام پیشین منحل شده است. این انقلاب تنها انقلاب بزرگی است که ارتش را حفظ کرده و این از درایت امام بوده است. امام این ارتش را حفظ کرد.
اوضاع عراق در آستانه جنگ
این کشور یک سال قبل از جنگ نزدیک به 13 میلیون نفر جمعیت داشت که 60 درصدش روستایی و 40 درصد شهری بودند.
95 درصد عراقیها مسلمان و بین آنها دست کم 55 درصدشان شیعه بودند. عراق کشوری مهاجرپذیر بوده و از اقوام مختلفی در آن زندگی میکردند. 5/5 میلیون عرب، 1 میلیون کرد، 1 میلیون آشوری و ارمنی، 500 هزار نفر ایرانی و باقی یهودی و پراکنده از اقوام مختلف؛ زبان رسمی این کشور عربی بود و در قانون اساسی زبان دوم کردی بود، البته زبانهای مختلفی از جمله فارسی در مناطق رایج بود.
جدیترین ناراضیان دولت عراق همواره کردها بودند، شیعیان هم جزو معترضانی محدود شده بودند که گرچه غالبشان فقیر بودند، اما سطح سوادشان خوب بود، البته دولت عراق بارها شیعیان تاثیرگذار و معترض را از عراق خارج کرده بود که معروفترینش اخراج 50 هزار شیعه در سال 1348 و دهها هزار نفر قبل از آغاز جنگ در سالهای 1358 و 1359 بود.
عراق سه روزنامه اصلی داشت به نامهای الجمهوریه تاسیس سال 1963 ارگان رسمی شورای فرماندهی انقلاب، الثوره(تاسیس 1348) اختصاصی حزب بعث و بغداد آبزرور تاسیس سال 1967 که دولت آن را انگلیسی منتشر میکرد. گروهها و حزبها هم روزنامههای کمتیراژی داشتند. 96 درصد اقتصاد عراق از نفت تامین میشد و سیستم اداره مملکت سوسیالیستی بود و جز بخشهای محدودی در کشاورزی و تجارت و خدمات همه چیز در اختیار دولت بود.
صنعت در عراق کم رونق و مونتاژی بود و کشاورزی عراق تا قبل از روی کار آمدن حزب بعث رونق داشت، اما بعد از آن فقط در بخشهایی از جنوب عراق مردم کشاورزی میکردند. در برنامه پنج سال قبل از جنگ پیشبینی شده بود عراق تولید نفتش به 320 میلیون بشکه در سال برسد. قبل از آغاز جنگ پیشبینی ذخایر عراق 764 میلیارد متر مکعب نفت بود.
صنایع عراق چند مجتمع پتروشیمی و چند کارخانه ذوب آهن تولید آلومینیوم و سیمان در بصره، تکریت، بغداد و کرکوک بود. سال 1357 یک دلار آمریکا 295 فلس عراق بود. راه و جادهسازی در عراق مناسب نبود، اما با افزایش قیمت نفت در چند سال مانده یه جنگ، ذخایر اراضی عراق و تجارتش پررونقتر شد و شوروی، ژاپن، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و برزیل مهمترین طرفهای تجاری عراق بودند.
عراق ابتدای جنگ شانزده استان داشت و بعد از مصر دومین کشور عربی بود که با شوروی پیمان همکاری و دوستی امضا کرد. قراردادی اقتصادی و فرهنگی و نظامی از سوی ارتش عراق به مستشاران روسی سپرده شد و شوروی برابر کمکهای آمریکا به ایران، عراق را مجهز میکرد. پس از قرارداد 1975 الجزایز که عراق را از بیثباتی نجات داد، افزایش قیمت و اهمیت نفت در جهان عراق را به غرب هم مایل کرد و صادرات نفتی عراق به آمریکا و اروپا رونق گرفت.
همزمان با سفر نخستوزیر فرانسه به عراق در سال 1977 فرانسه از دیگر کشورهای غربی پیشی گرفت و قرادادهای تجاری و نظامی فراوانی با عراق ایجاد کرد و متحد اصلی اروپایی عراق شد. فرانسه در تاسیسات هستهای و نظامی عراق نقش زیادی داشت.
منبع: دایرةالمعارف مصور جنگ؛ نوشته جعفر شیرعلینیا