مرکز اطلاع رسانی ملی برای بچه ها و جوانانی که دارای ناتوانی و از کار افتادگی می باشند.
 
ناتوانی ذهنی
داستان matt:mattheo پانزده ساله است، او ناتوانی ذهنی داشته و آموزشهای ویژه ای از دوران ابتدائی اش دریافت می کند. این آموزشها کمک زیادی به او می کند. زیرا آنها بااین نیازهای آموزشی ویژه وفق یافتهاند. سال پیش او دبیرستان را شروع کرد. خودش ، خانواده اش و حتی مدرسه توجهی ویژه به او نشان داد و کمک های ویژه ای بهاو کردند تا دوران راهنمایی را به پایان برساند. آیا او آموزشهای بیشتری می خواهد؟ یک کار؟ آیا او مهارتهای لازم و کافی برای زندگی تنها و مستقل را دارد یا نه ؟
پاسخ دادن به این سوالات به matt ومدرسه اش کمک نمود تا برای آینده اش برنامه ریزی کنند . او در خارج از منزل ،‌گیاهان و به ویژه درختان علاقه خاصی نشان می دهد. همه درختان را می شناسد و قادر است آنرا از روی برگها و ساقه هایشان  تشخیص دهد. بنابراین اوامسال مطالب زیادی در مورد جنگلداری ، باغداری ونگهداری حیاط آموخته است اوس سعی می کند که برای خودش شغلی داشته باشد. داشتن مشکلات ذهنی ، آموختن مطالب جدید رابرای او سخت می کند، اما او مصمم است و می خواهد که در بیرون کار کند. مثلاً در پارک یا گلخانه او کاملاً آماده است.
عقب ماندگی ذهنی چیست؟  عقب ماندگی ذهنی واژه ای است که زمانی که یک فرد دارای محدودیت های ویژه ای در بخش ذهنی ومهارتها از قبیل ارتباطات ، مراقبت از خود و مهارتهای اجتماعی می باشد استفاده می گردد. این محدودیتها باعث می شود که یک بچه آرامتر و دیرتر از یک بچه طبیعی ونرمال تواناییهایش را گسترش دهد. بچه هایی که دارای ناتواناییهای ذهنی باشند. زمان بیشتری را باید صرف کند تا بتواند صحبت کنند، قدم بزنند و نیازهای شخصیشان مثل لباس پوشیدن یا خوردن را انجام دهند. آنها اغلب در یادگیری مدرسه مشکلاتی دارند. آنهانیز خواهند آموخت اما زمان بیشتری باید صرف کنند.
علت و عامل عقب ماندگی ذهنی چیست؟
دکتر ها علائم زیادی را برای عقب ماندگی ذهنی ذکر کرده اند موارد معمول و مشهور آن عبارتند از :
- موقعیت ژنتیکی : گاهی اوقات علت عقب ماندگی ذهنی وجود ژنهای غیر طبیعی است که از والدین به ارث می رسد زمانی که ژنها با هم مخلوط می شود اشتباه می شود و یا دلایل دیگر. مثال: موقعیت ژنتیکی سندرم داون شکستگی سندرم و فنیل کتونوری می باشد.
- مشکلات دوران حاملگی : عقبم اندگی ذهنی گاهی ناشی از آن است که کودک در درون مادر به درستی رشد نمی کند. به عنوانمثال: مشکل از آنجا شروع می شود که سلولهای کودک به خوبی  تقسیم نمی شوند زمانی که در حال رشد است. زنی که الکل مصرف میک ند یا عفونتی مثل سرخچه در طول دوران حاملگی اش دارد و ممکن است کودکش دارای عقب ماندگی ذهنی باشد.
مشکلات زمان تولد: اگر یک کودکی در زمان تولد مشکل داشته باشد . مثلاً اکسژن کافی به او نرسد. این کودک عقب مانده ذهنی است.
مشکلات مربوط به بخش سلامت: بیماریهای شبیه سرفه های سیاه سرفه ، سرخک یا مننژیت می تواند علت عقب ماندگی ذهنی شوند. و گاهی اوقات بر اثر سوء تغذیه های شدید (نخوردن غذای کافی) نبودن مراقبتهای کافی و درست یا در معرض سمهایی چون سرب و جیوه قرار گرفتن باعث عقب ماندگی ذهنی می شود.
عقب ماندگی ذهنی یک بیماری نیست ، شما نمی توانیدعقب ماندگی ذهنی  از فرد دیگری بگیرد (به شما سرایت کند) و همچنین از انواع بیماریهای ذهنی شبیه افسردگی به حساب نمی آید. و معالجه ای نیز برای آن وجود ندارد. اگر چه بیشتر بچه هایی که دارای ناتوانی ذهنی می باشند قادرند بیاموزند و چیزهای زیادی را می توانند انجام بدهند. فقط زمان بیشتری لازم است و زحمت بیشتری برای یادگیری نسبت به دیگر بچه ها لازم دارند.
چگونه ناتوانی ذهنی را تشخیص دهیم؟
ناتوانی ذهنی با توجه به دو بخش اصلی تشخیص داده می شود:
- توانایی ذهنی یک فرد برای آموختن ، فکر کردن و حل مشکلات ( که iq یا فعالیتهای عقلانی ) نامیده می شوند.
- آیا فرد توانایی لازم برای زندگی مستقل را دارند ( که رفتارهای انطباقی یا فعالیتهای انطباقی نمایده می شوند)
فعالیتهای عقلی یا iq معمولاً به وسیله تستی که تست iq  نامیده می شود اندازه گیری می گردد. میانگین نمره 100 است کسانی که نمره زیر 70 تا 75 را بدست می آورند دارای ناتوانی ذهنی می باشند. به منظور اندازه گیری رفتارهای انطباقی ، متخصصان به چیزی که بچه می تواند در مقایسه با دیگر بچه ها انجام دهد با توجه به سنش توجه می کنند. مهارتهای ویژه ای در رابطه با رفتارهای انطباقی وجود ارد. که عبارتند از : - مهارتهای روزانه زندگی از قبیل لباس پوشیدن ، حمام رفتن وتنهایی غذا خوردن. – مهارتهایارتباطی مثل درک چیزی که گفته می شود و چیزی که باید جواب بدهیم (قادر به جواب دادن باشیم) – مهارتهای اجتماعی با همسالان، اعضای خانواده ، افراد بالغ و دیگران بهمنظور تشخیص ناتوانی ذهنی ، مخصصان بهتوانایی ذهنی افراد iq ومهارتهای انطباقی اش توجه می کنند. هر دوی اینها در تعریف ناتوانی ذهنی در جدول زیر مهم هستند.
این تعریف از افرادی با ناتواناییهایی در امر آموزش گرفته شده است. Idca قانون فدرال است که به مدارس در تهیه آموزشهای ویژه و سرویسهای مربوط به بچه هایی با ناتوانایهای ذهنی کمک می کند. تهیه خدمات به افرادی که ناتوانی ذهنی دارند کمک می کند و باعث می شود که مانند تعرفی دقیق و صحیح این گونه ناتواناییها ارائه نمایم. بعد از تشخیص اولیه ناتوانی ذهنی باید به نقاط ضعف و قدرت او توجه کنیم . همچنین باید ببینیم که چگونه می توانیم از او حمایت کرده و نیازهای او را در خانه ، مدرسه و حتی اجتماع برآورده سازیم. این روش تصویری واقعی از هر فرد را به ما می دهد. آن همچنین مشخص می کند که این تصویر می تواند تغیر نماید. همان طور که افراد رشد کرده و می آموزند تواناییهایشان هم به خوبی رشد می کند.
تعریف  idea از ناتوانی ذهنی‌ : فعالیتهای عقلانی کلی زیر حد متوسط و همچنین کمبودهایی در رفتارهای انطباقی وجود داشته که در طول دوره های پیشرفت او نمایان می شود و بر روی عملکردهای آموزشی بچه به طورمخالف اثر می گذارد.
ناتواناییهای ذهنی تا چه حدی در جامعه رایج است ؟
حدوداً از هر 100 نفر در یک جامعه 3 نفر دارای ناتوانی ذهنی می باشند. بیشتر از 611000 بچه در بین سالهای 6 تا 21 سال دارای سطوح مختلف از ناتواناییهای ذهنی می باشند. و نیازمند آموزشهای ویژه ای درمدرسه می باشند. (ساختمان آموزشی u.s گزارش سالانه بیستم 2000 ) . در حقیقت از هر 10 بچه یک نفر نیازمند آموزشهای ویژه بوده و دارای انواعی از ناتواناییهای ذهنی می باشند.
نشانه های عقب ماندگی ذهنی چیست؟ نشانه های مختلفی از عقب ماندگی ذهنی در زیر بیان شده است. به عنوانمثال بچه ها باناتوانیهای ذهنی :
- بیدار ماندن،خزیدن ، و از بچه های هم سنشان کندتر راه می روند.
- آموختن که صحبت کنند اما دیرتر از بقیه کودکان صحبت می کنند یا حتی در حرف زدن مشکلاتی دارند.
- چیزی را به سختی پیدا می کنند یا به یاد می آورند.
- درک نمی کنند که چگونه باید به چیزها توجه کنند.
- درمورد درک قوانین اجتماعی مشکل دارند.
- در مورد ارتباطات فعالیتها نیز با مشکل روبه رو هستند.
- درم ورد حل کردن مشکلات نیز رنج می برند.
- در مورد فکر کردن منطقی و صحیح نیز با مشکل روبه رو هستند.
- در مورد 87٪ مردم با ناتوانیهای ذهنی برای آموختن اطلاعات و مهارتهای جدید از دیگران کندتر می باشند. زمانی که بچه هستند محدودیتهایشان دیده نمی شود حتی ممکن است تا زمانی که به مدرسه نرفته اند ناتواناییهای ذهنی شان مشخص نشود ومردم دیگر به آنها به چشم فردی که دارای ناتوانایی است نگاه نمی کنند. بقیه 13 درصد مردم که نمره تست iq شان زیر 50 است این افرادمشکلات بسیار جدی در مدرسه ، خانه و در اجتماع دارند. کسی که مشکلات بسیارجدی داشته و عقب ماندگی ذهنی دارند نیازمند مهارتهایی ویژه در کل دورانزندگیشان هستند.
هر بچه ای با ناتوانی ذهنی قادر است که بیاموزد توسعه یاد و ورشد کند. و سیله کمک ، همه بچه ها باناتوانی ذهنی قادرند در یک زندگی قانع کننده زندگی کند.
مواردی برای والدین: - در مورد ناتوانایهای ذهنی مطالبی را بیاموزید در این صورت می توانید بیشتر به خودتان و بچه هایتان کمک کنید. منابع را در صفحه 4 ببینید.
- بچه هایتان را به سوی مستقل شدن تشویق نمایید. به عنوان مثال به بچه هایتان کمک کنید تا مهارتهای روزانه را بیاموزند مثل لباس پوشیدن ، غذا خوردن و حمام رفتن و تمیز کردن.
- کارهای روزمره را می توانید با توجه به سنشان و تواناییهایشان محول نماید. کارهایشان را به بخشهای کوچکتری تقسیم نمائید.
به او بگویید که قدم به قدم باید چه انجام دهد تا زمانی که کار تمام شد. ثابت نمایید که چگونه باید کار انجام شود و زمانی که نیازمند کمک است به او کمک کنید.
- به بچه  تان مکرراً پسخوراند بدهید. زمانی که کاری را به خوبی انجام می دهد تشویقش نمایید . تواناییهای بچه تان راب سازید.
- بدانید که چه مهارتهایی لازم است بچه شما در مدرسه یاد بگیرد و روشهایی که بچه می تواند به وسیله آن این مهارتها را در خانه انجام دهد پیدا کنید. به عنوانمثال اگر معلم قصد دارد کهدرس پول را به بچه ها یاد بدهد. او را باخودتان به یک سوپر مارکت ببرید و بهاو کمک کنید تا پولها رابشمرد و به مغازه پول را پرداخت نماید و حتی بقه پولها را نیز حساب نماید.
- در ارتباطهایتان فرصتی را برای اجرای فعالیتهای اجتماعی مثل فعالیتهای اجتماعی مثل فعالیتهای تعاملی، ورزشها و... پیدا کنید. این کارها به کودکتان کمک می کند تا مهارتهای جدید را همان طور که مطرح بخش است یاد بگیرد.
- بادیگر والدینی که بچه هایشان دارای ناتوانی دهنی بودند صحبت کنید. والیدن می توانند نصایح تمرینی و حمایتهای احساسی خودشان راتقسیم نمایند. به nichcy با شماره 10800099505285 تماس بگیرید. و گروهی ازوالدین شبیه خودتان را پیدا نمایید و با آنان نیز مشورت کنید. – با مدرسه ارتباط داشته باشید و طرحهای آموزشی کهنیازهای بچه ها را مورد خطاب قرار می دهد  را توسعه دهید. با معلم بچه هایتان تماس مستقیم داشته باشیدو. حمایت را پیشنهاد نمایید. بفهمید که چگونه می توانید از دانسته های مدرسه بچه ها در خانه حمایت نمایید.
 
 
 
مواردی برای معلمان :
- تا جایی که امکان دارد در مورد ناتواناییهای ذهنی اطلاعات کسب نمایید. سازمان هاروی ص 4 لیست شده است . و به شما در پیدا کردن تکنیکهای خاص و ویژه و استراتژیهایی که از آموزش دانش آموزان حمایت می کند مانیز چنداستراتژی را در پایین لیست کردهایم.
- تشخصی داده شده که شما تاثیر بسیار مهمی را در زندگی دانش آموزان داردید. علایق دانش آموزان را پیدا کرده و بر آن تاکید نمایید . فرصتهایی را برای موفقیت خلق نمایید.
- اگر شما بهعنوان بخشی از تیم برنامههای آموزشی دانش آموزان iep نیستید از آنها بخواهید تا یک کپی از iep به شما بدهند. اهداف آموزش دانش آموزان بهخوبی سرویسها و مطالبی که دریافت می کند در اینجا ارائه شدهاست. با متخصصان در مدرسه تان تا جایی که لازم است صحبت کنید.( به ویژه : آموزش های مخصوص) آنها می توانند به شما کمک نمایند تا روشهای موثر تدریس برای دانش آموزان را مشخص نمایید و اینکه چگونه اهداف iep را بتوانید در کلاستان اجرا نمایید.
- تا جایی که امکان دارد محسوس و عینی باشید. منظورتان را کاملاً مشخص نمایید نسبت به این که فقط به صورت فعلی آنرا بیان کنید. یا اینکه فقط اطلاعات جدید را بیان نمایید. تصاویر را به آنان نشان دهید و دانش آموزان را با مواد در دسترس آشنا کنید و فرصتی را آماده نمایید تا مواد را لمس کرده و آنها را تجربه نمایند.
- کارهای جدید را به قسمتهای کوچکتری تقسیم نمایید. و گامهای تعیین شده را مشخص نمایید. ازد انش آموزان بخواهید که این بخش ها راانجام دهند و آنها را تا جایی که لازم است یاری نمایید. – به دانش آموزان فدبکها( پیش زمینه ) فوری بدهید.
- به دانش آموزان مهارتهای زندگی مثل زندگی روزمره، مهارتهای اجتماعی و اگاهیهای شغلی را در درس بدهید و آ ها را در به صورت گروهی فعال نمایید.
- با والدین دانش آموزان وافراد دیگری در مدرسه و خانه انجام می دهند اطلاعات جدید را تقسیم نمایید.
در مورد مدرسه چطور؟
یک بچه باناتواناییهای ذهنی می تواند کارهایش را به خوبی انجام به شرطی که دیگران به او کمک کنند. ایالته ها در مقابل نیازهای آموزشی آنان مسئول هستند. مورد بچه هایی که به سن 3 سال می رسند سیستم هایی تهیه شده است . کار کارکنان همراه با خانواده بچه ها ترکیب شده و سبب توسعه چیزی می شود که بهنام طرح سرویسهای خانوادگی فردی یا ifsp مشهور است. Ifsp نیازهای منحصر به فرد آنها را تشریح می کند همچنین سرویسهایی را که بچه ها دریافت می کنند رانیز توضیح می دهد. Ifsp بر نیازهای منحصر به فرد خانواده ها تاکید می کند بنابراین والدین و دیگر اعضای خانواده می دانند که چگونه باید به بچه های کوچکشان با ناتوانیهای ذهنی کمک نمایند. سرویسهای اولیه دخالت درا مر کودکان تهیه شده است و آموزشها و سرویسهای ویژه های از طریق سیستم مدارس در دسترس است. کارکنان مدارس با والدین بچهها کار می کنند تا برنامه آموزشی منحصر به فرد iep را گسترش دهند. Iep مشابه به ifsp است . این برنامه توصیف کننده نیازهای منحصر به فرد و سرویسهایی است که طراحی شدهاست. آموزشهای ویژه و سرویسهای مربوط به آ ن پرداخت هیچ گونه مبالغی در اختیار آن قرارداده می شود. بچه های زیادی باناتواناییهای ذهنی نیازمند مهارتهای تطابقی می باشند و اینمهارتها خود لازمه زندگی کردن ، کار کردن و بازی کردن در جامعه می باشد. معلمان و والدین مدرسه و خانه در کار کردن بر روی اینمهارتها می توانند به بچه کمک کنند . بعضی از این مهارتها عبارت است از :
- ارتباط با دیگران – مراقبت نمودن از نیازهای شخصی (لباس پوشیدن، حمام رفتن) – ایمنی و سلامت  - کارهای خانه (کمک کردن در جا دادنمیز، تمیز کردن ، خانه یا پختن شام)  - مهارتهای اجتماعی (حالتها، داشتن قوانین مکالمه، در گروه کارکردن، باز کردن)
- خواندن و نوشتن و ریاضیات – همان طور که سنشان بیشتر می شود، مهارتهایشان بیشتر به آنان کمک میکند.
حمایت یا تغییرات در کلاس ( که انطباق نامیده می شود) به بیشتر دانش آموزانی که دارای ناتوانی ذهنی هستند کمک می کند. بعضی از این تغییرات معمول و رایج در ص 3 در بخش نکات برای معلم لیست شدهاست. منابع زیر شامل مواردی می باشد که به دانش آموزان باناتوانیهای ذهنی کمک می کند.
 
سازمانها : are  ( انجمن شهری ناتواناییها ایالات متحده آمریکا) ، خیابان 1010 wayne, md,20910,silverspriny, تلفن tel:565-3842 www.thearcpub.com برای عموم email:info@thearc.org انجمن آمریکایی ناتواناییهای ذهنی aamr ، suitc 846capital streetn,w,444n واشنگتن ، 2001وdc ، تلفن: 2023871968
تقسیم بخش در سازمانها:
توسعه ناتواناییها و ناتوانیهای ذهنی  mrdd ، انجمن بچههای استثنایی
Va22201,5704,Arlington,suite 300,110north 6leb,road
Tel:1-888-232-7733.   Email: cec@cec,sped,org. web:www.mrddcec.org
 حق چاپ این بخش محفوظ است
خوانندگان مشتاقند که از این بخش کپی بگیرند و آنرا تقسیم نمایند اما لطفاً آنرا بهمرکز اطلاع رسانی ملی بخش کودکان و نوجوانانی که دارای ناتوانایهایی می باشند نسبت دهید. Nichcy . چاپ این اسناد از طریق پذیرش n980002,cooperatia بین آکادمی برای توسعه آموزشی و برنامههای آموزشی ویژه امکان پذیر است. مرکز این اسناد دیدگاه و روشهای بخش آموزشی را منعکس نمی کند و اسم آنها را بیان نمی کند.
مقدمه ای از ناتوانایی ذهنی : ناتوانی ذهنی چیست؟ تعریفات استفاده شدهدر ایالات متحده آمریکا از انجمن آمریکایی ناتوانیهای ذهنی قبل از سن 18 سال گرفته شده است. و به وسیله محدودیتهای ویژه ای در فعالیتهای عضلانی و رفتارهای انطباقی همان طور که در مهارتهای انطباقی ، اجتماعی و مفهومی وجوددارند ارائه شده است. واین حالت به وسیله استفاده از تستهای استاندارد در رفتارهای انطباقی هوش تشخیص داده می شود. Aamr مشخص نمود که هر دو تست رفتارهای انطباقی و عملی به صورتی مثبت به وسیله حمایتهای افراد تحت تاثیر قرار گرفته اند aamr.2002
چه فرضیاتی برای استفاده از این تعریفات لازم است؟
1- در محدودیت ارائه عملکردها باید به بافت محیط جامعه و سن افراد و فرهنگشان مورد نظر قرار بگیرد. 2- ارزیابی سالم و دارای اعتبار به فرهنگ و زبان شناختی بهاندازه اختلاف در ارتباطات ، حسی ، و فاکتورهای رفتاری و خودکار توجه می کند. 3- در یک فرد، محدودیت اغلب با توانایی های او همراه است. 4- هدف اصلی از توصیفف محدودیتها این است که بخش از حمایتهای مورد نیاز را گسترش دهیم. 5- با حمایتهای شخصی درست در یک  دوره فعالیتهای مربوط به زندگی یک فرد باناتواناییهای ذهنی به طور کلی توسعه می یابد.
2- هوش چیست؟ هوش به تواناییهای ذهنی کلی بر می گردد. و شامل توانایی دلیل آوردن ، مراحل نمودن ، حل کردن مشکلات فکر کردن و درک عقاید پیچیده آموختن سریع و درس گرفتن از تجربیات می باشد. هوش بهوسیله نمرات خارج تست هوش iq که از تستهای استاندارد به وسیله متخصصان آموزش دیده بدست می آید. ناتواناییهای ذهنی به کسی اطلاق می شود که نمرات او در تست iq 70 یا زیر آن باشد (aamrU2002)
رفتار انطباقی چیست؟ رفتار انطباقی مجموعه ای از مهارتهای فکری، اجتماعی و تمرینی می باشد  که به وسیله مردم بهمنظور فعالیت در زندگی روزانه شان آموخته می شود. محدودیتهیا ویژه در رفتارهای انطباقی در زندگی روزانه افراد جای می گیرد و بر توانایی پاسخ دادن به موقعیتهای ویژه یا محیط اثر می گذارد. محدودیتها شبیه موارد زیر بهوسیله استفاده از تستهای استاندارد مشخص می شود.
-مهارتهای فکری(مفهمومی) : زبان پذیرا و گویا ،خواندن و نوشتن ، مفهومات پولی، اداره کردن به وسیله خود
مهارتهای اجتماعی : میان فردی، اعتماد به نفس ، ساده و گول زننده نیست، دنبال کردن قانونها ، اطاعت کردن از قانونها ، دوری جستن از قربانی  کردن
مهارتهای تمرینی : فعالیتهای شخصی در مورد زندگی روزمره از قبیل خوردن، لباس پوشیدن، آرایش کردن، فعالیتهای وسیله ای مثل آماده نمودن وعده های غذایی ، مصرف دارو، استفاده از تلفن ،اداره کردن وضعیت مالی و پولها، استفاده از حمل ونقل وانجام دادن فعالیتهای مربوط به خانه داری مهارتهای شغلی و حفظ نمودن محیطی سالم.
چگونه ناتواناییهای شناختی و عقلانی مثل ناتوانایهای ذهنی بر افراد موثرند؟
اثرات این گونه ناتوانایها در بین کسانی که ناتوانی دارند بسیار قابل توجه است. این گونه بچه ها باید زمان بیشتری را صرف نمایند تا بیاموزند که صحبت کنند ، قدم بزنند و از نیازهای شخصی شان را برآورده سازند مثل لباس پوشیدن، یا غذا خوردن. شبیه افراد بالغ بسیاری از آنان قادرند که دارای زندگی مستقل در جامعه بدون حمایت داشته باشند. درصد کمی از مردم محدودیتهای جدی در فعالیت هایشان دارند. اگر چه با وجود مداخله های اولیه، آموزش وحمایت شبیه یک فرد بالغ ، همه آنها به وسی زندگی با شرایط قانع کننده سوق داده می شوند.
در اجتماع آمریکا ، برچسب « ناتوانی ذهنی» فرد را نشان دار می کند مردم گاهی اوقات این افراد را تحقیر نموده و آنها را کم ارزش می کنند.
چگونه می توانیم آنان را حمایت کنیم. حمایت شامل منابع و استراتژیهای لازم فردی است که باعث ترقی، رشد ، آموزش، علاقه مند ساختن و بهزیستی آن فرد می شود حمایت از جانب یک خانواده ، دوستان و جامعه یا از یک سیستم سرویس دهنده باشد. آماده سازی کاری مثالی از یک حمایت است که به وسیله یک سیستم سرویس دهنده ارائه می شود. حمایت گاهی اوقات از طرف، والدین ، برادر یا خواهر دوست، معلم، یا هر فرد دیگری مثل همکار که حمایتهای ویژه ای را از کارشان می کنند انجام می گیرد. تعریف ناتوانیهای رشدی چیست؟ بر طبق ناتوانی های رشدی ( pub-l.106-402 ) ، واژ] ناتوانی رشدی به معنای ناتوانی مزمن است که :
1.به اختلال ذهنی یا فیزیکی یا ترکیبی از هر دو نیت داره می شود.
2. قبل از اینکه افراد به سن 22 سال برسند اتفاق می افتد.
3. به طور نامعلومی ادامه می یابد
4. به محدودیتهای اساسی که در سه بخش یا بیشتر فعالیتهای روزمره زندگی ختم می شود.
1)مراقبت از خود 2) زبان پذیرا و گویا  3) آموختن 4)تحرک 5)اداره کردن به وسیله خود
6) توانایی برای زندگی مستقل     7) شایستگی و کارایی در امور اقتصادی
5. انعکاس
نیازهای فردی برای ترکیب و ارتباط سرویسهای ویژه به حمایتهای افراد یا فرمهای دیگری از همکاری که در طول زندگی وجود داشته و گسترش یافته است. قبل از رسیدن به سن 10 سالگی ، زمانی یک کودک یا بچه یکسری وقفه ها در رشد خود دارد ما متوجه ناتوانی های او می شویم
چگونه تعریف dd را با تعریف aamr در مورد نا توانیهای ذهنی مقایسه نماییم؟
تفاوت اصلی آن در سن آغازین است. افرادی که دارای ناتوانی ذهنی هستند اغلب ناتوانی رشدی نیز دارند.اگر چه تخمین زده شده است. یعنی از افرادی که ناتوانی ذهنی دارند. ، محدودیتهای فعلی را در تعریف dd ندارند. تعریف dd نیازمند محدودیتهای کارکردی در سه بخش با بخشهای بیشتری از فعالیتهای زندگی می باشند. تعریف ناتوانی ذهنی نیازمند محدودیتهای قابل توجهی در یک بخش از رفتار انطباقی می باشد. Arc با توجه به ناتوانی رشدی چه معنایی دارد؟
به افرادی توجه نمودیم که دارای فلج مغزی، صرع، تاخیر در رشد، درخودماندگی و ناهنجاری طیف در خود ماندگی ، سندرم جینی یا هر صدها سندرم ویژه دیگر و وضعیت عصب شناختی که می تواند به اختلال در مغایتهای هوشی یا رفتارهای انطباقی منجر گردد در فردی که دارای ناتوانی شناختی یا عقلانی مثل عقب ماندگی ذهنی دارد چه مقدار از مردم دارای عقب ماندگی ذهنی می باشند؟ مطالعات نشان داده اند که بین 3 درصد آمریکائیها دارای ناتوانی ذهنی می باشند تنها بر اساس نمرات iq به 3 درصد رسیده است. مردم مثل والدین و افراد متخصص از طریق u-s گزارش نموده اند که واژه « ناتوانی ذهنی» آنها را اذیت می کند و به همین دلیل آنها از این نام دوری جسته اند. بچه های زیادی در مدرسه با ناتوانی های ذهنی تاخیر در رشد، ناهنجاری رفتاری، یا در خودماندگی به جای ناتوانی ذهنی شناسایی شدند. افراد بالغ زیادی به صورت تکنیکی گفتند که دارای ناتوانی ذهنی در زندگی مستقلشان هستند ولی از این نامها و برچسبها دوری می کنند موفقیتهایشان و فقدان محدودیت کاری مشخص می کند که آنها در این دسته قرار نمی گیرند. و نمی توانیم آنها را در گروه افرادی که دارای ناتوانی های رشدی ، هوش وشناختی می باشد دسته بندی نماییم. آیا استفاده از واژه « ناتوانی ذهنی » لازم است؟ بخش arc از واژه ناتوانی ذهنی استفاده نمی کنند به جای آن گفته می شود که ما تلاش می کنیم تا بچه ها و افراد بالغی با ناتوانی های هوشی ، شناختی و رشدی را در هر جامعه ای وارد نماییم. واژه ناتوانی ذهنی برای بسیاری از افراد آزار دهند. بنابراین ما زبانمان را عوض می کنیم این مسئله به آن معنی نیست که ما باید تعهدمان را نسبت به مردم عوض کنیم واژه « ناتوانی ذهنی» حمایتهای ویژه ای را در بخشهای کلیدی پیشنهاد می کند. دسترسی به حمایت تحت نظر برنامه های فدرال مثل idea , ssi و modicaid معمولاً بر اساس ترکیب ارزیابی های عملی و طرحهای اجرایی محلی می باشد. مردم هنوز نیاز دارند که واژه ناتوانی ذهنی به کار برند تا برای دریافت بعضی از سرویسهای واجد شرایط باشند. Arc ، کارمندان، خانواده ها و افراد بد را به استفاده از واژه « ناتوانی ذهنی» تشویق نمی کند.، عموم مردم مثل خانواده ها، مجریان، سیاست گذاران فدرال لازم نیست که از واژه « ناتوانی ذهنی» آگاه باشند که گاهی این واژه آزاردهنده و منسوخ می باشد. ما متوجه شدیم که استفاده از این واژه زمان به زمان فرق می کند و به مردم کمک می کند و به مردم کمک می کنیم تا مفهوم آن را درک نمایند تلاش نمودیم که زبان نوظهور و جدید و قابل پذیرش را تا جایی که ممکن است به کار بریم و آرزو می کنیم که در آینده هر فرد به وسیله اسمش نه به وسیله برچسبش شناخته شود.