سایت تخصصی ویژه طرح جابر،کاملترین طرح های جابر اول تا ششم شامل: جمع آوری وطبقه بندی ، نمایش علمی(مدل،تحقیق،نمایش)و آزمایش را با بهترین عنوان و محتوا ،قابل ویرایش به صورت ورد،pdf و شامل تمام موارد طرح جابر نظیر عنوان،متن،تعریف،شرح تحقیق،تحقیق زمینه ای،نتیجه گیری،منابع،سپاس گذاری،کارنما،راهنمای کارتون پلاست،فونت و تیتربندی،عکس و... با مناسب ترین قیمت و دانلود فوری وگارانتی وپشتیبانی رایگان در ایتا 09034840420.

نقش حوزه و دانشگاه در اتحاد ملي و انسجام اسلامي
4.6 /5 20 5 1
نقش حوزه و دانشگاه در اتحاد ملي و انسجام اسلامي
نقش حوزه و دانشگاه در اتحاد ملي و انسجام اسلا مي 
رهبر معظم انقلا ب اسلا مي با روشن نگري و درک عميق از شرايط سياسي اجتماعي داخل و خارج کشور سال 1386 را سال اتحاد ملي و انسجام اسلا مي اعلا م کردند و فرمودند: «به نظر من امسال سال اتحاد ملي و انسجام اسلا مي است». يعني در درون ملت ما اتحاد کلمه همه آحاد ملت و قوميت هاي گوناگون و اصناف گوناگون ملي و در سطح بين المللي، انسجام ميان همه مسلمانان و روابط برادرانه ميان آحاد امت اسلا مي از مذاهب گوناگون و وحدت کلمه آنها. بي ترديد تحقق اتحاد ملي و انسجام اسلا مي نيازمند شناسايي مباني و پايه هاي وحدت و انسجام و تلا ش در راه تقويت و تحکيم اين مباني و پايه است در اين مقاله به بررسي اين موضوع پرداخته مي شود که وحدت حوزه و دانشگاه به معناي حرکت به سوي يکي شدن است. يعني فرمان واحد بر اعضاي پيکر واحد راندن و از پريشاني رفتار جامعه پرهيختن. چون حکومت اسلا مي انگيزه و انديشه حوزه و دانشگاه است.
يکي از دستاوردهاي انقلا ب مقدس اسلا مي براساس پيروي از دستور اسلا م ايجاد اخوت و برادري در ميان همه اقشار جامعه است. خداوند در قرآن کريم مومنان را برادر همديگر خوانده است. (انما المومنون اخوه) و برادري را يکي از نعمت هاي بزرگ الهي که به لطف حق در ميان مومنان برقرار شده است توصيف نموده و بر آنان منت گذاشته و فرمان داده است که هميشه آن را به ياد داشته باشيد. «واذکروا نعمت الله عليکم اذکنتم اعدا» الف بين قلوبکم فاصبحتم بنعمه اخوانا; به ياد آوريد نعمت خداوند را که شامل حال شما شد و با اين که دشمني و کينه يکديگر داشتيد دل هاي شما را با هم الفت بخشيد و به هم نزديک کرد و با اين نعمت با هم برادر شديد» و در احاديث عبارت «المومن اخوالمومن يا المسلم» فراوان است. حقوقي که براي هر برادر مومن بر مومن و يک فرض و واجب شمرده شده است. بسيار زياد و سنگين است.
برادري در اسلا م
پيامبر گرامي اسلا م به دليل اهميت اين مساله در قانون و سفارش و توصيه هاي اخلا قي و شعار اکتفا» نفرموده بلکه عملا  دو بار در ميان اصحاب خويش برادري برقرار کردند. يکبار در مکه قبل از هجرت و بار ديگر در مدينه پس از هجرت و در آنجا براي هر صحابه يکي از انصار را به عنوان برادر انتخاب فرمودند.
هدف از اين کار بدون شک تاکيد بر اخوت اسلا مي و کاهش تعصبات است. بحمدالله در جامعه اسلا مي ما پس از انقلا ب برادري به عنوان پديده اجتماعي بسيار ارزنده و مهم جلوه گر شد و همه تلا ش در ايجاد وحدت و برادري داشتند. آيه «واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا» را نصب العين خويش قرار دادند و همه از نزاع و تفرقه و پيروي از آيه «ولاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحکم» پرهيز داشتند.
حضرت امام قدس الله روحه الزکيه آن روح الهي که وحدت را در جامعه اسلا مي دميد، هميشه بر اين اصل مهم اسلا مي تاکيد مي فرمود. مراجعه به فهرست صحيفه نور در بخش کلمه وحدت و به خصوص حوزه و دانشگاه اين واقعيت را روشن مي سازد که چه اندازه ايشان بر اين اصل اهميت مي دادند و حتي نگران اختلا ف و نزاع نيروهاي مخلص انقلا ب بودند. شايد بتوان گفت که پس از تقواي الهي بيشترين مساله اي که در کلمات ايشان بر آن تکيه شده است مساله وحدت است.
وحدت از نظر امام
در پيام سوم اسفند 67 خطاب بر روحانيت فرمودند اولين وظيفه شرعي و الهي آن است که اتحاد و يکپارچگي طلا ب و روحانيت انقلا بي حفظ شود وگرنه شب تاريک در پيش است و بيم موج و گردابي چنين هائل امروز هيچ دليل شرعي و عقلي وجود ندارد که اختلا ف سليقه ها و برداشت ها و حتي ضعف مديريت ها دليل به هم خوردن الفت و وحدت گردد و در جاي ديگر فرمودند دشمنان از ديرباز براي اختلا ف افکني آماده شده اند و از نقشه هاي آنان کوشش در جدايي اين دو قطب و تفرقه اندازي بين اين دو مرکز حساس آدم سازي بوده و هست.
جدا کردن اين دو مرکز در مقابل يکديگر قرار دادن آنها و در نتيجه خنثي کردن فعاليت آنان در مقابل استعمار و استعمارگران از بزرگترين فاجعه هاي عصر حاضر است و فرمودند اختلا ف اين دو قشر يعني اختلا ف همه ملت. تا اين دو قشر با هم پيوند داشته باشند اتحاد کشور شما محفوظ مي ماند. نه دانشگاهي بدون روحاني مي تواند به استقلا ل برسد و نه روحاني بدون دانشگاه.
اختلا ف يا فاجعه
مي توان گفت وحدت و برادري يک تکليف و وظيفه شرعي بسيار خطير به خصوص در اين زمان است که عملا  مورد توجه قرار نمي گيرد و به خصوص در حساس ترين جايي که بايد وحدت حفظ شود. برخي جريان هاي سياسي دشمنان اصلي خود را فراموش کرده و تمام همت خويش را به کار بسته اند و حتي سعي بر اين است که ديگري را به جاي دشمن هدف تير قرار دهند. ما يقين داريم که هر دو جناح انقلا بي خيرخواه دين و کشور و انقلا ب و ملت اند و اين سياست ديرينه استعمارگران است که اختلا ف بينداز و حکومت کن و حضرت امام فرمودند از توطئه هاي دشمن غدار غافل نباشيد. قشر روحاني و قشر دانشگاهي اينها بايد چشمانشان را باز کنند و همه با هم برادر وار بدون اختلا ف کلمه به پيش بروند. اين نهضت را به آخر برسانند هشدار مي دهم که ملت و روحانيت و دانشگاه از هم جدا نشوند که جدا شدن اينها از هم، هلا ک ملت، هلا ک اسلا م و هلا ک کشور است.
خطر اختلا ف زيربنايي
دومين نکته بسيار ظريفي که اشاره بدان شده است اين است که اگر اختلا ف زيربنايي و اصولي باشد موجب سستي نظام مي شود و چون اختلا ف اصولي نيست و همه خيرخواه انقلا ب و کشور و ولي امرند، هيچ گونه ضرري متوجه نظام و انقلا ب کشور و ولا يت امر نيست. اما اگر همين اختلا ف به جايي برسد که هر کدام سعي در حذف ديگري داشته باشند واضح است که به اصل نظام و انقلا ب صدمه بسيار خطرناکي وارد مي شود.
به خصوص با توجه به دشمنان قوي و نيروهاي اهريمني که ما را از همه سو» احاطه کرده و عوامل آنها در همه جا ممکن است به طور مرموزي نفوذ کرده باشند و فرموده اند هر دو گروه بايد توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هيچ يک رحم نمي کند خدايا تو خود مي داني که اجازه شک و ترديد به خود راه نداده و مي گوييم دانشگاه و حوزه با خلوص نيت و وفاداري نسبت به اصل انقلا ب و ولا يت فقيه و مصالح کشور تلا ش ويژه اي را آغاز نموده اند.
خطر حب نفس
مهمترين انگيزه در بسياري از موارد حب نفس است که موجب اختلا ف مي شود که همه بايد از شر آن به خدا پناه ببريم. حضرت امام فرمودند: يک راه براي مبارزه با حب نفس وجود دارد و آن رياضت است که با اين روش زندگي که ما را فرا گرفته است ديگر جايي براي رياضت و توضيح رياضت باقي نمانده و متاسفانه همديگر را با لحن خصمانه مي گوييم و سوابق انقلا بي و مبارزاتي را فراموش مي کنيم و بايد قدري بيانديشيم و خدا را ناظر و حاضر بدانيم و از خودفريبي اجتناب کنيم.
وظيفه مغزهاي متفکر جامعه
حضرت امام دانشگاهيان و حوزويان را مغز متفکر جامعه معرفي کرده و فرمودند اکنون که به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت از روحاني و دانشگاهي و ساير قشرها بند اسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرت ها را شکستند و کشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصيه اينجانب آن است که نسل حاضر و آينده غفلت نکنند و جوانان برومند عزيز هرچه بيشتر با روحانيون و طلا ب علوم اسلا مي پيوند دوستي و تفاهم را محکم تر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه هاي دشمن غدر غافل نباشند.
 به مجرد آن که فرد يا افرادي را ديدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بين آنان افکند او را ارشاد و نصيحت کنند و اگر تاثير نداشت از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ريشه دواند که سرچشمه را به آساني مي توان گرفت و مخصوصا در دانشگاه کسي پيدا شد که مي خواهد انحراف ايجاد کند او را ارشاد و اگر نشد از خود و کلا س خود طرد کنند. در اين روزگار که راه حل هايي همچون توسعه پايدار تحول ساختاري در جهت آزادسازي و جهاني شدن اقتصاد دموکراسي و تجديد نظر در باورها به تمسک انقلا ب ارتباطات يگانه مشکل گشاي مسائل اقتصادي، سياسي و فرهنگي کشورها از جمله ايران معرفي مي شوند آيا وظيفه جز اين مي ماند که تربيت يافتگان حوزه هاي مقدس ديني و دانشآموختگان دانشگاهي برادر وار کنار يکديگر نشسته با صداقت امکانات خود را در نظر گرفته راه حل هايي بهينه را براي آن مسائل بيابند...
نگاه تاريخي به مساله
وحدت حوزه و دانشگاه

در باب وحدت دانشگاه و حوزه بسيار سخن گفته و نوشته اند. اما به نظر ميآيد آنچه مي تواند در تشکيل مفهوم وحدت نقش اساسي ايفا کند. نگاه تاريخي به اين مساله است. از چه زمان و در کدامين وضع و حال اين مساله در جامعه ما مطرح شد؟ آن چه به اجمال مي توان گفت آن است که رشد تاريخي مساله در پيدايش نظام آموزشي به سبک جديد و الگو گرفته از غرب است. در پيشينه فرهنگ ما حوزه هاي ديني پايگاه علم و دين بودند. عالمان از فقيه و فيلسوف و طبيب همه عالم را در آينده دين مي نگريستند و رنگ و روي عالم در چشم همه يکي بود و در يک مسير گام مي زدند و هر شائبه ستيز علم و دين ما به سرپنجه تدبير دين مداران علم زدوده مي شد و باز وفاق ديرين برقرار مي گشت و عاقله جامعه از پريشاني و دو گانگي مي رميد تا آن که نخستين بار پس از شکست هاي مکرر نظامي در برابر سپاه روس و ماجراهاي تلخ عهدنامه ترکمن چاي و گلستان نياز به علومي غير از آنچه تا آن روز در مکتب خانه ها و حوزه ها تدريس مي شده احساس شد. در حقيقت فقه و ادبيات تاريخ و فلسفه و علومي از اين دست نمي توانست به تنهايي جامعه را در برابر هجوم بيگانه بيمه کند و نيز محصول آموزش هاي آن نمي توانست پاسخگوي تمام خواسته هاي جامعه باشد. اينجا بود که اولين بار نظام آموزشي پديد و در کشور ما پا گرفت و سير تکامل اين نظام تاسيس دانشگاه تهران و پس از آن ادامه يافت.  آنچه در اين بين مهم است دو برخورد متفاوت و دو سويه است.
جامعه براي پر کردن خلا » تمدني خويش، افرادي را براي تحصيل و يادگيري فنون به ويژه فنون نظامي به خارج اعزام مي کند و اين افراد غالبا با تکنيک و صنعت فرهنگ بيگانه را نيز به سوغات ميآورند. يعني همان چيزي که جامعه ما ابدا به آن نياز ندارد. از سوي ديگر واکنش رسمي و آشکار در برابر اين احساس نياز و ميل به يادگيري علوم جديد در چهره تحريم و مقاومت در برابر جنبه هاي فرهنگي اين جريان رخ مي نمود. اينجا بود که مغالطه اي تاريخي شکل گرفت (نزاع علم و دين) که در جامعه مسيحي غرب به انزواي دين و برپايي نسبت علم مداري انجاميده بود. بي آنکه در جامعه ما زمينه اي داشته باشد يکباره با همه شاخ و برگش وارد شد و نابردباري جامعه ديني در برابر مظاهر تجدد به معناي علم ستيزي قلمداد شد و دانشوران نيز به قلمرو دين دست يازيدند و با نفي يکسره دين اهداف جامعه را نيز خود ترسيم کردند.
از طرف ديگر دينداران نيز حاملا ن تجدد را پيامآوران «دين ستيزي» دانستند و متاع علم را به هيمه تجدد و تجدد مابان سوختند و نفي کردند.
گروهي نيز علمآموزي و دين گريزي را يکي انگاشتند و به پايگاه علوم نوين به ديده شک نگريستند. اينک با تحقق انقلا ب اسلا مي و تشکيل جمهوري اسلا مي به دست امام راحل (قدس سره) دانشگاهي و حوزوي توشه اي از تجربه ها بر دوش دارند مغالطه ها را گشوده اند و افسانه ها را به طاق نسيان کوفته اند.
هر دو از آتش اين منازعه و از هيزم کشان آن بيزارند. «حکومت اسلا مي» انگيزه و انديشه حوزه و دانشگاه است . و وحدت حوزه و دانشگاه در چنين فضايي به معناي حرکت به سوي يکي شدن است.
حوزه و نسل جوان
نهال انقلا ب که به دست پربرکت فرزندي از حوزه هاي علميه در سال 1342 کاشته شد، اينک به درخت تنومند تبديل شده است که اصلها ثابت و فرعها في السما» بي شک اين انقلا ب حاصل تحمل سال ها رنج و زحمت زندان و شکنجه تبعيد علما» و بزرگان و مبارزان و مجاهدان بوده است.
دشمنان نهضت اسلا مي و بيداري دوباره امت اسلا م به هيچ وجه حاضر به قبول آن نبوده و هر روز با دسيسه و مکري بر آن بوده اند که انقلا ب را از مسير صحيح خود بازدارند. اما با گذشت حدود بيست و نه سال از نهضت الهي خميني کبير هر روز شاهد موفقيت هاي چشمگير و پشت سر گذاشتن مشکلا ت هستيم و به فضل پروردگار و رهبري هاي داهيانه مقام معظم رهبري و پشتيباني مراجع عظام و حوزه هاي علميه مي رود که ان شا» الله پرچم انقلا ب به دست پرچمدار اصلي آن برسد. حوزه هاي علميه به ويژه حوزه علميه قم و سرچشمه فياض آن فيضيه در طول بيست و نه سال همواره پيشتاز و پرچمدار اصلي نظام و انقلا ب بوده است.
هم اکنون هم که هجمه جديدي عليه اسلا م و جمهوري اسلا مي شده است روحانيت بايد در دفاع از آن مانند گذشته پيش قدم باشد و رسالت الهي و ديني خود را به نحو احسن به جا آورد.
جنگ امروز، جنگ فيزيکي نيست، بلکه جنگ فکر و فرهنگ است. تهاجم فرهنگي بلکه به تعبير بلند و رساي مقام معظم رهبري شبيخون فرهنگي و مهمترين حربه دشمنان انقلا ب و نظام ما است. کشور مقدس ما هم که نيروهاي جوان بسيار زيادي را دارد نياز به برنامه ريزي و تلا ش گسترده اي دارد تا بتواند جوابگوي نيازهاي فکري و فرهنگي و اقتصادي آنان باشد.
شکي نيست که دولت بايد در زمينه ايجاد اشتغال، مسکن و ازدواج و ديگر نيازهاي مالي مردم خصوصا نسل جوان تلا ش مضاعفي از خود نشان بدهد. اما حوزه هاي علميه و دانشگاه ها وظيفه اي سنگين تر برعهده دارند و آن اشباع علمي- فکري- معنوي و ديني نسل جوان است و وظيفه حوزه هاي علميه بسيار سنگين تر از سلا ح محکم و موثر در برابر موج گسترده فساد و فحشا» از طريق ماهواره و اينترنت و... معنويت و تقوا و بازگشت به هويت ديني و فطري بشر است.
چه کسي بايد اين نسل تشنه و مشتاق را از سرچشمه فياض سيراب کند و کشتي متلا طم و جوشان را به ساحل برساند. آيا کسي غير از روحانيت و حوزه هاي علميه مي تواند نسل جوان را با معارف ناب دين و ارزش هاي الهي و معنوي خصوصا موعودباوري آشنا سازد. پس برتري حوزه و عقلا ي قوم است که در جهت گيري هاي کلي و برنامه ريزي و سياست گذاري هاي کلا ن جوابگويي به شبهات و نيازهاي اين جمعيت عظيم و مشتاق را در نظر بگيريد و با برنامه ريزي دقيق و آموزش شايسته افراد پل ارتباطي قوي اي بين حوزه هاي علميه و نسل جوان برقرار کنند...
پيشنهادات
لذا براي وحدت پيشنهادات ذيل قابل طرح است:
1- طرح انديشه مهدويت به عنوان باوري عزت بخش و قدرتآفرين.
2- توجه جدي به رهنمودهاي مقام معظم رهبري به عنوان محور وحدت.
3- پرهيز جدي از سياسي کردن و جناحي کردن وحدت.
4- از بين بردن تنش ها و آنچه ذهنيت و فاصله ايجاد مي کند.
5- تشکيل ميزگردهاي تلويزيوني با نخبگان طلبه و دانشجو براي تبيين  ضرورت وحدت.
6- نشست هاي متعدد طلا ب و دانشجويان و اساتيد حوزه و دانشگاه براي آشنايي با يکديگر و آگاهي از نقطه نظرات همديگر.
7- مقابله جدي با جريان هاي انحرافي و انديشه هاي خرافي.
منابع:
قرآن مجيد
وصيت نامه حضرت امام (ره)
مجله پاسدار اسلا م، شماره 1282
فصلنامه حوزه و دانشگاه انتشارات اميرکبير
پيام حوزه، انتشارات دفتر تبليغات اسلا مي
بخشي از پيام مقام معظم رهبري به مناسبت آغاز سال 1386 به نقل از سايت ir.leaber.WWW
الحديث، نشر دفتر تبليغات اسلا مي قم 
يکصد و پنجاه آيه و روايت، نوشته دهقان
گفتمان وحدت- عدالت- ستاد علمي- فرهنگي بصيرت
 
  • مشخصات
  • دانلود
4.4 /5 20 5 1
نظرات خود را اینجا بنویسید

مقاله و تحقیق رایگان نقش حوزه و دانشگاه در اتحاد ملي و انسجام اسلامي Average rating: 4.45016234240037, based on 89 reviews from $0.0000 to $0.0000
کانال ایتا: https://eitaa.com/tarhejaberr