سایت تخصصی ویژه طرح جابر،کاملترین طرح های جابر اول تا ششم شامل: جمع آوری وطبقه بندی ، نمایش علمی(مدل،تحقیق،نمایش)و آزمایش را با بهترین عنوان و محتوا ،قابل ویرایش به صورت ورد،pdf و شامل تمام موارد طرح جابر نظیر عنوان،متن،تعریف،شرح تحقیق،تحقیق زمینه ای،نتیجه گیری،منابع،سپاس گذاری،کارنما،راهنمای کارتون پلاست،فونت و تیتربندی،عکس و... با مناسب ترین قیمت و دانلود فوری وگارانتی وپشتیبانی رایگان در ایتا 09034840420.

نقش هنر در توسعه فعالیت ها
4.6 /5 20 5 1
نقش هنر در توسعه فعالیت ها
مقدمه
در شرايط حساس كنوني، و با توجه به احياء معاونت پرورش در وزارت آموزش و پرورش كه قطعاً قبل از آن با حذف امور تربيتي جايگاه هنر هم در آموزش و پرورش به فراموشي سپرده شده بود، ولي تصميم انقلابي دولت نُهم كه جاري و ساري ساختن صدقة جارية شهيدان رجائي و باهنر را به همراه داشت قطعاً با طرح مقولة هنر و آفرينشهاي هنري كه بطن، و اساس و پاية فعاليتهاي امور تربيتي به حساب مي آيد در سطوح مختلف تحصيلي و در جامعه انقلابي ما تبديل به مسئله اي فوري و فوتي گرديده كه شايد پس از گذشت چندين سال از تعطيلي و به دست فراموشي سپرده شدن امور تربيتي اين تنها فرصت تاريخي بسيار مغتنم و عزيزي باشد براي پرداختن به هنرآموزي و پرورش ذوق و استعداد فرزندان كشور و آشنايي آنان با ميراثهاي گرانبها و ارزشهاي معنوي والا و انقلابي كه ريشه در انديشه هاي ناب و روح بخش معمار بزرگ انقلاب و مردان بزرگواري همچون شهيدان رجائي و باهنر و هزاران شهيد گلگون كفني كه زيباترين جلوه هاي هنر را با ايثار جان خود به نمايش گذاشتند و برماست كه امروز با برافروخته و شعله ور شدن مجدد چراغ نوراني و فروزان امور تربيتي بتوانيم آنگونه كه بايسته و شايسته انقلاب اسلامي مي باشد و با بهره گيري از هنر اين چراغ را نوراني تر و فروزان تر از گذشته نگاه داريم و بر غناي هنر در توسعه فعاليتهاي آن بيافزاييم.
چرا كه هنر حديث شريف زندگي ديروز است كه امروز هم مي تواند صور اسرافيلي باشد براي قطع وابستگي هاي ناخواسته ما، زيرا آنچه از اين صبح عالمتاب باقي است مي تواند تكيه گاهي استوار و مطمئن براي تحرك و پويايي و خلاقيت و سرافرازي باشد و مطمئن هستم كه با توجه به تغيير و تحولاتي كه امروزه در صحنه علمي دنيا به وقوع پيوسته بگونه اي كه عصر امروز را عصر انفجار دانش و اطلاعات و تكنولوژي نام نهاده اند.
تكنولوژي نهفته در هنرهاي اصيل و سنتي برگرفته از ارزشهاي اصيل و والاي انساني ريشه دار در فرهنگ ارزشمند و ناب انقلابي و اسلامي ما مي تواند پايه و اساس خودكفايي باشد چرا كه هنرهاي اصيل سرچشمه اي خدايي دارند و در حقيقت همان «بار امانتي» است كه حضرت احديت به آدمي عنايت فرموده است.
تصور بنده اين است كه اين مقدمة هر چند مختصر مي تواند زمينه اي باشد براي توجه جدي تر به مسئله هنر و نقش آن در توسعه فعاليتهاي امور تربيتي چه در مقطع ابتدايي كه پايگاه و زيربناي هر آموزشي است و چه در مقاطع آموزشي ديگر به هر حال آنچه مسلم است جايگاه هنر و حاصل آن در ديروز و امروز، در دنياي شتر و كاروانهاي قديمي يا دنياي اطلاعات و ارتباطات و موشك و... يكي است زيرا كه آموزش هنر، باروري و شكوفايي احساس و ذوق است و هر جامعه اي كه آن را ناديده بگيرد به طور يقين گرفتار عواقب سوء آن خواهد شد شواهد گوناگون، نشان مي دهد كه هنر و تربيت، موازي و هم جهت مي باشند و راهي مطمئن و ارزشمند براي انتقال مفاهيم پيچيدة ديني، اخلاقي، ارزشي و معنوي آنهم با روشهاي جذاب، عميق و آرام و ژرف كه نهايتاً تبديل به پايه اي محكم براي پرورش انسانهاي متعالي و متكامل كه روند تعليم و تربيت را به طوري صحيح و اصولي پيموده و به عاليترين اهداف غايي و آرماني نظام تعليم و تربيتي ما كه همانا چيزي نيست جز قرب الي الله نائل گردند و در پايان اين مقدمة نسبتاً طولاني، آنرا با سخني از آلبرت اينشتين به پايان مي برم ايشان مي فرمايد:
امروزه گاه صرفاً مدرسه را محملي براي انتقال صرف اندوخته هاي علمي و اطلاعات بشري به ذهن فراگيران مي دانند حال آنكه اندوخته هاي علمي چيزي مرده است و ما با زندگان سروكار داريم و ما بايد راه و رسم چگونه زيستن و چگونه انديشيدن را به آنان بياموزيم.
والسلام- سيد محمدحسيني دقيق- آذرماه 86

تشريح اهميت جايگاه هنر در جامعه و نظام آموزشي
اگر تاريخ را ورق بزنيم و جوامع مختلف را مورد كنكاش قرار دهيم، نهادهاي متعددي را در آن جوامع خواهيم يافت كه كارشان آموزش آميزه هاي ديني و مذهبي مبتني بر جهان بيني و ايدئولوژي حاكم بر آن جوامع مي باشد و نتيجه مي گيريم كه آموزش ديني و فعاليتهايي كه در ارتباط با آن در جوامع مختلف صورت مي گيرد همزاد انسان و يك نياز قطعي و واقعي براي او بشمار مي رود و انتقال آن به نسل هاي آينده نيز در زمره انتقال ميراث فرهنگي جوامع است لذا در جامعه اسلامي ما توجه به امور پرورشي و فعاليتهاي مرتبط با آن مي تواند به عنوان يک مسأله ويژه مورد توجه قرار گيرد زيرا اين مسأله حتي يك گرایش عمومي براي اولياء نيز محسوب مي شود و اولياء نيز مايلند دين و آميزه هاي ديني و ارزشهاي فرهنگي و تربيتي خود را مثل هر ميراث فرهنگي ديگر به فرزندان خود منتقل نمايند.
ماده 26 اعلاميه حقوق بشر اين اولويت را در انتخاب نو ع تربيت: براي اولياء به رسميت مي شناسد. علاوه بر آن در جوامع معلمان بيشماري هستند كه آموزش آميزه هاي ديني و تربيتي را به عنوان رسالتي اصلاح طلبانه دنبال مي نمايند. علاوه بر آن كه كنجكاوي دربارة دين و گرايش به آن و علاقمندي به فعاليتهاي متنوع فرهنگي و تربيتي يك رغبت قطعي و فطري در كودكان شناخته شده است كه اين علاقه و رغبت عموماً در سالهاي پاياني دبستان بروز و شدت بيشتري پيدا مي كند با اين وجود آموزش ديني و قرآن و بهره مندي از فعاليتهاي متنوع و جذاب بمنظور ايجاد يك نظام تربيتي قوي و مؤثر و پايدار از مسائل بسيار مهم و داراي اولويت مي باشد كه بسيار مهم و شايستة التفات است كه لاجرم بايد به آن پرداخته شود و براي پرداختن به آن لازم است به سئوالاتي از قبيل ذيل پاسخ دهيم
كودكان ما مفاهيم ديني را چگونه مي فهمند، تربيت ديني و فعاليتهاي تربيتي متناسب با آن در سنين مختلف و مقاطع مختلف تحصيلي بايد داراي چه خصوصياتي باشد، كدام مفاهيم براي آموزش به دانش آموزان دبستاني يا راهنمايي و يا متوسطه .......... مناسب است؟ آيا فعاليتها و برنامه هاي فعلي نظام آموزش ما آنگونه كه بايسته و شايسته است توانسته است در ايجاد نظامي پايدار آموزش و تربيتي را پي ريزي نمايد؟
قطعاً برخورداري از يك نظام تربيتي مطلوب، پويا در نظام آموزشي ما آنگونه كه شايسته نظام مقدس جمهور اسلامي ما ميباشد نيازمند پاسخگويي به سئوالات مذكور مي باشد.
از طرفي ديگر توجه به ويژگيهاي ورحي، رواني و رفتاري فراگيران در مقاطع مختلف بمنظور پاسخگويي به سئوالات فوق و پي ريزي يك برنامه مدون آموزشي موفق در فعاليتهاي تربيتي امري اجتناب ناپذير است كه فراگيران با ورود به دورة ابتدايي مواجه با يك تحول اساسي مي شوند. از نظر ظرفيت و توانائيهاي ذهني، براي كسب بسياري از مسايل آموزشي و تربيتي كه قبل از ارتباط مستقيم با مدرسه پيدا نكرده بودند آمادگي پيدا مي كنند و همچنين تحولات عظيمي در ذهن آنها نسبت به مسائل اجتماعي ايجاد مي شود و با ورود فراگيران به عرصه آموزش رسمي (مدرسه) و دور شدن از محيط محدود دورة زندگي در محيط خانواده آمادگي بيشتري براي سازگاري با محيط و قبول قواعد و مقررات اجتماعي، آنان را وارد مرحله جديدي از زندگي مي كند كه همه و همه حاكي از فرآيند تحولي است كه عمدتاً به دليل ورود فراگيران به دوره هاي مختلف تحصيلي و پاگذاشتن به محيط آموزش و پرورش رسمي ايجاد مي گردد.
از طرفي ديگر دوره هاي تحصيلي مختلف هر كدام متناسب با ويژگي هاي سني، ذهني، رفتاري، اخلاقي و اجتماعي ..... فراگيران دورة شكوفايي بسياري از استعدادهاي دانش آموزان است. شامل استعدادهاي هنري، علمي، ادبي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي، زيستي، اخلاقي و...... و بسيار از خلاقيت ها در اين دوره شكل مي گيرد خصوصاً دورة ابتدايي كه از اهميت ويژه اي در ميان دوره هاي تحصيلي ما برخوردار است.
حال بمنظور بهره مندي از اين استعدادها و جهت دهي مناسب به آن نيازمند يك نظام تربيتي قوي، مطلوب و پويا متناسب با هدفهاي غايي و آرماني نظام تعليم و تربيتي كشورمان مي باشيم بدين منظور احياء مجدد معاونت پرورشي و نهاد امور تربيتي را به فال نيك گرفته و اميدوارم كه امور تربيتي بتواند با بهره مندي از هنر فعاليتهاي تربيتي را گسترش داده و گامهاي مؤثر و بلندي را در جهت زنده نگه داشتن ارزشهاي والاي انساني و مذهبي و انقلابي و پرورش انسانهاي منطبق بر معيارهاي ايدئولوژيكي و جهان بيني توحيدي آنها را در مسير رشد و تعالي و تكامل قرار داده و در آينده اي نه چندان دور شاهد پرورش يافتن انسانهايي والا، توانمند، خلاق، مبتکر، و... در نظام تعليم و تربيت كشورمان باشيم. ان شاء الله و اميدوارم كه بنده هم توانسته باشم با زبان الكن و قلم ناتوانم حق مطلب را در امر بهره مندي از هنر در توسعه فعاليتهاي امور تربيتي ادا نموده باشم.
با توجه به مطالبي كه ذكر آن گذشت كه همه و همه حاكي از اهميت ايجاد يك نظام تربيتي پايدار در آموزش و پرورش مي باشد در ادامه به ذكر راههايي كه مي تواند بهره مندي از آن تحت مقوله هنر در بالا بردن ظرفيت هاي نظام تربيتي و امور تربيتي *** نمايد اشاره مي نمايم.
چگونه مي توان يك نظام تربيتي مطلوب مبتني بر هنر و فعاليتهاي هنري بوجود آورد
الحمدالله به بركت انقلاب اسلامي، ما ملتي داريم با سرمايه هاي معنوي با ارزش و توانمنديهاي بسيار. اما نكته قابل تأمل اين است كه ما با وجود داشتن چنين سرمايه هاي با ارزش كه قطعاً پشتوانه بسيار خوبي براي هر نظام آموزشي محسوب مي شود تا چه اندازه توانسته ايم از اين سرمايه ها و توانمنديها استفاده كنيم.
براي روشن شدن موضوع، سخنی از آقای بهرامپور از كتاب نقدي بر ناكارآمدي آموزش و پرورش نقل مي نمايم.
ايشان مي فرمايند «دولتي زيرك و باهوش كه براي تحصيل به كانادا رفته بود مي گفت: اگر بخواهيم سرمايه هاي معنوي خودمان را با غرب مقايسه كنيم بايد به آنها نمره 10 و به خودمان نمره 100بدهيم ولي فرق ما با آنها در اين است كه ما از 100 سرمايه به اندازه يكي استفاده مي كنيم و آنها از 10 سرمايه به اندازه ي 9 استفاده مي نمايند.»
پس ما بايد فرصت هاي طلايي كه مي تواند در جهت كسب علم و دانش و فراهم شدن زمينه براي پرورش مهارتهاي فكر كردن، مهارت هاي اجتماعي شدن و مهارت هاي فني جهت آماده شدن براي ورود به عرصة زندگي واقعي را فراهم مي نمايد غافل نشده و آنرا هدر ندهيم و شايد يكي از بهترين راههايي كه مي تواند زمينة جلوگيري از هدر رفتن چنين فرصت هايي طلايي را بگيرد فراهم نمودن شرايط براي حضور قدرتمند  در صحنه فعاليتهاي امور تربيتي و بهره مندي از هنر در توسعة آن به عنوان يك از مقوله هاي بسيار مهم و جدي و مورد توجه و علاقه وافر بچه ها (فراگيران) دانست.
براي تأكيد و توجه بيشتر به اين مهم سئوالي را مطرح مي نمايم.
چرا هنر؟
قطعاً امروزه كار معلم تنها انتقال يك سلسله مفاهيم به دانش آموزان از طريق نشانه هاي گفتاري و نوشتاري نيست بلكه مهمترين وظيفة او اين است كه بداند چه چيزي را به چه كسي و با چه روشي مي بايد ارائه نمايد.
از اين رو معلم خوب كسي نيست كه تنها يك مطلب را خوب بداند بلكه معلم خوب و شايسته كسي است كه بتواند مطلب را متناسب با سن و ويژگيهاي اختصاصي دانش آموزان آنهم با زباني متناسب حال او ارائه نمايد.
كه در اين راه با بهره مندي از هنر مي توانيم گامهاي بلند و مؤثري برداريم. چرا كه هنر يكي از قلمروهاي بسيار مهم و گنجينة فرهنگي، و... هر جامعه اي محسوب مي شود و فرهنگ و ارزشهاي ديني و معنوي هر جامعه اي در درجة اول در آثار هنري خلق شده از سوي افراد آن جامعه متجلي مي شود و انسان به ياري ادبيات و هنر است كه نتوانستن هاي خود را در ساحت واقعيت جبران مي كند و به آنچه كه بايد باشد و نيست رنگ عينيت و تجلّي محسوس مي بخشد قطعاً هنر انسان را از دايرة تنگ تفرّد و درون گرايي محض خارج كرده و در مسير تعامل و تكامل اجتماعي و انساني قرار مي دهد و پرواضح است انسانهايي كه دستي در هنر ندارند معمولاً داراي افق انديشة وسيع تر و ژرف تري نسبت به مسائل جهان دارند و مي توانند آزادانه از مرز دنياي واقع فراتر رفته و در اوج زيبايي خود ساخته به پرواز درآيند و در اين رهگذر روياهاي ناممكن را ممكن سازند.
علاقمندي به هنر و فراهم نمودن زمينة بهره گيري از آن براي دانش آموزان باعث گسترش حس زيباشناختي آنان، تبليغ ارزشهاي معنوي، آشنايي با الگوهاي رفتار انساني والا گسترش باورها و نگرش هاي مثبت و به طور كلي آزادي انسان از فشارهاي ناشي از زندگي مادي مي گردد.
و از طرفي ديگر اگر ما بتوانيم با بهره گيري از هنر دانش آموزان را علاقمند به امور ديني و مذهبي و فعاليتهاي تربيتي نمائيم قطعاً دريچه هايي شفاف به دنياي اطراف دانش آموزان باز مي شود كه با پيشرفت كار آموزش اين پنجرة شفافيت و نورانيت آن بيشتر مي شود و با وجود چنين دريچه هايي دانش آموزان دنيا و زيبايي هاي آنرا بهتر مي بينند و نتيجتاً علاقه مندي بهتر و بيشتري به هنر پيدا مي كنند چرا كه اعتقاد داريم كه مباني ديني ما منطبق بر حكمتهاي جهان هستي و منطبق بر فطرت انساني است و قطعاً آگاهي بيشتر از حكمتهاي جهان هستي باعث رشد دينداري خواهد شد و در پايان اين قسمت از نوشته ام به سخني از استاد جعفر سبحاني اشاره مي نمايم.
ايشان مي فرمايند: «علم و دانش، مطالعه و بررسي آثار دانشمندان غور در قوانين آفرينش، مايه شكفته شدن عقل و خرد مي گردد. چنانچه ممارست با گناه و همنشيني با بدكاران، ديدن مناظر معصيت، مايه ضعف شنوايي و بينايي فرد گرديده و زشتي بسياري از كارها را از ميان مي برد.
اشاره مختصر به جايگاه هنر در فعاليتهاي تربيتي مذاهب
در مذاهب ديگر بهره گيري از هنر نيز مدخلي است براي آموزش و ايجاد علاقمندي به دين و فعاليتهاي تربيتي بگونه اي كه آقاي «عادل توفيق عطاري» در كتاب «القربيه اليهوديه في فلسطين المتحله و الدياسپورا» نوشته:
«قهرمانان توراتي مثل قصه حضرت داود، طالوت و جالوت ما مدخلي براي آموزش دين و ارزشهاي ديني است يا جشن زيباي بابانوئل دوست داشتني، يك مدخل براي ايجاد علاقمندي به دين است همچنان كه سرودهاي كودكانه، اين نقش را در مسيحيت بازي مي كند.»
متعالي بودن هنر در گذشته و حال
ارجمندي و متعالي بودن هنر گذشته و امروز را، مي توانيم در يك بررسي كوتاه و در لابه لاي سرمايه هاي فراموش شده تاريخ دور و نزديك ببينيم، لازم مي دانم به يكي از وقايع ناخوشايند كه در برنامه هاي آموزشي جهان سوم وجود دارد اشاره نمايم و آن ناديده گرفتن زمينه هاي آموزش سنتي و تجربي دانش و هنر آن كشورهاست مثلاً همين ناديده گرفتن تجربة آموزشي بسيار ارزندة «حوزه اي» خودمان و جايگزيني روشهاي بيگانه با ماست شيوه هاي برتر از همان فريبهاي استعماري است زيرا آنچه را امروزه به عنوان روشهاي آموزشي برايمان سوغات آورده اند دريافتهاي ناقص و حفظ كردني و نظري به دنبال دارد كه جايي براي جستجو و تكاپو و تحقيق و فكر كردن و آشنايي با فرآيند تفكر منطقي و حل مسأله براي فراگيران ما باقي نمي گذارد.
براي روشن تر شدن موضوع و اهميت پرورش در فرآيند آموزش لازم مي دانيم به موضوعي كه شايد خيلی از اوقات ذهن من و بسياري امثال چون بنده را به عنوان معلم درگير نموده اشاره نمايم.
امروزه با پيشرفتهاي سريع علمي بسياري از نظامهاي آموزشي دنيا به دنيال شيوه ها و روش هايي هستند كه يادگيري بهتر را تحت عناوين روشهاي نوين و فعال تدريس ارائه نمايند. امّا بنده نظرم اين است كه تدريس پويا وفعال در كلاسهاي درس ما همان چيزي است كه امروز در اهداف كنفرانس امور تربيتي و احياء معاونت پرورشي نهفته است.
از نظر بنده تدريس پويا با توجه به نمودار شماتيك زير چيزي نيست جز توجه به بعد پرورشي فرآيند آموزش.
 
تدريس
يادگيري
هدف
آموزش
حوزه نگرش و توانش
حفظ طوطي وار مطالب
منجر به
منجر به
آشنايي با فرآيند تفكر منطقي و حل مسأله، توضيح- تفسير- نقد- تجزيه و تحليل و...

امروزه در فرآيند آموزش ارائه اطلاعات و معلومات و اندوخته هاي صرف علمي به ذهن فراگيران ره آوردي جز حفظ طوطي وار مطالب را به دنبال نخواهد داشت امّا اگر مي خواهيم آموزش و پرورش موفق پويا و فعال داشته باشيم قطعاً بايد به سوي پرورش گام برداريم و آنچه در نمودار تدريس پويا از پرورش را در ذهن ما متبادر مي نمايدقطعاً چيزي نيست جز اينكه فراگيران ما بتوانند از اطلاعات و يافته هاي علمي خود در حوزة دانش در بعد نگرشي و مهارتي استفاده نمايند آن موقع است كه مي توانيم ادعا نمائيم كه ما توانسته ايم در هر دو حوزة آموزش و پرورش موفق باشيم.زماني كه فراگيران ما بتوانند از دانش خود در علوم، زيست شناسي، فيزيك، رياضي و... امكان دستيابي به ابزارها و امكانات و روشهايي كه حاصل انديشيدن براي نيازهاي فوري و آتي فردي و اجتماعي آنهم در ساية پرورش تفكر همگرا را فراهم نمايند و از طرفي سوق داران سمت سوي آموزش به پرورش امكان دستيابي به ابزارها، امكانات و روشهاي خلاقه و جديدي كه حاصل انديشيدن نسل فعلي بشري براي حل معضلات و مشكلات تازه و قديمي را در سايه شكل گرفتن فرآيند تفكر واگرا و حل مسأله در فراگيران را فراهم مي نمايد.
توجه به هنر از منظر كتابهاي درسي
تربيت و پرورش كودك همواره از وظايف مهم نسل بزرگسال يك جامعه محسوب مي شود بر اين اساس مربيان تربيتي، والدين و بزرگسالان كه به نحوي در ارتباط با كودكان قرار مي گيرند هميشه مي كوشند به اين سؤالها جواب دهند كه هدف از پرورش و آموزش چيست؟ و چگونه مي توان به اين هدف يا هدفها دست يافت؟
وقتي كه كتابهاي درسي را يكبار با دقت ورق مي زنم و اهداف آن را مرور مي نمايم از درس عبور از خيابان، اصول نامه نويسي، خانوادة آقاي هاشمي گرفته تا ايثار و گذشت، محاسبة عمليات تفريق و تقسيم و ضرب، اصول و فروع دين و... به يك نقطه مشترك در اهداف دست مي يابم و آن چيزي نيست جز پرورش تفكر همگرا و تثبيت و تقويت حالت همنواگرايي در دانش آموزانمان كه اين امر بسيار مقبول و موجه و لازم است، چرا كه كودك امروز و بزرگسال فردا بتواند به قوانين و مقررات اجتماعي احترام نهاده و با رعايت آنها قوام و امنيت دروني ساختارهاي اجتماعي را تقويت نمايد و در نتيجه نظام آموزشي و پرورشي و نظام امنيتي و قضايي ما در آينده كمتر با مسائل و مشكلاتي كه برخاسته از حوزه هاي رواني- تربيتي است روبرو شود. البته اين نوع هدف گزاري يعني تقويت حالت همنواگرايي يك روي سكه است امّا روي ديگر سكه كه منقوش به تفكر واگرا مي باشد كه اهميت آن در توضيح و تفسير تدريس فعال و پويا گذشت يكي از نقاط اساسي ضعف نظام آموزشي ما در توجه به اين نوع سيستم تفكري در كتابهاي درسي مي باشد و دليل آن اين است.
چرا دانش آموز و دانشجويي كه دانشنامه پايان تحصيلاتش را در دست دارد از بكار بستن آموخته هايش در زندگي روزمره عاجز است؟
چرا فارغ التحصيلان دانشگاهي ما قادر به تجزيه و تحليل ساده از وقايع پيرامونش نمي باشند؟
چرا در نظام اداري كمتر با مديران كارآمدي روبرو هستيم كه خلاقيت را به كارشان اضافه كرده باشند و سيري از تحول و نوآوري را در نظام مديريت و اجراي كارها و بهبود شرايط كاري و توليد محصولات عرضه كرده باشند؟
چرا در نوآوري و اختراع و اكتشاف نتوانسته ايم پرچمدار ملل باشيم.
براستي منشأ اين مشكلات را در كجا بايستي جستجو نمود.
كه البته من به طور واضح به آن پاسخ خواهم داد.
پاسخ اينها و شايد دهها و صدها سؤال ديگر از اين دست را بايد در حذف امور تربيتي از صحنه آموزش و پرورش جستجو كرد آن هم به اين دليل كه ما در رياضيات به كودكانمان مي آموزيم 4=2+2 در علوم به آنها مي آموزم ماده چيست و چه خصوصياتي دارد و در فيزيك قانون نيوتن و... را مي آموزيم و....
اما در كدامين درس و يا دروس به او مي آموزيم كه او هم مي تواند حرفي براي گفتن داشته باشد؟
در كدامين درس به او مي آموزيم كه او هم داراي توانمنديها و استعدادهاي فراواني است كه اگرچه در رياضي و فيزيك ضعيف است اما مي تواند با ارائه توانمنديهاي خود حرف هاي زيادي براي گفتن داشته باشد.
آري پاسخ تمامي اين سئوالات در اين است كه ما به فعاليتهاي تربيتي فرهنگي و هنري بچه ها بها نداده ايم و به درس هنر هم كه در بطن و اساس فعاليتهاي امور تربيتي مي باشد بي توجه بوده ايم به گونه اي كه درس هنر هم تبديل به يك درس خنثي يا فدايي درسهاي ديگر شده است يعني هرجا كه وقت كم آورده ايم هنر را فداي رياضي و علوم و....... كرده ايم.
اگر ما هنر را فدا كرده ايم يعني پرورش را فدا كرده ايم.
بُعد مهم هنر بعد پرورشي آن است نه بُعد آموزشي آن. در حالي كه امروزه جايگاه واقعي هنر در مقاطع تحصيلي ما جايگاهي نيست كه در خور اهميت آن باشد ما حتي در نظام تربيتي-خانوادگي خود نيز دچار اشكال بزرگي هستيم و آن اين است كه تصوير ما از فرزند خوب و با تربيت فرزندي است كه حرف شنو، مطيع و آرام كه در برابر هر سازي، رقصي متناسب را آغاز نمايد و بر همين مبنا كودكي را كه خلاق و مستقل و صاحب انديشه و نظر باشد فضول و گستاخ و بي ادب مي پنداريم و با تكيه بر چنين طرز فكري است كه در خانه كودكانمان را به جاي تشويق و پرداختن به هنر به خواندن علوم و رياضي و... وادار مي نمائيم.
بيايد به كودكانمان اجازة اظهارنظر، داستان گويي و داستان پردازي و انشانويسي و تصويرگري و حجم سازي و نقاشي و غيره را بدهيم. تصور كنيد اگر افراد بزرگي چون ابوعلي سينا توانايي نگارش نداشتند چه مصيبتي عارض مي شد.
اگر امثال او نمي توانستند تفكر واگرايشان را به صورت مكتوب از خود به جاي نهند چه فاجعة فرهنگي اي رخ مي داد؟
اما واقعيت اين است كه بوعلي ها در خانه و مدرسه ها بسيارند و در كنار ما هستند فقط اجازه دهيم كه شكوفا شوند و بخشي از اجازه دادن ما تنها با درك اهميت جایگاه هنر در توسعه فعاليتهاي امور تربيتي ميسّر مي گردد.

و امّا راههاي بهره گيري از هنردر توسعه امور تربيتي
با بهره گيري از هنر فعالان بخش امور تربيتي بايد فضايي فراهم نمايند كه كودكان در آن فضا آزادانه تخيل و انديشه كنند حواسشان تقويت شود، ظرفيت هاي نهفته هوش و تفكرشان پرورش يابد عواطف و احساساتشان توسعه يابد و استعداد و خلاقيت هايشان شكوفا شود.
به جرأت مي توان گفت كه همه ي كودكان فعاليت هاي هنري را دوست دارند آن ها در اين گونه فعاليتها و هنگام انجام دادن كارهاي عملي، طراحي، ساختن، شكست و پيروزي را تجربه مي كنند به اين ترتيب، زمينه هاي براي بروز خلاقيت و احساسات آن ها فراهم مي شود.
«در هر انساني چه جوان و چه پير ذوقي خلاقانه وجود دارد؛ زيرا همه ي ما از تمايل فطري براي استفاده از دست هاي خود و مواد لازم به عنوان ابزارهايي براي بيان هنري برخورداريم» (جان لنكستر 1373)
تقويت رويكرد تربيت هنري بعنوان هدف گذاري مهم در فعاليتهاي امور تربيتي
جروم هاپس من، تربيت هنر را ناظر بر حواس مختلف، رشد تجارب حسي و لمسي حساسيت و برخورد عميق با جلوه هاي بصري هنري و نقادي هنرمندانه مي داند. در واقع از نظر وي تربيت هنري شامل آموزش **** رشد تجارب بصري، آفرينش و فهم اشكال نمادين بصري و نيز رشد آگاهانه ي تصورات بصري در نقاشي مجسمه سازي، هنرهاي تزئيني و آموزش در زمينه ي كاربرد و اعمال قضاوت نقادانه ی  تجارب بصري است كه قطعاً توجه به تربيت هنر علاوه بر ابعاد روحي، عاطفي و رواني، از منظر آموزشي و تربيتي هم مورد توجه است در تبيين آنچه «تربيت هنری» ناميده مي شود، ابعادي مانند رشد خلاقيت دانش آموزان ادراك حسي عميق و دقيق نسبت به پديده هاي هنري، پرورش حواس مختلف و به كارگيري آن ها، كسب آگاهي غني و رشد يابنده از تجارب بصري، ساخت و آفرينش پديده هاي هنري، شناخت و ارزش گذاري نقادانه ي اشكال نمادين بصري، كسب مهارتهاي مربوط به تجلي و ابزار هنرمندانه، شناخت فهم تاريخي- فرهنگي، افزايش حساسيت دانش آموز نسبت به ويژگي ها و ابعاد زيباشناختي پديده هاي مختلف و دقت و توجه به طبيعت و عناصر موجود در آن مورد تأكيد است كه توجه به تربيت هنري در توسعه فعاليتهاي امور تربيتي اهداف زير را مي تواند در برگيرد.
1- زيبا شناسي    2- ارتباط با طبيعت   3- آشنايي با تاريخ هنر    4- توليد محصول هنري  5- نقد هنري
شايد امور تربيتي در برگزاري اردوهاي تفريحي و سياحتي و يا در برنامه هاي اوقات فراغت خود هزينه هاي زيادي را متحمل شود امّا مي تواند با هدف گزاري صحيح روي تقويت تربيت هنري بچه ها به اهداف بسيار مهمي در برنامه هاي تربيتي خود دست يابد.
كه تا كنون اين خلاء در برنامه هاي تربيتي وجود داشته است.
يعني كمتر ما در برنامه هاي امور تربيتي به فراگيران ياد داده ايم كه به جنبه هاي زيباشناختي پديده ها توجه كرده و از آن الهام گرفته و يك اثر هنري را خلق نمايند.
انسان خود زيباترين آفريده ي خداوند است و خداوند عالم را به زيباترين صورت ممكن آفريده و در آن صورتگري كرده است «هوالله الخالق الباري المصور الاسماء الحسني» (حشر/ 24)
و شما را او تصوير كرد و صورت بخشيد و به بيان ديگر، صورت شما را خلق كرد آن هم نه بر هر صورتي بلكه به زيباترين صورتها.
«خلق السموات و الارض بالحق و صوركم فاحسن صورتكم» (تغابن/3)
يعني شما را در بهترين و زيباترين صورتي كه برتر از آن ممكن نيست آفريده است.
زيبايي ها، چه آن ها كه در نمايشگاه طبيعت اند و چه آن ها كه محصول فكر و ذوق انساني اند، از ديدگاه اسلام محبوب و مطلوبند و همه، مستند به خدا هستند. آيه هاي متعددي در قرآن مجيد زيبايي ها را به خدا نسبت مي دهند و حتي محروم ساختن مردم از زيبايي ها را نكوهش مي كنند:

بهره گيري از هنر به منظور معرفي زيبايي هاي معقول و معنوي در فعاليتهاي امور تربيتي
«قل من حرم زينه الله التي اخرج لعباده» (اعراف/32)
كلمة اخراج در اين آيه بيانگر اين نكته است كه خداوند در قرآن مجيد زيبايي هاي محسوس، معقول و معنوي را تذكر مي دهد و آن ها را در برابر ديدگانِ سر و جان انسان، به تصوير مي كشد پس از اولين قدم، آشنا كردن كودكان با زيبايي هاي محسوس موجود در طبيعت باعث شادي و آماده شدن آن ها براي شناخت زيبايي هاي معقول و معنوي مي شود. در نتيجه كودكان مي توانند يافته هاي خود را به زيباترين شكلي كه برايشان امكان دارد در آثار خود نمود بخشند. بر اين اساس، آشنا كردن بچه ها با زيبايي ها و توجه به طبيعت به عنوان يكي از آيات و نمونه هاي زيبايي، اهميت دارد و باعث تقويت حس زيباشناسي و زيبادوستي در آن ها مي شود و آن ها را از زشتي ها دور مي كند.
كه قطعاً يكي از مهمترين اهداف در فعاليتهاي امور تربيتي آشنا كردن فراگيران با خوبي ها و بدي ها و زشتي ها و زيبايي ها مي باشد تا بدين وسيله آنان با يكي از مهمترين فروع دين اسلام كه همانا نهادينه كردن فرهنگ عفاف و پاكي و امر به معروف و نهي از منكر مي باشد تحقق یابد د و چه راهي بهتر از هنر كه به طرقي زيبا بتوان اين اهداف را نهادينه كند .
بهره گيري از هنر به منظور ارتباط با طبيعت و توجه به نظم هستي و قدرت خالق يكتا (وحدت در عين كثرت و كثرت در حين وحدت)
طبيعت براي انسان، كمال است، نهايت زيبايي است و منبع الهام است. هوايي كه استنشاق مي كنيم آبي كه مي نوشيم، گلي كه مي بوييم، خورشيدي كه غروب مي كند، پرنده هايي كه در پرواز است و... از نظامي تبعيت مي كنند كه ما هم جزئي از آن هستيم و در آن مشاركت داريم همه ي اين وابستگي ها نشانه ي ارزشمند بودن طبيعتي است كه با تمامي نيش و نوشش هميشه پوياست و نيرويي را در بطن خود دارد. اين نيرو كه بر تمامي پديده ها و روابط انسان با آن ها حكومت دارد. آن نظم عالي است كه انسان به عنوان جزئي از كل نظام هستي وابسته به آن و متأثر از آن است. انسان با دقت در محيط پيرامون خود به نكات و ظرايفي دست يافته و توانسته است به اختراعات و ابداعات تازه اي دست يابد و فراهم نمودن زمينه تفكر و تعمق در نشانه هاي خداوند و پي بردن به قدرت خالق بي همتا و يكتا كه اين امر منطبق مي شود بر تقويت اصول و پايه هاي اساسي دين مبين اسلام يعني توحيد، معاد، عدل و.... بگونه اي كه خداوند نيز در قرآن انسانها را سفارش مي كند به نظاره دقيق آيات و نشانه هاي خداوند و تفكر در آن
«و جعلنا الليل و النهار آيتين فمحونا آيه الليل و جعلنا آيه النهار مبصره» (اسراء /12)
و گردانيديم شب و روز را در دو نشانه و آيت، سپس محو كرديم آيت شب را و گردانيديم آيت روز را روشني بخش و نور دهنده ي چشم
«و في الارض آيات للموقنين» (ذاريات/ 30)
و آن چه در زمين است، نشانه هايي است براي كساني كه يقين آوردند.
«ان في السموات و في الارض لايات للموقنين» (جاثيه/3)
و به راستي در آسمان ها و زمين براي مؤمنان نشانه هايي است
«و في خلقكم و ما يبث من دابه آيات لقوم يوقنون» (جاثيه/4)
در آفرينش شما آدميان و انواع بي شمار حيوان (با خلقت هاي عجيب) كه در روي زمين پراكنده اند هم آيات و براهين قدرت حق براي اهل يقين آشكار است.
در طبيعت ارتباط منظم بين اجزاء، وحدت كل را به وجود مي آورد. حكيم ابوعلي سينا در بيان نظم هستي مي گويد
-«جنبه ي كليت عناصر، ايجاد كثرت مي كند و جنبه ي كيفيت آن ها، همين كثرت را به وحدت باز مي گرداند»

بهره گيري از هنر در توسعه فعاليتهاي امور تربيتي به منظور آشنايي فراگيران با تاريخ هنر و ميراث فرهنگي در انسان سازي و عبرت آموزي
 در حقيقت ميراث فرهنگي، هويت و شناسنامه ي هر قوم و ملت است و نشان مي دهد كه آن قوم و ملت چگونه زيسته و در شكل گيري تمدن بشري چه نقشي داشته است.
آثار به جا مانده از گذشتگان، ارزش هاي فرهنگي و تربيتي بسياري دارند. اين آثار در رشد و تعالي حيات امروز و فرداي انسان مفيد و مؤثرند؛ انسان ساز و عبرت آموزند.
البته شايان ذكر است هنگامي كه از ميراث فرهنگي صحبت مي شود، تنها آثار و اشياي قديمي موجود در خانه ها يا موزه ها مدّنظر نيست ميراث فرهنگي شامل تمامي تفكرات، اعتقادات، آداب و رسوم، زبان و هنر در طي زمان است و حتي انسان ها را كه حاصل دانش و فرهنگ موروثي نياكان خود هستند و در طول زمان، آن را محفوظ داشته و به كمال رسانده اند را شامل مي شود.
پس امور تربيتي مي تواند با بهره گيري از هنر و فراهم نمودن زمينه توجه فراگيران به تاريخ هنري و ميراث فرهنگي گرانبها و منحصر به فرد تمدن اسلامي و ايراني ضمن آشنا نمودن آنان زمينه هاي لازم را براي علاقمندي هرچه بيشتر بچه ها به اين ميراث گرانبها هدف گذاري صحيح و اصولي را در اين شيوة هنري اعمال نموده و اهداف تربيتي صحيحي را در اين مسير دنبال نمايد.
 که بهره گيري از فعاليتهاي هنري ذيل كه مورد علاقه وافر فراگيران مي باشد و مي تواند مورد استفاده مربيان محترم امور تربيتي قرار گيرد.
- قصه گويي story telling
يكي از فعاليتهاي خلاق و جذاب براي بچه ها در گروه هاي سني مختلف و در دوره هاي مختلف تحصيلي كه به عنوان ابزارهاي مؤثر و ارزان قيمت و در قالبهاي مختلف مي تواند در خدمت امور تربيتي قرار گيرد قصه و قصه گويي، موضوعي آشنا براي همه انسان ها در همه روزگاران و جوامع است انسان ها در سفر و حضر، در غم و شادي، در تنهايي و جمع و حتي درگيرودار جنگ ها و بحران هاي زندگي با قصه همراه و مأنوس بوده اند. به همين علت قصه را همزاد انسان و زمان شكل گيري نخستين قصه ها را روزهاي آغازين زندگي انسان در زمين، مي دانند.
قصه تنها، فاتح دنياي كودكان نيست بلكه بزرگسالان نيز در لحظه ي شنيدن يا خواندن قصه درست مثل كودكان، با قصه جاري و همراه مي شوند.
مربيان محترم امور تربيتي مي توانند از اين شيوه هنري مؤثر و تأثيرگذار به منظور ارائه ي آميزه هاي ديني و تربيتي حداكثر بهره را ببرند.
«در كتابهاي آسماني با شيوه اي خاص، داستان هايي براي عبرت، تذكر، هدايت و *** مطرح شده است، تورات، انجيل و قرآن سرشار از داستان هايي هستند از انبياء، اقوام و تمدن هايي كه آمده اند و رفته اند و زندگي آن ها چراغ راه ديگر انسان شده است» (محمدرضا سنگري 1373)
پس مي توان از قصه خصوصاً قصص قرآني كه تعداد آنها هم كم نيستند مربيان ما حداكثر بهره را ببرند.
براي تبيين اهميت موضوع اشاره اي گذرا به كاركردهاي قصه مي نمايم.
قصه تأثيري عميق بر روان، زبان، رفتار و شخصيت فراگيران مي گذارد كه برخي از آنها عبارتند از:
1- ارتقاءِ زبان آموزي
2- انتقال مفاهيم
3- تقويت حس كنجكاوي
4- پرورش قدرت تخيل و خلاقيت
5- آشنايي با واقعيت هاي زندگي و ...............
البته لازمة تأثيرگذاري مطلوب قصه نيازمند فراهم نمودن مقدمات و شرايطي ميباشد كه براي نيل به آن نياز به آموزش مربيان محترم در زمينة بهره مندي هرچه بهتر از آن مي باشد.
ضمناً لازم بذكر است كه مربيان محترم مي توانند با بهره گيري از خلاقيت فردي و استعدادهاي هنري فراگيران اين فعاليت ارزشمند را توسعه داده و به شكل هاي مختلف آن را اجرا نمايند.
از جمله
- قصه گويي
- قصه گويي همراه با تقليد صدا و حركات
- قصه گويي همراه با چهره آرايي
- قصه گويي همراه با ايفاي نقش
- قصه گويي با استفاده از تصاوير ثابت و متحرك
- قصه گويي با استفاده از پرده خواني
- قصه گويي همراه با نمايش عروسكي
- قصه گويي فردي و گروهي و ..............
- قصه سازي توسط فراگيران و توسعه آن
- طرح قصه هاي نيمه تمام و اتمام آن توسط فراگيران
- قصه گويي همراه با نقاشي (قصه گو قصه بگويد و مخاطبين موضوع آن را نقاشي نمايند)
- قصه گويي همراه با كتابت
- قصه گويي همراه با شعر خواني يا شعر سرايي

نمايش خلاق  creative dramatic
يكي ديگر از روشهاي نو در بهره مندي از هنر در توسعه فعاليتهاي امور تربيتي نمايش خلاق است كه هم در برنامه آموزشي و هم در برنامه هاي تربيتي و پرورشي مي تواند مورد استفاده قرار گيرد اين فعاليت خلاق تركيبي از «قصه» و «بازي» و «نمايش» است كه بصورت سازمان يافته و بوسيله معلم يا مربي با فراگيران در كلاس درس و يا مراكز فرهنگي- اردوگاه هاي تفريحي- تربيتي و كتابخانه و فضاهاي ديگر مي تواند مورد استفاده قرار گيرد.
تئاتر
يكي از فعاليتهاي بسيار متنوع و خلاق است كه مي تواند توسط مربيان محترم امور تربيتي برنامه ريزي و اجرا گردد كه متأسفانه با حذف معاونت محترم پرورش در چند سال اخير اين فعاليتها نيز افول كرده و شايد به جرأت بتوان گفت با توجه به تأثيرگذاري بسيار عميق و اثربخش احياء معاونت محترم پرورش اميدوارم كه تئاتر جايگاه واقعي خود را در فعاليتهاي امور تربيتي پيدا كند.
مربيان محترم امور تربيتي مي تواند با هدف گذاري صحيح و اصولي و مرتبط با اهداف آموزش و تربيت از اين ابزار هنري قوي در جهت علاقمندي بچه ها و نهادينه كردن فعاليتهاي ديني و مذهبي استفاده لازم را ببرند.
پانتوميم
يكي ديگر از فعاليتهاي هنري جذاب و مورد علاقه بچه ها مي باشد و به منظور ايجاد انگيزه برانگيختن حس كنجكاوي بچه ها در آموزش يكسري مهارتها و فعاليتهاي تربيتي مي تواند مورد استفاده مربيان محترم امور تربيتي قرار گيرد البته به دليل گستردگي موضوع از ذكر مباحث تخصصي آن صرف نظر مي نمايم.
نمايش عروسكي
اين فعاليت را مي توان در قالب قصه گويي عروسكي و يا بازيهاي عروسكي و نمايش در خدمت ارائه برنامه هاي آموزشي و تربيتي قرار داد.
بازي
بچه هاي دهة هشتاد در دنيايي رشد مي كنند كه ويژگي اصلي آن تأكيد بر موفق شدن در همه حوزه هاست بنابراين بچه هاي امروزي نسبت به بچه هاي نسل گذشته وقت و فرصت كمتري براي بازي كردن دارند در حالي كه دهها سال پژوهش ثابت كرده است كه بازي نقش اصلي در سلامت رشد بچه ها از نوزادي تا بزرگسالي دارد حتي بازي از چنان اهميتي برخوردار است كه مي گويند بچه ها در بازي زندگي مي كنند و زندگي بچه ها عين بازي است.
انجمن جهاني تعليم و تربيت دوران كودكي (ACEI) نيز نياز بچه هاي همه ي گروه هاي سني را براي بازي به رسميت مي شناسد و قاطعانه اظهار مي دارد كه بازي نقش اساسي در سلامت و رشد بچه ها ايفا مي كند. پس مربيان امور تربيتي ما مي توانند با بهره گيري از بازي و تمايل بچه ها به آن در امر آموزش و كسب مهارتهاي اساسي در ارزشهاي ديني و امورات تربيتي بهره لازم را ببرند.
كه در اين قسمت اشاره اي كوتاه به انواع بازيهايي كه مي تواند اهداف تربيتي را محقق سازد اشاره مي نمايم.
- بازيهاي بدني ß به منظور سلامت جسمي براي انجام هرچه بهتر وظايف ديني- تربيتي
- بازيهاي اكتسابي
- بازيهاي تقليدي- به منظور آشنايي بچه ها با بعضي از وظايف ديني در قالب بازي تقليدي
- بازيهاي تخيلي
- بازي هاي با قاعده
- بازي هاي ذوقي و...
- نقاشي
علاقه وافر بچه ها به نقاشي امري كه نمي توان به سادگي از آن گذشت و دست اندركاران و برنامه ريزان تعليم و تربيت ما نيز به اين مهم پي برده و از آن در امر آموزش تعليم و تربيت ديني حداكثر بهره را برده اند بگونه اي كه اگر نگاهي گذرا به كتابهاي جديدالتأليف ديني مقطع ابتدايي بيفكنيم پي خواهيم برد كه نقاشي توانسته است جاذبه لازم براي جهت دهي به خيلي از مسائل ديني و مذهبي را فراهم نمايند.
- شعر و شعر خواني
كودكان دنياي عجيبي دارند گويي همه شاعرند دنيايي دارند سرشار از زيبايي و خيال، دنيايي كه كينه را در آن راهي نيست اگر كدورتي در دنيايشان وارد شود به سرعت ابرهاي بهاري پراكنده مي شود و در دنياي آنها گلها خميازه مي كشند، مي رقصند و مي خندند، كودكان با گياهان و سنگها حرف مي زنند و دوستي مي كنند در دنياي آن ها همه چيز زبان دارند و حرف آنها را مي فهمند كودكان با ابرها گفتگو مي كنند و ماه را از دور مي بوسند و به او سلام مي كنند ستاره ها از باغ آسمان مي چينند و به گردن عروسكشان مي آويزند و...
مطالبي كه ارائه نمودم صرفاً جهت تشريح اهميتي است كه شعر در دوره ابتدايي و ساير دوره ها به صدر و طرق مختلف مي تواند داشته باشد.
چرا كه زبان انسان زبان شعرگونه است و اولين كلامي كه با پا گذاشتن انسان به اين كره خاكي جسم و جان و روح او را نوازشگر شده كلامي آهنگين بنام لالايي مادر بوده است و حتي ما مي بينيم وقتي كه اين انسان از اين دنيا مي رود باز هم اين شعر است كه تسلّي بخش دل داغديدگان بوده و سنگ قبر آنان نيز مزيّن به اين كلام آهنگين است. پس شعر مي تواند به عنوان يك ابزار قوي هنري در اختيار مربيان و معلمان هم در جنبة آموزشي و هم جنبة تربيتي قرار گيرد در مقام ارزش و اثرگذاري شعر سخن زياد است و كتابهاي زيادي هم به رشته تحرير درآورده امّا بنده به سخني از جانسيس هايز آندورز يكي از مربان كودكستان فلوريدا بسنده مي نمايم.
ايشان مي گويد «شعر در نزد من و تدريس من چيزي بيشتر از جادو است من مي توانم به وسيله شعر به طريقه هاي مختلف و گوناگون بچه ها را برانگيزانم به كلاسم جان بدهم و آنها را مشتاق و آماده دريافت مطالب مختلف علمي- آموزشي- اخلاقي- اجتماعي و..... نمايم و بعد برنامه هاي درسي ام را با موفقيت به اجراء بگذارم»
پس هر معلم و مربي خلاقي خواهد توانست با انتخاب اشعار مناسب و مرتبط با اهداف آموزشي و تربيتي چه در داخل و چه در خارج از كلاس درس ارزشهاي والاي انساني و ديني را در قالبي زيبا و منطبق بر تخيل زيباي بچه ها به آنها ارائه نمايد.
امّا آنچه كه اثر شعر را صد چندان مي كند و بر غناي آموزشي و تربيتي آن مي افزايد شيوه هاي ارائه و خواندن آن است كه مربيان محترم امور تربيتي مي تواند در قالب تشكيل گروه هاي سرود كلاسي، مدرسه اي- منطقه اي، شهرستاني هم به صورت فردي و هم گروهي با ذكر شيوه هايي كه در ذيل مي آيد از اين ابزار هنري قوي حداكثر بهره را ببرند.
شيوه هاي گوناگون شعرخواني
1- شعر خواني به شيوه دكلمه
2- شعرخواني همراه با آهنگ يا موسيقي
3- شعرخواني به شيوه تصوير سازي
4- شعرخواني همراه با ساخت كاردستي
5- شعرخواني همراه با بازي
6- شعرخواني به شيوه داستاني
7- شعرخواني همراه با تقليد صدا
8- شعرخواني همراه با آهنگ گذاري زباني
9- شعرخواني همراه با تغيير لباس
10- شعرخواني همراه با چهره آرايي
11- شعرخواني همراه با معرفي اشياء و پديده ها
12- شعرخواني همراه با نقاشي
13- شعرخواني همراه با كتابت و خوشنويسي
14- شعرخواني شعرخواني همراه با تغيير در تن صدا
15- شعرخواني همراه با نمايش
16- شعرخواني شعرخواني همراه با ايفاي نقش
17- شعرخواني همراه با انجام حركات موزون
18- شعرخواني همراه با قصه گويي (روش تلفيقي)  و
بهره گیری از شیوه های جدید هنری مبتنی بر IT و ICT در توسعه فعالیتهای  امور تربیتی
قطعاً امروزه با رشد سریع فناوریهای نوین که زندگی انسانها را تحت الشعاع قرار داده نظام آموزشی ما نیز باید همسو و هم جهت با آن زمینه بهره مندی از آن و حتی رسیدن به مرحله تولید علم و دانش را فراهم نماید . که این امر مهم نیازمند توجه جدی نظام تربیتی ما به بهره گیری از آن می باشد . چرا که اعتقاد بنده بر این است که آشنایی فراگیران با فناوری ICT و IT خود می تواند در روزمره هنر و هنرآموزی باشد و کمک های بسیار زیادی به توسعه فعالیتهای امور تربیتی نماید بطور مثال امور تربتی می تواند در جهت غنای فعالیتهای فرهنگی و تربیتی از فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات حداکثر بهره را ببرد . که مهمترین مورد استفاده آن در برگزاری مسابقات فرهنگی و هنری تهیه و طراحی محتوای الکترونیک جهت مسابقات فرهنگی و هنری در رشته های مختلف از جمله :
اذان ، اقامه ، نماز ، احکام ، نقاشی ، شعر ، داستان ، مقاله ، قصه نویسی ، سرود ، و ...
که در تمامی زمینه های فوق الاشاره امور تربیتی می تواند با آموزش فراگیران آنهارا در جهت تهیه محتوای الکترونیک مبتنی بر فناوری IT و ICT تشویق نماید . تا  آنان بتوانند با شیوه های  مختلف از جمله برنامه نویسی ، طراحی مسابقات ، تهیه انیمیشن ، فیلم ،‌و ... هم خودشان در فرایند مسابقات ایفای نقش نمایند و هم مسابقات را با محوریت  استفاده از رایانه برگزار نمایند که قطعاً بسیار جالب و مورد علاقه فراگیران نیز واقع خواهد شد .
البته سخن در این زمینه زیاد است و پرداختن به جنبه های مختلف آن خود نیازمند توضیح و تفسیر که در این مقوله نمی گنجد و بنده نیز به همین مقدار بسنده   می نمایم . امیدوارم که توانسته باشم حق مطلب را اداء نمایم .
ان شاالله
سید محمد حسینی دقیق
آموزگار آموزش و پرورش منطقه میان جلگه و مدرس مرکزتربیت معلم دانشور نیشابور

نتیجه گیری
شاید این فرصت بسیار مغتنمی بود برای پرداختن به مقوله هنر و بهره گیری از هنر آموزی و پرورش ذوق و استعدادهای فرزندان این مرز و بوم در جهت غنای فعالیتهای امور تربیتی و حقیقت هم هیمن  است که دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت کشور ما بدانند که تفکر دقیق و خلاق و ظرافت هنر و شیوه های هنری همواره برای فرزندان این مرز و بوم بصیرت آورده و دیدگان اهل بصیرت هم اندر دل هر زره ، خورشیدی دیده اند بنده نیز بعنوان عضو کوچکی از خانواده تعلیم و تربیت کشور بر خود فرض دانستم تا با ارائه ی مقاله ای تحت عنوان بهره گیری از شیوه های هنری و هنر در توسعه فعالیتهای امور تربیتی ادای دینی کرده باشم . چرا که همانگونه که در مقاله هم با توضیحاتی که ارائه نمودم اعتقاد دارم که امروزه لازمه ی پرورش انسانهای فرزانه ، و فرهیخته و کمال جو در نظام تعلیم و تربیتی ما میسر نخواهد شد مگر با بهره گیری از هنر چرا که هنر تنها دارای بعد آموزشی نیست آنچه که به هنر و جایگاه آن را در فعالیتهای امور تربیتی اهمیت ویژه می بخشد بعد پرورشی هنر می باشد . که امور تربیتی با تاکید بر آن و توسعه آن در فعالیتهای خود خواهد توانست به اهداف والای تربیتی خود یابد . ان شالله ...
سید محمد حسینی دقیق

فهرست منابع و ماخذ:
نیک خو ، مهدی ، نقش هنر و رسانه در تعلیم و تربیت ، ناشر دارالثقلین قم ، 1379
اسبوران ، الکس ،‌اس .پرورش استعدا دهمگانی ابداع و خلاقیت ، توجه حسن قاسم زاده ، انتشارات نیلوفر ، 1386
کودک چگونه فکر می کند ،‌سنیگر رونسن ، ترجمه مصطفی کریمی
فیل ریس و سالی براون ، 500 نکته چگونه آموزشگر بهتری باشیم ،‌ترجمه پرویز امینی ، انتشارات قدیانی ، 1381
کتاب مجموعه مقالات سمپوز یوم جایگاه تربیت در دوره ابتدایی ، انتشارات تربیت ، تهران 1371
کتاب راهنمای درس هنر ، گروه مؤلفان ، انتشارات اداره کل چاپ و توزیع کتابهای درسی ، 1385
رووف علی ، یاد دادن برای یاد گرفتن ، انتشارات مدرسه ، تهران 1382
آلیس ، سوزان و سوزان و آلن ؛ آشنایی با یادگیری از طریق همیاری ، ترجمه طاهره رستگار و مجید ملکان:
 نشر نی ، تهران 1378
شکر کن ، حسین ، رابطه میان نگرش و رفتار ،‌مجله علوم تربیتی وروانشناس ، دانشگاه شهید چمران ، دوره جدید ، شماره اول ، زمستان 1366
کنفرانس جهانی آموزش و پرورش مسلمین در 1977 ، فصل دوم ، مقاله نقش مذهب در آموزش و پرورش ، نویسنده محمد قطب
آمابلی ، ترزا ، شکوفایی خلاقیت کودکان ، ترجمه حسین قاسم زاده ، نشر دنیای نو تهران 1377
کتاب زبان آموزی ، ( مجموعه مقالات همایش زبان آموزی ) مقاله (شیوه های گوناگون شعر خوان ) نوشته
 سید محمد حسینی دقیق ، نشرتمرین ، 1385
 
       
1- بهرامپور، ابوالحسن. نقدي بر ناكارآمدي آموزش و پرورش در ايران، انتشارات زيبا، تهران 1382
1- سبحاني، جعفر. كتاب مربي نمونه. ناشر انتشارات دفتر تبليغات اسلامي قم، چاپ چهارم- ص 43
2- مقاله (آموزش دين فرايندي فراگير، ژرف و آرام) نوشته مجتبي صبوري
1- منظور از كشورهاي جهان سومي امروز تحت عنوان كشورهاي توسعه نيافته يا كم توسعه يافته مي باشد.
1- مقاله (شعر ابزار جادويي كلامي) نوشته جانسيس هايز آندوز- ترجمه علي رؤف
1- مقاله اي تحت عنوان (بهره گيري از آثار ادبي در برنامه زبان اموزشي- سيد محمد حسيني دقيق- كتاب زبان آموزي- مشهد مقدس 1385)
  • مشخصات
  • دانلود
4.5 /5 20 5 1
نظرات خود را اینجا بنویسید

مقاله و تحقیق رایگان نقش هنر در توسعه فعالیت ها Average rating: 4.59922689544001, based on 89 reviews from $0.0000 to $0.0000
کانال ایتا: https://eitaa.com/tarhejaberr