سایت تخصصی ویژه طرح جابر،کاملترین طرح های جابر اول تا ششم شامل: جمع آوری وطبقه بندی ، نمایش علمی(مدل،تحقیق،نمایش)و آزمایش را با بهترین عنوان و محتوا ،قابل ویرایش به صورت ورد،pdf و شامل تمام موارد طرح جابر نظیر عنوان،متن،تعریف،شرح تحقیق،تحقیق زمینه ای،نتیجه گیری،منابع،سپاس گذاری،کارنما،راهنمای کارتون پلاست،فونت و تیتربندی،عکس و... با مناسب ترین قیمت و دانلود فوری وگارانتی وپشتیبانی رایگان در ایتا 09034840420.

پلیس ضد شورش امریکا
4.8 /5 20 5 1
پلیس ضد شورش امریکا
 فهرست مطالب
مقدمه. 4
آموزش پلیس های ویژه ی آمریکا 6
11 سپتامبر بهانه ای همیشه گی.. 7
سیر تاریخی نظامی شدن و افزایش خشونت پلیس آمریکا 7
نیروهای ویژه سوآت.. 8
سوآت ها بیشتر و بیشتر می شوند. 8
مشکلات نظامی سازی پلیس برای جامعه آمریکا 9
الگو برداری از رژیم اسرائیل. 12
شباهت پلیس آمریکا و اسرائیل. 13
پلیس آمریکا از تجربیات سرکوب های صهیونیستی بهره مند می شود. 14
پلیس آمریکا چگونه در اسرائیل آموزش می‌بیند؟ 14
Black water  قوی ترین ارتش مزدور جهان. 22
سلاح ها و لباس های پلیس ویژه 24
تجهیز لباس پلیس‌ آمریکا به دوربین.. 29
سلاح تک تیرانداز SR-25. 39
دیگر تجهیزات.. 43
سلاح های غیرکشنده 44
انواع سلاح های غیر کشنده 54
تعریف سلاح های غیر کشنده 64
انواع سلاح های غیر کشنده 64
مهمات اپتيکى(منورهاى کور کننده) 65
مولد پاس الکترومغناطيسى.. 65
ريز موج (ميکروويو) هاى پرانرژى: 66
صوت کم تواتر. 67
مواد ترد کننده فلزات.. 67
مواد ترد کننده فلزات.. 68
مواد فوق خورنده 68
مواد پليمر. 69
نحوه مقابله با بمب های گرافیتی.. 70
الياف ذغالى هادى جريان برق. 71
ویروس های کامپیوتری.. 71
جنگ سایبری.. 72
مواد آرام کننده 73
باتوم و شوکرالكتريكي ( shocker ) 73
برهم زدن سیستم بدن. 74
الکترودهای بیشتر. 76
شوک دهنده پرتابی.. 77
شوک دهنده مایع. 77
تونفا 78
تاریخچه. 79
دلایل استفاده در نیروهای پلیس... 79
تکنیک‌ها 80
فروشندگان اینترنتی کلاهبردارند. 82
غیرقانونی بخرید زندانی می شوید. 83
کمی بیشتر مراقب باشید. 83
مقایسه توان نظامی ایران و آمریکا 86
نیروی زمینی.. 87
نیروی دریایی.. 89
نیروی دریایی.. 90
تسلیحات هسته ای.. 92
نتیجه گیری.. 97
منابع. 98
 
 

 
 
 
 

 
 

 
 
 

مقدمه

نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا نیروی نظامی کشور آمریکاست که از پنج شاخه اصلی؛ نیروی زمینی، نیروی هوایی، نیروی دریایی، تفنگداران دریایی و نگهبانان ساحلی تشکیل می‌شود.
ارتش امریکا بزرگترین نیرو نظامی جهان بعد از روسیه و چین است. شگل گیری آن به جنگ‌های استقلال آمریکا از بریتانیای کبیر (۱۷۷۵) باز می‌گردد. این نیرو تاکنون در جنگ‌های بزرگ و مهمی چون جنگ جهانی دوم، جنگ ویتنام، جنگ کره، جنگ عراق و افغانستان حضور داشته‌است.
ریاست این نیرو بر عهده رئیس‌جمهور آمریکا به عنوان فرمانده کل قوا است که از طریق وزارت دفاع سیاست‌های نظامی کشور تعیین می‌کند. وزارت دفاع یکی از بخش‌های دولت فدرال است که وزیر دفاع رهبری آن را بر عهده دارد. وزیر دفاع یک غیرنظامی و یکی از اعضای هیئت دولت است و شخص دوم در سلسله مراتب نظامی پس از رئیس‌جمهور محسوب می‌شود. برای هماهنگی فعالیت‌های نظامی با موازین دیپلماتیک نهادی به نام شورای امنیت ملی به عنوان یک ارگان مشورتی برای رئیس‌جمهور وجود دارد که رئیس آن مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور نامیده می‌شود. ستاد مشترک نیروهای مسلح هم یک شورای هفت نفره است که نقش مشورتی را برای رئیس‌جمهور و وزیر دفاع بازی می‌کند و تمامی اعضای آن (که شامل فرماندهان نیروی زمینی، دریایی، تفنگداران دریایی و نیروی هوایی هم می‌شود) به انتخاب رئیس‌جمهور و تأیید سنا برگزیده می‌شوند.
نیروهای مسلح آمریکا یکی از بزرگترین نیروهای نظامی جهان از نظر تعداد پرسنل نظامی است و نیروهای خود را از بین افراد داوطلب جذب می‌کند. سربازگیری اجباری هرچند در گذشته چندین بار انجام شده اما از سال ۱۹۷۲ سابقه نداشته‌است. هزینه این نیروها در سال ۲۰۱۱ حدود ۵۵۰ میلیارد دلار بوده که اولین هزینه در بین کل کشورها تقریباً معادل ۴۳ درصد کل هزینه‌های نظامی دنیا و یازدهمین از نظر نسبت هزینه نظامی به تولید ناخالص داخلی در بین کشورهای جهان با ۴٫۹ درصد کل تولید ناخالص داخلی آمریکاست. تعداد نیروها نیز نزدیک به سه میلیون نفر است که حدود نیمی از آن‌ها نیروی ذخیره هستند.
پلیس ضدّ شورش به بخشی از نیروهای پلیس، نظامی یا دیگر نیروهای امنیتی گویند که مسئولیت آنها کنترل، پراکنده کردن یا دستگیری شهروندان غیرنظامی است که مبادرت به تظاهرات و یا برگزاری تجمعات اعتراضی کرده‌اند. نیروهای پلیس ضد شورش معمولاً از اسلحه‌های غیرکشنده مانند باتوم و شلاق به‌منظور پراکنده ساختن جمعیت یا بازداشت معترضان استفاده می‌کنند. از دههٔ ۱۹۸۰ میلادی استفاده از سلاح‌های دیگری مانند افشانه فلفل، گاز اشک‌آور، شوک‌دهنده الکتریکی و گلوله‌های پلاستیکی در میان این نیروها رواج یافته‌است.
در مواقع بحرانی، این نیرو می‌تواند جهت مقابله با آشوبگران از ماشینهای آبپاش، ماشینهای زره‌پوش، و سگهای پلیس استفاده نماید. نیروهای ضد شورش معمولاً به ابزارهای محافظتی مانند کلاه محافظ سَر، محافظ صورت، لباس مخصوص (جلیقه، محافظ گردن، زانوبند و ...)، ماسک گاز و سپرهای مخصوص از جنس پلکسی‌گلس مجهز هستند.

آموزش پلیس های ویژه ی آمریکا

شروع نظامی سازی پلیس آمریکا را می ‌توان به دهه نود قرن بیستم نسبت داد. در سال ۱۹۹۴ قانونی تصویب گردید که طبق آن به پنتاگون اجازه داده شد تجهیزات نظامی مازاد خود از جمله تسلیحات و نفربرهای ارتش را در اختیار پلیس قرار دهد. قانون دیگری در ۱۹۹۷ تصویب شد که بر ادامه این رویه تاکید داشت. در کنار افزایش جنگ افزار در دست پلیس بر تعداد نیروهای ویژه‌ سوآت که بیشتر آموزش ‌های نبرد جبهه ‌ای می ‌دیدند نیز افزوده می ‌شد.
نظامی سازی مفهوم وسیعی دارد که به استفاده از تسلیحات ارتشی، فنون، آموزش ها، لباس های متحدالشکل و تجهیزات سنگینی مانند زره پوش ها و تانک ها توسط پایگاه های پلیس است. ارتش آمریکا در بیش از دو دهه اخیر تجهیزاتی همچون اسلحه های نیمه خودکار جنگی، خودروهای زرهی، تانک، هلیکوپتر، هواپیما و بسیاری امکانات دیگر که برای مقابله با دشمن در جبهه جنگ طراحی شده بود را به تدریج در اختیار پلیس آمریکا قرار داده است. به مازات آن توسعه نیروهای ویژه نیز پیگیری شد که همواره مورد اعتراض جرم شناسان و پژوهشگران اجتماعی بوده است.

11 سپتامبر بهانه ای همیشه گی

پس از حملات ۱۱ سپتامبر به بهانه مبارزه با تروریسم نیروهای پلیس آمریکا به سمت نظامی شدن هرچه بیشتر سوق داده شدند. نظامی سازی پلیس که قبلا با هدف مبارزه با مواد مخدر انجام می شد بعد از یازده سپتامبر برای مبارزه با تروریسم شدت یافت. به طوری که در سال ۲۰۰۶ سخنگوی پنتاگون اعلام کرد، وزارت دفاع خودروهای نظامی به ارزش ۴/۱۵ میلیون دلار، بالگردهایی به ارزش ۹/۸ میلیون دلار، قایق‌های نظامی به ارزش ۷/۶ میلیون دلار، تسلیحاتی به ارزش ۱ میلیون دلار و تجهیزات دیگری به ارزش ۶/۱۱۰ میلیون دلار را در اختیار پلیس ‌های محلی آمریکا قرار داده است.

سیر تاریخی نظامی شدن و افزایش خشونت پلیس آمریکا

بخشی از این رویکرد بر اساس لایحه پاتریوت (PATRIOT Act) در پیش گرفته شد. از سوی دیگر تجهیزات مازاد نظامی ارتش و تسلیحات جنگی نیز در اختیار پلیس قرار گرفت. در طی سال‌های پس از ۱۱ سپتامبر تجهیزاتی که برای جنگ در جبهه‌های خارجی طراحی شده بود برای سرکوب شهرواندان آمریکایی سر از خیابان ‌ها در آورد. استفاده از نیروهای دارای سلاح و مهارت های ویژه در پلیس بیشتر شد و گاهی حتی برای اطمینان بیشتر از موفقیت عملیات در جرایم غیر خشن نیز از نیروهای ویژه سوآت (SWAT) استفاده ‌شد.

نیروهای ویژه سوآت

تا سال ۱۹۹۷ نود درصد شهرهایی که بالا‌تر از ۵۰ هزار نفر جمعیت داشتند؛ حداقل دارای یک تیم پلیس سوآت شدند. پس از حملات یازده سپتامبر و جاری شدن دلارهای مربوط به برنامه های امنیت داخلی در ادارات پلیس، این نیروها بیشتر تشویق شدند که بر جنبه های نظامی خود بیافزایند. در نتیجه ساختار نظامی شده‌ی پلیس در برنامه «مبارزه با مواد مخدر» این بار به بهانه تامین امنیت داخلی و «مبارزه با تروریسم» نظامی تر شد. نیروهای ویژه تخصصی ایجاد شدند که بنا به ماموریت های خود مهارت ها و تجهیزات جدیدی نیاز داشتند. این مهارت ها و تجهیزات همگی از نوعی بودند که ارتش آمریکا در تهاجم های مختلف خود در خارج از کشور از آنها استفاده می کرد. واضح است که برای این نیورهای ویژه باید همیشه عملیات های ویژه ای نیز در نظر گرفته شود تا آمادگی خود را حفظ کنند.

سوآت ها بیشتر و بیشتر می شوند

اما تعداد این واحدها در حدی افزایش یافن که فراتر از نیاز کشور بود. در نتیجه مدیریت پلیس رفته رفته «ویژه» بودن این نیروها را فراموش کرده و برای از بین بردن حس «عدم لزوم» در این نیروها از آنها در عملیات های عادی نیز استفاده کرد. در نتیجه مردم به تدریج شاهد حضور نیروهای ویژه در عملیت های پلیس و شدت عمل آن شدند که عواقبی در پی داشت.

نیروهای ویژه از دهه ۶۰ میلادی تا اوایل دهه ۸۰ برای مقابله با خشونت، گروگان گیری و دزدی از بانک فعالیت می کردند. اما با تصویب قوانین مربوط به مبارزه با مواد مخدر این نیروها در جامعه حضور بیشتری پیدا کردند. این نیروها در موارد زیادی حتی برای دستگیری آن دسته از مجرمین مواد مخدر که جرم خفیفی مرتکب شده بودند نیز به کار گرفته شدند. بدین ترتیب در جایی که عملکرد خنثی سازی پلیس و یا برخورد نرم او می توانست موضوع را فیصله دهد از حمله نیروهای ویژه و خشونت جنگی استفاده می شد. گاهی این یورش ها که اکثرا به خانه ها بود بر اساس اطلاعات غلطی روی می داد که منجر به دستگیری و حتی مرگ افراد بی گناه می شد.

مشکلات نظامی سازی پلیس برای جامعه آمریکا

با این حال نظامی سازی پلیس با مشکلات فراوانی همراه بوده که افزایش خشونت نیرو‌ها و نگاه دشمن پندارانه به شهروندان غیرنظامی از تبعات آن بوده است. نیروهای پلیس آموزش‌ های جنگی لازم را ندیده‌اند و مدیران ادارات پلیس نیز چندان با جو نظامی صحنه ‌های نبرد آشنا نیستند. در نتیجه آنچه که حاصل شده تروریسم انگاری معترضان و شدت عمل‌ های عجیب علیه آنان بوده است که از سوی سیاستمداران جنگ طلب نیز حمایت می ‌شود.
این که نیروهای پلیس ذاتا دارای برخی از خصوصیات نظامی هستند غیر قابل انکار است. آنها سلاح گرم همراه دارند. لباس های متحد الشکلی می پوشند که درجات نظامی آنها را نشان می دهد و با الفاظی مانند «بله قربان»، «خیر قربان» سلسله مراتب نظامی خود را نشان می دهند. اما جدای از این شباهت های نمادین، قوانین و سنت های آمریکا تلاس کرده بود که بین پلیس و نیروهای نظامی تفاوت ایجاد کند. واضح است که امتزاج این دو حیطه موجب بر هم خوردن و عدم کارایی هر دو خواهد بود. سربازان کسانی هستند که به جبهه نبرد می روند تا اهدافی را منهدم کرده و یا دشمنان را به خاک و خون بکشند اما پلیس کسی است که در جامعه حضور می یابد تا صلح و آرامش را حفظ کند. اما آنچه که در آمریکا دیده می شود گویای آن است که در دو دهه اخیر تنها لباس پلیس است که با ارتش یکسان نشده است.
 

تانکی که پلیس آمریکا برای سرکوب جنبش وال استریت به کار گرفت
برای مثال در نزدیک ترین مورد به زمان حال می توان از سرکوب خشونت آمیز جنبش وال استریت سخن گفت. تصاویر و فیلم های منتشره به وضوح نشان می داد که چگونه پلیس می توانست در یک آن ماهیت نظامی به خود گرفته و از تجهیزات و واکنش های مناسب برای جبهه های جنگ علیه معترضان استفاده کند. تاکتیک هائی که به وسیله نیروهای پلیس آمریکا علیه تظاهرکنندگان معترض اعمال شد اذهان عمومی را متوجه اعمال نظامی گرایانه ای نمود که بیشتر مناسب عملیات های ضدتروریستی بود تا کنترل اعتراضات مسالمت آمیز.
اما روی دیگر سکه این است که به موازات نظامی شدن پلیس، نوعی رقابت یا تقلید از آن در میان گروه های خلاف کار و نیز افراد جامعه ایجاد شده است. افزایش شلیک و کشتارهای دسته جمعی در دو دهه گذشته در آمریکا تایید کننده این است. ریدلی بالکو (Radley Balko) روزنامه نگاری که این موضوع را بررسی کرده است در سال ۲۰۰۷ در یکی از گزارش های خود به کمیته جرایم کاخ سفید اعلام کرد که از زمان به کار گیری نیروهای ویژه سوآت در آمریکا، جرایمی که لزوما نیازمند دخالت این نیروها بوده ۱۵۰۰ درصد افزایش یافته است.

برخورد خشن با شهروندان، امری عادی در پلیس آمریکا
این درحالیست که مقامات پلیس اصرار دارند که آنها نه در عمل و نه در طرز فکر به سمت نظامی شدن پیش نرفته اند بلکه این راهی است که برای محافظت از شهروندان و خود افسران پلیس انتخاب شده است تا نیروهای پلیس نیز آخر شب زنده به خانه هایشان برگردند. در عین حال مقامات پلیس به کارگیری تسلیحات نظامی توسط گروه های خلافکار آمریکایی را تایید می کنند هرچند قبول ندارند که نظامی شدن پلیس باعث شده است که این گروه ها نیز برای دفاع از منافع خود به سمت استفاده از جنگ افزارها بروند.
این نکته که خشونت پلیس باعث افزایش متقابل خشونت در جامعه امریکا می شود  برای مقامات امنیتی قابل درک نیست. برای مثال در جنبش اشغال وال استریت به وضوح دیده شد که پس از اعمال خشونت بی سابقه توسط پلیس نه تنها جنبش فروکش نکرد بلکه بر دامنه آن نیز افزوده شد و معترضین نیز در مواردی به برخورد پلیس با خشونت پاسخ دادند.

الگو برداری از رژیم اسرائیل

ماهیت ارتشی و پادگانی جامعه اسرائیل برای کسی پوشیده نیست. به نظر می رسد در سال های اخیر، مدیران امنیتی جامعه آمریکا بیش از پیش مبهوت جنایات امنیت داخلی اسرائیل شده و در نظر دارند شیوه های نظامی این رژیم را وارد سازمان پلیس خود کنند. اخیرا رییس اتحادیه ملی اسلحه آمریکا خواستار الگو قرار گرفتن اسرائیل در نظامی سازی جامعه برای جلوگیری از کشتارهای مسلحانه شده بود. او گفته بود بعد از این که در اسرائیل در مقابل تمامی مدارس و اماکن عمومی افراد مسلح مستقر شدند دیگر مشکل عدم امنیت جانی شهروندانشان حل شد.

شباهت پلیس آمریکا و اسرائیل

از سوی دیگر گزارش هایی منتشر شده که نشان می دهد آموزش بخشی از پلیس آمریکا به نیروهای امنیتی اسرائیل سپرده شده است. در واقع خشونت روز افزون و نظامی گری پلیس آمریکا این روزها تفاوتی با تصویری که در طی بیش از ۶۰ سال موجودیت اسرائیل در ذهن جهانیان شکل گرفته ندارد. طی دوران ریاست جمهوری جورج بوش، وزیر امنیت داخلی آمریکا که یک شهروند آمریکایی- اسرائیلی بود. او دستور داد که نیروهای پلیس آمریکا توسط گروه های اسرائیلی آموزش ببینند تا در کنترل تجمع ‌ها، مقابله تروریسم و جمع آوری اطلاعات ورزیده تر باشند.
هم اکنون برخی از افسران سابق نظامی اسرائیل در غالب نیروهای پلیس آمریکا فعالند. آنها استخدام شده اند تا عملیات های امنیتی را درفرودگاه های آمریکا، مراکز خرید و تفرج گاه های حومه شهرها مدیریت کنند. گوردن داف، تحلیل‌گر برجسته نظامی، در مقاله ‌ای به بررسی آموزه های اسرائیلی در پلیس آمریکا پرداخته و نوشته است: (به تدریج، هر یک از اداره ‌های پلیس در امریکا، به دستور وزارت امنیت داخلی، از سوی گروه‌ های اسرائیلی آموزش داده می ‌شوند.
به عنوان بخشی از دوره‌ های آموزشی، حرکتی در راستای افزایش استفاده از لباس ‌های نظامی، خودروهای زرهی، سلاح ‌های سنگین، نظارت غیرقانونی، دروغ‌گویی به مردم، رسانه ‌ها و دادگاه و نیز مداخله سازمان ‌یافته در ساختار انتخاباتی وجود دارد.
اسرائیلی ‌سازی پلیس در امریکا شامل سیاست ‌هایی است که پلیس جدید امریکا که از سوی اسرائیل آموزش می‌بیند، وظیفه دارد از هرگونه مخالفت‌ با این سیاست ‌ها جلوگیری کند. نظامی‌کردن کامل پلیس، تاکتیک ‌های نظامی، بی ‌احترامی به قانون مدنی، قانون اساسی، آزادی ‌های مدنی، آزادی بیان و افزایش لجام‌ گسیخته قدرت مرکزی بر اساس فساد نامحدود، جرایم سازمان ‌یافته و سرکوب سازمان ‌یافته مخالفان از جمله این سیاست ها محسوب می شود. تحلیل دقیق گویای آن است که گروه‌ هایی که به پلیس ما آموزش می‌ دهند رابطه بسیار نزدیک با گروه‌ هایی دارند که خود مظنون به تروریست هستند و از تروریست ‌ها در آفریقا و خاورمیانه حمایت می‌کنند).

پلیس آمریکا از تجربیات سرکوب های صهیونیستی بهره مند می شود

«مکس بلامنتال» خبرنگار موسسه مطالعات آمریکا در توضیح انواع آموزش های پلیس آمریکا به همراه نیروهای امنیتی اسرائیل می گوید: « با توجه به۶۳ سال تجربه، تاکتیک های تکامل یافته اسرائیلی ها درکنترل، مهار واشغال سرزمین های یک جمعیت بومی، نیروهای پلیس محلی این تاکتیک ها را برای تحت نظر داشتن مسلمانان و مهاجرین در شهرهای آمریکا به اجرا می گذارند». بلامنتال معتقد است؛ بعد از ۱۱ سپتامر مقامات امنیتی آمریکا در یک برنامه مشترک با لابی اسرائیل در این کشور به شناسایی و برقراری ارتباط با متخصصین عملیات ضد تروریستی اسرائیل اقدام و هزاران پلیس آمریکائی را با به اسرائیل فرستاده تا به وسیله نیروهای امنیتی این کشور تحت تعلیم قرار بگیرند.

پلیس آمریکا چگونه در اسرائیل آموزش می‌بیند؟

به گزارش "الی وینستون" کارشناس مسائل قضایی و قانونی در گزارشی می‌نویسد که چگونه پلیس آمریکا برای سرکوب مردم خود تحت آموزش نیروهای سرکوب‌گر اسرائیلی قرار گرفته است. رابطه آمریکا و اسرائیل به هیچ عنوان یک‌سویه نیست. درست است که بخش اعظم حمایت‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکا متمرکز بر اسرائیل است، اما در صورت درگیری دولت آمریکا با مردمش، این ارتش اسرائیل است که به کمک پلیس آمریکا می‌آید.
مدتی پیش و طی درگیری‌ها بین پلیس و مردم در شهر فرگوسن ایالت میسوری، ابرهایی از گاز اشک‌آور، باران نارنجک‌ها و گازهای اشک‌آور و تصاویری از افسران پلیس که مجهز به لوازم ارتشی بودند، موج می‌زد. این اقدامات، نگرانی‌ها درخصوص ارتشی‌شدن نیروی پلیس آمریکا را دوباره زنده کرده است.
بااین‌حال، یک تغییر دیگر که کم‌تر راجع‌به آن بحث شده، این بود که نیروی پلیس آمریکا پس از حملات یازده سپتامبر تحت آموزش‌های خاصی قرار گرفت: دست‌کم 300 افسر و پلیس عالی‌رتبه از آژانس‌های امنیتی ریز و درشت به اسرائیل سفر کردند تا در سمینارهایی که به ابتکار شرکت‌های خصوصی برگزار شده، شرکت کنند. موضوع سمینارها آموزش تکنیک‌های ضدتروریسم بوده است.
به نظر عده‌ای، این اقدام پلیس آمریکا در رفتن و تحت تعلیم قرار گرفتن در منطقه‌ای که دهه‌هاست صحنه نبرد و درگیری بوده، این نکته را می‌رساند که بازوی اجرایی قانون در آمریکا پس از گذشت 13 سال از حملات "هواپیماربایان القاعده" دستخوش تغییروتحولات عمده‌ای شده است. در بسیاری از نقاط آمریکا، دیگر آن چهره دوستانه از پلیسی که مشغول انجام وظیفه است وجود ندارد؛ این تصویر جای خود را به سربازان نظامی تادندان‌مسلح و هراسناک داده است. و این اسرائیل بوده که در این فعل‌وانفعالات دخالت داشته است.
بااین‌حال، یک تغییر دیگر که کم‌تر راجع‌به آن بحث شده، این بود که نیروی پلیس آمریکا پس از حملات یازده سپتامبر تحت آموزش‌های خاصی قرار گرفت: دست‌کم 300 افسر و پلیس عالی‌رتبه از آژانس‌های امنیتی ریز و درشت به اسرائیل سفر کردند تا در سمینارهایی که به ابتکار شرکت‌های خصوصی برگزار شده، شرکت کنند. موضوع سمینارها آموزش تکنیک‌های ضدتروریسم بوده است.
به نظر عده‌ای، این اقدام پلیس آمریکا در رفتن و تحت تعلیم قرار گرفتن در منطقه‌ای که دهه‌هاست صحنه نبرد و درگیری بوده، این نکته را می‌رساند که بازوی اجرایی قانون در آمریکا پس از گذشت 13 سال از حملات "هواپیماربایان القاعده" دستخوش تغییروتحولات عمده‌ای شده است. در بسیاری از نقاط آمریکا، دیگر آن چهره دوستانه از پلیسی که مشغول انجام وظیفه است وجود ندارد؛ این تصویر جای خود را به سربازان نظامی تادندان‌مسلح و هراسناک داده است. و این اسرائیل بوده که در این فعل‌وانفعالات دخالت داشته است.
همچنان‌که این سفرها به اسرائیل بیش‌تر و بیش‌تر باب می‌شدند، روند نظامی‌شدن پلیس آمریکا نیز سرعت می‌گرفت و موجب تصویب لوایح مربوط به امنیت ملی شده و میلیاردها دلار از تجهیزات مازاد ارتش با استناد به "برنامه 1033" به ادارات امنیتی محلی و دفاتر پلیس داخلی سرازیر شد.
"شکیل سید" سرپرست اجرایی شورای اسلامی کالیفرنیای جنوبی، شگردهای به‌کاررفته از سوی پلیس آمریکا را "تقریباً همان شگردهای" همتایان اسرائیلی‌شان می‌داند. "سید" این‌گونه شرح می‌دهد: "چه در فرگوسن و چه در لس‌آنجلس، همان واکنش مشابه را می‌بینیم؛ شمار بی‌تناسبی از پلیس‌های آماده به رزم با تجهیزات ارتشی در هرلحظه، حاضر به استفاده از گاز اشک‌آور هستند. 50 نفر که دور هم گرد می‌آیند، سروکله "پلیس ویژه سوات" پیدا می‌شود."
البته از برخی جنبه‌ها، سمینارهایی که در اسرائیل برای پلیس آمریکا گذاشته می‌شود با دیگر سفرها به اسرائیل شباهت دارد. این سفرها را باید با جوانان یهودی و سیاستمداران، مدرسان و دیگر حرفه‌ای‌های اسرائیل مرتبط دانست. توقف‌گاه‌های آموزشی این تورهای آموزشی شامل موارد زیر می‌شود: دیوار ندبه (بیت‌المقدس)، ایست‌بازرسی‌های مرز کرانه باختری، تأسیسات نظامی و مراقبتی.
شرکت‌کنندگان در این طرح از تجارب ارزشمندی که کسب کرده‌اند سخن می‌گویند. "ترنس گینر" رئیس‌پلیس سابق کنگره، اسرائیل را "دانشگاه هاروارد ضدتروریسم می‌داند." اظهارات وی پس از بازگشت از سفر سال 2005ش به مناطق اشغالی و به هزینه مؤسسه یهودی "امور امنیت ملی" عنوان شد. "برد ویرگو" سرکلانتر بخش "آرنج کانتی" ایالت کالیفرنیا، نشست سال 2013 را که در آن شرکت جسته بود "سرشار از تجربه" خواند. وی نمونه‌هایی نیز از این تجربه ذکر کرد: ایست‌بازرسی‌های "ایلات" در مرز مصر و اسرائیل و همچنین کرانه باختری نزدیک "بیت‌لحم."
از سال 2002 "اتحادیه ضد افترا"، طرح مبادله "کمیته یهودی‌های آمریکا" و مؤسسه یهودی امور امنیت ملی، تمام هزینه‌های سفر رئیس‌پلیس‌ها، معاونان‌شان و سرکلانترها به سرزمین‌های اشغالی را برای مشاهده عملیات‌های پلیس ملی، نیروهای دفاعی، گشت مرزی و سرویس مخفی اسرائیل، پرداخت کرده است. اسناد مالیاتی این مؤسسات یهودی حاکی از این است که تنها در سال 2012، 36.857 دلار خرج این سفرها شده است.
در کم‌تر از یک سال پس از یازده سپتامبر، مؤسسات یهودی، 9 افسر عالی‌رتبه پلیس آمریکا را نزد "یوزی لندو" وزیر امنیت داخلی وقت اسرائیل بردند. شرکت‌کنندگان از این بخش‌ها بودند: مراکز پلیس نیویورک، لس‌آنجلس، اتحادیه کلانتران "میجر کانتی"، سازمان بنادر نیویورک و نیوجرسی، و پلیس سازمان حمل‌ونقل نیویورک. این اواخر با درگیری‌هایی که در شهر فرگوسن پیش‌آمد، باز هم توجهات به این سمینارها جلب شد. رئیس‌پلیس پیشین اداره پلیس "سنت لوئیس" در یکی از سفرهای سال 2011 با تامین مالی اتحادیه ضد افترا به اسرائیل رفته بود.
 البته پیشینه تعلیم تاکتیک‌های ضدشورش به نیروهای پلیس کشورهای دیگر از سوی اسرائیل، از آن تاریخ عقب‌تر می‌رود. در سال 1994، مقامات ارتش اسرائیل، پلیس و ارتش مکزیک را برای مقابله با قیام "زاپاتیستا" در ایالت چیاپاس این کشور آموزش دادند. البته این قضیه پایان نپذیرفته و در ماه مه 2013 نیز آخرین مأموریت آموزشی اسرائیلی‌ها در چیاپاس ثبت شد.
عناوینی که در این سمینارها مورد بحث قرار می‌گیرد چیست؟ جلوگیری و واکنش نشان دادن به حملات تروریستی و بمب‌گذاری‌های انتحاری، تاکتیک‌های عملیات ترور، امنیت زیرساخت‌های حمل و نقل، به اشتراک‌گذاری منابع اطلاعاتی، ایجاد تعادل در مبارزه علیه جرم و جنایت و تروریسم. افزون‌براین، در این رشته تعلیمات و شیوه‌های بهره‌گیری از شگردهای ضدشورش اسرائیلی برای کنترل تظاهرات نیز بررسی می‌شود.
ویرگو به "مرکز گزارش‌های پژوهشی" گفت که وی و همتایان اسرائیلی‌اش به‌دفعات، روش‌های تحت اختیار گرفتن جمعیت و تظاهرات را مورد بحث و گفتگو قرار می‌دادند. وی عنوان کرد: "سراسر بیت‌لحم، کار هر روزشان همین است. افرادی که با سنگ به نیروهای اسرائیلی حمله می‌کنند، همیشه هستند و این‌ها بلدند چطور با آن برخورد کنند. بلدند چطور در یک لحظه خیل جمعیت را تحت تسلط خود بیاورند." ویرگو هم‌چنین گذری به کارآیی پلیس داخلی اسرائیل در کنترل صدها هزار "یهودی سفادری" می‌زند که برای مراسم ختم خاخام "اوادیا یوسف" به خیابان‌های اورشلیم ریختند.
در اوایل سال 2013، سرهنگ "رابرت ویلیامز" رئیس‌پلیس ایالت "ماین" به یکی از این سفرهای آموزشی تحت حمایت اتحادیه ضد افترا پیوست. وی پس از بازگشت، به روزنامه "دیلی نیوز" گفت که متوجه سال‌ها تجربه اسرائیلی‌ها در برخورد با تظاهرات شده و از توانایی آن‌ها در سرکوب مردم، به شگفت آمده است. وی به این روزنامه گفت: "آن‌چه آن‌ها "شورش" می‌نامند، از نظر ما صرفاً "ناآرامی مدنی" است، نه چیزی بیش‌تر."
والت واسکوئز معاون رئیس‌پلیس "سن‌دیگو" نیز در سفر ماه اکتبر 2013 همراه "ویرگو" بود. آن‌ها ملاقات‌هایی با پلیس ملی، نیروهای دفاعی و مقامات اطلاعاتی اسرائیل داشتند. واسکوئز نیز از "بحث‌های متعدد در خصوص شگردهای کنترل تظاهرات" می‌گوید. چیزی که وی را به شگفت آورده بود، بازدید از شبکه وسیع دوربین‌های مراقبتی در جای‌جای اورشلیم بود.
آموزش دادن شیوه‌های کنترل تظاهرات از سوی اسرائیلی‌ها، به مذاق "بیل فان اسولد" پژوهش‌گر مسائل حقوق بشری نیز که در حیطه مسائل فلسطین و اسرائیل تخصص دارد، خوش نیامده است. وی می‌گوید: "در اکثر قریب‌به‌اتفاق موارد، تظاهرات با پرتاب سنگ آغاز می‌شود و به گاز اشک‌آور، گلوله‌های پلاستیکی و گاهی‌اوقات گلوله‌های جنگی ختم می‌شود."
 فان اسولد" می‌افزاید: "خطراتی که نیروهای پلیس آمریکا را تهدید می‌کند به بزرگی خطری نیست که نیروهای امنیتی اسرائیل با آن مواجه هستند. در اسرائیل، افسران و سربازان مرتباً از دستورات سرپیچی کرده و به شیوه‌های مرگ‌بار در برخورد با مردم متوسل می‌شوند که البته در قبال این نافرمانی نیز مورد مؤاخذه قرار نمی‌گیرند. خیلی کم اتفاق می‌افتد که یک سرباز یا مأمور پلیس به خاطر مجروح کردن یا قتل یک انسان به زندان بیفتد. درعمل، این جنایات پشت گوش انداخته می‌شود."
سال 2009 کاربرد مهمات به‌اصطلاح "کم‌تر مرگ‌آور" از سوی اسرائیل برای کنترل تظاهرات در کانون توجه بین‌المللی قرار گرفت. در آن سال حین تظاهراتی در کرانه باختری، یک قوطی حاوی گاز اشک‌آور با سرعت زیاد به صورت "تریستان اندرسون" از فعالین حقوق بشری آمریکا برخورد کرد و استخوان سرش را تکه‌تکه کرده و او را ماه‌ها به کما فرستاد. اندرسون الآن هم برای جابه‌جایی مجبور است از ویلچر استفاده کند.
رشید خالدی استاد مطالعات عرب دانشگاه کلمبیا بر این باور است که این سمینارها نشان‌دهنده عادات فکری "نظامی‌شده"ای است که در تقابل مستقیم با وجهه پلیس در آمریکاست. خالدی که از منتقدان اشغالگری اسرائیل است در ادامه می‌گوید: "درصورتی‌که کادر پلیس و کلانتری شهرهای "ایست هارلم" و فرگوسن، خود را در فضای اشغال و اشغالگری مثل اسرائیل تصور کنند، این تعلیمات به کارشان می‌آید؛ واقعیت این است که در این آموزش‌ها به آن‌ها شیوه‌های سرکوبگری، زیر پا گذاشتن حقوق انسان‌ها و مسلط شدن بر مردم تعلیم داده می‌شود."
وی نکته دیگری را نیز خاطرنشان می‌کند: "اسرائیل برخوردی دو گانه دارد: ساکنین یهودی را با قوانین حقوق مدنی اسرائیل مجازات می‌کنند، اما فلسطینیان با سیستم قضایی ارتش اسرائیل روبه‌رو هستند. از طرف دیگر، آمریکایی‌ها در حال فراگیری شگردهای ضدشورش و شبه‌نظامی، گشت مرزی و سرویس اطلاعاتی از اسرائیل هستند."
گواه بهره‌گیری از این شگردها، استفاده هر دو کشور از تجهیزات عیناً مشابه برای سرکوب تظاهرات است. این را گزارش سال 2013 سازمان حقوق بشری "بتسلم" و عکس‌های گرفته‌شده در فرگوسن، "اوکلند" و "آناهایم" به خوبی نشان می‌دهد. نارنجک‌های اشک‌آور، نارنجک‌های بی‌حس‌کننده ساخت کمپانی‌های آمریکایی "کمباین سیستمز" و "تکنولوژی‌های دفاعی" در هر سه شهر آمریکایی و نیز توسط نیروهای امنیتی و واحدهای نظامی اسرائیل استفاده شده است.
تصاویر گرفته‌شده ماه گذشته در فرگوسن توسط "جیکوب کرافورد" فعال حقوق بشری، نشان داد چگونه مأموران پلیس از دستگاه‌های صوتی دوربرد برای متفرق کردن جمعیت بهره می‌گیرند. این دستگاه‌ها صداهای زیر با فرکانس بالا تولید می‌کند که درد شدیدی در ناحیه گوش‌ها به وجود می‌آورد. بنا به گزارش "بتسلم"، نیروهای اسرائیل برای نخستین‌بار در تظاهرات سال 2005 در کرانه باختری استفاده از این دستگاه‌ها را شروع کردند.
 دیوید فریدمن مدیر منطقه‌ای اتحادیه ضد افترا در واشنگتن، چندین‌وچند سمینار اسرائیلی را سامان داد که میزبان پلیس‌های آمریکایی بود. وی گفت به دلایل لجستیکی تنها از "سطوح بالای نیروهای اجرایی" دعوت به عمل آمده بود. بااین‌حال، فریدمن تأیید کرد که اداره پلیس دانشگاه "ویسکانسین" نیز در این سمینارها حضور داشته است. افزون‌براین گزارش‌ها و تصاویر خبری تهیه شده از سازمان فریدمن نیز نشان می‌دهد که آژانس‌های کوچک و نیروهای امنیتی خصوصی نیز از سال 2005 به بعد در این جلسات حضور داشته‌اند. سال گذشته این اتحادیه برای اولین بار، دیداری بین پلیس‌های آمریکا و فلسطین در بیت‌لحم ترتیب داد.
فریدمن از اعلام هزینه‌ای که این سمینارها روی دستش گذاشته طفره رفت. وی می‌گوید که توجه اصلی روی استراتژی‌ها و تاکتیک‌هاست، اما مقامات اسرائیلی "دستورالعمل یا راه‌کار استفاده از آن‌ها را در اختیار پلیس آمریکا نمی‌گذارند." فریدمن تاکید داشت که اقدامات ضدتروریستی موضوع عمده این سمینار بوده است، بااین‌حال وی آموزش شیوه‌های کنترل تظاهرات را رد نکرد. بدین‌صورت‌که افسران اسرائیلی مطالب و تصاویر مخلتف از اعتراضات و تظاهراتی به پلیس آمریکا نشان می‌دهند که در آن از تجهیزات مربوطه استفاده شده است. گفتنی است که مؤسسه یهودی امور امنیت ملی و کمیته یهودی‌های آمریکا حاضر به مصاحبه در این‌باره نشدند.

Black water  قوی ترین ارتش مزدور جهان


وقتی آمریکا بعد ازخود زنی یازدهم سپتامبر به بهانه ی انتقام به کشورهای مسلمان افغانستان و عراق حمله کرد؛ نظامیان آمریکایی مرتکب جنایاتی شدند که حتی وجدان نویسنده های غربی را نیز تحت تاثیر قرار داد. از جمله نوشته*های نویسنده هایی مثل "جرمی اسکاهیل" که پشت پرده ی برخی از این جنایات را آشکار ساخت.
جرمی اسکاهیل در کتاب تازه ی خود با عنوان "آب سیاه؛ قوی ترین ارتش مزدور جهان" از قرارداد های مخفی، محفلی و خصوصی امریکا در حمله به عراق خبر می دهد که حداقل استخدام یکصدهزار مزدور و گانگستر خیابانی برای انجام ماموریت های غیر رسمی دولت بوش و کشتن انسان های دیگر کشورها را شامل می شود؛ پروژه ای که در آن "سیاه های" ارتش آب سیاه، بدون هیچ محدودیت و رعایت قانون خاصی، پروژههای سیاه تر صاحبان
آمریکایی خود را پیش می برند.
این افراد "حق دارند" آدم بکشند ولی هیچ دادگاه بین المللی "حق" مجازات آنها را "ندارد" و همانطور که اسکاهیل مدعی می شود، فاجعه بارتر حمایت این پروژه از سوی مولتی میلیونرهای مسیحی است که از حامیان اصلی بوش در انتخابات هم بودند. به نوشته ی جرمی اسکاهیل که کتابش در غیاب پوشش رسانه ای و خبرنگاران تشنه ی سوژه های داغ، به بازار نشر آمده، نوشته های او بیشتر به یک سند دادگاه ی شباهت دارد که از یک طرف بی توجهی رسانه ها را مورد انتقاد قرار می دهد و از طرف دیگر اطلاعات ناگفته ای از آب سیاه دولت آمریکا ارایه می کند.
به گزارش کتاب نیوز، وی در این کتاب 450 صفحه ای داستانی از شرارت و توطئه علیه بشریت را تعریف می کند که در آن مثل فیلم های هالیوودی چند نفر و البته در اینجا "چند هزار نفر " بدون سوال و جواب استخدام می شوند، اسلحه می گیرند و بعد از انجام کار، پول خود را می گیرند و در جایی دوردست از شهرهای دنیا گم می شوند. آب سیاه در عراق علاوه بر استخدام شهروندان کشورهای مختلف حتی از خود عراقی ها نیز برای کشتن هموطنان خود استفاده می کند و اگر نیروهای نظامی امریکایی تحت فشارهای بین المللی از این کشور خارج شوند این پروژه همچنان ادامه پیدا می کند.
اسکاهیل با گردآوری اسناد و مدارک مربوطه، این پروژه را اولین بار برخاسته از نظریه 10 سپتامبر سال 2001 دونالد رامسفلد می خواند (تنها یک روز قبل از خود زنی یازدهم سپتامبر) که در یک جلسه محرمانه با حضور مقامات ارشد پنتاگون مطرح گردید. به عبارتی دیگر هیئتی محرمانه توسط رامسفلد برای تشکیل این پروژه انتخاب می شوند و در آن جلسه در ابتدا حمایت از نظامیان آمریکایی بهانه قرار داده می شود؛ ولی در حقیقت "آب سیاه" که بیشتر توسط "اریک پرنس" مولتی میلیونر افراطی مسیحی کنترل می شود به پنتاگون تحمیل می گردد. پرنس 38 ساله که یکی از سرمایه داران جوان آمریکایی محسوب می شود، پیش از این در نیروی دریایی آمریکا خدمت کرده است و هم اکنون به عنوان حامی اصلی احزاب راست گرای مسیحی و حزب جمهوری خواه مشهور است. بر اساس مدارک ارایه شده اسکاهیل، پرنس در سال 1995 پروژه آب سیاه را در سن 27 سالگی بعد از مرگ پدرش و رسیدن به ارثیه ای بیش از یک میلیارد دلار آغاز کرد.
آب سیاه در عراق هر کسی با هر ملیتی از آمریکایی گرفته تا اسراییلی و حتی عراقی را با 300 تا 600 دلار مواجب در روز ــ مبلغی که هیچ مرد و زنی در سازمان های نظامی آمریکا هم دریافت  نمی کند ــ برای کشتن استخدام می کند و این افراد وظیفه دارند بدون کوچکترین سوالی سرنوشت مردان، کودکان و زنان را در روستاهای عراق به گلوله های سربی بسپارند.
گرچه در حکمی که از سوی "پل برمر" در 28 ژوئن سال 2004 میلادی مبنی بر عدم پیگرد قانون ی سربازان "آب سیاه" صادر شد، ماموریت های این تشکیلات تقریباً حالت رسمی پیدا کرد؛ ولی هنوز هم با گذشت سه سال، هیچ پایگاه رسمی برای این افراد در داخل عراق تعریف نشده است. به طوری که در مواقع لزوم پیدا می شوند، می کشند و ناپدید می شوند.
در یکی از جلسات عمومی شهر نیویورک، نزدیک ساختمان سازمان ملل، دنیس کاسینیچ از اعضای دموکرات کنگره امریکا با محکوم کردن این پروژه، این سربازان قرارداد ی را با قاتلان زنجیره ای مقایسه کرده و قانون را مثال "بازیچه ای" دانسته که در دست آنها پیچ و تاب می خورد. این عضو کنگره خطاب به جوامع حقوق بشر سازمان ملل فریاد می زد "این چگونه حقوق بشری است که مردمان بی دفاع کشوری را تنها به جرم دین و مذهب متفاوت، تنها به دلیل خصومت های شخصی احزاب افراطی به خاک و خون می کشند؟!
سال گذشته دولت بوش برای افزایش و ثبات نیروهای نظامی خود در عراق مبلغی حدود 4 میلیارد دلار از کنگره درخواست کرد و این در حالی است که گانگسترهای شخصی پرنس اگرچه دستمزدهای بالایی می گیرند ولی در حالت کلی بودجه کمتری برای دولت بوش به بار می  آورند.
نائومی کلین، منتقد کانادایی در ستایش کتاب اسکاهیل برای بیان واقعیت های موجود در رابطه با ارتش خصوصی بوش، نوشته های این نویسنده آمریکایی را گزارشی از نابودی آن چیزی می داند که در دولت بوش "دموکراسی" نام گرفته است.

سلاح ها و لباس های پلیس ویژه

تصاویری از نيروي رهايي گروگان يا ضد تروريستي با تجهيزات كامل

M468 barret  سلاحی که پاسخگوی نیروهای ویژه ارتش امریکا شد.
 مترجم:به دلیل طولانی بودن مطلب برای این مقاله آن را به صورت مختصر و یا اینکه در دو قسمت جداگانه برای خوانندگان قرار می دهیم.که البته در سایت مورد نظر تا آنجا که بنده ملتفت شدم مطلب برای این سلاح کافی نیست)در عملیات نظامی پس از 11 سپتامبر 2001، نیروهای ویژه ارتش آمریکا متوجه نقصی در سلاح کاربین ام 4 و مهمات مربوطه ی آن شدند.اینکه ام 855 فاقد نفوذ کردن و کشتن بوده.در نتیجه این نقص را با مهمات رمینگتون 6.8 و کارتریج های جدید آن پر کردند.رمینگتون 6.8 30 در صد پر انرژی تر از مهمات ام 855 بوده که البته هنوز در سلاحهای ام 16-ام 4 و ar 15 استفاده میشود.m468 بعد از این موضوع تولید شد و برای استفاده بهتر از مهمات رمینگتون 6.8 جوابگوی خوبی بود و از لحاظ تاکتیکی مورد علاقه واقع شد.m468 سلاح لوله کوتاه(مترجم:کاربین) و بهترین سلاح برای شلیک مهمات رمینگتون 6.8 است.سلاحی که با داشتن زائده های ریلی بسیار و در نتیجه افزودن بسیاری از وسائل برای ایجاد شلیک بهتر و دقت بهتر مورد علاقه ی کاربران قرار گرفته و صد البته کسی که با این سلاح شلیک میکند اموزش های زیادی در خصوص این سلاح دیده است.حتی برای دریافت اطلاعات پنهان آن باید این اطلاعات را از کاربران حرفه ای آن پرسید.یک کاربر با توجه به اینکه سلاح زائده های ریلی بسیاری دارد میتواند هر وسیله مورد علاقه از دوربینها مادون قرمز تا بهترین سیتمهای نشانه روی و روئیتی را به سلاح بیفزاید.این یکی از بهترین امتیازات این سلاح می باشد.اینکه کاربر میتواند به طور مثال دوربین را در هر جایی از سلاح قرار دهد.سلاح به طور طبیعی دارای خنک کننده لوله نیز می باشد.به تصویر زیر دقت کنید:نکته دیگر اینکه سلاح دارای مناظر دید جالبیست.به عنوان نمونه:ام 468 در مناظر عقب خود دارای گیره و تنظیم شلیک برای مواقعی که باد میوزد می باشد.طوری که در زمانی که باد می وزد میتوان با تنظیم این گیره اثر باد را بر روی تیر خنثی کرد.همچنین تنظیم ارتفاع تیر (مترجم:برای درک بهتر مثلا کلاش) به صورت حرفه ای را دارد که البته تنظیم ارتفاع در مناظر جلو تعبیه شده است..سیستم تخلیه پوکه نیز در سمت راست قرار گرفته است.قنداق آن مثل قنداق ام 16 اما بهتر از آن طراحی شده به نحوی که تیر انداز با آن راحت تر باشد.سیستم گلنگدن آن نیز مانند ام 16 و ام 4 می باشد و در عقب سلاح و به صورت موازی قرار دارد.دکمه آزاد کردن خشاب در سمت راست و با یک بند انگشت از خشاب فاصله دارد.ضامن خلاص کردن گلنگدن نیز در کنار خشاب قرار دارد.اهرم مخصوص رفع گیر سلاح یا جمگیر آن نیز همانند ام 16 در عقب سلاح و کنار گلنگدن اسلحه قرار دارد.البته قنداق آن نیز قابل تعویض است و میتوان از قنداق تلسکوپی همانند قنداق ام 4 نیز استفاده نمود.اگر بخواهیم که یک سلاح دقیق و حرفه ای را به شما معرفی کنیم ،ام 468 نمونه ی بارز این سلاح هاست.از ام 468 به عنوان اسنایپر نیز استفاده می شود.اسلحه ای خوش دست و تاکتیکی که کار با آن لذت بخش می باشد.ساختما سلاح در کل به گونه ایست که پس زدن سلاح به صورتی و خود به خود مهار می شود.سلاحی که مورد علاقه ی نیروهای ویژه ارتش امریکا و بخصوص marksmanship،نیروهای ضربت پلیس امریکا swat ،و نیروهای گارد ملی امریکا می باشد.سلاحی تازه متولد شده و البته اطلاعات دیگری نیز از این سلاح وجود دارد که در دسترس نیست.کارخانه ی barret  منحصرا برای مهمات رمینگتون 6.8 این سلاح را ساخته که بعدا جوابگوی همه چیز شد.سلاحی که ارام ارام جایگزین ام 4 و ام 16 خواهد شد.
کالیبر:5.56 ناتو و رمینگتون 6.8عملکرد:گازی چرخشیفضای خشاب:30 گلوله.در مدل اسنایپر 10 تا 20 گلوله.
در امریکا  افسر پلیس( Police Officer ) , پلیس ایالتی(PD) و پلیس محلی)کلانتر( (Sheriff) و دایره جنایی Crime Sphere , پلیس بزرگراه ها (حمل و نقل ) و ماموران امنیتی امریکا FBI و در آخر پلیس ویژه و ضد شورش S.W.A.T هستند. (FBI رو جداگانه شرح خواهم داد(
 
بنده تعریف از خود نباشه خیلی با فروتنی اطلاعات زیادی درباره سازمانهای پلیسی در امریکا دارم .
در امریکا در حدود 500000 افسر پلیس و 400000 نیروی پلیسی جداگانه در حال فعالیت هستند.
کلانتر ها به شکل محلی انتخاب می شوند و شکل آموزش دیده رسمی ندارند و در همان دهکده یا شهرک خود فعالیت می کنند.
به پلیس های گشتی در امریکا (PatrolMan) می گویند.
در امریکا در حدود 75 سازمان مجری قانون در حال فعالیت هستند,که این در جهان بی نظیره...
همچنین هر ایالت نیروهای گارد ملی دارد که در حوادثی چون بروز ناآرامی هایی چه طبیعی و چه اخلاقی از قبیل جنایت , سرقت و ... و طبیعی مانند سیل , طوفان,زلزله,آتش سوزی گسترده امداد رسانی می کنند.
کدام ارگان پلیس در امریکا مدیریت بیشتری بر روی دیگر ارگان ها دارد ( یا معذرت می خوام خرش بیشتر میره و باید دیگر پلیس ها از دستورات اون ها پیروی کنند؟ برگردیم به موضوع تمایز در قوانین فدرال و ایالتی ممکن است گیج کننده باشد, بطور مثال قتل در رده جنایات ایالتی تقسیم بندی می شود,در حالی که بردن یک زن برای اهداف غیر اخلاقی جرمی فدرال محسوب می شود. پس جرم و جنایت اگر در خارج از ایالت مورد نظر باشد پلیس فدرال باید پیگیری کند نه پلیس شهری یا PD. همه ی پلیس ها مسلح هستند و معمولا اسلحه رایج بین آنها کالیبر 038 است .
پلیس های محلی باتوم نیز دارند.البته پلیس ویژه S.W.A.T به باتوم برقی نیز مجهز هستند. برخی از این باتوم ها 500 ولت انرژی آزاد می کنند که این انرژی شخص را از پا در می آورد باتوم های برقی با قدرت بالاتر 1000 ولت انرژی آزاد کرده و شخص بیهوش می شود. از همه مهمتر وسیله جدید سلاح (Pacifier) یا صلح جو است که شوک 2000 ولتی برای 8 ثانیه ایجاد می کند. به افسران پلیس گفته شده در صورت لزوم از آن استفاده شود که در برخی موارد باعث از بین رفتن حس و عصب می شود(در آن قسمت بدن).Pacifier نوعی کمربند است که بلافاصله پس از دستگیری افراد باید به آنها بست.افسران ضد شورش با خود گازهایی از قبیل بیهوش کننده , اشک آور,گیج کننده دارند که این سلاح ها سلاح های روز هستند. پلیس امریکا با چهره هایی خشن , باتوم به دست و اسلحه به کمر جزو با هیبت ترین و ترسناک ترین چهره های امریکا محسوب می شوند. باید سعی کرد که در برخورد با پلیس مودب و خوددار بود و اگر خطایی از ما سر زد بلافاصله عذر خواهی کنیم و بگوییم که عمدی در کار نبود ( هر چند اگر با یک اسلحه AK-47 به بانک دستبرد بزنیم دیگر گفتن این حرف کمی دشوار است.) امیدوارم مورد استفاده بوده باشد. تا اطلاعات بعدی که به استحضارتان می رسانم. من هم عاشق پلیس های امریکا بویژه NYPD ...
البته چهره پلیس در امریکا همچنان زیبا و مورد احترام هم نیست . در زمان همین آقای کلینتون در حدود 120000 مورد فساد پلیسی بزرگ رخ داد از جمله رشوه های سرسام آور , تجاوز , ضرب و شتم بی مورد و البته اهانت بسیاری به سیاه پوستان... که یک مورد اون رو در ضرب و شتم شدید و فجیع
رادی کینگز در کالیفرنیا که یک فیلم بردار آماتور اون رو ظبط کرد , این یکی از خبیث ترین برخورد های پلیس با سیاهپوستان بود.
 
پلیس مجاز است طبق قانون به افراد مظنونی که قصد دارند فرار کندد شلیک کند.
نکته خیلی مهم : در سال 1990 تعداد افرادی که بر اثر شلیک پلیس کشته شدند از تعداد امریکایی هایی که در جنگ خلیج فارس به دست صدام حسین کشته شدند بیشتر بود!!!
طبق مقالات پلیسی در اینترنت پلیس ها برای تعقیب مجرمان بسیار سرسخت هستند تا جایی که برای پیدا کردنشان حاضرند که یک محله را ویران کنند.
توصیه می شود : هر گاه پلیسی شما رو متقف کرد (چه سواره و چه پیاده) هیچ گونه عکس العمل سریعی انجام ندهید, زیرا در بسیاری از موارد در مقابل عکس العمل سریع واکنش هایی بسیار خطرناک نشان می دهند. از جمله استفاده از باتون و در نهایت شک و ظن استفاده از اسلحه...
فیلم های هالیوودی که کارگردانها و نویسندگان همیشه سعی دارند چهره پلیس را کمی غیر قانونی و قانون گریز نشان بدهند , از سوی کنگره هشداری رو دریافت کردندکه انقدر آبروشو نو نبرند...
البته همگی امنیت رو دوست داریم. و کسانی که ادعا می کنند که در امریکا امنیت وجود ندارد باید به جد گفت که امریکا امنیت بشتری نسبت به این همه آزادی در سراسر جهان دارد.

تجهیز لباس پلیس‌ آمریکا به دوربین

آمریکا 20 میلیون دلار برای تجهیز لباس پلیس‌ به دوربین هزینه خواهد کرد.
وزارت دادگستری آمریکا 20 میلیون دلار برای تجهیز لباس پلیس‌های این کشور به دوربین اختصاص داده است.
دادستان کل ایالات متحده در بیانیه‌ای گفته که نصب این دوربین‌ها روی لباس پلیس‌های این کشور بخشی از تلاش جامع وزارت دادگستری برای مقابله با چالش‌های قرن بیست و یکم است.
ین تصمیم وزارت دادگستری آمریکا پس از آن منتشر می‌شود که هفته گذشته یک جوان سیاه‌پوست در شهر بالتیمور وقتی در بازداشت پلیس بود کشته شد و دلیل مرگ او هنوز روشن نشده است.
گزارش‌ها حاکیست یک مامور پلیس در شهر فرگوسن به یک جوان سیاهپوست غیرمسلح شلیک کرد و او را کشت. مامور پلیس ادعا کرد این جوان قصد حمله به او را داشته است. شواهدی در موافقت و مخالفت با ادعای پلیس وجود داشت اما سرانجام با رای هیئت منصفه مامور پلیس تحت تعقیب قرار نگرفت. این رای هیئت منصفه موجب اعتراض گسترده در ایالت‌های مختلف آمریکا شد و شهر فرگوسن ماه‌ها آشوب‌زده بود.سه هفته پس از این واقعه، نیروهای پلیس شهر فرگوسن در ایالت میسوری آمریکا ماموریت یافتند در هنگام گشت‌زنی روی لباس خود دوربین نصب کنند.به گزارش بی‌بی‌سی، اکنون دادستان کل آمریکا با اعلام خبر اعطای بودجه 20 میلیون دلاری به به ادارات پلیس محلی برای اجرای این برنامه گفته که نصب این دوربین‌ها برای جامعه و پلیس سودمند خواهد بود.

شاتگان سبک وزن xm26 در اواخر سال 1990 طراحی شده است.در کل نظر بر این بود که سربازان تجهیزات اضافی دیگر اما سبک وزن را نیز به همراه داشته باشند به طوری که قابلیت این را نیز داشته باشد که بر سلاح های خود یعنی m16 و m4 سوار کرده و قابلیت سلاح خود را بالا ببرند اما همزمان باید این تجهیزات اضافی سبک وزن بوده تا سربازان حداکثر استفاده را از تجهیزات خود به بهترین نحو ببرند.در آن زمان بلافاصله ایده استفاده از تجهیزاتی دیگر به جای نارنجک اندازها هم بود.سوار کردن چار پاره ها و مینی شاتگان ها بر سلاح های سازمانی بهترین ایده بود.گاهی ترکیبی از هر دو نیز بود.سوار کردن مینی شاتگان ها بر سلاح،کشندگی سلاح را به میزان زیادی بالا برد.

نمایی از کاربین ام 4 و شاتگان ایکس ام 26.
سلاح ایکس ام 26 محصول بسیار موثری برای این ایده بود.این سلاح دارای ریل مخصوص برای نصب آن بر روی سلاح های ام 16 و ام 4 را داراست.بعضا دارای پیچ های نصب نیز می باشند.این شاتگان بر خلاف مینی شاتگان های دیگر دارای خشاب و گلنگدن مخصوص می باشد.حتی طرح سلاح به نحویست که میتوان به صورت مجزا(مترجم:به تنهایی و بدون سوار کردن بر سلاحهای سازمانی) به کار برد.در حال حاضر تعداد کمی از این شاتگان برای سربازان امریکایی حاضر در افغانستان در دسترس است و با توجه به اطلاعاتی که از منابع موثق گرفته شده برنامه بر این است که این شاتگان را بر روی سلاح اینده ایکس ام 8 نیز نصب شود.کار ایی فوق العاده آن باعث شده که ارتش ایالت متحده امریکا نظر مثبتی در این باره داشته باشد.
نیروهای ویژه و مبارزه با تروریست سازمان ملل نیز تعداد محدودی از این شاتگان در اختیار دارند.
بگذارید درمورد مجزا بودن سلاح صحبت کنیم.با توجه به عکس مورد نظر مطلبمان را ادامه می دهیم:

همانطور که میبینید با اضافه شدن یک قنداق تلسکوپی این شاتگان به صورت مجزا استفاده می شود.سلاحی اتوماتیک که با خشابی با فضای 5 گلوله مورد استفاده قرار می گیرد.سیستم تخلیه پوکه در سمت راست و گلنگدن آن در سمت چپ است.گلنگدن شبیه به یک دستگیره جالب طراحی شده.با توجه به عکس موقعیت خشاب گیر آن نیز به وضوح مشخص است.

در تصویر بالا نیز مشخص شده که قنداق تلسکوپی به وسیله یک پین به سلاح متصل شده است
در مورد مناظر آن:شاتگان به صورت پیش فرض دارای مناظر نیست و فقط وقتی که با سلاح ام 4 یا ام 16 ترکیب میشود از مناظر همان سلاح استفاده می شود.در ابتدا اشاره کردیم که شاتگان با استفاده از ار ریل با سلاح های دیگر ترکیب می شود.اما نه به صورت مستقیم.نگاهی به عکس زیر بیندازید:


همانطور که می بینید شاتگان با استفاده از قطعه ای ترکیب شده و بعد با سلاح ام 4 در گیر شده است.پس نمیتوان به صورت مستقیم با استفاده از ریل شاتگان سلاح را مستقیما با ام 4 در گیر نمود.وقتی به صورت مجزا قرار میگیرد از انجایی که به صورت پیش فرض مناظر ندارد با وسایلی از جمله دوربین مادون قرمز برای نشانه روی بهتر استفاده می شود.
قدرت کشندگی بالا نیز از جمله نتایج مثبت این شاتگان است.سبک وزن بودن آن نیز بسیار حائز اهمیت است.در نتیجه شاتگانی تاکتیکی و قابل اعتماد برای نیروهای مسلح ایالت متحده شده است.
مشخصات:
عملکرد: بولت اکشن
طول:420 م م در زمان ترکیب با سلاح های دیگر.610 م م در زمانی که مجزا مورد استفاده قرار میگیرد.با قنداق تلسکوپی.
وزن:1.02 کیلو گرم در زمان ترکیب با سلاح دیگر.1.9 کیلو گرم به صورت مجزا.
ظرفیت خشاب:5 گلوله
سلاح ال ار ساخت شرکت ZM آمریکا،در سال های 2000 تا 2007 تولید شده بود و زمانی که طراحی آن در نمایشگاهی در ایالت متحده آمریکا به نمایش گذاشته شد کشور کانادا نیز از آن استقبال کرده و پیشنهاد ادامه تولید این سلاح به صورت مشترک به امریکایی ها داده.این سلاح طوری توجه کانادایی ها را به خود جذب کرده که کانادا نیز خود پیشنهاد تولید شبهه مهمات(مترجم:احتمالا منظور کپی مجوز ساخت مهمات) و بعضی از قطعات یدکی (حتی بند سلاح)را به امریکاییها نیز داده است.تا به این صورت این سلاح مجددا با اهداف تاکتیکی تولید شود. سلاح ال ار 300 در واقع برگرفته از نمونه اصلی سلاح AR-15 و M16 می باشد و با الگو گیری از ساخت این دو سلاح پیشرفت خود را آغاز کرده است.(مترجم:آلن زیتا آن را ارتقا داده است)
در واقع این سلاح تقریبا همانند مدل AR-15 عمل میکند.
سلاح ال ار 300 در یکی از مدلهای خود همانند سلاح کاربین ام 4 نیز عمل میکند(مترجم:برگه ناظم آتش و قنداق آن)
در مدل ZM LR300ML حتی همانند سلاح ام 4 کوتاه و کوماندویی طراحی شده است.
همانگونه که این سلاح از AR15 الگو گرفته اما یکی از تفاوتهای ال ار 300 با AR15 در قیمت سلاح است.ال ار 300 نسبت به AR15 گرانتر می باشد.
عملکر سلاح با گاز باروت می باشد و در بعضی مدلهای خانواده این سلاح به صورت نیمه اتوماتیک کار می کند.
تفاوت دیگر این سلاح با AR15 در پس زدن یکی از قطعات سلاح با نام لوله بافر است.
در سلاح ال ار 300 بدون نیاز به پس زدن لوله بافر عمل میکند(بر خلاف AR15)
مدلها به ترتیب:1-LR-300SR
2-LR300/14.5
3-LR-300 ML

شباهت های سلاح با AR 15:
افزایش طول لوله،ماشه،ضامن،خشاب،قاب به صورت پلیمر و فلزی
مشخصات:
کالیبر:5.56 در 45 میلیمتر/222 رمینگتون
عملکرد:برخورد مستقیم گاز باروت،چرخشی
طول کلی:مدل اول946 م م،مدل دوم:896 میلی متر،مدل سوم:820 م م
وزن:مدل اول:2.95،مدل دوم:2.75،مدل سوم:2.54
نرخ آتش:در مدل اول و دوم لیست نشده،مدل سوم:950 گلوله در دقیقه
ظرفیت خشاب:30 گلوله
تصاویر:

ورژن 2001(طراحی و ساخت اولیه)مدل ML

ورژن 2006 با برگه ناظم آتش تک تیر و رگبار در مدل SR

ورژن پارا (مخصوص ایالت متحده امریکا)با قنداق جدا شو
با قنداق تا شونده
مدسون حاصل صنایع sindikate DISA می باشد.سلاح مشهور دانمارکی.تفنگ نمونه مدرن و اتوماتیک که ظاهرا مدل های اولیه آن در سال 1950 ساخته شد.مدل اولیه سلاح با نام M43 و با کالیبر 7.62×39 اتحاد جماهیر شوروی ساخته شد.(مترجم:با مطالعات ارتش فنلاند).بعدها در 1959 مهمات آن به 51×7.62 ناتو تغییر کرد و در این لحظه فرمهای مربوط به خریداران این سلاح سیاه شد.اما بعد مدتی و بعد از جلب توجه خریداران سلاح LAR M/62 برای مدتی به فراموشی سپرده شد.با استفاده از پیج بسته شلیک می کند و گلنگدن آن کورس بلند می باشد.گیرنده سلاح از الیاژ الومینیوم ساخته شده و برگه ناظم اتش در سمت چپ سلاح قرار دارد.قنداق آن چوبی و در مدلهای مختلف تاشو و ثابت نیز می باشد.
مشخصات:
کالیبر:51×7.62 م م ناتو
عملکرد:پیستون گازی در عملیات چرخشی بولت
طول کامل: 1074 م م
طول بدون لوله: 536 م م
وزن:4.3 کیلو گرم
نرخ آتش: 550 الی 600 گلوله در دقیقه
فضای خشاب:20 گلوله
با تشکر ویژه از A.E HARTINK از دانمارک برای ارسال تصاویر این سلاح:

نمونه اولیه سلاح که بعدها مهمات آن تغییر کرد(51×7.62 ناتو)

نمای دیگر از سلاح(گلنگدن در سمت چپ)

با قنداق تاشو

ساخته شده در 1950 و با کالیبر اولیه 39×7.62
اسلحه مخوف شرکت H&K با نام تجاری MR 762
سازندگان این سلاح مدعی شده اند اولین اسلحه بدون لگد جهان را ساخته اند. شلیک گلوله های کالیبر 30 win هدفی گیری لیزری بدون با خطای کمتر از 6 میلیمتر برای اهداف بیش از 700 متر!!! دوربین فوق پیشرفته با قابلیت سوِئیچ حرارتی و دید در شب. آرگونومی حیرت آور این سلاح به گونه ایست که بیش از 40 حالت مختلف را برای تیرانداز تامین میکند!!

سلاح تک تیرانداز SR-25

محصول ارتش ایلات متحده 2001 سلاحی بسیار سبک و دقیق که گلوله های کالیبر 7/62 ناتو را در خشاب های 5 ، 10 و 20 فشنگی حمل و براحتی به اهدافی در 1000 متری شلیک میکند!!

شات گان روسی saiga 12
اسلحه 3.5 کیلویی ساخت روسیه که در شش مدل مختلف طی سالهای 1990 تا 2009 به تکامل رسیده است. این سلاح می تواند خشاب هایی با ظرفیت 10 ، 20 و 30 گلوله شات گان حمل کند.

 
Smith & Weason Magnum 375
مجهز به دوربین و فاصله سنج دیجیتال. تشخیص میزان خطای سلاح در فواصل بالای 75 متر. لیزر فوق پیشرفته برای به حداکثر رساندن دقت سلاح

کلاشنیکف اصلاح شده محصول سال 2013!!!!!
طرح اصلاح شده کلاشنیکف با نام Snak Hound.
سلاحی که بهبود بسیار چشمگیری در سیستم نشانه روی نسبت به AK 47 یافته است. براحتی اهدافی را با دقت بسیار بالا در فاصله 400 متری مورد هدف قرار میدهد. صدای شلیک نسبت به نمونه های قبلی یک چهارم و لگد اسلحه به نصف کاهش پیدا کرده است.

سلاح Heckler & Koch UMP
سلاح طراحی شده برای نیروی های ویژه پلیس و یگان های عملیاتی شهری. سلاحی با وزن بسیار کم 2.5 کیلوگرم ، خشاب شفاف و قابلیت هدف گیری دقیق اهداف در فواصل کمتر از 400 متر

 
 
سلاح گوشه زن Cornershot.
اولین سلاح ساخته شده با قابلیت چرخش 90 درجه ایی لوله و شلیک به سمت زوایای مختلف بدون قرار گرفتن در تیررس دشمن. این سلاح به عنوان یک پایه توانایی حمل انواع جنگ افزار ، از کلت Glock تا نارنجک انداز 40 میلی متری را داراست.

استفاده پلیس ویژه از پهباد

دیگر تجهیزات




 

سلاح های غیرکشنده

ارتش آمریکا طی عملیات خود در اقصی نقاط جهان دریافته است که سلاح های موجود در زرادخانه هایش خاصه در موقعیت هایی که نظامیان آمریکا به عنوان میانجی صلح (برای مثال در عراق و افغانستان)خدمت می کنندـ بیش از حد مرگبار هستند.
این موضوع به مساله ای مبدل گردیده که یک سپهبد نیروی دریایی ایالات متحده از آن با عنوان «شکاف آسیب پذیر» یاد می کند که همانا عدم اجازه استفاده سربازان آمریکایی از این نیروی مرگبار در محافظت از خود در برابر تهاجم هایی با درجه تهدید پذیری کم است.
از اوایل دهه 90، و از زمان وقوع حادثه یازده سپتامبر، عملیات نظامی، سربازان آمریکایی را به مناطق جنگی پرجمعیت شهری یعنی جایی که کشنده ترین سلاح ها همواره بهترین سلاح ها نیستند کشانیده است.خاصه در موقعیت هایی که سربازان دشمن از شهروندان به عنوان سپر انسانی استفاده می کنند، یا تروریست ها خود را به شکل اشخاص غیرنظامی در می آورند، سلاح های غیر اتمی موقعیت خطرناکی را ایجاد می کنند.
وزارت دفاع ایالات متحده به شکل روز افزونی به سلاح های غیر کشنده(NLW) رو آورده است، که آنها را به عنوان سلاح هایی تعریف می کند که به شکلی خاص طراحی شده ، میزان کشندگی آن پایین بوده و آسیب جدی و دایمی به افراد و خسارت ناخواسته به اموال و محیط وارد نمیکنند.
این سلاح ها نقش مهمی ایفا نموده و به سربازان امکان عملیاتی را می دهد که در آن استفاده از خشونت (نه خشونت مرگبار) الزامی است.
البته اسلحه های غیر کشنده جدید نیستند. آمریکایی ها مدتهاست که از برخی از این سلاح ها نظیر گلوله های لاستیکی یا اسلحه های فلج کننده استفاده می کنند.
گلوله های لاستیکی به گلوله هایی اطلاق می شود که یا تماما از لاستیک ساخته شده اند یا پوشش لاستیکی دارند. اما از آنجا که این گلوله ها کمانه کرده و به افراد دیگری اصابت می کنند، مدت هاست که دیگر از آنها استفاده نمی شود. این گلوله ها در موارد نادر می توانند کشنده باشند.وب سایت Relatives for justice،از هفده نفری نام می برد که به علت اصابت گلولهای لاستیکی کشته شدند. این در حالی است که به بسیاری از جوخه های آمریکایی در عراق گفته شده است که گلوله های لاستیکی غیر کشنده اند.
پرسنل ارتش آمریکا از اسلحه های فلج کننده نیز استفاده می کنند. تیزر اینترنشنال، کارخانه بزرگ تولید کننده سلاح های فلج کننده در کنفرانس مطبوعاتی جوئن 2005 گزارش داد که حدود 1.4 میلیون سلاح تیزر به منظور استفاده ارتش آمریکا به این کارخانه سفارش داده شده است. تیزر ها نیروی الکتریسیته ای معادل 50000 واحد در فاصله 15 تا 25 متری بدن آزاد می کنند که شوک حاصله از آن می تواند هدف را برای مدت 5 ثانیه فلج کند. آن جا که زمان تعیین شده کافی نباشد مرتبا به هدف شلیک می شود. طبق جدیدترین آمار، بیش از 7000 ایستگاه پلیس در آمریکا از تیزر استفاده می کنند. مدت هاست بحث و جدل در مورد میزان مرگبار بودن این سلاح ها ادامه دارد. این سلاح ها باعث موارد متعددی حوادث مرگبار شده اند، اما ظاهرا هیچ گاه به عنوان دلیل اصلی مرگ شناخته نشده اند.طبق گزارش هفته نامه اکونومیست، تیزر اینترنشنال معتقد است که «این سلاح ها تنها به نسبت یک به پانزده به فرد صدمه می زنند
گزارشات هراس انگیز بسیاری از موقعیت هایی وجود دارد که پلیس از این سلاح در موارد عدم نیاز به آن استفاده کرده است. در گزارش روزنامه آتلانتا نمونه های استفاده نامناسب از این سلاح آمده است. پیرزن 75 ساله ای که به دنبال دوست خود در خانه سالمندان می گشت.
دختر عقب مانده 9 ساله ای که دست بند به دست داشته، و دختر 13 ساله ای که دست بسته در صندلی عقب یک ماشین گشت پلیس زندانی شد. البته شرایط استفاده از این سلاح ها توسط ارتش چندان روشن نیست، به نحوی که ممکن است اجازه استفاده از آن به پلیس امنیتی، یا حتی به نیروهای در حال گشت داده شود.
دایره ی سلاح های غیرکشنده وزارت دفاع ایالات متحده، طبق تحقیقاتی روند گسترش NLW های جدید ارتش را هماهنگ نموده و تحت نظارت درآورده است.
اگرچه بودجه این دایره بسیار کم است، در سال های اخیر دو برابر شده و به 45 میلیون دلار در سال 2004 رسید. برخی NLW های جدید همچون blunt munitions که برای کنترل جمعیت در سومالی و اخیرا در عراق از آنها استفاده شد از نوعی هستند که نیروهای اجرایی داخلی هرگز از آنها استفاده نکرده است. این munitions تنها از فاصله نزدیک موثر هستند و این موضوع بدان معناست که سربازان پیش از استفاده از آن می باید به طرز وحشتناکی به جمعیت نزدیک شوند. برای مثال مقاله واشنگتن پست گزارشی در مورد یک شورش خشونت بار در زندان های عراق را منتشر کرد که در آن زندانیان عراقی می توانستند سنگ هایشان را تا فاصله ای پرتاب کنند که سربازان آمریکایی در آن فاصله قادر به استفاده از تسلیحات غیر کشنده خود نبودند. شورش تنها زمانی سرکوب شد که گارد زندان با اسلحه های M-16 خود آتش گشوده و برخی از زندانیان را کشتند. ماه بعد، پنتاگون خبر از تمرکز بر تحقیقات منتهی به گسترش NLW هایی داد که دارای دقت بیشتر و دامنه کاربرد بالاتری بودند.
NLW ها همانند دیگر بمب های آمریکایی مانند بمب «کی من» (که ارتش آمریکا در سال 1945 ایده آن را ارایه کرد و قرار بود عوارض باد شکم میان سربازان دشمن ایجاد کند) و بمب همجنس باز (gay bomb) که با استفاده از فرومون ساخته می شود (که در سال 1994 پیشنهاد آن داده شد و امیال جنسی سربازان دشمن را افزایش می داد)عجیب و غریب هستند و از این رو همواره نظر مطبوعات را به خود جلب می کنند. رسانه ها در مورد هر دوی این بمب ها بحث کرده و آنها را به مسخره گرفتند، گرچه هیچ کدام ساخته نشدند. برخی از جدید ترین NLW ها نیز بسیار عجیب هستند. برای مثال وسیله آکوستیکی با دامنه طولانی ((LRAD نوعی بلندگوی جیغ زن است که قادر به تولید صدایی با قدرت150 دسی بل می باشد. اگر فرد مدت زمان زیادی در معرض این صدا قرار گیرد برای همیشه از نعمت شنیدن محروم می شود. اما حامیان این تکنولوژی معتقدند که افراد با قرار گرفتن حتی مدت کوتاهی در معرض چنین صدایی فرار فرار می کنند.
از این سیستم هم اکنون در عراق استفاده می گردد. اسراییل هم از اسلحه مشابهی به نام جیغ معروف استفاده کرده است که صدای زیر گوش خراشی تولید می کند.
NLW جدیدی که در حال ساخت است و برای اولین بار هم در عراق از آن استفاده شد، سیستم ممانعتی فعال یا یک تراز موجِ میلی متری است. این دستگاه نظیر اجاق مایکرویو در تماس با رطوبت تولید حرارت می کند. زمانی که این سلاح به سمت فردی هدف گیری شود، پوست فرد گرم شده و به تدریج داغ تر و داغ تر می شود تا آنکه درجه حرارت آن به 130 درجه فارنهایت می رسد، که گرچه کشنده نیست، اما بسیار درد آور است. این اسلحه نیز مانند LRADسبب میگردد تا جمعیت پا به فرار گذارده و پراکنده شوند.
بخش عمده ای از انتقاداتی که متوجهNLW است، به این احتمال مربوط می شود که ممکن است سربازان با این فکر که این اسلحه ها کشنده نیستند به استفاده بیش از حد از آنها مبادرت کنند.
دیگر منتقدان این امکان را در نظر می گیرند که از این اسلحه ها برای شکنجه استفاده شود.
گروه های مدافع حقوق بشر اعلام کرده اند که می توان از LRAD در این راه استفاده کرد.
برخیNLW های جدید در حال ساخت، برخی پیمان های بین المللی را که آمریکا منوط به تعهد به آنهاست نقض می کنند. برای مثال، مجله تایمز گزارشی درباره انجام تحقیقات بر روی یک نوع ژل غیر سمی لغزنده که نمی توان روی آن راه رفت یا رانندگی کرد منتشر نموده است.
از این ژل می توان برای جلوگیری از نزدیک شدن دشمن به تاسیسات هسته ای یا دیگر بخشهای امنیتی استفاده کرد که امکان حملات تروریستی به آنها وجود دارد.
همچنین این مجله خبر از نقشه های احتمالی باکتری های انرژی داری می دهد که فلزات را خورده و یا سوخت را به مصرف می رسانند. طرح اصلی استفاده از این وسیله برای از کار انداختن وسایل پیشروی دشمن بدون آسیب رساندن به سربازان یا افراد غیرنظامی است.
گرچه ممکن است این تسلیحات برای ارتش آمریکا بسیار ارزشمند باشند، اما به نقض تعهدات آمریکا مبنی بر توسعه سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی منتهی می گردند. برای مثال طبق معاهده سلاح های شیمیایی سال 1993ـ استفاده از مواد شیمیایی مرگ آور که به حیوانات یا انسان آسیب دایمی وارد آورده یا آن ها را به طور موقت فلج می کند ممنوع شده است.
بر این اساس استفاده از ژل ضد راه رفتن ممنوع است. باکتری های انرژی دار نیز معاهده سلاحهای سمی و بیولوژیکی سال 1972 (معاهده ای که دولت آمریکا طبق آن موظف است تا هرگز به طراحی، تولید و ذخیره سلاح های شیمیایی جز برای مقاصد صلح جویانه، دفاعی یا برای پیشگیری از امراض استفاده نکند)را نقض می کند.
این بار اولی نیست که این معاهده ها مانع از استفاده سربازان آمریکایی از NLW ها می شود.
برای مثال معاهده سلاح های شیمیایی استفاده از عوامل کنترل شورش را که به ایجاد ناراحتی های احساسی در انسان منجر گردیده و تاثیرات فیزیکی ناتوان کننده ای در او ایجاد می کند را ممنوع نموده است.این بدان معناست که حتی استفاده از گاز اشک آور- که پرسنل پلیس داخلی از آن استفاده می کنندـ ممنوع است. طبق گفته های معاون وزارت دفاع ایالات متحده این موضوع به موقعیتی منجر شده است که در آن نیروهای ما از مجوز تیر اندازی به سوی کسی و حتی کشتن او برخوردارند، اما مجاز به استفاده از عامل کنترل شورش نظیر گاز اشک آور نیستند.
ایالات متحده در جنگ با عراق از اسلحه هایی با هدف گیری دقیق استفاده کرده و به این ترتیب زندگی هزاران غیرنظامی را نجات داده است.طراحی و توسعه NLW های پیشرفته تر بعد دیگری از تعهدات آمریکا به جنگ ستیزی بشر است. همچنان که ایالات متحده درگیر عملیات مختلف نظامی با هدف حفظ و ابقای صلح و نه کشتن دشمن است، ضروری می نماید که برخی از معاهدات منع سلاح های غیر کشنده مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته و حتی از نو طراحی گردد.
در چند دهه اخیر و به دنبال انجام مطالعات و آزمایش های مختلف در جهت توسعه زرادخانه سلاح های میکروبی و شیمیایی ارتش آمریکا، ساخت چند سلاح جدید نظیر بمب های حاوی مواد حساسیت زای پوستی، بمب های ایجاد کننده بوی بد دهان، بمب های نفخ آور و در نهایت بمب جنسی، در دستور کار پنتاگون قرار گرفته است. اما در این میان، ساخت بمب جنسی به دلیل توانایی های آن در بر هم زدن ساختار نیروهای دشمن، با سرمایه گذاری بیشترهمراه شده است. منتقدان در برابر کارایی استفاده از چنین سلاح هایی علیه نیروهای دشمن در عراق سؤالات زیادی را مطرح می کنند؛ چرا که نیروهای جنگجوی مسلمان، احتمالاً کشته شدن در یک عملیات انتحاری را بر یک زندگی توأم با همجنس بازی ترجیح خواهند داد. نویسنده در این مقاله با اشاره به سرمایه گذاری های ارتش آمریکا برای ساخت این سلاح شیمیایی جدید معتقد است که استفاده از این سلاح علیه نیروهای آمریکایی می توانند به بروز یک فاجعه منجر گردد و جهنم کنونی در عراق را با وضعیتی بدتر رو به رو نماید.
امروزه دیگر دکتر استرانگلاو در پژوهشکده (برادران) رایت نیروی هوایی ایالات متحده در دایتون اوهایو، سمتی ندارد. اما سیزده سال پیش، این پژوهشکده از پنتاگون خواست که بودجه ای 5/7 میلیون دلاری را جهت انجام پژوهش بر روی پروژه ساخت بمبی که قادر به تبدیل سربازان دشمن به افرادی همجنس باز باشد، تصویب نماید.
براساس اسنادی که اخیراً توسط یک گروه بررسی کننده اسناد مربوط به توسعه سلاح های زیستی و مخارج آنها به دست آمده است، مدیران این آزمایشگاه به دنبال تحقق ساخت سلاحی غیرکشنده هستند که دشمن را به گونه ای غیرقابل تصور نابود نماید.
ادوارد هاموند در گفت و گو با شبکه CBS در این مورد می گوید: «پژوهشکده اوهایوی نیروی هوایی، پیشنهاد ساخت بمبی را ارائه نموده که حاوی مواد شیمیایی تحریک کننده نیروی جنسی سربازان دشمن می باشد. آنان معتقدند که در سایه استفاده از این بمب ها، واحدهای دشمن از هم گسیخته شده و سربازان به صورتی غیرقابل تصور، برای یکدیگر جذاب به نظر می رسند
باید دانست که در سال 2005 میلادی، شبکه بی بی سی برای اولین بار خبر از طراحی و ساخت این بمب داد. براساس گزارش بی بی سی، اگر چه در بررسی های به عمل آمده، تعدادی از سلاح های غیرکشنده پیشنهاد شده نظیر مواد حساسیت زای پوستی، مواد ایجاد کننده بوی بد دهان، مواد نفخ آور و در نهایت، مواد شیمیایی جذب کننده زنبورها به دور سربازان دشمن، مورد پذیرش قرار نگرفتند. اما رهبران پنتاگون، نظر مثبت خود را در مورد پروژه بمب جنسی اعلام نمودند. البته پافشاری پنتاگون بر انجام چنین پروژه هایی، یادآور رسوایی خرید چکش های معمولی اما 98 دلاری آنان برای ارتش ایالات متحده است.
در دوره ای که رئیس جمهور کلینتون در برابر همجنس بازان شعار «چیزی نپرس، چیز نگو» را در پیش گرفت تا راه برای استخدام همجنس بازان در ارتش آمریکا باز شود، ایده ساخت بمب جنسی نیز به عنوان یک طرح جذاب مطرح شد. هر چند چنین برنامه هایی، سابقه ای دیرپا در میان مقامات نظامی ایالات متحده دارد.
براساس گزارش تعدادی از مورخان، بمب «الکساندر کبیر» در اصل یک بمب جنسی بوده است که قرن ها پیش مورد استفاده قرار گرفت. یک قرن پیش از آن نیز، در نبرد «ترموفیل» که حوادث آن اخیراً در فیلم سینمایی 300 به تصویر کشیده شده است و به نبرد تاریخی گروهی اندک از سپاه یونان با ارتش ایران می پردازد، استفاده از بمب های جنسی گزارش گردیده است.
اما در مورد کارایی بمب های جنسی علیه جنگجویان عراقی، تردید های زیادی وجود دارد؛ چرا که احتمالاً استفاده از چنین بمب هایی علیه آنان، آثاری معکوس برای ما خواهد داشت.
بسیاری معتقدند که رزمندگان مسلمان ترجیح می دهند که خود را در یک عملیات انتحاری علیه پست های بازرسی منفجر نمایند، اما ذلت یک زندگی توأم با همجنس بازی را نپذیرند. لذا به کارگیری این سلاح از سوی ارتش آمریکا می تواند به افزایش کشته های ما بیانجامد. اما باید دانست که سرمایه گذاری 5/7 میلیون دلاری ارتش آمریکا بر روی ساخت چنین بمب هایی، می تواند حتی به پایان یافتن سریع تر جنگ عراق نیز بیانجامد.
من معتقدم که با فرض استفاده دشمنان ما از چنین سلاحی علیه خود ما، کاربرد چنین سلاح های شیمیایی نوینی با محدودیت اهای اخلاقی زیادی  روبروست. مثلاً فرض کنید که یکی از این بمب ها در پایگاه نظامیان آمریکایی در بغداد منفجر شود. آیا می توان وضعیت این نیروها را به دنبال چنین حمله ای تصور نمود؟
البته هم اینک نیز مخالفان زیادی در برابر حضور همجنس بازان در واحدهای ارتش آمریکا وجود دارند. هر چند در سایه تغییرات کنونی، ممکن است تعداد این افراد، بیشتر نیز گردد.
به یاد آورید که هم اینکه نیز ما در یک جهنم واقعی حضور پیدا کرده ایم. چرا که هیچ یک از ما در گذشته حتی تصور حضور نیروهایمان را در چنین جهنمی نمی کردیم و البته به کارگیری چنین سلاح هایی، تنها به بدتر شدن وضعیت این جنگ خواهید انجامید.
ترکيب اين توانايي هاي بالقوه که بازار گسترده و پرسودي را براي شرکتهاي سازنده تسليحات نويد مي دهد ـ به ويژه در زمان کاهش مستمر بودجه هاي نظامي در کشورهاي غربي در دوران پس از جنگ سرد ـ و تلاش نيروهاي مسلح غربي و به ويژه آمريکا در حفظ ديوان سالاري گسترده نظامي خود و نيز شرايط سياسي و اجتماعي حاکم بر اين کشورها و حساسيت آنها در برابر تلفات جنگ، همگي دست به دست يکديگر داده و تلاش در زمينه تکميل چنين سيستم هايي را گسترش داده اند.
تعریف سلاح های غیر کشنده
آمریکا، یکی از فعالترین کشورها در عرصه این نوع تسلیحات می باشد، از میان نیروهای مسلح آمریکا، فعالیت نیروی زمینی در این مورد احتمالاً بیش از سایر نیروهای مسلح این کشور می باشد همین رابطه در سپتامبر 1992، «فرماندهی آموزش و دکترین» ................... نیروی زمینی، گزارشی با نام «مفاهیم عملیاتی برای اقدامات ناتوان سازی» منتشر نمود. این گزارش مقدماتی، اقدامات ناتوان سازی و توانایی های مورد نیاز برای اجرای آنها را در طی 15 سال آینده، مشخص می کند. در عین حال، این گزارش تأکید نمود که تحقیقات در این باره، تنها در موارد معدودی به مراحل پیشرفته رسیده است. رؤسای .......................، تأکید نموده اند که گزارش پیش گفته بسیار مقدماتی بوده و نمایانگر سیاست رسمی نیروی زمینی ایالات متحده نیست.
در هر حال، این مقاله، تعریف روشنی از سلاح های غیر کشنده ناتوان ساز را ارائه می دهد. بر اساس این تعریف «سلاح های غیر کشنده ناتوان ساز علیه اجزای سیستم ها، یا توانایی های فرد و یا حواس او و برای جلوگیری از انجام عملیات عادی وسایل و یا افراد، به کار گرفته می شود. این سلاح ها موجب وارد آمدن صدمات انسانی، مانند کاهش قدرت دید، از دست دادن تعادل و یا بروز حالت تهوع می شوند. در ضمن، این سلاح ها می توانند از استفاده و یا وارد آمدن صدمه به تجهیزات، مانند وسایل اپتیکی و الکترو اپتیکی و تجهیزات الکترونیکی جلوگیری کنند.

انواع سلاح های غیر کشنده

دست کم، در حال حاضر یک دو جین سلاح و وسایل غیر کشنده ناتوان ساز وجود داشته و یا در دست تکمیل هستند. این وسایل و تجهیزات عبارتند از: لیزرهای با انرژی کم و متوسط، مهمات اپتیکی (منورهای کور کننده)، مولد پاس الکترومغناطیس، ریز موج (میکروویو)های پر انرژی، اصوات کم تواتر، مواد ترد کننده فلزات، مواد فوق خورنده، مواد ضد حرکت، مواد پلیمر، الیاف ذغالی، ویروس های کامپیوتری و سرانجام مواد آرام ساز و خواب آور. در ادامه به تک تک این موارد و تکنولوژی های مربوطه اشاره می شود.
الف) لیزرهای با انرژی کم و متوسط: کلمه «لیزر» که اکنون به اسم خاص تبدیل شده، مرکب از حروف اول واژه های انگلیسی به معنای «تقویت نور به وسیله گسیل القایی تابش» ترکیب یافته ست. پرتوهای لیزری، حتی لیزرهای کم انرژی به سبب واگرایی بسیار کم پرتو آن و در نتیجه تمرکز بالای انرژی در واحد سطح، می تواند صدمات کوتاه مدت و یا حتی دائمی به شبکیه چشم و یا تجهیزات حساس اپتیکی / الکترو اپتیکی وارد سازد.
از نخستین سلاح های لیزری غیر کشنده، لیزر با انرژی متوسط «ای.ان / وی.ال. او ـ 7 استینگ ری» می باشد که توسط شرکت «مارتین ماریتا» برای نیروی زمینی آمریکا ساخته شد. این لیزر ضربانی، قادر به از میان بردن تجهیزات اپتیکی و الکترو اپتیکی تانکها و سایر خودروهای رزمی دشمن می باشد. این لیزر نسبتاً بزرگ بوده و 6 نمونه از آن ساخته شده و روی نفربرهای زرهی«برادلی» نصب گردید. 2 دستگاه از آن نیز که پیشتر آماده شده بود برای استفاده در عملیات طوفان صحرا در نظر گرفته شد ولی به سبب مدت کوتاه نبرد زمینی، از آنها در جنگ استفاده نشد. به ظاهر پروژه این لیزر به سبب کمبود بودجه و نیز تکمیل سلاح های جدیدتر و پیشرفته تر لیزر کم انرژی، لغو گردید.
سلاح های لیزر کم انرژی نمونه های ضعیف تر و با توانایی تحرک بیشتر سلاح های لیزری با انرژی متوسط هستند. سلاح های لیزر کم انرژی بر خلاف اغلب لیزرها و از آن میان لیزر انستینگ ری که تک رنگ می باشد ـ چند رنگ هستند و پرتو آنها در 5 رنگ (سرخ، زرد، سبز، آبی و ماوراء بنفش) نوسان می کند. زیرا شبکیه چشم انسان به این رنگها حساس و در نتیجه بسیار آسیب پذیر است. در نتیجه، این لیزر متناسب با شدت اشعه و میزان نور محیط اطراف می تواند برای کوتاه مدت و برای همیشه افراد را کور کند. در ضمن، این لیزر می تواند به سیستم های اپتیکی / الکترو اپتیکی مورد استفاده برای «نظارت، ردگیری و تعقیب هدف»، تجهیزات دید شبانه و فاصله یاب لیزری صدمه وارد سازد. حفاظت علیه آن نیز دشوار و پرهزینه می باشد. زیرا بر خلاف لیزرهای تک رنگ متعارف که دفاع علیه آنها با استفاده از فیلترهای ساده که رنگ خاصی را جذب می کنند، امکان پذیر است؛ در این لیزرها، به سبب تغییر رنگ پرتو لیزر، باید از فیلترهایی که این طیف وسیع را جذب می کنند، استفاده شود. با استفاده از فیلترهای عادی، در عمل امکان دید از بین می رود. استفاده از فیلترهای ویژه نیز به سبب حجم و قیمت زیاد آنها و نیز به دلیل اینکه تنها توسط تعداد انگشت شماری از شرکتهای بسیار پیشرفته تولید می شود، برای بسیاری از افراد و یا حتی کشورها، غیر ممکن است.
سلاح های لیزر کم انرژی کنونی، آن اندازه کوچکند که می توان آنها را در زیر لوله تفنگ نصب نمود و با استفاده از باطری های که توسط نفر حمل می شود، انرژی آنها را تأمین کرد. برای انجام عملیات پیوسته و طولانی، می توان آنها را با استفاده از سیم به منابع تولید نیرو در خودرو و یا سایر وسایل وصل نمود.
ب) مهمات اپتیکی (منورهای کور کننده): منورهای کور کننده، مهمات ویژه ای هستند که نوری با شدت روشنایی اشعه لیزر تولید می کنند و صدماتی مشابه را به شبکیه چشم و یا تجهیزات اپتیکی وارد می سازند. تأثیر آن روی انسان، مشابه موردی است که فردی از اتاقی کاملاً تاریک خارج شده و در زیر نور شدید و مستقیم خورشید قرار گیرد و تلاش کند که اطراف خود را ببیند. دو نوع از این مهمات وجود دارد. یک نوع از آنها به تمام جهات پرتو افشانی می کند و نوع دوم فقط به یک سو پرتو می افشاند.
شیوه کار مهمات همه سویه این گونه است که ماده منفجره، گازهای سنگین بی اثر (نئون، آرگون و یا گزنون) را به سختی متراکم و تا چندین هزار درجه داغ می کند. پلاسمای بسیار داغ حاصله شروع به پرتو افشانی خیلی شدید در طیفی بسیار گسترده، از امواج ماوراء بنفش تا مادون قرمز می نماید.
پرتو افشان های یکسویه، همانطور که از نام آنها پیداست، تنها به یک سمت پرتوافشانی می کنند و در واقع لیزرهایی یکبار مصرف با پرتو لحظه ای هستند. ساختمان این پرتو افشان ها با منورهای همه سویه متفاوت بوده و در واقع، شباهت زیادی به مهمات زره شکاف با خرج گود دارند. ساختمان آنها نیز مانند مهمات با خرج گود، در بر گیرنده یک ماده منفجره بسیار قوی با حفره ای قیفی شکل در یک سمت آن است. در این قیف ما یک میله پرتو تاب وجود داشته و باقی فضای آن توسط یک گاز سنگین بی اثر مانند گازای مورد استفاده در پرتو افشان های همه سویه پرشده است. انفجار ماده منفجره باعث پرتو افشانی گاز شده و این پرتوها باعث ایجاد پرتو شدید و کم دوام لیزر به وسیله میله پرتو تاب می شوند. طول موج اشعه منتشره نیز متناسب با طول میله پرتو تاب است.
این مهمات را می توان به وسیله هواپیما، توپخانه، خمپاره انداز و حتی به شکل دستی پرتاب نمود و به طور عمده علیه هدفهای خارج از خط دید واقع در مناطق شهری و یا کوهستانی، یعنی نقاطی که سلاح های لیزری به سبب مخوانع، مؤثر نیستند، کاربرد دارند.
این نوع مهمات از سالهای پیش نیز وجود داشته و از نارنجک های کور کننده، تقریباً در تمامی عملیات نجات گروگانها به وسیله یگانهای ویژه غربی استفاده شده است. در ضمن، گزارش شده که نیروهای شوروی سابق از نمونه های بسیار قوی این سلاح در افغانستان استفاده کرده اند. پزشکان اعلام کرده اند که سکنه چندین روستای افغانستان، در حین عملیات تهاجمی شوروی، متحمل کوری با شدت های مختلف حاصل از صدمه وارده به شبکیه چشمشان، به سبب استفاده از مهمات اپتیکی و یا پرتوهای لیزری، گردیده اند.
اکنون، تعدادی از جمهوری های تازه استقلال یافته شوروی سابق، زرادخانه هایی از این سلاح را دارند و گسترش آنها در میان سایر کشورها می تواند انحصار غرب را در هم شکسته و موجب از دست رفتن کنترل آنها، باشد.
ج) مولد پالس الکترو مغناطیسی: این مولدها، به عنوان یکی از مهمترین طرح ها در میان یک دو جین از طرح های تحقیقاتی پیشرفته در زمینه سلاح های غیر کشنده به شمار می روند. در این مورد، هدف، تکمیل وسایل کوچکی است که بتوان آنها را به وسیله هواپیما و یا موشکهای کروز حمل نموده و برای از کار انداختن هر وسیله، اعم از کامیون، کشتی، هواپیما، موشک و غیره، با تولید امواج پر قدرت الکترومغناطیسی از آنها استفاده کرد.
آزمایشهای مقدماتی این سلاح ها در اوایل سال 1993 انجام شد. با اینکه به گفته مقامات پنتاگون این آزمایش ها نشان دهنده مشکلاتی بود، با وجود این، بنا به اظهار یکی از اعضای غیر نظامی فعال در این پروژه، این آزمایش سبب شد تا صدمات ناخواسته ای به سیستم احتراق و تجهیزات اتومبیل های شخصی که در 300 متری محل آزمایش قرار داشتند، وارد شود. اتومبیل ها جزیی از آزمایش نبودند ولی تأثیرات سلاح بر آنها دقیقاً همان چیزی بود که آزمایشگران در پی آن هستند.
نوعی از این سلاح، که توسط آزمایشگاه ملی لس آلاموس تکمیل شده، در بر گیرنده یک پیچ است که در اطراف یک استوانه مسی پر از مواد منفجره قرار دارد. مجموعه ای از خازن ها نیز وجود دارند که جریان اولیه ای به شدت صدها هزار آمپر ـ برای ایجاد میدان مغناطیسی فوق العاده شدید ما بین سیم پیچ و استوانه ـ به مدت بسیار کوتاهی ایجاد می کنند. به محض ایجاد میدان مغناطیسی، ماده منفجره عمل نموده و میدان مغناطیسی را به شدت فشرده می نماید و در نتیجه یک پالس بسیار کوتاه مدت ولی پر قدرت الکترو مغناطیسی ایجاد می شود. نوع دیگری از این سلاح توسط نیروی هوایی آمریکا تکمیل شده و فرق آن با نمونه پیشین در آن است که مواد منفجره در اطراف سیم پیج قرار گرفته اند.
طی آزمایشهای انجام شده، وسیله ساخت آزمایشگاه لس آلاموس با 10 فوت (3 متر) طول و 2 فوت (60 سانتیمتر) عرض، پالسی به شدت 12 تا 16 میلیون آمپر در زمانی به طول 400 نانو ثانیه (400 میلیاردم ثانیه) ایجاد کرد. توان مؤثر 4 تریلیون وات (4 میلیون مگاوات) ساعت این سلاح از کل انرژی برق تولید شده در سراسر سیاره زمین در طول همین مدت (400 نانو ثانیه) بیشتر بود.
برای تمرکز انرژی این سلاح روی هدف، نیروی هوایی، یک آنتن با تکنولوژی متوسط را که مانند آیینه انعکاسی در پشت لامپ چراغ قوه عمل می نماید و پالس را در یک زاویه 30 درجه منتشر می کند، به کار گرفت.
مطالعه در این باره برای تکمیل مدل کوچکی از آن، برای حمل توسط موشکهای کروز، در دست انجام است.
د) ریز موج (میکروویو)های پر انرژی: ریز موج ها، امواج رادیویی با طول موج بسیار کوتاه هستند که به سادگی قادر به عبور از هوا بوده و می توانند سیستم های الکترونیکی محافظت نشده را نابود کنند. امواج پر قدرت میکروویو از راه روزنه ها و آنتن ها قادر به نفوذ به درون محفظه تجهیزات الکترونیکی و از کار انداختن آنها هستند. پالس های میکروویو باعث القای جریان شدید برق و ایجاد حرارت زیاد می شود که به سوختن فیوز و ذوب شدن مدارهای الکترونیک منجر می شود. در صحنه عملیات، این سلاح مانند اجاق میکروویو عمل می کند. پرتو آن می تواند از راه آنتن ها و روزنه ها به درون بخش های آسیب پذیر هواپیما و یا موشک نفوذ کرده و تجهیزات الکترونیکی، سیستم های کنترل پرواز، موتور، ناوبری، مخابرات و یا کنترل سلاح ها را نابود نماید.
گزارش شده که دولت آمریکا هزینه تحقیقات در این زمینه را، هم برای مقاصد آفندی و هم مقاصد پدافندی تأمین کرده است که طیف گسترده از موارد استفاده، از سیستم های پدافند نقطه ای ضد موشکی محمول ناو تا نمونه های رزمگاهی قابل استفاده علیه هواپیماها، خودروها، تجهیزات مخابراتی و استفاده علیه ماهواره ها را در بر می گیرد. در ضمن، این سلاح کاربردهای اجتماعی گسترده هایی برای عملیات نیروهای ویژه دارد.
از مشکلات عمده در راه تکمیل یک سلاح میکرو ویو کار آمد قابل استفاده، می توان از انرژی فراوان مورد نیاز، بزرگ بودن منبع نیرو و نیز زاویه تفرق زیاد آن، نام برد که احتمال استفاده از آن را علیه هدفهای واقع در فاصله های دور، بسیار دشوار می کند.
هـ)اصوات کم تواتر: از مدتها پیش این نکته که اصوات با فرکانس بسیار کم (پایین تر از حد شنوایی انسان) و در محدوده فرکانس امواج مغزی (در حدود 16 هرتز) موجب بروز ناراحتی های شدید و حتی تهوع و بیهوشی در افراد می گردد، شناخته شده بود. این اصوات به سادگی قادر به عبور از موانع و نفوذ به درون ساختمانها و خودروها هستند. از این اصوات، می توان برای نجات گروگانها، کنترل تظاهرات، سرکوب شورش و نیز برای انجام عملیات روانی استفاده کرد.
حداقل دو روش برای تولید این امواج وجود دارد. در نخستین روش، از مولدهای موج و آمپلی فایرهای قوی استفاده می شود که هیچ یک از آنها ـ  بر طبق گزارشات موجود ـ تکمیل نشده اند. در روش دوم با استفاده از پیستون و یا موج انفجاری، هوای فشرده به درون لوله های تولید اصوات کم تواتر رانده می شود.
بنا به گزارش های موجود، سلاح اصوات کم تواتر ـ با وجود امکانات بالقوه جالب آن ـ توجه کمی را به خود جلب کرده است. به نظر می رسد که مهم ترین دلیل این امر، مسئله دشواری بسیار زیاد متمرکز کردن این اصوات روی هدف و نیز دشواری های محافظت نیروهای خودی، ناظران و افراد عادی از تأثیرات سوء این سلاح، می باشد.
و) مواد ترد کننده فلزات: این مواد، ساختار ملکولی فلزات و آلیاژها را تغییر داده و پیوند اتمی میان آنها را به شدت تضعیف می کنند. آنها معمولاً زلال بوده و پس از مصرف، نشانه ای بر جای نمی گذارند و در عمل می توان از آنها علیه هر فلزی استفاده نمود. این مواد را می توان با استفاده از قلم های نوک نمدی (ماژیک)، با شیوه اسپری و یا با کمک قلم مو به کار برد و انواع تند عمل یا کند عمل آن را با توجه به شرایط، مورد استفاده قرار داد. وارد کاربرد این مواد گسترده بوده و طیف وسیعی از هدفها مانند هواپیماها، کشتی ها، خودروها، قطارها، خطوط راه آهن، پل ها و سازه های فلزی ساختمانها را در بر می گیرد.
این مواد، علاوه بر صدمات مهم فیزیکی، دارای آثار روانی آشکاری نیز هستند. به عنوان مثال می توان وضعیت خلبانی را در نظر آورد که شاهد تأثیر مخرب این مواد، حتی فقط روی یک هواپیما در اسکادرانش باشد. صدمه دیدن حتی فقط یک هواپیما می تواند به سادگی به زمین گیر شدن کل یک اسکادران و یا حتی پایگاه هوایی منجر شود.
از مدتها پیش، این مواد شناخته شده بودند. اطلاعات مربوط به آنها و فرمول این مواد در سطح آزمایشگاه های متالوژی دانشگاه ها و یا تأسیسات پیشرفته، حتی در کشورهای جهان سوم نیز در دسترس است.
ز) مواد فوق خورنده: با اینکه مواد بسیار قوی خورنده ـ از قبیل بازها مانند پراکسید سدیم و پر اکسید پتاسیم (سود سوزآور و پتاس) که اثرات بسیار خورنده ای به ویژه بر مواد آلی دارند و اسیدها مانند فلئورور هیدروژن (اسید فلئوریدریک) که قادر به حل شیشه است و یا مخلوط اسید کلریدریک و اسید نیتریک (تیزاب سلطانی) که می تواند فلزات نجیب مانند طلا و پلاتین را حل کند از مدتها پیش شناخته شده اند، با این حال، به ظاهر نسل جدیدی از مواد فوق خورنده با نام مستعار «C+ » تکمیل شده اند، که از قدرت خورندگی بیشتری نسبت به ترکیبات فوق برخوردارند. این مواد جدید را می توان برای ایمنی در حمل و استفاده، به صورت ترکیبات دوقسمتی تولید نمود که هر یک از آنها به تنهایی بی خطر و در صورت مخلوط شدن تبدیل به یک ماده فوق خورنده می گردد.
از این مواد می توان برای تخریب تایرها، تخت کفش ها و صدمه زدن به اسفالت سطح جاده ها، باند فرودگاه ها، سقف بامها و حتی سیستم های اپتیکی استفاده کرد. این ترکیبات را می توان با شیوه اسپری، مایع، پودر و یا ژل، توسط هواپیما، توپخانه و یا نفر به کار برد. در ترکیب با تکنولوژی ترد کننده فلزات، فوق خورنده ها دارای تأثیرات ویرانگری بر طیف بسیار وسیعی از هدفها، شامل سلاح ها، خودروها، ساختمانها و وسایل می باشند.
ح) مواد ضد حرکت: این مواد در بر گیرنده طیف وسیعی از مواد فوق روان کننده است. آنها سطوح را تا آن اندازه لغزنده می کنند، که حرکت و یا توقف غیر ممکن گردد. هدف مورد نظر برای استفاده از این مواد؛ باندهای پرواز و فرود هواپیما، خیابانها و پیاده روها، خطوط راه آهن، جاده ها و غیره است: یکی از موارد کاربرد بسیار جالب این مواد؛ در سرکوب شورش ها می باشد.
تکنولوژی مواد ضد حرکت امروزه موجود اس؛ هر چند که از آن برای این منظور استفاده نمی شود. چون این مواد در برابر درجه حرارت و شرایط جوی بسیار حساس هستند، باید برای استفاده در هر مورد، به طور ویژه تهیه شود تا تأثیر و کارآیی به حداکثر برسد.
ط)مواد پلیمر: از این مواد می توان علیه سلاح ها، تجهیزات، وسایل و یا تأسیسات استفاده کرد تا با این شیوه، مانع از استفاده از آنها گردید. این مواد را می توان به وسیله هواپیما و یا با گلوله های توپخانه و یا خمپاره، روی هدف پاشید و باعث آلوده ساختن قسمت های داخلی موتورهای جت، سیستم های خنک کننده دستگاه های مولد نیرو، تجهیزات ارتباطی و یا تأسیسات گردید. در ضمن این مواد را می توان به صورت چسب های فوق العاده قوی علیه نفرات به کار برد تا افراد را تقریباً به هر چیزی که آن را لمس کنند، بچسباند.
ی) الیاف ذغالی هادی جریان برق: استفاده از این الیاف در جنگ خلیج فارس موسوم به «طوفان صحرا» نخستین مورد آشکار شده از کاربرد سلاح های غیر کشنده به صورت عملیاتی می باشد. طی این جنگ، الیاف کربنی هادی جریان برق توسط موشکهای کروز علیه تعدادی از نیروگاه ها و پست های توزیع برق در عراق، پرتاب گردیدند. این الیاف که روی این هدفها رها شدند، موجب ایجاد هزاران اتصاد و مدار کوتاه شده و نیروگاه ها را از کار انداختند. پاکسازی این الیاف، به دلیل تعداد بسیار زیادشان، مدتها به طول انجامید و در عمل، این نیروگاه ها، با وجود وارد نشدن آسیب به آنها، تا پایان جنگ وارد مدار برق سراسری عراق نشدند.
ک)ویروس های کامپیوتری: با توجه به استفاده بسیار گسترده از کامپیوتر توسط نیروهای مسلح، وارد آوردن هر گونه صدمه ای به آنها می تواند تأثیر بسیار مخربی داشته باشد. در همین رابطه «پل ولفووتیز»، معاون وزیر دفاع در سیاستگذاری در دولت بوش به ویروسهای کامپیوتری به عنوان سلاح غیر کشنده اشاره کرده است: «اگر شما بتوانید ویروس (میکل آنجلو) را در شبکه کامپیوتری دشمنتان وارد کنید، می تواند تأثیری بسیار مخرب تر از بمب داشته باشد».
در این باره، تکمیل ویروس های کامپیوتری بسیار پیشرفته تری از ویروس «میکل آنجلو» به وسیله دولت آمریکا و یا حتی سایر دولتها، کاملاً محتمل به نظر می رسد. این ویروس ها را می توان به روشهای گوناگون وارد شبکه کامپیوتری دشمن نموده و موجب از کار افتادن آنها شد.
در عین ال، در برخی محافل نظامی آمریکا سخن از قرار دادن ویروس کامپیوتری در حافظه فقط خواندنی ............. کامپیوتر سلاح های جدید و پیشرفته آمریکایی، است. برای این که در صورت تمایل آمریکا، برای نمونه قرار گرفتن آنها در اختیار طرف سوم و یا تغییر سیاستهای کشور خریدار، بتوان ویروس را فعال نموده و سلاح ها را ـ که برخی از آنها مانند هواپیما، تانک و یا کشتی تعداد زیادی کامپیوتر دارند که عملکرد آنها را کنترل می نمایندـ از کار انداخت.
ل) مواد آرام کنند: این مواد در بر گیرنده داروهای مسکن و خواب آور هستند که موجب گیج شدن و یا به خواب رفتن افراد تحت تأثیر آنها، می گردند. ماده اصلی در عملی ساختن این تکنولوژی، «دی متیل سولف اکساید» است که موجب افزایش جذب پوستی به میزان 1000 برابر شده و ماده آرام کننده را به سرعت وارد جریان خون می کند. مهمترین موارد کاربرد این مواد در عملیات نجات گروگانها و کنترل شورش می باشند.
یادآوری این نکته لازم است که علاوه بر تکنولوژی های مورد اشاره در بالا، تکنولوژی های دیگری نیز در این زمینه در دست تحقیق و تکمیل می باشند که از آن میان می توان به تکنولوژی های «تحریک و فریب بصری» و نیز «مواد مختل کننده احترا» اشاره کرد.

تعریف سلاح های غیر کشنده

تعريف سلاح هاى غيرکشنده (ناتوان ساز )عبارتند از:سلاح  های غيرکشنده ناتوان ساز عليه اجزاى سيستم ها، يا توانايى هاى فرد و يا حواس او، براى جلوگيرى از انجام عمليات عادى ،وسايل و يا افراد، بکارگرفته مى شود. اين سلاحها موجب واردآمدن صدمات انسانى، مانند کاهش قدرت ديد، از دست دادن تعادل و يا بروز حالت ﺗﻬوع مى شوند

انواع سلاح های غیر کشنده

سلاح هاى غيرکشنده(با تکنوژی کمتر کشنده) عبارتند از :
ليزرهاى با انرژى کم و متوسط- مهمات اپتيکى  ( منورهاى کور کننده)- مولد پاس الکترومغناطيس- ريز موج- ميکروويو)هاى پر انرژى- اصوات کم تواتر- مواد ترد کننده فلزات- مواد فوق خورنده- مواد ضدحرکت- مواد پليمر- الياف ذغالى- ويروس هاى کامپيوترى و سرانجام مواد آرام ساز و خواب آور.
 
 
.ليزرهاى با انرژى کم و متوسط
تقويت نور بوسيله گسيل القايى تابش پرتوهاى ليزرى، حتى ليزرهاى کم انرژى به سبب واگرايى بسيار کم پرتو آن و در نتيجه تمرکز بالاى انرژى در واحد سطح، مى تواند صدمات کوتاه مدت و يا حتى دائمى به شبکيه چشم و يا تجهيزات حساس اپتيکى الکترواپتيکى وارد سازداز جمله وسایل اپتيکى تانکها و ساير خودروهاى رزمى دشمن.

مهمات اپتيکى(منورهاى کور کننده)

 مهمات ويژه اى هستند که، نورى با شدت روشنايى اشعه ليزر توليد مى کنند و صدماتى مشابه را به شبکيه چشم و يا تجهيزات اپتيکى وارد مى سازند. تأثير آن روى انسان، مشابه موردى است که فردى از  اتاقى کامل تاريک خارج شده و در زير نور شديد و مستقيم خورشيد قرار گيرد و تلاش کند که اطراف خود را ببيند. دو نوع از اين مهمات وجود دارد. يک نوع از آﻧﻬا به تمام جهات پرتو افشانى مى کند و نوع دوم فقط به يک سو پرتو مى افشاند.شيوه کار مهمات همه سويه اين گونه است که ماده منفجره، گازهاى سنگين بى اثر(نئون،آرگون و يا گزنون) را به سختى متراکم و تا چندين هزار درجه داغ مى کند. پلاسماى بسيار داغ حاصله شروع به پرتوافشانى خيلى شديد در طيفى بسيار گسترده، از امواج ماوراء بنفش تا مادون قرمز، مى نمايد.پرتوافشان هاى يکسويه، همانطور که از نام آﻧﻬا پيداست، تنها به يک سمت پرتوافشانى مى کنند و در واقع ليزرهايى يکبار مصرف با پرتو لحظه اى هستند

مولد پاس الکترومغناطيسى

اين مولدها، به عنوان يکى از مهم ترين طرح از طرح هاى تحقيقاتى پيشرفته در زمينه سلاح هاى غيرکشنده بشمار مى روند. در اين مورد، هدف تکميل وسايل کوچکى است که بتوان آﻧﻬا را بوسيله هواپيما و يا موشکهاى کروز حمل نموده و براى از کار انداختن هر وسيله، اعم از کاميون، کشتى، هواپيما، موشک و غيره، با توليد امواج پرقدرت الکترومغناطيسى از آﻧﻬا استفاده کرد..
آزمايشهاى مقدماتى اين سلاح ها در اوايل سال ١٩٩٣ انجام شد. با اينکه به گفته مقامات پنتاگون اين آزمايش ها نشاندهنده مشکلاتى بود، با وجود اين، بنا به اظهار يکى از اعضاى غيرنظامى فعال در اين پروژه، اين آزمايش سبب شد تا صدمات ناخواسته اى به سيستم احتراق و تجهيزات اتومبيلهاى شخصى که در ٣٠٠ مترى محل آزمايش قرار داشتند، وارد شود. اتومبيل ها جزئى از آزمايش نبودند ولى تأثيرات سلاح بر آﻧﻬا دقيقًا همان چيزى بود که آزمايشگران در پى آن هستند.
نوعى از اين سلاح، توسط آزمايشگاه ملى لس آلاموس تکميل شده، دربرگيرنده يک پيچ است که در اطراف يک استوانه مسى پر از مواد منفجره قرار دارد. مجموعه اى از خازن ها نيز وجود دارند که جريان اوليه اى بشدت صدها هزار آمپر- براى ايجاد ميدان مغناطيسى فوق العاده شديد مابين سيم پيچ و استوانه  به مدت بسيار کوتاهى ايجاد مى کنند. به محض ايجاد ميدان مغناطيسى، ماده منفجره عمل نموده و ميدان مغناطيسى را بشدت فشرده مى نمايد .
و در نتيجه يک پالس بسيار کوتاه مدت ولى پر ازقدرت الکترومغناطيسى ايجاد مى شود. نوع ديگرى از اين سلاح توسط نيروى هوايى آمريکا تکميل شده و فرق آن با نمونه پيشين در آن است که مواد منفجره در اطراف سيم پيچ قرار گرفته اند. مطالعه در اين باره براى تکميل مدل کوچکى از آن، براى حمل توسط موشکهاى کروز، در دست  انجام است.

ريز موج (ميکروويو) هاى پرانرژى:

ريزموج ها، امواج راديويى با طول موج بسيار کوتاه هستند
که به سادگى قادر به عبور از هوا بوده و مى توانند سيستم هاى الکترونيکى محافظت نشده را نابود کنند. امواج پرقدرت ميکروويو از راه روزنه ها و آنتن ها قادر به نفوذ به درون محفظه تجهيزات الکترونيکى و از کار انداختن آﻧﻬا هستند.پالس هاى ميکروويو باعث القاى جريان شديد برق و ايجاد حرارت زياد مى شود که به سوختن فيوز و ذوب شدن مدارهاى الکترونيک منجر مى شود. در صحنه عمليات، اين سلاح مانند ميکروويو عمل مى کند. پرتو آن مى تواند از راه آنتن ها و روزنه ها به درونبخش هاى آسيب پذير هواپيما و يا موشک نفوذ کرده و تجهيزات الکترونيکى، سيستم هاى کنترل پرواز، موتور، ناوبرى، مخابرات و يا کنترل سلاح ها را نابود نمايد.

صوت کم تواتر

از مدﺗﻬا پيش، اين نکته که اصوات با فرکانس بسيار کم پايين تر از حد شنوايى انسان و در محدوده فرکانس امواج مغزى در حدود ١٦ هرتز موجب بروز ناراحتى هاى شديد و حتى ﺗﻬوع و بيهوشى در افراد مى گردد، شناخته شده است. اين اصوات به سادگى قادر به عبور از موانع و نفوذ به درون ساختماﻧﻬا و خودروها هستند. از اين اصوات، ميتوان براى نجات گروگاﻧﻬاى، کنترل تظاهرات، سرکوب شورش و نيز براى انجام عمليات روانى استفاده کرد

مواد ترد کننده فلزات

اين مواد، ساختار ملکولى فلزات و آلياژها را تغيير داده و پيوند اتمى ميان آﻧﻬا را بشدت تضعيف مى کنند. آﻧﻬا معمولا  زلال بوده و پس از مصرف، نشانه اى برجاى نمى گذارند و در عمل مى توان از آﻧﻬا عليه هر فلزى استفاده نمود. اين مواد را مى توان با استفاده از قلم هاى نوک نمدى ماژيک، با شيوه اسپرى و يا با کمک قلم مو بکار برد و انواع تند عمل يا کند عمل آن را با توجه به شرايط، مورد استفاده قرار داد.

مواد ترد کننده فلزات

موارد کاربرد اين مواد گسترده بوده و طيف وسيعى از هدفهامانند هواپيماها، کشتى ها، خودروها، قطارها، خطوط راه آهن، پل ها و سازه هاى فلزى ساختماﻧﻬا را دربرمى گيرد. اين مواد، علاوه بر صدمات مهم فيزيکى، داراى آثار روانى آشکارى نيز هستند. به عنوان مثال مى توان وضعيت خلبانى را در نظر آورد که شاهد تأثير مخرب اين مواد، حتى فقط روى يک هواپيما دراسکادرانش باشد. صدمه ديدن حتى فقط يک هواپيما مى تواند به سادگى به زمين گير شدن کل يک اسکادران و يا حتى پايگاه هوايى منجر شود.
 مواد فوق خورنده:
با اينکه مواد بسيار قوى خورنده- از قبيل بازها مانند پراکسيد سديم و
پراکسيدپتاسيم (سودسوزآور و پتاس) که اثرات بسيار خورنده اى بويژه بر مواد آلى دارند و اسيدها مانند فلئورور هيدروژن، که قادر به حل شيشه است و يا مخلوط اسيد کلرئيدريک و اسيد نيتريک (تيزاب سلطانى )که مى تواند فلزاتی مانند طلا و پلاتين را حل کند از مدﺗﻬا پيش شناخته شده اند، با اين حال، به ظاهر نسل جديدى از مواد فوق خورنده با نام مستعار«C+» تکميل شده اند که از قدرت خورندگى بيشترى نسبت به ترکيبات فوق برخوردارند
اين مواد جديد را مى توان براى ايمنى در حمل و استفاده، بصورت ترکيبات دو قسمتى توليد نمود که هر يک از آﻧﻬا به تنهايى  بى خطر و در صورت مخلوط شدن تبديل به يک ماده فوق خورنده مى گردد. از اين مواد مى توان براى تخريب تايرها، تخت کفش ها و صدمه زدن به اسفالت سطح جاده ها، باند فرودگاهها، سقف بامها، و حتى سيستم هاى اپتيکى استفاده کرد. اين ترکيبات را مى توان با شيوه اسپرى، مايع، پودر يا ژل، توسط هواپيما، توپخانه و يا نفر بکار برد. در ترکيب با تکنولوژى ترد کننده فلزات، فوق خورنده ها داراى تأثيرات ويرانگرى بر طيف بسيار وسيعى از هدفها، شامل سلاح ها، خودروها، ساختماﻧﻬا و وسايل مى باشند.
. مواد ضد حرکت
اين مواد دربرگيرنده طيف  وسيعى از مواد فوق روان کننده است. آﻧﻬا سطوح را تا آن اندازه لغزنده مى کنند، که حرکت و يا توقف غيرممکن گردد. هدف مورد نظر براى استفاده ازاين مواد؛ باندهاى پرواز و فرود هواپيما، خياباﻧﻬا و پياده روها، خطوط راه آهن، جاده ها و غيره است يکى از موارد کاربرد بسيار جالب اين مواد؛ در سرکوب شورشها مى باشد.تکنولوژى مواد ضد حرکت امروزه موجود است؛ هر چند که از آن براى اين منظور استفاده نمى شود.چون اين مواد در برابر حرارت و شرايط جوى بسيار حساس هستند، بايد براى استفاده در هر مورد، بطور ويژه ﺗﻬيه شود تا تأثير و کارآيى به حداکثر برسد

مواد پليمر

- از اين مواد مى توان عليه سلاح ها، تجهيزات، وسايل و يا تأسيسات استفاده کرد تا با اين شيوه، مانع از استفاده از آﻧﻬا گرديد. اين مواد را مى توان بوسيله هواپيما و يا با گلوله هاى توپخانه و يا خمپاره، روى هدف پاشيد و باعث آلوده ساختن قسمت هاى داخلى موتورهاى جت، سيستم هاى خنک کننده دستگاههاى مولد نيرو، تجهيزات ارتباطى و يا تاسيسات گرديد. در ضمن اين مواد را  می توان به صورت چسب هاى فوق العاده قوى عليه نفرات بکار برد تا افراد را تقريبًا به هر چيزى که آن را لمس کنند، بچسباند.
 

نحوه مقابله با بمب های گرافیتی

 1- عبور کابل های برق مراکزحیاتی و حساس از زیر زمین
2-پوشاندن تجهیزات الکتریکی و الکترونیکی به لایه عایق از جنس پارچه های ریز بافت و نسوز
3-نصب فیوزهای بسیار حساس به منظور قطع سریع جریان برق و جلوگیری از بروز صدمات شدید به سامانه
4-پوشاندن محل اتصال کابل ها توسط خمیر یا لاک مقاوم
5-عایق سازی و نفوذ ناپذیری تابلوهای برق و استفاده از هواکش با صافی مناسب جهت تهویه هوا
نحوه مقابله با بمب های گرافیتی
 6- قراردادن تجهیزات گران قیمت و حساس الکترونیکی و الکتریکی در محل هایی با تعبیه درب های مضاعف و درزگیری دقیق آنها
7-ایجاد جریان شدید به خارج از محل استقرار تجهیزات حساس جهت راندن یا مانع از نفوذ الیاف یا پودر گرافیت شدن
8-قطع جریان شدید برق پس از به صدا در آمدن آژیر خطر حمله هوایی
9-ایجاد مراکز مشابه و متعد موازی به منظور فراهم آوردن ادامه فعالیت در صورتی که یک یا چند مرکز مورد حمله قرارگیرند
10-پوشاندن مجرای تنفسی با هر وسیله ممکن
11-بسته نگهداشتن درب و پنجره های ساختمان اداری، مسکونی و محل های نگهداری تجهیزات حساس الکترونیکی

الياف ذغالى هادى جريان برق

 استفاده از اين الياف در جنگ خليج فارس موسوم به طوفان  صحرا نخستين مورد آشکار شده از کاربرد سلاح هاى غيرکشنده بصورت عملياتى مى باشد. طى اين جنگ، الياف کربنى هادى جريان برق توسط موشکهاى کروز عليه تعدادى از نيروگاهها و پست هاى توزيع برق در عراق، پرتاب گرديدند. اين الياف که روى اين هدفها رها شدند، موجب ايجاد هزاران اتصال و مدار کوتاه شده و نيروگاهها را از کار انداختند. پاکسازى اين الياف، بدليل تعداد بسيار زيادشان، مدﺗﻬا بطول انجاميد و در عمل، اين نيروگاهها، با وجود وارد نشدن آسيب به آﻧﻬا، تا پايان جنگ وارد مدار برق سراسرى عراق نشدند
ویروس های کامپیوتری:
با توجه به استفاده بسيار گسترده از کامپيوتر توسط نيروهاى مسلح،وارد آوردن هر گونه صدمه اى به آﻧﻬا مى تواند تأثير بسيار مخربى داشته باشد. در همين رابطه پل ولفووتيز معاون وزير دفاع در سياستگذارى در دولت بوش به ويروسهاى کامپيوترى به عنوان سلاح ، غیر کشنده را در شبکه کامپيوترى دشمنتان وارد کنيد، مى توانيد تأثيرى بسيار مخرب تر از بمب داشته باشد.
 
 
 
جنگ سایبری:
جنگ سایبری : به نوعی از نبرد اطلاق می‌گردد که طرفین جنگ در آن از رایانه و شبکه‌های رایانه‌ای (به خصوص شبکه اینترنت) به عنوان ابزار استفاده کرده و نبرد را در فضای  مجازی جاری می‌سازند
برخی حوزه‌ی مجازی را پنجمین حوزه از نبرد می‌دانند. تحلیل‌گران نظامی، حوزه‌ی مجازی را به عنوان یک دامنه‌ی جدید در حوزه‌ی جنگ به رسمیت شناخته‌اند که اهمیت آن در حال حاضر در حال فزونی گرفتن از سایر حوزه‌هاست. وجود نداشتن قوانین بین‌المللی باعث شده که هر کشوری به خود اجازه دهد تا برضد کشور دیگر وارد جنگ مجازی شود
فضای مجازی فضایی است که قوانین خاص خود را دارد. امروزه تهدیدها در قالب شبکه‌های رایانه‌ای و مخابراتی رو به افزایش است. بخش‌های کلیدی اقتصاد تمامی کشورها در حال حاضر، از جمله امکانات دولتی و خصوصی، بانک‌داری و امور مالی، حمل‌ونقل، تولید، پزشکی، آموزش و پرورش و دولت، همگی برای انجام عملیات روزانه وابسته به رایانه هستند. فضای مجازی ابزاری برای قدرت و ثروت است.
جنگ مجازی اشاره به درگیری‌ها در فضای مجازی با اهداف سیاسی و ایدئولوژیک دارد .
جنگ مجازی به «اقدام‌های انجام شده توسط دولت یک کشور و سایر افراد به منظور نفوذ در رایانه‌ها و شبکه‌های سایر کشورها جهت اقدام‌های تخریب و آسیب اشاره دارد که این روش از راه روش‌های الکترونیکی صورت می‌گیرد.» کشورهایی با فناوری و متخصصان عقب مانده از قافله‌ی جهانی، بازنده‌ی جنگ مجازی هستند. این جنگ می‌تواند اقتصاد را فلج کند، موجب درگیری‌هایی در داخل و خارج کشورها گردد و بهره‌وری نیروی نظامی را کاهش دهد. هدف از حمله‌ی سایبری، دست‌یابی به اطلاعات سایر کشورها، ایجاد وقفه در تجارت و یا ایجاد خدشه در زیر ساخت‌ها مانند: آب، برق، حمل‌و‌نقل و» به نحوی که هزینه‌های اقتصادی را افزایش دهند.

مواد آرام کننده

اين مواد دربرگيرنده داروهاى مسکن و خواب آور هستند که موجب گيج شدن و يا به خواب رفتن افراد تحت تأثير آﻧﻬا، مى گردند. ماده اصلى در عملى ساختن اين تکنولوژی دى متيل سولف اکسايد است که موجب افزايش جذب پوستى به ميزان ١٠٠٠ برابر شده و ماده آرام کننده را به سرعت وارد جريان خون مى کند. مهم ترين موارد کاربرد اين مواد در عمليات نجات گروگاﻧﻬا و کنترل شورش مى باشند

باتوم و شوکرالكتريكي ( shocker )

شوكر ( shocker )
امروزه نیروهای پلیس و امنیتی ، تجهیزات و تسلیحات جدیدتر و کارآمدتری برای مقابله با تبهکاران و دستگیر کردن آنها در اختیار دارند .از جمله این تجهیزات شوک دهنده ها یا همان باتومهای برقی هستند که می توانند تأثیر بسزایی در خاموش کردن شورشها و از پای درآوردن موقت شورشیان و تبهکاران داشته باشند.در این مقاله با اصول عملکردی این نوع سلاحها بیشتر آشنا خواهیم شد :
سیستم الکتریکی بدن انسان
همه ما الکتریسیته را یک عامل مضر برای بدنمان میدانیم.اگر صاعقه به کسی برخورد کند یا کسی دستش را به داخل یک پریز برق فرو ببرد،جریان برق ممکن است باعث فلج یا کشته شدن وی گردد.اما جریان الکتریسیته با توان و ولتاژ پائین تر برای بدن ما بی ضرر است.در واقع ، این نوع جریان برای بدن ما لازم و ضروری است.وجود جریان الکتریسیته در بدن ما ، برای انجام هرکاری ضروری است.
وقتی میخواهید یک ساندویچ درست کنید،مغز شما یک پیام الکتریکی به یک سلول عصبی میفرستد که این پیام سپس به ماهیچه های دست شما منتقل میشود.سیگنال الکتریکی به سلول عصبی میگوید که یک پیام نوترونی به سلولهای ماهیچه بفرستد و بدین ترتیب ،ماهیچه ها در جهت مناسب برای قرار دادن ساندویچ روی هم حرکت میکند.وقتی ساندویچ را گاز میزنید ، دهان شما سیگنال به مغزتان میفرستد که مزه آنرا به شما میگوید.
بدین ترتیب ، اجزای مختلف بدن از نیروی الکتریسیته برای برقراری ارتباط با دیگران استفاده میکند.این در واقع مثل یک سیستم تلفن یا اینترنت عمل میکند.اولگوهای ویژه الکتریسیته از طریق خطوط منتقل میشوند تا پیامها را منتقل کنند.

برهم زدن سیستم بدن

ایده اصلی بکار رفته در یک سلاح شوک دهنده این است که این سیستم ارتباط را مختل کند.شوک دهنده ها یک بار الکتریکی با ولتاژ بالا و آمپر پائین ایجاد میکنند.در واقع این بار الکتریکی دارای فشار بالا و شدت جریان پائین میباشد.وقتی شما شوک دهنده را بطرف یک مهاجم میگیرید و ماشه آنرا میکشید ، این جریان وارد بدن مهاجم میشود این بار که با شدت 3 میلی آمپر جریان دارد ، به اندازه کافی قوی نیست که بتواند به بدن انسان صدمه ای بزند ف مگر اینکه برای دوره زمانی طولانی به طرف فرد شلیک شود.
 
 
شوک دهنده مقدار زیادی اطلاعات گیج کننده را به بدن فرد مهاجم میفرستد ، اما در واقع آنچه اتفاق می افتد از این قرار است :
بار الکتریکی با سیگنالهای الکتریکی ارسالی از مغز مهاجم ترکیب میشود .این مثل افزودن یک جریان خارجی به خطوط تلفن است.
سیگنال اصلی با نویزهای گوناگونی ترکیب میشود و عمل بازخوانی پیام را بسیار مشکل مینماید.وقتی این خطوط ارتباطی به سمت پائین حرکت میکنند ، دیگر فرد مهاجم کنترلی روی ماهیچه هایش نخواهد داشت و ممکن است بطور موقت فلج شود.
این جریان الکتریکی ممکن است بوسیله یک فرکانس پالسی تولید شود که خود سیگنالهای الکتریکی بدن را تقلید میکند.در این حالت ، جریان الکتریکی ارسالی از طریق عصبها ، از ماهیچه ها میخواهد که حجم زیادی از کار را در یک دوره کوتاه انجام دهند.اما این سیگنال ، فرمان هیچگونه حرکت خاصی را در بر ندارد .این امر باعث میشود ذخایر انرژی فرد مهاجم تحلیل رود و وی بقدری ضعیف شود که نتواند حرکت کند.از سوی دیگر ، با توجه به اینکه سلولهای عصبی و ماهیچه ها در تمام سطح بدن وجود دارند ، مهم نیست شوک دهنده را به کدام نقطه از بدن میزنید.
شوک دهنده استاندارد
شوک دهنده های متعارف ، طرحی بسیار ساده دارند .آنها به اندازه یک چراغ قوه هستند و معمولا با باطریهای 9 ولتی کار میکنند.این باطریها جریان الکتریسیته را به یک مدار متشکل از اجزای الکتریکی مختلف ارسال میکنند. این مدار از چند ترانسفورماتور تشکیل شده است که ولتاژ را افزایش ( معمولا بین 20000 تا 150000 ولت ) و قدرت را کاهش میدهند .این مدار همچنین یک نوسانگر دارد که به جریان ،حالت نوسانی میدهد تا یک الگوی پالسی ویژه از الکتریسیته ایجاد شود.این جریان یک خازن را شارژ میکند .خازن نیز یک بار الکتریکی درست کرده و به الکترودهای انتهای مدار میفرستد.الکترودها دو صفحه فلزی رسانا هستند که روی مدار نصب شده اند و بین آنها فاصله وجود دارد .از آنجا که الکترودها در امتداد مدار نصب شده اند ، بین آنها اختلاف ولتاژ بالائی وجود دارد.اگر فاصله بین دو الکترود را با یک رسانا (مثلا بدن فرد مهاجم ) بپوشانید ، پالسهای الکتریکی سعی میکنند از یک الکترود به الکترود دیگر منتقل شوند و در نتیجه ، جریان الکتریسیته وارد سیستم عصبی فرد میشود.

الکترودهای بیشتر

امروزه بیشتر انواع شوک دهنده ها دو جفت الکترود دارند؛یک جفت درونی و یک جفت بیرونی دارند.جفت بیرونی ، الکترودهای بار ( Charge Electrodes ) در فاصله بیشتری از هم قرار دارندو بنابراین جریان وقتی جاری میشود که یک رسانا بین آن دو قرار بگیرد.اگر جریان نتواند بین این دو الکترود جاری شود ، به جفت درونی یا الکترودهای آزمایشی ( Test Electrodes ) منتقل میشود .این الکترودها بقدری به هم نزدیک هستند که جریان الکتریسیته میتواند بین آنها جاری شود.جریان در حال حرکت ، ذرات هوا را در شکاف بین دو الکترود یونیزه میکند و یک جرقه با صدای خاصی ایجاد میکند.این جرقه معمولا به عنوان یک عامل بازدارنده استفاده میشود:وقتی مهاجم جرقه را میبیند و صدا را میشنود ،متوجه میشود که شما مسلح هستید.برخی از شوک دهنده ها از عامل هیجان بجای هشدار استفاده میکنند.این نمونه ها به شکل چتر ، چراغ قوه یا دیگر اشیاء دارای کاربرد روزانه دارند ، در می آیند و مهاجمان را غافلگیر میکنند.این نوع شوک دهنده ها معمولا توسط برخی شهروندان خاص استفاده میشوند، چونکه کوچک هستند و استفاده از آنها بسیار ساده است.اما نیروهای پلیس و امنیتی معمولا از شوک دهنده های پیچیده تر با برد بیشتر استفاده میکنند

شوک دهنده پرتابی

یک نوع معمول شوک دهنده ها ، انواع پرتابی (Taser Gun ) هستند.این نوع شوک دهنده ها بر اساس همان اصول بکار رفته در شوک دهنده های معمولی کار میکنند و فقط دو الکترود شارژ آنها به یک قسمت خاص وصل نیستند .این الکترودها در انتهای دو سیم رسانای بلند قرار دارند که به مدار الکتریکی شوک دهنده وصل میشوند.با کشیدن ماشه ، یک کارتریج گاز فشرده در داخل شوک دهنده باز میشود .گاز در حال انتشار ، فشاری را در پشت الکترودها ایجاد میکند و آنها را به جلو پرتاب مینماید.
این الکترودها دو گیره کوچک دارند که به لباس مهاجم وصل میشود.وقتی الکترودها وصل میشوند، جریان از طریق سیمها به بدن مهاجم منتقل میشوند و به همان روش قبلی وی را از پای در می آورد.برتری عمده این طرح ، در دور برد تر بودن آن است (برد آن 4 تا 6 متر میباشد ) و نقطه ضعیفی که دارد نیز این است که تنها یک بار میتوان با آن شلیک کرد،چرا که پس از هر بار شلیک باید سیم را جمع کرد و دوباره در محل قرار دهید و یک کارتریج گاز جدید بگذارید.البته در صورت از دست رفتن هدف ،میتوان زا تیزرهایی مانند شوک دهنده های قبلی استفاده کرد.
شوک دهنده های پرتابی یک سامانه تشخیص شلیک کننده نیز دارند.وقتی یک پلیس الکترودها را شلیک میکند ، چندین شیئ به اندازه آبنبات همراه آن پرتاب میشود که نشان میدهد چه کسی و در چه جهتی شلیک کرده است.برخی از این انواع ، یک رایانه نیز دارند که زمان و تعداد شلیکها را ثبت میکند.

شوک دهنده مایع

شوک دهنده ها یک نمونه دیگر نیز دارند که تا حدودی دور برد تر است.و با نام شوک دهنده مایع شناخته میشود .تنها فرق این نوع شوک دهنده با شوک دهنده های پرتابی در این است که برای ارسال جریان الکتریسیته از یک جریان مایع استفاده میکنند و نه سیم .
این نوع شوک دهنده ها دارای یک مخزن هستند که یک ماده بسیار رسانا ( مخلوطی از آب ، نمک و دیگر مواد رسانا ) را در بر دارد .وقتی ماشه کشیده میشود، جریان الکتریسیته از اسلحه شروع شده و با گرفتن رد مواد مایع به مهاجم منتقل میشود.این سلاحها دارای برد بیشتری هستند و آنها را به دفعات میتوان استفاده کرد.اما شوک دهنده های مایع معمولا حجیم و سنگین هستند و گاهی نیز مخزن مایع آنها روی یک وسیله نقلیه سوار میشود.
شوک دهنده ها روز بروز کاربرد گسترده تری پیدا میکنند.با این نوع سلاحها میتوان افراد جانی و تبهکار را از پای در آورد بدون اینکه به افراد دیگر صدمه ای برسد و این برتری عمده آنها نسبت به سلاحهای گرم میباشد.

تونفا

یک جفت تونفای چوبی
تونفا (به چینی: )، (به اوکیناوایی به پین‌یین: guǎi) که با نام‌های تونگ‌فا یا تویفا نیز شناخته می‌شود جنگ‌افزاری اوکیناوایی است. این جنگ‌افزار یک چوب با طول حدود ۱۵ تا ۲۰ اینچ است که دسته‌ای کوچک بطور عمود بر آن قرار دارد.[۱] معمولاً با چوب درخت بلوط قرمز و بصورت جفتی ساخته می‌شود. در هنرهای رزمی تایلند نیز جنگ‌افزاری با نام کرابی کرابونگ وجود دارد که شبیه به تونفاست.
 

تاریخچه

درباره اینکه تونفا در کجا و چگونه بوجود آمده‌است تردید وجود دارد اما عقیده کلی بر این است که در چین یا اندوزی بوجود آمده و به جزیره اوکیناوا را یافته‌است. چینی‌ها معتقدند که تونفا از عصایی که برای کمک به راه رفتن زیر بغل خود می‌گذاشته‌اند به وجود آمده‌است. اما در افسانه‌های محلی اوکیناوا آمده‌است که در دوران شاه شوشین که از پادشاهان ریوکیو بود برای تبثیت وضعیت کشور پس از جنگ‌های داخلی گذشته، تمرین هنرهای رزمی ممنوع شد. همین ممنوعیت باعث گرایش به بوجود آمدن جنگ‌افزارهای نامتعارف از وسایل کشاورزی برای دفاع شخصی شد. در همین راستا گفته می‌شود که تونفا، از دسته‌ای چوبی که در آسیاب‌های دستی کوچک برای آرد کردن غلات از آن استفاده می‌شده بوجود آمده‌است.
در دهه ۱۹۶۰ با افزایش گرایش به شناخت هنرهای رزمی در جهان، سازمان‌های اجرایی قانون در جهان به برتری‌های تاکتیکی تونفا بر باتوم پی بردند. از آن زمان به بعد، استفاده از تونفا در نیروهای پلیس سرتاسر جهان گسترش یافت که مدل‌هایی از آن همچون خانواده TR-24 و خانواده PR-24 نیز در میان این سازمان‌ها شناخته‌شده هستند. این مسئله باعث تعجب خواهد شد که بدانیم نیروهای شهربانی ژاپن در دوره‌های بسیار دور از این جنگ‌افزار برای حفظ امنیت شهرها استفاده می‌کرده‌اند. از تونفا حتی برای دفاع در برابر شمشیر سامورایی (کاتانا) نیز می‌توان بهره برد.

دلایل استفاده در نیروهای پلیس

یک پلیس آلمانی که تونفا در دست دارد
از مزیت‌های تونفا که باعث شده نیروهای پلیس جهان آنرا بر باتوم ساده ترجیح دهند می‌توان موارد زیر را برشمرد
    تعداد بسیار بیشتری تکنیک دفاعی و چرخشی نسبت به باتوم ساده دارد.
    وجود دسته در تونفا باعث نگهداری محکم جنگ‌افزار شده و نمی‌توان آنرا به سادگی باتوم ساده از چنگ صاحب آن ربود.
    وجود دسته باعث می‌شود که در اثر ضربه از دست جدا نشود.
    می‌توان با آن ضربه‌های محکمتری نسبت به باتوم ساده وارد کرد.
    به خاطر ساختار طراحی آن، بیشتر از آن که یک جنگ‌افزار تهاجمی باشد یک جنگ‌افزار دفاعی است و همین مسئله باعث می‌شود که به جای استفاده غیرکنترل‌شده از آن همچون یک چماق، بصورت هدفدار و کنترل‌شده آنرا به کار برد. همچنین حالت دفاعی آن تصویری بهتر از باتوم در ذهن جامعه ایجاد می‌کند.
البته در برابر این مزایا، معایبی نیز به همراه دارد، از جمله اینکه:
    افسران پلیس برای فهم کامل مزایای آن به آموزش بیشتری نسبت به باتوم ساده نیاز دارند.
    دسته آن وزنش را نسبت به باتوم ساده افزایش می‌دهد.
    هنگام استفاده از تونفا بصورت باتوم، کارآیی آن از باتوم ساده کمتر می‌شود.

تکنیک‌ها

فردی با یک جفت تونفا در دست
تونفا می‌تواند از دسته کوچک عمودی آن و یا از دسته روی بدنه گرفته شود. در هنگام گرفتن دسته کوچک آن، خود چوب از دست و بازو محافظت کرده و برآمدگی انتهای دسته کوچک نیز از انگشتان دست محافظت می‌کند. با گرفتن انتهای آن می‌توان از آن برای ضربه با دسته کوچک و یا استفاده از دسته کوچک به مانند قلاب برای بیرون کشیدن سلاح حریف از دستش استفاده کرد. در هنگام حمله می‌توان چوب را حول محور دسته کوچک چرخاند و به هدف ضربه زد. شخص با این چرخاندن می‌تواند فضای زیادی را پوشش دهد. همچنین شخص چه دسته را گرفته باشد و چه دسته روی چوب، می‌تواند با برآمدگی انتهای دسته کوچک نیز ضربه بزند. با نوک چوب تونفا نیز می‌توان به حریف زد. با گرفتن انتها و ابتدای چوب می‌توان به عنوان دفاع ضربه‌گیر و یا تکنیک‌های قفل و یا شکستن استفاده کرد. معمولاً از تونفا بصورت جفتی (در هر دست یکی) استفاده می‌کنند. برخلاف باتوم پلیس که تنها از یکی می‌شود استفاده می‌کرد. از آنجاییکه تونفا را در حالت‌های مختلفی می‌توان در دست گرفت، یکی از مباحث آموزشی آن تغییر سریع نحوه بدست گرفتن آن است. این تکنیک‌ها نیازمند چابکی فراوان دست هستند.
همچون بیشتر سلاح‌های مکتب رزمی اوکیناوا، بیشتر تکنیک‌ها و حالات ایستادن تونفا از کاراته آمده و در کاراته وجود دارد. آموزش تونفا در سبک‌هایی از کاراته که سلاح نیز در آن‌ها آموزش داده می‌شود وجود دارد همچون گوجوریو و شوری‌ریو.
دردسرهای شوکر و اسپری اشک آور برای زنان
اگر دنبال دریافت این وسایل هستید و در گروه شغل های گفته شده هم جا می گیرید، بدانید که نیروی انتظامی تنها مرجعی است که می توانید مجوز دریافت این تجهیزات را از آن دریافت کنید؛

فروشندگان اینترنتی کلاهبردارند

  نیروی انتظامی شرایطی را برای دریافت قانونی تجهیزات دفاع شخصی اعلام کرده است و با کسانی که به صورت غیرمجاز این تجهیزات را دریافت کنند برخورد می کند. به گفته مسئولان، خریدارانی که بدون مجوز این وسایل را از فروشندگان غیرمجاز دریافت می کنند با مجازات سنگینی روبه رو می شوند. این در حالی است که هر چند وقت یک بار، خبری از تهدید جان برخی از هم وطنان مان با سلاح های سرد و گرم غیرقانونی به گوش می رسد.
 سرهنگ سیفیان، رئیس مرکز انتظام پلیس پیشگیری، ضمن هشدار به کسانی که این تجهیزات را از فروشندگان ناشناس اینترنتی خریداری می کنند، از شناسایی گروهی از این فروشندگان غیرمجاز خبر می دهد و در مورد برخی شرکت های متخلف می گوید:« به تازگی شرکت هایی مانند ناجی فتح مرصاد، حافظین قائم موعود، رعد آفرینان شهر، ایمن سراج فرهنگ، ناجی گستر جم و بهپویان پوشش پارسیان با فعالیت غیرقانونی در اینترنت اقدام به فروش تجهیزات دفاع شخصی می کنند. این شرکت ها با صدور مجوزهای تقلبی اقدام به فروش اینترنتی کرده و مدعی هستند که با این کارت ها می توان در محدوده طرح ترافیک نیز تردد کرد که این اقدام فریب هموطنان است.» اما رئیس پلیس پیشگیری نیروی انتظامی تهران هم ادعای این فروشندگان را رد می کند و می گوید، تجهیزات دفاع شخصی مانند افشانه ها و شوک دهنده های الکتریکی جزء سلاح های سرد محسوب می شوند و پلیس با دارندگان غیر مجاز این تجهیزات به صورت جدی برخورد می کند. «سرهنگ محسن خانچرلی» تاکید می کند، اجازه فروش اینگونه تجهیزات دفاعی به پلیس پیشگیری نیروی انتظامی واگذار شده و هیچ سازمان و ارگان دیگری حق صدور و توزیع تجهیزات دفاع شخصی را در سطح کشور ندارد.

غیرقانونی بخرید زندانی می شوید

 ۲ تا ۵ سال حبس و مجازات نقدی، تنها بخشی از مجازاتی است که برای نگهداری، فروش، حمل، استفاده یا هر نوع معامله غیرقانونی دیگری با وسیله های دفاع شخصی درنظر گرفته شده است، زیرا از نظر قانونی، این تجهیزات در گروه سلاح های سرد قرار می گیرند؛ سرهنگ سیفیان هم در این مورد می گویند: «درقانون تشدید مجازات قاچاق سلاح و مهمات مصوب سال ۱۳۵۰، انواع افشانه های اشک آوری گازی مانند تهوع آور، خواب آور و بیهوش کننده که موج اخلال در تنفس کوتاه و بلندمدت می شود و انواع شوکرهای الکتریکی که منجر به اخلال عصبی شوند جزو سلاح سرد و شکاری محسوب شده و شامل مجازات های این قانون می شوند.» رئیس مرکز انتظامی پلیس پیشگیری اعلام می کند:«هرگونه حمل، استفاده و نگهداری از اینگونه تجهیزات ممنوعیت غیرقانونی دارد و استفاده کننده غیرمجاز مانند مصادیق استفاده کننده از سلاح سرد محاکمه و مجازات می شوند و استفاده کنندگان از گازهای اشک آور علاوه بر جزای نقدی به جزای کیفری نیز محکوم می شوند

کمی بیشتر مراقب باشید

 تنها مروری بر صفحات حوادث روزنامه ها کافی است تا کمی محتاط تر شوید و بیشتر به فکر جان و مال تان باشید. اگر شرایط شغلی شما، خطرات جدی ای را متوجه تان کند، می توانید روی حمایت نیروی انتظامی حساب کرده و برای حفظ امنیت خودتان چنین تجهیزاتی را دریافت کنید. اما اگر هم شرایط لازم برای گرفتن مجوز یا تمایلی به نگهداری سلاح های سرد را ندارید، باز هم ناامید نشوید. هنوز هم هزار و یک راه برای داشتن یک زندگی امن وجود دارد. بد نیست کمی بدن تان را ورزیده تر کنید و چند جلسه ای از یک استاد، فنون دفاع شخصی را یاد بگیرید. پلیس ضامن امنیت شماست اما در بسیاری از مواقع، شما می توانید با کمی محافظه کاری و تکیه بر توانایی های خودتان از خطر دور شوید. یادتان نرود که استفاده از وسایل دفاع شخصی، آن هم بدون مجور، نه تنها کمکی به امنیت شما نمی کند، بلکه می تواند یک عمر پشیمانی و محکومیت های قضایی را به همراه بیاورد.
 ● شما واجد شرایط هستید؟
 درست است که نیروی انتظامی به کسانی که به خاطر حفظ جان و مال شان نیازمند دریافت تجهیزات دفاع شخصی باشند، مجوز این اقدام را می دهد اما دریافت این وسایل، کار ساده ای نیست. اگر شما در گروه طلافروش ها، صراف ها، متصدیان جایگاه های عرضه سوخت، جامعه پزشکان، کانون وکلا و رانندگان وسایل نقلیه درون و برون شهری تحت نظارت اتحادیه مربوطه باشید، یا جزو فروشندگان سلاح، مهمات و متصدیان داروخانه های شبانه روزی به حساب بیایید، می توانید با دریافت مدارکی از موسسات گفته شده مجوز حمل و نگهداری این تجهیزات را دریافت کنید. گذشته از صاحبان این مشاغل، خبرنگاران هم می توانند با دریافت مجوز از اداره ارشاد اسلامی استان خود برای دریافت این تجهیزات اقدام کنند.
اگر دنبال دریافت این وسایل هستید و در گروه شغل های گفته شده هم جا می گیرید، بدانید که نیروی انتظامی تنها مرجعی است که می توانید مجوز دریافت این تجهیزات را از آن دریافت کنید؛ پس به دام فروشندگان غیرقانونی نیفتید و برای خودتان دردسر درست نکنید. اگر شما در یکی از گروه های گفته شده باشید و سن تان از ۱۸ سالگی گذشته باشد، می توانید با داشتن برخی شرایط دیگر چنین مجوزی را دریافت کنید. از نظر نیروی انتظامی، برای دریافت این سلاح ها، باید ثابت کنید جان تان با تهدیداتی روبه روست یا ممکن است از نظر مالی با تهدید هایی روبه رو باشید. در ضمن دریافت کنندگان این تجهیزات باید سلامت جسمی و روانی و توانایی به کارگیری این تجهیزات را هم داشته باشند. البته برای دریافت این تجهیزات، نداشتن سوء پیشینه و فساد اخلاقی هم لازم است و باید چنین موضوعاتی با استعلام از پلیس امنیت اثبات شود. پس بهتر است اگر جان و مال تان با خطر جدی روبه روست، برای دریافت این وسایل اقدام کنید و بدون داشتن دلایل محکم، از این هفت خان رستم نگذرید.
می دانید چه می خرید؟
 شما هم از آن دسته آدم هایی هستید که می گویید به کسی نمی شود اطمینان کرد و دلتان می خواهد بدون آنکه کسی خبردار شود، یک اسپری فلفل در کیف تان بگذارید و تا زمانی که جان تان تهدید نشود، سراغش نروید؟ اما شاید ندانید همین اسپری کوچکی که به قیمت چند هزار تومان خریده اید، می تواند چه فاجعه ای بیافریند. مسئولان می گویند، اسپری های خارجی که از بازار غیرمجاز خریده می شوند، برای استفاده و حفاظت در برابر حیوانات وحشی ساخته شده اند و چون دارای دوز بالای شیمیایی هستند، می توانند موجب نابینا کردن فرد و سوختگی پوست او شوند.
 استفاده غیرمجاز از این تجهیزات می تواند صدمه های جدی ای را برای فرد مقابل به همراه بیاورد و این صاحب تجهیزات است که باید تاوان مالی و قانونی این آسیب ها را بپردازد، درحالی که مسئولان می گویند، اگر به خاطر شرایط تان بتوانید این تجهیزات را به صورت قانونی دریافت کنید، می توانید از بیمه آنها هم بهره مند شوید و بدون نگرانی از حوادث احتمالی، تنها از آنها برای بالا بردن امنیت تان استفاده کنید.
  ● چاره اصلی چیست؟
 درست است که نیروی انتظامی تصمیم گرفته است برای حفظ امنیت برخی از اصناف، آنها را به سلاح های سرد مجاز و غیرکشنده مسلح کند، اما نباید فراموش کنیم که این نهاد، وظیفه حفظ امنیت تک تک شهروندان را برعهده دارد. مرور دوباره اتفاقات اخیر کافی است تا یادمان بیفتد که دلیلی برای اقدام شخصی وجود ندارد و قرار داشتن این تجهیزات در دست آدم های آموزش ندیده، تنها اوضاع را بحرانی تر می کند.

مقایسه توان نظامی ایران و آمریکا

طبق آخرین آمار سرویس اطلاعاتی آمریکا (CIA)، ایالات متحده آمریکا با در اختیار داشتن 48 درصد بودجه نظامی جهان در صدر بزرگترین کشورهای نظامی جهان قرار دارد. این درحالیست که طبق همین آمار، ایران تنها 5 دهم درصد بودجه نظامی جهان را به خود اختصاص داده است.
در این یادداشت برآنیم که اولاً با مقایسه توان نظامی ایران و آمریکا و ثانیاً با تکیه بر نظر سنجی اخیر شورای روابط خارجی (Foreign policy) و مرکز امنیتی آمریکا در مورد وضعیت نظامی آمریکا به تحلیل و بررسی توان نظامی این دو کشور بپردازیم.
کشور آمریکا با جمعیتی بالغ بر 304 میلیون نفر، تولید ناخالص ملی 14 تریلیون دلاری و بودجه سالانه نظامی 711 میلیارد دلاری و در اختیار داشتن 2.5 میلیون نفر نیروی نظامی (1.5 میلیون نفر در حال خدمت و یک میلیون به عنوان نیروی ذخیره) بزرگترین قدرت نظامی جهان محسوب می شود.
در مقابل کشور ایران با جمعیتی بالغ بر 70 میلیون نفر، تولید ناخالص ملی 750 میلیارد دلاری و بودجه سالانه نظامی 7 میلیارد دلاری و 895 هزار نفر نیروی نظامی (545 هزار نفر در حال خدمت و 350 هزار نفر نیرو به عنوان ذخیره) یکی از بزرگترین کشورهای نظامی خاورمیانه می باشد.
در این بخش توان نظامی ایران و آمریکا را در چهار بخش تجهیزات نیروی زمینی، نیروی دریایی، نیروی هوائی و تسلیحات هسته ای مقایسه می کنیم.

نیروی زمینی

نوع تجهیزات
آمریکا
ایران
تانک
8023
1613
ماشینهای شناسایی
348
35
ماشینهای زرهی جنگی
6719
610
نفربر
21242
640
توپخانه
8041
8196
بالگرد
5425
311
اگر چه نیروی زمینی آمریکا به لحاظ تجهیزات و امکانات از برتری نسبی نسبت به ایران برخوردار است. با این وجود این نکته را نباید نادیده گرفت که نیروی زمینی آمریکا به نقل از منبع اطلاعاتی خود آمریکا در باتلاق عراق و افغانستان گیر کرده اند.
در نگاهی به سیر تاریخی و جغرافیایی سیاسی آمریکا، قرار گرفتن آمریکا در بین دو اقیانوس اطلس و آرام و عدم وجود تهدید از جانب دو همسایه شمال و جنوب خود (کانادا و مکزیک)، بیشتر تمرکز توان نظامی آمریکا بر روی نیروی دریایی بوده تا نیروی زمینی.
به همین منظور ایالات متحده شاهد ضعف در عملکرد نیروی زمینی خود در جنگ عراق و افغانستان بوده است. در کنار موارد اشاره شده تجربه ای 8 ساله جنگ ایران و عراق که بیشتر تمرکز آن بر روی جنگ زمینی معطوف شده بود تجربه ای گرانبهایی را در اختیار نیروی زمینی ایران قرار داده است.
 
 
 

نیروی دریایی

نوع تجهیزات
آمریکا
ایران
زیر دریایی
71
6
ناو جنگی
106
5
قایق تندرو
157
320
ناوجنگی مین گذار
9
5
شناور خاکی و آبی
490
21
نیرویی دریایی آمریکا با در اختیار داشتن ناوها و کشتی های جنگی پیشرفته بعنوان قدرت برتر دریایی در خلیج فارس مطرح است. اما نکته قابل تاملی که باعث نگرانی فرماندهان نیروی دریایی آمریکا شده است، قدرت قایق های تندرو نیروی دریایی ایران است. این فرماندهان اذعان کردند که در رزمایش شبیه سازی شده ای که به همین منظور انجام شده است قایق های تندرو ایران می توانند در عرض 5 الی 10 دقیقه، یازده ناو آمریکایی در این منطقه را از غرق نمایند.
لازم به ذکر است که ایران سریعترین اژدرهای زیردریایی دنیا را با موفقیت کامل در سال 2007 مورد آزمایش قرار داده است که این موضوع بر نگرانیهای فرماندهان آمریکایی افزوده است.

نیروی دریایی

نوع تجهیزات
آمریکا
ایران
هواپیمای جنگنده
3538
286
بمب افکن دورپرواز
170
0
هواپیمای ترابری
883
136
جنگ افزار الکترونیکی و هواپیمای جاسوسی
159
3
هواپیمای شناسایی
134
4
هواپیمای گارد ساحلی
197
5
هواپیمای ضد زیر دریایی
58
0
هواپیمای واکنش سریع
53
0
نوک پیکان ارتش آمریکا توان موشکی و هوایی آن می باشد. آمریکا با در اختیار داشتن پیشرفته ترین هواپیماهای جنگی و بمب افکن ها و در کنار آن با برخورداری از سامانه موشکی بسیار پیشرفته بعنوان قدرت برتر هوایی دنیا مطرح است. اما موضوعی که باعث احساس خطر فرماندهان نیروی هوایی آمریکا شده است، پیشرفت های اخیر ایران در ساخت و تولید انبوه موشک با کاربرد و برد مختلف و همچنین خریداری موشک های هدایت شونده و سیستم های راداری بسیار پیشرفته از کشور روسیه است.

تسلیحات هسته ای

نوع تجهیزات
آمریکا
ایران
کلاهک هسته ای 5400
)4075 آماده پرتاب و 1260 غیر فعال)
0
با توجه به جداول بالا می توان نتیجه گرفت که نقطه اتکا آمریکا توان هسته ای و نیرو هوایی این کشور و نقطه قوت نظامی ایران، نیروی زمینی آن است که سابقه 8 سال جنگ زمینی را در پرونده خود دارد.
بدون احتساب جنگ ویتنام، جنگ های طولانی در عراق و افغانستان که به ترتیب وارد سالهای پنجم و هفتم خود می شود. طولانی ترین حضور نظامی آمریکا در قرن اخیر است. این جنگها بیش از 25 هزار نفر زخمی و 4 هزار نفر کشته برجای گذاشته است. علاوه بر این، اخبار ضد و نقیض پیرامون حمله نظامی به ایران، شورای روابط خارجی (Foreign policy) و مرکز امنیتی آمریکا را بر آن داشت که نظر سنجی ای را در بین 3400 نفر از افسران بلند پایه نظامی در حال خدمت و بازنشسته آمریکایی، پیرامون وضعیت نظامی آمریکا انجام بدهد.
بر طبق این نظر سنجی، 60 درصد از افسران معتقدند که قدرت نظامی آمریکا نسبت به پنج سال گذشته ضعیفتر شده است. 15 درصد معتقدند قدرت نظامی آمریکا همانند گذشته است و 25 درصد معتقدند که قدرت نظامی آمریکا نسبت به گذشته قویتر شده است.
مهمترین دغدغه کارشناسان نظامی که در این نظر سنجی قابل مشاهده است، بحث سلامتی جسمی و روانی نظامیان آمریکایی شرکت کننده در جنگ عراق می باشد.
80 درصد از افسران نظامی آمریکا معتقدند که در وضعیت موجود اعلام آغاز جنگ بر علیه کشورهای نظیر ایران غیر منطقی و دور از خرد و تدبیر است. آنها معتقدند نظامیان آمریکایی آمادگی کامل برای شروع جنگ دیگری را ندارند.
کارشناسان نظامی در پاسخ به این سوال که در مقابل با چهار کشور تنگه تایوان، کره شمالی، ایران و سوریه کشور آمریکا چند درصد احتمال پیروزی دارد. اعلام کردند که در مقابله با سوریه 51 درصد، تنگه تایوان 49 درصد، کره شمالی 47 درصد و ایران 45 درصد احتمال پیروزی وجود دارد.
نزدیک به 70 درصد از مردم آمریکا اعلام کردند که به قدرت نیروهای نظامی کشور خود اطمینان کامل دارند. اما این درحالیست که 90 درصد این افراد سابقه حتی یکبار حضور در ارتش را نیز نداشته اند.
در کنار مردم آمریکا، بسیاری از سیاستمداران آمریکا نیز از نیروهای نظامی کشور خود با افتخار یاد می کنند. این در صورتی استکه تنها 25 درصد این افراد در ارتش خدمت کردند.
اما واقعیت این است که کارشناسان و سیاستمدارانی که راجع به توانائی نظامی آمریکا صحبت می کنند هیچ کدام سابقه خدمت در ارتش این کشور را نداشته و از کمبود، کاستی ها، شرایط و توانائی نیروی نظامی این کشور آگاه نیستند.
همچنین بر اساس این نظر سنجی، کارشناسان نظامی آمریکا اعتماد خود را نسبت به مراکز و موسسات دولتی با نمره 5.5 از 10 نشان داده اند. نتایج این اعتماد به صورت تفکیک شده به قرار زیر است.
مراکز و موسسات دولتی نمره از 10
نوع تجهیزات
آمریکا
وزارت دفاع
5.6
سرویس اطلاعاتی آمریکا
(CIA) 4.7
موسسه امور کهنه سربازان
4.5
وزارت امور خارجه
4.1
سنای آمریکا
2.7
باید خاطر نشان کرد که در این نظر سنجی عدد یک نشان دهنده عدم اطمینان و عدد 10 نشان دهنده اطمینان کامل نسبت به این مراکز و موسسات می باشد.
در ادامه باید اذعان کرد که 16 درصد از نظامیان شرکت کننده در نظر سنجی اعلام کردند که به رئیس جمهور خود هیچ گونه اعتمادی ندارند.
با توجه به کمبود نیرو ارتش آمریکا در سال گذشته، بسیاری از این افسران راهکارهایی را برای رفع این مشکل ارائه کرده اند که به ترتیب بیشترین تاثیر عبارتند از؛ قائل شدن خدمات تجاری شهروندی برای سربازان، پایین آوردن سطح تحصیلات مورد نیاز برای ورود به ارتش، در نظر گرفتن امتیاز برای ورود به ارتش، افزایش حداکثر سن ورود به ارتش، اجباری کردن خدمت سربازی، اجازه ورود همجنس بازان به ارتش، استفاده از جنایتکاران و بیماران روانی در ارتش.
علی رغم مباحث مطرح شده باید اشاره کرد که اگرچه نیروی نظامی آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و با تأیید افکار عمومی کشورش وارد خاک افغانستان شد ولی در مورد عراق اگر در ابتدا اینگونه بود ولی با گذشت چند سال از اشغال عراق به این نتیجه رسید که هزینه جنگ بسیار سنگین شده است.
در نهایت می توان گفت که با توجه به حضور پر هزینه نظامی آمریکا در افغانستان و عراق و از طرفی اعتراض های گسترده مردم در این کشور، شروع جنگی تازه آن هم با کشوری همچون ایران در چند سال اخیر نامعقولانه و بسیار پر هزینه به نظر می رسد.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

نتیجه گیری

موارد کاربرد تکنولوژی های غیر کشنده بسیار گسترده بود. و در نتیجه مسائل کاملاً جدیدی را نیز مطرح می کنند که باید پیش از بکارگیری آنها، حل شوند. در این میان می توان به مسائل حقوقی، فنی و عملیاتی اشاره کرد.
در زمینه حقوقی، باید به مسائلی مانند رابطه این سلاح ها با پیمانهای عدم گسترش سلاح های شیمیایی و میکروبی، و یا تأثیرات سوء آن بر روی افراد عادی بی طرف و نیز مسئله آزمایش روی افراد (اعم از داوطلب و غیر داوطلب) و پیامدهای حقوقی آنها، به دقت مورد بررسی قرار گیرند.
در زمینه مسائل فنی، باید مسائلی مانند روش های رویارویی با این سلاح ها و تأثیرات متقابل این سلاح ها و روشای مقابله با آنها و تکمیل هر چه بیشتر این سلاح ها، که برخی از آنها هنوز در مراحل تحقیق و بررسی هستند، به دقت مشخص و تکمیل گردند.
درباره مسائل عملیاتی هم، مواردی مانند تاکتیک های مورد استفاده، شیوه های تعیین کارآیی و غیره تکمیل شوند.
در هر حال با توجه به شرایط بین المللی موجود، این سلاح ها، می تواند توان وحشتناکی را به وجود آورد و در ماهیت جنگهای آتی تغییراتی پدیدار سازد. سرمایه گذاریهای گسترده در آمریکا و دیگر کشورهای غربی حساسیت قضیه را افزایش داده و ضرورت توجه بیشتر در این مورد را برای سیاست گذاران نظامی روز افزون می کند. باید ضمن بررسی آخرین تحولات تکنولوژیک در این عرصه، توان کشورهای مختلف را ارزیابی نمود و آثار استراتژیک، تاکتیکی و تکنیکی این گونه تحولات را بر توان دفاعی کشورها به خوبی درک کرد و در صحنه عمل وارد نمود.

منابع

کتاب سلاح های هسته ای و خط مشی سیاسی امریکا نوشته هنري كيسينجر مترجم محمود وزیری نسب نشر امیر کبیر
کتاب سلاح های لیزری و مکانیزم عمل آنها  نویسنده فرامرز زهراوي نشر چرتکه
سلاح و جنگ افزارهای دوران قدیم نویسنده مسعود کازرونی
 سلاح غیر کشنده مترجم مهدي فتحي نشرشهید  سپهد شیرازی
 
 
http://english.al-akhbar.com/node/2178
http://www.presstv.ir/detail.fa/255832.html
http://www.mintpress.net/us-police-force-militarization-on-the-rise
http://www.alternet.org/story/153098/police_or_paramilitary_forces_the_militarization_of_american_law_enforcement
http://www.huffingtonpost.com/2011/09/12/police-militarization-9-11-september-11_n_955508.html
http://www.guardian.co.uk/commentisfree/cifamerica/2011/nov/03/occupy-militarisation-policing-protest

http://gangstersinblue.org/category/police-militarization
http://silencedmajority.blogs.com/silenced_majority_portal/2011/12/evolution-of-riot-police.html
http://cryptome.org/info/israel-police/israel-police3.htm


 
  • مشخصات
  • دانلود
4.7 /5 20 5 1
نظرات خود را اینجا بنویسید

مقاله و تحقیق رایگان پلیس ضد شورش امریکا Average rating: 4.63398519318271, based on 89 reviews from $0.0000 to $0.0000
کانال ایتا: https://eitaa.com/tarhejaberr