زندگی این روزهای همه ما به گونه ای شده است که مدام در حال دویدن هستیم و می خواهیم از قافله زندگی عقب نمانیم. اینقدر فعالیت و مشغله داریم که از زندگی هیچ نمی فهمیم و کارمان شده انجام وظایفی که خود و حرفهمان برایمان تعیین کرده اند. اما خودمان هم بی تقصیر نیستیم.
هیچ کاری را آن طور که باید انجام نمی دهیم و توجه لازم به مسایل مختلف را نداریم. باید «فکر کردن» را تمرین کرد. این تمرین در همه زمینه ها لازم و مفید است. شما باید حتی به خوردن خود هم فکر کنید تا با آرامش و سرعت کمتری غذا را بجوید و هضم کنید.
1. اندیشیدن را تمرین کنید
در کلان شهرها، ترافیک بسیار زیاد است و روزانه ساعت های زیادی از عمر خود را پشت چراغ قرمز های طولانی و اعصاب خوردکن سپری می کنیم و هیچ جز عصبانیت و کلافگی هم برای ما ندارد. اما این مشکل ناراحت کننده را می توان برطرف کرد. روی جعبه فرمان یک نوشته بنویسید «به رانندگی فکر کن». در طول مسیر، با موبایل خود صحبت نکنید و در طول رانندگی به مسایل جانبی هیچ توجهی نداشته باشید و به چیزهایی فکر کنید که در حالت عادی توجهی به آنها ندارید. به طور مثال، آیا بدن شما در این صندلی راحت است؟ آیا صندلی نرم یا سفت است؟ چطور دست خود را روی فرمان می گیرید؟ به صدای موتور ماشین توجه کنید. با این کارها در واقع ذهن خود را به مسایلی معطوف می کنید که می تواند اضطراب ترافیک را از بین ببرد.
2. با فکر غذا بخورید
به جای اینکه هنگام تماشای فیلم یا مطالعه کتاب یا مجله، یا پاسخ دادن به ایمیل یا ... غذا می خورید، سعی کنید فقط غذا بخورید. اگر همه حواس خود را به غذاخوردن بدهید، بسیار آهسته تر غذا می خورید.
برای تمرین این کار ذهنتان را فقط به غذایی که می خورید معطوف کنید، چه مزه ای دارد؟ آیا طعم قاشق اول غذا با بعدی فرق دارد؟ چقدر غذای خود را می جوید؟ چگونه غذا را قورت می دهید؟ یا شاید حتی بتوانید یک قدم جلوتر بروید، غذا از کجا آمده است. به طور مثال، اگر قهوه می نوشید، تصور کنید دانه های آن چگونه هستند و از کجا تهیه شده است و چطور برشته و آسیاب شده اند.
3. آثاری از خود بر جای نگذارید
انسان ها وقتی مشغله بسیاری دارند، فرصت کمی برای جمعوجور کردن خانه و زندگی خود دارند و شاید هر کجای خانه را ببینید آثار بسیاری از بههم ریختگی در آن به چشم بخورد. بنابراین، برای تمرین، از یک اتاق خانه شروع کنید. به طور مثال، آشپزخانه را انتخاب و تمرینات خود را آغاز کنید. هربار هر غذایی درست می کنید و می خورید، در همان لحظه همه ظرف ها را بشویید. میز و گاز را تمیز کنید. طوری رفتار کنید که اثری از حضور شما در آشپزخانه باقی نماند. یا مثلا، اگر چیزی از دستتان روی زمین ریخت، همان لحظه با دستمال تمیز کنید و نگذارید بماند و این کثیفی ها ادامه پیدا کند. با این تمرین، حواس خود را بیشتر به محیط اطرافتان جمع می کنید و احساس شادمانی بیشتری هم خواهید داشت.
4. با فکرگوش کردن را تمرین کنید
گاهی وقتی به حرف های طرف مقابل گوش می دهیم، فقط بخشی از آن را می شنویم. یعنی فقط بخشی از مغز ما گوش می کند و بخش دیگر مشغول فکر کردن در مورد پاسخ یا قضاوت کردن در مورد طرف مقابل است. به جای این کار، صددرصد مغز خود را روی گوش کردن متمرکز کنید. تمرین کنید و یاد بگیرید وقتی کسی حرف می زند، همچون اسفنج که آب را جذب می کند، تک تک کلمات او را جذب کنید. به واکنش بدن هنگام گوش سپردن به دیگران توجه کنید. نتیجه این تمرین، آرامش بیشتر، هیجانات منفی کمتر و خونسرد بودن است. سعی کنید به جای دنبال جواب گشتن و یافتن واژه هایی برای مخالف با طرف، به صدای او، نوع بیانش، جملاتش و حرف هایش توجه کنید.
5. برای صبر کردن هم تمرین کنید
این تمرین باید تمرین روزانه شما باشد. بسیاری از ما زمان صبر کردن را زمان تلف شده فرض می کنیم. اما این فرصتی برای فکر کردن، دیدن و اندیشیدن است. بار دیگر که در صف بانک، مطب دکتر، رستوران یا ... منتظر ماندید، سعی کنید به مسایل ارزشمند فکر کنید.
بدون قضاوت، به احساسات و واکنش های بدن خود توجه کنید. آیا مضطرب و عصبی هستید؟ هیجان زده هستید؟ خسته هستید؟ در کجای بدن خود این احساسات را درک می کنید؟ آیا درد در ناحیه قفسه سینه است یا در سر شما؟ یا می توانید توجه به مسایل خنثی را تمرین کنید. مثلا به تنفس خود فکر کنید.
6. تلفن پاسخ دادن نیز فکر و تمرین می خواهد
همیشه وقتی صدای تلفن یا موبایل را می شنویم، فورا پاسخ می دهیم. به جای این کار، تمرین کنید و پیش از پاسخ دادن به تلفن یک نفس عمیق بکشید. کمی صبر کنید و آن را بیرون بدهید. یک بار دیگر دم و بازدم عمیق داشته باشید. این کار فقط یکی دو ثانیه طول می کشد.
این تمرین های ساده و کوچک، باعث می شوند تادر طول روز به جای فکر کردن به مسایل ناراحت کننده که فقط اضطراب و استرس آدم ها را افزایش می دهند، به مسایلی فکر کنید که ذهنتان را درگیر می کند، اما به خوبی.