سایت تخصصی ویژه طرح جابر،کاملترین طرح های جابر اول تا ششم شامل: جمع آوری وطبقه بندی ، نمایش علمی(مدل،تحقیق،نمایش)و آزمایش را با بهترین عنوان و محتوا ،قابل ویرایش به صورت ورد،pdf و شامل تمام موارد طرح جابر نظیر عنوان،متن،تعریف،شرح تحقیق،تحقیق زمینه ای،نتیجه گیری،منابع،سپاس گذاری،کارنما،راهنمای کارتون پلاست،فونت و تیتربندی،عکس و... با مناسب ترین قیمت و دانلود فوری وگارانتی وپشتیبانی رایگان در ایتا 09034840420.

کاتبان وحی
4.7 /5 20 5 1
کاتبان وحی
کاتبان وحی چه کسانی بودند و دارای چه شخصیتی بودند؟
پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم همگان را به خواندن و نوشتن وحى تشويق مى‏فرمود. در آغاز بعثت از تمام قريش، فقط هفده نفر خواندن و نوشتن مى‏دانستند. آنان در مدينه از اين هم، كمتر بودند،  اما تشويق‏هاى پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم موجب شد بيش از چهل نفر، كاتب وحى شوند. در تعداد كاتبان وحى، اختلاف است؛ ابن عساكر در تاريخ دمشق آنان را 23 نفر مى‏داند. ابوشامه و نيز ابن عبدالبر كاتبان وحى را 25 نفر ذكر مى‏كنند. شبر املسى تعداد آنان را چهل نفر مى‏شمارد. حافظ عراقى نام 42 نفر كاتب وحى را به نظم در آورده است. [6] حلبى در حواشى شفا  و نيز مجتهد زنجانى تعداد آنان را 43 نفر نقل كرده‏اند. مستشرقان نيز در اين زمينه سخن گفته‏اند؛ مثلاً: بلاشر فرانسوى مى‏گويد: تعداد كاتبان وحى چهل نفر است.
نويسندگان مكه در صدر اسلام عبارت بودند از: خلفاى چهارگانه، شرحبيل بن حسنة، عبد اللَّه بن سعد بن أبى السّرح قرشي (م. 37 ه ق)، خالد بن سعيد بن عاص بن أميه، طلحه، زبير (م. 36 ه ق)، سعد بن أبي وقاص (م.55 ه ق)، عامر بن فهيرة (42 ه ق)، علاء بن حضرمي (م. 21 ه ق)، معيقيب بن أبي فاطمة الدوسي (م402 ه. ق)، أرقم بن أبى الارقم (م. 11 ه ق)، حاطب بن عمرو، حاطب بن أبي بلتعه (م30 ه. ق)، مصعب بن عمير، عبد اللَّه بن حجش (32. ه ق)، جهم بن قيس و سالم مولى ابى حذيفة (م. 12 ه ق).
نويسندگان مدينه در صدر اسلام
نويسندگان به تدريج در مدينه بيشتر شدند؛ در آغاز، نويسندگى را بيشتر ابى بن كعب انجام مى‏داد؛ سپس زيد بن ثابت آموخته‏تر شد و كتابت را نزد اسيران بدر تكميل كرد. او بيشتر در محضر نبى اكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم بود. كسان ديگرى نيز بعداً به اين جمع افزوده شدند كه عبارتند از:
1. عبد اللَّه بن رواحه (م. 8 ه ق)؛
2. ثابت بن قيس (م. 12 ه ق)؛
3. حتظلة بن الربيع الاسيدى (م. 45 ه ق)؛
4. حذيفة بن يمان (36. ه ق)؛
5. علاء بن عقبة؛
6. جهيم بن الصلت.؛
7. عبد اللَّه بن زيد (م. 63 ه ق)؛
8. محمد بن مسلمة (م. 43 ه ق)؛
9. حنظلة بن أبي عامر (م. 3 ه ق)؛
10. عبد اللَّه بن عبد اللَّه بن أبي بن سلول؛
11. أبو زيد قيس بن السكن؛
12. عقبة بن عامر (م. 58 ه)؛
13. معاذ بن جبل؛
14. أبو أيوب انصارى (م. 52 ه ق)؛
15. مغيرة بن شعبة (م. 50 ه ق)؛
16. أبان بن سعد بن عاص (برادر خالد) (م. 13 ه ق)؛
17. عمرو بن عاص (م. 43 ه ق)؛
18. خالد بن وليد (م. 12 ه ق).
البته برخى مى‏گويند: ابوسفيان و دو پسرش معاويه و يزيد؛ عبد اللَّه بن أرقم (م. 44 ه ق) و حويطب بن عبد العزى (م. 54 ه ق) نيز، از سال هفتم هجرى (فتح مكه) در اين جمع بوده‏اند؛ بنابراين در مجموع نام چهل و پنج تن از صحابه ذكر شده است كه از كاتبان وحى بوده‏اند.
امّا آيا همه كاتبان وحى، در صداقت و ايمان يكسان بوده‏اند يا خير؟ در پاسخ مى‏توان گفت: صرف كتابت وحى، دليل صداقت، ايمان و اهل نجات بودن نيست؛ چنان‏كه نوشته‏اند: عبد اللَّه بن سعد بن أبى السرح يكى از نخستين كاتبان وحى بود كه خط خوشى داشت امّا پس از مدّتى مرتد شد و از مدينه به مكه گريخت. در آنجا به خود مى‏باليد كه گاهى به جاى «سميع»، يا به جاى «خبير»، «بصير» مى‏نوشته است تا اين‏كه درباره او آيه «106 سوره 16» و «93 سوره 6» نازل شد. [10] وى يكى از شش نفرى بود كه روز فتح مكه، پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم [11] فرمان قتل او را صادر كرد اما عثمان، برادر رضاعى عبداللَّه بن سعد چند روز بعد او را نزد رسول خدا آورد و اصرار كرد كه او را امان بدهند، رسول خدا ساعتى درنگ فرمود سپس او را امان داد. [12] وقتى از آنجا خارج شدند پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم به اصحاب فرمود: چرا كسى از شما گردنش را نزد؟ يكى از آنان گفت: چشم دوخته بوديم كه اشاره‏اى بفرمايى! پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: اشارت چشم در شأن پيامبران نيست؛ [13] بدين ترتيب، او هم رها شد و كرد آنچه را كه كرد. [14]
ابن ابى داود نيز يكى ديگر از اين كاتبان خائن را ذكر مى‏كند. [15] ولى او ناشناس مانده است و سرنوشتش با عبداللَّه بن سعد بن ابى السرح تفاوت دارد، مى‏گويند: زمين جنازه‏اش را رد كرده، و در گوشه‏اى افتاده بود؛ پس چنين نيست كه هر كه نامش در جرگه كاتبان وحى باشد انسان بافضيلتى به شمار بيايد.
امام علی اولین کاتب وحی مکه
«حضرت علی (علیه‌السّلام)» به دلیل ملازمت و همراهی همیشگی با رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یکی از مهمترین و مشهورترین «کاتبان وحی» بوده است. «این امر مورد اتفاق همه مسلمانان است که حضرت علی (علیه‌السّلام) امام مسلمین و اعلم آن‌ها به قرآن کریم و شئون آن است و او مؤسس علم تفسیر و یکی از کاتبان مهم وحی بوده است.» [۲۸] آن حضرت بیش از سایر «کاتبان وحی» به نگارش وحی موفق بود. ایشان از همان ابتدای نزول وحی طبق فرمایش خودشان نور وحی و رسالت را می‌دید. [۲۹]
لذا «اولین کسی که در مکه عهده‌دار کتابت، مخصوصا کتابت وحی شد، علی (علیه‌السّلام) بود و تا آخرین روز حیات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به این کار ادامه داد.» [۳۰]
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ‌نیز اصرار فراوان داشت تا علی (علیه‌السلام)، آن چه را نازل می‌شود، نوشته و ثبت نماید تا چیزی‌ از قرآن و وحی آسمانی از علی (علیه‌السلام) دور نماند.
سلیم بن قیس هلالی، که یکی از تابعین بود، می‌گوید:
نزد حضرت علی (علیه‌السلام) در مسجد کوفه ‌بودم و مردم گرد او را گرفته بودند آن حضرت فرمود: «تا در میان شما هستم‌ پرسش‌های خود را از من دریغ مدارید. درباره کتاب خدا از من بپرسید، به خدا قسم آیه‌ای نازل نشد مگر آنکه پیامبر گرامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن را بر من می‌خواند و تفسیر و تاویل آن را به من‌ می‌آموخت‌».
عبدالله بن عمرو یشکری معروف به ابن الکواء که از صحابه حضرت علی (علیه‌السلام) و بسیار دانا و دانشمند و یکی از پرسش‌کنندگان بود، از ایشان پرسید: آن‌چه ‌نازل می‌گردید و شما حضور نداشتید، چگونه است؟ علی (علیه‌السلام) فرمود: «هنگامی که‌ به حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌رسیدم، می‌فرمود: یا علی در غیبت تو آیه‌هایی نازل شد، آن گاه ‌آن‌ها را بر من می‌خواند و تاویل آن‌ها را به من تعلیم می‌فرمود» [۳۱] [۳۲] .
حضرت در سخنی دیگر می‌فرماید: «سلونی عن کتاب اللّه فانه لیست آیة الا و قد عرفت ابلیل نزلت‌ام بنهار فی سهل او جبل؛ [۳۳] از من در مورد کتاب خدا، قرآن بپرسید آیه‌ای در قرآن نیست، مگر آن که من می‌دانم آیا در شب نازل شده یا در روز، در بیابان هموار (دشت) نازل شده یا در کوهسار
قرآنی که امام علی‌ (علیه‌السّلام) نوشته بود همراه با توضیح و تفسیر آیات بود. علی (علیه‌السّلام) می‌فرمود: «لو ثنیت لی الوسادة لاخرجت لهم مصحفا کتبته و املاه علی رسول‌ الله [۳۴] اگر فرصتی به دست آید قرآنی را که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای من املاء کرده و من آن را نوشته‌ام، رو خواهم کرد.»
شیوه کتابت در عهد رسالت‌ بدین گونه بود که بر هر چه یافت می‌شد و امکان‌ نوشتن روی آن وجود داشت، می‌نوشتند. از جمله چیزهایی که قرآن روی آن نوشته می‌شد، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱- عُسُب: جمع عسیب، جریده نخل یا چوب وسط شاخه‌های درخت‌ خرما که‌ برگ‌های آن را جدا می‌ساختند و در قسمت پهن آن می‌نوشتند.
۲- لِخاف: جمع لخفه، سنگ‌های نازک و سفید.
۳- رُقاع: جمع رقعه، تکه‌های پوست ‌یا ورق (برگ) یا کاغذ.
۴- اُدُم: جمع ادیم، پوست آماده شده برای نوشتن. [۵۲]
۵- اکتاف: جمع کِتف به معنای استخوان شانه (شتریا گوسفند)
۶- اقتاب: چوب‌هایی که بر شتران می‌نهادند تا بر آن‌ها سوار شوند.
۷- حریر و پارچه که گاهی قرآن را بر روی آن‌ها می‌نوشتند. [۵۳]
 
  • مشخصات
  • دانلود
4.6 /5 20 5 1
نظرات خود را اینجا بنویسید

مقاله و تحقیق رایگان کاتبان وحی Average rating: 4.71832608669918, based on 89 reviews from $0.0000 to $0.0000
کانال ایتا: https://eitaa.com/tarhejaberr